مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
اعضای هیئت علمی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی برای شناسایی فرایند دانش آفرینی در دانشگاه است. روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی است و در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از متخصصان و صاحب نظران فرایند دانش آفرینی در دانشگاه شناسایی شد. در بخش کمّی در قالب روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از طریق ابزار پرسشنامه پژوهشگرساخته نظرها و دیدگاه های اعضای هیئت علمی «دانشگاه تهران» گردآوری شد. درنتیجه تحلیل های داده های بخش کیفی، فرایند دانش آفرینی در دانشگاه شامل 8 مرحله به شرح زیر شناسایی شد: برانگیختن حس کنجکاوی؛ خلق ایده؛ گردآوری داده و اطلاعات در مورد ایده؛ به اشتراک گذاشتن ایده با دیگران؛ سازمان دهی ایده؛ آزمایش ایده، تحلیل نتایج حاصل از آزمایش ایده و نشر و اشاعه. درنهایت نتایج تحلیل کمّی به منظور برازش الگوی پیشنهادی برای فرایند دانش آفرینی در دانشگاه نشان می دهد که الگوی شناسایی شده برازش مطلوبی دارد.
استقلال دانشگاه و رابطه آن با پاسخگویی و تضمین کیفیت خدمات دانشگاه در سیستم آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۷
147 - 167
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استقلال دانشگاه و نقش آن در پاسخگویی و تضمین کیفیت خدمات دانشگاه درسیستم آموزش عالی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 94-1393 می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است و 219 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، به پرسشنامه تحقیق پاسخ دادند. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیر استقلال از پرسشنامه مدل اروپایی یونسکو توماس استرمن و همکاران، متغیر پاسخگویی از پرسشنامه مدل نیویورک کیکو یوکویاما و متغیر تضمین کیفیت از پرسشنامه مدل HEDPERF استفاده شد. جهت سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب پایایی هر یک از پرسشنامه های استقلال، پاسخگویی و تضمین کیفیت به ترتیب 88/0 و 90/0 و 92/0 به دست آمد. برای آزمون سؤال و فرضیه تحقیق از تحلیل T تک متغیره و رگرسیون چندگانه و تک گانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دانشگاه از نظر استقلال دانشگاهی و پاسخگویی در وضعیت مطلوبی نمی باشد ولی از نظر تضمین کیفیت در حد متوسط می باشد و ارتباط معنی داری بین استقلال دانشگاهی با پاسخگوی و تضمین کیفیت مشاهده گردید و می تواند تا حدودی آن را پیش بینی کند (15/0 ، 17/0 R2=). همچنین ارتباط معنی-داری بین پاسخگویی دانشگاهی و تضمین کیفیت وجود دارد و می تواند به صورت مثبت و معنی دار آن راپیش بینی کند(21/0 R2=).
طراحی مقیاس ارزشیابی عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۵
105 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مقیاس مناسب ارزشیابی از عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه بوده است. در این راستا یک سؤال پژوهشی مطرح شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 90-13891 بودند. افراد نمونه مطالعه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های موردنیاز پرسشنامه محقق ساخته با 46 گویه بسته پاسخ بود. از مجموع 200 پرسشنامه توزیع شده در دانشکده های موردمطالعه 126 پرسشنامه بازگشت داده شد. به منظور بررسی روایی مقیاس موردنظر از روش تحلیل عاملی استفاده شد. بر این اساس 7 عامل آمادگی، تسلط علمی و پیوستگی محتوای تدریس استاد؛ آماد ه سازی منابع درسی و مشارکت در برنامه های رشد حرفه ای و تخصصی؛ روابط انسانی و مدیریت کلاس؛ فرایند ارزشیابی از آموخته های دانشجویان و ایجاد رغبت به یادگیری؛ حجم کاری؛ سابقه تدریس و حجم دانشجو در کلاس؛ ایجاد انگیزه و استفاده از روش ها و منابع اثربخش در تدریس، استخراج شد. در کنار هفت عامل استخراج شده، استفاده از چهار منبع به منظور ارزشیابی از عملکرد آموزشی استادان شامل پوشه کار، خود ارزشیابی، ارزشیابی توسط مدیر و ارزشیابی همکاران، مناسب تشخیص داده شد. درنهایت مقیاسی پیشنهاد شد تا از طریق آن عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی به طور نسبتاً جامع مورد ارزشیابی قرار گیرد.
بررسی رابطه بین سخت رویی و رضایت شغلی کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین سخت رویی و رضایت شغلی کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد پرداخته است. روش مورد استفاده از نوع روش همبستگی است و جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی شاغل به کار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد هستند و جهت تبیین حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده که (100 نفر کارکنان و 100 نفر عضو هیئت علمی) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از دو ابزار مقیاس دیدگاهی شخصی کوباسا و آزمون رضایت شغلی دیویس، لافکوسیت وویس استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، جدول، توزیع فراوانی و...) و آمار استنباطی (آزمون t) استفاده گردیده است. در پایان نتایج پژوهش نشان داد که: بین سخت رویی اعضای هیئت علمی و کارکنان تفاوت معنی داری وجود دارد. بین رضایت شغلی اعضای هیئت علمی و کارکنان تفاوت معنی داری وجود دارد. بین سخت رویی و رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سخت رویی و رضایت شغلی اعضای هیئت علمی رابطه مثبت و معنی وجود دارد.
شناسایی عوامل سکوت سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در ایران: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، سرعت زیاد تغییرات و رقابت شدید بین سازمان ها، حتی سازمان های آموزشی، و چالش های فزاینده محیطی بیش از پیش توجه مسئولان را به ارزش نیروی انسانی معطوف کرده است. از نظر پژوهشگران پدیده شایع سکوت سازمانی، که معادل خودسانسوری نیروی انسانی است، مانعی بر سر راه استفاده از این منبع ارزشمند است. لیکن، به رغم اهمیت آن در سازمان ها، مطالعات جامعی در این زمینه، به ویژه بررسی عوامل مؤثر در بروز سکوت در سازمان های فرهنگی، انجام نشده است. این پژوهش کیفی با هدف شناخت عوامل سکوت سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، به وسیله ابزار مصاحبه، در جامعه آماری اعضای هیئت علمی انجام گرفت. کدهای مستخرج از مصاحبه ها با نرم افزار مکس کیودی ای تحلیل شد و نتایج نشان داد عوامل سازمانی، فردی، برون سازمانی، و مدیریتی بر بروز سکوت سازمانی در اعضای هیئت علمی دانشگاه ها مؤثر است و از بین آن ها عوامل سازمانی بیشترین فراوانی را داشت. یافته های این پژوهش کمک خواهد کرد با کاهش سکوت در اعضای هیئت علمی پیامدهای مضر سکوت کاهش یابد و با استفاده بهینه از سرمایه فکری اعضای هیئت علمی مسائل اساسی جامعه به بهترین شکل حل شود.
بررسی نقش و اهمیت مدیران ارشد دانش در توسعه مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیئت علمی (موردمطالعه: دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مدیران ارشد در توسعه مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق نمونه آماری از بین اعضای هیئت علمی دانشگاه که 831 نفر می باشد تعداد 135 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که توسط خبرگان روایی آن تائید شد استفاده گردید. 21 سؤال این پرسشنامه به بررسی مؤلفه های مدیریت دانش (حفظ، کسب، کاربرد و انتقال) می-پردازد و 19 سؤال دیگر تأثیر مدیر ارشد دانش بر این مؤلفه ها را برآورد می کند. داده های پژوهش از طریق معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده رابطه قوی و معنادار مبنی بر تأثیر مدیر ارشد دانش بر مؤلفه های مدیریت دانش است. با توجه به نتایج در بررسی جایگاه مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش، بیشترین نقش در بین عوامل مورد بررسی بر روی کاربرد دانش می باشد و سپس کسب دانش، انتقال دانش و حفظ و نگهداری دانش تحت تأثیر مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش می باشند.
کاربست تحلیل عاملی اکتشافی و دیمتل در سنجش دانش (مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی دانشگاه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه گذشته بحثِ دارایی های دانش از سازمان های خصوصی به سمت سازمان های دولتی مانند دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی گسترش یافته است. در حقیقت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی باید در برنامه ریزی صحیح به سمت ارزیابی دانش حرکت کرده و دانش موجود را شناسایی و اندازه گیری کنند تا دانش در دانشگاه ها، کاراتر، خلاق تر و با بهره برداری بیشتر مورد استفاده قرار گیرد، بنابراین شناسایی عامل های اندازه گیری دانش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و تعیین نوع رابطه متغیرهای پنهان، هدف تحقیق حاضر قرار گرفت که جزء تحقیقات بنیادی است. روش جمع آوری اطلاعات منابع کتابخانه ای و پرسشنامه بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل عاملی اکتشافی، و دیمتل استفاده شده است. جامعه آماری، اعضای هیئت علمی رشته مدیریت آموزشی و مدیریت منابع انسانی دانشگاه های دولتی کشور به تعداد 137 نفر بود. یافته های تحقیق نشان داد 59 شاخص موثر اندازه گیری دانش اعضای هیئت علمی در 5 عامل یا متغیر پنهان "توانایی مدیریتی"، "توانایی علمی (بنیادی)"، "توانایی علمی (کاربردی)"، "مهارت در تعامل و ارتباطات"، "مهارت تخصص" گروه بندی شده و طبق تکنیک دیمتل، نوع رابطه متغیرهای پنهان و مدل مفهومی تنظیم گشت.
تبیین و ارزیابی الگوی درونداد دانش آفرینی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال پنجم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
197 - 215
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فردی (به عنوان درونداد) مؤثر بر دانش آفرینی اعضای هیئت علمی در دانشگاه تهران طراحی و اجراشده است. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی است که در دو بخش کیفی و کمّی صورت پذیرفته است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از متخصصان و صاحب نظران (در زمینه دانش آفرینی در دانشگاه) که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، عوامل فردی مؤثر بر دانش آفرینی اعضای هیئت علمی شناسایی شدند. در بخش کمّی در قالب روش تحقیق توصیفی-پیمایشی، با توجه به عوامل شناسایی شده و از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته نظرات و دیدگاه های 212 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران در این خصوص گردآوری شد. درنتیجه تحلیل های بخش کیفی عوامل خلاقیت، اخلاق حرفه ای، توانایی مدیریت زمان، انگیزش، یادگیری فردی، مسئولیت های تدریس و مهارت های پایه ای دانش آفرینی به عنوان عوامل فردی مؤثر بر دانش آفرینی در دانشگاه شناسایی شدند. سپس داده های به دست آمده از طریق معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پردازش داده ها نشان داد که اولاً الگوی به کار گرفته شده، مدل نظری قوی برای پیش بینی دانش آفرینی در دانشگاه بوده و ثانیاً همه روابط مستقیم میان متغیرهای مدل معنادار بوده است.
کاوشی بر کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی ؛ ارائه الگوی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
91 - 110
حوزههای تخصصی:
ماهیت و کیفیت دانشگاه در گرو کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی است به عبارت دیگر ارتقای دانشگاه از طریق ارتقای توانمندی های اعضای هیئت علمی تسریع می گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مناسب برای ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی وازجمله تحقیقات کیفی است که با الهام از نظریه داده بنیاد انجام گردیده است. در این پژوهش با استفاده ازروش نمونه گیری نظری که یکی از انواع نمونه گیری هدفمند می باشد واستراتژی اصلی نظریه داده بنیاد است، انتخاب نمونه تا به اشباع رسیدن داده های پژوهش ادامه پیدا کردودر مجموع 20 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا با مرتبه استادیاری، دانشیاری و استادی و سوابق استخدامی مختلف به عنوان نمونه در فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت نمودند، داده های حاصل از مصاحبه طی مراحل سه گانه کدگذاری نظریه داده بنیاد تحلیل گردید ودر نهایت الگوی مفهومی ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی تدوین شد. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی به عنوان متغیر اصلی پژوهش تحت تاثیر عوامل مختلفی است . ساختار الگوی پژوهش مشتمل بر 9 مولفه علی ، 8 مولفه میانجی یا مداخله گر، 17 مولفه راهبردی،9 مولفه زمینه ای و 10مولفه به عنوان پیامد تحقق کیفیت عملکرد عضو هیات علمی می باشد لذا نتایج پژوهش نشان داد، ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی نیازمند اتخاذ رویکرد سیستمی وهمسونگر به عوامل موثر بر کیفیت دانشگاهی است.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی از دیدگاه اساتید و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است.روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است. در این پژوهش 53 نفر از اساتید و 270 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی بود و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس.22 انجام شد.یافته ها : مؤلفه های اخلاق حرفه ای از نظر اساتید و دانشجویان، از اهمیت بالایی برخوردارند. با این حال، در اولویت بندی مؤلفه ها از نظر اساتید و دانشجویان، تفاوت معنادار وجود دارد.نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش، از نظر اساتید و دانشجویان، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی اعضای هیئت علمی به عنوان الگوهای مؤثر در دانشگاه و جامعه، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا بر تربیت و کیفیت تفکر دانشجویان و دیگر اعضای جامعه تأثیرگذار است. پیشنهاد می شود اعضای هیئت علمی، اصول اخلاقی را در وظایف حرفه ای خود، نظیر آموزش و پژوهش، برای افزایش اخلاق حرفه ای در محیط دانشگاه و جامعه به کار گیرند.
ارائه مدل تدریس اثربخش در دانشگاه: تحلیل دیدگاه استادان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی تدریس اثربخش در دانشگاه با بهره گیری از نظرات اساتید و با استفاده از تحلیل شبکه های عصبی مصنوعی انجام گرفت.روش : پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نوع طرحهای ترکیبی- اکتشافی است. جامعه آماری تحقیق، اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه است که در قسمت کیفی با 15 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع نظری یافته ها مصاحبه شد. در قسمت کمّی نیز با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ طبقه ای، 137 نفر از اساتید به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم، از دو نوع ابزارِ مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه ، محرز شد.یافته ها : عوامل مؤثر بر تدریس اثربخش در پنج مقوله کلی ویژگی های شخصیتی و فردی، ویژگی های علمی و سواد، توانمندی در روابط انسانی و قدرت برقراری ارتباط، مهارت تدریس و مدیریت کلاس درس و مهارت ارزشیابی قابل بررسی است. نتایج تحلیل حساسیت مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی نیز نشان داد توانمندی در بعد روابط انسانی و قدرت ایجاد ارتباط و ویژگی های علمی و سواد، به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را در پیش بینی تدریس اثربخش اساتید دارند.نتیجه گیری : توجه به ایجاد و تقویت روابط انسانی و قدرت ایجاد ارتباط مؤثر با دانشجو در برنامه ریزی برای آموزش و انتصاب و نگهداری اساتید دانشگاه در تدریس اثربخش اساتید مؤثر است.
رویکرد مقایسه ای به اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
151 - 186
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی از دیدگاه اساتید و دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و جامعه آن، کلیه اعضای هیئت علمی(2059 نفر) و دانشجویان(15654 نفر) دانشگاه تهران است که با نمونه گیری طبقه ای متناسب، 267 نفر از هیئت علمی و 484 نفر از دانشجویان به طور تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با پرسشنامه توسعه یافته اخلاق حرفه ای مدرّسان(قموشی و همکاران، 1396) انجام شده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ(برای اعضای هیئت علمی=0.95 و برای دانشجویان=0.97) محاسبه و روایی ابزار نیز با روایی محتوایی و سازه تأیید شد. یافته ها: وضعیت اخلاق حرفه ای از دیدگاه دانشجویان در سطح متوسط و از دیدگاه اساتید در سطح بالاتر از متوسط قرار داشت. نتایج MANOVA نشان داد مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی بر اساس جایگاه(دانشجو-استاد) دارای تفاوت معنادار است. وضعیت مؤلفه های نسبت به فراگیر، محیط و حرفه اعضای هیئت علمی در پردیسهای دانشگاه تهران دارای تفاوت معنادار است. وضعیت مؤلفه اخلاق نسبت به محیط در تعامل بین پردیس و جایگاه، تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، بایستی کاوش در وضعیت اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی خود را از دیدگاه افراد و ذی نفعان مختلف در اولویت قرار دهند.
وضعیت حضور اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در شبکه های اجتماعی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ظهور و گسترش استفاده از اینترنت، پارادایم جدیدی از ارتباطات و تعاملات گروهی به وجودآورده است که شبکه اجتماعی خوانده می شود. شبکه ها ی اجتماعی به دو گروه عمومی نظیر فیسبوک، توییتر و ... و شبکه های تخصصی نظیر: ریسرچ گیت، مندلی وآکادمیا تقسیم می شوند. مقاله حاضر، با هدف تبیین دیدگاه اعضای هیئت علمی درباره فعالیت در شبکه های اجتماعی تدوین شده است. روش شناسی: این مطالعه کیفی بودکه با روش تحلیل محتوا انجام شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بودو معیار اصلی پژوهشگر در خصوص تعداد مصاحبه ها رسیدن به اشباع نظری بود. یافته ها: تحلیل حاصل از داده ها، منجر به استخراج 3طبقه اصلی شامل زمینه ها ( تعامل ارتباطی، جستجوی دانش، اشتراک دانش)چالش ها(کمبود وقت، عدم آگاهی و مهارت ) و الزامات(مدیریت دانش شخصی، حمایت دانشگاه، فعالیت تشکل های علمی، حمایت دولت) و 11 زیر طبقه و 57 طبقه اولیه گردید. نتیجه گیری : فعالیت اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در شبکه های اجتماعی علمی نیازمند بررسی مشکلات و از بین بردن موانع و کسب مهارت های لازم برای حضور اساتید در این شبکه هاست.
طراحی مدل سنجش دانش اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
165 - 185
حوزههای تخصصی:
آنچه می تواند تصویر واقعی از بهره وری دانشگاه ها ارائه کند آگاهی از میزان دانش موجود و پیش بینی رشد دانش است. دانشگاه ها به دانشگران وابسته اند. بنابراین، آگاهی از میزان دانش آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای تعیین میزان رشد دانشگاه ها، درک عمیق از وضعیت سرمایه انسانی موضوعی حیاتی است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر طراحی مدل سنجش دانش اعضای هیئت علمی تعریف شد. این تحقیق بنیادی است و از روش کتابخانه ای و پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری اعضای هیئت علمی رشته مدیریت آموزشی و مدیریت منابع انسانی دانشگاه های دولتی به تعداد 137 نفر و حجم نمونه 101 نفر و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های دلفی فازی، تحلیل عاملی اکتشافی، دیمتل، و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در نهایت، 59 شاخص مؤثر سنجش دانش اعضای هیئت علمی استخراج شد که به عوامل توانایی مدیریتی، توانایی علمی (بنیادی)، توانایی علمی (کاربردی)، مهارت در تعامل و ارتباطات، و مهارت تخصصی گروه بندی شدند. مدل مفهومی طراحی و پس از اصلاح برازش آن در حد مطلوب به دست آمد. نتایج نشان داد برتری عوامل به ترتیب عبارت اند از مهارت تخصصی، مهارت در تعامل و ارتباطات، توانایی مدیریتی، توانایی علمی کاربردی، و توانایی علمی بنیادی که مهارت تخصصی بالاترین تأثیرگذاری و توانایی علمی بنیادی بالاترین تأثیرپذیری را دارد.
بررسی وضعیت موجود بالندگی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود بالندگی اعضای هیئت علمی دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی سراسر کشور است. این تحقیق از نوع تحقیقات غیرآزمایشی و به روش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه ی اعضای هیئت علمی تمامی گروه های دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی سراسر کشور در سال تحصیلی 96-95 بود. حجم نمونه ی آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر با 161 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری، احتمالی پیچیده از نوع تصادفی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی استاندارد شناسایی مؤلفه های بالندگی اعضای هیئت علمی اجتهادی و همکاران (1390)، در 5 بعد و 41 گویه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، Excel، و AMOS برای آمار توصیفی و استنباطی به عمل آمد. سطح معنی داری برای تمامی تجزیه و تحلیل ها 05/0P< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، هر پنج مؤلفه به عنوان مؤلفه های اصلی تشکیل دهنده ی بالندگی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی هستند؛ و در وضعیت موجود بالندگی آموزشی، سازمانی، فردی و اخلاقی بطور معنی داری بالاتر از حد متوسط می باشد، ولی میزان وضعیت موجود بالندگی پژوهشی در حد متوسط است. به نظر می رسد، باید در برنامه های بهسازی اعضای هیئت علمی، به بهسازی پژوهشی توجه ویژه ای شود.
تحلیل فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایران با رویکردی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها است. روش پژوهش از نوع ترکیبی و راهبرد، اکتشافی- متوالی است. در مرحله کیفی پژوهش از روش نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) و در مرحله کمی از روش پیمایش استفاده شد. جامعه مطالعه شده اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران، اهواز و یاسوج بودند. تعداد نمونه در مرحله کیفی پژوهش 18 نفر و در مرحله کمی 518 نفر بود. شیوه نمونه گیری در مرحله کیفی، هدفمند- نظری و در مرحله کمی، طبقه ای خوشه ای است. برای تحلیل داده ها در مرحله کیفی از شیوه کدگذاری و در مرحله کمی از رویکرد مدل سازی معادله ساختاری استفاده شد. یافته های مرحله کیفی پژوهش نشان دهنده ذهنیت اعضای هیئت علمی درباره پدیده فلات زدگی شغلی درمورد تعدادی مقوله عمده و یک مقوله هسته به نام «سیاسی- امنیتی بودن فلات زدگی شغلی» هستند. یافته های مرحله کمی پژوهش بیان کننده این است که میانگین متغیر فلات زدگی شغلی و ابعاد آن در جامعه آماری پژوهش بالاتر از حد متوسط است. متغیرهای مستقل پژوهش در حد نسبتاً متوسطی توان تبیین واریانس متغیر فلات زدگی شغلی را دارند. در الگوی تجربی پژوهش، متغیرهای نادیده گرفتن ضوابط دانشگاه، سیاست گذاری و جو نامناسب، ماهیت شغلی، مدیریت تمرکزگرا و ناکارآمد و امنیتی دیدن فضای دانشگاه به طور مستقیم و غیرمستقیم، به واسطه نقش میانجی ضعف خودپنداره بر فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی اثر می گذارند.
ارائه تحلیل جامع از انگیزش اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه تحلیلی جامع از انگیزش اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز و بررسی متغیّرهای جمعیت شناختی بر انگیزش آنان و نیز سنجش سطح انگیزش اعضای هیئت علمی انجام شده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربری و روش پژوهش نیز روش تحقیق آمیخته تشریحیبوده که در بخش کمّی از روش پیمایشی بهره گرفته شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSSو آزمونهای آماری، سطح انگیزش اعضای هیئت علمی مشخص شد.بخش کیفی پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به تبیین و چرایی خروجی کار در قسمت کمّی پرداخته است و با انجام مصاحبه های هدفمند با برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز، این هدف محقق شده است.جامعه آماری پژوهش نیز اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز بوده است. یافته ها: نتایج حاصل از این بررسی در بخش کمّی نشان داد که انگیزش اعضای هیئت علمی از سطح مطلوبی برخوردار نبوده و از حد متوسط نیز پایین تر است. در بخش کیفی پژوهش، به بررسی وضعیت انگیزش اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز با توجه به سن، جنسیت، تأهل، مرتبه علمی، سابقه خدمت و دانشکده ها پرداخته شده است که انگیزش اعضای هیئت علمی با توجه به هر متغیّر نیز متفاوت بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده و به منظور بهبود و افزایش انگیزش اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز، تلاش برای بهبود و اصلاح عدالت سازمانی، سیستم ارزیابی عملکرد، سیستم پاداش و طراحی شغل و ... پشنهاد شده است.
روایت پژوهی مسئله هیئت علمی (موردمطالعه: یکی از دانشگاه های سازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره یکی از چالش های مهم دانشگاه های سازمانی، شکاف بین فضای آکادمیک دانشگاهی و نیازهای سازمان مرجع بوده است. اعضای هیئت علمی نیز به عنوان قلب حیات دهنده دانشگاه و عامل اصلی تحقق اهداف آن، همواره یکی از کانون های اصلی توجه مدیران آموزش عالی بوده اند. مسئله و چالش پژوهش حاضر عدم تطابق میان توانمندی ها، فعالیت ها و خروجی های اعضای هیئت علمی با نیازهای سازمان مرجع می باشد.باتوجه به اینکه علائم و شواهد، وجود وضعیت مسئله خیز و پیچیدگی در دانشگاه موردمطالعه نشان می دهد، این پژوهش روش «روایت پژوهیِ مسئله محور» را درراستای فهم وضعیت مسئله و چاره اندیشی برای بهبود آن به کار بسته است. مطابق با این روش ابتدا درون فهمی کنش گران اصلی با رویکرد پدیدارشناسانه انجام و رفتارها، ساختارها و انگاره های هریک استخراج و دنیای مشترک هریک از آنها معلوم می شود. در گام بعدی محقق با نگاهی انتقادی و با استفاده از اطلاعات به دست آمده، روایت خود از مسئله را بیان می نماید. دراین راستا در در گام اول سه کنش گر اصلی (اعضای هیئت علمی، مدیران دانشگاه و معاونان و مدیران سازمان مرجع) شناسایی شدند. در گام دوم، 25 نفر از افراد درگیر در مسئله، شناسایی و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته و دنیای مشترک کنش گران اصلی مسئله درقالب الگوی سه لایه ای ارائه شد. در گام سوم یا مرحله «برون فهمی» و نقاط کور توسط پژوهشگر روایتگری شده و درپایان نیز پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت ارائه شده است.
ارائه الگوی بهره وری اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۷)
223 - 246
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هر چند امروزه دانشگاه ها یکی از عوامل مؤثر در تربیت دانش آموختگانی باصلاحیت و فرهیخته هستند ولی باید پذیرفت که این امر مهم بیشتر بر عهده اساتید مجرب و اعضای هیئت علمی دانشگاه هاست. هدف این تحقیق طراحی الگوی ارتقای بهره وری اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی امین بوده است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف توسعه ای، از نظر داده ها اکتشافی و از روش اجرا ترکیبی بوده است. جامعه مشارکت کننده برای مصاحبه متخصصان حوزه مدیریت آن دانشگاه بودند که تعداد 20 نفر به شرط تحقق اشباع نظری به عنوان نمونه آماری و البته به صورت هدفمند تعیین گردیدند. جامعه آماری بخش کمی تعداد 85 نفر از اعضای دانشگاه مذکور بودند که از بین آن ها 65 نفر به عنوان نمونه و به روش طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه محقق ساخته از نوع طیف لیکرت 7 گزینه ای که از مبانی نظری و تحلیل مصاحبه های جامعه کیفی مشتمل بر 87 گویه تهیه گردیده بود، بین نمونه کمّی توزیع و داده ها جمع آوری و با آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و آزمون بار عاملی تجزیه وتحلیل و رتبه بندی گردیدند. یافته ها: ضمن مطالعه 22 الگوی ملی و جهانی و بهره مندی از مصاحبه با خبرگان بالاخره الگوی استخراجی برای این تحقیق شامل چهار بعد، ده مؤلفه و 87 شاخص بود. نتیجه گیری: الگوی مستخرجِ به عنوان یک الگوی جامع و با لحاظ نمودن همه نقاط قوت الگوهای قبلی و در نظر داشتن شرایط خاص دانشگاه امین است. هم چنین در بین ابعاد آن، بُعدهای آموزش و پژوهش و در بین مولفه ها، مؤلفه وِیژگی های حرفه ای اعضای هیئت علمی حائز اولویت اول شدند و در نهایت این یافته ها از جهاتی با دانشگاه مورد مطالعه تناسب لازم را دارند و نقطه قوت محسوب می گردند.
بررسی میزان توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباط آن با عملکرد پژوهشی و نوآورانه ی اعضای هیئت علمی(مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی بابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباط آن با عملکرد پژوهشی و نوآورانه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد. جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاه-های علوم پزشکی بابل به تعداد 347 نفر،که با استفاده از فرمول کوکران 180 نفر نمونه به روش تصادفی طبقه-ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها باپرسش نامه های محقق ساخته سنجش توانایی و دانش استفاده از فناوری با 15 سؤال، سنجش عملکرد نوآورانه با 8 سؤال و سنجش عملکرد پژوهشی با 13 سؤال انجام شد. روایی صوری و محتوایی به تائید متخصصان رسید و پایایی باضریب آلفای کرونباخ برای توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات(86/0)،عملکردپژوهشی(84/0)وعملکرد نوآورانه(77/0) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل رگرسیون، یومان ویتنی، کروسکال والیس، توسط نرم افزارSpss24 انجام شد. نتایج نشان داد بین توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات با عملکرد پژوهشی و عملکرد نوآورانه اعضای هیات-علمی رابطه معناداری وجود دارد. توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات اعضای هیئت علمی و عملکرد پژوهشی آنان در وضعیت نسبتا مطلوب و عملکرد نوآورانه در وضعیت نامطلوب قرار دارند. اهتمام فزاینده سیاست گذاران آموزش پزشکی و دولتمردان، برای ایجاد فرصت های بیشتر برای آموزش و ترغیب اعضای هیات علمی در جهت به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیت های دانشگاهی وگنجاندن مباحثی در موردنقد وضعیت فناورانه موجود ضروری است.