مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
اعضای هیئت علمی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی راهکارهای توسعه کیفی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد با تأکید بر سطح آگاهی اعضای هیئت علمی در مورد مؤلفه های اساسی برنامه ریزی و ارائه پیشنهادهایی بمنظور توسعه کیفی دانشگاه اجرا شده است. در این راستا، سطح آگاهی نسبت به عناصر مطرح در برنامه ریزی درسی شامل نیاز سنجی، شیوه های انتخاب اهداف آموزشی، شیوه های انتخاب محتوا، شیوه های سازمان دهی محتوا، شیوه های ارائه محتوا، شیوه های تنظیم زمان، بهره گیری از فناوری در تدریس و شیوه های ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت؛ تا نقاط قوت و ضعف مشاهده شده، جهت استفاده اعضای هیئت علمی در تدوین برنامه درسی مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش از نوع زمینه ای است و جامعه آماری آن را اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد تشکیل می دهد که تعداد آنها 39 نفر است. در این پژوهش به روش سرشماری، کل جامعه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت بوده است که روایی آن بر اساس نظرخواهی از متخصصان محرز گردید و پایایی آن برابر 0.92 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی و درصد فراوانی، نمودار درصد فراوانی، میانگین، میانه، مد و چولگی) و آمار استنباطی (آزمون خی دو) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که سطح آگاهی اعضای هیئت علمی از مؤلفه های نیازسنجی، انتخاب محتوا، شیوه ارائه محتوا، شیوه های تنظیم زمان و شیوه های ارزشیابی در سطح «زیاد» و در مؤلفه های انتخاب اهداف، شیوه های سازمان دهی محتوا و بهره گیری از فناوری آموزشی در سطح «متوسط» می باشند.
رابطه بین خودکارآمدی و تعهد سازمانی با کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی در منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این پژوهش، مطالعه رابطه بین خودکارآمدی استادن و تعهد سازمانی آنان با کیفیت تدریس آنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل 2181 نفر اعضای هیئت علمی تمام وقت و نیمه وقت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای طبقه ای تعداد 436 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته سنجش کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مه یر، و پرسشنامه خودکارآمدی معلمان شوارتزر و همکاران بود. در این پژوهش برای مشخص کردن سهم عوامل خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. هم چنین از تحلیل واریانس یکطرفه برای بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی استادان استفاده شد. نتایج نشان دادند که خودکارآمدی با ضریب 42/0 و تعهد سازمانی با ضریب 22/0 به صورت مستقیم مثبت و معناداری باکیفیت تدریس رابطه دارند. از میان ابعاد تعهد سازمانی، تعهد عاطفی و تعهد مستمر از قدرت پیش بین کنندگی بالایی برای کیفیت تدریس برخوردار می باشند. هم چنین ارتباط متقابل مثبت و معنادار بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی آنان با ضریب 12/0 بود. هم چنین عوامل جمعیت شناختی استادان تأثیری در خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان نداشتند.
شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از منظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از منظر اسلام. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آ« شامل متخصصان حوزه مدیریت آموزشی و معارف اسلامی است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 21 نفر از متخصصان هر دو حوزه انتخاب شده اند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده های لازم جمع آوری و از طریق بررسی اسناد و تحلیل متن مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: این پژوهش حاکی از آن است که نظام پاداش دهی، مدیریت مشارکتی، الگوسازی، رشد حرفه ای کارکنان و اعتمادسازی، از جمله عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از نظر متخصصان دانش مدیریت می باشند. نتیجه گیری: در حالی که از دیدگاه اسلام، علاوه بر عوامل مذکور، تحقق کرامت انسانی و اخلاق کاری مدیران نیز در زمره عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی تلقی می شوند#,
ویژگی های استاد شایسته در آموزش عالی ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، کمک به ارتقای کیفیت آموزش عالی از راه معرفی الگویی از استاد شایسته در آموزش عالی ایران می باشد. به این منظور، یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد. 14 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی سراسر کشور که از دیدگاه دانشجویان، دانش آموختگان، مدیران گروهها و استادان همکار شایسته ترین افراد گروه آموزشی خود بودند، با نمونه گیری هدفمند و از نوع گلوله برفی در نمونه پژوهش قرار گرفتند. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده مشارکتی بهره گرفته شد. 38 مصاحبه با استادان گروه نمونه و 112 مصاحبه با اطلاع رسانان دیگر، یعنی دانشجویان، دانش آموختگان، مدیران گروهها و استادان همکار انجام شد. هم چنین، کلاس های درس این استادان، 72 بار به وسیله پژوهشگر و دستیاران وی مورد مشاهده قرار گرفت. پردازش داده ها به روش تحلیل محتوا با استفاده از کدگذاری باز و محوری انجام گرفت. براساس یافته ها، ویژگی های استادان شایسته شامل 34 زیرمقوله بود که در 3 مقوله کلی شناختی، عاطفی و رفتاری قرار گرفت. از این میان، زیرمقوله هایی که دارای فراوانی بیش تر بودند، یعنی آن هایی که در بیش از 50 درصد کدها وجود داشتند، در الگوی استاد شایسته جای گرفتند.
رابطه ویژگی های شخصیت و سبک رهبری کلاس درس با کیفیت تدریس اساتید دانشگاه به روش خود ارزیابی: ارائه یک مدل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیت و سبک رهبری کلاس با کیفیت تدریس اساتید به روش خود ارزیابی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی-علّی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی در سال تحصیلی 93-92 بود، که 138 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل، سه پرسشنامه ویژگی های بزرگ شخصیت (نئو)، پرسشنامه سبک رهبری کلاس درس هالپین و پرسشنامه محقق ساخته کیفیت تدریس اساتید بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و Amosانجام گرفت. نتایج نشان داد که مؤلفه های برونگرایی، با وجدان بودن و توافق با هر یک از مؤلفه های توان علمی و رفتار علمی کیفیت تدریس اساتید دارای همبستگی مثبت و معنادار می باشند (05/0≥P). هم چنین، مؤلفه های مراعات و ساخت دهی سبک رهبری با مؤلفه های توان علمی و رفتار علمی کیفیت تدریس اساتید دارای همبستگی مثبت و معنادار می باشند (01/0≥P). هم چنین، داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش دارای برازش مناسب بود و مدل معادلات ساختاری نشان داد که ویژگی های شخصیت و سبک رهبری کلاس درس می توانند کیفیت تدریس اساتید را به صورت معناداری تبیین کنند. از این رو می توان گفت، توجه به ویژگی های شخصیت و سبک رهبری کلاس درس می تواند در کیفیت تدریس اساتید مؤثر باشد.
بررسی رابطه شایستگیها و منزلت استادان زن با کیفیت تدریس آنان در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این پژوهش ،بررسی رابطه بین شایستگیها و منزلت استادان زن در دانشگاه آزاد اسلامی با کیفیت تدریس آنان بود. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی زن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای طبقه ای تعداد 136 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0 ، پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی منزلت استادان در دانشگاه با 6 عبارت و آلفای کرونباخ 824/0، و پرسشنامه محقق ساخته سنجش شایستگیهای استادان با 13 عبارت و ضریب آلفای کرونباخ 866/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه ضریب رگرسیون و همچنین برای مشخص کردن سهم عوامل شایستگیها و منزلت استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که منزلت استادان با ضریب 104/0 و شایستگیهای استادان با ضریب 262/0 بصورت مستقیم مثبت و معناداری با کیفیت تدریس رابطه دارند و از قدرت پیش بنی مناسبی برای کیفیت تدریس استادان برخوردار می باشند.
رابطه بین هویت سازمانی و انگیزش شغلی اعضای هیئت علمی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان رابطه هویت سازمانی از طریق سرمایه اجتماعی با انگیزش شغلی در میان اعضای هیئت علمی است. روش اجرای تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری شامل تمام اعضای هیئت علمی رسمی دانشگاه های کردستان و رازی کرمانشاه است که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول خدمت بودند. حجم نمونه 269 نفر عضو هیئت علمی انتخاب شدند. در تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و روش معادلات ساختاری استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هویت سازمانی میلر، الن و مایک؛ سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال؛ و پرسشنامه هاکمن و اولدهام استفاده شد، پایایی و روایی پرسشنامه ها به وسیله آلفای کرونباخ و تحلیل عامل تاییدی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش همبستگی در سطح بالایی یعنی برای انگیزش شغلی و هویت سازمانی، برای انگیزش شغلی و سرمایه اجتماعی و نیز برای هویت سازمانی و سرمایه اجتماعی وجود دارد. هویت سازمانی و سرمایه اجتماعی به طور کلی می توانند انگیزش شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کنند. همچنین تاثیر هویت سازمانی از طریق مولفه شناختی (مربوط به سرمایه اجتماعی) بر انگیزش شغلی هیئت علمی مثبت و معنادار است.
واکاوی اقدامات منتور و منتی در منتورینگ اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام دانشگاه ها: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی اقدامات منتور و منتی در منتورینگ اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام دانشگاه ها می باشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. به این منظور، تعداد 20 نفر از اساتید و مطلعین نسبت به منتورینگ اعضای هیئت علمی به صورت هدفمند و با راهبرد نمونه گیری نظری انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها مورد تحلیل مضمون قرار گرفته است. به منظور اعتباربخشی نتایج از راهبردهای بازبینی اعضا و تحلیل همگنان استفاده شده و نتایج طی چندین مرحله تعدیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که اقدامات منتور و منتی در منتورینگ اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام دانشگاه ها شامل سه دسته اقدامات اولیه (مقدماتی)، اقدامات یاددهی-یادگیری (توسعه ای) و اقدامات بازخوردگیری است.
اثر فرهنگ سازمانی بر اخلاق حرفه ای و عملکرد شغلی اعضای هیئت علمی تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فرهنگ سازمانی بر اخلاق حرفه ای و عملکرد شغلی اعضای هیئت علمی رشتة تربیت بدنی و علوم ورزشی بود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ نحوة جمع آوری داده ها، میدانی و به لحاظ نوع، علّی بود که مبنای آن بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری در محیط لیزرل بنا شد. جامعة آماری را همة اعضای هیئت علمی کشور در رشتة تربیت بدنی و علوم ورزشی (709 N= ) تشکیل دادند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان برابر با 256 نفر در نظر گرفته شد. برای سنجش متغیر فرهنگ سازمانی از پرسش نامة استاندارد دنیسون (2000) شامل 12 مؤلفه و 60 سؤال، برای سنجش متغیر عملکرد شغلی از پرسش نامة استاندارد علیرضایی و همکاران (2013) شامل دو مؤلفه و 23 سؤال، و برای سنجش متغیر اخلاق حرفه ای از پرسش نامة استاندارد 16سؤالی کادوزیر و براون(2004) شامل هشت مؤلفه استفاده شد. روایی پرسش نامه ها را به لحاظ صوری و محتوایی، استادان مدیریت ورزشی تأیید کردند و آلفای کرونباخ معادل 0/85 برای پرسش نامة فرهنگ سازمانی، 0/81 برای پرسش نامة اخلاق حرفه ای و 0/80 برای پرسش نامة عملکرد شغلی، نشان از پایایی مطلوب ابزار تحقیق داشت. با توجه به مدل ساختاری ارائه شدة نهایی، فرهنگ سازمانی با ضریب 1/31 بر روی اخلاق حرفه ای و با ضریب 0/96 بر روی عملکرد شغلی به طور معنادار اثرگذار است. همچنین اخلاق حرفه ای با ضریب 0/87 به طور معنادار بر عملکرد شغلی اعضای هیئت علمی رشتة تربیت بدنی و علوم ورزشی اثرگذار است. بنابراین می توان با ارتقای متغیرهای فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای در اعضای هیئت علمیِ تربیت بدنی و علوم ورزشی، عملکرد شغلی آنها را بهبود بخشید.
مطالعه تصویر ذهنی سازمانی اعضای هیئت علمی و کتابداران از کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه و شناخت تصویر ذهنی سازمانی اعضای هیئت علمی و کتابداران دانشگاه علامه طباطبائی از کتابخانه های دانشگاه انجام شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی – تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش 242 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه و 49 نفر از کتابداران این دانشگاه است. ابزار گردآوری اطلاعات با پرسشنامه محقق ساخته براساس مدل تصویر ذهنی سازمانی لی بلانگ و نگوین انجام شد. روایی پرسشنامه از نوع صوری( روایی محتوا) و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 78 درصد محاسبه گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای و با نرم افزار اس. پی. اس. اس. مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین بدست آمده از تصویر ذهنی سازمانی اعضای هیئت علمی برابر با 43/3 و میانگین تصویر ذهنی سازمانی کتابداران 38/3 است. میانگین بدست آمده در ابعاد هویت، شهرت، کیفیت خدمات، محیط فیزیکی و رفتار کارکنان در مدل تصویر ذهنی اعضای هیئت علمی به ترتیب برابر با 60/3، 33/3، 33/3، 59/3 و 55/3 است. وبرای کتابداران برابر با 52/3، 29/3، 26/3، 11/3 و 86/3 است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان درک اعضای هیئت علمی از تصویر ذهنی سازمانی کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی بیشتر از کتابداران است.
مطالعة رابطة شاخص های کیفیت زندگی کاری و هویت سازمانی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة کیفیت زندگی کاری و هویت سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی زنجان بود. برای نیل به هدف یادشده، علاوه بر مطالعات نظری و بررسی متون نظری پژوهش، داده ها به وسیلة پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون و هویت سازمانی مایل و آش فورث جمع آوری شد. پایایی پرسشنامه ها، به ترتیب 91 /0 و 87 /0 به دست آمد. جامعة آماری پژوهش شامل280 نفر اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان بود که از بین آن ها 98 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود. نتایج تحلیل داده ها نتایج نشان داد به طور کلی کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی برابر با میانگین فرضی و هویت سازمانی آن ها بالاتر از میانگین فرضی بود. از سوی دیگر، رابطة مثبت و معناداری بین کیفیت زندگی کاری با هویت سازمانی به دست آمد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت هر چه میزان کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی بهتر باشد، هویت سازمانی آن ها نیز بیشتر می شود و برعکس.
برازش و تحلیل مسیر مدل مدیریت دانش و نقش آن بر خلاقیت اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه های مجری آموزش از دور)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:پژوهش حاضر به برازش و تحلیل مسیر مدل مدیریت دانش و نقش آن بر خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور می پردازد. روش بررسی:پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، آمیخته از نوع کیفی و کمی است. جامعه آماری این پژوهش، مشتمل بر کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور کشور که2901 نفر است. روش نمونه گیری در مرحله کیفی به صورت نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی)، مشتمل بر 12نفر از خبرگان در حوزه مدیریت و در مرحله کمی شامل نمونه گیری طبقه ای نسبی است و تعداد نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 339 نفر است. جهت گردآوری داده ها، از ابزار پرسشنامه غیر ساختارمند، نیمه ساختارمند و ساختارمند استفاده شده است. برای بررسی اعتبار پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای تحلیل مسیر و بررسی برازش مدل از معادلات ساختاری با کاربرد (نرم افزار AMOS) و به منظور تجزیه تحلیل داده ها، از نرم افزار Lisrel V8.80 استفاده شده است. یافته ها:وضعیت موجود مدیریت دانش و خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های مجری آموزش از دور، در سطح مطلوبی قرار دارد و بین دو متغیر مدیریت دانش و خلاقیت در جامعه آماری همبستگی معنادار وجود دارد و درمجموع می توان با تسامح گفت مدل از برازندگی نسبتاً مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری:مدیریت مؤثر دانش بستری فراهم می کند که در آن خلق، به اشتراک گذاری و کاربرد دانش در دانشگاه های مجری آموزش از دور نهادینه شده و زمینه برای ایجاد سازمانی با اعضاء خلاق و نوآور فراهم شود.
بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با سلامت روان زنان هیئت علمی دانشگاه های شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سلامت روانی بخشی بسیار مهم در حیطه سلامت است. آمارها نشان می دهد که بیماری های جسمی و روانی باوجود دستیابی بشر به امکانات زیستی و رفاه بهتر، رو به افزایش است. به خاطر اهمیت سلامت روان زنان این قشر برای جامعه این پژوهش به بررسی سبک زندگی اسلامی و رابطه آن با بهداشت روانی زنان هیئت علمی دانشگاه های شهر تهران انجام پرداخته است. روش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که 110 نفر از زنان هیئت علمی به صورت نمونه گیری تصادفی از 3 دانشگاه (شهید بهشتی، الزهرا (س) و تربیت مدرس) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه 1- سبک زندگی اسلامی کاویانی 2- سلامت عمومی گلدبرگ بود. آزمون های آماری مورد استفاده، آزمون همبستگی و رگرسیون بود. یافته ها نشان داد بین سبک زندگی اسلامی و نمره سلامت روان زنان هیئت علمی با ضریب همبستگی 45/0- در سطح 01/0 رابطه منفی و معناداری (به دلیل شیوه نمره گذاری) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای سبک زندگی اسلامی 25 درصد توانایی پیش بینی سلامت روان را دارند و از بین شاخص های سبک زندگی اسلامی، دو شاخص اخلاقی و عبادی بیشترین تأثیر را بر سلامت روان داشتند.
ارزشیابی کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی: مطالعه ی موردی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۹
1 - 22
حوزه های تخصصی:
استادان ارکان اصلی دانشگاه ها هستند و ارتقا کیفیت عملکرد آن ها، منجر به ارتقای کیفیت آموزشی دانشگاه ها می شود. از فرایندهایی که به منظور این ارتقا کیفیت انجام می شود، ارزشیابی مدرس است. این مطالعه با هدف تعیین و ارزیابی عوامل مؤثر بر کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی، روشی را برای ارزشیابی آن ارائه می کند. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1395 است که نظراتشان را درباره ی 50 نفر از اعضای هیئت علمی این دانشکده بیان کردند. به ازای هر عضو هیئت علمی تعداد 6 نفر از دانشجویان به صورت تصادفی انتخاب شدند که بر این اساس تعداد 300 پرسش نامه تهیه شد. روش مدل سازی معادلات ساختاری برای بررسی مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و 6 فرضیه پژوهش به کار گرفته شد و تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار ایموس 22 انجام گرفت. پس از انجام آزمون های مناسب برای تایید مدل و محاسبه ضریب های رگرسیونی استاندارد شده، متغیر توانایی علمی بیش ترین تأثیر و متغیر رعایت نظم و مقررات آموزشی کم ترین تأثیر را بر روی کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی دارا شدند. همچنین یافته ها بیانگر این است که دانشجویان از کیفیت تدریس اعضای هئیت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی رضایت دارند. در پایان پیشنهادهایی به منظور بهبود روش ارزشیابی عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی ارائه شده است.
فعالیت اعضای هیئت علمی در شبکه های اجتماعی علمی: زمینه ها، موانع، الزامات، و عوامل تأثیرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی زمینه ها، موانع، الزامات، و عوامل تأثیرگذار بر فعالیت اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی در شبکه های اجتماعی علمی. روش شناسی: پژوهش حاضر کیفی از نوع نظریه زمینه ای بود و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی گردآوری شد. معیار اصلی پژوهشگر درباره تعداد مصاحبه ها رسیدن به اشباع نظری بود. تجزیه و تحلیل داده ها براساس تحلیل سه سطح کدگذاری اشتراوس و کوربین شامل کدگذاری باز، محوری، و انتخابی است که با استفاده از نرم افزار MAX QDA انجام شد. یافته ها: از تحلیل داده ها 5 طبقه، 13 زیرطبقه، و 65 طبقه اولیه استخراج شد. مفهوم مرکزی پژوهش، با عنوان "جامعه پذیری علمی" شکل گرفت. "جامعه پذیری علمی" روح علمی نهفته در مناسبات اجتماعی را تداعی می کند که طی فرایند جامعه پذیری به اعضای جامعه منتقل می شود. نتیجه گیری: فعالیت در شبکه های اجتماعی علمی، روحیه علمی به اعضاء می دهد و بر عملکرد نهایی آنان تأثیر مثبت می گذارد. ایده های علمی در محیط های اجتماعی علمی به وجود می آیند و شبکه های اجتماعی علمی چنین محیطی را ایجاد می کنند.
آسیب شناسی برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاه ها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاه ها تلاش می کنند تا با ارائه برنامه هایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علی رغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامه های بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبه های پیاده سازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامه های بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بی توجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی»، «بی نظمی در برنامه ها»، «بی توجهی به انگیزاننده های درونی»، «بی توجهی به تفاوت های فردی»، «اجرا نشدن نیازسنجی»، «تعداد و تکرار کم برنامه ها»، «منعطف نبودن زمان برنامه ها»، «اطلاع رسانی ضعیف»، «موضوعات نامناسب»، «محتوای نامناسب»، «روش های یاددهی-یادگیری غیر اثربخش»، «تعامل و مشارکت پایین»، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانال های بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامع تر درباره برنامه های بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقه بندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری و روش های ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
پیش بینی پذیرش نوآوری های آموزشی بر اساس رفتار به اشتراک گذاری دانش و توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
131 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رفتار به اشتراک گذاری دانش و توسعه حرفه ای در پیش بینی پذیرش نوآوری های آموزشی در بین اعضای هیئت علمی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان در سال 97 - 96 به تعداد 650 نفر تشکیل می دادند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان(1970)، حجم نمونه به تعداد 242 نفر تعیین گردید که به دلیل عدم بازگشت تعداد 19 پرسشنامه، درنهایت تعداد 223 پرسشنامه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری، طبقه ای تصادفی متناسب با حجم بود. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه پذیرش نوآوری های آموزشی علیزاده (1386)؛ پرسشنامه رفتار به اشتراک گذاری دانش بهلول (1392) و پرسشنامه محقق ساخته توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و Lisrel صورت گرفت. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که پذیرش نوآوری های آموزشی با رفتار به اشتراک گذاری دانش و توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0≥P). همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد توسعه حرفه ای و رفتار به اشتراک گذاری دانش با ضرایب مسیر 61/0 و 28/0 به ترتیب قادر به تبیین حدود 37 و 8% از واریانس پذیرش نوآوری های آموزشی از سوی اعضای هیئت علمی می باشند(96/1t≥). با توجه به نتایج حاصله، توسعه حرفه ای و انگیزه اعضای هیئت علمی برای به اشتراک گذاری دانش خود نقش مهمی در پذیرش نوآوری های آموزشی دارد.
برنامه های درسی مغفول توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایران: دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله برنامه درسی مغفول را در برنامه های قصد شده توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی را در دانشگاه های ایران بررسی و به عنوان نمونه بر روی برنامه های آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد تمرکز نمود. برای این پژوهش دو سؤال اصلی مطرح شد: نخست آنکه برنامه های توسعه حرفه ای چه حیطه هایی را شامل می گردد و دوم این که در برنامه های توسعه حرفه ای چه حوزه هایی مغفول مانده است. در این پژوهش از دو راهبرد سنتز پژوهی نوع دوم (سؤال نخست) و تحلیل محتوا (سؤال دوم) استفاده شد. جامعه آماری روش نخست تعداد 67 پژوهش مرتبط بود که از طریق نمونه گیری هدفمند معیاری انتخاب شدند. اعتبار یافته ها از طریق فن دلفی تائید شد. در سؤال دوم جامعه آماری، شامل 6 سند که به صورت سرشماری انجام گرفت. اعتبار یافته ها از طریق توافق درصدی تائید شد. یافته ها نشان می دهد که ابعاد توسعه حرفه ای شامل سه حیطه الف) برنامه های حمایتی؛ ب) برنامه های فردی و شامل شناختی (دانشی، مهارتی و عاطفی) و فراشناخت (ابعاد سطوح عالی تفکر و مدیریت خود)، انسانی (تعاملاتی و مهارت های بین فردی)، اخلاق حرفه ای و حوزه تخصصی-رشته ای و ج) برنامه های اداری-اجرایی شامل شغلی، مدیریتی، سازمانی، محیطی، مشاوره ای، پژوهشی و آموزشی است. در بخش دوم مهم ترین حیطه های مغفول برنامه های درسی قصد شده در دانشگاه های ایران و فردوسی مشهد برنامه های حمایتی، در حیطه سازمانی برنامه های مشاوره ای و در حیطه فردی برنامه های شناختی وجود دارد. به نظر می رسد برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی در سطح کلان نیازمند بازنگری جدی است و از دیگر سو در سطح خرد، لازم است کنشگران برنامه های درسی زمینه های متنوعی را با توجه به تغییرات گسترده آموزشی تدارک ببینند.
مطالعه تطبیقی تبیین چارچوب های سنجش کیفیت پژوهش در نظام آموزش عالی ایران با کشورهای انگلیس، استرالیا، هلند، ایتالیا و هنگ کنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۲
59 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین و مقایسه چارچوب ها و شاخص هایی برای ارزیابی کیفیت پژوهش در مؤسسات آموزش عالی ایران با برخی کشورهای پیشرو در جهان مانند انگلستان، استرالیا، هلند، ایتالیا و هنگ کنگ است. این پژوهش یک مطالعه تطبیقی بر اساس الگوی جان استوارت میل است که با روش تحلیل محتوا، توافق و تفاوت های شاخص های سنجش فعالیت های پژوهشی کشورهای مذکور را موردبررسی و مقایسه قرار داده است. نمونه کشورهای پیشرو و موفق در این حوزه به صورت هدفمند با توجه به دسترسی به مدارک و اسناد موجود انتخاب شدند. نتایج مطالعات تطبیقی حاکی از آن است که همه نمونه های موردمطالعه در دو ملاک «سنجش بروندادهای پژوهش» و «درآمدزایی» با هم توافق دارند، بدین ترتیب تمام دانشگاه های موردمطالعه به جز ایران به «تحلیل استنادی و داوری تخصصی» اهمیت بسزایی قائل هستند. «اثربخشی پژوهش» در دانشگاه های انگلستان و استرالیا، هلند و هنگ کنگ به عنوان یکی از مهم ترین ملاک های سنجش کیفیت به عنوان مشارکت و تأثیرگذاری علمی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، بهداشت و محیط زیست در جهت افزایش کیفیت زندگی جامعه موردتوجه است. اسناد موجود در حوزه سنجش فعالیت های پژوهشی در آموزش عالی کشور نشان می دهد که شاخص ها و سنجه های جامع و مدونی برای ارزیابی کیفیت پژوهشی با توجه به حوزه های موضوعی مختلف به کار گرفته نشده است؛ بنابراین برای اندازه گیری اثرات و سودمندی پژوهش با نشانگرهای قوی و دقیق در داخل کشور، به تحقیقات گسترده ای نیاز داریم.
شناسایی پیامدهای بکارگیری منتورینگ در راستای توانمندسازی اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی پیامدهای بکارگیری منتورینگ در راستای توانمندسازی اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام پرداخته است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق تحلیل محتوا صورت گرفته و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. برای انجام پژوهش حاضر با 20 نفر از اساتید و مطلعین نسبت به منتورینگ اعضای هیئت علمی مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای به عمل آمد. پس از مراجعه به خبره های موضوع و مصاحبه اکتشافی با نمونه های هدفمند که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند و رسیدن به سطح اشباع، داده های به دست آمده به روش تحلیل محتوا کدگذاری شد و مقولات اصلی و زیرمقولات بدست آمد و مورد اعتباریابی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که پیامدهای بکارگیری منتورینگ برای اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام شامل 2 مقوله اصلی، 6 مقوله فرعی و 23 زیرمقوله و ویژگی است.