مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
اعضای هیئت علمی
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مؤلفه های مهارتهای نرم آموزشی در توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی تراز دانشگاه اسلامی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع کیفی و روش تحلیل مضمون بود که به شیوه استقرایی، مؤلفه ها شناسایی و استخراج شدند. مشارکت کنندگان در پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی و فرهنگیان بوشهر بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند و رویکرد اشباع نظری، 25 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در نهایت، شبکه مضامین با استفاده از روش آتریاد- استرلینگ کدگذاری و ترسیم شد. روایی پژوهش با استفاده از تکنیک ممیزی کردن از سوی داوران تأیید شد. برای محاسبه پایایی، کدگذاری داده ها در دو مرحله انجام گرفت که با استفاده از روش هولستی، 94 درصد به دست آمد. یافته ها: پس از کدگذاری و تحلیل داده ها، تعداد 144 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و پنج مضمون فراگیر استخراج شد که شامل «مهارت رهبری»، «مهارت توسعه فردی»، «مهارت کارآفرینی»، «مهارت اخلاق حرفه ای» و «مهارت ارتباطی» بود. نتیجه گیری: شناسایی و به کارگیری مهارتهای نرم به عنوان مهارتهای قرن بیست و یکم در نظام آموزش عالی در جهت اقتدار و مرجعیت علمی اهمیت فراوان دارد.
تأملی بر وضع موجود غنای شغلی اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: مورد مطالعه دانشگاه های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود غنای شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی غرب کشور، از طریق طراحی و اعتباریابی یک ابزار روا و پایا می باشد. روش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی است که در دو بخش کیفی و کمی، انجام شده است. در بخش کیفی مشارکت کنندگان، 25 نفر از خبرگان و مطلعان کلیدی بودند که به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب و مصاحبه شدند. برای شناسایی مجموعه نشانگان و ابعاد غنای شغلی، داده های این بخش در سطوح باز و محوری کدگذاری شدند. مجموعه شناسایی شده به روش خود بازبینی، ارزیابی شاخص های مقبولیت و کنترل از سوی اعضا، اعتباریابی شد(اعتباریابی کیفی). سپس نشانگان تبدیل به گویه های یک پرسشنامه 24 گویه ای در مقیاس 5 درجه ای لیکرت شدند که روایی محتوایی آن با استفاده از روایی متخصصان بررسی شد. در بخش کمی، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 324 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های غرب کشور(ایلام، کرمانشاه، کردستان و همدان) انتخاب شده و پرسشنامه طراحی شده در بخش کیفی را تکمیل کردند. داده های این بخش، ابتدا به منظور تعیین روایی سازه پرسشنامه(اعتباریابی کمی)، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، و همچنین تعیین پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی(آلفای کرونباخ) تحلیل شد. سپس برای ارزیابی وضع موجود، داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای تحلیل شد. یافته ها: در بخش کیفی مجموعه نشانگان(24 نشانگر) غنای شغلی در قالب ابعاد آموزشی، پژوهشی، خدمات تخصصی، فردی و سازمانی شناسایی و اعتباریابی شد. همچنین روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تایید شد. در بخش کمی روایی سازه و پایایی پرسشنامه تایید شد و همچنین یافته های ارزیابی وضع موجود در مجموع نشان داد که غنای شغلی اعضای هیات علمی وضعیت مطلوبی ندارد. نتیجه گیری: این پژوهش ضمن اینکه ابزار جدیدی را برای استفاده پژوهشگران علاقه مند به حوزه غنای شغلی اعضای هیئت علمی معرفی می کند، می تواند نگاه دست اندرکاران، تصمیم سازان و مدیران آموزش عالی را به بهبود غنای شغلی اعضای هیئت علمی موشکافانه تر کند.
عوامل مؤثر بر افزایش فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی: مورد دانشگاه سیستان و بلوچستان و شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برای تعیین عوامل مؤثر بر افزایش فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها انجام شده است. پژوهش حاضر به روش علّی مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری شامل730 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه بوده که از این تعداد 164 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه های محقق ساخته جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد آشنایی بیشتر اعضای هیئت علمی با مهارت های پژوهشی، کاهش فعالیت های کاری غیرپژوهشی اعضای هیئت علمی و قرار گرفتن اعضای هیئت علمی در فضای پژوهشی بر افزایش فعالیت های پژوهشی آنها مؤثر است. از سوی دیگر، داشتن فرصت ارتباط با صنعت، مهارت ارتباط اجتماعی، اهمیت دادن به تأمین نیازهای غیر مالی و نظم کاری اعضای هیئت علمی بر افزایش فعالیت های پژوهشی آنها تأثیر نداشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های پژوهشی مانند روش تحقیق و آمار، کاهش ساعات تدریس و افزایش ارتباط با پژوهشگران و مراکز تحقیقاتی به افزایش فعالیت های پژهشی اعضای هیئت علمی کمک می کند.
بررسی موانع و چالش های پژوهش و تولید علم در دانشگاه های علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف برررسی موانع و چالش های پژوهش از دیدگاه اعضای هیئت علمی شیراز انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و به روش توصیفی پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را 550 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز تشکیل می داد که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای از 227 نفر نظرسنجی شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته شامل 75 پرسش با مقیاس چهار گزینه ای لیکرت در 10 حیطه موانع راهبردی، آموزشی، سیاسی، مالی، امکاناتی، حرفه ای، علمی، فردی، فرهنگی اجتماعی، مدیریتی سازمانی و پرسش های باز پاسخ طراحی شد. و به سه پرسش اصلی پرداخته شد: 1) از دیدگاه اعضای هیئت علمی کدام یک از موانع ده گانه بر فعالیت های تحقیقاتی مؤثرند؟؛ 2) آیا نوع نگرش اعضای هیئت علمی در مورد موانع ده گانه بر میزان فعالیت های پژوهشی آنها تأثیر دارد؟ و 3) آیا بین دیدگاه های اعضای هیئت علمی به تفکیک متغیرهای جنسیت، مرتبه علمی، رشته تحصیلی، دانشکده محل خدمت، داشتن مسئولیت اجرایی و سابقه خدمت تفاوت معنی داری وجود دارد؟ بر اساس نتایج به دست آمده وجود کلیه موانع در فعالیت های تحقیقاتی از دیدگاه اعضای هیئت علمی تأیید شد. موانع مالی بیشترین و موانع سیاسی کمترین میانگین را به خود اختصاص داد اما نگرش اعضای هیئت علمی در مورد موانع یادشده بر میزان فعالیت های تحقیقاتی آنها تأثیری نداشت. همچنین بین دیدگاه اعضای هیئت علمی به تفکیک جنسیت، مرتبه علمی، رشته تحصیلی، دانشکده و مسئولیت اجرایی تفاوت معناداری وجود داشت. اما در مورد سابقه خدمت تفاوتی مشاهده نشد. حاصل ترکیب خطی بین متغیر های وابسته و مستقل و تحلیل کمّی و کیفی ترکیب های خطی به دست آمده نشان داد، موانع ده گانه از طریق متغیر های میانجی «بینش مدیریتی»، «روابط و نگرش های انسانی» و «توانمندی پژوهشی» بر فعالیت های تحقیقاتی مؤثرند. به نظر می رسد بیشترین موانع موجود متأثر از ابعاد علمی، روابط انسانی و نگرش ها هستند. بر این اساس، رفع موانع پژوهش در دانشگاه بیش از هر چیز متأثر از آموزش و توانمندسازی علمی، فرهنگ سازی و اصلاح نگرش ها و بهبود روابط انسانی در سطح فرد، دانشگاه و عوامل پیرامونی دانشگاه است.
تعیین وزن مؤلفه های تدریس برای ارزشیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور بر اساس مدل فرایندتحلیل سلسله مراتبی (A.H.P)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین و تعیین مؤلفه های تدریس و سهم و وزن هریک از آنها در کیفیت تدریس، به منظور به کارگیری در ارزشیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور است. جامعه آماری مطالعه را تمامی اعضای هیئت علمی رشته های علوم تربیتی در 23 دانشگاه وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تشکیل می دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سهم عوامل مربوط به مدرس، دانشجو و محیط آموزش، به ترتیب معادل 55 درصد، 24 درصد و 21 درصد در کیفیت تدریس ارزیابی شده است. از بین مؤلفه های مرتبط با کیفیت مدرس نیز، مهارت های حرفه ای مدرس با 1/39 درصد، به عنوان عمده ترین مؤلفه، ویژگی های شخصیتی اخلاقی با 3/16درصد، اثر محیط آموزش بر مدرس با 6/13 درصد، اثر کیفیت دانشجویان بر تدریس مدرس با 6/11 درصد، ویژگی های شغلی مدرس با 3/11 درصد و ویژگی های جمعیت شناختی مدرس با 1/8 درصد، در رتبه های بعدی قرار دارند. موثق ترین منابع اطلاعات درباره کیفیت آموزش به ترتیب اولویت، پرسش نامه دانشجویان، خودارزشیابی مدرس، کارپوشه تدریس، ارزیابی همکاران و متخصصان آموزش و یادگیری بوده اند.
مطالعه شناخت وضعیت موجود مسئولیت اجتماعی دانشگاه مبتنی بر الگوی والایس بر اساس دیدگاه اعضای هیئت علمی (مورد: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو باهدف «مطالعه وضعیت موجود دانشگاه تهران در رابطه با مسئولیت اجتماعی آن بر اساس دیدگاه اعضای هیئت علمی، مبتنی بر الگوی والایس» صورت گرفته است. این پژوهش در حیطه ی پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی و در زمره مطالعات موردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشکده های واقع در شهر تهران «دانشگاه تهران» با تعداد 1593 نفر هست که با روش نمونه گیری چندمرحله ای و به صورت تصادفی، تعداد 138 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مبتنی بر الگوی والایس (2008) است. پس از تائید روایی صوری و محتوایی از دیدگاه متخصصان این حوزه، اعتبار ابزار ا ز طریق تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار PLS بررسی و تأیید گردید. همچنین، پرسشنامه ازنظر پایایی، قابلیت اعتماد بالایی (9.7 درصد)، داشت. یافته های پژوهش گویای آن است که وضعیت مسئولیت اجتماعی در دانشگاه تهران چندان مطلوب و رضایت بخش نمی باشد. با توجه به اینکه وضعیت مسئولیت اجتماعی دانشگاه در چهار حوزه دانشگاه مسئول به لحاظ اجتماعی و زیست محیطی، آموزش معتبر و مسئولانه حرفه ای و شهروندی، مدیریت اجتماعی دانش و مشارکت اجتماعی و حمایت از توسعه پایدار هم موردبررسی قرار گرفت، نتایج نظرسنجی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران مؤید این مطلب است که وضعیت موجود دانشگاه در هر چهار حوزه فوق، چندان رضایت بخش و مطلوب نمی باشد و مستلزم بهبود است. بدین منظور، ضمن ارائه نتایج تحقیق، بر اساس تحلیل داده ها و الگوبرداری از تجارب دانشگاه های سایر کشورها، جهت بهبود وضعیت مسئولیت اجتماعی دانشگاه تهران در قالب چهار حوزه فوق، راهکارهایی ارائه شد که می تواند مورداستفاده سایر دانشگاه های کشور نیز قرار گیرد. شایسته است، دانشگاه ها ایجاد تصویر مطلوب درون و برون سازمانی خود را بیش ازپیش موردتوجه قرار داده و یک واحد مستقل به منظور پیشبرد امور مربوط به مسئولیت اجتماعی دانشگاهی ایجاد و تأسیس نمایند. پیوستن به شبکه های بین المللی مسئولیت اجتماعی دانشگاهی و ایجاد مرکز پژوهش های مسئولیت اجتماعی در دانشگاه و دانشکده های آن ها از اهم پیشنهاد های کاربردی می باشد.
نقش اعضای هیئت علمی در فرایند کاریابی فارغ التحصیلان دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاریابی به عنوان الگویی از رفتارهای هدفمند، ارادی و خود نظم دهنده باهدف دستیابی به اشتغال تعریف شده است. این مفهوم تحت تأثیر عوامل و پیش بینی کننده های متعددی قرار دارد که از بین این عوامل نقش حمایت اجتماعی در پژوهش های مختلف موردبررسی قرارگرفته است. با توجه به نقش مهم اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در ارتقای مسیر شغلی و به طور خاص فرایند کاریابی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک فارغ التحصیلان دانشگاه از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابی آن ها می باشد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با طرح پدیدارشناسی تفسیری می باشد. تعداد مشارکت کنندگان در این پژوهش 11 نفر (7 مرد و 4 زن) از فارغ التحصیلان دانشگاه بجنورد می باشند که علاوه بر اشتغال به کار، نمره ی آن ها در مقیاس های فعالیت کاریابی و خودکارآمدی کاریابی نیز یک انحراف معیار بالاتر از میانگین باشد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب گردید و سپس داده ها با استفاده از روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته جمع آوری و از طریق روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل گردید. فرایند کدگذاری در قالب کدهای اولیه، مفاهیم و مقوله ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج 440 کد اولیه، 11 مفهوم و 5 مقوله گردید این مقوله ها که درواقع منعکس کننده ادراک فارغ التحصیلان از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابی آن ها می باشد عبارت اند از رشد خودکارآمدی کاریابی، حمایت روان شناختی، پشتیبانی های تخصصی، پرورش نگرش کاریابی و ارتقای راهبردهای کاریابی. عوامل احصاء شده از فرایند تحلیل مصاحبه ها، ضمن تأکید بر نقش اعضای هیئت علمی در فرایند کاریابی فارغ التحصیلان، بیانگر این مطلب است که روابط بین اعضای هیئت علمی و دانشجویان دربرگیرنده ی تلویحاتی مانند ارتقاء نگرش های واقع بینانه نسبت به کاریابی، افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده در مسیر کاریابی، افزایش توانمندی های زمینه ای برای اشتغال، غنی شدن راهبردهای جستجوی شغل و افزایش باور به توانمندی های فردی برای کسب شغل، می باشد.
مطالعه کیفی تجارب اعضای هیئت علمی از مفهوم «گرانباری نقش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باهدف بازنمایی تجارب اعضای هیئت علمی دانشگاه ها از ایفای هم زمان نقش های چندگانه شغلی و خانوادگی پژوهشی با رویکرد تفسیری و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. میدان تحقیق، دانشگاه کردستان و مشارکت کنندگان بالقوه همه اعضای هیئت علمی تمام وقت بودند که جهت انتخاب نمونه از شیوه نمونه گیری هدفمند با روش بیشینه تنوع استفاده گردید که نهایتاٌ پس از دست یابی به اشباع نظری به 18 نفر رسید. ابزار گرد آوری داده ها یک پروتکل مصاحبه نیمه ساختارمند با 10 سؤال بود. برای افزایش پایایی از روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان و مرور توسط اعضای هیئت علمی غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به شیوه کدگذاری نظری سه مرحله ای و با استفاده از نرم افزار MAXqda انجام گرفت. مؤلفه های مرتبط با گرانباری نقش در پنج دسته عوامل زمینه ای، فرایندی، علی، راهبردی و پیامدی احصا شدند. یافته ها حاکی از آن بود که اعضای هیئت علمی زن و مرد به گونه های متفاوتی پدیده گرانباری نقش را تجربه کرده بودند. شیوه نگرش و تفکر اعضای هیئت علمی که مسئولیت مراقبت از بچه ها و یا والدین سالمندشان را بر عهده داشتند بر میزان سازگاری آنان با گرانباری نقش تأثیر داشت. تجربه آن دسته از اعضای هیئت علمی که در مدیریت های اجرایی دانشگاهی نیز ایفای نقش می کردند با تجربه اعضای هیئت علمی که در کارهای اجرایی درگیر نبودند از گرانباری نقش متفاوت بود. به نظر مدیران دانشگاهی، مقابله و سازگاری با گرانباری نقش، امری ممکن و لازم است. با تغییر دیدگاه اعضای هیئت علمی نسبت به دانشگاه، داشتن برنامه کاری منظم و اولویت دهی به کارها می توان میزان فشار کاری و ذهنی بر اعضای هیئت علمی را کاهش داد. مصاحبه شوندگان بر این باور بودند تغییر قوانین دانشگاهی و داشتن انتظارات متناسب با میزان دریافتی آن ها از راه حل های مفید دیگر برای کاهش گرانباری نقش اعضای هیئت علمی است.
شناسایی مولفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و ارائه یک چارچوب مفهومی چندسطحی برای آن است که با روش فراترکیب انجام شد. جامعه پژوهش شامل منابع علمی معتبر منتشرشده در عرصه مطالعات توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در سال های 1950 تا 2020 در سطح بین المللی و 1380 تا 1398 در سطح ملی است. پژوهش های منتخب شامل 88 مقاله ، گزارش علمی و رساله دانشجویی منتخب از پایگاه های معتبر علمی ملی و بین المللی است که به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر قاعده اشباع نظری انتخاب شده اند. داده های موردنیاز از متون دستاوردهای کیفی منابع منتخب استخراج، و با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و روش فراترکیب، تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند.دستاوردهای حاصله، دربردارنده 6 مؤلفه اصلی و 18زیرمؤلفه توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. مؤلفه های اصلی شامل توسعه توانمندی های شناختی و فراشناختی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های تدریس، توسعه توانمندی ها و شایستگی های پژوهشی، توسعه شایستگی های ارتباطی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های رهبری، و توسعه توانمندی ها و شایستگی های مدیریتی و راهبری بود. همچنین، بر اساس مبانی نظری پژوهش، مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ازنظر سطح تحلیل، در دو سطح فردی و سازمانی جایابی شدند. این گروه بندی می تواند ابزاری مناسب برای برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و ارائه یک چارچوب مفهومی چندسطحی برای آن است که با روش فراترکیب انجام شد. جامعه پژوهش شامل منابع علمی معتبر منتشرشده در عرصه مطالعات توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در سال های 1950 تا 2020 در سطح بین المللی و 1380 تا 1398 در سطح ملی است. پژوهش های منتخب شامل 88 مقاله ، گزارش علمی و رساله دانشجویی منتخب از پایگاه های معتبر علمی ملی و بین المللی است که به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر قاعده اشباع نظری انتخاب شده اند. داده های موردنیاز از متون دستاوردهای کیفی منابع منتخب استخراج، و با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و روش فراترکیب، تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند.دستاوردهای حاصله، دربردارنده 6 مؤلفه اصلی و 18زیرمؤلفه توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. مؤلفه های اصلی شامل توسعه توانمندی های شناختی و فراشناختی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های تدریس، توسعه توانمندی ها و شایستگی های پژوهشی، توسعه شایستگی های ارتباطی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های رهبری، و توسعه توانمندی ها و شایستگی های مدیریتی و راهبری بود. همچنین، بر اساس مبانی نظری پژوهش، مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ازنظر سطح تحلیل، در دو سطح فردی و سازمانی جایابی شدند. این گروه بندی می تواند ابزاری مناسب برای برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی باشد.
طراحی مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این مسئله است که؛ مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران چه مؤلفه هایی دارد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، خوارزمی، الزهراء (س)، علم و صنعت ایران، خواجه نصیرالدین طوسی، صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد آن ها برابر 6042 نفر می باشند. در بخش کیفی حجم نمونه، 8 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و در بخش کمّی تعداد افراد نمونه را با استفاده از فرمول کوکران 361 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری، طبقه ای نسبتی بود. برای جمع آوری داده ها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ در حوزه رویکردهای چابکی برابر با 703/0، در حوزه شایستگی های علمی 753/0 و در حوزه شایستگی های عمومی 889/0 بود. نتایج نشان داد که مدل چابکی فرهنگی شامل 4 شایستگی اصلی می باشد که عبارتند از: رویکردهای چابکی، شایستگی های علمی، شایستگی های عمومی و تجارب بین فرهنگی؛ برای هرکدام از این شایستگی ها چندین مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، شاخص هایی شناسایی شدند.
مقایسه دیدگاه های دانشجویان و اعضای هیأت علمی درباره وضعیت عدالت رویه ای در سیستم گزینش دانشجو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف سیستم گزینش دانشجو، تحقق عدالت هست. در همین راستا، این پژوهش باهدف بررسی عدالت رویه ای در سیستم گزینش دانشجو برای مقطع کارشناسی صورت گرفت. برای رسیدن به این هدف از روش پژوهش ترکیبی بهره برده شد. بدین شکل که ابتدا مصاحبه هایی با خبرگان انجام گرفت و نهایتاً با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند و شاخص هایی از عدالت رویه ای برای بررسی سیستم گزینش دانشجو به دست آمد. سپس پرسشنامه ای تهیه و در اختیار دانشجویان و اعضای هیئت علمی قرار داده شد تا در رابطه با میزان تحقق شاخص های مذکور در سیستم گزینش دانشجو، دیدگاه های آنان سنجیده شود. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل شدند و یافته هایی به دست آمد. این یافته ها نشان می دهند که از دیدگاه هر دو گروه دانشجویان و اعضای هیئت علمی، سیستم گزینش دانشجو از جهت عدالت رویه ای در وضعیت مناسبی قرار ندارد. همچنین طبق این یافته ها می توان گفت که اختلاف معنی داری میان دیدگاه های دانشجویان و اعضای هیئت علمی در رابطه با میزان تحقق عدالت رویه ای در سیستم گزینش دانشجو وجود دارد.
تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه از پیوند آموزش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۰۰-۷۸
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: با وجود اهمیت آموزش و پژوهش به عنوان دو کارکرد اصلی دانشگاه ها و پذیرش این مفروضه جهانی که پژوهش برای آموزش سودمند است و همچنین مبهم بودن جایگاه این دو در سیاست و عمل آموزش عالی، هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) از پیوند آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد است. روش کار: برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفته شد. کلیه اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) سرآمد آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد جامعه موردمطالعه را تشکیل دادند که مشتمل بر 48 نفر بودند. از این میان، 20 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های موردنیاز از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از شیوه کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، چهارده مقوله اصلی با هدف درک ماهیت آموزش و ماهیت پژوهش، هفت مقوله اصلی حول محور رابطه آموزش و پژوهش و چهارده مقوله اصلی به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده رابطه آموزش و پژوهش شناسایی و استخراج شد. نتیجه گیری: نظر به تجارب زیسته اعضای هیئت علمی موردمطالعه بین آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد رابطه وجود دارد و جهت این رابطه به دو شکل مثبت و منفی قابل ملاحظه است. به نظر می رسد رابطه بین پژوهش و آموزش برحسب مقطع تحصیلی و ماهیت رشته تحصیلی نسبی است. چنانکه این رابطه در سطح دکتری قوی ترین و در سطح کارشناسی ضعیف ترین حالت را به خود اختصاص داده است.
سنجش و ارزیابی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی (موردمطالعه دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
125-101
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دستاوردی اثربخش در راستای توسعه نظام آموزش عالی است. بااین حال شواهد مبتنی بر دستاورد پژوهش های تجربی حاکی از کیفیت پایین عملکرد اعضای هیئت علمی است. هدف پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که با رویکرد آمیخته (اکتشافی متوالی) انجام شد. روش شناسی: در بخش کیفی مشارکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشکده های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب با 13 نفر از آن ها مصاحبه و داده های موردنیاز گردآوری شدند. تحلیل داده های این بخش با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد یافته های پژوهش از رویکرد غوطه ورسازی و کدگذاری مجدد با محاسبه ضریب کاپای کوهن استفاده شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بودند که تعداد 150 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از چهار پردیس علوم انسانی، علوم رفتاری و اجتماعی، علوم پایه و فنی – مهندسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در طیف 6 درجه ای بود. روایی ابزار پژوهش به روش صوری و همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. یافته ها: یافته های بخش کیفی در 9 بُعد ارتقاء توان تدوین طرح درس تخصصی و بین رشته ای، ارتقاء توان یاددهی و یادگیری، ارتقاء مهارت های مدیریت و اداره کلاس درس، ارتقاء توان مشاوره و راهنمایی تحصیلی و رفتاری، افزایش توان تعهد به اخلاق حرفه ای در فرایند آموزش، ارتقاء توان ایجاد انگیزه یادگیری در فراگیران، ارتقاء توان ارزیابی عملکرد فراگیران، ارتقاء دانش پژوهشگری، ارتقاء مهارت پژوهشگری دسته بندی و ارائه شد. در بخش کمی، بر اساس نتایج آزمون آنتروپی شانون، اولویت ابعاد ارتقاء مهارت مدیریت کلاس درس و ارتقاء دانش پژوهشگری نسبت به سایر ابعاد تأیید گردید. مقادیر آزمون خی دو گویای وضعیت مطلوب سازه اصلی توسعه سرمایه انسانی آموزشی و وضعیت نسبتاً مطلوب سازه اصلی توسعه سرمایه انسانی پژوهشی – کارآفرینی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بود. بر اساس مقادیر آزمون یومان ویتنی و کراسکال والیس نیز، نابرابری میانگین توسعه سرمایه انسانی آموزشی اعضای هیئت علمی برحسب تعدادی از متغیرها و عوامل مؤثر تأیید شد. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان داد، توسعه سرمایه انسانی آموزشی و پژوهشی اعضای هیئت علمی، تعیین اولویت و شناسایی نابرابری های وضعیت توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی برحسب عوامل اثرگذار، می تواند نقشه راه اثربخش و مؤثری را برای برنامه ریزی های راهبردی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در اختیار سیاست گذاران، تصمیم سازان و کنشگران این عرصه قرار بدهد.
ارائه چارچوب چند سطحی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با کاربست مطالعه تطبیقی دانشگاه های منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب چندسطحی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی با استفاده از رویکرد تطبیقی انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف و ماهیت کاربردی از نوع توصیفی – تحلیلی است که مبتنی بر پارادایم پژوهش کیفی به روش تحلیل محتوای کیفی پیام های آشکار با رویکرد استقرایی انجام شد. جامعه آماری شامل آگهی های استخدام اعضای هیئت علمی دانشگاه-های معتبر خارجی بود که از این میان با توجه به سه معیار: 1) شناخته شدن دانشگاه ها در دنیا به عنوان دانشگاه برتر، 2) نزدیکی و قرابت دانشگاه ها به لحاظ ساختار نظام آموزش عالی با نظام آموزش عالی ایران، و 3) کفایت اطلاعات آگهی های مندرج در وب سایت های رسمی دانشگاه ها مطابق با اهداف پژوهش، تعداد 9 دانشگاه برتر دنیا و تعداد 4 دانشگاه منطقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها شامل وجوه مشترک و افتراقی شایستگی ها و صلاحیت های سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی مستخرج از اسناد منتخب با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی و رویکرد تطبیقی تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند. دستاورد حاصل دربردارنده 79 معیار و 4 سازه اصلی «شایستگی های شناختی و فراشناختی، شایستگی های عاطفی و فرهنگی، صلاحیت های تدریس و پژوهش، و صلاحیت های مدیریتی و اجرایی» سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی بود که ذیل پدیده محوری سرمایه انسانی نقش های فردی، گروهی و سازمانی اعضای هیئت علمی مقوله بندی شدند و بر اساس آن چارچوب تطبیقی چندسطحی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ارائه گردید. دستاورد پژوهش حاضر می تواند ابزار علمی- فنی مناسبی برای برنامه ریزی سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در نظام آموزش عالی باشد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف ارائه الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی انجام شد. روش پژوهش حاضر ازنظر اهداف کاربردی، ازنظر داده ها آمیخته اکتشافی و ازنظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی مقطعی بود. مدل پژوهش بر اساس مطالعات پیشین در داخل و خارج از کشور و دیدگاه خبرگان این حوزه پیشنهاد گردید. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی تعداد 15 نفر از خبرگان حوزه آموزش عالی و در بعد کمی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بودند و نمونه آماری تعداد 280 نفر از آنان که بر اساس جدول مورگان مشخص شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در ابتدا مصاحبه با خبرگان این حوزه و سپس تدوین پرسشنامه هفت پیوستاری بود. روایی ابزار سنجش از طریق (CVR) و اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت و تائید شد. بر اساس تجزیه وتحلیل داده ها الگویی بهینه ارائه شد که دارای سه بعد: 1) توانایی های علمی با اعتبار 91/0 با سه مؤلفه بالندگی های آموزشی، بالندگی های پژوهشی، بالندگی های تخصصی، 2) توانایی های شخصی با اعتبار 89/0 با دو مؤلفه: بالندگی های فردی، بالندگی های سازمانی 3) توانایی های معنوی / اجتماعی با اعتبار 90/0 با دو مؤلفه بالندگی های دینی و بالندگی های اجتماعی درمجموع با 138 شاخص بر بالندگی اعضای هیئت علمی تأثیر داشتند. این الگو می تواند مددکار مدیران و اساتید سایر دانشگاه باشد.
ارائه مدلی برای تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
۱۱۶-۸۳
یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی کشور به ثمر رسیدن رسالت های تعلیم و تربیت عملی در خروجی فرآیند سیستم دانشگاه ها یعنی دانشجویان است. لذا با توجه به مباحث مرتبط با اثربخشی تدریس استادان، هدف این پژوهش ارائه مدل تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی و سازوکار اجرایی آن در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بود. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته از 15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران صورت گرفت. تحلیل داده ها و یافته ها حاکی از آن بود که 50 مفهوم غیرتکراری (219 مفهوم با تکرار) در منابع علمی مختلف، 126 مفهوم جدید در متن مصاحبه ها و نهایتاً 150 مفهوم جدید پس از سازمان دهی مفاهیم احصاء شده از مصاحبه ها و منابع علمی مورد شناسایی قرار گرفت. مقوله ها و راهبردهای اصلی در تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی در ابعاد توانمندی علمی-پژوهشی استاد، ویژگی های حرفه ای استاد، مهارت های فردی-آموزشی، راهبردهای مربوط به استادان، راهبردهای مربوط به آموزش و راهبردهای مربوط به دانشگاه طبقه بندی شدند. به کارگیری مدل پژوهش می تواند به عنوان ابزار افزایش اثربخشی مورد استفاده اعضای هیئت علمی، مدیران دانشگاه ها و سیاست مداران آموزش عالی قرار گیرد.
شناسایی و تحلیل اهمیت- عملکرد شایستگی اعضای هیئت علمی، مورد مطالعه دانشگاه امام صادق (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و اولویت بندی نشانگرهای شایستگی های شناسایی شده است. برای انجام این پژوهش، از روش آمیخته متوالی اکتشافی (کیفی←کمی) استفاده شده است. در آغاز برای شناسایی شایستگی ها، با 23 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده های مختلف که در 10 ترم پیاپی جزو 10 عضو هیئت علمی برتر هر دانشکده بودند، مصاحبه های نیمه ساختار یافته به عمل آمد و شایستگی ها با استفاده از روش تحلیل مضمون در سه سطح تشکیل شد. سپس نشانگرهای مستخرج از این مصاحبه ها در قالب پرسش نامه در اختیار اعضای هیئت علمی دانشگاه قرار گرفت که 23 نفر پاسخ نامه را تکمیل کرده و عودت دادند. با انجام تحلیل اهمیت- عملکرد، اولویت این نشانگرها مشخص شد. با انجام این پژوهش، شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در سه سطح تشکیل شد. این شایستگی ها شامل 5 بعد، 16 مؤلفه و 60 نشانگر است. ابعاد این شایستگی ها شامل بعد پژوهشی، آموزشی، تربیتی، اجرایی و شخصی می باشد. در پایان این شایستگی های شناسایی شده مورد تحلیل عملکرد-اهمیت قرار گرفت و اولویت نشانگرهای شایستگی ها مشخص شد.
شناخت و تبیین اصول کلیدی آیین نامه ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
85 - 113
این مقاله به اکتشاف و تبیین اصول آیین نامه ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی ایران به عنوان یک ابزار در عرصه خط مشی گذاری نظام آموزش عالی پرداخته و جایگاه آن را در میان انواع ابزارهای خط مشی مورد بحث قرار داده است. بدین منظور پژوهش حاضر از طرح پژوهش کیفی بهره برده است. جامعه مورد بررسی را اسناد بالادستی آیین نامه مذکور و همچنین اعضای هیئت ممیزه و هیئت علمی دانشگاه ها در سال 1394 تشکیل می دهند که از این میان کلیه اسناد به روش گردآوری کامل (شامل 7 سند) و تعداد 19 عضو هیئت علمی و هیئت ممیزه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بررسی شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل فیش برداری الکترونیک و مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. تحلیل محتوای داده های پژوهش نشان دهنده 11 اصل متشکل از 38 مقوله است. این اصول که عبارت اند از اصل شناخت وضعیت دانشگاه ها و واقع نگری، اصل تقدم منافع ملی و مصالح عمومی بر منافع فردی و گروهی، اصل توجه به ماهیت نهادهای علمی، اصل توجه به نیازها و اولویت های علم و فنّاوری کشور، اصل برقراری تعادل و توازن، اصل تنوع بخشی، اصل ایجاد قابلیت پویایی و بهبود مستمر، اصل جامعیت و کل نگری، اصل عدم گرانباری فعالیت ها، اصل عدالت محوری، شایسته سالاری و تعالی بخشی و اصل ملازمه پرورش با آموزش و پژوهش، دلالت های خاصی برای هر یک از مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی آیین نامه ارتقای مرتبه اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی دارند.
بررسی عوامل اثرگذار بر تقویت مشارکت اعضای هیئت علمی برای فعالیت های داوطلبانه در انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تدوین الگوی پارادایمی عوامل مؤثر بر ترغیب اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی برای فعالیت های داوطلبانه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران است. روش: روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد است. ابزار گرد آوری داده های کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش نمونه گیری از نوع هدفمند با رویکرد نظری است. در این پژوهش مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 8 نفر از از اعضای هیئت مدیره فعلی و سابق انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران انجام شد. معیار تجزیه و تحلیل داده های کیفی مبتنی بر طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد بود. از این رو متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در پنج مرحله به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با مشخص شدن عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گرها و پیامدها، مفاهیم طرح شده در مصاحبه ها در قالب 15 مقوله اصلی و 89 مقوله فرعی کدگذاری شد و الگوی پارادایمی عوامل مؤثر بر ترغیب اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های داوطلبانه انجمنی را شکل دادند. در این پژوهش همچنین مشخص شد که عوامل مختلفی می توانند انگیزه اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های انجمنی را افزایش و یا کاهش دهند. برخی از این عوامل، ویژگی ها و انگیزه های شخصیتی است؛ همانند داشتن روحیه خدمت و مشارکت جویی، تعهد اجتماعی، جهان بینی مشوق، خونگرم بودن، علاقه مندی به رشد دیگران و موارد مشابه. در نظرگرفتن امتیازهای مؤثر در آئین نامه ترفیع و ارتقاء برای فعالیت های انجمنی و تشویق اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های انجمنی می تواند راهکاری سودمند در این زمینه باشد. همچنین گنجاندن محتواهای درسی مناسب در دوره های تحصیلاتی رسمی (دبستان و دبیرستان) در رابطه با اهمیت انجمن ها و فعالیت های انجمنی و آموزش این مفاهیم از طریق رسانه ها (همچون صدا و سیما و شبکه های اجتماعی) می تواند خانواده ها را از اهمیت توجه به فعالیت های داوطلبانه همچون فعالیت های انجمنی در ارتقاء شخصیت کودکان آگاه سازد. آرامش و ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه نیز می تواند نقش مهمی در توسعه و شکوفایی فعالیت های انجمنی ایفاء کند. نتیجه گیری: از نکات مهمی که باید برای افزایش انگیزه های اعضای هیئت علمی برای مشارکت در فعالیت های انجمنی در نظر داشت و یافته های پژوهش حاضر نیز بر آن تأکید دارد، تلاش برای تبیین جایگاه انجمن های علمی در حل مسائل مختلف کشور از طریق سیاستگذاری مناسب در این زمینه است. انجمن های علمی یکی از نهادهای پویایی هستند که امکان تعامل متخصصان و دریافت آموزش های غیررسمی را فراهم می کنند و از این رو می تواند جذاب و مؤثر باشند. ایجاد یک محیط امن و جذاب و فراهم کردن امکان تعامل اساتید پیشکسوت با اساتید جوان یکی دیگر از دلایل انجمن های علمی برای جذب اعضای هیئت علمی می تواند باشد.
بررسی معیارهای ارزیابی نشریات الکترونیکی دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال هفتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۴
85 - 98
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی معیارهای ارزیابی نشریات الکترونیکی دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) است. روش پژوهش: پیمایشی تحلیلی است و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعه مورد مطالعه همه اعضای هیئت علمی رسمی وپیمانی در دانشگاه الزهرا (س) بوده است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و نسبی است که مجموعاً 175 نفر به عنوان نمونه در پژوهش شرکت کردند. جهت تأیید اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه از نظرات متخصصان خدمات اطلاع رسانی استفاده شده است. پایایی پرسشنامه نیز با اجرای یک مطالعه مقدماتی شروع شد با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس و تکنیک های آماری مقدار ضریب آلفا یک رونباخ محاسبه شده 85/0 مورد تأیید قرار گرفت و نرخ پاسخ گویی 100/0 است به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی نظیر توزیع دو جمله ایبرنولی، وآزمونکروسکال- والیس استفاد هشده است. یافته ها: نشان داد، که مهم ترین ملاک مورد بررسی به هنگام ارزیابی نشریات الکترونیکی از دیدگاه اعضای هیئت علمی معیار مروروتورق38/82 درصد وجست وجو در عنوان با 92 درصد مهم ترین نشانگرهستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین معیارهای وجود راهنما و وجود محیط گرافیکی، چند رسانه ای، سطوح دسترسی مختلف و ارائه خدمات اطلاع رسانی رابطه معنادار قوی وجود دارد. شناساندن و آموزشپایگاه های مورد اشتراک دانشگاه به عنوان یک اقدام ضروری، می تواند نقش مؤثری داشته باشند.