مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۲٬۹۸۱ تا ۱۰۳٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
عدم التزام کارگزاران حکومت اسلامی به تبعیت از ولی امر، افزون بر نادیده انگاشتن قانون اساسی، بی شک ناکارآمدی حکومت در رسیدن به اهداف متعالی را در پی خواهد داشت. بر این اساس، تقویت باور ولایت مداری کارگزاران در تمام ارکان حکومت، مسأله ای است که ضرورت پژوهش در این حوزه را دو چندان می کند. با این وصف، هدف این تحقیق ارائه راه کارهای تقویت ولایت مداری کارگزاران حکومت اسلامی است. از جمله راه کارهای تقویت ولایت مداری کارگزاران در حکومت، تبیین مبانی و اصول کلامی کارگزار ولایت مدار است. در این مقاله، روش تحقیق کتاب خانه ای است که در آن با تحلیل عقلی، مبانی و اصول کلامی کارگزار ولایت مدار معرفی می شوند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با برشمردن این مبانی و اصول و نیز با ارائه راه کارهای تقویت ولایت مداری، ریشه های دینی ولایت مداری در کارگزاران تقویت شده، التزام به ولایت مداربودن انگیزه اعتقادی و وجوب دینی پیدا می کند.
نقش حسابرسی عملکرد در بهبود پاسخگویی عمومی؛ تاکید بر محتوای گزارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۱۱۸-۸۰
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پاسخگویی به تعهد سازمان ها و مدیران بخش عمومی در ارتباط با تصمیم گیری در ارتباط با منابع عمومی و سایر مسئولیت های اجتماعی آنها مطابق با تئوری نمایندگی اشاره دارد. تلاش برای بهبود پاسخگویی عمومی و حرکت به سوی حکمرانی خوب خواسته تمام شهروندان است. از ابزارهایی که می تواند به بهبود پاسخگویی عمومی کمک کند اجرای حسابرسی عملکرد و محتوای مناسب گزارش های مربوطه در دستگاه های اجرایی کشور است. هدف این پژوهش که در سال های 1397 و 1398 در شهر تهران انجام شده، تعیین اطلاعات قابل ارائه در گزارش های حسابرسی عملکرد با استفاده از نظر خبرگان است. براین اساس، پس از مطالعه مبانی نظری مرتبط با حسابرسی عملکرد، اطلاعات گزارش های حسابرسی عملکرد سازمان های بخش عمومی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سپس اطلاعات قابل ارائه در گزارش های مذکور برای بهبود پاسخگویی بر اساس نظر خبرگان گردآوری شد. در این مورد 31 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حسابرسی عملکرد انجام شد و داده های حاصل شده از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل تم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های تحقیق سه مولفه اساسی، توسعه پایدار و سیستم ها و کنترل ها به عنوان تم های اصلی شناسایی شده و تم های فرعی زیر مجموعه آنها طبقه بندی گردید. گزارش های حسابرسی عملکرد می تواند مفاهیمی فراتر از سه مولفه اساسی(صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی) را شامل شود. با یک نگرش سیستمی، انتظار می رود با بهبود گزارش های حسابرسی عملکرد، شاهد ارتقای جایگاه این نوع حسابرسی به عنوان خرده نظام سیستم پاسخگویی و به دنبال آن، بهبود کارکرد نظام پاسخگویی در بخش عمومی باشیم. این تحقیق به توسعه ادبیات حسابرسی عملکرد، شناخت حوزه های حسابرسی عملکرد و درک بهتر محتوای گزارش ها کمک می کند.
تأثیرگذارترین صوفیان و مهم ترین موضوعات عرفانیِ سده دوم تا چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۳۴۴-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
بازتاب تعالیم و تأثیر اندیشه صوفیان سده های دوم تا چهارم که دوره شکل گیری تصوف است، از مباحث مهمی است که در این مقاله به صورتی آماری و تحلیلی به آن پرداخته شده است. در نتیجه تفحص در کتب تعلیمی تصوف که در سده های چهارم تا هفتم تدوین شده است، بیست وپنج تن از صوفیان برجسته قرون دوم تا چهارم که سخنان آن ها بسامد بالاتری در این کتب داشته اند، به تفکیک قرن شناسایی شده اند. وجه عمده تعلیم صوفیان بزرگ سده دوم همچون حسن بصری، سفیان ثوری، ابراهیم ادهم، عبدالله مبارک، رابعه عدویه، معروف کرخی و ابوسلیمان دارانی، فضایل اخلاقی، زهد و ریاضت در چهارچوب دستورات شرعی است، اما موضوع تعالیم عرفای سده سوم یعنی بایزید بسطامی، ذوالنون مصری، ابوسعید خراز، سهل تستری، ابوالحسین نوری، حسین منصور حلاج، سری سقطی، ابوتراب نخشبی، یحیی معاذ رازی، ابوعثمان حیری و ابراهیم خواص، معرفت، سماع، عزلت، حیرت و فنا است که عموماً برای اولین بار در این سده مطرح شده و تصوف را از سلوکی اخلاقی و زهدگرا به جانب مکتبی معرفت شناختی مبتنی بر سلوک عملی و آداب و احوال بدیع سوق داده است؛ همچنان که بیشتر موضوعات این قرن مربوط به توحید، معرفت و پس از آن محبت و توکل است. اما تصوف سده چهارم با صوفیانی چون ابوبکر واسطی، ابوعلی رودباری، ابوبکر شبلی و ابوعبدالله خفیف به شدت تحت تأثیر تعلیم صوفیان تصوف دو سده پیشین است و گویا حرف تازه ای ندارد. به طور کلی، مهم ترین موضوعات قرون دوم تا چهارم تصوف عبارت اند از: زهد و معرفت. موضوعات توحید، محبت، اخلاق، توکل و فقر در جایگاه بعد قرار دارند. از میان این صوفیان، جنید بغدادی بیشترین تأثیر را داشته و در طرح بسیاری از موضوعات در جایگاه نخست است. پس از وی به ترتیب سهل تستری و شبلی قرار دارند. چهار چهره برجسته دیگر عبارت اند از ذوالنون مصری، ابوالحسن نوری، ابوسعید خراز و بایزید بسطامی.
ارزش های زیربنایی انتخاب همسر: مطالعه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۶۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی ارزش های زیربنایی انتخاب همسر به مطالعه تجربه افراد در آستانه ازدواج پرداخته بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد صورت گرفته بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 21 زوج در آستانه ازدواج شهر کرج بودند که به روش انتخاب هدفمند و بر پایه اصل اشباع برگزیده شدند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استانداردشده بود و داده ها مطابق با رویکرد نظریه زمینه ای استراوس و کربین تحلیل و طبقه بندی گردید. یافته ها، ارزش های مشارکت کنندگان در انتخاب همسر را در 5 مقوله محوری «معیارها، انتظارات، اهداف، مسئولیت پذیری و معنا» نشان داد. مقوله محوری «معیار» دارای 6 بعد «فضیلت های اخلاقی، ویژگی های شخصیتی و رفتاری، روابط عاطفی، تناسب و همسانی، جذابیت ظاهری و طریقه آشنایی»، مقوله محوری «انتظارات» دارای 3 بعد «همراه و همپا بودن، داشتن خانواده خوب و مسائل جنسی»، مقوله محوری «اهداف» دارای 5 بعد «نیازهای ازدواج، دغدغه های ازدواج، آرامش و امنیت، تکمیل و تغییر و شکل گیری خانواده»، مقوله محوری «مسئولیت پذیری» دارای 1 بعد «همکاری در جهت استقلال مادی و معنوی» و مقوله «معنا» بدون ابعاد بود. نتیجه این پژوهش کشف مقوله هسته با عنوان «عشق محتوای زندگی» بود که 5 مقوله محوری ارزش ها را در راستای انتخاب درست و آگاهانه انتخاب همسر تبیین می نمود.
از گفتمان راهنمایی به گفتمان مشاوره؛ پژوهشی در روانشناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۲۳۰-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
از منظر روانشناسی انتقادی، مفاهیم یک دانش وجهه ای تاریخی اجتماعی دارند. روانشناسی عموماً حاصل یک فرآیند انباشت دانش دانسته می شود. اما روانشناسی انتقادی، به عنوان یک دانش بین رشته ای در علوم انسانی، مفاهیم روانشناختی را تارخ مند و همخوان با متن های اجتماعی تاریخی معین می داند. «راهنمایی و مشاوره» طی نیم قرن گذشته مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است. هدف از اجرای این پژوهش وارسی این مفاهیم از منظر تاریخ نگاری انتقادی بوده است. در این شکل از تاریخ نگاری، پدیده مورد مطالعه از منظر «گسست» مورد مداقه قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان داد روانشناسی ایران طی نیم قرن گذشته از گفتمان راهنمایی به گفتمان مشاوره چرخش کرده است. گفتمان اول از دهه 40 تا دهه 70 شکل گرفته و غالب شده و دومی از دهه 70 تاکنون را دربرمی گیرد. درنتیجه «منطق راهنمایی به سوی مشاغل معین» جای خود را به «منطق مشاوره، مهارت آموزی و خودراهبری» داد. در پایان نیز ضمن جمع بندیِ یافته ها نسبت این دو گفتمان با تحولات اقتصادی سیاسی دهه 70 ه.ش مورد بحث قرار گرفت.
بریل آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم دوره پیش دبستانی برای بسیاری از دانش آموزان با آسیب بینایی، یادگیری خواندن و نوشتن خط بریل به عنوان اصلی ترین ابزار سواد آموزی است. بریل آموزی فرآیندی است که با آموزش مهارت های پیش بریل شروع می شود و شامل فعالیت هایی برای افزایش آ گاهی و ادراک حسی کودکانی است که خواندن و نوشتن را به خط بریل یاد خواهند گرفت. این مقاله با استناد به دانش موجود در منابع این حوزه و تجارب زیسته ی نگارنده در کار با دانش آموزان با آسیب بینایی نوشته شده است تا چارچوبی منطقی برای آموزش بریل به این گروه از دانش آموزان در دوره پیش دبستان ارائه کند.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی مواجهه و بازداری از پاسخ (ERP) با درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCBT) بر نشانگان وسواس فکری - عملی و افسردگی در زنان مبتلا به اختلال وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۲۸۴-۲۲۶۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های مختلفی به بررسی اثربخشی درمان مواجهه و بازداری از پاسخ بر نشانگان وسواس فکری – عملی و افسردگی پرداخته اند اما کمتر پژوهشی این رویکرد را در یک کارآزمایی رقابتی با روش های دیگری مانند درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCBT) مورد بررسی قرار داده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو روش درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مواجهه و بازداری از پاسخ بر نشانگان وسواس فکری – عملی و نشانگان همبود افسردگی در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی انجام شد. روش: روش: طرح پژوهش حاضر کاربردی بوده و روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش 1 و 2 و گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی زنان در گروه سنی 20 تا 45 ساله مراجعه کننده به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره آمنه و رایین در تهران در سال 1396 بود که از میان آن ها تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه آزمایش اول با روش شناختی – رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (12 نفر)، آزمایش دوم با روش مواجهه و بازداری از پاسخ (12 نفر) و گروه گواه (12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه وسواس فکری – عملی ییل براون (گودمن، 1986) و پرسشنامه افسردگی بک 2 (بک، 1979) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار SPSS-21 انجام گرفت. یافته ها: در مرحله پس آزمون هر دو مداخله به صورت معناداری بر نشانگان وسواس و افسردگی تأثیر داشته است (0/05 <p). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب کاهش نشانگان وسواس و افسردگی شد اما درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCBT) تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مواجهه و بازداری از پاسخ می تواند در کاهش میزان نشانگان وسواس و افسردگی زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای انگیزشی، باورهای هوشی، و ادراک دانش آموزان مدارس تیزهوشان از جوّ کلاس درس: نقش میانجی خودکارآمدپنداری و اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۷۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودتنظیمی یادگیری نقش بسیار مهمی در فرایندهای آموزش و یادگیری دانش آموزان دارد که خودکارآمدپنداری تحصیلی و اهداف پیشرفت از عوامل مؤثر در توسعه این توانایی هستند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل پیش بینی خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای انگیزشی، باورهای هوشی، و ادراک از جوّ کلاس با در نظر گرفتن نقش میانجی خودکارآمدپنداری و اهداف پیشرفت در دانش آموزان مدارس تیزهوشان بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان مدارس تیزهوشان پایه دوم متوسطه در شهر تهران در سال تحصیلی 1399 بودند که تعداد 400 نفر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدپنداری عمومی (شرر و همکاران، 1982)، مقیاس خودتنظیمی یادگیری و باورهای انگیزشی (پینتریچ و همکاران، 1990)، پرسشنامه ادراک از جوّ کلاس (رووی، 2002)، مقیاس باورهای هوشی (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، و پرسشنامه اهداف پیشرفت (میگلی و همکاران، 1988) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج، بین متغیرهای اهداف پیشرفت، خودکارآمدپنداری، باورهای هوشی، باورهای انگیزشی، و ادراک از جوّ کلاس با خودتنظیمی یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>P). یافته ها همچنین نقش میانجی گر خودکارآمدپنداری در رابطه بین باورهای انگیزشی و ادراک از جوّ کلاس با خودتنظیمی یادگیری و نقش میانجی گر اهداف پیشرفت در رابطه بین باورهای انگیزشی با خودتنظیمی یادگیری را مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین متغیر باورهای انگیزشی بر متغیر خودتنظیمی یادگیری، هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم معنا داری دارد.
بیداری دانشی بر پایه دین پژوهی پیش زمینه های گسترش نظام مند دین پژوهی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله این پژوهش، مطالعه زمینه های منجر به بیداری دانشی با توجه به ظرفیت های تاملات دین پژوهانه است. بر این اساس نوشتار به چگونگی مواجهه ای موثر و بارور میان علوم دینی و انسانی می پردازد (مسأله). روش نوشتار تحلیلی-توصیفی و شیوه گردآوری داده ها در آن کتابخانه ای، بر اساس مراجعه به منابع طراز نخست، است (روش). مطابق فرضیه نوشتار گسترش بیداری دانشی در گرو مراجعه ای ویژه و نظام مند به گنجینه فکری دینی و معاصر است که در آن به زنجیره ای از پیش فرض های روش شناختی و مضمونی پایبندی وجود دارد. لحاظ این پیش فرض های روش شناختی و مضمونی، شرط ضروری و لازم در ارتقاء تاملات دین پژوهانه جامع نظام آگاهی قدیم و جدید است (فرضیه). یافته پژوهش آن است که چنین مراجعه ای، به اقتضای گسترش سامان مند مراتب دانش دینی و بومی میان ما در افق اقتضائات و تضمنات عصری، محل ملاقات سنجیده علوم معاصر و معارف دینی خواهد گردید (یافته ها).
عوامل و زمینه های گرایش به گروه های تکفیری؛ بررسی موردی مناطق جنوبی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش زمینه های گرایش به گروه های تکفیری در مناطق جنوبی استان کرمان مورد بررسی و آزمون تجربی قرار می گیرد. روش پژوهش از نوع کمّی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان جنوب استان کرمان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و شیوه نمونه گیری، تصادفی متناسب با جمعیت می باشد. داده های پژوهش با کمک نرم افزار آماری Spss و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. فرضیه پژوهش این است که همزمانی و هم افزایی تأثیر عوامل و زمینه های فردی، ملی و فراملی باعث افزایش گرایش به گروه های تکفیری در جنوب استان کرمان شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در عین تفاوت میان تأثیر عوامل سطح فردی، ملی و فراملی، بین همه آنها و گرایش به گروه های تکفیری در جنوب استان کرمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که عوامل سطح ملی بیشترین تأثیر معنادار بر گرایش به گروه های تکفیری را دارند و عوامل و زمینه های سطح فراملی و فردی در رده های بعدی قرار می گیرند.
رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هسته ای ایران بر اساس نظریه تصویر در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
175 - 202
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هسته ای ایران را بر اساس نظریه تصویر در روابط بین الملل تبیین نماید. در حالی که نظریه های رقیب به موضوعاتی همچون ساختار نظام بین الملل یا تحریم های همه جانبه به عنوان عامل اصلی در حصول توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 اشاره می کنند؛ این پژوهش به عوامل ذهنی، ادراکی و شخصیتی اوباما توجه داشته است. پرسش اصلی پژوهش این است چرا باراک اوباما رویکرد متفاوتی نسبت به سَلَف خود برای حل بحران هسته ای ایران پیمود؟ پاسخ اولیه بر اساس مبانی روانشناختی در نظریه تصویر چنین است: ادراک اوباما از قدرت ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای و خسارت بار دیدنِ تداوم سیاست روسای جمهور قبلی و همچنین نوع شخصیت فردی او باعث شد در حل بحران هسته ای ایران رویکرد متفاوتی نسبت به جورج بوش پسر انتخاب کند. رویکرد این پژوهش تبیینی و روش آن مطالعه موردی است. گردآوری اطلاعات این پژوهش به روش اسنادی انجام شده است.
هویت ملی روسیه در دوران پساشوروی؛ تغییر یا تداوم هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فدراسیون روسیه با فروپاشی اتحاد شوروی شکل گرفت، اما دولتی قدیمی محسوب می شود که برخلاف تغییر مکرر نامش، از دیدگاه هویتی توانسته است در سه دوره اصلی تاریخ، تزارها، شوروی و پساشوری (روسیه مدرن) ویژگی های اصلی هویتی خود را حفظ کند. به بیانی، ورود روسیه از دوره ای به دوره دیگر که نخست با انقلاب 1917 و سپس با فروپاشی همراه بود، سبب شد در ساختار و فرهنگ سیاسی دولت تغییر ایجاد شود، اما شاخص های اصلی هویت روسی دچار تغییر نشده است؛ زیرا تعریف هویت روسی بر اساس شاخص ملی (اقتدارطلبی) و بین المللی (قدرت بزرگ) از عصر تزارها تا استالین و پوتین در عصر مدرن تداوم دارد. نمادهای عینی این شاخص ها در دوره پساشوروی آشکار است که از نظر بیشتر نویسندگان، روسیه در اوج سرگشتگی هویتی و در تلاش برای یافتن هویتی مستقل به سر می برد. با توجه به آنچه گفتیم، این پرسش مطرح می شود که چگونه فروپاشی اتحاد شوروی بر ادراک رهبران و مردم روسیه در مورد هویت ملی اثر گذاشت؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که فروپاشی اتحاد شوروی مرزها و وابستگی های شوروی را دچار تغییر و فروپاشی کرد، اما ادراک مردم و رهبران از مفهوم هویت ملی بر اساس اقتدارطلبی و قدرت بزرگ از دوره های پیشین تداوم یافته و دچار تغییر نشده است. در این نوشتار تبیین و تحلیل موضوع را با استفاده از رویکرد تفسیری روش تاریخی - تطبیقی و آزمون فرضیه را در چارچوب نظریه سازه انگاری با تأکید بر مؤلفه هویت انجام می دهیم.
مشکل دیو پلید جدید علیه درون گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
33 - 52
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسان در نظریات مختلف توجیه می کوشند تا به شهود برآمده از مشکل دیو پلید جدید احترام بگذارند. از مهمترین مشکلاتِ پیشِ روی نظریاتِ برون گرا در توجیه، تعارضِ این نظریات با شهود برآمده از مشکل دیو پلید جدید است. اخیراً مون با ذکر استدلالی سعی نموده است تا این مشکل را علیه درون گرایان میانه رو طرح کند. اگر استدلالِ مون درست باشد، اکثرِ درون گرایان نیز با این مشکل مواجه می شوند. در این مقاله، به تقریر و سنجشِ استدلالِ مون و پاسخی که در دفاع از درون گرایی به آن داده شده است، می پردازم. در ضمنِ بررسی این مسئله، می کوشم که بر دقتِ پاسخ درون گرایان به این مشکل، بیفزایم و علاوه براین، نشان دهم که استدلالِ مون علیه درون گرایان درست نیست.
ارتقای دارایی های معنوی نهادهای رسمی و غیررسمی با غنای اخلاقی سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
19 - 48
حوزههای تخصصی:
مروزه از سرمایه انسانی به عنوان مهمترین دارایی برای پیشرفت نهادها، سازمان ها و شرکت ها یاد می شود؛ محققان دریافته اند توسعه اصالت فردی، زیربنای خودشکوفایی و نوآوری در اجتماع و بنیادگذار پیشرفت های چشم گیر فرهنگی و بالتبع مترقی سازِ صنعت، کارآفرینی و اقتصاد است. مهمترین راه تقویت سرمایه انسانی، ارتقاءدهی معنوی به افراد است. در این میان، اخلاق فاضل و نیکوی فرد اصیل، مهمترین عامل بروز و ظهور ایده های نوین افراد و به کارگیری عملی این نیروهاست. با توجه به این حقیقت، در پژوهش حاضر، به طور توصیفی و تحلیلی بیان می شود که چگونه می توان با تأکید بر فلسفه فردِ بااخلاق به عنوان سرمایه ای که اصالت از آن اوست، تحولات کلان اجتماعی، سیاستی و اقتصادی ایجاد کرد. توجه کاربردی به اصالت فردِ خلاق و اخلاق مداری، مزیت های رقابتی در نهادها ایجاد می کند، زیرا موجب کم رنگ شدن رذایل اخلاقی می شود و حتی قبل از قوانین، تضمین سلامت دستگاه اداری و زدودن فساد را حاصل می کند. در این میان نهادها، بستری برای ظهور و بروز استعدادهای نوآورانه و نقش آفرینی افراد اخلاق مدارِ اصیل در اجرای خط مشی های بالا به پایین و پایین به بالا هستند. نقش نهادهای رسمی در خدمت، ایجاد نظم و تهیه بستر سالم حمایتی برای فعالیت فرد اصیل و نهادهای غیررسمی به عنوان تسهیل گر تمرین اخلاق فاضله و اکرام و مشارکت بازیگران سطوح پایین تر بیان شده است که چگونه منجر به بروز نوآوری، فرهنگ شایسته سالاری، رفاه معیشتی و اقتصاد عدالت گرایانه خواهد شد.
ارتباط مسئولیت اجتماعی تیم و قصد حمایتی هواداران لیگ برتر فوتبال: نقش تعدیلگری هویت تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
187 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط مسئولیت اجتماعی و قصد حمایتی هواداران تیم های حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران و نقش تعدیل گری هویت تیمی بود. پژوهش حاضر توصیفی–همبستگی بود و بر اساس هدف از نوع مطالعات کاربردی است. روش نمونه گیری نیز به صورت در دسترس متشکل از هواداران باشگاه های لیگ برتر بود که برآورد حجم نمونه آن با استفاده از نرم افزار سمپل پاور صورت پذیرفت. در نهایت 295 نفر در نظر گرفته شدند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جرئی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مسئولیت اجتماعی و هویت تیمی، تأثیر مثبت و معناداری بر قصد حمایتی هواداران دارند؛ همچنین هویت تیمی، رابطه بین مسئولیت اجتماعی و قصد حمایتی را تعدیل می سازد. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش حاضر به مدیریت تیم های ورزشی پیشنهاد می شود علایق هواداران در مسائل و موضوع های اجتماعی را در نظر داشته باشند و طرح های مختلف مسئولیت اجتماعی را در برنامه های بلند مدت خود قرار دهند.
ارزیابی الگوی حاکم در تربیت بدنی مدارس از دیدگاه معلمان بر اساس معیارهای انجمن ملی ورزش و تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
45 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی الگوی حاکم در تربیت بدنی مدارس از دیدگاه معلمان بر اساس معیارهای انجمن ملی ورزش و تربیت بدنی می باشد. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران ورزش استان گیلان بود (840 نفر). جهت تعیین حجم نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شد که از طریق نمونه گیری خوشه ای، 270 دبیر ورزش به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد ارزیابی عملکرد معلمان انجمن ملی تربیت بدنی و ورزش استفاده شد. روایی صوری پرسش نامه به تأیید صاحب نظران (10 نفر) رسید و همچنین، پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (966/0) و پایایی ترکیبی محاسبه و تأیید شد. تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS در سطح P≤0.05 انجام گرفت. نتایج نشان داد که به ترتیب بعد حرفه ای گرایی بیشترین نقش را با تبیین 95 درصد، سپس بعد از آن بعد آموزش 94 درصد، متغیر یادگیری دانش آموزان با تبیین 86 درصد، بعد بعد مدیریت و سازماندهی با 86 درصد و در نهایت بعد جو یادگیری با 85 درصد از تغییرات متغیر ارزیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی می کرد. همه ابعاد تحقیق با بار عاملی بالایی در ارزیابی عملکرد معلمان موثر بودند؛ این ابعاد بسته به ارزش ها و سیاست های حاکم بر ورزش مدارس می توانند به عنوان یک ابزار خودارزیابی برای بررسی عملکرد معلمان تربیت بدنی و ورزش کشور مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثر تمرینات حس عمقی و تمرینات ترکیبی (حس عمقی و تصویرسازی ذهنی) بر درد، ناتوانی عملکردی و حس عمقی کمر در زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
47 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر تمرینات حس عمقی و تمرینات ترکیبی (حس عمقی + تصویرسازی ذهنی) بر درد، ناتوانی عملکردی و حس عمقی کمر در زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی بود. جامعه آماری، زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی ۳۰ تا ۵۰ سال شهر تهران بودند. که به طور تصادفی به سه گروه تمرینات حس عمقی، تمرینات ترکیبی (حس عمقی و تصویرسازی ذهنی)، و گروه کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی به مدت شش هفته تمرینات را انجام دادند و گروه گنترل هیچ تمرینی در این مدت انجام ندادند. کمردرد، ناتوانی عملکرد و حس عمقی کمر آزمودنی ها در پیش آزمون و پس آزمون(پس از شش هفته) اندازه گیری شد. جهت اندازه گیری کمردرد، ناتوانی عملکردی و حس عمقی کمر به ترتیب از مقیاس بصری شدت درد ( VAS)، پرسشنامه شاخص ناتوانی اسوستری و بازسازی زاویه ی ۳۰ درجه فلکشن کمر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تمرینات حسی عمقی و نیز تمرینات ترکیبی بر کمردرد و ناتوانی عملکرد و حس عمقی کمر زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی تاثیر معنی داری دارد و موجب کاهش آنها می گردد (۰/۰۵>P). اما بین تاثیر آنها بر کمردرد و ناتوانی عملکرد تفاوت معنی داری وجود ندارد (۰/۰۵<P). نتایج پژوهش حاضر بیان داشت که، تمرینات ترکیبی (تمرین فعال با تصویرسازی ذهنی) در مقایسه با تمرینات فعال، بر درد و ناتوانی عملکردی و حس عمقی کمر اثرگذاری یکسان دارند.
تدوین الگوی بازاریابی با استفاده از واقعیت مجازی در صنعت ورزش کشور
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تدوین الگوی بازاریابی با استفاده از واقعیت مجازی در صنعت ورزش کشور بود. روش تحقیق حاضر کیفی بود و بر اساس ماهیت تحقیق که نیاز به اکتشاف عوامل و متغیرهای متعددی دارد، از تکنیک گرندد تئوری استفاده شد. کلیه متخصصان و خبرگان حوزه فناوری و بازاریابی در ورزش به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند و با توجه به ماهیت تحقیق و ویژگی های جامعه تحقیق در این بخش، نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و به روش گلوله برفی انجام شد. شرط حضور در مصاحبه داشتن حداقل سن 30 سال، حداقل 5 سال سابقه شغلی در حوزه فناوری و بازاریابی در ورزش و حداقل مدرک کارشناسی بود. مصاحبه ها بعد از 16 نمونه به اشباع اطلاعاتی رسید اما برای اطمینان بیشتر تا مصاحبه 20 ام ادامه پیدا کرد. برای کدگزاری و تحلیل مصاحبه ها از نرم افزار maxqda استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش تحقیقات مرتبط با واقعیت مجازی و ورزش، حمایت سازمان یافته از واقعیت مجازی در بازاریابی ورزشی، تدوین برنامه توسعه واقعیت مجازی و بومی سازی، آموزش مستمر و تبلیغات به عنوان راهبردهای آتی بازاریابی با استفاده از واقعیت مجازی در صنعت ورزش کشور می بایست مورد توجه قرار گیرد.
آیکونوگرافی نماد عقرب در آثار تمدن جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
201 - 231
حوزههای تخصصی:
تمدن جیرفت با قدمت پنج هزار ساله، یکی از باشکوه ترین تمدن های ایران است، که در سال ۱۳۷۹ خورشیدی کشف و پس از مدتی مورد توجه باستان شناسان قرار گرفت. عمده آثار به جا مانده از تمدن جیرفت مربوط به کنده کاری های اشیا سنگ صابون است که با نقوش متنوعی از جمله نقوش گیاهی، انسانی، حیوانی، موجودات خیالی و فضاهای معماری آراسته و گاهاً برخی سنگ نشان شده اند. در میان این نقوش، با بررسی های انجام شده مشخص شد، نقش عقرب، پس از نقش مار بیشترین میزان فراوانی را نزد مردم این تمدن دارا بوده است. نقش عقرب به دو صورت طبیعی و خیالی ترسیم شده است که در نوع خیالی آن به صورت ترکیب با انسان دیده می شود. نقش عقرب-انسان در میان نقوش موجودات خیالی جیرفت، بیشترین درصد فراوانی را دارد که نشان از جایگاه ویژه آن به لحاظ مفهومی و اسطوره ای است. در این مقاله با توجه به جایگاه نقش عقرب به تحلیل آثار در جیرفت پرداخته می شود. هدف این مقاله مطالعه نقش عقرب به صورت آیکونوگرافی است. آیکونوگرافی، یک روش تفسیر در تاریخ فرهنگ و تاریخ هنر است که پس زمینه های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی موضوعات و الگوها را در هنرهای دیداری آشکار می کند. بدین جهت با روش توصیفی- تحلیلی به گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و اسنادی پرداخته شده است. نتیجه تحقیق جنبه های شمایل شناسانه نقش عقرب را مورد مطالعه قرار داده است و نهایتاً با آوردن نقوش در جدول و رسامی کردن طرح ها، به تحلیل یافته ها پرداخته است.
تحلیلی بر تاریخ نگاری محمدشفیع طهرانی در مرآت الصادقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد شفیع طهرانی که ایرانی الاصل، اما متولد هندوستان است، کتاب مرآت الصادقین را از 1142ه .ق تا 1159ه .ق، در چهار بخش با هدف ارائه تاریخ تیموریان هند به نگارش در آورده که یک بخش آن جداگانه با عنوان نادرنامه و مرآت واردات در تاریخ افشاریه ، به چاپ رسیده است. در این مقاله تلاش شد تا با روش توصیفی تحلیلی و با کمک منابع کتابخانه ای بیان شود که مرآت واردات و نادرنامه چگونه می تواند همان مرآت الصادقین باشد؛ دلایل تشابه و تفاوت شیوه تاریخ نگاری محمد شفیع با سنت تاریخ نگاری ایرانی چیست، چه مسائلی دخیل در انتخاب نوع روش تاریخ نویسی ایشان شده است. این پژوهش نشان می دهد هر دو اثر، به علت یکسان بودن روش نگارش و ارتباط موضوعی و اشاره طهرانی به نام کلی اثرش در هر دو نسخه که مصححان از آن غفلت کرده اند، همان یک بخش از اثر واحد با عنوان مرآت الصادقین است. علی رغم تداوم سنت تاریخ نگاری ایرانی در مرآت الصادقین و تا حدودی گرایش به تسامح و آزاداندیشی، دوری از ایران، آشنایی با ادب فارسی و تعامل با ادیبان ایرانی ساکن در هند، برخورداری از منابع ایرانی و تأثیرپذیری از آنها، داشتنِ منصب دبیری و در نظرگرفتن زمان و مکان خود در نقل روایات، تأثیرپذیری از فضای فکری هندوستان و داشتن باورهای صوفیانه و حاکم شدن این نوع نگرش در تفکر طهرانی، نوع جهت گیری وی را در روش تاریخ نویسی اش مشخص می کند.