مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱٬۲۸۱ تا ۱۰۱٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریات گوناگونی در تبیین ماهیت و مفهوم شرط پدید آمده که قبول هرکدام تاثیر مستقیمی بر احکام و آثار شرط برجای می گذارد و از جمله مهمترین آنان نظریه ای است که اولین بار توسط سید محمدکاظم طباطبایی یزدی بنیان گزارده شده و به نام «جعل و تقریر» شناخته می شود.هدف از این نوشتار نیز شرح و بسط این نظریه، بیان وجوه تمایز، نقدها و همچنین آثاریست که بر پذیرش آن از حیث فقهی و حقوقی مترتب می گردد. در نهایت مشخص می شود که ماهیت شرط صرفا اشاره به جعل و قراری دارد که اشخاص آن را می سازند و ادله شرعی بر اعتبار آن دلالت می کند. جعل مزبور در اقسام گوناگون شرط صورت متفاوتی به خود می پذیرد که به ترتیب عبارت است از جعل الزام و التزام، جعل تقییدی و جعل تقییدی توام با التزام. متناسب با این ماهیت و اقسام آن حقوق مشروط له بر مشروط علیه در شروط صحیح و همچنین وضعیت معامله مشتمل بر شرط فاسد تعیین می شود.
ورود مفهوم حقوق ملت به ایران و نقش نوگرایان و شرع گرایان عصر مشروطه در بومی سازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۰
125-146
حوزههای تخصصی:
در رابطه با ورود مفهوم حقوق ملت در انقلاب مشروطیت و سیر تکوین آن یکی از مسائل اصلی که قابل ارزیابی است؛ کوشش های اندیشمندان و فقها در حوزه نوگرایی و شرع گرایی برای تکوین این اصل مدرن می باشد. از این رو، سؤالی که مطرح است، اینکه نخستین سنگ بنای اصول مرتبط با حقوق ملت در ایران چگونه از سوی نوگرایان و شرع گرایان نهاده شد؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع و اسناد کتابخانه ای بدنبال پاسخ بدین مسأله بوده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است، که در بدو ورود مفهوم حقوق ملت به حقوق اساسی مشروطه نسبت میان مفاهیم مدرن و شریعت اسلامی، جدال هایی میان نوگرایان و شرع گرایان وجود داشته است. چنانچه در این دوران در رابطه با بهره گیری و یا عدم بهره گیری مفهوم حقوق ملت، از مبانی شریعت اسلامی مباحث قابل توجهی از سوی نوگرایان و شرع گرایان مطرح گردید. هرچند این مفهوم با آثار نوگرایان و به واسطه آشنایی آنها با مفاهیم غربی وارد نظام حقوق اساسی ایران شد؛ ولی باید اذعان داشت، که سیر تکوین و نهادینه شدن آن تا حد چشمگیری نشأت گرفته از جدال هایی است، که میان هر یک از آنها و همچنین شرع گرایان بر سر بومی سازی آن رخ داده است.
توثیق حقوق ناشی از قرارداد اعطای مجوز بهره برداریِ مال فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری موجب تدوین مقرراتِ حاکم بر توثیق اموال فکری به عنوان یکی از باارزش ترین دارایی های شرکت ها در اقتصادِ معاصر شده است. جلوگیری از متروک شدنِ مال فکری، درآمدزایی و افزایش نفوذ در بازار، از عواملِ مؤثر بر ترویج قراردادهای تجاری سازیِ اموال فکری نظیرِ مجوزهای بهره برداری و توثیقِ مال فکری به شمار می آیند. گسترش روابط تجاریِ بین المللی و اهمیتِ تأمین مالیِ بنگاه ها به علاوه محدودیت های اموال مادی، توجهی بی سابقه در نظام حقوقیِ کسب حق وثیقه در اموالِ فکری و حقوق ناشی از قراردادهای اعطای مجوز بهره برداری به همراه داشته است. چالشِ مطرح درخصوص این قراردادها، عدم کمالِ حقوق هریک از طرفین آن جهت توثیق است. بدین منظور قوانین کشورها، صِرف قابل انتقال بودنِ حقوق ناشی از قراردادهای مجوز بهره برداری را کافی دانسته اند. در کشور ایران که در نظام عقود وثیقه ایِ خود معتقد به رویکردِ عملکردگرا بوده و عقود وثیقه برخواسته از اصل آزادی قراردادی را برمی تابد، می توان از هر سه قسم قرارداد وثیقه مرتبط با مجوز بهره برداریِ مال فکری یعنی درج توثیق در این قراردادها، توثیق حقوق ناشی از آن و ایجاد حق وثیقه در حقوقِ مجوزگیرنده بهره جست. تنها مسأله باقی مانده، تأثیر متقابلِ حقوق متعددِ موجود در این قراردادها بر یکدیگر است. با درنظر گرفتن وصف تبعیِ مضاعفِ حق وثیقه گیر در حقوقِ مجوزگیرنده، باید قائل بر این بود که درصورت قابلیت انتقال حقوق و عدم منعِ وی از توثیقِ حقوق خود از سوی مجوزدهنده و طلبکار دارای وثیقه وی، می توان هم زمان در یک قرارداد مجوز بهره برداری و با رعایت سلسله مراتب، حقوق وثیقه متعددی برای اشخاص مختلف به وسیله وثیقه گذارهای متفاوت تصور کرد.
سبب شناسی انحراف جنسی زنان و راهکارهای پیشگیری از آن (پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
193-219
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر سبب شناسی انحراف جنسی زنان و شناسایی راهکارهای پیشگیری از آن است که با روش تحقیق آمیخته انجام گرفت. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش در هر دو بخش کیفی و کمی شامل آرایشگران زنی بود که در چهار شهر اندیشه، شهریار، ملارد و مارلیک مشغول کار بودند. در مرحله کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی، ابتدا جلسات مصاحبه نیمه ساختاریافته توسط پژوهشگران با زنان آرایشگر دارای انحراف جنسی انجام گرفت که نحوه انتخاب آنها به روش نمونه گیری گلوله برفی بود و در مرحله کدگذاری با استفاده از راهبرد کلایزی، مقوله های اصلی و فرعی مربوط به عوامل موثر بر انحراف جنسی زنان استخراج شد. برای تحلیل داده های کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد عوامل اصلی مؤثر در بروز انحراف جنسی زنان را می توان در 5 مقوله اصلی "عوامل خانوادگی"، "عوامل فردی"، "عوامل اقتصادی"، "عوامل فرهنگی" و "عوامل اجتماعی" شناسایی کرد که زیر مقوله هایی چون «استقلال مالی زنان»، «سطح تحصیلات زنان»، «فوت زود هنگام پدر»، «سرپرست خانوار بودن زنان» مهمترین عوامل موثر در بروز انحراف جنسی زنان به حساب می آیند. انگلیسیResults, Conclusion ,
اثربخشی آموزش ارتباط و ازدواج هالفورد بر روی رفتارهای نگهدارنده همسر و ارتباط اولیه زناشویی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه روابط زوجین به روشن شدن چهارچوب های ساختاری که این روابط در آن شکل می گیرد کمک می کند؛ یکی از ابعاد این روابط، ارتباط اولیه زناشویی است که زوجین هنگام مواجهه با مشکلات زناشویی، به کار می گیرند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ارتباط و ازدواج هالفورد بر رفتارهای نگهدارنده همسر و ارتباط اولیه زناشویی در زوجین جوان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: این پژوهش در قالب مداخله نیمه تجربی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه بود که تعداد 30 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان زوجین مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهری کرمانشاه انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15زوج) و کنترل (15زوج) جایگزین شدند؛ پس از اجرای پیش آزمون، به گروه آزمایش به مدت شش هفته و هر هفته یک جلسه 120 دقیقه ای آموزش ارتباط و ازدواج هالفورد داده شد و همه آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به وسیله پرسشنامه رفتارهای نگهدارنده همسر باس و همکاران (2008) و ارتباط اولیه زناشویی ناوران (1967) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش ارتباط و ازدواج هالفورد اثربخشی معناداری داشته و توانسته تا مرحله پیگیری موجب بهبود رفتارهای نگهدارنده همسر (32/5= F ، 029/0= P ) و ارتباط اولیه زناشویی (21/85= F ، 001/= P ) شود. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات مفیدی را برای مشاوران و مددکاران در زمینه این نوع از آموزش زوجی برای بهبود روابط بین همسران، فراهم نماید.
الگوی پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز مبتنی بر اندیشه فرماندهی معظم کل قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۱
9 - 28
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده قاچاق و تأثیر مخرب آن در امر تولید و تجارت قانونی و سرمایه گذاری و اشتغال، امنیت اقتصادی را به خطر می اندازد و باید با جدیت با آن مبارزه کرد و مقدمه این مبارزه، الگوی پیشگیری و مبارزه است. این پژوهش به منظور شناسایی و ارائه الگوی پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز براساس اندیشه فرماندهی معظم کل قوا انجام شد. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است که با رویکرد کیفی انجام شد. در این پژوهش بیانات، احکام و فرمان های مقام معظم رهبری از خرداد سال 1368 تا پایان سال 1398 منبع پژوهش بودند. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری و روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی بود. به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد پژوهش (پایایی پژوهش) از روش کدگذار دوم استفاده شد و ضریب توافق بین کدگذاران با استفاده از روش هولستی 95/0 به دست آمد. یافته ها : براساس یافته های پژوهش، الگوی پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز در چهار بعد مدیریتی و اجرایی، تقنینی، فرهنگی - اجتماعی و قضایی، با 25 مقوله اصلی و 63 مقوله فرعی طراحی شد. از مقولات اجرایی می توان به افزایش خطر قاچاق، استفاده از سامانه های هوشمند مبارزه با قاچاق، مبارزه با قاچاق سازمان یافته و انهدام کالای قاچاق اشاره کرد. نتایج : یافته های پژوهش نشان می دهد که الگوی منبعث از اندیشه رهبر معظم انقلاب نگاهی همه جانبه به ابعاد اجرایی، تقنینی، فرهنگی - اجتماعی و قضایی دارد و می تواند متناسب با سیاست های به عنوان الگویی مناسب در پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز باشد و پیاده سازی این الگو توسط سازمان های مسئول مبارزه با قاچاق کالا و ارز می تواند گامی موثر برای تحقق اهداف این مبارزه باشد.
مروری بر نظریه های روانشناسی در زمینه شیوه های فرزند پروری
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
132 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل شیوه ها و نظریه های فرزند پروری بوده است. یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار در رشد شناختی، اجتماعی و روانی کودکان چگونگی برخورد والدین با آنها و نحوه ی تربیت آنها بوده است. فرزند پروری به سه شیوه مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه انجام می شود. که از میان این سه شیوه، بهترین شیوه فرزندپروری شیوه مقتدرانه است؛ که والدین در عین گرم و صمیمی بودن با فرزند خود کنترل کننده و مقتدر هستند. در این مقاله به بررسی انواع شیوه های فرزند پروری و نظریه های روانشناسی در این زمینه پرداخته شده است. روش تحقیق این مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته شده است.
تحلیل محتوا مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی براساس حوزه های موضوعی برنامه درسی و انتظارات یادگیری راهنما تدریس معلم
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۴
57 - 46
حوزههای تخصصی:
دوره ابتدایی یکی از حساس ترین مقاطع زندگی هر انسانی است و شالوده شخصیت رفتار و عادت های اساسی یادگیری انسان ها بر چگونگی تربیت و آموزش است که در این دوره انجام می پذیرد و آنچه بعدها به دست خواهد آمد بر این بنیان قرار خواهد گرفت (سلسبیلی، ۱۳87). از آنجا که آموزش دوره ابتدایی به عنوان مبنا و اصل همه آموزش ها مطرح می شود و در واقع سنگ زیربنای نظام آموزشی به شمار می آید توجه اساسی به این دوره اهمیت ویژه ای دارد (شاکری و طباطبایی فرد، ۱۳۹۲). یکی از مهم ترین راه های انتقال و تحکیم و توسعه ارزش ها، توانمندی های موجود در تحصیلات مدرسه ای و محتوای کتب درسی است. کتب درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام های آموزشی محسوب می شوند، در نظام آموزشی ما نیز به دلیل اینکه بیشتر فعالیت ها و تجربه های آموزشی دانش آموزان و معلم حول محور آن ها سازماندهی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردارند (مهدی زاده و حامدی نسب، ۱۳۹۲). مفاهیم کتب درسی باید به پرورش و رشد نگرش ها، گرایش ها و مهارتهای بپردازد که نسل نو را قادر سازد تا جامعه ای بهتر ایجاد کند (آیزنر، ۱۹۹۲). ضرورت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی عصر حاضر موضوع تربیت شهروندی را به یکی از مهمترین زمینه های تصمیم و عمل در نظام آموزش و پرورش تبدیل کرده است. تربیت شهروندان مسئول و آگاه یکی از محوری ترین و بنیادی ترین رسالت های نظام آموزشی در کشورهای مختلف است. هر کشوری در قالب آموزش رسمی و غیررسمی وظیفه آماده کردن شهروندان را برای ورود به زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد که این کار در قالب آموزش مستقیم شهروندی از طریق گنجاندن عنوان درسی به همین نام یا در قالب آموزش دروس مختلف انجام می پذیرد (فزونی شره جینی و پیری، ۱۳۹۵).
نسبیت ضرورت حجاب اسلامی با اصل کاهش جرم در پرتو آثار و قوانین آن؛ تاکید بر سیاست مشارکتی مردم نهاد
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۵
97 - 82
حوزههای تخصصی:
حجاب به عنوان امری مهم در قوانین مختلف مورد تاکید قانونگذار قرار گرفته است با این قید که در برخی از متون قانونی دارای مفهوم جزایی و در مواردی نیز به عنوان تخلف اداری یا انضباطی قابل بررسی است.حجم بالای قوانین در این زمینه نشان می دهد فرهنگ عفاف و حجاب با توجه به آثار زیادی که در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی دارد باید به عنوان یکی از مبانی فرهنگ اصیل اسلامی همواره مورد توجه حاکمیت و جامعه قرار گیرد بنابراین جهت کاهش خطرات ناشی از عدم رعایت حجاب لازم است تا نهادهای قانونی با این پدیده برخورد نمایند همچنین ضرورت وجود اقدامات قانونی به عنوان عاملی برای کاهش حجاب نامتعارف اگرچه ضروری و لازم است اما کافی نیست از این رو ایجاد سیاست مشارکتی جهت جلوگیری از ارتکاب بی حجابی با محوریت حضور نیروی مردمی در عرصه اجتماع،امری قابل توجه و غیر قابل انکار خواهد بود به همین علت می بایست علاوه بر ضرورت نقش آفرینی مراجع قانونی،از نقش مردم و نیروی جامعه نیز در این زمینه استفاده حداکثری برد چه اینکه ایجاد جامعه سالم در خصوص موضوعی فرهنگی اجتماعی همچون حجاب با استفاده از بسترهای فرهنگ ساز و مشارکت مردمی،از نتیجه مطلوب تری برخوردار خواهد بود تا آنکه بخواهیم از ضمانت اجراهای قانونی یا قضایی برای تحقق هدف مطلوب استفاده نماییم بنابراین بهره گیری از ابزار مردمی جهت تحقق اصل حجاب در اجتماع و در نتیجه جلوگیری از جرایم خلاف عفت و اخلاق جنسی و به طور کلی کاهش جرم به عنوان ضرورتی مهم،قابل توجه است.
تدوین الگوی ساختاری عملکرد شناختی خلبانان بر اساس منابع استرس و آگاهی موقعیتی: نقش میانجی گر خستگی ذهنی و عوامل پروازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: عملکرد شناختی خلبان سازه مهمی است که نقش حیاتی در پیشگیری از سوانح هوایی ایفا می کند. تاکنون پژوهش های مختلفی به شناسایی عوامل اثرگذار بر عملکرد شناختی خلبان پرداخته اند؛ اما در زمینه تعامل این عوامل و توالی زمانی آنها شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف این پژوهش تدوین الگوی ساختاری پیش بینی عملکرد شناختی خلبانان خطوط هوایی ایران بر اساس منابع استرس و آگاهی از موقعیت با توجه به نقش میانجی گری خستگی ذهنی و عوامل پروازی بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه خلبانان غیرنظامی مرد شاغل در شرکت های هواپیمایی ایران در سال 1398 که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس 310 نفر به عنوان نمونه در مطالعه شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه استرس شغلی (اسپیو و اسپوکان، 1998) پرسشنامه سنجش چندبعدی خستگی (اسمتس، 1996)، مقیاس رتبه بندی آگاهی از موقعیت (تایلور، 1990) و ارزیابی عملکردی در محیط شبیه سازی پرواز جمع آوری و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون بوت استرپ در نرم افزار Amos-21 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل فرضی پژوهش با انجام برخی اصلاحات از برازش مناسبی برخوردار است. شاخص های برازش مدل نهایی شامل TLI = 0/91، CFI = 0/93، IFI = 0/93، GFI = 0/93، SRMR = 0/056، RMSEA = 0/055 بود. همچنین نتایج نشان داد که استرس شغلی با واسطه گری خستگی ذهنی بر عملکرد شناختی اثر دارد. آگاهی از موقعیت نیز با واسطه گری خستگی ذهنی و عوامل پروازی بر عملکرد شناختی اثر می گذارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، خلبانانی که استرس شغلی و خستگی ذهنی کمتر، آگاهی از موقعیت بیشتر و سطح بالایی از عوامل پروازی را دارا باشند می توانند عملکرد شناختی بهتری را تجربه کنند.
پی جویی معماری کریم طاهرزاده بهزاد در تاریخ و کالبد دبیرستانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد تاریخی نشان می دهد در دهه اول قرن چهاردهم هجری شمسی، کریم طاهرزاده بهزاد از معماران نامدار و پرکار نسل اول دوره معماری معاصر، دو مدرسه در شهر قزوین طراحی کرده که یکی از آن ها، دبیرستان پسرانه بود. سیر تاریخی پیدایش بنای این دبیرستان، سبب شکل گیری این فرض شد که احتمال دارد بنای یادشده همان ساختمان «دبیرستان محمدرضاشاه پهلوی» باشد که امروزه قسمتی از آن در خیابان هلال احمر قزوین باقی مانده است؛ بنابراین تلاش شد با مطالعه مستندات تاریخی و تطبیق الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد با کیفیت کالبدی ساختمان یادشده، درستی یا نادرستی فرض تحقیق ارزیابی شود. هدف از پژوهش حاضر، شناخت دبیرستان مورد نظر به مثابه یکی از آثار معماری معاصر قزوین و بررسی احتمال طراحیِ آن به دست کریم طاهرزاده بهزاد است. برای نیل به این هدف، در فرایند پژوهشی تاریخی با رویکردی توصیفی تفسیری، رهیافتی تاریخ نگارانه و معمارانه و بر بنیان پارادایم تفسیرگرایی برای تاریخ نگاری تطبیقیِ ساختمان دبیرستان تلاش شد. روش گردآوری شواهد نیز میدانی و آرشیوکتابخانه ای است. نتایج این پژوهش که در دو بخشِ اصلیِ معرفی و شناخت دبیرستان، و بررسی انتساب طرح بر مبنای اخبار و معماری تدوین شده است، نشان می دهد اگرچه تحولات کالبدی پی درپی سبب مخدوش شدن اصالت بنا شده و به نظر می رسد بنای ساخته شده با طرح اولیه آن تفاوت هایی دارد، میان مدارس طراحی شده به دست طاهرزاده بهزاد در قزوین و ساختمانِ موضوع این پژوهش، پیوند زمانی دیده می شود؛ به علاوه، رابطه معناداری میان الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد و کالبد دبیرستان یادشده وجود دارد؛ بر این اساس، احتمال ایفای نقش طاهرزاده بهزاد در طراحی دبیرستان قوّت می یابد.
علم شناسی و آموزش علوم: چارچوبی نظری در به کارگیری تاریخ و فلسفه علم در آموزش علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۶
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله ارائه چارچوبی نظری در به کارگیری تاریخ و فلسفه علم در آموزش علوم از سه منظر دانش، مهارت و نگرش است که با توجه به اهداف استاندارد آموزش علوم می تواند زمینه لازم را برای درک و شناخت بهتر این اهداف و تحقق بخشیدن به آنها فراهم کند. حاصل این پژوهش صورتبندی برخی اصول راهنمای ایجابی و سلبی دربه کارگیری علم شناسی در آموزش علوم است که چارچوب نظری موردنظر را فراهم می کنند. همچنین نشان می دهد که از منظر دانشی، تاریخ و فلسفه علم می تواند شناختی دقیق تر از چیستی علم، روش و فرایندهای علمی برای فراگیرندگان فراهم کند. از منظر مهارتی، مبتنی بر دانش صحیح درباره علم و روشهای آن، مهارت علم ورزی و دانشمند گونه عمل کردن دربرابر مسائل و چالشهای متفاوت را می تواند فراهم کند. ازمنظر نگرشی، تاریخ و فلسفه علم می تواند نگرشی دقیق تر در زمینه علم و جهان بینی ناشی از آن، حدود و ثغور علم و نیز معضلات و مسائل آن فراهم کند. اساساً شناخت و درک درست چیستی علم و پرورش مهارتهای فرایندی و علم ورزی، خود از اهداف مهم آموزش علوم است که مستلزم به کارگیری علم شناسی است. در نهایت، با توجه به انفکاک ناپذیری علم شناسی از آموزش علوم و امکان شکل گیری دیدگاهی غیردقیق و نامنسجم درباره علم و ایجاد کج فهمی درباره آن، آموزش علم شناسی در مقاطع متوسطه و دانشگاهی، به ویژه آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان دروس علوم تجربی ضروری می نماید.
موضوع شناسی فقهی صندوق های قرض الحسنه خانگی و مسائل فقهی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲۸۱
35-44
حوزههای تخصصی:
صندوق های قرض الحسنه خانگی شیوه ای جدید در قرض دادن و قرض گرفتن است که از سوی بسیاری از خانوارهای ایرانی مورد استقبال واقع شده است. در این شیوه از قرض، عده ای توافق می کنند ماهیانه مبلغی را به یک نفر که مدیر صندوق است، تحویل دهند؛ او نیز با انجام قرعه کشی، کل مبلغ را به یکی از اعضاء به عنوان وام (قرض) پرداخت می کند؛ این عملیات هر ماه تکرار می شود تا تمامی اعضاء بتوانند وام دریافت کنند. نتایج تحقیق حاضر که به روش تحلیلی توصیفی انجام شده، نشان می دهد این شیوه قرض دادن به لحاظ فقهی صحیح است و شبهه ربا در آن وجود ندارد؛ البته شرط اختصاص اولین وام به مدیر صندوق به مثابه نوعی اجرت در ازای خدمات مدیریتی اوست. این شرط، اولین وام را که به وی تعلق گرفته، ربوی می کند. در این تحقیق مسئله الزام اعضاء بر حفظ همکاری با صندوق به بحث گذاشته شده و کیفیت تعلق خمس به مبالغ پرداختی در صورت سررسید سال خمسی نیز تفصیلاً بیان شده است.
راه های کسب معرفت دینی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
11-22
حوزههای تخصصی:
بررسی راه های کسب معرفت دینی، یکی از وظایف مهم معرفت شناسی معاصر است و مشخص کردن آنها هم در معرفت شناسی و هم در زندگی فردی و اجتماعی بسیار اهمیت دارد. در معرفت شناسی مباحث زیادی در این باره صورت گرفته است؛ لکن آنچه در نوشتار حاضر مورد توجه بوده، بررسی این راه ها با نگاهی درون دینی است. ازاین رو، مسئله ما این است که آیا راه هایی که برای کسب معرفت دینی در کتاب های معرفت شناسی دینی برشمرده شده است، از منظر قرآن نیز معتبر است یا خیر؟ ما با عرضه راه های کسب معرفت دینی رایج به قرآن، با روش تحلیلی توصیفی درصددیم تا اعتبار این راه ها را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهیم. بررسی نشان می دهد آنچه را که در معرفت شناسی دینی رایج به عنوان راه های کسب معرفت دینی معرفی شده، یعنی ادراک حسی، درون بینی، گواهی، حافظه، مرجعیت و عقل، قرآن نیز اعتبار اولیه آنها را تأیید می کند و علاوه بر آنها حس دینی را نیز به عنوان منبع دیگری برای معرفت دینی معرفی می کند.
مصداق ابوالجهم در مشهوره قضایی ابی خدیجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت مشهوره أبی خدیجه، از مهم ترین ادلّه، در دو بحث ولایت فقیه و قضاوت است و احکام زیادی در باب قضا از این روایت استفاده می شود. مشروعیت این احکام به صحت سند و توجه فقها به این روایت می باشد. سند این روایت، مشتمل بر شخصیتی با کنیه أبو الجهم است که این کنیه در آن طبقه حدیثی بر اساس نظرات کتاب های رجالی، تنها بر دو شخصیت، ثویر بن أبو فاخته و یا بکیر بن أعین منطبق می گردد. مشکل این نظریه فاصله میان راوی از أبوالجهم؛ یعنی حسین بن سعید الأهوازی با أبو الجهم است؛ زیرا حسین بن سعید بنا بر اقوال مختلف از اصحاب امامان کاظم، رضا، جواد و هادی علیهم السلام بوده است، درحالی که دو شخصیت ثویر بن أبی فاخته و بکیر بن أعین تا زمان امام صادق علیه السلام زیسته اند؛ از همین رو، برخی برای حل این مشکل به بیان واسطه های احتمالی حذف شده میان حسین بن سعید و أبو الجهم پرداخته اند. برخی نیز أبو الجهم را منحصر در این دو شخصیت نمی دانند؛ ولی در مورد مصداقش به نتیجه مشخصی نرسیده اند. این پژوهش با بهره گیری از اسناد روایات موجود در کتاب های روایی، سعی کرده کاستی های موجود در کتاب های رجالی را تا حدی جبران کند و ثابت نماید: هرچند این کنیه در آن طبقه حدیثی تنها بر این دو شخصیت منطبق می گردد؛ ولی در کتاب های روایی و اسناد برخی از روایات، برای شخصیت دیگری نیز استفاده گردیده و آن شخص، هارون بن الجهم است.
رابطه بین کیفیت زندگی و سرسختی والدین با خودکارآمدی فرزندان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سرسختی والدین با خودکارآمدی فرزندان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات بررسی پیمایشی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹4 بود که با استفاده از فرمول کوکران ۳۵۰ نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی از بین مناطق تهران، منطقه ۱۳ از شرق، منطقه ۵ از غرب و منطقه ۱ از شمال، منطقه ۲۰ از جنوب تهران انتخاب شدند. بمنظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس خودکارآمدی شرر و مادوکس (۱۹۸۲)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه سرسختی والدین کیامرثی و همکاران (۱۳۷۷) تنظیم شده است، استفاده شد. به منظور تجزیه تحلیل داده ها از شاخصهای مرکزی و پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۹ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای کیفیت زندگی والدین و سرسختی روان شناختی با خودکارآمدی فرزندان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P<). همچنین بین دو متغیر سرسختی روان شناختی و کیفیت زندگی والدین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P<). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که کیفیت زندگی و سرسختی والدین به میزان ۹ درصد خودکارآمدی فرزندان را تبیین می کنند، که البته درصد کمی می باشد. به طور کلی، آموزش سرسختی روان شناختی و بهبود کیفیت زندگی والدین می تواند در خودکارآمدی و موفقیت فرزندان موثر بوده باشد.
تاریخ برنامه درسی آموزش عمومی دوره کارشناسی در ایران: یک مطالعه اسنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روند تاریخی برنامه درسی عمومی دوره کارشناسی در ایران در بازه زمانی 1313 تا 1398 انجام شده است. در این راستا با استفاده از «روش پژوهش اسنادی» اسناد چاپی و غیرچاپی در دانشگاه ها و همین طور در پایگاه های علمی ایرانی با کلمات کلیدی «دروس عمومی دانشگاه»، «تاریخ دانشگاه تهران»، «تاریخ دانشگاه ملی»، «تاریخ دانشگاه تبریز»، «تاریخ دانشگاه پهلوی»، «برنامه درسی عمومی دانشگاهی»، «مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی» به صورت نظام مند بررسی گردید. برای تحلیل داده از تحلیل تماتیک با رویکرد استقرایی استفاده گردید. یافته ها در خصوص تحول برنامه درسی عمومی منجر به شناسایی سه شکل از برنامه درسی عمومی در سایه (1345- 1313)، برنامه درسی عمومی آشکار (1357- 1345)، و برنامه درسی معارف اسلامی و آگاهی عمومی (1398- 1360)، شده است. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند در توصیف تاریخ و چگونگی شکل گیری برنامه درسی عمومی در دانشگاه های ایرانی آگاهی بخش باشد.کلمات کلیدی: تاریخ برنامه درسی عمومی، دوره کارشناسی، دانشگاه ایرانی، مطالعه اسنادی
سوگیری های رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی مبتنی بر اطلاعات تکنیکال در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
233 - 258
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی سوگیری های رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی مبتنی بر اطلاعات تکنیکال در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. برای این منظور دو وضعیت بازار شامل عبور از حمایت و نزدیکی به مقاومت و ریزش از مقاومت و نزدیکی به حمایت به عنوان سطوح تکنیکال در تصمیمات سرمایه گذاری مورد مطالعه قرار گرفته و تاثیر 15 تورش رفتاری سرمایه گذاران در دو گروه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی بر روی تصمیمات مالی مبتنی بر خرید، فروش یا عدم اقدام برای معامله مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی در بورس اوراق بهادار تهران بودند که تعداد 385 سرمایه گذار حقیقی و 100 سرمایه گذار حقوقی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های تحقیق در اختیار آنان قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از توزیع پرسشنامه، از برازش مدل های رگرسیون لجستیک چندجمله ای بهره گرفته شد و نتایج نشان داد که تورش های رفتاری سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی اثرات متفاوتی بر تصمیمات سرمایه گذاری آنها در سطوح مقاومت و حمایت داشته اند و همچنین تورش های رفتاری در بین سرمایه گذاران حقیقی، قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری از تصمیمات سرمایه گذاری آنها داشته است. نتایج همچنین نشان داد که تورش های رفتاری کوته نگری، خوش بینی مفرط و تحلیل تک بعدی بین این دو گروه از سرمایه گذاران یکسان بوده است.
In this study, the behavioral biases and decisions of individual and institutional investors based on technical information in the Tehran Stock Exchange were investigated. For this purpose, two market situations, including the passage of support and proximity to resistance, and the decline of resistance and proximity to support as technical levels in investment decisions have been studied and the effect of 15 behavioral biases of investors in both groups of individual and institutional investors on financial decisions based on buying, selling or not taking action for the transaction were tested. The statistical population of the study included individual and institutional investors in the Tehran Stock Exchange, which 385 individual investors and 100 institutional investors were selected by available sampling method, and the questionnaires were provided to them. In order to analyze the data obtained from the questionnaire, polynomial logistic regression models was used and the results showed that the behavioral biases of individual and institutional investors had different effects on their investment decisions at the levels of resistance and support, and behavioral bias among individual investors has also been more predictive of their investment decisions. The results also showed that the behavioral biases of short-sightedness, excessive optimism and one-dimensional analysis were the same between the two groups of investors.
تأثیر حساسیت جریانات نقدی نامتقارن بر رابطه محدودیت در تأمین مالی و محافظه کاری مشروط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تأثیر حساسیت جریانات نقدی نامتقارن بر رابطه محدودیت در تأمین مالی و محافظه کاری مشروط در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق تعداد 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی گردید. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی خطی چندگانه (پانلی) استفاده شده است. یافته ها نشانمی دهد که محدودیت در تأمین مالی بر محافظه کاری مشروط تأثیر مثبت و معناداری دارد. حساسیت جریانات نقدی نامتقارنبرمحافظه کاری مشروط تأثیر معناداری ندارد. همچنین حساسیت جریانات نقدی نامتقارنبر رابطه محدودیت در تأمین مالی و محافظه کاری مشروط تأثیر معناداری ندارد This study reviewed the impact of cash flow asymmetric sensitivity on relationship between financing constraints and conditional conservatism in listed firms of Tehran Stock Exchange (TSE). In this study, 138 firms of Tehran Stock Exchange were evaluated. To test the hypothesis, themultiple linear regression modelswere used. The findings show that financing constraints have a positive& meaningful impact onconditional conservatism.AlsoCash flow asymmetric sensitivitydoesn't have positive &meaningful impact on conditional conservatism. In addition, Cash flow asymmetric sensitivity does not have a positive & meaningful impact on relationship between financing constraints and conditional conservatism.
بررسی عوامل موثر بر استفاده از ظرفیت تولیدی در صنایع کارخانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
239 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر استفاده از ظرفیت تولیدی در صنایع کارخانه ای ایران است. با استفاده از اطلاعات آماری صنایع کارخانه ای ایران با کدهای بین المللی ISIC دو رقمی طی سال های 1381-96 و از طریق تابع ترانسلوگ هزینه، نقطه مینیمم هزینه به عنوان سطحی از هزینه متناظر با تولید بهینه یا ظرفیت اسمی بنگاه های مختلف صنایع کارخانه ای ایران تخمین زده شد و نسبت متوسط تولید واقعی به تولید با ظرفیت اسمی به عنوان درصد استفاده از ظرفیت تولید برای صنایع مختلف محاسبه گردید. نتیجه مطالعه نشان میدهد که به استثناء صنایع پتروشیمی، سایر صنایع با کمی استفاده از ظرفیت تولید مواجه می باشند. بطور متوسط صنایع کشور کمتر از ۵۰ درصد از ظرفیت خود را مورد استفاده قرار می دهند. این نسبت در برخی صنایع مانند فلزات اساسی (7/28 درصد)، کاغذ (6/29 درصد) و چوب و محصولات چوبی (1/24 درصد کمتر است و در سایر صنایع به غیر از صنایع تولید کننده محصولات کانی غیر فلزی (2/84 درصد) بین ۴۱ تا ۵1 درصد است که در مجموع بسیار ناچیز است. The purpose of this study is to investigate the factors affecting the use of production capacity in Iran's manufacturing industries. Using the statistical information of Iran's manufacturing industries with international two-digit ISIC codes during the years 1381-96 and through the cost-transfer function, the minimum cost point as a level of cost corresponding to the optimal production or nominal capacity of different manufacturing companies Iran was estimated and the average ratio of real production to production with nominal capacity was calculated as a percentage of production capacity utilization for different industries. The results of the study show that with the exception of the petrochemical industry, other industries face little use of production capacity. On average, the country's industries use less than 50% of their capacity. This ratio is lower in some industries such as base metals (28.7%), paper (29.6%) and wood and wood products (24.1%) and in other industries except non-metallic mineral products (2 / 84%) is between 41% and 51%, which is very small in total.