مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۶۲۱ تا ۴۵٬۶۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انگیزه های ورزشی بر ادراک رفتار هواداران با میانجیگری کیفیت رابطه در ورزشکاران کاراته استان البرز انجام گرفته است. این پژوهش از نظر روش و شیوه پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی، مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش ورزشکاران کاراته استان البرز، که تعداد آن ها با توجه به سبک های مختلف ورزشی در رشته کاراته به تعداد نامتناهی می باشد. روش نمونه گیری متناسب با تعداد متغیرهای تحقیق در معادلات ساختاری با توجه به شرط 5 الی 10 آزمودنی برای هر گویه و رعایت حداقل 200 آزمودنی در نظر گرفته شد اما به دلیل جلوگیری از افت نمونه (پیشنهاد ژولیوس و همکاران ) 237 پرسشنامه به روش نمونه گیری غیرتصادفی سهمیه ای در اختیار پاسخ دهندگان قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها ترجمه پرسشنامه پائک و همکاران (2020) بوده است که روایی و پایایی این پرسشنامه مورد تائید قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده تأثیر مثبت و معنادار انگیزه های ورزشی بر کیفیت رابطه بود (16/7 = t.value، 57/0= β)، انگیزه های ورزشی بر ادراک رفتار هواداران تأثیر دارد (37/5 = t.value، 47/0= β) بود. به طور مشخص نقش میانجی کیفیت رابطه در تأثیر انگیزه های ورزشی بر ادراک رفتار هواداران مورد تائید قرار گرفت. مدل نقش میانجی گری کیفیت رابطه در تأثیر انگیزه های ورزشی بر ادراک رفتار هواداران در ورزشکاران کاراته استان البرز از برازش لازم برخوردار بود.
فهم تاریخی جایگاه زنان دربار تیموری از سفرنامه کلاویخو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع مهم برای شناخت تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه، سفرنامه ها هستند و از جمله مسائل مورد توجه سفرنامه نویسان، بررسی روابط اجتماعی در درون جامعه است که فارغ از جهت گیری های زنانه و مردانه ،تصویری از تجربه ها ومتن زندگی روزمره زنان، که بیشتر منابع و متون به آن نپرداخته اند را فراهم می سازد. از این نظر،سفرنامه هایی که از دوران تیموری برجای مانده اند اطلاعات مهمی در ارتباط با تاریخ اجتماعی و به ویژه از زنان حرمسرا در این دوره ارائه می دهند . در واقع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری با تکیه برسفرنامه کلاویخو است ، و به دنبال آن است تا فهم و تصویری از جایگاه اجتماعی زنان دربار عصر تیموری و ملاحظات و شرایط تاثیر گذار بر آن را داشته باشد. سوال اصلی تحقیق این است که وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری چگونه بوده است؟این مقاله پژوهشی توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خود مراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سرطان به عنوان یک مشکل بزرگ سلامت عمومی بشمار می رود. از این رو هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی در نیمه دوم سال 1398 تشکیل دادند. با توجه به فرمول کوکران، 45 نفر به صورت غیرتصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود مراقبتی بیماران ریگل و همکاران (2009)، پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، پرسشنامه مسئولیت پذیری کالیفرنیا (۱۹۸۷) بود. درمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبت نگر در 6 جلسه به مدت 6 هفته هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. درمان مبتنی بر شفقت در 12 جلسه به مدت 12 هفته و هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. در پژوهش حاضر داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش بوده (001/0 > P) و این نتایج از ثبات کافی برخوردار و در درازمدت تأثیر خود را حفظ نموده است. همچنین، بین اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت بر خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری در زنان مبتلا به سرطان پستان تفاوت معناداری وجود نداشت و تفاوت آن ها تنها با گروه کنترل بود (001/0 > P). نتیجه گیری: مشاوران و روان درمانگران می توانند از این آموزش ها جهت ارتقای خودمراقبتی، خودارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری این افراد استفاده نمایند
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی مثبت نگر و رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر بهزیستی روانشناختی دختران مجرد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف وضعیت بهداشت روان افراد آن جامعه است و توجه به وضعیت سلامت روانشناختی گروه های مختلف جامعه خصوصا جوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ی اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و رفتار درمانی شناختی مثبت نگر بر، بهزیستی روانشناختی در دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و همراه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران که در نیمه دوم سال 1400 به سراهای محله منطقه یک شهر تهران مراجعه کرده بودند، بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و نمونه تحقیق شامل یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود که تعداد هر گروه 20 نفر بود که به صورت تصادفی در این گروه ها جایگذاری شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش آمار استباطی با توجه به طرح تحقیق از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه 24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله بر افزایش، بهزیستی روانشناختی، دختران مجرد 25 تا 35 ساله موثر هستند و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار است. مقایسه نتایج این دو مداخله با یکدیگر نشان داد تاثیر روش رفتار درمانی شناختی مثبت نگر برروی بهزیستی روانشناختی با اندازه اثر 54/0از روش رفتار درمانی عقلانی هیجانی با اندازه اثر 49/0. بیشتر است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت روش رفتار درمانی شناختی مثبت نگر نسبت به روش رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر روی بهزیستی روانشناختی، دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران اثربخشی بیشتری دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: رویکرد رفتار درمانی شناختی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی موثر برای بهبود بهزیستی روانشناختی دختران مجرد مورد استفاده درمانگران و مراجعان قرار گیرد.
پیش بینی اضطراب کرونا براساس ویژگی های شخصیتی و خود بیمارانگاری در افراد واکسینه شده در مرکز واکسیناسیون مجتمع پیامبر اعظم (ص)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش و همه گیری سریع، میزان بالای مرگ و میر آن و نبود هیچگونه درمان و داروی قطعی و تأیید شده برای کرونا، باعث بروز اختلالات شدید شده است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب کرونا براساس ویژگی های شخصیتی خود بیمارانگاری در افراد واکسینه شده در مرکز واکسیناسیون بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، کمی بوده و به صورت توصیفی-همبستگی اجرا شده است و از لحاظ نوع هدف این پژوهش کاربردی می باشد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه افرادی هستند که در پاییز 1400 به مرکز واکسیناسیون مجتمع پیامبراعظم (ص) دانشگاه آزاد تهران غرب مراجعه کرده اند. از میان این افراد 400 نفر از افراد واکسینه شده ای که دوز دوم را دریافت نموده اند به صورت تصادفی ساده و بر اساس مقدار محاسبه شده به وسیله نرم افزار Gpower به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از سه پرسشنامه، پرسشنامه ویژگی ها شخصیت نئو مک کری و کاستا (1985)، پرسشنامه اضطراب کرونا (علی پور، قدمی، علیپور و عبدالله زاده، 1398) و پرسشنامه خودبیمارانگاری ایوانز (1980) استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد اضطراب کرونا براساس ویژگی های شخصیتی و خودبیمارانگاری پیش بینی می شود. ضریب مسیر اثر روان نژندی (001/0P<، 419/0 β=)، برون گرایی (002/0P=، 160/0 β=) بر اضطراب کرونا اثر مثبت و معنادار و انعطاف پذیری (001/0P<، 23/0- β=) و دل پذیر بودن (001/0P<، 332/0- β=) بر اضطراب کرونا اثر معنادار و منفی دارد. هم چنین ضریب مسیر اثر مسئولیت پذیری بر اضطراب کرونا اثر معنادار ندارد (464/0P=، 036/0 β=). ضریب مسیر اثر خود بیمارانگاری بر اضطراب کرونا اثر مثبت و معنادار وجود دارد (001/0P<، 290/0 β=). نتیجه گیری: از آنجایی که در دوران همه گیری ویروس کرونا، رسانه ها نقش فعالی را اطلاع رسانی اخبار و حوادث ناشی از این همه گیری ایفا می-کنند و این اطلاع رسانی ها تحریک بالای فیزیولوژیکی و در نتیجه هیجان های منفی افراد را به دنبال خواهد داشت که منجر به موفق نبودن افراد در تنظیم هیجان هایشان شده و خودبیمارانگاری را افزایش می دهد. به تبع خودبیمارانگاری نیز با افزایش اضطراب کرونا همراه می گردد. بنابراین دور از انتظار نیست که خودبیمارانگاری، اضطراب کرونا را در افراد واکسینه شده پیش بینی کند.
بررسی ساختار بازار و مزیت نسبی صادرات گیاهان دارویی در ایران و کشورهای منتخب جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، جهت رها شدن از اقتصاد تک محصولی، صادرات محصولات کشاورزی؛ بویژه صادرات گیاهان دارویی افزایش یافته است. بنابراین، با توجه به اهمیت روز افزون گیاهان دارویی این مطالعه با هدف تعیین مزیت نسبی و بررسی جایگاه ایران در ساختار بازار جهانی گیاهان دارویی انجام شده است.
مواد و روش: به منظور تعیین مزیت نسبی ایران در صادرات گیاهان دارویی از شاخص های مزیت نسبی آشکار شده، مزیت نسبی آشکار شده متقارن و کای دو و برای تعیین ساختار بازار صادرات جهانی گیاهان دارویی از دو شاخص نسبت تمرکز و هرفیندال- هیرشمن استفاده گردید. اطلاعات مورد نیاز از سایت فائو و تریدمپ در بازه زمانی ۲۰۱۸ -۲۰۱۱ استخراج شد.
نتایج: بر این اساس نتایج پژوهش نشان دادند که ایران در صادرات گیاهان دارویی منتخب با کدهای 0909، 1301و 130212 دارای مزیت نسبی صادراتی و قادر به رقابت در بازارهای جهانی بوده، اما فاقد ثبات لازم و همیشه در نوسان بوده است. نتایج مربوط به ساختار بازار نشان دادند که بازار صادرات جهانی گیاهان دارویی رازیانه، بادیان، گشنیز، زیره سبز و سرو کوهی (کد0909) از سه نوع؛ انحصار چند جانبه باز، بسته و بنگاه مسلط، عصاره شیرین بیان (کد130212) از نوع بازار انحصار چندجانبه باز و گروه صمغ ها (کد1301) از ساختار بازار رقابت انحصاری پیروی می کنند. هم چنین، در سالهای مورد بررسی بین 60-50 درصد از صادرات گیاهان دارویی با کد ۰۹۰۹ در اختیار دو کشور هند و سوریه، 70-50 درصد صادرات گیاهان دارویی با کد 130212 در اختیار کشورهای آمریکا، ایران، چین، فرانسه، آلمان، امارات و ترکمنستان و 55-40 درصد صادرات با کد ۱۳۰۱در اختیار کشورهای هند، فرانسه، نیجریه، سودان، آمریکا، اندونزی و تایلند بوده است. هم چنین، میانگین سهم کشور ایران در صادرات گیاهان دارویی با کد0909(87/2)، کد130212(37/17) وکد1301(17/1) درصد بوده است.
بحث و نتیجه گیری: بنابراین با توجه به اینکه ایران از پتانسیل های بالقوه ای در جهت گسترش و توسعه صادرات این محصولات برخوردار است، لازم است جهت به فعلیت رساندن آن اقداماتی از قبیل؛ عدم تمرکز بازار در دست تعداد محدودی از بازیگران فعال، فرآوری و بهبود بسته بندی متناسب با سلیقه مصرف کنندگان در بازارهای جهانی و حمایت اقتصادی و سیاسی دولت از صادرکنندگان توصیه می شود.
کاربرد مدل هیدرولوژی - اقتصادی در مدیریت یکپارچه منابع آب حوضه آبریز جازموریان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
125 - 111
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : کمبود آب و تقاضای رو به رشد برای آن موجب ایجاد رقابت بر سر استفاده از این ماده گرانبها گردیده است؛ لذا بایستی درباره چگونگی تخصیص آن میان بخش های مختلف اقتصادی، برنامه ریزی صورت گیرد. هدف تخصیص آب میان کاربران مختلف حداکثرسازی فایده های اجتماعی ناشی از مصرف آب است. مطالعه ی حاضر با ارائه یک ساختار هیدرولوژی-اقتصادی در حوضه آبریز جازموریان غربی در پی حداکثرسازی منافع حاصل از استفاده آب در حوضه ی مذکور می باشد.
مواد و روش ها : برای این منظور، تابع هدف منافع مصرف آب در بخش کشاورزی، شرب و زیست محیطی مشروط به قیود هیدرولوژی، کشاورزی و نهادی را حداکثرسازی می نماید.
یافته ها : نتایج نشان داد با تغییر در الگوی کشت و تکنولوژی آبیاری، امکان افزایش منفعت در بخش کشاورزی تا 44 درصد منفعت جاری وجود دارد؛ این در حالی است که میزان مصرف آب در این بخش 11 درصد کاهش می یابد. علاوه براین با احتساب بخش زیست محیطی در برنامه ریزی یکپارچه مدیریت منابع آب و اختصاص آب به تالاب جازموریان نیز منفعتی معادل 56260 میلیون ریال حاصل می شود.
بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج در صورت بکارگیری الگوی کشت و استراتژی های آبیاری پیشنهادی مدل، امکان افزایش سود در کنار کاهش آب مصرفی در بخش کشاورزی وجود دارد که آب صرفه جویی شده می تواند در سایر بخش های رقیب مورد استفاده قرار گیرد و منافعی ایجاد نماید یا اینکه موجب کاهش مصرف آب های زیرزمینی گردد که به پایداری منابع آبی کمک می نماید.
نقدی بر رویکرد میرزا آقاخان در اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر اندیشه اقتصادی در ایران موضوع مهمی است که تاکنون مورد غفلت قرار گرفته است. این بررسی از آن روی دارای اهمیت است که پرداختن به آن می تواند میزان درک اقتصاددانان امروز از مناسبات دنیای جدید را روشن سازد. به منظور برداشتن گامی در این مسیر، پژوهش پیشِ روی به بررسی اندیشه اقتصادی میرزا آقاخان پرداخته است. کتاب «تکوین و تشریع» به لحاظ کوشش نویسنده آن در تبیین رویکرد روش شناختی برای درک پدیده های جهان به طور اعم و مناسبات اقتصادی به طور اخص متفاوت از دیگر آثار منتشرشده در دوره مشروطه است. میرزا آقاخان در این اثر کوشیده است با استخراج برخی اصول، مناسبات اقتصادی در جامعه را توضیح دهد. در این مطالعه به منظور دستیابی به این هدف و نیز به جهت هماهنگی بیشتر با روش مورد اشاره، میرزا آقاخان در «تکوین و تشریع»، از روش میزس که بسط روش مورد استفاده اقتصاددانان قرن هجده و نوزده میلادی است، استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که باوجود کوشش میرزا آقاخان، اندیشه او نتوانسته است به عمق تحولاتی که در اندیشه اروپایی رخ داده است رسوخ کند. همچنین، این نکته توجیه کننده ناهماهنگی موجود بین دیدگاه طرح شده در «تکوین و تشریع» و «صد خطابه» است که توجه به آن می تواند در بررسی سیر اندیشه به طور عام و سیر اندیشه اقتصادی به طور خاص در عصر مشروطه راه گشا باشد.
مجازات های جامعه گرا از منظر فقه و اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ ویژه نامه فقه و حقوق نو ۱۴۰۲
297 - 316
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : مجازات های جامعه گرا در راستای اثربخشی که در جامعه دارند با هدف پیش گیری از جرم و جنایت ایجاد می شوند. این مجازات ها در صدد هستند که با انجام مجازات، مرتکب در صدد انجام و شرایط مجدد ارتکاب قرار نگیرد. لذا این مجازات ها مورد استقبال نهادها و اسناد بین المللی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش تحلیل مجازات های جامعه گرا از نظر فقهی و اقتصادی است زیرا در پرتو این تحلیل می توان به مزایا مجازات های جامعه گرا پرداخت.
مواد و روش ها : مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. برای گرد آوری داده ها از روش کتاب خانه ای استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی : در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها : مجازات های جامعه گرا از نظر فقهی و اقتصادی مورد پذیرش هستند.
نتیجه : مجازات های جامعه گرا باعث بازپذیری اجتماعی و تقویت حسن مسئولیت در بزه کار، مبارزه با افزایش تکرار جرم و ایجاد اعتماد عمومی نسبت به عملکرد نظام کیفری، می شوند. مجازات های جامعه گرا در بردارنده کاهش جمعیت کیفری زندان و صرفه جویی در هزینه و اقتصاد می شوند. بر اساس روایات موجود اصلاح و بازپروری مجرمان در مجازت های جامعه گرا به نحو بهتری می تواند خود را نمایان سازد.
بررسی ابعاد اقتصادی سیاست جنایی (کیفرمدار) امنیت محور از منظر فقه و حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 46
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بحث اقتصاد و حقوق کیفری از موضوعات مهمی است که چندان بدان توجه نشده است. رویکرد اقتصادی به حقوق کیفری مبتنی بر این اصل است که جرم انگاری در جامعه لازم است متناسب با ابعاد اقتصادی و ظرفیت های اقتصادی جامعه انجام شود. در این مقاله تلاش شده از منظر رویکرد اشاره، سیاست جنایی (کیفرمدار) امنیت محور از منظر فقه و حقوق کیفری بررسی شود. مواد و روش ها : مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که سیاست جنایی امنیت محور، از منظر اقتصادی هزینه های زیادی برجامعه تحمیل می کند. عدم فایده مندی، تورم کیفری و افزایش هزینه ها، نادیده گرفتن اصل ضرر و محدودسازی حقوق اقتصادی و رفاهی شهروندان از مهمترین ابعاد اقتصادی سیاست جنایی(کیفرمدار) امنیت است. در سیاست جنایی، ازجمله مواردی که باید در جرم انگاری مدنظر قرار گیرد توجه به ظرفیت و امکانات قضایی است. در سیاست جنایی امنیت محور، قانون گذار بدون توجه به ظرفیت و امکانات دستگاه قضایی اقدام به جرم انگاری های جدید می نمایند و با این کار عملاً سیاست تقنینی را به چالش خواهدکشید. نتیجه : صحیح تر آن است که قانون گذار قبل از جرم انگاری های جدید توجه لازم را به ظرفیت و امکانات موجود داشته باشد تا اینکه پس از جرم انگاری در پی ایجاد ظرفیت و امکانات باشد.
راهبردهای ارتقای نقش سرمایه انسانی در تحقق رشد تولید
حوزههای تخصصی:
رهبر معظم انقلاب اسلامی، با محور قرار دادن دوباره موضوع اقتصاد، سال 1402 را با عنوان «مهار تورم و رشد تولید» نام گذاری کردند. بهره مندی از ظرفیت بالقوه سرمایه انسانی یکی از عوامل مهم و کلیدی تحقق رشد تولید شناخته می شود. عدم بهره مندی از ظرفیت های نیروی انسانی به خاطر وابستگی به درآمدهای نفتی و عدم دستیابی به اقتصاد دانش بنیان، تهدیدکننده امنیت اقتصادی و ملی است. سیاست گذاری در راستای بهبود وضعیت اشتغال جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی، رصد منظم ناهنجاری های اجتماعی و به کارگیری سیاست های تسهیل کننده بهبود شاخص های فرهنگی، اتخاذ تدابیر لازم برای پیشگیری از وقوع فساد، افزایش حمایت های معنوی از طرح های دانش بنیان نخبگان علمی و کارآفرینان نوآور، متناسب کردن مطالعات پژوهشگران با نیاز واحدهای صنعتی، برنامه ریزی منسجم برای توسعه کیفی نظام آموزش، تجاری سازی تولیدات علمی و توسعه صنایع فناورانه، بهبود روابط سه جانبه دانشگاه-صنعت-دولت، تدوین الگوی مدون از ظرفیت های بالقوه نخبگان و رصد سالانه تغییرات این حوزه و... به تحقق شعار سال 1402 و بهره مندی هرچه بیشتر سرمایه انسانی و اجتماعی در مسیر رونق تولید می انجامد.
قواعد حسن نیت و رفتار منصفانه در قراردادها؛ در فقه و حقوق ایران با مطالعه تطبیقی حقوق اتحادیه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : اصل حسن نیت و رفتار منصفانه، یکی از اصول مهم اخلاقی و حقوقی است. هدف مقاله حاضر بررسی قواعد حسن نیت و رفتار منصفانه در قراردادها در فقه و حقوق ایران و حقوق اتحادیه اروپایی است. مواد و روش ها : مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی : در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها : در حقوق اتحادیه اروپایی، اصل حسن نیت و رفتار منصفانه به صراحت بیان شده است. در نظام حقوقی ایران، اصطلاح حسن نیت در قانون مدنی به کار نرفته است، اما در قوانینی مانند قانون مسئولیت مدنی مصوب 1339 و قانون تجارت الکترونیکی 1382 و قانون تجارت ایران، این اصطلاح به صورت ضمنی به کار رفته است. در فقه شیعه دلایلی وجود دارد که بر ضرورت رعایت صداقت و درستی در قراردادها از جمله قراردادهای تجاری تأکید دارد. نتیجه گیری : در حقوق اتحادیه اروپایی حسن نیت و رفتار منصفانه در قراردادها به صراحت مورد تایید قرار گرفته است. قلمرو و کارکرد حسن نیت در حقوق ایران در دوره های پیش قراردادی نمود بیشتری داشته است و بر اساس اراده بین طرفین معامله و قصد و نیت در جهت ایجاد تعهدات قراردادی شکل می گیرد. به طوری که موضوع قلمرو کارکردی حسن نیت در حقوق ایران مربوط به قصد است.
توظیف التاریخ فی روایه موت صغیر لمحمد حسن علوان(مقاله علمی وزارت علوم)
تعدّ الروایه من أصعب الفنون الأدبیه، وهی کذلک تبدو سهله لما توفّره للکاتب من حریه التصرف فی روایه الأحداث. وتشمل الروایه المواضیع العدیده التی تشغل الروائیین، فمنها الروایه النفسیه، الروایه الواقعیه، والروایه التاریخیه التی تهتمّ بالجانب التاریخی للحیاه الإنسانیه وتجمع بین الواقع والخیال. لقد أصبح حضور الروایه التاریخیه امراً قویاً فی المشهد السردی العربی، بل إن الروایات التی تستحضر التاریخ کروایه موت صغیر لمحمد حسن علوان، أو تعید إنتاج التاریخ عبرالتخیل بآلیات فنیهٍ وتجریبیهٍ تنافس بقوه فی الجوائز الأدبیه. کما حصدت الروایه المذکوره جائزه بوکر العربیه 2017م. یستند سیاق موت صغیر العام علی سیره ورحلات ابن عربی والتواصل بین السرد الروائی والکشف الصوفی مع توظیف التاریخ الإسلامی والأوضاع المضطربه فیه. وقد إرتأینا أن یکون موضوع بحثنا حول«توظیف التاریخ فی روایه موت صغیر لمحمد حسن علوان»، لنبحث کیفیه استخدام الروائی الماده التاریخیه (الخام)کعمود فقری تبنی علیه بقیه الأحداث الروائیه ولنبحث عن کیفیه تدخل الروائی فی إعاده بناء هذه الماده وجعلها ادباً ولیس تاریخاً. ولکن السوال المهم هو: کیف وظّف «محمد حسن علوان»، عنصر التاریخ فی روایته موت صغیر؟ وللإجابه علی هذا السؤال اعتمدنا علی المنهج الوصفی-التحلیلی الذی لایمکن لأیّ دراسه الاستغناء عنه. وبعد الدراسه توصَّلنا لمجموعه من النتائج وهی: أن الروایه تجعل من التاریخ فی الحقبه التی عاش فیها ابن عربی، حتی رحیله فی دمشق، اطاراً لها ومسعی الروائی فی توظیف التاریخ هو ملامسه الجمال والتأثیر فی النفوس والعقول البشریه بجذب القارئ وتشویقه.
تقدیم نموذج لتطویر الموارد البشریه المعرفیه بنهج التبادل المعرفی الإسلامی أکادیمیه العلوم الإنسانیه والدراسات الثقافیه نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
الغرض من هذه الدراسه هو تقدیم نموذج لتنمیه الموارد البشریه المعرفیه مع نهج لتبادل المعرفه الإسلامیه فی معهد العلوم الإنسانیه والدراسات الثقافیه. هذا البحث تطویری تطبیقی من حیث الغرض ووصفی - استکشافی من حیث طبیعه المنهج. تم استخدام أدوات المقابله لجمع البیانات النوعیه واستخدمت إستراتیجیه النظریه المتجذره مع نهج شتراوس وکوربین لتقدیم هذا النموذج. کان المشارکون فی هذه الدراسه من مدیری ومسؤولی معهد العلوم الإنسانیه والدراسات الثقافیه ممن هم على درایه بمفاهیم تنمیه الموارد البشریه المعرفیه والمعرفه الإسلامیه فی المؤسسه. بناءً على نتائج الترمیز المفتوح والمرکزی، وبالنظر إلى تنمیه الموارد البشریه المعرفیه مع نهج التبادل المعرفی الإسلامی کظاهره مرکزیه، فإن مقولات التغییر التنظیمی، والتغیر البیئی، ودینامیکیات التکنولوجیا والتغیرات فی مناهج الموارد البشریه، تقع فی فئه العوامل السببیه لتنمیه الموارد البشریه المعرفیه بمنهج تبادل المعرفه الإسلامیه. کما أن مقولات الهیکل التنظیمی المرن، والبنیه التحتیه للتقنیات الجدیده، والثقافه التنظیمیه الإسلامیه، والعلاقات التنظیمیه الحلقیه، وکفاءات العاملین فی مجال المعرفه، کانت من بین عوامل الخلفیه. مقولات تحدیات العملیه فی المنظمه، والتحدیات الهیکلیه فی المنظمه، وتحدیات الملکیه القانونیه وتحدیات تقییم أداء العاملین فی مجال المعرفه هی العوامل المتدخله. من ناحیه أخرى، فإن مقولات استقطاب موظفی المعرفه، وتدریب موظفی المعرفه، وتقییم أداء موظفی المعرفه، وتعویضات خدمه موظفی المعرفه، والمسار الوظیفی لموظفی المعرفه، وتطویر قنوات التواصل، تشکل استراتیجیات النموذج. مقولات التنمیه المستدامه لموظفی المعرفه، وتطویر المشارکه فی تنظیم وتطویر إنتاجیه موظفی المعرفه هی نتائج تطویر الموارد البشریه المعرفیه مع نهج التبادل المعرفی الإسلامی.
تحلیل انتقادی کتاب مبانی نظری تکنولوژی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
89 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقد و بررسی کتاب مبانی نظری تکنولوژی آموزشی، تألیف دکتر هاشم فردانش می باشد. بدین جهت دو بعد شکلی و محتوایی کتاب به شیوه ی تحلیلی – اسنادی مورد واکاوی قرار گرفته است. رعایت قواعد نگارشی و املایی، روان بودن متن، واژه نامه انگلیسی – فارسی و نمایه موضوعی را می توان از امتیازات ظاهری اثر مذکور دانست. با این حال ارائه پیشگفتار، بیان هدف اصلی اثر، مقدمه و اهداف هر فصل، جمع بندی، پرسش هایی برای ارزیابی مخاطب و طراحی مناسب تر جلد می تواند از نظر ظاهری به مطلوبیت بیشتر آن کمک کند. در بعد محتوایی، این اثر دارای امتیازاتی همچون نظم منطقی و انسجام درونی، توجه به مبانی این حوزه، واژه گزینی های مناسب و اهتمام به منابع معتبر می باشد. به روز رسانی تعریف تکنولوژی آموزشی، ارائه محتوایی در رابطه با مفاهیم سیستم ها، یادگیری و عملکرد؛ یکدست کردن سبک استناددهی، ارائه روشن تر برخی شکل ها و رج بندی مناسب عناوین می تواند باعث غنای محتوایی بیشتر این اثر شود. در مجموع این اثر برای آشنایی اولیه با بنیان های نظری تکنولوژی آموزشی اثر ارزشمندی است و تا حدی نسبی می تواند خوانندگان را با چهارچوب های کلی و اولیه این حوزه آشنا کند.
بررسی و تحلیل نمادشناسانه نقش مایه درخت نخل در هنر جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جیرفت که به باور برخی از پژوهشگران و باستان شناسان، همسان و همپایه میان رودان رخ می نماید، بستری غنی از آثار باستانی ارزشمند دارد. این آثار که به واسطه وقوع سیلی در سال 1380خورشیدی سر از زیر خاک برآوردند، خبر از فرهنگی چند هزار ساله در این خطه از سرزمین ایران دادند که می توان گفت برای چند هزاره در این خاک خفته مانده بود. این آثار که راویان فرهنگ کهن جیرفت قلمداد می شوند، چنانچه رمزگشایی گردند، ناگفته های بسیاری از مباحث اساطیری، آیین ها، اعتقادات و باورهای جامعه زمان خویش را بازگو خواهند کرد. این پژوهش بر آن است تا با واکاوی سه مورد از آثار دربردارنده نقش مایه درخت نخل، در فهم زبان غیر نوشتاری فرهنگ جیرفت کوشش نماید و بدین وسیله در بازسازی بافت و ساختار آن یاری رساند. پژوهش حاضر بر آن است تا با بهره گیری از رویکردهای مطرح در شمایل نگاری و شمایل شناسی، به درک راز پنهان در سه اثری بپردازد که نقش مایه درخت نخل را در دل خود به تصویر کشیده اند و با نگاهی موشکافانه به عناصر و کنشگرهای سازنده آثار مذکور، در جستجوی صدایی ناشنوده و گم مانده در ژرفای این فرهنگ پرشکوه باشد که زمان شکل گیری آن به سه هزار سال پیش از میلاد باز می گردد. بدین سان، این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، مشاهده گری آثار مکشوفه، با تکیه بر داده های باستان شناختی و پژوهش کتابخانه ای، چگونگی تصویرگری نقش نخل در هنر جیرفت را مورد واکاوی قرار داده است.
واکاوی مضامین اخلاقی مرتبط با زنان در اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در حوزه مفاهیم تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات اندرزی در بین متون پهلوی به دلیل طرح مفاهیم اخلاقی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این راستا متن اندرزی منسوب به آذرباد مهراسپندان از موبدان موبد عصر شاپور دوم ساسانی حاوی نکات تعلیمی قابل تأملی است که با هدف تربیت نسل نگاشته شده است. جستار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر ترجمه های موجود از منابع کهن فارسی میانه زرتشتی بر آن است تا رهیافت های تعلیمی این متن را در خصوص زنان مورد واکاوی قرار دهد و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که؛ تعالیم اندرزی متن آذرباد مهراسپندان در خصوص زنان چه بوده و چه عواملی بر محتوای آن تاثیرگذار بوده است؟ بررسی ها بیانگر این است که در اندرزنامه مزبور تعلیم زنان در چارچوب معطوف به زندگی خانوادگی و اجنماعی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رهیافت های تعلیمی زنان در اندرزنامه مزبور عبارتند از: 1. اهتمام به ازدواج و فرزندآوری؛ 2. تعلیم و فرهنگ پذیری؛ 3. توجه به ویژگی رفتاری شرم و حیا؛ 4. عدم اعتماد به زنان. بدین معنا که هر چند آذرباد معتقد به فراهم نمودن بستر آموزش و تعلیم برای زنان در کنار فرزندان است؛ اما زنان را تابع مردان دانسته که می بایست تحت تکفل همسر بوده و در روابط با آنان جانب احتیاط رعایت شود. این نگرش متأثر از سنت تعلیمی پیش از عصر ساسانی بوده که سینه به سینه منتقل شده و در ادبیات تعلیمی شفاهی، زنان را در رتبه ای پایین تر از مردان قرار داده و در این متن نیز بر آن صحه گذاشته شده است.
تاریخ اجتماعی معماری خانه و زندگی خانگی امکان و فایده کاربستِ مفاهیم و روش های تاریخ اجتماعی در تاریخ نگاشتِ معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت به تاریخ معماری خانگی ایران با نظر به تاریخ اجتماعی آن به منزله دانشی میان رشته ای هنوز نوپاست؛ در حالی که شواهد مرتبط با معماری خانه ها در میان منابع تاریخی کم نیست. راه منطقی برای این کار فهم و ایضاح روش ها و اسباب مورخانی است که تاریخ اجتماعی معماری نوشته اند. در این پژوهش نخست از راه نقد درونی متن یکی از تاریخ نامه های معتبر اجتماعی معماریِ غرب، درباره خانه و زندگی خانگی، برخی مفاهیم آشنا در حوزه علوم اجتماعی شامل خانوار و خانواده، جنس و جنسیت، قدرت و منزلت، تحرک اجتماعی در نسبت با معماری خانه های حومه شهری انگلیسی و طرز کار به دست آمد؛ سپس برای سنجش امکان کاربست این رویکرد در تاریخ نویسی اجتماعی معماری ایران، این مفاهیم به متونی مرتبط با زندگی خانگی در تهران قاجاری عرضه شد. تکیه بر شواهد تاریخی مبتنی بر این متون حکایت از آن دارد که با ملاحظاتی علمی، می توان برخی از دست مایه های نظری و روش های دانشوران علوم اجتماعی را برای بسط دیدگاه ها و تفسیرهای تاریخی از معماری ایران نیز به خدمت گرفت. دست یافت به این هدف مستلزم آن است که منابع تاریخی هر دوره در اینجا قاجاریان را از حیث شواهدی که از هر دو مقوله گروه های اجتماعی و معماری به دست می دهند، از نو خواند. علاوه بر این برخی محددیت ها در مواجهه با این موضوع هست که به تفاوت در ماهیت اجتماعی و فرهنگی دو جامعه انگلیس و ایران مربوط است.
شناسایی پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
50 - 65
حوزههای تخصصی:
توریسم درمانی به عنوان یکی از ابعاد گردشگری در توسعه پایدار و پویایی اقتصاد و نیز تفاهم بین ملل و استوار ساختن مبانی صلح جهانی، نقش چشم گیری داشته است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی، معرفی و ارائه الگوی مناسب پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه، انجام گرفت. روش اجرای این پژوهش یکی از روش های پژوهش کیفی تحت عنوان روش داده بنیاد بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز تعداد هشت بیمارستان دارای بخش IPD فعال در مرکز استان کرمانشاه بوده است. مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز به عنوان روش جمع آوری داده انتخاب شده است. جهت رسیدن به اشباع نظری به کل جامعه درگیر در حوزه بیماران خارجی رجوع شده است. نتایج حاصل از مصاحبه با این خبرگان در قالب مضامین انگیزه مراجعه، محرک های مالی، محرک های اقامت، حمل ونقل و تغییر ساختار مراکز درمان، گزارش شد. مضمون انگیزه مراجعه شامل پنج مؤلفه کلی و بیست و دو شاخص، مضمون محرک های مالی شامل سه مؤلفه کلی و چهارده شاخص، مضمون محرک های اقامت و حمل ونقل دربرگیرنده سه مؤلفه کلی و ده شاخص و مضمون تغییر ساختار مراکز درمان شامل دو مؤلفه کلی و پانزده شاخص بوده است. سرانجام الگوی نهایی پژوهش ترسیم شده است و پیشنهادهای کاربردی به مدیران حوزه بهداشت و درمان استان کرمانشاه ارائه شده است.
بررسی ابعاد چهارگانه قدرت در توسعه مگامال های منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
5 - 21
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، متفکران مطالعات شهری به اهمیت قدرت در برنامه ریزی پی برده و به برنامه ریزان گوشزد کرده اند که به آن توجه کنند. با این حال زمینه برنامه ریزی، همچنان فاقد بدنه ای منسجم از نظریه ها و پژوهش های مرتبط با قدرت است. این در حالی است که در علوم سیاسی و اجتماعی تا به امروز چهار بعد از قدرت شناسایی شده است و مدل هایی بر اساس آن ها تعریف شده است که امکان انجام پژوهش های نظام مند را فراهم کرده است. پژوهش انتقادی حاضر کوشش دارد، با توجه به ظرفیت های برنامه ریزی شهری امکان استفاده از این ابعاد را در بررسی چگونگی اعمال قدرت بر فرایندهای توسعه شهری بسنجد. مورد مطالعه این پژوهش توسعه مگامال هایی است که با وجود ایجاد چالش های فراوان برای شهر و شهروندان همچنان رواج دارد. بررسی این مسئله با استفاده از ابعاد قدرت، این امکان را می دهد تا چگونگی اعمال قدرت در فرایند توسعه مگامال ها با استفاده و به واسطه سیستم برنامه ریزی شهری آشکار شود. این پژوهش ماهیتاً کیفی است و از روش برساخت گرای نظریه مبنایی بهره برده است. بر این مبنا، پژوهشگر در تعامل با 18 نفر مصاحبه شونده و بررسی اسنادی شامل 35 مصاحبه ثبت شده در وب سایت ها، 23 مقاله و 3 سند مرتبط با مگامال ها به برساخت نظریه مبادرت می ورزد. نتیجه آنکه فرایند توسعه مگامال ها، همسو با منافع قدرت، هم راستا با انحصار، همراه با مشروع سازی-عقلانی سازی و فرآورده آن فضایی همسان با سراسربین است.