مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری از دید کارکردهای سیاسی و اجتماعی همواره در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی انسان ایفا کرده است و به عنوان منبعی مؤثر در آموزش و انتقال تجربیات مرتبط با معرفت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به کار رفته است. باتوجه به اولویت ها و ضرورت های زمانی و مکانی به طور طبیعی در طول تاریخ رویکردهای متفاوتی، تاریخ نگاری را تحت تأثیر قرار داده اند. تاریخ نگاری خلیج فارس نیز در دوره معاصر تحت تأثیر تحولات منطقه ای و جهانی رویکردهای متفاوتی را تجربه کرده است. ازاین رو، مسئله این مقاله بازنگری رویکردهای متفاوت تاریخ نگاری این منطقه در دوره معاصر و شناخت مؤلفه های مؤثر بر آن با هدف رسیدن به پاسخ این پرسش اصلی است که چه مؤلفه هایی بیشترین تأثیر را بر رویکردهای تاریخ نگاری خلیج فارس در این دوره داشته اند؟ برای پاسخ به این پرسش این مدعا در نظر گرفته شده است که باتوجه به سیر تحولات این منطقه در این دوره زمانی، مؤلفه هایی چون فرهنگ، سیاست، امنیت و اقتصاد مهم ترین تأثیرات را بر رویکردهای تاریخ نگاری و مطالعات تاریخی منطقه گذارده اند. باوجوداین، به دلیل گسترش مناسبات اقتصادی بین الملل در دوره معاصر، اقتصاد سیاسی بیشترین نقش را در مطالعات تاریخی منطقه داشته است؛ بنابراین، یافته های این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای تحلیل مفاهیم اساسی اقتصاد سیاسی و تأثیرات آن بر تاریخ نگاری خلیج فارس در سه محور اصلی ارائه شده است.
مفهوم شورش[ی] در کتیبه بیستون؛ واژگان و عبارات رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه بیستون داستان پادشاهی داریوش بزرگ و نبردهای پیروزمندانه او بر شورشیان را از زبان خود وی گزارش می کند. بیستون، باتوجه به موضوع خود به گونه ای کلیدی و پرکاربرد مفهوم شورش[ی] را به کار می گیرد؛ اما این مفهوم در درازای تاریخ اجتماعی - سیاسی ایران دچار دگرگونی شده و همواره به یک معنی فهم نمی شده است. ازاین رو، مسئله اصلی پژوهش پیش رو چیستیِ مفهوم شورش[ی] در اندیشه سیاسی شاهنشاهی هخامنشی در متن کتیبه بیستون است. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از روش تاریخ مفهومی بر پایه تحلیل متن پارسی باستان کتیبه بیستون، بر واژگان و یا عباراتی که برای اشاره به مفهوم شورش[ی] به کار رفته اند تمرکز می کند. همچنین، چگونگی کارکرد آنان را در کتیبه در نظر گرفته و آنها را با معادل های خود، به ویژه در نسخه اکدی و برای نشان دادن بستر تاریخی و دامنه های معناشناختی، با برخی نمونه های مشابه در اسناد شاهان میان رودان می سنجد. یافته های پژوهش نشان می دهد، بیستون برای مفهوم شورش[ی] از واژگان و عباراتی استفاده می کند که درک معنا و مفهوم پاره ای از آنها بدون توجه به پیشینه استفاده از آنان در سنت شاهان میان رودان به ویژه آشور نو، آسان نیست؛ اما، حذف برخی از این موارد و هم زمان استفاده از عباراتی نو در ستون پنجم، گونه ای تحول را در اندیشه سیاسی هخامنشیان نسبت به چگونگی بازنمایی مفهوم شورش[ی] نشان می دهد. بااین وجود، همه واژگان و عبارات بازنمایی کننده مفهوم شورش[ی] در بیستون، یک ویژگی مشترک از چیستیِ این مفهوم در اندیشه سیاسی هخامنشیان را بازنمایی می کنند و آن، مسئله شکسته شدن پیمان وفاداری نسبت به شاه هخامنشی است؛ «پیمان شکن[ی]».
مناسک رازورانه مرگ در آیین زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
81 - 105
حوزههای تخصصی:
زمینه/ هدف: «مرگ» اندیشه ای است که همواره ذهن آدمی را به خود مشغول داشته و برای چاره جویی در برابر این پدیده ناگزیر انبوهی از آداب و باورها شکل گرفته و تبدیل به یکی از مهم ترین آیین های تشرّف در تاریخ زندگی بشریت گردیده است. اصطلاح رازآموزی یا تشرف بر مجموعه ای از مناسک و آموزش هایی گفته می شود که تکرار کهن الگوهای ذهنی هر جامعه ای است و در نهایت موجب ایجاد تغییر و تحولی بنیادی در وضعیت جسمانی، فرهنگی، دینی و اجتماعی فرد مشرف یا رازآموخته می شود. گرچه مناسک مربوط به تشرف در گذر زمان دست خوش دگرگونی شده، ولی کماکان تا به امروز به حیات خود ادامه داده است و در تمامی لحظات برجسته و حساس زندگی آدمی از زمان تولد، بلوغ، ازدواج تا مرگ اجرا می گردد.
روش/رویکرد:این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه داده های گرد آمده از کند و کاو در لابه لای متون و اسناد برجای مانده و مصور در بین زرتشتیان معاصر و شرکت در آیین های ویژه پرسه و سوگواری آنان، به روش استقرایی، بر پایه مشاهده جرییات و ارتباط آن ها با یکدیگر جهت رسیدن به قوانین کلی انجام شده است.
یافته ها/نتایج: این مقاله برای نخستین بار با نگاهی تحلیلی به بررسی آیین های تشرفی مرگ در باور زرتشتی پرداخته است و مشخص نموده است که مراحل سه گانه «گسست، گذار و پیوست» که در تمامی آیین های تشرفی قابل تشخیص است، در مناسک زرتشتی مربوط به مرگ تفاوت اندکی به خود گرفته که البته می تواند ناشی از اندیشه دوگانه باور ایرانی باشد: بنابر پژوهش حاضر می توان هر یک از مراحل گسست، گذار و پیوست را در آداب زرتشتیان به دو بخش «گسست نخستین وگسست نهایی، گذار دووجهی، پیوست نخستین و پیوست نهایی» دسته بندی نمود.
پیامدهای مهاجرت قبایل عرب جنوبی، به بخش هایی از نواحی مرکز و شمالی جزیرة العرب (با تأکید بر نقش حارث بن عَمْرو کِنْدی در حمله نظامی به ایران ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
60 - 78
حوزههای تخصصی:
پاره ای از گزارش های تاریخی، بیانگر نوعی همکاری نظامی میان برخی پادشاهان تبابعه حمیری و بعضی ملوک قبایل جنوبی جزیره العرب، همچون حارث بن عَمْرو کِنْدی است که به منظور پیشروی در بخش هایی از مرزهای غربی ساسانیان با یکدیگر متّحد شده اند. از آن جا که برخی پژوهشگران معتقدند، نسبت دادنِ یک چنین اقداماتی به این دسته از پادشاهان حمیری، آن هم در روزگاری که امپراطوری مقتدری چون ساسانیان بر ایران حاکمیت داشته، افسانه هایی است که عرب های جنوبی ساخته اند، نگارندگان بر آنند تا با روش توصیفی- تحلیلی و مراجعه به منابع تاریخی - جغرافیایی و توجه به پاره ای از جدیدترین پژوهش ها، به این سؤالات پاسخ دهند که آیا دامنه این پیشروی ها به ایران دوره ی ساسانی هم رسیده است؛ و اگر چنین بوده، در چه زمان و مکانی واقع شده و چه نتایجی را به دنبال داشته است؟ در پاسخ می توان گفت، برخلاف برداشت های ناتمام گذشته، اگر از فرضیه هایی که پیشروی های نظامی تبابعه را تا حدود مرزهای تبّت و چین نادرست شمرده بتوان صرف نظر کرد، به احتمال بسیار، از پیشروی های موقّتی در بخش هایی از مرزهای غربی ایران نمی توان به سهولت گذشت. همچنین نشان می دهد که پیشروی های نظامی این دسته از قبایل عرب در قسمت هایی از نجف و بعضی روستاهای کوفه و حیره تا رومیه صورت گرفته و از مدائن سبعه ایران ساسانی نیز فراتر رفته و تا زمان انوشیروان (579-531م) در بخش های وسیعی از مرزهای غربی ساسانیان، پیوسته به عنوان یک عامل تهدید و تخریب مطرح بوده است.
تبیین زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد شهری (موردکاوی: منطقه ده شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مداخله در بافت های ناکارآمد شهری از جمله مسائل پیچیده شهرسازی امروز است. علی رغم تلاش های دفاتر توسعه محله، نواقصی مانند امکان بروز فساد و ارتشاء وجود دارد که می تواند تلاش ها برای نوسازی شهری را تضعیف کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که عوامل مؤثر در بروز فضای فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد شهری چیست و وضعیت بروز فساد در منطقه ۱۰ شهرداری تهران چگونه است؟
هدف پژوهش: تبیین و تحلیل زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد منطقه ۱۰ شهرداری تهران است و ارائه راهکارهای کارآمد برای کاهش فساد در این روند.
روش شناسی: این پژوهش کیفی بوده و بر اساس «نظریه زمینه ای» صورت گرفته است. روش شناسی این تحقیق بهره گیری از روش اشتراوس و کوربین (1998) در تحلیل داده ها است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران سازمان نوسازی، مالکین، مشاورین املاک، کارشناسان دفاتر نوسازی و سازندگان جمع آوری شده اند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها پس از کدگذاری باز، محوری و انتخابی با مدل پارادایمی تحلیل شدند و شرایط علی، شرایط میانجی، کنش متقابل و پیامدها شناسایی شدند.
یافته ها و بحث: در پژوهش انجام شده، برای شناسایی زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری منطقه ۱۰، نه مقوله اصلی و ۴۱ محمل بروز فساد شناسایی شدند. این مقوله ها در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسی شدند: فساد ناشی از «ساختار»، فساد ناشی از «نهاد» و فساد ناشی از «روابط فردی و عملیاتی».
نتیجه گیری: زمینه های بروز فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری تهران از علل ساختاری و نهادی ناشی می شوند و بسیاری از کنش های فسادزا ریشه در ساختارهای معیوب و ناکارآمد دارند. این شرایط بستر مناسبی برای بروز فساد فراهم کرده اند. ساختار برنامه ریزی فسادخیز به عنوان مفهوم کلیدی در این زمینه شناسایی شده است و این مفهوم می تواند به عنوان پایه ای برای اصلاحات ساختاری و نهادی در فرآیند نوسازی شهری مورد استفاده قرار گیرد.
چالش ها و فرصت های اجرای راهبردهای طراحی فضاهای شهری با رویکرد از پایین به بالا: بینش هایی از پروژه 'محله ما' در مشهد
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 124
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری از پایین به بالا به عنوان رویکردی نوین در شهرسازی، به مشارکت مستقیم شهروندان در تصمیم گیری ها و تعریف پروژه های محلی می پردازد. پروژه "محله ما" در مشهد به عنوان نمونه ای اجراشده از این رویکرد، باهدف افزایش تعامل شهروندان و بهبود عملکرد مدیریت شهری از طریق نظرسنجی ها و جلسات استماع عمومی اجرا شد. این مقاله به بررسی چالش ها و فرصت های اجرای این پروژه در یک محیط اجتماعی - سیاسی متمرکز می پردازد. موانعی از جمله مقاومت اولیه مدیران شهرداری، نگرانی های اجرایی درباره عملی بودن پروژه های پیشنهادی مردم، و تنوع نیازهای جمعیت های مختلف در طول این پروژه مشاهده شد. بااین حال، به کمک حمایت مداوم مدیران فرهنگی و شورای شهر و استفاده از استراتژی های ارتباطی کارآمد، پروژه توانست تا حدودی به موفقیت دست یابد. از سوی دیگر، فرصت هایی همچون افزایش اعتماد عمومی، بهبود همکاری میان شهروندان و مسئولین محلی و بهبود زیست پذیری محلات از نتایج قابل توجه این رویکرد مشارکتی بود. این پژوهش با تحلیل داده های کیفی جمع آوری شده از مصاحبه ها و پرسش نامه های شهروندان، کارشناسان و گروه های تسهیلگر، به ارائه درس هایی برای سایر شهرها و مناطقی که قصد اجرای مدل های مشابه را دارند، می پردازد. یافته ها نشان می دهد که با ایجاد ساختارهای مشارکتی مناسب، حتی در محیط های متمرکز، می توان به بهبود برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار دست یافت.
تمایلات کاربران دختر نوجوان (13 تا 18 ساله) ایرانی نسبت به نحوه نمایش خود در شبکه اجتماعی تیک تاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی «تیک تاک»، به عنوان یکی از رسانه های نوپدید، در سال های اخیر با تمرکز بر تصویر و محوریتِ ساخت، به اشتراک گذاری و تماشای ویدیوهای کوتاه و موزیکال، مورداستقبال فراوان نوجوانان قرار گرفته است. هدف این مقاله، بررسی حضور کاربران دختر نوجوان ایرانی (13 تا 18 ساله) در شبکه اجتماعی تیک تاک و تمایلات آنها در ارتباط با چگونگی نمایش «خود» (ظاهر، سبک زندگی، روابط و...) در این رسانه است. به این منظور، با استفاده از روش های نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی، محتوای صوتی-تصویری، صوتی و متنی پروفایل مجموعاً شصت نوجوان دختر، موردبررسی و تحلیل محتوای کیفی قرار گرفته و مضامین مشترک آنها استخراج و کدگذاری شد، همچنین با کاربران موردنظر، درباره اهداف و تمایلات شان مصاحبه شد. نتایج نشان می دهد: 1- تأکید اغراق آمیز بر تفاوت ظاهری با هنجارهای جامعه؛ 2- نمایش چهره ای کاملاً آزاد، راحت و رها از خود در ارتباطات؛ 3- ادعای نفی هرگونه کنترل و تأکید بر انتخاب های شخصی؛ 4- ارائه تصویری غنی و اشرافی از سبک زندگی و مصارف روزمره؛ و 5- نمایش موافقت بی قید و شرط با تمام گرایش ها و سلایق فکری، از مضامین عمده پروفایل های موردبررسی بوده اند. دسترسی آسان و سریع به انبوهی از اطلاعات متنوع و متکثر، آشنایی با ایده ها و سبک های زندگی کاملاً متفاوت، محوشدن تدریجی مرزهای فرهنگی ناشی از جهانی شدن، جست وجوی راهی برای اثبات خود، تغییرات نسلی و اجتماعی و اهمیت فراوان محبوبیت و مخاطب داشتن از دلایل این نتایج تصور می شود.
منظر و سیاست (مفهوم شناسی ماهیت و ابعاد سیاسی منظرها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
15 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: منظرها همواره نشانه یا ردپایی مرئی و نامرئی از ساختارهای قدرت در اختیار ما قرار می دهند. اقداماتی همچون برنامه های توسعه، برنامه های پایداری، سیاست های کشاورزی، برنامه های ملی و بین المللی و سیاست های پشت آن ها همگی شکل دهنده منظرها هستند. به همین واسطه، منظرها محل دائمی تعارضات و اختلافات هستند و همواره در معرض تغییرات مکرر و پیش بینی ناپذیر قرار داشته و تحت تأثیر عوامل بیرونی، منظرهای جدیدی ایجاد می کنند. بنابراین به نظر می رسد جنبه سیاسی که در مرکز همه روابط قرار دارد، در اغلب مطالعات منظر مورد بی توجهی قرار می گیرد. بنابراین به نظر می رسد شناخت محل این تعارضات و اختلافات به مثابه ماهیت «سیاسی» منظر، جهت اخذ تصمیمات در مورد تغییر در منظرها ضروری است. در این راستا، سؤال اصلی پژوهش آن است که ماهیت سیاسی منظر چیست؟ در چه ابعادی بروز می یابد و درک این ابعاد چگونه می تواند بر شکل دهی به منظرها (توسط طراح) تأثیرگذار باشد؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش، بررسی و شناخت ماهیت سیاسی و مبتنی بر قدرت منظرها و در نهایت چگونگی تأثیرگذاری آن بر منظرهاست.روش پژوهش: این پژوهش از نظر ماهیت کیفی است و روش جمع آوری داده در آن مبتنی بر روش کتابخانه ای و جست و جو در پایگاه های داده داخلی و خارجی معتبر است که براساس بهره گیری از روش تحلیل محتوای گفتمان های مرتبط، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که ماهیت سیاسی منظر یعنی منظر نه صرفاً محل حضور نیروها، بلکه حاصل برخورد و حتی بعضاً تعارض نیروهاست. دموکراسی، تکثر ارزش ها، هویت های جمعی و فردی، شیوه های بازنمایی منظر، درک مفهوم مردم و در نهایت قدرت به عنوان ابعاد سیاسی منظر شناخته شدند که اگرچه همان تعاریف متداول نیستند ولی از آن ها برآمده اند. اگر طراح منظر می خواهد به ساخت «امرِ نو» که جوهر اصلی منظر است دست بزند، به گونه ای که تقلیدی نباشد، باید با چیدمانی بسازد که رابطه سلطنت و بردگی را به حداقل رسانده و امکان شمرده شدن نیروهای شمرده نشده را فراهم کند.
بررسی سواد رسانه ای گروه های مرجع (معلمان، استادان دانشگاه، مدیران و فعالان فرهنگی- هنری) و عوامل مؤثر بر آن در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۷)
49 - 76
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از افراد بخش مهمی از زندگی روزمریه خود را به رسانه ها اختصاص می دهند. در این وضعیت سنجش وضعیت سواد رسانه ای شهروندان، به ویژه آن هایی که قدرت سیاست گذاری دارند یا رهبران فکری جامعه هستند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی سواد رسانه ای گروه های مرجع استان گلستان و عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و جامعیه آماری آن چهار گروه مرجع عمده در استان گلستان یعنی استادان دانشگاه، مدیران، معلمان و فعالان فرهنگی هنری بوده و از میان آن ها به روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب 1278 نفر جهت پاسخگویی به سؤالات پرسش نامه انتخاب شده اند. سواد رسانه ای در این تحقیق مطابق با مدل کمیسیون اروپا تعریف شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که به طور کلی سواد رسانه ای گروه های مرجع اندکی بیشتر از حد متوسط است و در زمینیه ابعاد آن نیز نمریه بعد مهارت های دسترسی و استفاده از رسانه ها و بعد درک انتقادی رسانه ها در پاسخگویان بیشتر از متوسط و نمریه بعد توانایی های ارتباطی کمتر از متوسط است. اعضای هیئت علمی دانشگاه ها بالاترین میزان سواد رسانه ای را دارند و بعد از آن به ترتیب فعالان فرهنگی، معلمان و مدیران در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. همچنین میزان سواد رسانه ای گروه های مرجع با تحصیلات و سن همبستگی معنادار دارند که این همبستگی با تحصیلات مثبت و با سن منفی است. اما رابطه ای بین جنسیت، وضعیت تأهل و زبان مادری با سواد رسانه ای در جامعیه مورد مطالعه وجود ندارد.
تحلیل عناصر ارتباطی تبلیغات اسلامی از منظر قرآن کریم و احادیث با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
389 - 426
حوزههای تخصصی:
امروزه تبلیغات بخش جدایی ناپذیر و لاینفکی از حیات اجتماعی انسان ها شده است. چراکه برای فروش محصولات، ایده ها و همچنین اشاعه یک تفکر یا نوآوری نیازمند همراهی و اقناع مردم و به تبع آن تبلیغ در مورد محصولات و یا ایده ها و تفکرات مورد نظر هستیم. اما یکی از کمبودهای جوامع اسلامی در دوران معاصر، شیوه های تبلیغات مبتنی بر ارزش ها و معارف دین است. در زمینه تبلیغات از نگاه اسلام کارها و پژوهش هایی هر چند سلبی انجام شده است، اما پژوهش یا اثری مکتوب و جامعی یافت نمی شود که به تجمیع نظرات مطرح شده در زمینه تبلیغات بر اساس اسلام بپردازد؛ لذا پژوهش حاضر به دنبال شیوه ها و راهبردهای جامع تبلیغ اسلامی و همچنین منهیات دین از منظر قرآن و روایات است. در این پژوهش، محققین با استفاده از روش فراترکیب به منابع اصیل اسلامی مراجعه نموده و نهایتاً از میان 430 مقاله اولیه بدست آمده، 19 مقاله مناسب برای این موضوع کشف و استفاده شد که در ادامه با تحلیل مضمون آن ها به کدگذاری و شناسایی مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر پرداخته شد. همچنین با استفاده از ادبیات علم ارتباطات فرآیند انتقال پیام به سه بخش فرستنده، محتوای پیام و گیرنده پیام تقسیم شد.در این پژوهش سعی شده است دستورات و شیوه های تبلیغ مورد تأیید اسلام در آیات و روایات مطابق با این سه بخش دسته بندی و عرضه شود.
عقلانی شدن اندیشه سیاسی در غرب؛ گسست سیاست از الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه روند عقلانی شدن سیاست در غرب، برای درک ماهیت دولت های مدرن و فهم مولفه هایی چون دموکراسی و جامعه مدنی از ضرورتی اساسی برخوردار است. سیر عقلانی شدن اندیشه سیاسی در غرب، به آرامی، از اواخر قرون وسطا آغاز شد و پس از رنسانس با غلبه روش های نوین علمی ادامه یافت. پیدایش روش تجربی در این دوره و نگاه این جهانی به کل هستی، به حوزه فلسفه سیاسی نیز راه پیدا کرد و به افسون زدایی از جامعه سیاسی انجامید. در نتیجه، جامعه سیاسی، از امری الهی به قراردادی اجتماعی تبدیل شد. پرسش اصلی مقاله این است که اندیشه سیاسی غرب در دوران مدرن، چگونه توانست بر مبنای افسون زدایی و نحوه تحول اشکال آگاهی، عقلانی شود؟ فرضیه ما این است که اندیشه سیاسی غربی به سبب گسست از الهیات قرون وسطا و پیوند خوردن به شکل آگاهی فلسفی، توانست راه را برای عقلانی سازی سیاست هموار سازد. روش مورد استفاده ما در این پژوهش، روش تفسیری است. به باور پیروان این روش، واقعیت ها و روابط اجتماعی، دارای استقلال نیستند و برساخته انسان ها به حساب می آیند. بنابراین، برای فهم این واقعیت ها به ناچار، باید به شناسایی تحولات ذهنی در طول حیات بشر پرداخت.
تبیین ضرورت بهسازی ساختار دوره کارشناسی تربیت معلم و ارائه الگوی مطلوب آن بر مبنای اساسنامه دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۲)
133 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بهسازی ساختار دوره کارشناسی تربیت معلم و ارائه الگوی مطلوب آن در دانشگاه فرهنگیان بود. روش: در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و استخراج الگو و روش نظریه زمینه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. جمع آوری داده ها برای کدگذاری در قالب مصاحبه و پرسشهای بازپاسخ به تعداد 17 نفر به صورت گلوله برفی تا زمان اشباع نظری با افراد متخصص بوده است. اعتبارسنجی الگو با مشاوره متخصصان حوزه برنامه ریزی درسی و تربیت معلم بوده است. یافته ها: در ارائه الگوی ساختاری به دست آمده بر اساس صلاحیتهای معلمی، برنامه های درسی دوره کارشناسی در سه سال و هر سال سه ترم، با اولویت تخصیص سال اول به دروس معارف و تربیت اسلامی و سالهای دوم و سوم به آموزش دروس تخصصی و مهارتی تنظیم شود. نتیجه گیری: برنامه ریزی درسی مطابق با این الگو می تواند به ایجاد باورمندی وتقیّد به ایفای وظیفه در قبال پذیرش نقش انبیایی معلم و ترجیح لذتهای معنوی بر دیگر لذتهای زودگذر حسی و خیالی در سال اول بینجامد که بسترساز اهتمام جدّی تر دانشجومعلمان برای پرداختن به دروس تخصصی تر را در سالهای بعد فراهم می سازد.
ابزارهای توانمندسازی فین تک، موارد کاربرد و نقش آینده اینترنت اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست نامه علم و فناوری دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
111 - 136
حوزههای تخصصی:
در روند کنونی جهان، بسیاری از سازمان های مالی در جهت هوشمندسازی امور مالی برای بهره گیری از مزایای دیجیتالی شدن تلاش می کنند. در این زمینه، فناوری مالی (فین تک) از فناوری های تحول آفرین جدید مثل هوش مصنوعی ( AI)، نسل پنجم (5G) و ششم (6G) ارتباطات، بلاکچین، متاورس، اینترنت اشیا (IoT) و غیره در صنعت مالی و با هدف ایجاد ارزش افزوده برای خدمات مشتری استفاده می کند. با ظهور فین تک، بسیاری از خدمات و فرآیندهای بزرگ مالی مثل وام دهی، راستی آزمایی، کشف کلاهبرداری، حفظ کیفیت، امتیازدهی اعتباری و بسیاری موارد دیگر، ساده سازی و تقویت خواهند شد. بااین حال، نیاز به تحقیق و نوآوری در محصولات مالی تحول آفرین و زمینه سازی اکوسیستم فناوری ها وجود دارد. به همین خاطر، برخی از غول های فناوری تمرکز خود را معطوف به فین تک کرده اند تا راهکارهایی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) ارائه دهند. در این مقاله، ابتدا، روندهای آتی و کاربردهای پیشران فین تک را ترسیم می کنیم که در چشم انداز 2030 ظهور خواهند کرد. همچنین، تلاش می کنیم چارچوبی اساسی از ابزارهای توانمندسازی فین تک ازجمله اینترنت اشیا، نسل پنجم، همزادهای دیجیتال و متاورس برای موارد کاربردی خاص ارائه دهیم. علاوه بر این، ضمن پیش بینی چالش های پیش رو، راهکارهایی برای تحقیقات آتی فین تک ارائه می دهیم.
بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ یونسکو در مورد زنان از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
143 - 168
حوزههای تخصصی:
سند2030 سازمان بین المللی یونسکو ازجمله اسناد بین المللی است که در ایران با انتقادهای متعددی مواجه بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ درمورد زنان از منظر فقهی در برخی از احکام مربوط به سن ازدواج، حق طلاق، تعدد زوجات، قصاص، ارث و تصدی برخی از مشاغل انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب علمی مربوطه به شیوه تحلیلی- اسنادی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که یکی از محورهای اساسی هدف پنجم از سند۲۰۳۰ برابری و تشابه جنسیتی زنان و مردان است. براین اساس، رویکرد سند۲۰۳۰ درباره برابری جنسیتی زنان، در موارد متعددی با دیدگاه فقه امامیه در تعارض است. این تعارض ناشی از مبانی حاکم بر نظریات فقهی است؛ چراکه در اسلام، عدالت جنسیتی در حقوق مطرح است نه برابری جنسیتی. به طورکلی مکتب متعالی اسلام در رابطه با حقوق زن و مرد قائل به تساوی است نه تشابه، درحالی که سند 2030 در مورد حقوق زنان قائل به تشابه و برابری جنسیتی و برابری حقوق بین زن و مرد در همه مقوله ها بدون توجه به جنسیت آنهاست. این نگرش نوعی تبعیض بین زن و مرد است و نظر فقه امامیه بر آن برتری دارد و حاکم است.
تجربه زیسته زنان از نقش های خانواده محور در محلات جنوب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد دولت ها در چند سال اخیر ارج نهادن به نقش زنان در خانواده بوده است. اما مطالعات صورت گرفته بیشتر به آسیب شتاسی اشتغال زنان پرداخته است تا این که به نیازسنجی زنان خانه دار بپردازد. این در حالی است که بخش عمده ای از جمعیت زنان خانه دار هستند. از سوی دیگر سیاست گذاری در حوزه زنان بدون شناخت مستقیم مسائل ایشان کارامدی لازم را نخواهد داشت.از این رو پژوهش حاضر با روش پدیدارشناسانه و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، تجربه زیسته 20 زن ساکن در محلات جنوب شهر تهران را مورد بررسی قرار داده تا روایتی زنانه از خانواده سنتی به منظور شناخت مستقیم تجربه ها، نیازها و دغدغه های زنان خانه دار ارائه دهد.مصاحبه ها به روش ون منن تحلیل و سه مضمون اصلی تغییر در هرم قدرت، احساس دوگانه نسبت به زنانگی، سازشگری منفی و 8 خرده مضمون شامل نافرمانی فرزندان، افزایش عاملیت زنان درون خانواده، افزایش عاملیت زنان در روابط بیرون خانواده، عشق به خانواده، احساس نادیده گرفته شدن، آبروداری، ترس از آینده و احساس بی پناهی استخراج شدنتایج این مقاله حاکی از آن است خانواده سنتی نه گونه ای ایده آل برای تحقق نیازهای زنان است و نه الگوای ناکارآمد که می بایست طرد شود. بهبود وضعیت زنان خانه دار منوط به ورود درست سیاستگذاران است، چرا که فرهنگ به صورت عرصه ای مستقل می تواند به کنش های زنان شکل دهد و خود را متناسب با شرایط جدید وفق دهد و تنگناهای قانونی را دور بزند. از طرفی قانون گذاری به نفع زنان بدون بسترسازی فرهنگی و تغییر نگرش های عرفی ناکارآمد خواهد بود.
Revolutionizing Molten Gold Ownership Transfer: Unlocking the Power of Blockchain Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
191 - 218
حوزههای تخصصی:
Molten gold ownership transfer holds both historical and economic significance, serving as a crucial aspect of financial and wealth management practices. Traditional systems for transferring ownership of molten gold are often inefficient, susceptible to fraud, and lack transparency. In contrast, blockchain technology, with its decentralized, immutable, and transparent characteristics, presents a promising solution to these challenges. This paper explores the transformative potential of blockchain technology in revolutionizing the transfer of molten gold ownership. Utilizing blockchain for this purpose provides a secure and transparent method to track and verify ownership of gold assets. The proposed model facilitates the creation of digital tokens that represent physical gold, which can then be exchanged on a blockchain platform. By highlighting the transformative potential of blockchain in molten gold ownership transfer, this paper contributes to the ongoing discourse at the intersection of blockchain technology and asset management, paving the way for a more efficient, secure, transparent, and decentralized gold market.
متن کاوی ترجمه محور: بررسی مقایسه ایِ نظام گذرایی در گفتمان وب گاه پارک های علم وفناوریِ فارسی زبان و انگلیسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
223-258
حوزههای تخصصی:
طبق آموزه های دستور نقش گرای نظام بنیاد، هر متن متناسب با بافت موقعیتی و فرهنگیِ آن شکل می گیرد و برساخته می شود. بر این اساس، مسئله این پژوهش این بود که تفاوت های زبانی گفتمانِ وب گاه پارک های علم وفناوریِ فارسی زبان و انگلیسی زبان که در ترجمه می بایست مد نظر قرار گیرند کدامند. به این منظور، متن بخش «درباره ما» از وب گاه 6 پارک علم وفناوری انگلیسی زبان بریتانیایی و امریکایی و 6 پارک فارسی زبان ایرانی استخراج و ویژگی های گفتمانیِ آن ها در چارچوب نظام گذرایی در دستور نقش گرایِ نظام بنیاد به صورت مقایسه ای و توصیفی-تحلیلی بررسی شدند. یافته ها نشان دادند که هر چند در هر دو دسته متن از فرایندهای مادی بیش از سایر فرایندها استفاده شده، اما به سبب تفاوت بافت های فرهنگی، در متن های فارسی بندهای مجهول بیش تر به کار رفته اند، پارک در این متن ها کم تر نقش کنش گر دارد، و کاربرد حاشیه ها در این متون متفاوت است. سرانجام، پیش نهاد شد که در ترجمه متن وب گاه های ایرانی به انگلیسی متنی تولید شود که به هنجارهای بین المللیِ این ژانر نزدیک تر باشد.
فهم پدیده ارتباط گریزی منابع انسانی؛ شناسایی عوامل پیشایندی و پسایندی با روش دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
33 - 48
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت و فهم پدیده ارتباط گریزی منابع انسانی و تحلیل عوامل پیشایندی و پسایندی آن انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش خبرگان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری اعضای نمونه آن انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روش های روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان گذار و روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون تأیید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا مبتنی بر کدگذاری و نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمّی از روش دیمتل فازی استفاده شد. یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل پیشایندی و پسایندی ارتباط گریزی منابع انسانی و اولویت یابی آن ها بود. بر این اساس نتیجه گیری پژوهش به تفکیک دو بخش پیشایندها و پسایندهای ارتباط گریزی منابع انسانی حاکی از آن است که مهم ترین عوامل پیشایندی و اثرگذار بر پدیده ارتباط گریزی منابع انسانی فقدان مهارت های اجتماعی و جمع پذیری، سوگیری های شناختی، خودارزیابی منفی و خود کم بینی، اختلال عدم اعتمادبه نفس و شخصیت خجالتی و هوش هیجانی هستند. همچنین بخش دوم نتایج نشان دهنده آن است که مهم ترین عوامل پسایندی و پیامدهای ارتباط گریزی منابع انسانی عدم ارتقای جایگاه اجتماعی، فرسودگی شغلی و هیجانی، کاهش توانش یادگیری فرد، و مشکلات در تبادل اطلاعات و تضعیف مهارت های اجتماعی فردی هستند.
ویژگی های روان سنجی فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
197 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور تدوین فرم فارسی مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی، ویژگی های روانسنجی این ابزار شامل ساختار عاملی، روایی و اعتبار را در دانشجویان بررسی نمود.
روش: نمونه ای متشکل از 453 دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان (287 دختر، 166 پسر)، به صورت تصادفی به دو گروه جداگانه (n1=227،n2=226 ) تقسیم شد و ساختار عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و سپس تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید. برای برآورد روایی واگرای این ابزار، از پرسشنامه شایستگی های مسیر شغلی استفاده شد. همچنین، اعتبار این مقیاس بر اساس همسانی درونی و ثبات سنجیده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از استخراج سه عامل موانع مسیر شغلی، تحصیلی و محیطی بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار تک عاملی مرتبه دوم نسبت به سه عاملی مرتبط مرتبه اول در نمونه دانشجویان ایرانی از برازش بهتری برخوردار است. بر اساس تحلیل تغییرناپذیری، بین دانشجویان دختر و پسر از نظر بارهای عاملی، کوواریانس ها و خطاهای باقیمانده تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج همبستگی این مقیاس با شایستگی های مسیر شغلی از روایی واگرا حمایت کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 93/0 و برای زیرمقیاس های موانع مسیر شغلی 90/0، تحصیلی 90/0و محیطی 88/0 برآورد شد.
نتیجه گیری: مقیاس ادراک موانع تحصیلی و مسیر شغلی ابزاری مناسب و کارآمد برای اهداف تحقیقاتی در زمینه راهنمایی و مشاوره مسیر شغلی است و ویژگی های روان سنجی قابل قبولی دارد.
تحلیل پدیدارشناسانه برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 212
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رویکرد راهبردی و عملکردی در برنامه درسی نظام تربیت معلم نقش مهمی در توانمندسازی و تربیت سرمایه انسانی مورد نیاز نظام آموزشی ایفا می کند. هدف پژوهش، شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید دوره کارآموزی مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان تهران بود.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی از اعضای هیأت علمی و کارآموزان دانشگاه فرهنگیان به روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. در بخش کمی از اعضای هیئت علمی و کارآموزان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 تعداد 288 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته برای آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون، مدل SWOT و ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) انجام شد.
یافته ها: دستاور پژوهش شناسایی 16 مؤلفه نقاط قوت و ضعف و 18 مؤلفه فرصت ها و تهدیدهای برنامه کارآموزی مهارت آموزان طرح استخدامی ماده 28 وزارت آموزش و پرورش بود. همچنین، بر اساس ماتریس برنامه ریزی کمی 8 راهبرد برای رویارویی با ضعف ها و تهدیدها و تقویت توانایی ها و فرصت های برنامه کارورزی مهارت آموزان تدوین گردید.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تأکید می کند، راهبرد توسعه و تجهیز امکانات سخت افزاری و نرم افزاری پردیس ها و مراکز مجری، بیشترین و راهبرد تقویت اطلاع رسانی قابلیت های برنامه جدید، کمترین جذابیت را دارد. دستاورد این مطالعه دریچه های جدیدی را بر روی ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه آموزش مهارت آموزان و برنامه ریزی های راهبردی تحقیق و توسعه در این عرصه می گشاید.