مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۲٬۵۴۱ تا ۱۰۲٬۵۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
51 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور بر صمیمیت زناشویی و سازگاری زوجین انجام گرفت. روش : روش پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجینی تشکیل دادند که به منظور حل مشکلات زناشویی خود به مرکز مشاوره خانواده سالم قم در سال 1396 مراجعه نموده بودند. از بین زوجینی که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند 16 زوج به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور طی دو و نیم ماه قرار گرفتند، پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های تعارض زناشویی (MCQ)؛ صمیمیت زناشویی (MIQ) و سازگاری زناشویی (MAQ) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور بر صمیمیت زناشویی و سازگاری زوجین تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور با بهره گیری از فنونی همانند کنترل هیجانی در روابط صمیمانه، اعتباربخشی به تجارب گوناگون هر دو همسر، شناسایی پتانسیل های درمانی و ترغیب خودمختاری، تمرکز بر یافتن راه حل و شناسایی نیازهای انکار شده می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود صمیمیت زناشویی و سازگاری زوجین مورد استفاده قرار گیرد.
بازنمایی تعارض ظاهری آیاتی از قرآن کریم با گزارش های تاریخی
حوزههای تخصصی:
منابع تاریخی حکایت از آن دارد که بیعت رضوان به دنبال جریان صلح حدیبیه و در حاشیه آن مطرح شده و از وقایع مهم تاریخ اسلام است و دو آیه قرآن در مورد این رخداد نازل شده است. تحلیل مورخان اهل سنت و شیعه و چگونگی برخورد آنها با این گزارش ها با توجه به آیات مربوط به این جریان، متفاوت است. مورخان اهل سنت، به دنبال اثبات عدالت همه صحابه با استناد به آیه 18 سوره فتح هستند. اهمیت این پیمان و استفاده هایی که از این جریان در کتب تاریخی و تفسیری شده و اختلاف نظر هایی که در این زمینه وجود دارد، ضرورت انجام پژوهش حاضر را روشن می سازد. نوشتار حاضر با استفاده از منابع تاریخی و تفسیری و با نگاهی تطبیقی تلاش دارد به این سؤال پاسخ گوید که چگونه می توان تعارض ظاهری بین آیه مذکور و برخی از گزارش های تاریخی را حل کرد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از آن است که حضور صحابه در بیعت رضوان دلیلی بر عدالت صحابه نیست.
دیدگاه گفتمانی و کارکرد آن در شناخت تاریخ و فضای نزول سوره؛ مطالعه موردی: سوره عادیات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
سوره عادیات ازجمله سوره های قرآنی است که در باب مکی یا مدنی بودن آن و فضای نزول سوره، روایات و اقوال سخت مختلفی گزارش شده است. افزون بر این، سوگندهای آغاز سوره و نسبت معنایی میان آیات آن، برای مفسران مسائلی را به همراه آورده است. پژوهش حاضر برای تبیین این مسائل، از دیدگاه گفتمانی بهره برده است. فهم گفتمان حاکم بر سوره، امکان شناخت نگاه و موقعیت نزول آن را فراهم آورده و نشان می دهد که قرآن در مواجهه با مخاطبان نخستین خود چگونه رفتار کرده است. نتایج و یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد سوره عادیات یک سوره مکی است که موضوع مرکزی آن، بیان نزدیک شدن، ناگهانی بودن و احاطه و فراگیری رستاخیز است. این معنا از طریق دخیل ساختن حواس مختلف سوژه روایت و احساس و عواطف برآمده از تجربه زیسته او شکل می گیرد. همچنین سوگندهای آغاز سوره به خود اسبان، به مثابه پدیده ای آشنا در زندگی روزمره و دور از مدنیت عرب عصر نزول مربوط است که در فرهنگ و زبان ایشان، دارای ابعاد و وجوه احساسی و عاطفی خطیری است.
شناسایی رویکردهای راهنمایی رساله های دوره دکتری و بررسی وضع موجود و مطلوب از دیدگاه دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
۱۶۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پایان نامه و رساله از مهم ترین اجزاء نظام آموزش عالی است و انجام دقیق آن، به افزایش و توسعه تولیدات علمی در هر کشوری منجر می شود. رساله دکتری از جوانب گوناگونی قابل بررسی است که یکی از آنها، توجه به رویکرد راهنمایی و انجام آن است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رویکردهای راهنمایی رساله در مقطع دکتری و بررسی آن بین دانشجویان در وضع موجود و مطلوب در دانشگاه اصفهان، به عنوان یکی از دانشگاه های مادر در ایران است. روش پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 نفر از مدیران، معاونان و اعضای هیأت علمی، داده های پژوهش گردآوری شده است. در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته، بین 97 نفر از دانشجویان دکتری که درحال نوشتن پایان نامه هستند، در سه گروه آموزشی علوم انسانی، فنی _ مهندسی و علوم پایه اجرا شده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بوده و در بخش کمی از روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. ارزیابی اعتبار ابزار پژوهش با نظر متخصصان و تحلیل روایی CVR انجام شده است. یافته ها نشان داد که در راهنمایی پایان نامه، درمجموع دو رویکرد فردی و گروهی وجود دارد که هرکدام با سه روش اجرا می شوند. رویکردهای فردی: 1- دانشجو با یک استاد راهنما و مشاور؛ 2- دانشجو با بیش از یک استاد راهنما و مشاور؛ 3- تشکیل کمیته پایان نامه. رویکردهای گروهی نیز عبارتند از: 1- گروه های پژوهشی شامل: گروه پژوهشی دو یا چند استاد و خوشه پژوهشی؛ 2- آزمایشگاه تحقیقاتی؛ 3- هرم پژوهشی استادمحور و هرم پژوهشی مجموعه گروه آموزشی. تحلیل نتایج در بخش کمی نشان داد که رویکرد فردی بیش تر مورد استفاده بوده و مورد اقبال دانشجویان نیز هست. بیش ترین اختلاف وضع موجود و مطلوب درخصوص عضویت در گروه های پژوهشی هرمی است که بیانگر تمایلات دانشجویان نسبت به رویکرد گروهی است. نتایج تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی نیز بیانگر تفاوت قابل ملاحظه ای بین گروه های علوم انسانی و فنی- مهندسی با علوم پایه در مورد رویکردهای فردی در وضع موجود و مطلوب است. ازجمله پیشنهادهای پژوهش فراهم کردن زیرساخت های لازم توسط مسئولین دانشگاهی جهت بکارگیری رویکردهای گروهی در دانشگاه ها می باشد.
رابطه نگرش عقلانی و بهزیستی اجتماعی اعضای هیأت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۰۰-۸۵
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه نگرش عقلانی با بهزیستی اجتماعی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایش انجام شده، داده ها با تکنیک پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی از 213 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد جمع آوری شده است. نگرش عقلانی در سه بعد کثرت گرایی، ابزاری بودن و نیت مندی و بهزیستی اجتماعی در پنج بعد مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی و همبستگی اجتماعی سنجیده شده است. اعتبار این پژوهش از نوع محتوایی است و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که دارای مقادیر مطلوب بوده است. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به میانگین بدست آمده از دو متغیر مورد مطالعه، عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد در حد پایین قرار دارد، این در صورتی است که میزان بهزیستی اجتماعی در حد بالا قرار گرفته است. بر اساس داده های حاصل از ماتریس همبستگی پیرسون، بین ابعاد بهزیستی اجتماعی (به غیر از بعد انسجام اجتماعی و بعد همبستگی اجتماعی) با ابعاد نگرش عقلانی با تأکید ویژه بر بعد پذیرش اجتماعی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد؛ بدین معنا که هرچقدر میزان ابعاد مورد نظر بهزیستی اجتماعی افزایش پیدا کند به تبع آن عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد کاهش پیدا می کند. همچنین، بررسی بدست آمده از آزمون تی مستقل در زمینه رابطه متغیر زمینه ای جنسیت با نگرش عقلانی نشان داد که اختلاف نگرش عقلانی در بین اعضای هیأت علمی در مردان کمتر از زنان است، در نتیجه بین اختلاف نگرش عقلانی اعضای هیأت علمی برحسب جنسیت آنها رابطه وجود دارد. درنهایت، متغیر بهزیستی اجتماعی 18/19 درصد از تغییرات متغیر نگرش عقلانی را تبیین می کند
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و وسوسۀ مصرف سیگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش وسوسه مصرف سیگار بود. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سیگاری مراجعه کننده به خانه های سلامت در منطقه 22 شهر تهران در بهار 1396 بود.30 نفر از این افراد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و افراد با گمارش تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای سنجش اضطراب از پرسشنامه اسپیلبرگر و وسوسه مصرف سیگار از پرسشنامه فاگرشتروم بهره برده شد. پس از انتخاب گروه آزمایش و گواه، مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یک جلسه در هفته اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین نمره های پس آزمون گروه های آزمون و کنترل در اضطراب و وسوسه مصرف سیگار تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<)؛ به طوریکه شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش اضطراب و وسوسه مصرف سیگار در گروه آزمایش گردید. در کل می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث بهبود مولفه های روانشناختی موثر در ترک مصرف سیگار گردد.
بررسی نگرش اعضای هیأت علمی در خصوص کارکردهای دانشگاه (مطالعه موردی: دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش کاربردی حاضر، بررسی نگرش اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در زمینه کارکردهای دانشگاه است. طرح کلی این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی ناهمزمان (کیفی- کمی- کیفی) است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی؛ در بخش کمی، از آمارهای توصیفی میانگین و در بخش کیفی آخر، از روش گروه های کانونی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز (600 نفر)، که مرحله مصاحبه اکتشافی اولیه، با انتخاب هدفمند 54 عضو؛ بخش کمی با انتخاب تصادفی 225 عضو؛ و بخش کیفی آخر (گروه کانونی) با انتخاب هدفمند مطلوب 8 نفر از خبرگان دانشگاه انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات به ترتیب در سه مرحله کیفی- کمی- کیفی، به شیوه مصاحبه نیمه ساختمند، پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه ها و مرحله آخر مصاحبه گروه کانونی است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، تأیید شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای [1]کرونباخ برای کل پرسشنامه (78/0=a) بدست آمده که نشانه پایایی مطلوب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کد گذاری اشتروس و کوربین (1990)، و در بخش کمی نیز از آماره های توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش، استفاده شده است. نتایج بدست آمده بر اساس مصاحبه ها در بخش کیفی پژوهش، حاکی از آن بود که مقوله کارکردهای دانشگاه، دارای 5 حوزه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، کارآفرینی، تجاری سازی و کارکرد اجتماعی است. نتایج بدست آمده از بخش کمی حاکی از آن بود که در دانشگاه شهید چمران اهواز، کارکرد آموزشی مهم ترین کارکرد تلقی می شود و کمترین میانگین، نشان دهنده این مهم است که به کارکرد کارآفرینی در دانشگاه کمتر توجه شده است. مشارکت کنندگان بخش کانونی هم یافته های دو مرحله قبل را تأیید کردند. بنابراین توصیه می شود دانشگاه زمینه را برای پرداختن به کارکردهای جدید از جمله کارآفرینی و تجاری سازی فراهم کند.
اعاده دادرسی خواستن از رأی داوری (یادداشتی بر رای شماره ۹۹۰۹۹۷۰۲۲۱۵۰۰۱۳۶ مورخ ۲۰/ ۱/ ۱۳۹۹ شعبه ۱۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران)
منبع:
فصلنامه رأی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۶
15 - 32
حوزههای تخصصی:
رای مورد کنکاش، دادنامه دادگاه تجدیدنظر استان تهران است که با گسیختن دادنامه دادگاه نخستین، با استدلال هایی، امکان اعاده دادرسی از رای داور را پذیرفته است. رایی که شاید از این جهت در رویه قضایی ما کمیاب باشد. استدلالهای دادگاه صادرکننده رای، از جمله امکان اعاده دادرسی از رای داوری به دلیل امکان آن در خصوص آرای دادگاهها و عدم سلب آن در خصوص داوری و همینطور تلاش در غیرعادلانه خواندن تفسیر مبتنی بر عدم امکان اعاده دادرسی در داوری، با اصول و قوانین همخوان نیست. چرا که قوانین آیین دادرسی مدنی شیوه رسیدگی دادگاه ها و مراجع مختلف را تعیین نموده و به سبب آمره بودن یا تضمین کننده بودن، قابلیت تفسیر گسترده و توسعه یافتن از راه قیاس را ندارند. چرا که مقنن جهات اعتراض به آرای دادگاهها را در دو شکل طرق عادی شامل پژوهش و واخواهی و طرق فوق العاده شامل اعتراض ثالث و اعاده دادرسی و فرجام خواهی را احصا نموده است و درباره داوری نیز یگانه راه شکایت از رای داور را درخواست ابطال یا بطلان آن از طریق اثبات وجود جهات مندرج در ماده 489 قانون آیین دادرسی مدنی دانسته است و تنها در ماده 418 قانون پیشگفته است که به امکان اعتراض ثالث به رای داور اشاره نموده است. به دیگر سخن، اگر قائل بر امکان پژوهش، واخواهی، فرجام و اعاده دادرسی نسبت به رای داور بود مانند اعتراض ثالث به آن اشاره می کرد. دیگر استدلال دادگاه که بیان داشته عدم پذیرش و تسری اعاده دادرسی از آرای دادگاه به داوری در مواردی موجب تضییع حق دادباخته داوری می گردد پذیرفته نیست چرا که دادرس در مقام رسیدگی باید مقید به قانون باشد و رای خود را با استناد به قوانین و بر بنیاد آنها استوار کند . بنابراین نگارندگان رای صادره را در عین تمجدی حس عدالت جویی دادرسان محترم، شایسته نقد می دانند.
گذری بر هویت ملی در عصر پهلوی دوم (1320-1357)؛ سیاست ها و ابزارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت شاکله ی جامعه است و پیوندی وثیق با فرهنگ، تاریخ و آداب ورسوم هر ملتی دارد. مانایی جامعه و حکومت در گرو حراست و پاسداشت مؤلفه های هویت جمعی است از سوی دیگر، اگر نظام سیاسی نتواند مؤلفه ها و شاخص های هویتی خویش را حفظ نماید، با بحران های مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مواجه می شود و به تعبیری، استحکام نظام مورد آسیب قرار می گیرد. ازاین رو، حکومت ها، مترصد اتخاذ سیاست های هویتی از طریق ابزارهای مختلف برای نهادینه سازی هویت خویش هستند. نظام های غیردموکراتیک و استبدادی، تلاش دارند هویت مطلوب خویش را در جامعه نهادینه نمایند. سیاست هویتی آن ها عموماً در تقابل با هویت ملی است و لذا می کوشند با تدابیر و سیاست های دستوری، هویت سازی متناسب با ایدئولوژی خویش را پیگیری نمایند. حکومت پهلوی در ایران معاصر مترصد اتخاذ چنین رویکردی بود که منجر به بروز شکاف هویتی در جامعه بین اجتماع و نظام سیاسی شد. مقاومت عمومی در برابر سیاست هویتی پهلوی دوم منجر به شکل گیری جریان اجتماعی مخالف سیاست دستوری پهلوی دوم گردید. جریان های اسلامی نیز شکل دهنده ی مخالفت عمومی با سیاست هویتی پهلوی- مبتنی بر ملزومات باستان گرایانه و ضدّ دینی- برای پاسداشت هویت دینی و ملی ایرانیان به صورت توأمان بودند. مقاله ی حاضر با بهره گیری از رویکرد تحلیلی- توصیفی مترصد پاسخگویی به این سؤال است که پهلوی دوم برای هویت سازی باستان گرایانه از چه سیاست ها و ابزارهایی بهره گرفت؟ یافته ها نشان می دهد در حکومت محمدرضا شاه از مجموعه نهادهای فرهنگی برای هویت سازی جعلی و همسو با سیاست فرهنگی پهلوی بهره گرفته شد و برخی از این سیاست ها در عرصه ی هویتی شامل؛ شاه پرستی، باستان گرایی، اسلام زدایی و ترویج غرب گرایی می شود.
موج سوم انقلاب تکنولوژیک، نئومرکانتیلیسم اقتصادی و عدالت انتزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
موج های انقلاب صنعتی همواره تاثیر خود را شکل بندی های اقتصاد و سیاست جهانی به جا می گذارند. روند تحول در ابزار تولید و کالاهای اقتصادی در عصر موج سوم انقلاب صنعتی منجر به ظهور جامعه شبکه ای، واقعیت های مجازی و اقتصاد اطلاعاتی شده است. اقتصاد اطلاعاتی منجر به تشدید شکاف اقتصادی کشورهای جهان سوم، واحدهای در حال توسعه و بازیگران توسعه یافته عصر فراصنعتی شده است. موج سوم انقلاب تکنولوژیک زمینه شکل گیری تضادهای سیاسی و اقتصادی جدید و ظهور نشانه هایی از عدالت انتزاعی در سیاست جهانی را فراهم آورده است. نئومرکانتیلیسم اقتصادی شکل جدیدی از معادله سیاست، اقتصاد و فرهنگ قدرت محسوب می شود. چنین اندیشه ای با رهیافت های عدالت انتزاعی مغایرت دارد. نتیجه نئومرکانتیلیسم اقتصادی را می توان در افزایش قدرت دولت جستجو کرد. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «موج سوم انقلاب تکنولوژیک چه تاثیری در معادله عدالت و امنیت سیاست جهانی به وجود آورده است؟» فرضیه مقاله بیانگر این اندیشه است که «موج سوم انقلاب تکنولوژیک منجر به گسترش نابرابری اقتصادی، ظهور شکل بندی های امنیتی نئومرکانتیلیستی و اندیشه های عدالت انتزاعی گردیده است.» در تبیین مقاله از «رهیافت جامعه شبکه ای و اقتصاد اطلاعاتی» امانوئل کاستلز استفاده شده است. در تبیین مقاله از روش شناسی «تحلیل داده ها» و «تحلیل محتوا» استفاده می شود.
تأثیر ادراک و سوءادراک بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی رابطه ایران و آمریکا (1399- 1376).(مقاله علمی وزارت علوم)
روابط ایران و آمریکا که تا قبل از انقلاب 57 ، متحد استراتژیک یکدیگر در منطقه تلقّی می شدند ، در طول چهار دهه گذشته همواره با چالشهای گوناگونی روبرو بوده ، بنحویکه امروزه به دشمنان سرسخت هم بدل شده اند. تضادهای ایدئولوژیک ، مسئله فلسطین ، رقابتها و سیاستهای کاملاٌ متفاوت منطقه ای و کشانده شدن این اختلافات به جنگهای نیابتی ، دو کشور را به شکل خطرناکی رو در روی یکدیگر قرار داده است. امّا با وجود اختلافات عمیق که به برخی از آنها اشاره شد ، در مقاطع خاصی ، شاهد کاهش تنش و یا همکاری محدود میان دو کشور در برخی موضوعات منطقه ای بوده ایم. نویسنده معتقد است علّتِ بخشی از نوسانات موجود در کاهش و یا افزایش میزان تنش در روابط دو کشور را باید در فرایند ادراک و سوءادراک رهبران و تصمیم گیران جستجو کرد. فرایندی که جایگاه مطالعاتی آن در حوزه روانشناسی سیاسی قرار میگیرد. این مقاله براساس نظریه شناختی رابرت جرویس با مفروض گرفتن مواضع رادیکال و تهاجمی دولت احمدی نژاد و مقایسه آن با سیاست مسالمت جویانه دولت آقایان خاتمی و روحانی در سیاست خارجی ، در پی پاسخ به این سوال است که شخصیت و الگوی رفتاری متفاوت رؤسای دولت های فوق تا چه اندازه ای منجر به ایجاد ادراک و سوءادراک در روابط میان دو کشور گردیده و آثار و تبعات ناشی از آن چه بوده است.
واکاوی چرخش جدید سیاست خارجی ترکیه در قبال خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
با جلوس حزب عدالت و توسعه ترکیه به صندلی قدرت در سال 2002، لاجرم سیاست خارجی این کشور هم گام در مسیر نویی گذاشت که بر دو دکترین «تنش صفر با همسایگان» و «عمق استراتژیک» استوار بود. اما از سال 2012 و همگام با قیام های مردمی در منطقه و جهان اسلام، ترکیه بتدریج از سیاست خارجی پیشین در خاورمیانه عدول کرده و با افزایش درک تهدیدات، رقابت با سایر قدرت های منطقه ای، افزایش استفاده از نیروی نظامی، رفتارهای پرخطر و و اولویت دادن به سیاست یک جانبه گرایی همراه بوده است. این رویکرد جدید منجر به تمرکز شدید بر امنیت ملی، تلاش برای استقلال استراتژیک بیشتر و نظامی شدن سیاست خارجی شده است. در باب این تحول، برخی پژوهش ها بر رویکرد توسعه طلبی نوعثمانی گری تاکید کرده، بعضی دیگر بیداری اسلامی و تحولات متعاقب آن را عامل چرخش سیاست خارجی ترکیه می دانند. تحقیقات دیگر بر کودتای سال 2016 و رقابت نخبگان سیاسی به عنوان ریشه های این تغییر می نگرند. اما این پژوهش ، با کاربست روش توصیفی-تحلیلی و اتخاذ نظریه پیوستگی جیمز روزنا، اقتدارگرایی اردوغان، دیوان سالاری حکومتی، محیط پرتنش جامعه، باز تعریف نقش ترکیه در منطقه و تحول قدرت در نظام بین الملل را پنج مولفه اصلی و تاثیرگذار بر تغییر سیاست خارجی این کشور نسبت به منطقه خاورمیانه می داند. از میان مولفه های فوق، تغییر موازنه قدرت در سطح بین الملل و منطقه و افزایش جایگاه شخص اردوغان در ساختار قدرت، بیشترین تاثیر را بر سیاست خاورمیانه ای ترکیه داشته است.
بین منطقه گرایی؛ کنش گران و سطح همکاری های امنیتی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
85 - 114
بین منطقه گرایی به عنوان یکی از حوزه های مطالعاتی جدید در رشته روابط بین الملل محسوب می شود. اگرچه این حوزه مطالعاتی جدید محسوب می شود، اما با مطالعه تاریخ تکوین این حوزه می توان دریافت که بین منطقه گرایی در عرصه بین المللی یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر روندهای همگرایی و منطقه گرایی در حوزه های متنوع بوده است. پرسش مطرح شده در این پژوهش این است که وضعیت بین منطقه-گرایی چه تاثیراتی بر همکاری ها و رقابت ها در حوزه امنیت بین الملل گذاشته است؟ در این پژوهش تلاش می شود که تاثیرگذاری این حوزه مطالعاتی بر دو شاخص همکاری و رقابت های امنیتی در عرصه بین المللی مورد بررسی قرار بگیرد. روش پژوهش در گام اول فرضیه ای بر پایه استنتاج قیاسی ارائه می شود و در گام دوم با استفاده از داده های تجربی تلاش می شود تا با استفاده از این داده ها، فرضیه راستی آزمایی شود. مطابق فرضیه پژوهش بین منطقه گرایی با تاثیرگذاری بر روندهای منطقه ای منجر به شکل گیری شبکه ای از مناطق شده است که این شبکه ها در حوزه های امنیتی به یکدیگر متصل شده اند. طبق یافته های پژوهش به نظر می رسد که روابط امنیتی بین منطقه ای میان کنش گران به صورت پیوندهای نامتقارن شکل می گیرند و برخی از کنش گران بین المللی مانند اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا و چین به دلیل وجود نوعی منطق اهدا کننده- گیرنده در روابط بین منطقه ای و همچنین توانایی های مالی و نهادی پیشرفته تر، از موقعیت شبکه ای غالب تری نسبت به اتحادیه آفریقا و سایر کنش گران درحال توسعه در سیستم بین الملل برخوردار هستند.
نقش اتحادیه آفریقا در توسعه سیاسی در منطقه شاخ آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
249 - 291
اتحادیه آفریقابرمبنای تجارب سازمان وحدت آفریقا تشکیل شد، تا با تغییر الگوی روابط کشورها در آفریقا از دشمنی/رقابت به دوستی / همکاری ، صلح وامنیت را در این منطقه تامین کند . اکنون دو دهه از تأسیس اتحادیه آفریقا می گذرد، این سازمان کارنامه ای از کامیابی و ناکامی از فعالیت های خوددارد. سیر روند فعالیت ها و همچنین افزایش روابط میان این اتحادیه با سازمان ملل متحد و سازمان های منطقه ای نشان دهنده اراده ان برای استفاده از ابزارهای در دست جهت تامین وتثبیت صلح درقاره واز طریق ان، فراهمی روزافزون توسعه سیاسی درکشورها و مناطق فرعی ان است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی این سؤال است که نقش اتحادیه آفریقا در صلح و ثبات در منطقه شاخ آفریقا با تأکید بر توسعه سیاسی چیست؟ اتحادیه به تدریج برای نیل به مقصوداز ابزارهای خود استفاده می کند، نمونه قابل ذکرآن ، تعلیق عضویت سودان تا انتقال قدرت به غیرنظامیان در بحران ان نشان دهنده اراده اتحادیه برای تغییر الگو و حرکت به نیل توسعه سیاسی است. بنظرمی رسداتحادیه آفریقا تثبیت صلح و توسعه سیاسی را با توجه به تغییر الگوی روابط حاکم میان بازیگران در این مجموعه امنیتی پیگیری و در این زمینه با وجود چالشها به موفقیت هایی رسیده است.
جایگاه سازمان ملل متحد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
7 - 38
در نظام جهانی کنونی، یکی از مؤثرترین بازیگران تعیین کننده در روند مدیریت جهانی، سازمانهای بین المللی محسوب می شوند. این مسئله متأثر از اهمیت این سازمانها در قاعده مند کردن مناسبات بین الملل، ارتقاء تعاملات جوامع بشری، قانونگذاری بین المللی، حل وفصل مسالمت آمیز اختلافات و نظارت این سازمانها بر عملکرد دولتها است.تنها سازمان بین المللی متشکل از تمام کشورها، سازمان ملل متحد میباشد که هدف آن ایجاد صلح و آرامش در روابط بین الملل و میان کشورها میباشد. جمهوری اسلامی ایران از اولین کشورهایی بوده است که از ابتدای تأسیس سازمان ملل به عضویت آن در آمده است؛ رویکرد نقادانه به ساختار و اقدامات این سازمان از سوی ایران و برخی دیگر کشورها، در دهه های اخیر موضوعی بوده است که در سیاست خارجی این کشورها، دنبال شده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین جایگاه سازمان ملل متحد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میباشد؛بنابراین این سوال اصلی مطرح می شود که در سیاست خارجی ج.ا.ایران، جایگاه سازمان ملل متحد چگونه است؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، از روش پژوهش توصیفی -تحلیلی و با استفاده از ابزار گردآوری کتابخانه ای و سایتهای اینترنتی استفاده شده است. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهند که از ابتدای شکل گیری ج.ا. ایران، رویکرد انقلابی و رادیکالی به اقدامات و ساختار سازمان ملل در سیاست خارجی کشور وجود داشته است و این رویکرد بر دیگر رویکردها و استراتژیهای دنبال شده غالب بوده وهمواره روابط ایران و سازمان ملل متحد، به دور از یک تعامل پایدار بوده است.
کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان(مورد مطالعه: شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارآفرینی به عنوان یک مسئله مورد توجه رویکردها و دیدگاه های مختلف است. این مهم به عنوان ابزاری جهت نیل به رفاه و در غایت توسعه، از سرمایه گذاری و تدارک زیرساخت ها به سمت ایجاد انگیزه ( فراهم سازی شرایط روانی) کار عزیمت نموده است؛ آنچه که از آن به توانمندسازی یاد می شود. توانمندسازی دارای ابعاد و رویکردهای مختلف و یکی از آن ها توانمندسازی روانی است. آنچه در اینجا مورد اهتمام است نقش اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان است. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر تعیین کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان شهرستان سروآباد می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش کمی حاضر که به شیوه پیمایشی انجام شده، به دنبال بررسی تاثیرگذاری اخبار به مثابه ابزاری برای ارتقای تمایل به کارآفرینی است در پژوهش حاضر با رجوع به ادبیات نظری مرتبط جهت استخراج متغیرها و شاخص های تأثیرگذار و از پرسشنامه ای روا و پایا و مصاحبه به عنوان ابزار تحقیق استفاده گردید. در نهایت داده های به دست آمده از پرسشنامه با نرم افزار SPSS و آزمون های فریدمن و تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون تحلیل گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این مطالعه هه وارنشینان روستاهای بخش هورامان تخت، شهرستان سروآباد در استان کردستان است که زندگی نیمه کوچ نشینی دارند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از اخبار به عنوان جزیی از برنامه روزانه در منطقه مورد نظر در وضعیت مناسبی هست نتایج: بر اساس نتایج آزمون پیرسون بین کارآفرینی و اخبار رابطه معنادار و همبستگی مثبت (مستقیم) وجود دارد و می توان گفت که با افزایش ساعات استفاده هه وارنشینان از اخبار، انگیزه کار در منطقه مورد نظر افزایش می یابد.
مقایسه تاثیر آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی و روش چندرسانه ای بر یادگیری درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش معکوس به روش چندرسانه ای و آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ی ششم در سال تحصیلی 96-95 صورت گرفت. روش پژوهش حاضر شبه تجربی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل بود. برای نمونه گیری ابتدا سه مدرسه به صورت هدفمند انتخاب شدند سپس از این سه مدرسه به تصادف یک مدرسه برای آموزش معکوس به روش چندرسانه ای و یک مدرسه برای آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی و مدرسه دیگر برای روش سنتی به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از پیش آزمون و پس آزمون یادگیری محقق ساخته استفاده شد. به منظور بررسی تغییرات حاصله ابتدا یک پیش آزمون از هر سه گروه گرفته شد. و پس از آن یک گروه به صورت آموزش معکوس به روش چندرسانه ای و یک گروه به صورت آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی و گروه گواه ه به صورت سنتی آموزش دیدند. پس از اتمام آموزش از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد.به منظور تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد که این تحلیل ها به کمک نرم افزار spssانجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش معکوس چه به روش تصاویر ویدیویی و چه به روش چند رسانه ای بر یادگیری درس ریاضی تاثیر معنی دار دارد و نیز بین دو روش آموزش معکوس، آموزش معکوس به روش چند رسانه ای نسبت به آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی بر یادگیری تاثیر معنی دار دارد.
توصیف و تحلیل ویژگی های مدیران موفّق مدارس ابتدایی شهر مشهد: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
113 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، توصیف و تحلیل ویژگی های فردی و حرفه ای مدیر، استراتژی های مدیریتی و چالش های پیش روی مدیران مدارس ابتدایی بر اساس تجارب بین المللی مدیران موفّق می باشد. از روش پژوهش مطالعه موردی با رویکرد کیفی استفاده شد. بنابراین، چهار نفر از مدیران موفّق مدارس ابتدایی شهر مشهد به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تفسیری (کدگذاری باز و محوری) انجام شد. براساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، مهم ترین ویژگی های فردی و حرفه ای مدیران مورد مطالعه عبارتند از: ایفای نقش رهبری، روابط انسانی سازنده با کارکنان، تسلط مدیر بر امور مدرسه، خود توسعه ای مدیر و کسب موفّقیّت های اداری. همچنین، مدیران مورد مطالعه اغلب از استراتژی های برنامه ریزی و هدف گذاری، تقسیم کار، همکاری و مشارکت معلمان در امور مدرسه، ایجاد جوّ صمیمی و آرام در مدرسه، بهره گیری از ظرفیت های اولیا و همکاران در مدرسه، تشویق و تقدیر معلمان، نظارت و ارزیابی کار معلمان، دغدغه بهبود یادگیری دانش آموزان، بهبود آموزش از طریق یادگیری و توسعه حرفه ای معلمان، مهارت های زندگی دانش آموزان و مدیریت تعارض جهت مدیریت مدرسه بهره می گرفتند و با چالش های مهمی مانند دغدغه تأمین منابع مالی مدرسه،حجم بالای مشغله های اداری مدیران و حجم بالای دانش آموزان و ضعف مدیریت کلاس ها نیز مواجه بودند. در مقایسه با ویژگی های بارز مدیران موفّق در تجارب بین المللی،فقدان توجه به ماموریت، بینش و ارزش های مدرسه، توجّه و حمایت از دانش آموز، برابری و پاسخگویی فرهنگی، مشارکت معنی دارجامعه محلّی، توجه به برنامه درسی و به کارگیری معلمان توانمند در نتایج به دست آمده قابل ملاحظه است.
بررسی «من» و «منِ اجتماعی» در هویت زنان بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
585 - 601
حوزههای تخصصی:
هویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و می توان آن را در ویژگی هایی که به هر فرد تشخّص می دهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامه فردوسی از این رو که دربردارنده بخش عمده ای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا و چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از دو مفهوم بنیادی «من» و «منِ اجتماعی» برای تحلیل کنش های زنان در شاهنامه استفاده شده است. این پژوهش نشان می دهد که هویت یابی زنان در شاهنامه، نتیجه برتری «من» در خودشان است. در کنش های تمام شخصیت های مورد مطالعه جز سیندخت، من از منِ اجتماعی آشکارتر است. آنجا که بحث انتخاب یا تصمیم گیری است، کنش هایی از زنان سرمی زند که چه بسا در همان لحظه از تفاوت آن آگاه نیستند و وقتی خلاف هنجارها و انتظارات جامعه رفتار می کنند، «من» آشکار می شود. بروز همین کنش های متفاوت و هنجارشکنی هاست که باعث تشخص و فردیت آنان می شود. جسارت در عشق، شجاعت، جنگاوری، خردمندی و سیاست از ویژگی های هویت بخشِ زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی به شمارمی رود.
بررسی دلالت معنایی نام های مستعار در آثار طنز محمد خرمشاهی با تکیه بر دیوان خرم و مجله توفیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
محمّد خرّمشاهی از شاعران و نویسندگان معاصر و یکی از مستعارگویان عرصه طنز است که در طول نود سال فعالیت، با بیش از نود نام مستعار در این حوزه قلم فرسائی نموده تا جایی که به یکی از رکوردداران اسم مستعار در فضای مطبوعاتی ایران بدل شده است؛ اما با این همه فعالیت، از دید پژوهشگران هم مغفول مانده است. از آنجایی که وظیفه طنز، ضمن آگاه کردن مسئولان از مشکلات و نارسائی ها باید تا حدّ امکان، درمان را نیز بازگو کرده و رفع موانع و مشکلات، ساعی و کوشا باشد. نگارنده در این مقاله تلاش نموده علاوه بر معرفی و شناساندن این شخصیت، رابطه و محتوای اسامی مستعار را با محتوا و مضامین اشعار و مطالب طنز وی بررسی کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که به طور نسبی بین اشعار و مطالب طنز خرّمشاهی با اسامی مستعار انتخابی، ارتباطی معنادار وجود دارد.