مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
سروآباد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های امن و خطر زلزله سکونتگاههای روستایی شهرستان سروآباد با توجه ویژه به مدیریت بحران است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی پهنه های امن و خطر روستایی و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. در نهایت تحلیل فضایی- جمعیتی بر روی نقشه های سنتز انجام شد و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان با 45 روستا و 5/53 درصد جمعیت منطقه در محدوده پرخطر زلزله قرار دارد. همچنین 38 درصد مساحت شهرستان با 25 روستا و 3/32 درصد در طبقه خطر متوسط و 13 درصد مساحت شهرستان با 7 روستا و 2/14 درصد جمعیت در خطر کم یا پهنه های امن قرار گرفته است. بعلاوه در محدوده امن یا کم خطر شهرستان میانگین جمعیت روستاها به شدت زیاد می شود که نشان می دهد استقرار جمعیت روستایی شهرستان سرواباد با پهنه های مستعد خطر زلزله رابطه معناداری را داراست.
ارزیابی شاخص های محیطی تناسب زمین برای گسترش کالبدی شهر سروآباد با تلفیق دو مدل تحلیل شبکه ای و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد انفجاری و بدون برنامه جمعیت و مهاجرت بی رویه به سوی شهرها و به دنبال آن توسعه فیزیکی سریع در سال های اخیر، مشکلات بسیاری را برای شهرها و ساکنان آنها به وجود آورده است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت ژئومورفولوژیکی شهر سروآباد و ارزیابی قابلیت های آن برای اهداف توسعه فیزیکی شهری پرداخته است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و استفاده از نظر کارشناسان، پارامترهای لازم و تأثیرگذار ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی و انسانی از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی و فاصله از محدوده شهری تعیین گردید؛ سپس به تهیه لایه های اطلاعاتی آنها اقدام شد. برای این منظور، از دو مدل منطق فازی و ANP استفاده شد. ابتدا لایه های مورد نیاز تهیه شده و به صورت فازی درآمد؛ سپس در مدل ANP، ارزش هر کدام از لایه ها محاسبه گردید و نقشه های شبکه شده با استفاده از منطق فازی تلفیق و در نهایت به صورت نقشه مناطق مستعد توسعه ارائه شدند. نتایج حاصل، مؤید آن است که حدود 25 درصد از منطقه مطالعاتی که در قسمت های جنوبی، شرقی و جنوب شرقی محدوده قرار دارد، مستعد توسعه است.
واکاوی نقش گردشگری در معیشت و پایداری معیشتی خانوارهای روستایی، مطالعه موردی: بخش اورامان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
329-348
حوزههای تخصصی:
رویکرد معیشت پایدار به عنوان رویکردی جدید در ارتباط با توسعه روستایی و با هدف کاهش و ریشه کنی فقر روستایی مطرح شده است همچنین گردشگری در سال های اخیر، نق ش و جایگاه ویژه ای در توسعه مناطق روستایی پیدا کرده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر معیشت و پایداری معیشتی روستاهای بخش اورامان شهرستان سروآباد بود. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر تمامی ساکنین بخش اورامان سروآباد بوده و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 351 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل ابعاد انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی، فیزیکی معیشت پایدار بود. که میزان پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0.84) به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی از جمله فراوانی، درصد و در سطح آمار استنباطی ابتدا برای نرمال بودن توزیع داده ها ازآزمون کولموگروف اسمیرنف، برای آزمون فرضیات و بررسی تاثیر گردشگری بر معیشت پایدار از آماره های تی تک نمونه ای، همبستگی، آزمون تحلیل واریانس و بررسی میزان تاثیر گردشگری بر هر یک از ابعاد معیشت پایدار از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که گردشگری بر سرمایه انسانی(0.001p=)، اجتماعی(0.001p=)، فیزیکی(0.001p=)، طبیعی(0.001p=) و مالی (0.001p=) بخش اورامان تاثیر مثبت دارد. همچنین بررسی تاثیر گردشگری بر هر یک از ابعاد با استفاده از آزمون فریدمن نشان داد که بیشترین تاثیر گردشگری بر ابعاد پنج گانه معیشت پایدار به ترتیب بر ابعاد مالی(4.65)، طبیعی(3.30)، اجتماعی(3.18)، فیزیکی(2.05) و انسانی(1.82) بوده است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که گردشگری بر معیشت مردم بخش اورامان شهرستان سروآباد تاثیر معنی داری دارد.
تحلیل الگوهای مهاجرت فصلی و چرخشی سالانه نیروی کار روستایی به شهر، مطالعه موردی: شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
299-327
حوزههای تخصصی:
مهاجرت یکی از چهار عامل اصلی تغییرات جمعیتی است مهاجرت فصلی و چرخشی نیروی کار روستایی به شهر یکی از منابع درآمدی خانوارهای روستایی در برخی نواحی روستایی می باشد. این پژوهش در نظر دارد الگوهای مهاجرت فصلی و دوره ای نیروی کار روستایی به شهر را تحلیل نماید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی می باشد. حمع آوری داده ها بر اساس مطالعات اسنادی و روش میدانی است که در روش میدانی از پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق تمام سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان سروآباد را شامل می شود. روایی پرسنامه از طریق ارائه به اساتید و کارشناسان که سابقه پژوهش های مشابه را داشتند تایید گردید و پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه آلفای کرونباخ ( میانگین81. برای تمام شاخص ها) انجام پذیرفت و با توجه به تعداد کل خانوارهای روستایی شهرستان تعداد 324 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردیده اند و از کل 60 روستای موجود 13 روستا( 20 درصد روستاهای شهرستان) به صورت تصادفی انتخاب شده اند در هر روستا نیز به تعداد مساوی پرسشنامه از سرپرستان خانوار تکمیل شد. با مقایسه وضعیت 5 نوع دارایی خانوار در دو قسمت مهاجران و غیر مهاجران مشخص شد در 3 نوع سرمایه فیزیکی(مهاجرین: 4.56غیر مهاجرین: 4.42) و مالی( مهاجرین: 3.28غیر مهاجرین:2.91 ) و انسانی(مهاجرین:3.51 غیر مهاجرین:3.02 ) وضعیت مهاجران بهتر از غیر مهاجران است و در 2 سرمایه اجتماعی( مهاجرین: 3.39غیر مهاجرین: 3.78) و طبیعی( مهاجرین:1.63 غیر مهاجرین:2.73 ) وضعیت غیر مهاجران مناسب تر است. همچنین در سرمایه کلی (مهاجر:3.51 غیر مهاجر: 3.19)وضعیت مهاجران بهتر بوده و در سرمایه عینی یعنی سرمایه فیزیکی(4.56) و طبیعی(4.42) نیز غیر مهاجران وضعیت مناسب تری دارند. با توجه به نتایج بدست آمده می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که وضعیت مهاجران فصلی و چرخشی که به طور منظم و سالانه اقدام به مهاجرت می نمایند در دو الگوی ذکر شده یعنی مهاجرت از روی ناچاری و مهاجرت انباشتی، در الگوی مهاجرت انباشتی قرار می گیرد.
پهنه بندی مناطق مستعد زمین لغزش شهرستان سروآباد با مدل AHP در محیط ARCGIS
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ ویژه نامه زمستان
137 - 155
حوزههای تخصصی:
بخشی از سرزمین ایران را مناطق کوهستانی فرا گرفته است،یکی از مخاطراتی که همواره این مناطق را تهدید می کند ناپایداری های دامنه است وقوع این پدیده سالیان سال است که خسارات زیادی به اراضی دامنه ای و مورد بهره برداری انسان وارد می کند، در این میان یکی از مخاطره آمیز ترین این ناپایداری ها پدیده لغزش می باشد،شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش موجود در یک حوضه و پهنه بندی خطر آن یکی از ابزارهای اساسی جهت دستیابی به راهکارهایی کنترل این پدیده و انتخاب مناسب ترین و کاربردی ترین گزینه موثر می باشد،در این تحلیل سعی بر شناسایی پهنه بندی عوامل در ایجاد پدیده زمین لغزش و مشخص کردن مناطق دارایی پتانسیل جهت پهنه بندی زمین لغزش در شهرستان سروآباد به روش تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزارGIS مهم ترین عوامل موثر در وقوع زمین لغزش را با استفاده از نرم افزار Choice Export ارزش معیارها و زیر معیارها به دست اورده ایم و سپس به تجزیه و تحلیل و تهیه نقشه ی پهنه بندی زمین لغزش پرادختیم که 20.48 درصد از سطح شهرستان سروآباد امکان رخ دادن زمین لغزش خیلی زیاد می باشد و 7.64درصد امکان رخ دادن زمین لغزش خیلی کم می باشد
کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان(مورد مطالعه: شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارآفرینی به عنوان یک مسئله مورد توجه رویکردها و دیدگاه های مختلف است. این مهم به عنوان ابزاری جهت نیل به رفاه و در غایت توسعه، از سرمایه گذاری و تدارک زیرساخت ها به سمت ایجاد انگیزه ( فراهم سازی شرایط روانی) کار عزیمت نموده است؛ آنچه که از آن به توانمندسازی یاد می شود. توانمندسازی دارای ابعاد و رویکردهای مختلف و یکی از آن ها توانمندسازی روانی است. آنچه در اینجا مورد اهتمام است نقش اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان است. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر تعیین کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان شهرستان سروآباد می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش کمی حاضر که به شیوه پیمایشی انجام شده، به دنبال بررسی تاثیرگذاری اخبار به مثابه ابزاری برای ارتقای تمایل به کارآفرینی است در پژوهش حاضر با رجوع به ادبیات نظری مرتبط جهت استخراج متغیرها و شاخص های تأثیرگذار و از پرسشنامه ای روا و پایا و مصاحبه به عنوان ابزار تحقیق استفاده گردید. در نهایت داده های به دست آمده از پرسشنامه با نرم افزار SPSS و آزمون های فریدمن و تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون تحلیل گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این مطالعه هه وارنشینان روستاهای بخش هورامان تخت، شهرستان سروآباد در استان کردستان است که زندگی نیمه کوچ نشینی دارند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از اخبار به عنوان جزیی از برنامه روزانه در منطقه مورد نظر در وضعیت مناسبی هست نتایج: بر اساس نتایج آزمون پیرسون بین کارآفرینی و اخبار رابطه معنادار و همبستگی مثبت (مستقیم) وجود دارد و می توان گفت که با افزایش ساعات استفاده هه وارنشینان از اخبار، انگیزه کار در منطقه مورد نظر افزایش می یابد.
واکاوی نقش عوامل مکانی- فضایی در مهاجرت فصلی نیروی کار روستایی به شهر، مطالعه موردی : شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش عوامل مکانی- فضایی در مهاجرت فصلی نیروی کار روستایی به شهر می باشد. بدین منظور از عوامل مکانی- فضایی، سه موئلفه میانگین زمین خانوار روستایی، فاصله روستا از شهر و ارتفاع روستاها استفاده شده و میزان مهاجرت های فصلی از روستاها بر اساس این سه موءلفه محاسبه گردیده است. جامعه آماری این پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان سروآباد تشکیل می دهد. از 65 روستای شهرستان 13 روستا (20 درصد) به صورت تصادفی برای نمونه گیری انتخاب و از جمعیت 11700 خانواری روستاهای شهرستان، براساس فرمول منطقی کوکران 323 سرپرست خانوار انتخاب شدند. سپس با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه میزان مهاجرت با عوامل مکانی- فضایی در نظر گرفته شده یعنی فاصله، ارتفاع و میانگین زمین، بررسی شده است. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که بیشترین تعداد مهاجران فصلی تا 4 ماه در مهاجرت می مانند(54 درصد)، بیشترین آمار مربوط به میانگین تعداد مهاجران فصلی از هر خانوار، مربوط به خانوار های دارای تک مهاجر است(50درصد). فصل انجام مهاجرت برای بیشتر مهاجران فصل بهار می باشد(60 درصد) و فصل برگشت نیز فصل بهار(60درصد) پاییز(39.3) می باشد. شغل مهاجران فصلی برای 57 درصد جامعه نمونه، کارگر ساختمانی است. بر اساس آزمون پیرسون، دو عامل میانگین زمین و فاصله از شهر، با مهاجرت فصلی، دارای همبستگی زیادی بوده و عامل ارتفاع فاقد رابطه است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت عوامل مکانی- فضایی در به وجود آمدن مهاجرت فصلی نیروی کار روستایی در شهرستان سروآباد نقش دارند.
تپه سرقلعه: شواهدی از سفال اوروک در استان کردستان و ارتباط آن با مسیرهای ارتباطی بین النهرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
37 - 48
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی تپه سرقلعه واقع در شهرستان سروآباد استان کردستان پرداخته شده و یافته های سطحی حاصل از بررسی آن مورد بحث قرار گرفته است. این بررسی در راستای شناسایی منطقه در حین کاوش یکی از محوطه های داخل شهر سروآباد صورت گرفت. این تپه در بررسی های پیشین شناسایی و ثبت شده بود ودر این بررسی سعی شد داده های کامل و جامعی گردآوری شود. سفال های بدست آمده از آن نشانگر تعلق این تپه به دوران مس وسنگ جدید و دوره ایلخانی است. به نظر می رسد که بخش عظیمی از بقایای فرهنگی آن، مربوط به آثار دوره مس وسنگ بوده و یافته های دوره ایلخانی آن بسیار ضعیف و پراکنده است. آنچه یافته های این تپه را قابل توجه ساخته، بدست آمدن سفال اوروکی در استان کردستان است. بدست آمدن این سفال در تپه سرقلعه نشانگر اهمیت آن به لحاظ قرارگیری در مسیر ارتباطی آن با بین النهرین و نیز نفوذ بین النهرین به این منطقه در دوره اوروک است. براساس شواهد موجود، قرارگیری این محوطه در مسیر ارتباطی ایران و بین النهرین نقش زیادی را در توسعه تپه ایفا کرده است.
پژوهش های باستان شناسی در محوطه های باستانی دره رودخانه سیروان؛ شهرستان های سنندج و سروآباد استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
155 - 185
حوزههای تخصصی:
بررسی باستان شناختی بخشی از دره رودخانه سیروان در حد فاصل شرق شهرستان سروآباد و غرب شهرستان سنندج در جنوب غربی استان کردستان طی مهرماه ۱۳۹۶ به انجام رسید. منطقه مورد بررسی با ارتفاعات متعددی که پوشیده از درختان بلوط و بَنه است محصور شده و دره، شکلی V مانند به خود گرفته که عرض اندک و شیب تندی دارد. این وضعیت شرایط ایده آلی برای شکل گیری محوطه ها و استقرارهای انسانی نیست و به همین دلیل، پیش از بررسی نیز انتظار کشف محوطه های متعدد، منطقی نبود. این بررسی تنها نواحی آبگیر سد نی آباد را در بر می گرفت، که در نتیجه آن مجموعاً ۱۱ محوطه شناسائی گردید. قدیمی ترین محوطه به دوره اشکانی تعلق دارد و یافته های کهن تری از این بررسی به دست نیامد. از این دوره ۶ محوطه شناسائی شده است. پس از این دوره، یافته هایی از قرون ۴ تا ۶ هجری قمری تنها در یک محوطه شناسایی شد. کمبود محوطه های باستانی در محدوده دره به احتمال زیاد با جریان های زمین ریخت شناسی و وضعیت توپوگرافی دره در ارتباط است تا هرچیز دیگر. فقدان اراضی قابل کشاورزی، سنگلاخی بودن منطقه و شیب بیش از حد اراضی واقع در دره باعث شده تا در سرتاسر منطقه تنها ۹ محوطه باستانی و دو گورستان شکل بگیرد. قرارگیری در شیب دامنه ها و تک دوره ای بودن محوطه ها باعث گردیده در اغلب محوطه ها ما تنها شاهد وجود شمار اندکی قطعه سفال باشیم که به ظاهر در بستری طبیعی و فاقد هر گونه نهشته باستان شناختی پراکنده هستند. برای شناخت محوطه های در خطر دره طی طرح عمرانی، چهار مورد از آنها مورد گمانه زنی قرار گرفت که سه محوطه دارای بقایای استقرار فصلی بود و در محوطه ده کهنه ۱، گورستانی از دوره اشکانی آشکار گردید که یک گور چاله ای ساده و یک گور خمره ای از کاوش آن آشکار گردید. ظاهراً در طول تاریخ به دلایل پیش گفته، دره رودخانه سیروان در محدوده روستاهای نگل تا نی آباد دارای استقرارهای متعدد و چندان مهمی نبوده و با توجه به شرایط محیطی و توپوگرافی شاهد آبادانی و رونق این نواحی نیستیم. الگوی پراکندگی مکان های باستانی و وضعیت ظاهری نهشته های باستان شناختی نشان می دهد که الگویی مشابه با امروز در منطقه حکمفرما بوده است. در حال حاضر، در شش ماه از سال، مردم منطقه در خانه ها و اتراقگاه های پراکنده واقع در زمین کشاورزی و باغ خود در حاشیه رودخانه زندگی می کنند و طی فصل سرد سال به روستا باز می گردند. بدون تردید، این الگو به دلیل محدودیت های زیست محیطی شکل گرفته و ادامه یافته است.