مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۸۱ تا ۶٬۰۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
377 - 397
حوزههای تخصصی:
برخی بر این باورند که بیت «آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند/ اشهی لنا و احلی من قبله العذارا» حاوی طعنه و اسائه ادب حافظ به پیامبر اسلام است، زیرا در آن، عبارت «الخمر ام الخبائث» که منسوب به ایشان است، سخن صوفی خوانده شده و صوفی، سیمایی منفی در شعر حافظ دارد و نیز در مصراع دوم، بر خلاف سخن پیامبر، نوشیدن آن امری پسندیده دانسته شده است. تفسیر غزل، با هدف رسیدن به نیت شاعر، با تکیه بر هرمنوتیک مؤلف محور دیلتای و روش توصیفی-تحلیلی، نشان از رندانه بودن غزل، به ویژه بیت مذکور دارد. محور عمودی غزل حکایت از گفتگوی حافظ با فرد یا گروهی از متشرعان هم عصر خود دارد و توصیه حافظ به مدارا و مروت و اینکه نیک نام نبودنش خواست خداست، در ضمنِ وجود نشانه هایی دال بر فقر و فاقه شاعر در هنگامه سرودن شعر و درخواست توجه مخاطبِ شعر بدو با عباراتی چون مروت و مدارا و معذور دانستن وی، این احتمال را قوت می بخشد که شعر متعلق به دوره ای از زندگی حافظ باشد که وی به اتهامی مطرود بوده است. از سوی دیگر، با توجه به شخصیت دینی حافظ، احتمال قصد او از طعنه زدن به پیامبر بعید است و قاعدتاً هدف او نقد طردکنندگان خود بوده که ارباب قدرت و منتسب به زهد و تصوف بوده اند و به ناروا، او را آلوده دامن و بدنام می دانسته اند.
تأملی بر آراء معرفت شناسانه ناگارجونه، اعتبارسنجی ابزارهای شناختی و انکار آموزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
475 - 495
حوزههای تخصصی:
مسئله معرفت در تاریخ تفکر هند، همواره اهمیتی بسیار داشته و به جهت نقشی که متفکران و حکیمان هندی در نجات شناسی خود برای آن قائل بوده اند، با دقت نظر و موشکافی های شگفت انگیز مورد بحث و نظر قرار گرفته است. در این میان، اندیشمندان هند، به مسئله ابزارهای شناختی توجه ویژه داشته اند و مکتب نیایه به عنوان یکی از مکاتب واقع گرای هند، بحث های پردامنه ای در این خصوص دارد و به طور خاص چهار ابزار ادراک حسی، استنتاج، گواهی و قیاس را معتبر دانسته است. در مقابل، ناگارجونه حکیم بودایی و بنیان گذار مکتب مادیَمیکه، واقع گرایی مکتب نیایه را نادرست می داند و با تکیه بر برخی پیش فرض های هستی شناختی به نقد آراء معرفت شناسانه آنان می پردازد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با روش توصیفی-تحلیلی، نقدهای ناگارجونه بر آراء معرفت شناختی زمانه خود و به طور خاص، آراء مکتب نیایه را مورد واکاوی قرار دهیم و نحوه مواجهه وی با نقد منتقدان ناظر به وجود ناسازگاری در آرائش را تحلیل کنیم. به طور کلی، ناگارجونه سه رویکرد تبیینی را برای دفاع از اعتبار ابزارهای شناختی مطرح می کند که عبارتند از: 1-نظریه اعتباربخشی ابزارهای شناختی به یکدیگر، 2-نظریه خود-اعتباربخشی ابزارهای شناختی و 3-نظریه اعتباربخشی متعلَّق شناخت به ابزار شناخت و در ادامه، همه آنها را نابسنده می داند و در نهایت، با طرح این مدعا که خودش هیچ آموزه ای ندارد، تلاش می کند تا به شیوه ای شبه ویگنشتاینی و با تحلیل انواع مختلف دلالت، ناسازگاری بنیادین در آراء فلسفی خود را حل و فصل کند.
بررسی تطبیقی چرایی مرگ، نخستین قتل و جغرافیای عالم مردگان دراساطیر کتاب مقدس عبری با اساطیر میانرودان، مصر و زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
501 - 524
حوزههای تخصصی:
دیرپای ترین، گسترده ترین و اثرگذارترین دغدغه آدمی از آغاز تاریخ تا کنون، حل معمای مرگ بوده است، به گونه ای که می توان پیش بینی مرگ و جهان پس از مرگ را ممیّزه انسان از حیوانات دانست، ازینرو بازتاب این دغدغه درنخستین اساطیر بشر نیز دیده می شود. ساخت اهرام پرشکوه مصر و دیگر گورهای منظم و پرشکوه گواه این مدعاست.این مقاله نگرش چهار دسته از اساطیرخاورمیانه (اساطیر بین النهرین، مصر، کتاب مقدس عبری و زرتشتی) را که همزمانی نسبی دارند، درباره مرگ و پس از مرگ، گزارش، تحلیل و تطبیق می کند.این جستار در پی پاسخ به پرسش هایی از این دست است: آیا بر اساس اساطیر مرگ از روز نخست ذاتی حیات آدمی بوده یا بعداً عارض شده است؟، مرگ آفرین چه کسی است؟ خدا، خود انسان، نیروی شرّ کیهانی؟ مرگ خوشایند است یا سخت و نامطلوب؟ جهنم و بهشت در این اساطیر چه ویژگی هایی دارند؟ نخستین انسانی که مرده یا کشته شده چه کسی است؟ در جهان دیگر همه انسان ها داوری می شوند یا تنها گروهی خاص؟ داوران چه کسانی اند و بر اساس برخی اساطیر، داوری رستاخیز چگونه انجام می شود؟در بررسی تطبیقی دیده می شود که مابین اساطیر کتاب مقدس عبری (یا عهد قدیم به اصطلاح مسیحیان) با بین النهرین شباهت بسیاری وجود دارد، در صورتی که اساطیر مصر و عبری با وجود همجواری و همزیستی جغرافیایی باورمندان آنها، همسویی چندانی ندارند.
تحلیل و بررسی چالش ها و موانع مهم، در ایجاد حکومت مهدوی با تأکید بر روایات مفسرل آیات قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
158 - 183
حوزههای تخصصی:
جهان هستی و گردش گیتی، همه برمدار وجود یگانه منجی ای است که خدا و معصومین وعده ظهورش را در آخرالزمان داده اند. در همه ادیان آسمانی به ظهور این انسان الهی بشارت داده شده است؛ تا جهان آکنده از ستم را به عدل و داد برساند. طبیعتاً ظهور ایشان مخاطرات و دشواری های فراوانی را به دنبال خواهد داشت و این مخاطرات می تواند چالش زیادی برای برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) ایجاد کند. پرسش اساسی این است که قرآن کریم به کدام یک از چالش های ایجاد حکومت جهانی مطرح شده، توجه داشته است؟ و حضرات معصوم(ع) کدام آیات را به آن چالش تأویل برده اند؟ با بررسی انجام شده از طریق روش توصیفی _ تحلیلی به نظر می رسد شناخت این حوادث و چالش ها برای منتظرین حضرت خصوصاً چالش های حتمی؛ بسیار لازم و ضروری است. یافته ها نشان می دهد بعضی از این حوادث برای امام مزاحمت زیادی ایجاد می کند و روند ظهور و برپایی حکومت را مختل می کند. قرآن کریم به کمک روایات تفسیرکننده اش به سه چالش مهم اشاره دارد که خروج سفیانی ذیل 11 آیه و خروج دجال ذیل 5 آیه از جمله آنهاست که احادیث آن آیات را به این دو حادثه تأویل برده اند؛ اما چالش سوم و مهم دیگری هم هست که پیوسته دغدغه حضرات معصومین؟عهم؟ و اصحاب آنها بوده است؛ چراکه بیش از یازده قرن از غیبت امام مهدی؟عج؟ می گذرد و بیشتر انسان ها آن حضرت را ندیده اند و با ایشان معاشرت نداشته اند، که با یک نگاه، ایشان را شناخته و با او بیعت نمایند و آن چالش(طولانی شدن غیبت امام و فراموشی یاد حضرت در ذهن مردم) جایگزین شود؟ شناخت و معرفی امام است که در روایات به عنوان مهم ترین چالش معرفی شده است که حضرات معصوم؟ع؟ یک آیه را به این مسئله تأویل برده اند.
نشاط، اخلاق و انتظار منجی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
270 - 285
حوزههای تخصصی:
عنصر نشاط با توجه به آثار مطلوبی که در زیست انسان دارد، همواره مورد توجه بوده است. نشاط را می توان به عنوان ابزاری برای زیست اخلاقی بکارگرفت. زندگی اخلاقی توام با معیارهای انسانی و الاهی از آرمان های بشر است. در منابع دینی وعده ی تحقق کامل زیست اخلاقی با دوران ظهور منجی گره خورده و از سویی تحقق وضعیت بسامان ظهور علاوه بر خواست و اراده خداوند به بسترسازی از سوی انسان مشروط است. اکنون مسئله ای که مطرح می شود، چگونگی استفاده از نشاط در زیست اخلاقی انسان و بسترسازی برای انتظار منجی است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه می توان از ابزار نشاط در اخلاقی زیستن و سپس زمینه سازی ظهور منجی بهره برد؟ فرضیه نگارنده این است که می توان از ابزار نشاط در جهت زیست اخلاقی و زمینه سازی ظهور منجی استفاده کافی را برد. پژونده در این نوشتار از روش جمع آوری داده ها، توصیف و تحلیل آنها، جهت دستیابی به جواب مسئله بهره برده است. دستاورد های پژوهش حکایت از وجود سه مدل نشاط در حوزه مهدویت دارد که سبب زیست اخلاقی هدفمند، امیدوارنه و ... خواهد شد. نشاط معطوف به اخلاقی زیستن با ایجاد آرامش، رضامندی، امید به گذر از وضعیت نامطلوب، گذار غیر منعطفانه از محنت ها، سازگاری همگرایانه و حسِّ موفقیت و پیشرفت و ... انتظار منجی را سامان داده و موجب زمینه سازی ظهور خواهد شد.
نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان میباشد . روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده وبه شیوه معادلات ساختاری انجام پذیرفته است .جامعه آماری شامل کلیه دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی واحد تهران مرکز بوده است. با استفاده از روش نمونه در دسترس تعداد ۲۲۵ دانشجو داوطلب انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند وبه پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Frederick et all,2004)، فراشناخت Wells et all,2004) )و اضطراب کامپیوتر (Heinssen et all,1987) پاسخ دادند . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار های spss18 و Amoss23 استفاده شد .یافته ها نشان داد فراشناخت و اشتیاق تحصیلی بر اضطراب کامپیوتر اثری برابر262/0_ و ۲۳۱/۰- دارند و مسیرهای فراشناخت و اشتیاق تحصیلی به طور مشخص ۸۰/۰ و ۶۰/۰ از واریانس مشترک اضطراب کامپیوتر را تبیین و پیش بینی می کنند . براساس نتایج بدست آمده میتوان گفت که اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب رایانه نقش واسطه گری ایفا می نماید .
آینده پژوهی عوامل مؤثر بر مهاجر فرستی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت علاوه بر تأثیرات کمی در رشد جمعیت، اثرات قابل توجهی در کیفیت جمعیت مناطق مبدأ و مقصد دارد؛ زیرا با مهاجرت بر توسعه نیافتگی مناطق مهاجر فرست افزوده می شود و از سویی نیروی فعال و پرتحرک در اختیار مناطق مهاجرپذیر قرار می دهد و بدین ترتیب شکاف بین مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته را بیشتر می کند. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف آینده پژوهی عوامل مؤثر بر مهاجر فرستی شهر اهواز تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی– تحلیلی می باشد. نتایج حاکی از شناسایی 34 عامل مؤثر بر وضعیت مهاجر فرستی شهر اهواز است که در 5 مؤلفه (اجتماعی – فرهنگی؛ اقتصادی؛ زیست محیطی؛ کالبدی؛ و سیاسی- اداری) طبقه بندی شدند و در پنج دسته عامل (تأثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل) قابل شناسایی هستند. درنهایت با بررسی تأثیرگذاری 34 عامل ذکرشده بر وضعیت مهاجر فرستی شهر اهواز با روش های مستقیم و غیرمستقیم مشخص گردید که عوامل اجتماعی- فرهنگی و کالبدی بیشترین تأثیر را بر آینده پژوهی مهاجر فرستی شهر اهواز داشته است. درنتیجه تحلیل های ماتریس و ارزیابی پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل کلیدی با روش های مستقیم و غیرمستقیم، از میان 34 عامل مؤثر، تعداد 15 عامل کلیدی (حقوق شهروندی، آزادی فردی، امنیت، احترام و تعهد، عدالت اجتماعی، فرصت و تنوع شغلی، جرم خیزی در رفتارهای غیراجتماعی، اطمینان کسب وکار، رفاه و سودآوری اقتصادی، امید به پیشرفت، کیفیت آب، سیستم فاضلاب شهری، مدیریت صحیح و کارآمد، امکانات بهداشتی، نرخ تورم) در وضعیت آینده پژوهی عوامل مؤثر بر مهاجرفرستی شهر اهواز نقش دارند.
رابطل بین خودشناسی انسجامی و ناگویی هیجانی با آسیب های روانی: نقش واسطه ای بهوشیاری و انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مدلیابی معادلات ساختاری رابطۀ بین خودشناسی انسجامی و ناگویی هیجانی با آسیبهای روانی به همراه نقش واسطهای بهوشیاری و انعطافپذیری روانشناختی بود. بر مبنای طرح همبستگی، 342 نفر براساس فرمول حجم نمونه کلاین برای مدلهای تحلیل مسیر، با روش نمونهبرداری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسون و هارگیس، 2008 )، پرسشنامۀ پذیرش و عمل نسخة دوم بوند و دیگران (2011)، پرسشنامۀ بهوشیاری براون و رایان (۲۰۰۳)، مقیاس ناگوییهیجانی تورنتو (۱۹۹۴) و چک لیست نشانگان دراگوتیس و دیگران (۱۹۷۲) پاسخ دادند. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر با استفاده از مدلیابی معادلات رگرسیونی ساختاری بود . یافتهها نشانداد آسیبهای روانی با بهوشیاری، انعطافپذیری روانشناختی و خودشناسی انسجامی رابطة منفی و با ناگوییهیجانی رابطة مثبت دارد. همچنین براساس نتایج تحلیلمسیر، نقش واسطهای بهوشیاری و انعطافپذیری روانشناختی در رابطة ناگوییهیجانی و خودشناسی انسجامی با آسیبهایروانی معنادار بود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بهوشیاری و انعطافپذیری روانشتاختی بهعنوان دو میانجی مهم، نقش اساسی در پیشبینی آسیبهای روانی دارند و اثر خودشناسی انسجامی از طریق این دو متغیر واسطهای بر کاهش آسیب روانی افزایش مییابد.
واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : ازدواج به عنوان مهمترین و عالی ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تایید بوده است.آموزش پیش از ازدواج، از اولویت های اساسی در برنامه های پیشگیری از نابهنجاری های فردی - خانوادگی، کاهش میزان طلاق و افزایش رضایتمندی از زندگی زناشویی است. از این رو هدف پژوهش حاضر واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج می باشد. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. در این تحقیق از روش نمونه گیری گلوله برفی و غیر تصادفی استفاده شد. بدین منظور و با عنایت به منطق اشباع نظری با 30 نفر از افراد متقاضی ازدواج در فاصله سنی18تا 30 سال مصاحبه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به ایجاد یک طبقه اصلی به نام «ضرورت آموزش پیش از ازدواج» گردید که این طبقه از 10 طبقه فرعی شامل «ارتباطات»، «باورها و عقاید مذهبی»، «تعهد »، «گذشت و بخشش»، «مهارت حل تعارض ها/ حل مسأله»، «انصاف»، «مهارت مدیریت منابع مالی»، «عدم دخالت خانواده های اصلی/ اطرافیان»، «داشتن هدف در زندگی» و «اوقات فراغت» تشکیل شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل شده به بسیاری از مراکز آموزشی و درمانی کمک می کند تا با توجه به عوامل شناسایی شده، برنامه های ضروری را در ارتباط با آموزش پیش از ازدواج تدوین کنند. آموزش این عوامل به زوج ها، کمک فراوانی به پیشگیری و جلوگیری از شکست های زندگی و افزایش کیفیت و رضایت در زندگی آینده زناشویی می شود.
نقش میانجی گری راهبردهای مقابله مسئله مدار و هیجان مدار و اجتنابی در رابطۀ روان رنجوری و طلاق عاطفی در زوجین دچار تعارض حاد آمل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین نقش میانجی گری راهبردهای مقابله ای در رابطه بین روان رنجوری و طلاق عاطفی زوجین شهرستان آمل بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که از بین آنان 308 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. از پرسش نام ه های طلاق عاطفی محمدی و همکاران (1394)؛ پرسش نام ه پنج عام ل بزرگ شخصیت کاستا و مک کری (1992) و سبک های مقابله ای پارکر و اندلر (1990) برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و Amos استفاده شد. براساس نتایج روان رنجوری بر طلاق عاطفی زوجین دچار تعارض حاد تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش بسیار مطلوبی دارد و راهبرد مقابله ی هیجان مدار و مساله مدار در رابطه روان رنجوری و طلاق عاطفی نقش میانجی و معنی داری دارد اما راهبرد مقابله ی اجتناب مدار در رابطه روان رنجوری و طلاق عاطفی نقش میانجی و معنی داری ندارد. بنابراین پیشنهاد می شود با بهبود راهبردهای مقابله ای در زوجین دچار تعارض حاد و توجه به ویژگی شخصیتی روان رنجوری می توان میزان طلاق عاطفی را کاهش داد.
بررسی وقوع عذاب استیصال در امت رسول خاتم (ص) و سنجش رابطه آن با استخلاف صالحان از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
180 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت های جاری در طول تاریخِ امّت های رسولان، سنّت عذابِ استیصال است. خدای سبحان با نزولِ عذاب های آسمانی و زمینی، مجرمان و مفسدان را ریشه کن ساخته و صالحان را از عذاب نجات داده و آنان را جانشین در زمین کرده است. همه ی امّت ها در این امر یکسان اند و هیچ امّتی، از جمله امّت رسولِ خاتم؟ص؟، از این قاعده مستثنا نیست. در آیاتِ فراوانی به این همسانی تصریح شده است، چنان که در آیاتِ متعددی از حتمیتِ آن در این امّت نیز خبر داده شده است. براساس یافته های این پژوهش، از آن جا که سنّت عذابِ استیصال در این امّت قطعی است و با جانشینی صالحان تلازم دارد، لذا جانشینی و وراثتِ صالحان در این امّت نیز، مانند امّت های رسولانِ پیشین، با نزولِ عذاب بر کفّار رقم خواهد خورد. در این پژوهش، ادلّه ی مخالفان بررسی و به آنها پاسخ داده شده و همچنین شیوه ها و ابزارهای عذاب در امّت خاتم مورد تحلیل قرار گرفته است. پژوهشِ حاضر از روش های توصیفی، بنیادی، توسعه ای و اکتشافی بهره برده است.
بازشناسی نسبت میان مؤلفه های سعادت در فلسفه ملاصدرا (با تأکید بر ثمرات آن در حلّ تعارضات عملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گونه نظریه پردازی درباره مؤلفه های سعادت، مستلزم تعیین ملاک هایی برای أولویت بندی آنهاست تا تزاحمات عملی میان آنها را مرتفع نماید. این ثمره عملی، منوط به تفکیک میان مؤلفه های وابسته (وسیله صرف) از مؤلفه های مستقل (هدف صرف) و نیمه مستقل (مقدمه و هدف همزمان) سعادت می باشد و این امکان را فراهم می آورد تا در شرایط تزاحم، نسبت به حفظ، تقلیل یا حذف مؤلفه ها اقدام نمود.حلّ این مسأله با تمسک به مبانی حکمت متعالیه دشوار به نظر نمی رسد. زیرا با وجود آنکه وی مؤلفه اصلی سعادت را در قوه نظری می داند (نظریه سعادت غالب) و دلایل محکمی هم برای آن دارد؛ اما نظریه خود را حول مفهوم وجودی کمال (به جای مفاهیم فضیلت و کارکرد ارسطویی) سامان داده و تبیین آن را بر "اتحاد" با عقل فعال _ و نه فقط اتصال با آن_ مُبتنی کرده است. با ضمیمه کردن این آراء به سایر مبانی وی به ویژه در حوزه نفس شناسی، تصویر جدیدی از مؤلفه های سعادت قابل صورت بندی است که ضمن توسعه آن مؤلفه ها، روشی برای بازشناسی نسبت میان آنها در جهت ثمره عملی پیش گفته به دست خواهد داد.توجه به نظریاتی همچون ارتباط عمیق نفس با بدن، وحدت نفس و قوای آن، و تساوق وجود با خیر و کمال، نشان می دهد که تمام کمالات وجودی (شامل امور بدنی) می توانند به عنوان غایتی بالذات، از مؤلفه های مستقل یا نیمه مستقل سعادت تلقی گردیده و شبکه ای طولی و عرْضی را تشکیل دهند که تعیین نسبت ها و تقدم و تأخر میان آنها، مسیر مناسبی خواهد بود برای أولویت سنجی در میان مؤلفه های سعادت و رفع تزاحمات عملی احتمالی. این دیدگاه را می توان نظریه سعادت شامل نامید.
استلزامات مرجعیت علمی قرآن بر علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طرح مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم، با هر بیان و خوانش، ضرورتاً باید در ظرف تفسیر و فهم متن مورد ارزیابی قرار بگیرد. بر این اساس پژوهش حاضر، به بررسی «استلزامات» تفسیر متن در تحقق مرجعیت علمی بر علوم می پردازد (مسأله). کشف این استلزامات، از طریق بررسی و استقراء مبانی حِکمی- اصولی و هر آنچه که در تفسیر مدخلیت دارد، انجام خواهد گرفت (فرضیه). بررسی این فرضیه، از طریق روش تحلیلی- توصیفی و بررسی مبانی به کار رفته در حوزه دلالت الفاظ در فقه و اصول، و رویکردهای حِکمی انجام خواهد شد (روش و رویکرد)، تا مبانی طرح ایده مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم روشن شود؛ چرا که با طرح ایده مرجعیت علمی قرآن کریم، ناگزیر از توسعه دامنه تفسیر برای راه یابی موضوعات و محمولات علوم هستیم، تا دلالت یابی قرآن و تأثیرگذاری آن بر علوم مشخص شود. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، تبیین استلزامات مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم است (هدف). برای نمونه می توان به قواعد زبانی حاکم بر الفاظ، و دایره حجّیت ظهور در علم اصول، و تحلیل پدیده های اعتباری در حکمت، و هر ابزار اندیشه ای که محقق را در تحقق مرجعیت یاری می کند، اشاره کرد (یافته ها).
روش استخراج علوم انسانی از قرآن و مدل مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
23 - 50
حوزههای تخصصی:
موضوع علوم انسانی کنش ها و هستی های ارادی انسان است. علم انسانی دانشِ توصیف و تغییر کنش های اختیاری انسان و معرفت درجه دو آنهاست. معرفت درجه اول علوم انسانی به هستی هایی می پردازد که با اراده و اختیار انسان ایجاد می شود. معرفت درجه دو علوم انسانی، مباحث بیرون از علوم انسانی نظیر مبانی، اهداف، روش، تاریخ تطور علوم انسانی و مانند آن را بررسی می کند. روش در معنای عام، به کارگیری مجموعه عناصری است که انسان را به هدف می رساند. عناصر روش علمی عبارت اند از: مبانی، منابع، سازوکارهای داده یابی از منابع، اصول، قواعد، مؤلفه های فرایندی، مؤلفه های پراکنشی، رویکردها، گرایش ها، سبک ها و مهارت هایی که به کارگیری آنها سبب دست یابی به علم می شود. مقاله بر روی عنصر روش شناختی سازوکارهای داده یابی از قرآن کریم تمرکز می کند. فرضیه ما، امکان پذیری تعیین سازوکاری دقیق و همگانی برای داده یابی علوم انسانی از قرآن است. روش مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های علوم انسانی، منطقی و قیاسی است. راهبرد مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های معرفت درجه یک علوم انسانی، تحلیل تعریف برگزیده علوم انسانی، و لحاظ ظرف تحقق نسبت میان موضوع و محمول است. در تعیین داده های معرفت درجه دو علوم انسانی، بر دلالت داده ها بر بنیادهای نظری، دلالت غایت شناختی و روش شناختی تأکید می شود. همه مراحل بحث، همراه با ارائه نمونه هایی از داده های وحیانی و به صورت انضمامی است. نتیجه بحث با تعیین مؤلفه های شناسا، مدل مفهومی فرایند دستیابی به داده های علوم انسانی در قرآن ترسیم و ارائه شده است.
ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد منابع انسانی سبز در دانشگاه های علوم پزشکی شمال کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
165 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد منابع انسانی سبز بود. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان حوزه سازمانی، منابع انسانی و اعضای هیأت علمی که به روش هدفمند انتخاب گردیدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری گردید که در مصاحبه 28ام اشباع نظری حاصل شد. متن مصاحبه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ساختار سازمانی و رهبری، توسعه منابع انسانی، ارتباطات و همکاری، توجه به تحولات بازار کار، توسعه و نوآوری، اخلاق و مسئولیت اجتماعی، مدیریت مالی و تخصیص منابع و فرهنگ سازمانی مشترک به عنوان عوامل علّی؛ زیرساخت های فنی، سیاست ها و استراتژی های سازمانی، مدیریت خدمات فناوری، سیاست های مدیریت مالی پایدار، ظرفیت خیرین در امر تقویت سلامت، فضای کاری مشترک، مدیریت دانش ساختاریافته به عنوان بستر حاکم؛ شرایط سیاسی و مداخله ذینفعان خارج از دانشگاه، محدودیت های مالی و منابع، ناکارآمدی مدیریت برنامه ریزی منابع سازمان، ناکارآمدی سیستم اداری، رفتارهای ضدشهروندی سازمانی و تنوع فرهنگی در دانشگاه به عنوان عوامل مداخله گر؛ راهبردهای اجرای سند تحول راهبردی دانشگاه علوم پزشکی، آسیب شناسی کانون ارزیابی و توسعه منابع انسانی، مدل سازی نقش کانون های هماهنگی دانش و صنعت در توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت، تخصیص منابع و پشتیبانی اداری برای تسهیل در انجام پروژه های مشترک، تدوین و اجرای ظرفیت های منابع انسانی در دستیابی به اهداف یا رسالت سازمان، اهداف و فرایندهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی، درگیرسازی ذینفعان در فرآیند خط مشی گذاری دانشگاه منجر به پیامدهای فردی، سازمانی و اجتماعی می شوند
بررسی وحدت مدینه ملاصدرا باتوجه به مفهوم پولیتِیا نزد ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۲
25 - 39
حوزههای تخصصی:
پولیتِیا درنظر افلاطون و ارسطو به منزله پسوخه (نفس) یا صورتِ پولیس است. نزد ارسطو، پولیتِیا بُن و «اساس»ی است که مبتنی بر آن، قوه حاکم و نوع حکومت، قوا و عناصر حکومتی، نحوه توزیع آنها و حد بهره مندی هریک از قدرت، و غایت و هدف کل پولیس یا اجتماعات آن تعیین می شود. پولیتِیا نزد ایشان به منزله پاسخ به مسأله وحدتِ پولیس بوده است و با آن، وحدت میان پولیس (شهر)، پولیتِس (شهروند)، پولیتِئوئُو (کنش شهروندی) و پولیتیکوس (سیاست مدار) حاصل می شود. نزد ملاصدرا حکمت مدنی، حکمت منسوب به مدینه است و انسان مدنی مفهومی مشکک است که از اهل مدینه تا رئیس مدینه را شامل می شود. با توجه به ابتنای حکمت متعالیه بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، مسأله بررسی حاضر، مسأله وحدت مدینه نزد ملاصدرا است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی تطبیقی با ماهیت روش کتابخانه ای انجام شده و متناسب با آن، مفهوم پولیتِیا به عنوان مفهوم مرکزی پژوهش قرار گرفته و از استعاره نفس به عنوان حدّ وسط برای نزدیک شدن به مفهوم پولیتِیا بهره گرفته شده است. سپس حکمت مدنی ملاصدرا در نسبت با معنای تفصیلی پولیتِیا در سه بخش نوع حکومت و قوه حاکم، تعیین و تنظیم نسبت قوا با یکدیگر و غایت مدینه بررسی شده است. درنتیجه، وحدت امر معاش و امر معاد نزد ملاصدرا به منزله پولیتِیای مدینه او اعلام شده است. اهمیت این پژوهش ازآن رو است که می تواند به بررسی آرای فلاسفه اسلامی در حکمت عملی در نسبت با علوم انسانی کمک کند و زمینه ای برای بررسی تفصیلی مدنیّت، سیاست و قانون در حکمت متعالیه باشد.
تحلیل گفتمان سوره یوسف (ع) با تأکید بر واژه تأویل بر اساس الگوی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
321 - 340
حوزههای تخصصی:
تحلیل مفاهیم قرآنی راهی به درک صحیح آیات قرآن است، در پژوهش حاضر با توجه به بسامد تکرار واژه تأویل در سوره یوسف، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی این واژه بر پایه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف پرداخته شده تا با توجه به ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و ارزشی، با خوانشی روشمند به دریافت تازه ای از مفهوم تأویل در سوره یوسف دست یابیم. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که دالّ مرکزی گفتمان تأویل در سوره یوسف، تعلیم علم تأویل احادیث (وقایع و حوادث) است که خود زمینه ساز گفتمان ولایت الهی است. علم تأویل حضرت یوسف (ع) هم از حیث گستره و شمول وقایع و هم از حیث مرجع الهی آن، عامل توفّق و برتری ایشان بر سایر معبران و تغییر دهنده نظام ارزشی موجود است؛ چنان که این امر سبب بر هم زدن مناسبات قدرت در جامعه هدف شد؛ تا آنجا که یوسف (ع) توانست پس از تأویل رؤیای پادشاه مصر، به کنش ها جهت داده و گروه مقابل را برای اجرای طرح استراتژیک چهارده ساله با خود همراه کند. این اقدامات در سطح بالاتر زمینه لازم را برای ترسیم نظام دوگانه اصلی فراهم کرد. با دو گانه سازی من (صاحب علم الهی تأویل احادیث) و آنها که به الله ایمان ندارند و به آخرت کافرند، دو نوع نگاه به هستی مطرح می شود. نگاهی که عالم را متعلق به ربّی می داند که مرجع اصلی همه کنش هاست، در مقابلِ نگاهی که به این امور بی اعتقاد است. این تفکیک پارادایمی زمینه را برای باز تولید یک نظام ارزشی تازه فراهم می کند.
پدیدارشناسی تفسیر قرآن کریم: تحلیلِ مقوله تاریخمندی تفسیر قرآن با تأکید بر رویکرد هستی شناسی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
437 - 455
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بنیادین در حوزه تفسیر قرآن، بحث «تاریخمندیِ تفسیر» قرآن است. اندیشمندان اسلامی در سال های اخیر، مسأله «تاریخمندی قرآن» را مورد توجه قرار داده اند. وجه ناگفته ای که در کلام پیروان نظریه تاریخمندی قرآن قابل پی جویی است، دل ناگرانیِ ایشان درباره غفلت انسانِ مسلمان از مسائل نوپدید جهانِ خود، و فهمِ آیات قرآن، صرفاً از بستر نزول آیات است. مارتین هایدگر، فیلسوف پدیدارشناس، مساله تاریخمندیِ تفسیر را از نظرگاهی ویژه و ذیل پرسش از مساله «هستی»، مورد تأمل قرار داده است. «هستی»، چرخه ای همواره پویا و پیش رونده است که از هرگونه سکون و ایستایی گریزان است. اما هستی را صرفاً به واسطه «انسان» می توان فهمید، زیرا او تنها پرسشگر هستی است و به عنوان تنها موجودِ تاریخمند، در ذات خود هستنده ای پویا و تعالی جوست. ازمنظر پدیدارشناسی، «تاریخمندی متن»، تنها در پرتو «تاریخمندی تفسیرِ متن» قابل تبیین است؛ زیرا متن، تنها به واسطه تفسیر، معنای خود را آشکار می نماید؛ اما از آن رو که تفسیر، فرآورده فهم انسان است، فهم تاریخمندیِ تفسیر نیز پیشاپیش، معطوف به دریافتِ وجه «تاریخمندیِ مفسرِ متن» است. پژوهش حاضر، درصدد تبیین مسأله «تاریخمندیِ تفسیرِ قرآن» به سیاقی پدیدارشناسانه است. از این رو با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تأکید بر الگوی فکری-فلسفیِ هایدگر، نقشِ تاریخمندیِ مفسر را در تاریخمندیِ تفسیر مورد بررسی قرار می دهد. از نگاه هستی شناسی، مساله مورد بحث هنگامی به نتیجه خواهد رسید که تاریخمندی تفسیر، هم راستا با تبیین ساحت هایِ تاریخمندانه هستی مفسر، که شامل«واقع بودگی»، «هرروزگی» و«طرح افکنی و امکان» است، مورد بحث قرار گیرد.
طراحی الگوی انتخاب مدیران حرفه ای شایسته مبتنی بر سیاست حرفه ای گرایی سازمانی در صنعت بانکداری کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
72 - 98
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برخورداری سازمان ها از نیروهای حرفه ای و شایسته به ویژه در سمت های مدیریتی یک مزیتی به شدت منحصربه فرد بوده که موجب گشته طی سال های اخیر تلاش های سازمانی در زمینه بکارگیری منابع انسانی حرفه ای گرا و شایسته محور افزایش یابد. هدف این پژوهش، طراحی الگوی انتخاب مدیران حرفه ای شایسته مبتنی بر سیاست حرفه ایی گرایی سازمانی در صنعت بانکداری کشور می باشد.
تاثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی و تناوبی پرشدت بر سطوح نوروپلین 1 در رت های نر چاق سالمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش نیمه تجربی حاضر، تعداد 30 سر رت نر صحرایی سالمند نژاد ویستار با میانگین سن 22-20 ماه از حیوانکده دانشگاه فردوسی مشهد خریداری شد. رتها به صورت تصادفی، به سه گروه مساوی رژیم غذایی پرچرب، رژیم غذایی پرچرب و تمرین مقاومتی و رژیم غذایی پرچرب و تمرین تناوبی پرشدت تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل هشت هفته، هفته ای پنج جلسه صعود از نردبان یک متری با 26 پله بود. در هفته اول، میزان وزنه های بسته شده به رت ها 30 درصد وزن بدن بود که به تدریج افزایش یافته و به 200 درصد وزن بدن آن ها در هفته پایانی رسید. تمرینات در سه نوبت با چهار تکرار انجام شد. سه دقیقه استراحت بین نوبت ها و حدود 10 ثانیه استراحت بین تکرارها در نظر گرفته شد. برنامه تمرین تناوبی پرشدت شامل شنا کردن در استخر مخصوص جوندگان به مدت هشت هفته و پنج جلسه در هفته بود. دامنه شدت تمرین شنا از شدت کم (بار بین صفر تا سه درصد توده بدن) تا شدت بالا (بار بین 5 تا 16 درصد توده بدن) در نظر گرفته شد. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، خونگیری در ساعت هشت صبح انجام شد. سرم حاصل جهت اندازه گیری سطوح شاخص های خونی مورد استفاده قرار گرفت. برای اطمینان از معنادار بودن تفاوت بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و نرم افزار SPSS ویرایش 22 استفاده شد. نتایج نشان داد که فعالیت های ورزشی در پژوهش حاضر، توانست از طریق تغییر در سطوح سرمی نوروپلین 1 تاثیرات محافظتی خود را اعمال کند. تمرین ورزشی قادر به افزایش سطوح نوروپلین1 نسبت به گروه کنترل است که نشان دهنده سودمند بودن این گونه تمرینات در فرایند پیری و چاقی است. البته، هیچ تفاوت معنی داری در بین دو گروه تمرین یافت نشد. تایید کامل این نتایج نیازمند تحقیقات بیشتر با بررسی سایر مسیرهای سیگنالینگ و اثرگذار و نیز سایر فاکتورهای دخیل در این زمینه می باشد.