مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۹٬۴۶۱ تا ۴۹٬۴۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
65 - 84
حوزههای تخصصی:
استفاده از فنّاوری های نوین نوع جدیدی از گردشگری به نام گردشگری مجازی را خلق کرده است. بازاریابان و فعالان گردشگری برای ارتقا و پیشرفت در این زمینه نیازمند شناخت بیشتر انگیزه های گردشگران هستند. همچنین، انگیزه لذت جویانه به منزله موردی قابل توجه توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد انگیزه لذت جویانه و گردشگری مجازی در استفاده مداوم از مقاصد گردشگری در استان مازندران پرداخته است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، براساس ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران استان مازندران به روش نمونه گیری دردسترس در نوروز 1400 بودند. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن از طریق نرم افزار SmartPLS3 بررسی شد. یافته ها نشان داد که، از میان مؤلفه های مرتبط به انگیزه لذت جویانه، مؤلفه های ماجراجویی و کاوش، روابط اجتماعی، آگاهی از روند و خشنودی در انگیزه لذت جویانه تأثیر می گذارند. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که انگیزه لذت جویانه در استفاده مداوم تأثیر دارد. از میان مؤلفه های مرتبط به گردشگری مجازی، تنها مؤلفه لذت درک شده گردشگری مجازی در استفاده مداوم اثر دارد.
انسان به مثابه روش در اندیشه آنتونی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
1 - 17
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان امر ایدئال و انسان به عنوان موجودی که در وضعیت فعلی هر جامعه ای در حال گذران زندگی است، دو حیثیت قابل بحث در علوم انسانی و اجتماعی هستند. این تفکیک اولیه از این دو حیث از انسان می تواند ما را در مواجهه با هویتی تحت عنوان علوم اجتماعی و علوم انسانی بیشتر آشنا کند. افکاری که انبوهی از نظریه ها و اصطلاحات و واژگان را در اقتصاد، جامعه شناسی و دیگر رشته های علوم تولید کرده اند. آنتونی گیدنز از جمله اندیشمندانی است که این دو حیثیت را در مطالعات اجتماعی خود در نظر گرفته و ازاین رو مطالعه آثار او می تواند به ما نشان دهد که چگونه میان شناخت روش شناختی انسان با شناخت انسانی که واقع شده است تمایز بنهیم. او انسان را در مرحله اول براساس اقتضائات نظری مدرنیته متأخر صورت بندی مفهومی می کند و در مرحله ای دیگر این صورت بندی را برای مطالعه انسان در دوره اخیر مدرن به کار می گیرد. انسانی که شخصیت او در بدن خلاصه می شود و بنابراین، مدیریت بدن به منزله امری به عنوان عاملیت انسانی تلقی می شود؛ جایی که اخلاق و دین به عنوان امور هویت بخش، جای خود را از دست داده و حتی امکانی برای ورود مرگ برای شکل دهی شخصیت به عنوان واقعیت جهان انسان از چشم ها دور نگه داشته می شود تا مانعی بر سر راه خرد کردن انسان و هویت انسانی در دوره مدرن اخیر نباشد.
بررسی مفهومی طولانی بودن آرزوها با تأکید بر فرایند مهار آن در سیره علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
103 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طولانی بودن آرزوها در بین دانشجویان با تأکید بر فرایند مهار آن در سیره علوی انجام شد. روش: روش تحقیق بر پایه داده های کتابخانه ای و میدانی استوار بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند. برای این منظور، تعداد 216 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش در بخش کتابخانه ای، منابع دست اول اسلامی و در بخش میدانی، شاخص «آرزو» گروزت و همکاران(2005) بودند. یافته ها: نتایج بخش میدانی نشان داد که شکاف بین میانگین اهمیت و احتمال دستیابی در تمامی حوزه های آرزوهای زندگی و ابعاد آن برای دانشجویان معنادار است؛ یعنی می توان نتیجه گرفت که اهداف برای دانشجویان مهم اند، اما شانس رسیدن به این اهداف برای آنان زیاد نیست که این امر به معنای طول أمل می باشد. نتیجه گیری: مرور منابع نشان داد که مهار و درمان طول أمل طی سه مرحله متوالی صورت می گیرد: در مرحله اول، انسان باید به نگرش صحیح نسبت به خود، جهان پیرامون و خالق یکتا دست یابد. در مرحله دوم، به گزینش و ارزیابی آرزوها اقدام کند و آرزوهای گزینش شده را به اهداف قابل دسترس تبدیل سازد. در مرحله سوم، به برنامه ریزی و تلاش برای رسیدن به اهداف خود مبادرت ورزد و از اتلاف وقت پرهیز کند.
بررسی ادراک فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
131 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک و تجربه دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه صورت پذیرفت. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه، دانش آموختگان کارشناسی ارشد و دکتری در سالهای 1390 تا 1399 (دهه 90) بودند که از میان ایشان، بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات از ایشان از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل و تنظیم نتایج، ویژگی های منفی اساتید در قالب سه مضمون اصلی و 44 مضمون فرعی دسته بندی شد؛ که مضامین اصلی شامل «عیوب اخلاقی و ضعفهای شخصیتی»، «نقایص آموزشی و کلاس داری» و «ایرادات و قصورات پژوهشی» می باشند. نتیجه گیری: از نظر دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی مورد مصاحبه در این پژوهش، ضعفها و قصورات شخصیتی، آموزشی و پژوهشی در برخی از اساتید خدشه به جایگاه ایشان وارد آورده و از نفوذ علمی و تربیتی ایشان بر دانشجویان کاسته است؛ بر این اساس، از اساتید انتظار می رود تا با نظر به این ویژگی ها، همواره پیش و بیش از دیگرسازی، مسیر رشد و خودسازی را دغدغه مندانه بپیمایند.
بررسی رابطه هوش معنوی و بهزیستی، با تحول اخلاقی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
201 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و بهزیستی با تحول و رشد اخلاقی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. روش: روش پژوهش از لحاظ روش آمار، توصیفی شامل محاسبه فراوانی ها، میانگین ها، انحراف استانداردها و برای آمار استنباطی از ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1401 بودند. از این جامعه، نمونه ای به حجم 169 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به پرسشنامه هوش معنوی، بهزیستی معنوی و تحول اخلاقی پاسخ دادند. داده ها نیز توسط آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه ورود همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین مؤلفه های هوش معنوی و بهزیستی معنوی با تحول اخلاقی وجود دارد. به عبارت دیگر؛ با افزایش هوش معنوی و بهزیستی معنوی، تحول اخلاقی نیز افزایش پیدا می کند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود 50 درصد از واریانس تحول اخلاقی توسط مؤلفه های هوش معنوی و بهزیستی معنوی تبیین می شود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد تحول اخلاقی در دانشجویان منوط به افزایش هوش معنوی و بهزیستی معنوی آنان است. بر این اساس، پیشنهاد شد که برنامه و طرحی جامع از سوی خانواده ها، متولیان فرهنگی و آموزش عالی به منظور تقویت هوش معنوی و بهزیستی معنوی دانشجویان برای تحول اخلاقی آنان تدوین و اجرا شود.
تاریخ رصدگری در ایران و جهان اسلام تا رصدهای ممتحن (213 قمری / 828 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
به رغم تأکید شماری از اخترشناسان دوره اسلامی بر نبود رصدی میان رصدهای بطلمیوس (حدود 130-141 میلادی) و «رصدهای ممتحن»، در منابع مختلف گزارش هایی پراکنده از رصدهایی در همین بازه، چه در روزگار ساسانی و چه در دوره اسلامی به چشم می خورد. جستار حاضر دربردارنده تحلیل آگاهی های موجود درباره این رصدها است: سه مجموعه رصد ایرانی در دوره ساسانی (در حدود 470، 556 و حدود 633-634 میلادی)، رصدهای رصدگری ناشناس در 90 -100 قمری / 709 -718 میلادی در بُست (شهر لشکرگاه امروزی در افغانستان)، رصدهای احمد بن محمد نهاوندی حاسب در جندی شاپور در 170 و اندی قمری / 787 -795 میلادی، و رصدهایی احتمالاً در مرو توسط یحیی بن ابی منصور در 202 ق / 817 میلادی یا اندکی پیش از آن. همه این رصدها در محدوده جغرافیایی ایران جای داشته اند. گویا پژوهشگران عموماً توجهی به رصدهای بُست و مرو نداشته اند..
الزامات بین المللی شدن کسب وکارهای صنایع خلاق و فرهنگی (با تمرکز بر کسب وکارهای محتوای دیجیتال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت محتوای دیجیتال ضمن آنکه در انتقال فکر و فرهنگ کشورها به سایر ملت ها نقش کلیدی دارد می تواند به لحاظ اقتصادی نیز منافع بسیاری را به همراه داشتهباشد. امروزه تولیدات صنعت محتوای دیجیتال به راحتی امکان انتشار در بستر اینترنت و حضور در بازار گسترده جهانی را دارا هستند. جهت استفاده هرچه بیشتر از منافع این حوزه لازم است تا ابتدا الزامات بین المللی شدن کسب و کارهای این حوزه با بهره گیری از نمونه های موفق احصا شود و سپس برای توسعه این موارد برنامه ریزی گردد. هدف این پژوهش شناسایی الزامات فعالیت بین المللی کسب وکارهای محتوای دیجیتال کشور است. بدین منظور مبتنی بر روش مطالعه موردی چندگانه ۶ کسب وکار حوزه محتوای دیجیتال و دارای تجربه حضور در بازارهای جهانی، در بازه زمانی اسفند ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ موردمطالعه قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه و سایر منابع مکمل با روش تحلیل مضمون صورت گرفته و درنهایت ۸ الزام کلی احصا گردید. در مرحله بعد موارد شناسایی شده با روش اهمیت-عملکرد اولویت بندی گردید. الزام های دارای اولویت عبارت اند از: "شناخت بازار (وجود بازار، تبلیغات مناسب و مخاطبشناسی) "، "تأمین و پرورش نیروی انسانی موردنیاز (نیروی متخصص داخلی و نیروی بومی در شعب خارج از کشور) " و "مناسب بودن و ثبات شرایط داخلی کشور".
سنجش اجتماعی رسانه های نمایشی VOD ایرانی میان کاربران توییتر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور فناوری های دیجیتال و ظهور خدمات رسانه های نمایشی VOD، چشم انداز صنایع فرهنگی و خلاق دستخوش دگرگونی چشم گیری شده است. به ویژه، بازار این رسانه ها در ایران شاهد رشد قابل توجهی بوده و طیف متنوعی از محتوا را ارائه می دهد تا مطابق با اولویت های مخاطبان فارسی زبان در سراسر جهان باشد. این پژوهش به سنجش اجتماعی رسانه های نمایشی VOD ایرانی و نظرکاوی آن ها در میان کاربران فارسی توییتر می پردازد. هدف این مطالعه با استفاده از روش های داده کاوی، علوم اجتماعی محاسباتی، تحلیل احساسات و تحلیل مضمون، سنجش تأثیر و پویایی VODهای ایرانی در چارچوب توییتر فارسی است. از طریق تحلیل مضمون، شش مضمون فراگیر استخراج شد: 1. سویه های تاریک رسانه های نمایشی VOD، 2. نظارت صداوسیما بر رسانه های نمایشی VOD، 3. فراگیری و محبوبیت رسانه های نمایشی VOD و عوامل مؤثر آن، 4. فیلتر و تعطیلی رسانه های نمایشی VOD، 5. حضور بازیگران در رسانه های نمایشی VOD پس از پاییز سال 1401، و 6. خرید اشتراک رسانه های نمایشی VOD. این مضامین منعکس کننده دیدگاه ها و گفتگوهای متنوع پیرامون VODهای ایرانی است.با استفاده از روش های محاسباتی علوم اجتماعی، تجزیه و تحلیل احساسات و نظرسنجی کاربران، بینش عمیق تری در مورد سنجش اجتماعی VODهای ایرانی به دست می آید. تحلیل احساسات توییت ها نشان داد که احساسات منفی نسبت به این رسانه ها در میان کاربران توییتر فارسی 59%، احساسات مثبت 39%، و احساسات خنثی 2% بودند. علاوه بر این، از تکنیک های داده کاوی برای بررسی درصد توجه نسبت به VODهای ایرانی و احساسات کاربران نسبت به هر یک از آنها استفاده شد که فیلیمو مورد توجه ترین VOD ایرانی بود و بیشترین توجه کاربران را به خود جلب کرده است.
بررسی تطبیقی تزئینات بازشوهای قاجاری در شاه نشین بناهای تاریخی شهر اردبیل (مطالعات موردی: شاه نشین خانه های ابراهیمی، خلیل زاده و حسینیهٔ مجتهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسی ها و درهای دولنگهٔ خورشیدی دار، از عناصر مهم در تزئینات کاربردیِ فضای شاه نشین ها در معماری دورهٔ قاجار است. استفاده از نوشتار با مضامین مذهبی، به صورت مشبک، پارچه بری و یا نقاشی پشت شیشه، در اردبیل بیش از سایر مناطق ایران رواج داشته است. در اغلب بناهای تاریخی این شهر، ارسی های بزرگ دوجداره وجود دارند و معمار با قراردادن درست آن در بناهایی با پلان نعلی شکل یا ایوان دار، از ارسی ها در این اقلیم بهره مند شده است. این مقاله برگرفته از گزارش های پژوهشی مربوط به تزئینات بناهای تاریخی شهر اردبیل است. سه نمونهٔ موردی بازشوهای خانهٔ ابراهیمی، خانهٔ خلیل زاده و حسینیهٔ مجتهد، به دلایلی هم چون پُرکار بودن، سالم بودن، قابل دسترس بودن برای تصویربرداری، و تنوع در روش های تزئینات چوبی انتخاب شده اند. بازشو های موردمطالعه در این سه مکان در بافت قدیمی شهر اردبیل، مربوط به دورهٔ قاجار هستند. پرسش اصلی مقاله این است که تفاوت ها و شباهت های این بازشوها در چیست و آیا عبارت «هنر ارسی سازی در دوره قاجار رو به افول گذاشت» قابل تأیید است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته و داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهند استفاده از گره چینی برای تزئین ارسی ها و بازشوها در اوایل دورهٔ قاجار، در اولویت قرار داشته و به تدریج سبک تزئین ارسی ها متفاوت شد؛ قطعات پارچه بری جای خود را به قطعات آینه ای داد و شیوهٔ قواره بری جای گره چینی را گرفت.
بررسی نشانه های ابزوردیسم از منظر کاربردشناسی زبان در نمایشنامه گلدان اثر بهمن فرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
75 - 85
حوزههای تخصصی:
تئاتر ابزورد نوعی نمایش است که پوچ بودن وضعیت انسان و ویژگی هایی مانند سکوت، تکرارِ مکرراتِ بیهوده روزانه و گفت وگوهای غیرمتعارف و بی ارزش را بدون هیچ گونه رویدادی که باعث پیشرفت و تعالی زندگی انسان باشد، نشان می دهد. ویژگی بارز تئاتر ابزورد، استفاده ویژه و جدید آن از زبان است. به این معنا که زبان به عنوان ابزاری برای مراوده منطقی به کار برده نمی شود و برخلاف نمایش های رایج گذشته، رابطه علت و معلولی متعلق به دنیای خود نمایش است و احتمالاً خارج از آن جهان، معنا و مفهومی پیدا نمی کند. یکی از شاخه های زبان شناسی، کاربردشناسی است که به بررسی پاره گفتارها در درون بافت می پردازد واصول چهارگانه گرایس، ادب و نوبت گیری از جمله عواملی هستند که در کاربردشناسی مورد مطالعه قرار می گیرند. در این پژوهش به بررسی فصل مشترک نشانه های زبانی ابزوردیسم با کاربردشناسی زبان در نمایشنامه گلدان اثر بهمن فرسی پرداخته شده است. براساس داده های جمع آوری شده پژوهش، فرسی در نمایشنامه گلدان، کاملاً آگاهانه اصول کاربردشناسی زبان در مکالمه را نقض می کند تا علاوه بر تجسم فضا، ساختار و شخصیت، به نشانه های زبانی ابزوردیسم نزدیک تر شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در این راستا از منابع کتاب خانه ای و پایگاه های معتبر اینترنتی بهره برده است. تحلیل الگوی داده ها نیز در چارچوب نظریات کاربردشناسی زبان انجام گرفته است.
بازنمود بومی گرایی در رمان های احمد محمود و نقاشی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
83 - 108
حوزههای تخصصی:
ادبیات بومی نوعی از ادبیات است که شرایط زیستی و بومی یک منطقه، آداب و رسوم و عقاید و باورها، فرهنگ، مناسبات و روابط اجتماعی، مذهبی، زبان و گویش و غیره را که بر آن منطقه حاکم است، منعکس می سازد. گرایش به این نوع ادبیات در میان داستان نویسان معاصر فراوان دیده شده است. احمد محمود نویسنده برجسته رئالیست ایرانی است که توانسته به نحو مطلوبی عناصر بومی منطقه جنوب ایران را در آثار خود بازتاب دهد. آشنایی عمیق وی با فرهنگ مردم سواحل خلیج فارس و بهره گرفتن از عناصر بومی مناطق جنوب ایران، به ویژه زبان بومیِ این منطقه، آثار وی را از منظر ادبیات بومی و اقلیمی قابل تأمل کرده است. به همین دلیل جستار حاضر به بررسی شگردهای زبانی احمد محمود در بازنمود ادبیات بومی در رمان های «مدار صفر درجه» و «درخت انجیر معابد»، اختصاص یافته است. دستاورد پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با روش مطالعات کتابخانه ای انجام شده، گویای این است که احمد محمود در این رمان ها با کاربرد زبان و گویش محلّی که خود واژه ها و اصطلاحات محلّی، لهجه محلّی و کنایات و ضرب المثل ها را دربر می گیرد، زبان عامیانه، تکرار حروف و تشبیهات اقلیمی، ادبیات بومی خاصّ منطقه جنوب را منعکس کرده است. گرایش به بومی گرایی در نقاشی معاصر نیز کم و بیش مشهود است.اهداف پژوهش: واکاوی شیوه انعکاس بومی گرایی درد و رمان «درخت انجیر معابد» و «مدار صفر درجه».بررسی بومی گرایی در نقاشی معاصر.سؤالات پژوهش:احمد محمود ادبیات بومی منطقه جنوب را در دو رمان درخت انجیر معابد و مدار صفر درجه چگونه معرفی کرده است؟بومی گرایی در نقاشی معاصر ایران چگونه نمود یافته است؟
ارزیابی رأی وحدت رویه 774 مبتنی بر دکترین حمایت گرا از مهر زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
95 - 114
حوزههای تخصصی:
دربرخی موارد، بدهکاران با قصدفرار ازپرداخت دین، اقدام به انتقال مال به دیگران می نمایند؛ به نحویکه باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد.در راستای جرم انگاری فرض مزبور درماده4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب1377،مستند بودن دِین به اَسنادلازم الاجرا یا مسبوق بودن به حکم دادگاه، به صراحت، شرط دانسته شده بود.بااصلاح قانون مزبور درسال1394، درماده21 شروط مزبورحذف گردیدامابا توجه به قرائن لفظی موجوددرماده ولحن قانون گذار،این شبهه به ذهن خطورمی کندکه علی رغم تغییر قانون یادشده، موضع قانونگذار تغییر نکرده و همچون سابق، دِین باید قبلاًازطریق حکم دادگاه اثبات شده باشد و ازاین رو،اسناد لازم الاجرا نیز باید ازطریق دادگاه به صدور حکم، منتهی شود تا قابل تعقیب کیفری بوده ومشمول مسئولیت جزائی مطرح درماده مذکور گردد. همین امرموجب گردیدتا درپرونده هایی که دین، مهرزوجه بوده است؛ آرای متهافت از شعب دیوانعالی کشور صادر شودو درنهایت منجر به صدور رأی وحدت رویه 774 گردید که در آن بر لزوم وجود محکومیتِ پیشین به پرداخت دین، تأکید شده است.در جُستار پیش رو بعداز نقل آراء قضایی ناظر بر مسأله، به تبیین جایگاه انگیزه ی فراراز دین در فقه جزایی و مبنای جرم انگاری آن پرداخته شده واین نتیجه حاصل گردید که محکومیت، تأثیری درتحقق عنوان فراراز دین ندارد. هم چنین با تبیین تفاوت میان مهر و مطلق دیون، این نتیجه استفصاص شدکه بر فرض لزوم وجود محکومیت درمطلق دیون، این شرط در خصوص مهر لازم نیست. فرض لزوم محکومیت در خصوص مطلق دین نیز ناظر بر محکومیت قبل از معامله نبوده بلکه ملاک، محکومیت به دینِ سابق بر معامله است اعم ازاینکه زمان محکومیت، قبل از انعقاد قرارداد باشد یا بعداز آن باشد.
مطالعه ی کیفی گذران اوقات فراغت دختران در خوابگاه دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
145 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر واکاوی و مطالعه ی تجارب و ادراکات، نیازها و چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان دختر در خوابگاه دانشگاه یزد است. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی بوده و از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 12 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی دانشگاه یزد بودند که اطلاعات آن ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، 17 مضمون اصلی و 112 مضمون فرعی شناسایی شدند. تجارب و ادراکات مثبت دانشجویان از گذران اوقات فراغت شامل 4 مضمون اصلی: افزایش سرمایه اجتماعی، ارتقاء ویژگی های روان شناختی و تمرین اخلاق، خودباوری و شکوفایی فردی، کسب مهارت و شناخت توانمندی ها بوده است. در واکاوی تجارب و ادراکات منفی اوقات فراغت دانشجویان نیز 4 مضمون اصلی شامل: تفاوت های فرهنگی و روابط تنش زا، نداشتن مهارت های ارتباطی، شرایط سخت و ناآرام محیطی و روانی خوابگاه، ناهنجاری های اخلاقی شناسایی شده است. در مطالعه نیازهای گذران اوقات فراغت 4 مضمون اصلی شامل: اصلاحات فرهنگی - اجتماعی، نبود خدمات و تجهیزات، برنامه ریزی تعاملی و هوشمندانه، آموزش و اشتغال آفرینی به دست آمده است. در مطالعه روش گذران اوقات فراغت 5 مضمون اصلی شامل: آموزش و یادگیری، تفریح و سرگرمی، فعالیت های هنری - مهارتی، فعالیت های فکری - ورزشی، فعالیت های فرهنگی - اجتماعی به دست آمد.
بازخوانی پرده غمنامه رستم و سهراب حسین قوللر آغاسی از منظر هرمنوتیک گادامر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
75 - 86
حوزههای تخصصی:
خیالی نگاری اصطلاحی است که برای توصیف نوعی نقاشی به کار می رود که با تکنیک رنگ روغن و با محتوای مذهبی، حماسی، بزمی و رزمی و عامیانه به سفارش و خواست مردم کشیده شده است. حسین قوللر به عنوان یکی از بنیان گذاران این شیوه، با تکیه بر عنصر خیال و تصویرسازی های ذهنی خویش، روایت کشته شدن سهراب را به تصویر درآورده است. پژوهش حاضر با هدف بازخوانی نقاشی مذکور توسط دیدگاه هرمنوتیک گادامر، این اثر را در شش بخش مورد نظر این رویکرد، یعنی بافت و زمینه اجتماعی و تاریخی، زبان مشترک، گفتگو، پیش داوری و امتزاج افق ها، بررسی و خوانش می کند. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی و از حیث هدف بنیادی است و رویکردی کیفی دارد. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و به صورت اسنادی جمع آوری شده است. در این پژوهش به این سؤال پاسخ داده می شود که نقاشی قهوه خانه ای مرگ سهراب، اثر حسین قوللر آقاسی، از دیدگاه هرمنوتیک گادامر چگونه می تواند مورد خوانش قرار گیرد؟ و به چه نتایجی منجر خواهد شد؟ نتایج نشان می دهد که مفهوم مکالمه در اندیشه گادامر، کمک شایانی در جهت توصیف هرچه بهتر چگونگی خلق پرده غمنامه رستم و سهراب اثر حسین قوللر آقاسی با توجه به نیاز روز جامعه مخاطب دارد. حسین قوللر آقاسی به عنوان یک طرف مکالمه، با دانش بر این موضوع که تمام حقیقت را نمی داند و بهره گیری از هنر سنتی ایرانی و زبان مشترک فارسی، بر اساس پیش داوری هایی که نتیجه افق معنایی روزگار اوست، به مکالمه و گفتگو با اشعار فردوسی و نگارگری ایرانی می پردازد و با اخذ تأثیرات از آن، از دریچه افق معنایی خویش که رواج پهلوانی ها و مشروطیت طلبی مردم است، سعی دارد این فاصله را از میان بردارد که در انتها به خلق اثری منجر می شود که در راستای هویت ملی و متعلق به عصر اوست.
تأثیر تئاتر پداگوژی بر رشد خلاقیت دانش آموزان مقطع دبستان و متوسطه اول شهر تهران با تکیه بر تربیت زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
17 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر تئاتر پداگوژی بر رشد خلاقیت دانش آموزان در مقطع دبستان و متوسطه اول انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل: دانش آموزان دبستان و متوسطه اول (7- 14 ساله) منطقه 6 تهران بوده است که از بین آن ها 20 نفر گزینش و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شده اند. در هر دو گروه، پیش آزمون انجام شده و سپس گروه آزمایش، عمل آزمایشی (تئاتر پداگوژی با تکیه بر تربیت زیبایی شناسی)، را به مدت 10 جلسه ی90 دقیقه ای دریافت کرده است. پس ازآن مکرراً آزمون برای هر دو گروه اجرا شده است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه خلاقیت عابدی بر اساس پرسشنامه خلاقیت تورنس صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که تئاتر پداگوژی به طور معناداری به بهبود توانایی حل مسئله و خلاقیت دانش آموزان دبستان و متوسطه اول در گروه آزمایش منجر شده است. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون تحلیل کواریانس، آزمون T و استفاده از نرم افزار SPSS است. نتایج تحلیل آماری حاکی از تأثیر مثبت و معنادار تئاتر پداگوژی بر رشد خلاقیت گروه آزمایش است (05.0> P)
بررسی تأثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین بر شاخص های افسردگی، امیدواری و جهت گیری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات سلامت روان، در عوامل متعدد بیولوژیکی و روان شناختی ریشه دارد که یکی از ریشه های اصلی شکل گیری و ماندگاری آن سوگیری های شناختی است. سوگیری های شناختی، به عنوان الگوهای انحراف از هنجار یا عقلانیت در قضاوت، در افراد افسرده در قالب سوگیری های خودمغلوب ساز و تمرکز بر نکات منفی زندگی جلوه گر می شوند. اصلاح سوگیری شناختی شامل آموزش شیوه های جدید پردازش اطلاعات برای تغییر سوگیری های پردازشی مانند توجه انتخابی و سوگیری های تفسیری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین بر شاخص های افسردگی، امیدواری و جهت گیری زندگی در دانشجویان افسرده اجرا شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1400-1401 و حجم نمونه شامل 40 دانشجوی پسر و دختر با افسردگی متوسط بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تحلیل آماری داده ها، از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS-21تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین باعث کاهش معنادار در میزان افسردگی، بهبود شاخص امیدواری و افزایش جهت گیری مثبت زندگی دانشجویان می شود. آموزش روش های اصلاح سوگیری شناختی معطوف به بهبود فرایندهای پردازش اطلاعات می تواند با اصلاح سوگیری های شناختی و کاهش هیجان های منفی، نقشی مؤثر در پیشگیری از اختلالات روان شناختی و بهبود شاخص های مرتبط با سلامت روان داشته باشد.
تحلیل فضایی مولفه های مصرف انرژی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
1 - 16
شناسایی و تحلیل مولفه های مصرف انرژی می تواند فرصت هایی را برای بهینه سازی مصرف انرژی فراهم کند به ویژه اگر همراه با تحلیل فضایی باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل تابلویی فضایی عوامل تعیین کننده مولفه های مصرف انرژی (فعالیتی، شدتی و ساختاری) برای 31 استان ایران می باشد. برای این منظور، نخست با رویکرد تحلیل عاملی، مصرف انرژی با به کارگیری آخرین داده های قابل دسترس طی دوره زمانی 1396-1390 تجزیه شده و سپس، با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی فضایی، عوامل تعیین کننده مولفه های مصرف انرژی استان های کشور بررسی شده است. براساس یافته های این مطالعه، اولاً مدل دوربین فضایی به عنوان مدل فضایی مطلوب انتخاب شده است. ثانیاً ارزش افزوده (شاخص فعالیت)، سهم صنعت (شاخص ساختار) و سهم شهرنشینی دارای اثرات مستقیم و سرریز معنادار بر مولفه های مصرف انرژی هستند. اثر مثبت سهم صنعت بر مولفه های ساختاری و شدتی می تواند ناشی از تغییر ساختار اقتصادی در جهت فعالیت های انرژی بر و با تکنولوژی پایین باشد. کارایی فنی نیز طبق انتظار اثر منفی و معنادار بر مولفه شدتی مصرف انرژی دارد و در این رابطه اثرات فضایی نیز اثر مستقیم را تقویت کرده است، براساس نتایج به دست آمده توصیه می شود اولاً در برنامه ریزی انرژی به ساختار فضایی استان ها توجه شود. ثانیاً توصیه می شود کارایی فعالیت های اقتصادی و سرمایه انسانی ارتقاء یابد. تاکید بر مولفه های شدتی و ساختاری در جهت کاهش مصرف انرژی می تواند اثرات مثبت متغیرهایی نظیر شهرنشینی را خنثی کند.
رابطه بین مقیاس ارتفاعی مجتمع های مسکونی و تصمیم گیری استفاده کنندگان در انتخاب آنها با روش ERP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
53 - 65
حوزههای تخصصی:
افراد جامعه ی بشری به ماوا و مکانی برای زیست و ادامه حیات نیازمند هستند. امروزه مسکن به عنوان مکانی که بیشترین زمان افراد در آن سپری میشود و برای رفع نیازهای روحی و روانی افراد حائز اهمیت است، مورد توجه طراحان قرار گرفته است .پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مقیاس ارتفاعی مجتمع های مسکونی و میزان تصمیم گیری استفاده کنندگان در انتخاب آنها انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر روش تحقیق ترکیبی و شبیه سازی است. امواج مغزی 12 نفر در حین انجام تکلیف در خصوص مجتمع های مسکونی، با دستگاه ERP ، 32 کاناله، مورد ثبت قرار گرفت. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش F7 و F8 می باشد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد سطح معناداری در متغیر مقیاس ارتفاعی ساختمان (0/12) می باشد که معنی دار نمی باشد اما سطح معناداری میزان تصمیم گیری ( 0/042) کوچکتر از 0/05 می باشد، معنی دار می باشد. همچنین اثر متقابل بین مقیاس ارتفاعی ساختمان و میزان تصمیم گیری (0/21) بزرگتر از 0/05 می باشد، معنادار نمی باشد اما در مقایسه اثر بین موردی سه سطح ارتفاعی ساختمان، نتایج نشان داد که سطح معناداری (0/04 < 0/05) در مقیاس ارتفاعی ساختمان های 8 طبقه معنادار می باشد هر چند در مقیاس ارتفاعی ساختمان های 4 و 12 طبقه معنادار نمی باشد. نتیجه گیری: به لحاظ هیجانی انتخاب مجتمع 8 طبقه اولویت استفاده کنندگان در انتخاب بوده است اما به لحاظ انتخاب منطقی، ارتفاع ممیزه کافی برای انتخاب این مجتمع نبوده است.
Abhandlung zum Roman „Der Herbst ist die letzte Jahreszeit” von Nasim Mar’ashi Basierend auf der Kritik der Statustheorie der Frau(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Spektrum Iran , ۳۶. Jahrgang Nr ۲, ۲۰۲۳
13 - 34
Eine der jüngsten Entwicklungen in der Literaturkritik ist die Etablierung des Subgenres der Frauenliteratur und der Frauenkritik, die in den letzten zwei bis drei Jahrzehnten einen erheblichen Teil des literarischen und kritischen Diskurses geprägt hat. Eine der zentralen Fragestellungen dieser Methode war die Identifikation des Frauenliteraturstils sowie die Untersuchung der Unterschiede und Ähnlichkeiten zwischen männlichem und weiblichem Schreiben. In diesem Zusammenhang erweist sich Elaine Showalters Ansatz als besonders umfassend.Ihre Theorie des kritischen Feminismus oder der Tradition des rauenschreibens stellt den besten und umfassendsten Versuch dar, Frauenliteratur präzise und effektiv zu verstehen. Showalters Hypothese basiert auf drei Stufen und vier Faktoren, nämlich den lebens-kognitiven, kulturellen, psychoanalytischen und sprachlichen Aspekten. In diesem Artikel werden diese vier Faktoren verwendet, um den dominierenden Schreibstil in Nasim Marashis bekanntem Werk „Der Herbst, die letzte Jahreszeit des Jahres“ zu analysieren.Das übergeordnete Ziel dieser Studie ist es, Marashis einzigartige literarische Stimme als Frau zu identifizieren und ihr reiches literarisches Erbe aufzudecken. Die Ergebnisse zeigen, dass die Erzählweise von Marashis Roman ihren unverwechselbaren Ton und Stil aus dem Kontext, der Struktur und den Koordinaten des Romans schöpft. Die Figuren der Männer stechen hervor, während die Erforscherin, die Erzählerin des Romans, einen langsamen, femininen und subjektiven Ansatz verfolgt. Sie ist eine einfühlsame und wahrnehmende Frau, die mit ihren eigenen Herausforderungen und Sorgen ringt.
An Exploration into the Role of Pragmatic Learning Strategies and Gender in Game-based Group Dynamic Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In line with Vygotsky’s sociocultural theory (SCT) of mind, digital game-based language learning (DGBL) and dynamic assessment (DA) offer language learning opportunities via sociocultural engagement. This quantitative study explored the role of pragmatic learning strategies (PLSs) and gender in game-based group dynamic assessment. Our participants included thirty upper-intermediate EFL learners (15 males and 15 females) from two intact classes taking an English pragmatic course via game-based group dynamic assessment. Following a pre-test, treatment, and post-test design, the participants filled out a PLS inventory to identify the strategies for tackling L2 conversations in different situations. Besides, all learners were required to write reflective journals following each treatment session. Descriptive statistics and correlational analysis were employed to analyze the data. The findings indicated that the participants most widely used memory strategies, i.e., they relied more on memorizing and storing previous pragmatic knowledge. In addition, compensatory strategies were positive but weak predictors of the learners’ L2 pragmatic performance, and gender did not impact the learners’ use of different PLSs. The study’s limitation and its practical and pedagogical implications for educational policymakers, teacher education programs, and L2 instructors will be discussed in light of the posed research questions.