مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۵۳۷٬۶۸۴ مورد.
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
22 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در روانشناسی بعد شخصیتی انسان هاست. نظریه پردازان بسیاری در این زمینه مطالعه نموده و نظریات متعددی را ارائه کرده اند. یکی از این نظریه پردازان اریک اریکسون است. به عقیده او شخصیت افراد در مراحل مختلف به طور وسیع و گسترده در تعامل اجتماعی رشد پیدا می کند و انسان در هر مرحله ای از زندگی و شکل گیری شخصیت خود، در انباشتی از تلاش فردی، اجتماعی و جهت گیری روانی خاص قرار می گیرد. بنابراین نظریه «مراحل هشت گانه زندگی انسان» ترسیم شده است. حمیدرضا شاه آبادی داستان نویس معاصر حوزه کودک و نوجوان در زمینه شخصیت پردازی داستانی بسیار موفق بوده اند. به همین دلیل تلاش نگارنده حاضر این است که شخصیت داستان کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی را بر اساس نظریه شخصیتی اریکسون بررسی و تحلیل نماید. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. بر اساس نتایج به دست آمده مطالعه داستان این نویسنده، ما را در درک و شناخت بهتر ویژگی ها و روحیات اشخاص داستان، به ویژه کودکان و نوجوانان یاری می دهد. در داستان های حمیدرضا شاه آبادی دو مرحله اول نظریه اریکسون از هشت مرحله نظریه اریکسون در شخصیت های داستان های کودک و نوجوان دیده نشده است.
سازگاری تحصیلی و مهارت های اجتماعی: اهمیت آموزش مشارکت گروهی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش به شیوه مشارکت گروهی بر سازگاری تحصیلی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401بودند (3800 نفر). از میان این دانش آموزان، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 30 نفر انتخاب (15نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) شدند و جایگزینی مشارکت کنندگان در گروه های آزمایش و گواه به صورت جایگزینی تصادفی صورت پذیرفته است. آموزش مشارکت گروهی بر اساس بسته آموزشی (محمدی و همکاران، 1394) هفته ای دو جلسه و به مدت یک ماه برای گروه آزمایشی انجام شد. ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ سازگاری تحصیلی دانش آموزان از پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) و برای سنجش رشد مهارت های اجتماعی دانش اموزان از پرسشنامه رشد اجتماعی آلیس وایتز من (1990) استفاده شده است. روایی محتوایی، صوری و ملاکی این پرسش نامه ها توسط اساتید گروه علوم تربیتی بررسی و تأیید شده است و پایایی آن ها به ترتیب 78/0 و 73/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS28 و از طریق آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش به شیوه مشارکت گروهی بر سازگاری تحصیلی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه یک شهر ارومیه موثر بوده است. نتیجه گیری: استفاده معلمان از روش های تدریس فعال از جمله آموزش مشارکتی باعث می شود تا سازگاری تحصیلی و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان افزایش پیدا کند.
شناسایی چالش ها و راه کارهای شکل گیری هویت اسلامی ایرانی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
153 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، شناسایی چالش ها و راه کارهای فرآیند شکل گیری هویت ایرانی اسلامی دانش اموزان دوره ابتدایی بوده-است. روش پژوهش: ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته(سال1403) بود. روش پژوهش کیفی و شیوه تحلیل داده ها، روش استقرایی با نظام کدگذاری بود. جامعه ی پژوهشی شامل معلمان ابتدایی هرمزگان و نمونه پژوهشی شامل 15نفر بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد،11مقوله کلیدی شامل عدم التزام عملی اولیای مدرسه و اولیای دانش آموزان به معیارهای هویت اسلامی ایرانی، عدم وجود محتوای درسی غنی و جذاب در حوزه هویت اسلامی ایرانی، ضعف عملکردی در ارتباط با روش های آموزشی و ارزشیابی مناسب از سوی دست اندرکاران آموزش و والدین فراگیران درخصوص مسائل هویت اسلامی ایرانی، عدم اختصاص زمان کافی و مناسب برای آموزش مسائل فرهنگی و هویتی، عدم وجود زیرساخت های مالی و تجهیزاتی و نرم افزاری در خصوص آموزش مسائل فرهنگی، هم راستا نبودن عملکرد مدرسه، جامعه و خانواده ها در هویت بخشی به فراگیران، تهاجم فرهنگی ناشی از رسانه ها و فضای مجازی، عملکرد نامطلوب و عدم غنای رسانه ملی در خصوص هویت بخشی اسلامی ایرانی، نبود نیروی متخصص در خصوص هویت بخشی اسلامی ایرانی به فراگیران در مدرسه و جامعه، روند روبه افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه و ضعف در حوزه برنامه ریزی درسی در ارتباط با هویت بخشی اسلامی ایرانی، ایجادکننده چالش های شکل گیری هویت اسلامی ایرانی هستند. هم چنین 12مقوله کلیدی شامل ایجاد بستر حمایتی و انگیزشی مناسب برای فراگیران در جهت پیاده سازی ارزش های هویت اسلامی ایرانی، جذاب و غنی سازی محتوای آموزشی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، بکارگیری روش های مناسب آموزشی و ارزشیابی و برپایی مراسمات و مسابقات فاخر با رویکرد علمی فرهنگی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، برگزاری دوره های مناسب آموزشی برای والدین و فعالان تربیت فراگیران با محوریت هویت اسلامی ایرانی، اختصاص نیروی متخصص و زمان مناسب و کافی آموزشی برای موضوعات مرتبط با هویت اسلامی ایرانی، تقویت اقتصاد اموزش و پرورش و تدارک زیرساخت های لازم برای تحقق هویت اسلامی ایرانی، تقویت حلقه های ارتباطی بین دست اندرکاران تربیت فرهنگی و هویتی،حمایت همه جانبه از رسانه ملی و اموزش نحوه کنترل و استفاده از فضای مجازی در جهت اعتلای هویت اسلامی ایرانی و افزایش سطح سواد هویت اسلامی ایرانی فراگیران در جامعه راه کارهای شکل گیری هویت اسلامی ایرانی هستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، سه مولفه ایجاد بستر حمایتی و انگیزشی مناسب برای فراگیران در جهت پیاده سازی ارزشهای هویت اسلامی ایرانی، جذاب و غنی سازی محتوای آموزشی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، بکارگیری روشهای مناسب آموزشی و ارزشیابی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی بیشترین برجستگی را دارا می باشند.
نقش مولفه های سازمان یافتگی شخصیت و روابط موضوعی در پیش بینی سوگیری تفسیری دانشجویان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
12 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش مولفه های سازمان یافتگی شخصیت و روابط موضوعی در پیش یینی سوگیری تفسیری دانشجویان افسرده بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 200 نفر از سه دانشکده فنی، علوم پایه و علوم انسانی (76 پسر و 124 دختر) براساس معیارهای ورود به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سیاهه تجدیدنظر شده افسردگی بک و همکاران (1996)، سازمان یافتگی شخصیت لنزنوگر و همکاران (2001)، روابط موضوعی بل و همکاران (1986)، آزمون سناریوهای مبهم برای افسردگی برنا و همکاران (2011) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین مولفه های سازمان یافتگی شخصیت و روابط موضوعی با سوگیری تفسیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام در گام نهایی نیز آشکار کرد که 55/5 درصد واریانس سوگیری تفسیری به وسیله مولفه های آزمون گری، بی کفایتی، بیگانگی، دلبستگی ناایمن تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سازمان یافتگی شخصیت (مولفه آزمون گری) و روابط موضوعی (بی کفایتی، بیگانگی و دلبستگی ناایمن) نقش مهمی در پیش بینی سوگیری تفسیری دانشجویان افسرده دارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خستگی، خودشفقت ورزی و تاب آوری پرستاران خانگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
37 - 47
حوزههای تخصصی:
پرستاران خانگی سالمندان مشکلات روان شناختی از جمله خستگی و تاب آوری پایین را تجربه می کنند و برای بهبود این مشکلات به مداخلات روان شناختی نیاز است. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خستگی، خودشفقت ورزی و تاب آوری پرستاران خانگی سالمندان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرستاران خانگی سالمندان مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهرستان بابل در نیم سال دوم 1400 بود. حجم نمونه 30 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس براساس معیارهای ورود به مطالعه، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های خستگی اسمتس (MFI؛ 1996)، خودشفقت ورزی نف (SCS؛ 2003) و تاب آوری کانر و دیویدسون (RS، 2003) بود. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر شفقت را دریافت کردند. داده ها با تحلیل کوواریانس یک طرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش خستگی و بهبود خودشفقت ورزی و تاب آوری پرستاران خانگی سالمندان تأثیر داشت (0/01>p). بر اساس یافته های پژوهش می توان از درمان مبتنی بر شفقت برای کاهش خستگی و بهبود خودشفقت ورزی و تاب آوری پرستاران خانگی سالمندان سود جست.
پیش بینی امنیت روانی بیماران مبتلا به سرطان گوارش بر اساس بنیان های اخلاقی و رشد پس از آسیب با نقش میانجی باورهای مثبت فرا هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
87 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری رابطه بنیان های اخلاقی و رشد پس از آسیب با امنیت روانی با نقش میانجی باورهای فرا هیجانی در بیماران سرطان گوارش بود. مطالعه از نوع همبستگی و روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی بیماران مبتلابه سرطان گوارش مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر (عج) و مرکز مهرانه زنجان در سال 1402 بودند. از این جامعه تعداد 100 نفر به روش در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (2007)، مقیاس رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996)، مقیاس امنیت روانی مازلو فرم کوتاه (1952) و پرسشنامه فراشناخت و فرا هیجان مثبت بئر (2011) بود. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و PLS نسخه ۳/۳ تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثر مستقیم باورهای فرا هیجانی بر امنیت روانی در بیماران سرطان گوارش، معنادار است (0/57=P<0/05 ,β). اثر مستقیم رشد پس از آسیب بر باورهای فرا هیجانی در بیماران سرطان گوارش، معنادار است (β=0/42, p<0/05). باورهای فراهیجانی مثبت در رابطه بین رشد پس از آسیب و امنیت روانی در بیماران سرطان گوارش نقش میانجی دارند (β=0/24, p<0/05). همچنین مدل نقش میانجی باورهای فرا هیجانی مثبت در رابطه بین بنیان های اخلاقی و رشد پس از آسیب در بیماران مبتلابه سرطان گوارش از برازش مطلوبی برخوردار است (SRMR=0/08, NFI=0/91). باتوجه به یافته ها می توان مداخلاتی را باهدف بهبود باورهای فراهیجانی مثبت، رشد پس از آسیب و بنیان های اخلاقی برای افزایش امنیت روانی در بیماران مبتلا به سرطان طراحی واجرا نمود.
دراسة وتحليل أساليب التدريس النشط والعوامل الداعمة في تحسين المهارات اللغوية مع الترکيز على دروس اللغة العربية
حوزههای تخصصی:
تعدّ أسالیب التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه وسیله لتسهیل اکتساب الطلاب الکفایات اللازمه لتعلم هذه اللغه. ویعتمد التدریس النشط على اتجاه دمج أربع مهارات التحدث، ومهارات الاستماع، ومهارات الکتابه، ومهارات القراءه. وتهدف الدراسه الحالیه بالاعتماد على منهج البحث النوعی إلى تقدیم عشر طرق التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه وعملیه تفعیلها وتنفیذها. وقد جُمعت بیانات البحث من خلال تلقی تجارب معلمی اللغه العربیه وإجراء المقابلات وتحلیل الوثائق المتعلقه بهذه اللغه. وبناءً على نتائج البحث، تتضمن أسالیب التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه ثلاث مراحل، وهی التخطیط لمراحل التعلم، والتخطیط للتنفیذ، والتقییم من قبل المعلم؛ ولذلک فإن ترکیز التدریس على عملیه تعلم اللغه العربیه یشمل أنشطه الطلاب وإبداعهم فی اکتساب المعرفه والمهارات والقیم والاتجاهات أثناء تعلم اللغه العربیه. کما ویقوم المعلم فی موضوع التقییم بدراسه التغیرات السلوکیه للطلاب بشکل فعال ویستخدمها کمعیار للتخطیط وتطویر التعلم، والغرض من هذه المرحله هو تقییم الجوانب المعرفیه والعاطفیه والنفسیه والحرکیه حتى یتمکن معلمو اللغه العربیه من الاستخدام النشط لطرق تدریس هذه اللغه لإبراز الإمکانات الاستیعابیه وتحسین نتائج التعلم لدى التلامیذ.
واکاوی اثربخشی طرح برنامه ویژه مدرسه (بوم) در مدارس ابتدایی: یک پژوهش کیفی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه نظام های آموزش و پرورش بیش از پیش به سمت تفویض اختیار به مدارس در زمینه تصمیم گیری ها روی آورده اند. برنامه ویژه مدرسه (طرح بوم) برنامه ای است که در مدارس ابتدایی دوره دوم ایران به صورت غیرمتمرکز و مدرسه محور اجرا می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت این برنامه در مدارس ابتدایی شهرستان زارچ انجام شد. رویکرد پژوهش «کیفی» و روش پژوهش «پدیدارشناسی» بود. «گروه هدف» شامل تمامی مدیران، معلمان و والدین دانش آموزان دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1400 بود که تعداد 17 نفر به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته» بود. جمع آوری داده ها پس از رسیدن به اشباع نظری به اتمام رسید. داده ها به شیوه «کدگذاری» و «مقوله بندی» تجزیه و تحلیل شدند و از طریق روش «سه سوسازی» در قالب دو روش سه سوسازی «داده ها» و «پژوهشگر» اعتباریابی شدند. در مجموع، یافته ها در قالب 5 مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی به دست آمد. یافته ها بیانگر برخی عوامل تاثیرگذار در این طرح بود، نظیر همکاری و مشارکت، شرایط زیربنایی، پاسخگویی به نیازها و علائق یادگیرندگان، محتوای آموزشی و مهارت تدریس معلمان. در پایان، برخی پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
واکاوی تربیت جنسی در سایه برنامه درسی رسمی و غیر رسمی: مطالعه ای پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
87 - 114
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین نقش مؤلفه های برنامه درسی رسمی و غیررسمی در تربیت جنسی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهرستان سرابله با رویکرد کیفی به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان سرابله که به شیوه هدفمند انتخاب شدند، جمع آوری شد. براساس راهبرد هفت مرحله ای کلایزی، مؤلفه های برنامه درسی رسمی و غیررسمی در 13 زیرمضمون و چهار مضمون کلی همسالان، خانواده، عوامل مدرسه و رسانه طبقه بندی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در تربیت جنسی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی به ترتیب زیرمضمون های مشاهده رفتارجنسی، تابو بودن مسائل جنسی، تربیت گلخانه ای، وجود دوگانگی در رفتار متربیان تربیت جنسی و سهل الوصول بودن اینترنت نقش بیش تری را ایفا می کنند.
بدفهمی های رایج از مفاهیم فیزیک عمومی؛ مطالعه موردی دانشجو-معلمان رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
207 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله شناسایی بدفهمی های دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی از مفاهیم فیزیک عمومی است. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است؛ ابتدا با تحلیل محتوای سرفصل های آموزش علوم، بدفهمی ها در حوزه فیزیک عمومی شناسایی شد. سپس، برای تأیید بدفهمی ها، از روش کیفی گروه کانونی (6 نفره) استفاده شد. در بخش کمی پژوهش، میزان رواج این بدفهمی ها در بین دانشجومعلمان با استفاده از یک آزمون محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری بخش کمی، دانشجومعلمان مقطع کارشناسی ورودی سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بود. نمونه ای به حجم ۳۴۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجومعلمان پردیس های تهران، مشهد، اصفهان، اراک، یاسوج و همدان انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی ۲۰ بدفهمی شناسایی شده، در بین دانشجومعلمان وجود دارد که برخی از آن ها رواج بالاتری دارند. همچنین، نتایج نشان می دهد که تعداد و شدت بدفهمی های موجود در میان دانشجومعلمان قابل توجه است و این امر ضرورت بازنگری و اصلاح برنامه های درسی تربیت معلم را برجسته می سازد.
مقایسه علم حضوری از منظر علامه طباطبایی و شهود از دیدگاه نل نادینگز و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
«نگاه به درون» آغازی دوباره بر فرآیند تعلیم و تربیت است. علم حضوری از دیدگاه علامه طباطبایی و شهود از دیدگاه نل نادینگز هر دو در حد وسط نگاه به درون بیشترین قرابت مفهومی را دارند. علم حضوری، گونه ای از رؤیت و مشاهده بدون استفاده از ابزارهای حسی است. در این نوع از علم، شیء بدون واسطه نزد ما حاضر است. علامه معتقد است انسان موجودی خالی و تهی نیست، بلکه پُر از ظرفیت های نهفته است که هستی تجلی گاه آن است. از این رو، علامه اصالت را به علم حضوری می دهد و دانش را از طریق علم حضوری محقق می داند. شهود نیز راهی برای شناخت است که در آن نفس ما با ابژه تماس مستقیم برقرار می کند. شهود، مانند دیدن بدون واسطه، واقعیت را مقابل ما به تصویر می کشد. اگر نگاه هستی شناسانه علامه به علم حضوری و نگاه ابزاری نادینگز به شهود در فرآیند تعلیم و تربیت به کار بسته شود، نقطه شروع آموختن، خود فراگیر خواهد بود. در این نوشتار، دیدگاه های دو اندیشمند در حوزه تعلیم و تربیت، با روش تطبیقی-تحلیلی، استخراج و توصیف شد. سپس با بررسی تطبیقی این دیدگاه ها، الگوی منسجم با تأکید بر «نگاه به درون» ساخته شد. هر دو اندیشمند درصدد بودند که انسان را متوجه درون کنند و فرآیند تربیت و آموزش را از درون آغاز کنند. این در حالی است که امروزه تعلیم و تربیت صرفاً در تحمیل انبوهی از داده ها خلاصه شده است. ابزار شناخت بودن، تسهیل گری مربی، کاشفیت و نفس محور بودن ازجمله دلالت های تربیتی علم حضوری و شهود است. این دلالت ها نظام تعلیم و تربیت را از حالت وضع، جعل و تحمیلی بودن خارج می کند و کاربست آن فرآیند علم آموزی و تربیت را برای فراگیر تسهیل می کند.
اثربخشی رویکرد آموزش ترکیبی در تدریس درس فارسی دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به ارزیابی اثربخشی رویکرد آموزش ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در درس فارسی در سال تحصیلی 1402-1403 اختصاص دارد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان ورامین تشکیل دادند. نمونه آماری شامل دو کلاس به عنوان گروه آزمایش و گواه بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت یک سال تحصیلی تحت آموزش ترکیبی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه آموزش های معمول را دریافت نمود. ابزار جمع آوری داده ها، آزمون پیشرفت تحصیلی بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از هر دو گروه اخذ شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش چشم گیری داشته است. همچنین، آزمون تی مستقل تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه نشان داد. نتایج تحلیل کوواریانس نیز با کنترل اثر پیش آزمون، تأثیر مثبت و معنادار رویکرد آموزش ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش را تأیید نمود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد آموزش ترکیبی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در درس فارسی استفاده شود. این رویکرد با ترکیب روش های آموزشی سنتی و نوین، امکان یادگیری فعال و تعاملی را برای دانش آموزان فراهم آورده و به تقویت درک مفاهیم کمک می نماید.
شناسایی تأثیرات محیط دیجیتال و چند رسانه ای بر جمعیت جوان کشور با تاکید بر قدرت دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۲
147 - 165
حوزههای تخصصی:
جمعیت جوان در قالب قدرت دفاعی به عنوانِ بارزترین بخش قدرت ملی و نیروی اعمال اراده برای حفظ و بقای جامعه، یکی از عناصر تأثیرگذار بر وزن و منزلت ژئوپلیتیکی کشورها محسوب می شود که در عصر حاضر، تحت تأثیر فناوری های شالوده شکن در قالب محیط های دیجیتال و چندرسانه ای خصوصاً در نسل «زِد/آلفا» قرار گرفته است از این رو هدف از انجام این تحقیق، تبیین تأثیر محیط دیجیتال و چندرسانه ای بر جمعیت جوان و پیرو آن قدرت دفاعی کشور است. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی و ازنظر روش؛ توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای (اسنادی) و پیمایشی/میدانی از طریق گروه کانونی تفکری در یک جامعه متخصص و خبره به تعداد 45 نفر، گردآوری و به روش کیفی، فراترکیب و کمی تحلیل شده است. یافته ها نشان دهنده تأثیر محیط دیجیتال و چندرسانه-ای بر جمعیت جوان و قدرت دفاعی کشور در سه حوزه توسعه آموزش ها (به تعداد 5 مضمون)، رشد بلوغ فردی (به تعداد 13 مضمون) و تحولات هویتی (به تعداد 10 مضمون)» است. فرهنگ سازی و ایجاد سواد رسانه ای در نحوه بهره برداری از این محیط پیچیده و ایجاد همسویی ادراکی و فهم مبتنی بر هوشمندی (توجه ویژه به حوزه جنگ شناختی) و آموزه ها و ارزش های دینی/هویتی نسبت به افزایش سطح دانشِ فردی جوانان با رویکرد حفظ و ارتقاء سطح بهداشت روانی و سلامت جسمانی جمعیت جوان کشور در راستای ارتقاء اقتدار ملی و قدرت دفاعی بسیار حائز اهمیت است.
موفقیت سیاست های جمعیتی در ایران، با نگاه به روندهای آینده تغییر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۲
189 - 207
حوزههای تخصصی:
«جمعیت» و تغییرات آن در کنار «جهانی شدن»، «فناوری» و «محیط زیست» یکی از چهار موج شکل دهنده آینده است. کشورهای جهان در دهه های اخیر شاهد تغییرات بی سابقه و مهمی در ارتباط با جمعیت بودند و دولتها با اعمال سیاستهای متنوع تلاش کردند که تحولات مذکور را با حفظ منافع ملی مدیریت نمایند. کاهش نرخ باروری در جهان سبب شده که بسیاری از کشورهای دنیا نگاه مثبتی به افزایش جمعیت داشته باشند، کشور ما نیز از این شرایط مستثنی نبود. نخستین سیاست جمعیتی کشور پیش از انقلاب در سال 1343 برای کاهش جمعیت اجرا شد. در سالهای پس از انقلاب اسلامی سیاستهای متفاوت جمعیتی با اهداف افزایش/کاهش جمعیت در فاصله های زمانی مختلف تصویب و اجرا گردید. بنظر می رسد تاثیرگذاری سیاستهای جمعیتی به عوامل مختلفی معطوف باشد. بنابراین الزاما اجرای سیاستهای مشابه در شرایط متفاوت، پیامدهای یکسانی را به دنبال نخواهد داشت. مسئله اصلی مقاله حاضر بررسی سیاستهای جمعیتی در کشور و وضعیت سبک زندگی جامعه در زمان اجرای آنها و موفقیت آینده این سیاستهاست. روش اسنادی جهت مطالعه هدف حاضر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد شکست یا موفقیت سیاستهای جمعیتی در کشور ما تک بعدی نبوده و تحت تاثیر عواملی چون شرایط بهداشتی، وضعیت اقتصادی، نگرشهای فرهنگی، عوامل اجتماعی شامل تجربه زیسته افراد، و تغییرات سبک زندگی و سرمایه اجتماعی جامعه قرار دارد.
الگوی تاب آوری کسب وکارهای مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
93 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای تاب آوری کسب وکارهای مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی انجام شده است تا بتواند چارچوبی کاربردی برای تقویت ظرفیت های این شرکت ها در مواجهه با چالش ها و بهره برداری از فرصت ها ارائه دهد.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) است. در مرحله کیفی پژوهش، ابتدا با مطالعه عمیق و نظام مند متون و اسناد علمی و تحلیل آن ها به روش تحلیل مضمون، عوامل اولیه مؤثر بر تاب آوری کسب وکارهای کارآفرینی اجتماعی شناسایی شدند. سپس، این عوامل با استفاده از روش دلفی و مشارکت 11 نفر از خبرگان که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، پالایش و نهایی گردیدند. درمرحله کمی، به منظور اعتبارسنجی مدل کیفی، داده ها از طریق پرسش نامه و از نمونه ای متشکل از 210 نفر از مدیران و کارشناسان فعال درحوزه کارآفرینی اجتماعی که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. تحلیل داده های کمی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و به کمک نرم افزار Amos نسخه 24 انجام شد تا ساختار عاملی مدل و روابط بین متغیرها مورد آزمون و تأیید قرار گیرد.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 65 شاخص در قالب هشت بعد اصلی تاب آوری برای کسب وکارهای مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی شد. این ابعاد عبارت از: سرمایه انسانی و توانمندسازی سازمانی، چابکی و سازگاری استراتژیک، تاب آوری جامعه و مسئولیت اجتماعی، رقابت در بازار و تعامل با مشتری، پایداری و سازگاری محیطی، مشارکت و تعامل با ساختارهای سیاسی و حاکمیتی، نوآوری برای تأثیر اجتماعی و پیشرفت فناوری، توسعه کارآفرینی و سرمایه گذاری های اجتماعی هستند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های این پژوهش بر اهمیت ایجاد ساختارهای سازمانی منعطف و چارچوب های مدیریت استراتژیک برای تقویت تاب آوری در کسب وکارهای کارآفرینی اجتماعی تأکید می کند. نتایج نشان می دهد که تاب آوری این شرکت ها مستلزم رویکردی چندبعدی است که در آن، عوامل درون سازمانی همچون توانمندسازی نیروی انسانی و چابکی استراتژیک، با عوامل برون سازمانی مانند تعامل با ذی نفعان، مسئولیت پذیری اجتماعی و پایداری زیست محیطی درهم تنیده می شوند. همچنین، این پژوهش بر نقش کلیدی نوآوری و فناوری در ایجاد راه حل های پایدار برای چالش های اجتماعی و زیست محیطی تأکید می ورزد. دستاوردهای این مطالعه می تواند به عنوان راهنمایی برای مدیران و سیاست گذاران در جهت طراحی و اجرای برنامه های تقویت تاب آوری کسب وکارهای کارآفرینی اجتماعی مورداستفاده قرار گیرد. علاوه براین، مدل ارائه شده، چارچوبی نظری برای پژوهش های آتی درزمینه تاب آوری سازمانی و کارآفرینی اجتماعی فراهم می آورد. درنهایت، این پژوهش بر ضرورت همکاری و هم افزایی میان بخش های مختلف جامعه، از جمله کسب وکارها، دولت، سازمان های مردم نهاد و دانشگاه ها، برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و ایجاد اکوسیستمی حمایتگر برای کارآفرینی اجتماعی تأکید می کند.
بررسی عوامل موثر بر تاب آوری دیجیتال کارکنان سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
295 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تاب آوری دیجیتال کارکنان سازمان های دولتی درشرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. رویکرد پژوهش نیز از نوع روش کیفی است، دادهای با استفاده از مصاحبه های گردآوری شده با خبرگان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب گرد آوری شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شناسایی گردید، سپس با استفاده از نظرات گروه کانونی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها نهایی پژوهش غربال گری و ارائه گردید، پس از کدگذاری اولیه مصاحبه ها 116 کد اولیه شناسایی گردید که پس از حذف مفاهیم تکراری و هم مفهوم، مفاهیم اولیه به 70 مفهوم پایه تعدیل گردید. با نظر پژوهشگر و 4 نفر دکتری مدیریت مضامین به 70 مضمون پایه و 25 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر دسته بندی گردید، مطابق نتایج ابعاد و مولفه های نهایی پژوهش عبارتند از: جوان سازی سازمانی(تغییر نسل، تغییر نگرش و فهم کارکنان، رشد و شکوفایی سرمایه انسانی، حکمرانی فناوری های دیجیتال(امن سازی و بکارگیری فناوری هوش مصنوعی، توسعه تجهیزات و فناوری های مدرن دیجیتالی، توسعه زیرساخت دیجیتال در برابر تهدیدات)؛ علمی سازی کارکنان(آموزه های تحقیقاتی، بکارگیری مهارت ها، بهبود آموزش)؛ انطباق و سازگاری(انطباق پذیری، خودکارآمدی، انعطاف پذیری)؛ عوامل فردی- روانشناختی(تحمل ابهام، خشم و استرس)؛ حمایت گری و مشارکت(مسئولیت پذیری، مشارکت، پاسخگویی، حمایت و پشتیبانی، رفاه کارکنان)؛ چالش ها و ظرفیت منابع انسانی(استفاده از ظرفیت ها، قابلیت فردی، خلاقیت و نوآوری، جذب استعدادهای توانمند؛ تکامل و استراتژی شنیدن صداها(حمایت و تحول رسانه ها، شنیدن صدای کارکنان).
ارائه مدل ریاضی جهت بررسی مزیت های اقتصادی راهبردهای نگهداری و تعمیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیم مدیریت در صنایع تولیدی و بزرگ مفهوم تعمیرونگهداشت است که تأثیر قابل توجهی بر بهره وری، عملکرد بهینه و همچنین هزینه های ناشی از شکست های ناگهانی در صنایع تولیدی دارد. بسیاری از مدیران حوزه نگهداری عقیده دارند استفاده از سیاست نگهداری پیش بینانه در مقام مقایسه با دیگر سیاست های نگهداری به دلیل مدت زمان بالاتر چرخه عمر تجهیزات از نگاه هزینه ای مناسب تر است، اما مستندات قابل اتکائی برای اثبات این عقیده در کسب وکارهای تولیدی وجود ندارد. هدف این مقاله طرح ریزی یک مدل ریاضی، جهت کمک به مدیران در فرآیند تصمیم گیری انتخاب مناسب ترین رویکرد نگهداری از منظر هزینه-فایده است. در این مطالعه، ما از توزیع احتمالی گاما برای تخمین زدن مدت زمان لازم برای روی دادن پیشامد خرابی در یک پمپ، قبل و پس از خرابی استفاده کردیم. با این کار، ما هزینه سه رویکرد مختلف نگهداری (اصلاحی، پیشگیرانه و پیش بینانه) را با در نظر گرفتن پارامترهای مختلف موردبررسی قرار دادیم. مشاهده شد که رویکرد اصلاحی به دلیل فقدان فرآیند نگهداری ازنظر چرخه عمر دارای کوتاه ترین مدت زمان و ازنظر هزینه دارای بیشترین مقدار است، در مقابل رویکرد پیش بینانه ازنظر چرخه عمر طولانی ترین مدت زمان و ازنظر هزینه دارای کمترین مقدار بود و رویکرد پیشگیرانه بین دو همتای خود قرار گرفت. مدل ریاضی موجود در این تحقیق به مدیران این حوزه جهت تصمیم گیری در مورد انتخاب مناسبت ترین سیاست نت کمک می کند.
تبیین عوامل مؤثر بر سرمایه فکری جهت تسهیل بهره وری در کسب و کارهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
149 - 174
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای دانش بنیان، با تکیه بر سرمایه فکری خود، نقش کلیدی در توسعه اقتصادی دارند. شناسایی عوامل مؤثر بر سرمایه فکری این شرکت ها برای موفقیت، رقابت پذیری و درنتیجه بهره وری آن ها ضروری است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر سرمایه فکری در کسب وکارهای دانش بنیان انجام شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، یک مطالعه فراترکیب انجام شده است. در این راستا، کلیه تحقیقات مرتبط با سرمایه فکری که در بازه زمانی بین سال های 2000 تا 2024 میلادی و 1389 تا 1402 شمسی منتشر شده بودند، موردبررسی قرار گرفتند. فرآیند تحلیل داده ها بر اساس گام های هفت گانه روش ساندلوسکی و باروسو و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. ابتدا با جستجوی واژگان کلیدی در پایگاه های علمی داخلی و خارجی، 1343 منبع مرتبط شناسایی گردید. پس از حذف موارد تکراری و غربالگری منابع بر اساس معیارهای مرتبط با اهداف پژوهش، 154 مقاله به عنوان مقالات نهایی در فراترکیب مورداستفاده قرار گرفتند. به منظور سنجش پایایی و اعتبار مدل از ضریب کاپا استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر در چهار مقوله اصلی شامل 20 مفهوم و 53 کد شناسایی شده اند. ضریب کاپا برابر با 746/0 محاسبه شد که نشان دهنده سطح توافق عالی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه هایی نظیر آموزش کارکنان، دانش، تجارب و سوابق کارکنان، زیرساخت فناوری و سیستم های اطلاعاتی دارای بیشترین ضریب اهمیت هستند. به عبارت دیگر، این عوامل در پژوهش های انجام شده در حوزه سرمایه فکری بیشتر موردتوجه و بررسی قرار گرفته اند.
رهیافتی بر مؤلفه های فضای سایبر تراز در گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹)
99 - 133
حوزههای تخصصی:
اصول و مبانی انقلاب اسلامی در مدل تعالی رهبر معظم انقلاب برای حرکت انقلاب اسلامی، ظهور و بروز داشته و در آن نهاده شده است بنابراین برای هنجاری کردن فضای سایبر می توان از آن الگو گرفت. رسیدن به وضع مطلوب، نیازمند طی شدن این تعالی منطقی است و گفتمان انقلاب برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی از اجرای گام به گام آن ناگریز است. گام اول به مثابه وقوع انقلاب در فضای سایبر و متناظر با پیروزی انقلاب در فضای واقعی است که پیامد آن، فتح سرزمین و کسب قلمروی سایبری خواهد بود. در مرحله بعد، به نرم افزار اداره و ابزارهای حکمرانی نیاز داریم که از طریق طراحی نظامات گوناگون در فضای سایبر بدست می آید. پس از شکل گیری نظام اسلامی سایبری، نوبت به ایجاد دولت اسلامی در فضای سایبر خواهد رسید که اهم مراحل و مستلزم وضع قوانین لازم برای حکمرانی سایبری و همچنین پیاده سازی کلیه نظامات طراحی شده در گام قبلی است. تحقق دولت سایبری با معیارهای اسلامی متکی به نظامات سایبری و وضع قوانین لازم، زمینه تحقق جامعه اسلامی سایبری را فراهم می آورد که در آن آحاد مردم ضمن بهره مندی از خدمات دولت سایبری، زیست مجازی عفیفانه را نیز تجربه می کنند. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی مولفه های فضای سایبر تراز یا مولفه های نظریه هنجاری فضای سایبر در اندیشه امامین انقلاب اسلامی پرداخته شده که اشراب آنها به این فضا بر اساس مدل ساخت یافته، زمینه تحقق وضع هنجاری و حکمرانی مطلوب در آن را فراهم می سازد
تدوین الگوی شایستگی مدیر تیم های پژوهشی (مورد مطالعه: یکی از مراکز مطالعات راهبردی نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹)
173 - 195
حوزههای تخصصی:
کاربست شایسته سالاری در ارتقای سازمان و بالا رفتن کارایی و اثربخشی (بهره وری) آن، یکی از ضروریات و دغدغه های سازمان های امروزی است. توجه به این مهم که در مجموعه عوامل تأثیرگذار بر انجام موفق یک فعالیت پژوهشی تیمی، "مدیر تیم پژوهش" نقش محوری و تعیین کننده ای را به عهده دارد، سبب گردید که تحقیقی با هدف"تدوین الگوی شایستگی مدیر تیم های پژوهشی (مورد مطالعه: یکی از مراکز مطالعات راهبردی نظامی)" انجام گردد. این تحقیق از لحاظ نوع، توسعه ای - کاربردی و از نظر روش انجام تحقیق، آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. جامعه آماری این تحقیق از مدیران تیم های پژوهشی موفق، مدیران و کارکنان مرتبط با آنان در این مرکز مطالعات راهبردی نظامی و به روش نمونه گیری گلوله برفی و ابزار مصاحبه می باشد. نتایج تحقیق نیز ارائه دهنده ی الگویی در سه بعد با ترتیب اولویت 1- شایستگی های دانشی (شامل مولفه های: دانش مدیریتی، دانش پژوهش علمی، دانش نظامی، دانش موضوع پژوهش) 2- شایستگی های عملکردی (شامل مولفه های: نقش مستقیم، نقش نظارتی) 3- شایستگی های شناختی – رفتاری (شامل مولفه های: فردی، ارزشی) و در مجموع با احصاء 41 شاخص می باشد. پیشنهاد مطروحه در این تحقیق نیز، بهره گیری از نتایج حاصله در راستای شناخت، ارزیابی، رتبه بندی و توانمندسازی مدیران تیم های پژوهشی در مرکز مطالعات راهبردی نظامی مورد نظر می باشد.







