مطالب
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۷۰ مورد.
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به کنکاش در آثار تئودور آدورنو و میشل فوکو می پردازد تا به مفهوم مدرنیته در اندیشه و آراء آنان دست یازد و بر این امر مُهر تأیید زند که هر یک از آنان در مواجهات خود با مدرنیته، طرحی مخصوص به خویش را درافکنده است. لذا، پس از مشخّص نمودن سنّت فلسفی قارّه ای به عنوان یک ”گفتمان“، و پس از مورد مداقه قراردادن پرسش ها و مسائل پژوهش، مفهوم مدرنیته به گونه ای انفکاکی در نزد آدورنو و فوکو بررسی می شود. نهایتاً در مقام مقایسه و نتیجه گیری، مدل های انتولوژیک، اپیستمولوژیک و پارادایمیک به طور مجزّا برای این دو اندیشمند طراحی و ارائه می شوند. هم چنان که نشان داده خواهد شد، عناصر اساسی و بنیادینی که انتولوژی و اپیستمولوژیِ انسانِ مدرن را برمی سازند، در نزد آدورنو، کلیّت و هم سانی، و در نزد فوکو، زیست قدرت و کرانمندی هستند. ناهم سان بودن عناصر تشکیل دهنده گفتمانی واحد خود را آشکارا در مدل های پارادایمیک ارائه شده متبلور خواهد ساخت؛ آن جا که با ابتنای بر سلسله مراتب معرفت نشان می دهیم در حالی که مواجهات فلسفی و پارادایمی آدورنو با مدرنیته مواجهاتی ”مستقیم“ هستند و مواجهه نظری وی مواجهه ای ”غیرمستقیم“ است، فوکو دارای مواجهات فلسفی و پارادایمی ”غیرمستقیم“ است و از انضمامی ترین سطح موجود در الگوی سلسله مراتب معرفت یعنی، ”به طورمستقیم“ از نظریه به واقعیت مورد بررسی (مدرنیته) ورود می کند.
خوانشی ژانوسی از مدرنیته: مورد مطالعه انفال قومی در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشته های تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهم ترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه می باشد؟ آیا انفال یا نسل کشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا می توان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته و برجسته کردن دوگانگی های مدرنیته، انفال را در پرتو این دوگانگی ها مورد بررسی و واکاوی قرار داده ایم. برای آزمودن سؤالات مقاله، از نظریه مدرنیستی و رهیافت های انتقادی آن بهره گرفته و برای تحلیل داده ها نیز از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نمودیم. فرض مقاله بر این است که انفال محصول چهره ژانوسی از مدرنیته است. یافته های مقاله حاکی از آن است که انفال محصول دوگانگی مدرنیته بوده و مدرنیته در مواجهه با انفال، چهره تاریک خود را نشان داده است. چهره ای که به وسیله عقلانیت ابزاری که خود ناشی از مدرنیته می باشد، رشد و گسترش یافته است. عقلانیت ابزاری با خود بروکراسی، ارتش و تکنولوژی را به همراه آورده که نتیجه آن، در عین رهایی بخش بودن، در دست دولتی چون بعث افتاد که در نهایت، انفال محصول مستقیم آن است.
نقدی بر جایگاه طبقه در مدرنیته انعطاف پذیر «اولریش بک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مفهوم طبقه در دیدگاه «اولریش بک» نقد و بررسی شده است. چارچوب نظری پژوهش بر مبنای رویکرد انتقادی است که هدف اصلی آن به چالش کشیدن فرهنگ و عقل خودبنیاد مدرنیته است. اولریش بک به عنوان یکی از نظریه پردازان مدرنیته انعطاف پذیر، مرگ طبقه، مرگ هویت های جمعی و سازه های سنتی را در فرایند گذار به مدرنیته انعطاف پذیر اعلام می کند و بر عنصر فردگرایی در عصر جدید تأکید می کند. نویسندگان در مقاله حاضر این چارچوب را به دلیل نادیده گرفتن نابرابری های اجتماعی در جامعه مدرن مورد نقد قرار می دهند و نشان می دهند که نظریه بک درباره زوال هویت های جمعی دارای ناهماهنگی ها و تناقضات بسیار جدی است. هدف اصلی این مقاله، رد واقعیت تغییرات اجتماعی نیست، بلکه هدف اصلی، تبیین اشتباهات و تناقضات درونی موجود در آثار بک، همراه با دفاع از تحلیل طبقاتی در مباحث جامعه شناختی است.
ناسیونالیسم و مدرنیته سیاسی در مشروطه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مشروطه ایرانی» به رغم اهمیتش در فرایند مدرنیته سیاسی در ایران کمتر از منظر ایدئولوژی های ملت سازی/ ناسیونالیسم مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. از رویکرد جامعه شناسی تاریخی رخداد مشروطه زمینه رونمایی چهره های چندگانه ناسیونالیسم ایرانیِ برآمده از سده نوزدهم را فراهم آورد. مشروطه ایرانی از یک سو با تبلور ناسیونالیسم سیاسی مبتنی بر حق حاکمیت ملت و حکومت قانون و از سوی دیگر با واکنش ناسیونالیسم فرهنگی مواجه شد. هم گرایی مصلحت آمیز و کوتاه مدت این گرایش های ناسیونالیستی در آغاز مشروطه اگر چه دستاوردهایی را به همراه داشت، اما واگرایی و تشدید منازعات گرایش های ناسیونالیستی در فرایند مشروطه نشان از تعارضات ماهوی و محدودکننده پروژه مدرنیته سیاسی ایرانی داشت. چندگانگی ناسیونالیسم ایرانی بر پایه تنوع منابع فرهنگی و ارزشی خاص و سوگیری های واگرایانه گرایش های ناسیونالیستی در مشروطه ایرانی، امکان اشتراک بر سر تعریف فراگیر ملت و استقرار و نهادینه کردن حاکمیت ملت و حکومت قانون را تحلیل برد. به گونه ای که از مشروطه به این سو «مساله ملت» و «حق حاکمیت ملت» به عنوان مهم ترین مساله معاصر ایران همچنان در کانون توجه قرار دارد.
سازه دانایی مدرن و امتناع بازتولید مدرنیته در زیست جهان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
573 - 592
حوزههای تخصصی:
گسترش کمی نظام آموزشی مدرن و علاقه وافر ایرانیان به تحصیل در علوم جدید و حمایت گسترده حکومت ها طی یک قرن اخیر از نظام آموزشی مدرن و صرف هزینه های زیاد برای گسترش و بهبود کیفیت آن به هیچ وجه به معنای ورود علم و نگرش علمی به مناسبات زیستی ایرانیان نیست. نظام تولید اقتصادی و مناسبات اجتماعی و ساختار سیاسی مستقل از سازه دانایی مدرن و با اتکا به مناسبات سنتی پیشامدرن در ایران به حیات خود ادامه می دهد. پیوند دانش مدرن با زندگی روزمره در زیست جهان اروپایی به علم و دانش مدرن نقش انکارناپذیر در زندگی مدرن داد که زیست جهان ایرانی هرگز آن را تجربه نکرد.
مدرنیته و تحول کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۵۵
۵۰-۳۷
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به صورت یکی از فضاهای جغرافیایی کشور، به ویژه در پنج دهه اخیر، شاهد تحولات فراوانی بوده است. این تحولات تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده که در ابعاد گوناگون به خصوص در بعد کالبدی رخ داده است. در این میان، نفوذ تفکر مدرنیته (البته، وجهی از آن با عنوان مدرنیسم) در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور اهمیت فراوانی دارد. این مقاله با لحاظ کردن تفاوت نظرها درباره توجه یا بی توجهی به تفکر مدرنیته، ضمن بیان تحولات رخ داده در روستاها که متأثر از این عامل هستند، به بررسی موضوع پرداخته است. در این بررسی، سعی شده است به دو سؤال پاسخ داده شود: آیا تحولات کالبدی فضایی رخ داده در روستاهای ایران متأثر از نفوذ تفکر مدرنیته در نظام برنامه ریزی کشور است یا متأثر از وجه غالب آن یعنی مدرنیزاسیون؟ و آیا تحول و نوگرایی در نظام کالبدی فضایی روستاهای ایران اساساً نامطلوب است و بایستی نگاهی نوستالوژیک به روستاها کرد؟ مقاله حاضر که ماهیتی نظری بنیادی دارد با روشی توصیفی تبیینی تدوین شده است. جامعه مطالعه سکونتگاه های روستایی ایران است. روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای (کتاب ها، مقاله ها و طرح های پژوهشی) است. برای تحلیل اطلاعات نیز با توجه به ماهیت نظری و مروری مقاله، از روش عقلانی و استدلالی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تحول و نوگرایی (نه در چارچوب مدرنیته) امری محتوم و گریز ناپذیر برای روستاهای کشور است. با وجود این، هر گونه تحولی باید متناسب با شرایط و الزامات محیطی و اجتماعی اقتصادی روستاها صورت پذیرد. بدین معنا که نظام کالبدی فضایی روستاها دارای قواعدی است که به آن صفاتی خاص نظیر توازن و تعادل، کمال و وحدت، اعتدال و متانت، نماد گرایی و درون گرایی داده است. این قواعد و صفات برخاسته از فرهنگ محلی (سنتی)، تاریخ و بوم سرزمین ایران است که بی زمان و بی مکان است و فقط تجلی آن متناسب با شرایط زمانی و فرهنگی می تواند متفاوت باشد.
تحلیل گفتمان فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو با تمرکز بر داغ ننگ ناشی از تقابل سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
443 - 452
حوزههای تخصصی:
روبه رو شدن جوامع با تغییرات همواره با مقاومت همراه بوده است. پیش رفتن به سوی دنیای مدرن نیز به منزله تغییری بزرگ از این قاعده مستثنا نیست. برخی آداب جدید برآمده از دنیای مدرن، فارغ از ارزش گذاری های مثبت و منفی، به دلیل هم سو نبودن از سوی جامعه طرد شده و پیش داوری های متعددی پیرامون کسانی که از این آداب پیروی کنند شکل می گیرد. یکی از راهکارهای جامعه برای جلوگیری از تغییرات، داغ ننگ زدن است. زنان، به عنوان نیمی از اعضای جامعه، با قرار گرفتن در موقعیت هایی به مراتب حساسیت برانگیزتر از مردان، شرایط ویژه ای در این موقعیت پیدا می کنند. این پژوهش به بررسی چگونگی بازنمایی فیلم سینمایی زندگی مشترک آقای محمودی و بانو در رابطه با فرایند داغ ننگ خوردن به زنان در جریان مدرن شدنشان می پردازد. روش استفاده شده تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است که چهار لایه «سطح سطح»، «عمق سطح»، «سطح عمق» و «عمق عمق» دارد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سه مؤلفه «ساختارشکنی زن مدرن»، «عدم پذیرش زن مدرن از سوی سنت» و «برچسب زنی بر زن مدرن از سوی سنت» مراحل داغ ننگ زنی به زن مدرن در این فیلم است. بنابراین، استراتژی گفتمانی فیلم نشان می دهد که وجود ویژگی های مدرن در یک زن، شرایط را برای داغ ننگ خوردن او فراهم می کند.
گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران از رویکرد جامعه شناسی تفسیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
معرفی کتاب: مد و مدرنیته
نگارش مقاله پژوهشی بر مبنای تلفیق تجارب آموزشی برگرفته از دو مقاله تأثیرگذار جهانی: مقاله «پایان تاریخ» و «مدرنیته پروژه ی ناتمام»(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از شیوه های آموزش مقاله نویسی، تجزیه و تحلیل مقالات شاخص جهانی است. ترجمه، تلخیص و آنالیز یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال سوءتفاهم برانگیزترین مقاله های سیاسی _ مقاله «پایان تاریخ» اثر فرانسیس فوکویاما _ در این جهت صورت گرفته است. نویسنده با بررسی مقاله از زوایای «درون منطقی» و «برون منطقی»، و استتناج «تز»، «مفروضه ها»، «شواهد مؤید تز» و «استدلال های نظری» نشان می دهد که چگونه این مقاله، سه معیار مهم مقاله خوب پژوهشی یعنی «اصالت و نوآوری، اثرگذاری و سودمندی» را به شیو ه ای ایده آل داراست. نویسنده تلاش کرده است که با تلفیق این تجربه، با تجربه ای دیگر (ترجمه و آنالیز مقاله شاخص «مدرنیته؛ پروژه ناتمام» اثر یورگن هابرماس)، معیارهایی مشترک برای نگارش مقالات علمی ارائه کند. نکته مهم دیگر، بهره گیری هوشمندانه هر دو مقاله از رشته های مختلف علوم انسانی (از جمله فلسفه، اقتصاد، هنر و جامعه شناسی) و نگاه میان رشته ای به موضوع مورد بررسی است.
بررسی تطبیقی- انتقادی تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» از رمان «صد سال تنهایی» با تأکید بر درونمایه جدال سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در
مقاله حاضر، تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» اثر «شهرنوش پارسی پور» از رمان «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز» با نگاهی تطبیقی- انتقادی مورد تأمل قرار می گیرد. مواجهه و جدال میان
سنت و مدرنیته را می توان یکی از مهم ترین درون مایه های مشترک بین این دو رمان
دانست. این نوشتار می کوشد تا چگونگی رابطه گفتمانی و بینامتنی این دو رمان را از
طریق خوانشی محتوایی و با تأکید بر درون مایه های مشترک این دو اثر نمایان سازد.
همچنین سعی بر این است تا با تکیه بر صداها و همهمه های موجود در رمان، نحوه
مواجهه این دو اثر با دنیای جدید را نشان دهد و تبیین نماید که مؤلفان این دو اثر،
چگونه با درهم آمیزی واقعیت و توهم، جهان فیزیکی و متافیزیکی و مرگ و زندگی به گفت وگوی
با دنیای مدرن پرداخته اند.
بازتعریف هستی شناختی و معرفت شناختی مناسب انقلاب اسلامی، در گذار از مدرنیته اسلامی به سوی تمدن زمینه ساز و بایسته های سیاستی برآمده از آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی های متفاوت از ماهیت و چیستی انقلاب اسلامی ایران و نظام معرفتی برآمده از آن، جایگاه راهبردی انقلاب اسلامی را در سطح ملی، منطقه ای، جهانی و تاریخی تغییر می دهد. در این مطالعه در روندی تحلیلی و مقایسه ای، مؤلفه ها و پیامدهای هستی شناسی اجتماعی انقلاب اسلامی مبتنی بر نظریه های انقلاب در جهان مدرن، با مؤلفه ها و پیامدهای هستی شناسی الهی انقلاب اسلامی مبتنی بر انگاره های دینی، مورد توجه قرار گرفته و پیامدهای معرفت شناختی آن، در دو جبهه تفکری مدرنیته اسلامی و تمدن اسلامی، با بررسی رویکردها و راهبردهای هر گروه مطالعه شده است. در انگاره مدرنیته اسلامی، نخست در تبیین ماهیت انقلاب، بر معرفی نوعی یا تعدادی از عوامل فرهنگی، جامعه شناختی، اقتصادی، روان شناختی و سیاسی برآمده از انگیزه ها و منافع اجتماعی گروه های خاص یا متکثر اجتماعی بسنده می کنند و دیگر این که روند تمدنی پسینی انقلاب را روندی تنزیهی نسبت به تمدرن مدرن در حوزه های معنوی و اخلاقی تعریف می کنند. اما در انگاره تمدن سازی، انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب ابعادی بزرگ و پیوسته تعریف می شود که با ولایت الهی، از مجرای رهبری یک بزرگ مرد الهی و با تمسک دین مدارانه و پیوسته مردم به آن، در امتداد درگیری جبهه حق و باطل و در مسیر رشد و رفعت اجتماعی برای امر زمینه سازی ظهور امام عصر(عج) برپا شد و دیگر عوامل اجتماعی در شکل گیری انقلاب اسلامی نقش و جایگاه ثانویه ایفا کردند. در بخش پایانی نوشتار، با اولویت بخشی گزاره تمدنی انقلاب اسلامی بر گزاره تجددی آن، به بررسی آسیب ها و کاستی های سویه تمدنی انقلاب اسلامی و بایسته های سیاستی مناسب آن ها در مسیر امر زمینه سازی پرداخته شده است.
بررسی افکار و اندیشه های مهدی قلی خان هدایت (مخبرالسلطنه) و رابطه ی آن با سنت، مذهب و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاج مهدی قلی خان هدایت ملقب به مخبرالسلطنه (1242-1334خ) یکی از رجال بزرگ سیاسی- فرهنگی دوران معاصر است. حیات سیاسی- اجتماعی او آکنده از حوادث و دگرگونی های مهم بود. مخبرالسلطنه حدود نیم قرن در تاریخ معاصر ایران نقش بارزی را ایفا نمود، به ویژه در سیر حوادث انقلاب مشروطه خدمات شایانی را انجام داد و در غالب کابینه ها حضور داشت. وی زمانه ی شش پادشاه – از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه تا اواسط سلطنت محمد رضا شاه پهلوی- را درک نموده و تا بالاترین سطوح سیاست و قدرت یعنی ریاست وزرایی پیش رفت. او به مسائل و موضوعات فرهنگی علاقمند بود و در این زمینه آثار و تألیفاتی چند از خود بر جای گذاشت. افکار و اندیشه های او در رابطه با سنت، مذهب و مدرنیته قابل تأمل است و تأثیر آن را در اقدامات و عملکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او می توان مشاهده نمود. وی نگاهی نسبتاً میانه در رویارویی و تقابل سنت و مدرنیته در عصر خود داشته است و انتخاب هر یک را به طور تام بر دیگری ترجیح نمی داد. این نوشتار مبتنی بر تعاریف مفاهیم سنت و مدرنیته به بررسی افکار و اندیشه های مخبرالسلطنه هدایت با تکیه بر منابع دست اول، اسناد، مدارک و تحقیقات جدید پرداخته و رابطه افکار و اندیشه های وی را به لحاظ نظری با مضامین و مفاهیم سنت، مذهب و مدرنیته آشکار می سازد.
فرهنگ ایرانی در مواجه با مدرنیته
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۲
52 - 69
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه گرایش به مدرنیته با سبک زندگی زنان جوان؛ مورد مطالعه: زنان جوان 15 تا 29 ساله شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تطبیقی مدرنیته، عقلانیت و معنویت از دیدگاه امام خمینی(ره) و میشل فوکو (با تأکید بر انقلاب اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از نظریه پردازان، عقلانیت منهای معنویت را یکی از شاخص های برجسته مدرنیته می دانند. موضوع این مقاله، بررسی مدرنیته، عقلانیت و معنویت از دیدگاه امام خمینی(ره) از دنیای اسلام و میشل فوکو از دنیای غرب است.
تجربه مدرنیته ثابت کرده است که عقلانیت خودبنیاد انسان بدون وجود معنویت و عالم متافیزیکی، نتوانسته آدمی را به جایگاه اصلی خود برساند. با شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) ، جایگاه فراموش شده معنویت دوباره احیاء شده و این همان چیزی است که میشل فوکو را متأثر کرد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مدرنیته به دلیل حذف معنویت با بن بست اساسی مواجه شده و امام خمینی(ره) راه برون رفت از این بن بست را روی آوردن بشر به عالم معنا می داند. در این راستا، در مقاله حاضر، از مطالب کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی داده ها کمک گرفته شده است.
«مطالعه برخی عوامل جریان مدرنیته مؤثّر بر گرایش زنان به طلاق» (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات عدیده ای روبه رو کرده است که در نتیجه آن، خانواده ها بیش تر در معرض از هم پاشیدگی قرار گرفته اند. لذا مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از دیدگاه های نظری و توجّه ویژه به آسیب پذیری خانواده در پی جریان مدرنیته، برخی تأثیرات این جریان را بر گرایش زنان متأهل شهر زنجان به طلاق، که نشان دهنده میزان تمایل زنان برای جدا شدن از همسرشان است، در ابعاد رفتاری، عاطفی و شناختی بررسی نماید . روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی است که به صورت مقطعی در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جمعیّت زنان مناطق سه گانه شهر زنجان است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده است. نهایت امر این که داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بررسی ها نشان داد که؛ بین فردگرایی و ابعاد آن، بعد اوّل رشد عقلانیّت (انتخاب آزادانه) و مجموع این سازه و نیز بعد اوّل و سوّم متغیّر تغییر هنجارهای جامعه (نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و تغییر نگرش های افراد نسبت به روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) با گرایش به طلاق و ابعاد آن، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
باغ ایرانی تهران منظر خلاق در تلفیق سنت با مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد نوین به هنر باغسازی، باغ به مثابه فضای جمعی شناخته و با میل به طبیعت و فرهنگ طراحی می شود. از این رو باغ های جدید تنها برای استفاده از هوای پاکیزه و آرامش مدنظر نیستند بلکه توسعه حیات مدنی شهروندان در آن ها مورد توجه قرار گرفته است به طوری که در شهرهای توسعه یافته، یکی از اهداف اصلی گردشگران، بازدید از باغ ها و پارک های تاریخی و جدید است. برای گردشگران خارجی که به ایران می آیند نیز باغ ایرانی یک هدف است. باغ ایرانی که دست آورد منظرین جامعه ایران محسوب می شود نقش مهمی در بازگویی تمدن ایران دارد؛ لذا تنها حفظ و مرمت آثار گذشته به حالت موزه ای کافی نیست و تداوم آن مستلزم طراحی باغ های متنوع، مطابق با این کهن الگو با توجه به نیازهای امروز ایران است.
باغ ایرانی تهران که در سال ۱۳۹۱ توسط مهندسین مشاور پژوهشکده نظر طراحی و اجرا شد، از معدود نمونه های امروزی شده این کهن الگو در ایران است. این باغ در حال حاضر مورد استقبال اکثریت تهرانی ها قرار گرفته و موجب ارتقاء کیفیت فضا و بازیابی هویت ایرانی شده است. این پژوهش با نگاهی نقادانه به بخش های مختلف طرح باغ ایرانی، تأثیر آن بر محیط اطراف، میزان رعایت الگوهای طرح در مقایسه با الگوی اصیل، تعامل اجتماعی و کارکرد طرح در ارتباط با بستر، به ارزیابی مبانی نظری و روش شناختی پروژه می پردازد.
بازنمایی مدرنیته و تاریخ بومی در نگاه اشرف و کاتوزیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
225 - 256
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برای اجتناب از سوء فهم، مغالطه، سطحی نگری، تعمیم بی اساس و همچنین احتراز از احکام و کلیشه های مبتنی بر مدح و ذم، چه در قالب تمجید و تحسین های شورانگیز و یا تعرض های بی پروا تلاش می کند با اتخاذ رویکردی نقادانه و تحلیلی به بحث پیرامون صورت بندی رویکرد احمد اشرف و محمد علی همایون کاتوزیان در ارتباط با فراروایت غربی مدرنیته و بازنمایی از تاریخ بومی بپردازد. از این رو، معیار ارزیابی ما در این دو دیدگاه نشان دادن این نکته نیست که هرکدام از آنها تا چه اندازه با واقعیت بیرونی تطبیق دارند، بلکه هدف نقد صورت بندی های گفتمانی گزاره های مربوط به شناسایی و بازنمایی هر کدام از این رویکردها در ارتباط با مدرنیته و سنت می باشد که از طریق مولفه های تصور فراروایت گونه از تاریخ، بازنمایی از تاریخ بومی صورت می گیرد.
محله عودلاجان، میراث شهری در تقابل بین سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، یک میراث تاریخی ارزشمند به شمار می رود. در دوره قاجار، طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه طبقه اعیان و دولت مردان در این محله سکونت داشته اند. از دهه 1340، به دنبال ترک محله توسط ساکنان قدیمی و ورود گروه های مهاجر و طبقات کم درآمد، فرایند فرسودگی این محله تاریخی در تمام ابعاد کالبدی و اجتماعی و اقتصادی آغاز شد. بازار نیز به عنوان یک عنصر قوی اقتصادی و سیاسی، در محله نفوذ کرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. از حدود چهل سال پیش تا کنون، طرح های متعددی برای باززنده سازی این محله تهیه شده، اما تاکنون هیچ یک از آن ها اجرا نشده اند. هدف این پژوهش، شناخت موانع باززنده سازی این محله است. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شهروندان و ساکنان و کاربران محله عودلاجان و نیز از طریق مشاهده و همچنین بررسی اطلاعات ثانویه (گزارش های موجود، آمارها، کتب، مقالات و...) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موانع موجود بر سر راه باززنده سازی محله عودلاجان، بیش از آنکه اقتصادی و تکنیکی و سیاسی باشد، فرهنگی و اجتماعی است که عبارت است از بی علاقگی ساکنان و شهروندان نسبت به بافت ها و بناهای قدیمی. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی عودلاجان نتیجه طرز تفکر و نوع نگاه جامعه به تاریخ و میراث است. فرایند مدرنیزاسیون که از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده، همراه با طرد سنت و تاریخ بوده که یکی از نتایج آن، بی علاقگی جامعه به میراث و میل دائمی به نو شدن است. در چنین وضعیتی، اجرای طرح های باززنده سازی محلات تاریخی دشوار است. بنابراین پیش از هر اقدامی برای حفظ و باززنده سازی محله های تاریخی، آموزش و آگاهی دادن به جامعه درخصوص ارزش های تاریخی، سنت و میراث ضروری است.