فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۲٬۲۳۲ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۱
1 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف پژوهش های باستان شناختی مطالعه تغییرات فرهنگی است و در این رابطه بررسی و تجزیه و تحلیل فرهنگ مادی گذشته از اهمیت ویژه ای برخوردار است. معمولاً فرض بر این است که تغییرات فرهنگی در مواد باستان شناختی نمود پیدا می کنند. در این زمینه می توان به رواج فرم ها و گونه های خاص سفالی در پیش از تاریخ اشاره کرد که همواره سوالات فراوانی را ایجاد نموده است. آیا بین رواج این گونه ها و تغییرات فرهنگی آن دوره ارتباطی وجود دارد؟ آیا این گونه های تازه ریشه در سنت های فرهنگی گذشته دارند و محصول پیشرفت های تکنیکی طی زمان هستند یا با ورود اقوام جدید در ارتباطند؟ در هزاره سوم پیش از میلاد سنت طولانی نقاش روی سفال منسوخ و اندیشه ایجاد نقش به صورت حجمی جایگزین آن می شود. در طول هزاره دوم پیش از میلاد این سنت تازه، رواج بیشتری پیدا می کند و به عنوان شیوه اینو در تزئین مطرح می گردد. همزمان با آن اندیشه دیگری که ساخت ظروف به شکل حیوانات است یا ظروف حجمی رایج می گردد. در این مقاله، به طبقه بندی و تجزیه و تحلیل مجموعه ای از سفال های دارای نقوش حجمی پرداخته ایم. با جمع آوری مجموعه ای در حدود ۵۰۰ نمونه سفال با نقش حجمی، تنها آن دسته از سفال هایی که دارای نقوش حجمی حیوانی، انسانی یا نقوش خاص بودند، انتخاب شده اند. سایر نمونه ها را می توان تحت عنوان نقوش برجسته هندسی مورد مطالعه قرار داد. مجموعه مورد مطالعه در این مقاله شامل ۹۵ نمونه سفال با نقوش حجمی است. علیرغم این که قدیمی ترین نمونه این مجموعه به هزاره پنجم پیش از میلاد تاریخگذاری شده است؛ اما با توجه به آمار مربوط به نمونه ها، شکل گیری این اندیشه به هزاره های چهارم و سوم پ.م می رسد و رواج اصلی این گونه در طول هزاره های دوم و اول پ.م بوده است. بنابراین، علاوه بر این که این نوع سفال ریشه در سنت های فرهنگی گذشته دارد؛ اما با توجه به رواج آن در طول هزاره های دوم و اول پ.م با تحولات فرهنگی این دوران می تواند مرتبط باشد.
Archaeology and History of Nowshahr, Iran
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
49 - 52
حوزههای تخصصی:
Archeological survey of all counties in Mazandaran Province was carried out under the master plan of drawing an archeological map of this province. In this setting, coastal areas of the city of Nowshahr were reviewed for the first time, with a focus on the mountainous area of Kojur district which was studied in order to complete the previous research conducted there. A book entitled Archaeology and History of Nowshahr jointly authored by Seyed Mehdi Mousavi Kouhpar and Shahin Aryamanesh was published in 2021. In this book, the authors have investigated all aspects of the Parthian kingdom and goes beyond the political history of the Parthians to familiarize the readers with the archaeology, history, culture, religion, art, and society of the Parthians.
گمانه زنی تپه کلین کبود شهرستان مریوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
شناسایی آثار زیادی از دوره اشکانی در شهرستان مریوان این شهرستان را به یکی از مهم ترین مناطق استان کردستان در جهت مطالعات آثار این دوره تبدیل کرده است. از این میان، تپه کلین کبود با مساحتی در حدود چهار هکتار و ارتفاع نه متر از سطح زمین های اطراف در دشت مریوان از جمله شاخص ترین محوطه های شناسایی شده دوره اشکانی در استان کردستان است. ابعاد قابل توجه تپه به عنوان یکی از بزرگترین محوطه های دوره اشکانی استان، موقعیت آن در مرکز دشت مریوان، دسترسی به راه های ارتباطی و منابع آبی و نیز عوامل دیگری از جمله به دست آمدن قطعات سفال شاخص این دوره نظیر خمره های دوره اشکانی نیز سفال های کلینکی در گمانه های کاوش شده و پراکنش زیاد قطعات آجر و جوش کوره در سطح محوطه نشان می دهد که تپه کلین کبود نمی تواند به عنوان استقراری معمولی از دوره اشکانی در دشت مریوان به حساب آید. گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه اولین قدم در راستای حفظ و صیانت این اثر کلیدی در راستای مطالعات آتی دوران تاریخی استان کردستان محسوب می شود.
A Note on the Location of Raxā/Rakkan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
17 - 31
حوزههای تخصصی:
A number of candidates in the Kor River Basin, Fars, Iran, have previously been proposed for the location of the ancient Raxā/Rakkan a town mentioned in the Bisotūn Inscription and in the Persepolis Fortification Tablets. None of these suggestions, however, is convincing. Based on textual evidence, archaeological observations, and the local environmental conditions, the present study suggests that ancient Rakkan should be identified with the archaeological site of Kal Abdi in the southern part of the Baizā Plain.
معرفی و بررسی باستان شناختی گورهای گویجه قلعه مراغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
33 - 46
حوزههای تخصصی:
گویجه قلعه مراغه در فاصله ۴۶ کیلومتری جنوب شرق شهرستان مراغه واقع شده است. متاسفانه، در منابع مختلف از این قلعه به اشتباه با اسامی گوجور قلعه و گوهر قلعه یاد می شود در این قلعه دو گونه متفاوت تدفینی به دست آمده است که مهمترین آن یک گوردخمه صخره ای است که تا به امروز شناخته نشده و به دلیل جمع شدن آب نزولات آسمانی در آن موجب گمراهی در تشخیص کاربرد آن به عنوان آب انبار شده است. همچنین، یک فضای مربعی تمام صخره ای و شش نمونه از گورهای صندوقی شکل که قابل قیاس با نمونه های اورارتویی و ماناییست، در این قلعه به دست آمده است. در این پژوهش، سعی گردیده است تا ضمن اصلاح نام محوطه، با بررسی میدانی محوطه و شناسایی قبور و برداشت پلان و تجزیه و تحلیل ساختار و اجزاء فضای موسوم به آب انبار و مقایسه آن با نمونه های مشابه، با رد کار کرد آب انبار برای اثر مربوطه کاربرد این فضا را که شامل یک اتاق اصلی با اتاق های الحاقی و مدخل ورودی چهارگوش در ترکیب با پله های سنگی وصولی است به عنوان گوردخمه ای از نوع تک اتاقه پیوسته که مربوط به حکام دست نشانده و خراجگزار اورارتویی بوده، مشخص نماییم.
The New Interpretation of the Scene of “Šābuhr Killing Deer” on the Sasanian Silver Plate from the British Museum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
35 - 58
حوزههای تخصصی:
The silver plate from the British Museum (inv. 124091) usually attributed as depicting “Šābuhr killing deer”does not have a direct parallel in Sasanian iconography. The attempts were made to explain the image in perspective of relation to Mithraism, however no detailed analysis was done. The plate represents features typical for the Sasanian silver but, at the same time it is modelled upon Mithraic tauroctony. This makes the scene a possibly important argument in discussion regarding the very existence of Iranian Mithraism. The fact that the scene is not a direct copy of the Roman tauroctony arguments for association with Iranian imagery. The scene had to be understood in Iranian terms, despite referring to Roman depictions. This supports the view of Iranian, pre-Zoroastrian Mithraic cult.
The Study of the Factors Considered in Locating Eastern Guilan Castles (Case Study: Amlash Castles)
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
29 - 47
حوزههای تخصصی:
Amlash is one of the most important parts of Guilan Province in northern Iran. It has endured unending political and military turmoil due to its special geopolitical and geostrategic position, during the early and middle Islamic eras. The establishment of numerous castles in the area is one of the manifestations of this state of affairs during that period. This study, based on library and field study, is aimed at analyzing the factors that might have led to the formation of the castles. The library studies included a review of literature on military castles and fortresses for an analysis of the factors that might have contributed to the castles in the Amlash region. The field studies included direct observation of the locating, photographic imaging, and numerical measurement and topographical features of those castles.
بازخوانی صحنه روایی مصور برروی بشقاب گلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور بر پایه مطالعات قوم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
197 - 224
حوزههای تخصصی:
مطالعه سفالینه های گلابه ای رنگارنگ به دلیل نقوش منحصربه فرد همواره موردتوجه پژوهشگران مختلف بوده است. طی چند دهه گذشته محققان با رویکردهای متفاوت نقوش سفالینه های فوق را مورد مطالعه قرار داده اند. باوجود پژوهش های صورت گرفته در راستای بازخوانی و تفسیر نقوش، هم چنان ابهامات و چالش ها به قوت خود باقی است. یکی از چالش های موجود در تفسیر نقوش سفالینه های گلابه ای رنگارنگ، صحنه روایی مصور برروی بشقابی ا ست که در موزه هنر «نلسون اتکینز» نگه داری می شود. پژوهشگران در پژوهش های خود با توجه به متون تاریخی برای تفسیر نقش بشقاب فوق نظرات ناهمگونی را ارائه کرده اند که گمان می رود تفاسیر آن ها دارای اشکالات اساسی است. این چنین به نظر می رسد که مطالعه متون تاریخی به تنهایی راه گشا برای تفسیر صحنه روایی فوق نیست و باید از مطالعات علوم میان رشته ای کمک گرفته شود، تا در پژوهشی مجزا و با استفاده از مطالعات قوم باستان شناسی صحنه روایی این ظرف مورد مطالعه و بازبینی قرار گیرد. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با پیگیری کهن الگوها در بستر جغرافیای تولید سفالینه های گلابه ای رنگارنگ که دامنه مطالعات آن، خطه خراسان را دربر می گیرد، صحنه روایی بشقاب را موردمطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، نگارندگان از مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی برای تفسیر آن بهره گرفته اند. روش پژوهش جستار پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد تاریخی، تحلیلی-تطبیقی است. درراستای هدف فوق، پرسش هایی نظیر: مفهوم صحنه روایی بشقاب گلابه ای رنگارنگ مورد بحث چیست؟ مطالعات قوم باستان شناسی تا چه حد در تفسیر صحنه روایی مصور برروی این ظرف قابل تطبیق است؟ مطرح شده است. برآیند حاصل از پژوهش تطبیقی مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی این ا ست که مضمون صحنه روایی منقوش بر بشقاب، مراسم آئینی طلب باران و آب از ایزد بانوی آناهیتا و تیشتر است که امروزه در خطه خراسان با تغییراتی در نحوه اجرای مراسم برگزار می گردد.
Bronze Weapons of Toll-e Shoqa, Marvdasht Plain, Fars: National Museum of Iran Collection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The correct position and the determining role of the second and first millennium BC cultures in the Fars region (Marvdasht plain) which we know as the Shoqa/Timuran cultures and the importance of this culture in the transition from the prehistoric to the historical period (Achaemenid) are still not well known. Despite of extensive archaeological research that has been done in the Marvdasht plain and the presence of significant sites of this period, due to the limited and generally very old excavations in these sites, it is still difficult to understand these developments. During that time, huge developments were taking place in Khuzestan and Fars regions; Changes usually created many conflicts between native cultures and southwestern cultures origin (Elamite).Some archaological findings, such as weapons, are signs of the height of such conflicts in the past. This paper will study and introduce the collection of weapons of Toll-e Shoqa, which were obtained from the excavations of Mahmoud Rad in 1942 and Vandenberg in 1950 in that site, those are now kept in the National Museum of Iran. These collections have been studied recently in the inventory project in the National Museum of Iran archives. So far, few cultural materials from Toll-e Shoqa have been published and more emphasis has been placed on its pottery; the pottery is the basis of the relative chronology of this period in the Fars region. Unfortunately, the results of the archaeological excavations in Shoqa were never fully published and all its cultural materials were not introduced. In the organizing project of the National Museum of Iran which will be described and analyzed in this paper.
معرفی، گونه شناسی و گاهنگاری نسبی اشیاء فلزی گورستان صرم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
29 - 49
حوزههای تخصصی:
تپه صرم یکی از مهمترین محوطه های عصر آهن منطقه فلات مرکزی است. این تپه در ۱۶ کیلومتری جنوب شرقی قم در بخش کهک قرار دارد. گورستان عصر آهن صرم از بزرگترین گورستان های شمال مرکزی ایران است. اشیاء فلزی از جمله یافته های مهمی هستند که از این گورستان به دست آمده است. در این پژوهش تمام اشیاء فلزی گورهای گورستان صرم که تا کنون معرفی نشده اند مورد مطالعه قرار گرفته است. نگارندگان در پژوهش پیش رو تلاش دارند تا از طریق معرفی، گونه شناسی و طبقه بندی اشیای فلزی گورهای صرم آن ها را مطالعه نمایند. اشیاء فلزی این گورستان به دو گروه جنگ افزارها و زیورآلات تقسیم می شوند. جنس بیشتر این اشیاء فلزی از مفرغ بوده و درصد کمتری نیز از جنس آهن هستند. روش بکار رفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. پس از معرفی، توصیف و طبقه بندی اشیاء فلزی، به مطالعه نوع، جنس، و فراوانی آن ها در گورها پرداخته شد و سپس با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، این اشیاء با نمونه های مشابه در فلات مرکزی مقایسه شده اند. این پژوهش نشان می دهد اشیاء فلزی این گورستان از نظر جنس، فرم و تکنیک ساخت با اشیاء فلزی سیلک A، سیلک B، قیطریه و خوروین در عصر آهن جدید منطقه فلات مرکزی قابل مقایسه اند.
Archaeological Investigation of Southeast part of the Sahand Mountains case study: Khalifeh Kandi Village(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Khalifeh Kandi village is located in the southeast of the Sahand mountain range and northwest of Hashtrud province. Investigation at these sites started in 2013 and continued until 2015. Obtained evidence included a variety of potteries, carved stones, and caves from the historical and Islamic eras. in this paper an attempt has been made to introduce and analyze cultural and historical founds. The result shows that most of the surveyed sites and places around Khalifeh Kandi, in terms of pottery types, belonged to the Islamic period and rarely, artifacts from the pre-Islamic period were observed. The settlements identified in the area under study are mostly located in w slopes by the river and shallow valleys, and only one of these archaeological sites was observed in flat and elevated lands. probably this site was used in certain seasons of the year. Glazed and simple pottery from the Islamic period and rough pottery that was produced in local workshops are among the artifacts observed in the surveyed sites.
سفال نوع لرستان و انتساب آن به پادشاهی الیپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۰۳-۸۵
حوزههای تخصصی:
بیش از صد سال است که محققان با قرائت متون آشوری، به مکان یابی جای نام های ذکر شده در این کتیبه ها پرداخته اند. برخی از این جای نام ها در مرزهای شرقی قلمرو امپراتوری آشورنو و در غرب ایران قرار داشته که یکی از آن ها پادشاهی الیپی بوده است. اکثر باستان شناسان پادشاهی الیپی را در شمال پیشکوه لرستان و جنوب کرمانشاه مکان یابی کرده اند، اما طی دهه های اخیر، بعد از انتساب «سفال نوع لرستان» به اقوام الیپی توسط «لوئیس لوین» و بعد از آن به وسیله «یانا مدودسکایا»، محققان به تحلیل یافته های فرهنگی، ازجمله این نوع سفال در قالب پادشاهی مورد بحث پرداخته اند. دلیل انتساب سفال نوع لرستان به اقوام الیپی توسط باستان شناسان، هم زمانی و پراکنش این نوع سفال در محدوده و قلمرو درنظر گرفته شده برای پادشاهی الیپی است. پژوهش حاضر درپی این است که با استفاده از رویکرد نظری «باستان شناسی تاریخی» که به تفسیر اطلاعات متون تاریخی در بستر داده های باستان شناختی اتکا دارد، تحلیلی دقیق و همه جانبه از این موضوع ارائه دهد. اما پرسش این جاست که می توان با بهره گیری از متون آشوری و مکان یابی احتمالی یک پادشاهی، یک گونه سفالی را به آن فرهنگ نسبت داد؟ پژوهش حاضر درپی این است که با تحلیل همه جانبه مدارک تاریخی و یافته های باستان شناسی، نتیجه گیری منطقی در باب فرضیه مطرح شده ارائه دهد. نتایج این مطالعه نشان دادند که با توجه به داده های کنونی، انتساب یافته های باستان شناسی نیمه نخست هزاره اول پیش ازمیلاد پیشکوه لرستان، همانند سفال نوع لرستان به پادشاهی الیپی، قابل قبول نیست؛ درواقع، این انتساب باید در حد یک فرضیه مطرح شود، و مبنا قراردادن آن برای تحلیل یافته های محوطه ها سبب گمراهی و نتایج نادرست خواهد بود، چراکه از یک سو مدارک قطعی تاریخی برای مکان گزینی دقیق پادشاهی الیپی در پیشکوه لرستان وجود ندارد؛ و ازسوی دیگر، الگوی زیست مبنی بر کوچ نشینی در این منطقه، امکان تطبیق محدوده پراکنش داده های باستان شناسی همانند سفال نوع لرستان را با اطلاعات تاریخی موجود در متون آشوری نمی دهد.
شکوه فرهنگ و تمدن ایرانی در چین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نخستین پیوندهای میان ایران و چین به روزگاران کهن و به دوره اشکانی برمی گردد. این روابط از دو راه، یعنی از راه "دریای پارس" در جنوب و از "راه ابریشم" در شمال شرق ایران کهن در عمل به پیدایی آمده است. آشکار است که راه ابریشم برای ایرانیان بودایی چون پارتیان و ویژه تر برای سغدیان بس شناخته شده بود. از این روی شنیدن و خواندن اخبار تازه یافته هایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در شرق دور (چین، نیز ژاپن) چندان شگفت انگیز نیست. یکی از شگفت ترین کشفیات سال های اخیر باستان شناسی در چین، به پیدایی آمدن نقش برجسته "تطهیر آتش" و "آئین سگ دید" زرتشتی است که تنها از راه نوشته های دینی مزدیسنا شناخته شده است؛ دیگری نیز سنگ نوشته جدید دو زبانه سغدی- چینی است. این مقاله به معرفی و بررسی این دو یادگار ارجمند میراث فرهنگی ایران زمین در چین می پردازد.
باستان شناسی دوران اسلامی، تاریخچه ومفاهیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
121 - 132
حوزههای تخصصی:
باستان شناسی دوران اسلامی، موضوع مناسب و مورد علاقه در بسیاری از دانشگاه ها و خصوصاً کشورهای اسلامی است که تعلقات عالی آن ها را به تاریخ و فرهنگ برجسته شان نشان می دهد و زمینه فرهنگی مشترکی برای بسیاری از کشورهای اسلامی را بهوجود آورده است. اما در این میان شاید یکی از اصلی ترین مباحث نبود تعریف و رسالتی مشخص برای آن باشد؛ این مقاله سعی دارد ضمن ارائه تاریخچه مطالعات باستان شناسی دوران اسلامی و فراز و نشیب های آن، به بررسی محتوایی و تعاریف پرداخته و رسالت های پیش رو برای این شاخه از باستان شناسی را مورد توجه قرار دهد. باستان شناسی دوران اسلامی علمی است که در آنانواع مختلف فعالیت های پژوهشی موجود در گرایش های دیگر باستان شناسی را در بر می گیرد. در کنار آن نیز باستان شناس دوران اسلامی باید شناخت و توجه کاملی به جهان اسلام و دین و فقه اسلامی داشته باشد و از دستاوردهای علما و فقهای اسلامی و هم چنین مورخان تاریخ اسلام استفاده نماید تا بتواند با نگاهی جامع و کامل به یک اثر فرهنگی بنگرد و آن اثر را در قالب درست خود ببیند؛ تا از این رهگذر بتواند به درک بهتر تمدن اسلامی همیشه جاویدان نایل آید و هدف نهایی از این علم را باید کسب آگاهی و شناختی از انسان دانست که خود قرآن نیز بر آن تأکید دارد.
تبیین و تحلیل کارکردهای اجتماعی-اقتصادی نهاد وقف در اردبیل دورۀ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۳۹۶-۳۷۹
حوزههای تخصصی:
وقف از باسابقه ترین و ریشه دارترین مواریث ارزشمند انسانی است که درمیان همه اقوام، ادیان و ملل متمدن دنیا و در ادوار مختلف تاریخ ایران مورداستفاده عموم بوده و تأثیراتی دیرپا بر جوامع داشته و وقف نامه های برجای مانده به مثابه اسنادی ارزشمند در راستای تبیین فرآیند و نظام اجتماعی دوران خود هستند. نقش آذربایجان در جریانات فکری ایران در سده اخیر، خصوصاً در جریانات مشروطیت و اهمیت شهر اردبیل به لحاظ موقعیت جغرافیایی و داشتن ارزش راهبردی و جغرافیای سیاسی اهمیت پژوهش حاضر را تبیین می نماید. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بایگانی شده به مطالعه، بررسی و تجزیه و تحلیل وقف نامه های موجود در اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که سنت و نهاد وقف در اردبیل پس از استقرار دوره قاجار چه فرآیندی طی کرده و کارکردهای مذهبی، اجتماعی، و اقتصادی این نهاد در محدوده زمانی مورد بررسی چه تحولاتی داشته و تأثیر جریانات فکری روز بر موقوفات چه بوده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند کارکردهای اجتماعی-اقتصادی وقف تحت تأثیر رویدادهای تاریخی-اجتماعی و جریان های فکری زمانه، خصوصاً مشروطیت تحولات نوینی تجربه می کند؛ هرچند موضوعات مذهبی همیشه جایگاه ویژه ای از وقف را به خود اختصاص می دهد، اما در آستانه آشنایی جامعه با دانش جدید و تحول فکری جامعه، موقوفاتی به سبک جدید به وجود آمد که این روند در دوره مشروطه با ایجاد موقوفاتی هم چون: وقف حمام، وقف زمین برای ساخت حمام، هزینه برای مرضای نیازمند و تأسیس مدارس به سبک جدید، ابعادی نوین و کاربردی می یابد.
روابط بینامتنی مجموعه های معماری تبریز در دوره ایلخانی و تحولات معنایی آن بر پایه مطالعات نشانه شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۴۸-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار معماری به صورت انفرادی و بدون درنظر گرفتن لایه های متنی و دگرگونی های بافتاری مؤثر بر آن، یکی از کمبودهای این حوزه است. در این پژوهش تلاش می شود تا با تحلیلی گفتمانی و با استفاده از داده های تاریخی و باستان شناسی به روابط بینامتنی مجموعه های معماری و شهرسازی تبریز دوره ایلخانی در دو سطح خُرد (شهر تبریز) و کلان (منطقه ای و بین المللی) پرداخته شود تا از این طریق تحولات و معناهای ضمنی لایه های متنی (مجموعه های معماری و شهرسازی) آشکار گردد. مسأله پژوهش این است که روابط بینامتنی آثار مذکور ازمنظر نشانه شناسی لایه ای به چه صورتی بوده و نظام های نشانه ای چگونه در لایه ها متجلی شده اند؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به مطالعه داده ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد به کارگیری خوانش بینامتنی نشانه شناسی لایه ای منجر به درک لایه های پنهان معنا در آثار معماری می شود و در مطالعه اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر می نماید. در روابط بینامتنیِ لایه های مختلف معماری و شهرسازی تبریز عهد ایلخانی در سطوح خُرد و کلان، رمزگان هایی مانند عناصر اصلی ارکان حکومت، ازجمله: قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی-مذهبی و قدرت اقتصادی، با زیررمزگان هایی چون: رویکردهای ایرانشهری، مذاهب مختلف و تجارت داخلی و خارجی که متناسب با تغییرات بافتی لایه ها (زمانی، مکانی، و فرهنگی-اجتماعی) هستند، وارد رابطه هم نشینی و جانشینی شده و به نشانگی بدل گشته اند
Women in Sogdian Para-documents(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۳ - Serial Number ۷, December ۲۰۲۳
1 - 10
حوزههای تخصصی:
A glorious past is what our women in East have experienced which is the path that leads to their power and dignity. As worthy cultural documents, old written texts reflect the political, economical and social stance of women in the Sogdian community. This is an attempt to indicate the Sogdian women's place in Sogdiana through the existing documents(texts,,manuscripts, paintings and archeological remains). We are concerned with the following questions regarding the Sogdian society: how was the women’s participation along the Silk Road, how the remained documents emphasize the importance of their presence and the important question about their identity, when and how they became powerful. Khatun-e Bukhara indicates the high potential of the women’s existence in Sogdian era. In order to illuminate women’s participation, strong motivation to draw the attention and authority, a link to this particular historic situation and a new grasp of women’s lifestyle at that era is essential. This article is an attempt to introduce the women’s role in Sogdian land through language, Culture and different social groups.
مطالعه وضعیت اقتصادی اشکانیان در دوران مهرداد اول و مهرداد دوم، براساس آزمایش سکه های نقره (یک درهمی) بوسیله دستگاه XRF(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۳
91-100
حوزههای تخصصی:
سکه ها یکی از شاخص ترین داده های باستان شناختی برای مطالعه دوره طولانی اشکانی که اطلاعات کمی در ارتباط با آن وجود دارد، به شمار می روند. تجزیه عنصری سکه ها و تعیین مقدار عناصر به کار رفته در آن ها رابطه مستقیمی با وضعیت اقتصادی سیاسی دوره ضربشان دارد. در این پژوهش ۱۲ نمونه سکه نقره یک درهمی مهرداد اول (نمونه های ۱-۸) و مهرداد دوم (نمونه های ۹-۱۲) بوسیله دستگاه XRF آنالیز شد. نتیجه آزمایش مذکور نشان داد که در دوره مهرداد اول مقدار نقره موجود در سکه ها بین ۹۶/۸۶۹ تا ۹۰/۸۶۳ درصد است. این میزان بالای نقره در سکه های این پادشاه اشاره به توان بالای اقتصادی اشکانیان دارد که نتیجه تصرف راه های تجاری بین النهرین و غنایم حاصل از غارت معابد غنی الیمایی بوده است. در آزمایش نمونه های مربوط به مهرداد دوم می بینیم که میزان نقره در سکه های این پادشاه از ۹۵/۶۷۱ تا ۶۵/۹۹۵ درصد در نوسان است. کاهش چشمگیر درصد خلوص نقره به کار رفته در سکه های اواخر حکومت مهرداد دوم را می توان در راستای استقلال گودرز، تسلط وی بر بابل و راه های تجاری آن و همچنین، از دست رفتن شوش در اواخر حکومت مهرداد تفسیر کرد. با از دست رفتن این مناطق پر درآمد تجاری، پارتی ها در این برهه زمانی از لحاظ اقتصادی دچار مشکل شدند. به همین خاطر، ضرابخانه ها به دلیل کمبود منابع مورد نیاز، درصد نقره را کاهش داده و عنصر کم بهای مس را افزایش داده اند.
The Effect of the Arab Muslim Conquest on the Administrative Division of Sasanian Persis / Fars(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس ۱۳۸۳ تابستان شماره ۱
58 - 71
حوزههای تخصصی:
Symbolically , Fars appears to have been the most important province of the Sasanian empire between the third and seventh centuries AD. The survival of the Zoroastrianism and it’s vigour in Fars after the Arab Muslim Conquest in attested by various accounts of Muslim historicans and geographers . Further , the redaction of many of the middle Persian text in the early. Islamic centuries in the province attests of the strength of Zoroastrianism In this essay attempts to delineate the changes that took place in the administrative geography and the administration of the province of Fars in the late Sasanian/early Islamic period.
دوره مس سنگی جدید در تپه سگزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
51 - 68
حوزههای تخصصی:
سگزآباد یکی از شاخص ترین تپه های پیش از تاریخی دشت قزوین است که بر اساس کاوش های طولانی مدت دانشگاه تهران، آن را یکی از بهترین نمونه های محوطه های اعصار آهن و مفرغ جدید می شناسند. به تازگی آثاری از اواخر هزاره چهارم ق.م که در فلات مرکزی ایران با نام دوره مس سنگی جدید (سیلک III6-7) شناخته می شود، در این محوطه شناسایی شده است.کاوش های آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه دقیق تر و وسیع تر لایه های مس سنگی جدیدی که برای اولین بار در کاوش های سال ۱۳۷۸ شناسایی شده بود، صورت پذیرفت. در این فصل سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفت. پس از اتمام کاوش ها، تنها در ترانشه ۶ آثار دوره مس سنگی جدید یافت شد. متأسفانه به دلیل حفاری های غیرمجاز گسترده صورت گرفته در این محوطه، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری کاملی از این دوره نگردید، ولی سفال های شاخص و ظریف این دوره به تعداد قابل توجه بدست آمد. این نوشتار فقط بر گونه شناسی، طبقه بندی و معرفی انواع مختلف سفال های دوره مس سنگی جدید تمرکز خواهد داشت.