فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲٬۱۷۷ مورد.
انتقال هنرهای صناعی سرزمین های اسلامی از قرن چهارم ه.ق به اروپای غربی در قرن دهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین های اروپایی در قرون وسطی از جمله در قرن دهم میلادی قربانی بربریت، جنگ ها، غارتگری ها و رقابت های شوالیه ها و طبقه اشراف بودند و از امنیتی نسبی برخوردار نبودند. ایشان همواره سعی داشتند با تشکیل دولت هایی مستقل و جنبش های دهقانی به دنبال ایستادگی در برابر مهاجمان و شکست آنها از وضعیتی پایدارتر برخوردار شوند. مورخان از قرن دهم به آخرین دوره از «عصر فترت» یاد می کنند. در این قرون اروپا به لحاظ اقتصادی، سیاسی، دینی و اجتماعی، و وضعیت علمی و فرهنگی در شرایط نامطلوبی به سر می برد. این درحالی است که سرزمین های اسلامی در قرن چهارم هجری دوره رنسانس و شکوفایی خود را می گذراندند؛ عصری که مسلمانان در تمامی حوزه های تمدن (همچون علم، فرهنگ، صنعت و هنر) پرآوازه و صاحب نظر بودند.
پژوهشگران بی غرض حوزة تاریخ تمدن به ویژه تاریخ اسلام و اروپا همگی بر تأثیر دستاوردهای مسلمانان بر اروپا در حوزه های مختلف از جمله هنر در قرن چهارم هجری تأکید می ورزند. با این پیش زمینه مقالة پیش رو به دنبال ردیابی مصنوعات هنری در آثار موزه ای و کتب منتشره در دو حوزه تاریخ تمدن و تاریخ هنر با مسئله فقدان آثار تولید شده توسط هنرمندان اروپایی قرن دهم میلادی با تأثیرپذیری از هنر اسلامی قرن چهارم هجری مواجه شد. به دنبال پاسخگویی به این مسئله فرضیه مطرح شده در طول مقاله تقویت شد که آثار اسلامی قرن چهارم هجری از طریق بازرگانی و هدایای خلفای اسلامی به پادشاهان، اشراف و شوالیه ها به اروپا در قرن دهم میلادی منتقل شده است و هنرمندان اروپایی با توجه به شرایط نابسامان آن دوران تنها دریافت کننده و سفارش دهندة آثار بودند و به تولید آثار با بهره گیری از ویژگی های اسلامی اهتمام نورزیدند.
گوشه هائی از تاریخ مهندسی در ایران
حوزههای تخصصی:
پژوهشی بر تزیینات معماری دورﮤ غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود بناهای تاریخی غزنویان در مناطقی مانند غزنه، لشکری بازار و بلخ که برخی به شکل نیمه مخروبه باقی مانده است یا نام آنها در منابع تاریخی و ادبی معتبر درج شده است، همگی نشان دهندﮤعظمت این تمدن، به ویژه در خلال سال های حکومت سلطان محمود (378تا421ق/988تا1030) و فرزندش مسعود (421تا432ق1030تا1040/م) است. این فعالیت های چشمگیر عمرانی در ساخت مناره ها، کاخ ها، مدرسه ها، مسجدها، باغ ها و بناهای تدفینی با آرایه های متنوع و زیبا تجلی کرده اند و بر اهمیت تزیینات معماری در آراستن بناهای دورﮤ مذکور تأکید می کنند؛ ازآن جمله باید به کاربرد گستردﮤ حجاری هایی با مرمر (رُخام)، آجرکاری های متنوع با تکنیک تراش و قالبی، کاشی های یک رنگ با نقوش برجسته، دیوارنگاره ها، گچ بری ها و آثار چوبی در تزیینات معماری اشاره کرد که از میزان علاقه مندی و تسلط هنرمندان این دوره تاریخی نشان دارند؛ بنابراین معرفی انواع این تزیینات و نحوﮤ کاربرد آنها در بناهای برجای مانده از دورﮤ غزنوی، هدف این مقاله است. درواقع مقاله درصدد پاسخ گویی به چیستی نقوش گیاهی و هندسی و کتیبه ها و ترکیب بندی های به کاربرده شده در این تزیینات است. روش یافته اندوزی با استناد به منابع مکتوب و سایت های معتبر اینترنتی بوده است که به روش تاریخی توصیفی به انجام رسیده است. ﻧﺘیﺠﮥ مطالعات نشان می دهد در تزیینات مذکور، طرح ها و نقش ها شامل انواع کتیبه های ظریف به خط کوفی و قلم نسخ، نقوش نمادین (قندیل)، آرایه های گیاهی موزون و درهم تنیده (اسلیمی و ختایی)، نقوش هندسی همچون گره های شش و هشت و پیلی، انواع جانوران و پرندگان مانند اسب، فیل، شیر، عقاب و...، نقش انسان و موجودات ترکیبی با موضوعاتی نظیر ﺻﺤﻨﮥ نبرد، بزم و ردیف حیوانات در حال حرکت است. این تزیینات بیشتر در کادرهای محرابی شکل، قاب بندی های مُداخل و هندسی و حاشیه ها، ترکیب و تکرار شده است.
مورخان عصر قاجار و روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان (از آغاز دورة قاجار تا پیش از دورة مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع ماهیت متون دساتیری از دیر باز برای پژوهشگران علوم انسانی مطرح بوده است. آنچه تا کنون کم تر مورد توجه قرار گرفته موضوع دیدگاه های آذرکیوانیان در زمینة تاریخ ایران و روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان و تاثیر آن بر تاریخ نگاری عصر قاجار بوده است. مساله ای که پرسش اصلی این پژوهش بر آن استوار است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که مورخان عصر قاجار چه واکنشی در برابر روایت دساتیری از تاریخ ایران باستان انجام دادند؟ فرضیه این پژوهش آن است که مورخان عصر قاجار با وجود پذیرش روایت دساتیری از تاریخ باستان سرانجام به نقد و رد آن پرداختند. در این پژوهش کوشش شده است که در آغاز با استناد با متون دساتیری به طور ویژه دیدگاه های آذرکیوانیان در زمینة تاریخ نگاری بررسی شود و سپس تاثیر این دیدگاه ها بر روایت تاریخ نگاری دورة قاجار از تاریخ ایران باستان و نوع برخورد و تاثیرپذیری هر یک از مورخان این دوره از این متون از دورة فتحعلی شاه تا پیش از دورة مشروطه مورد بررسی قرار گیرد.
تاریخچه الکل
بررسی مولفه های دین عامه در جنبش سیاه جامگان خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس الگوی جامعه شناسی دین عامه، که از تحقیقات جامعه شناسی دینی ماکس وبر ریشه می گیرد، می توان مولفه هایی همانند عقاید التقاطی، اولویت دین زندگی شده بر دین توصیه شده، اسطوره گرایی و اعتقاد به منجی زمینی را در باورهای توده های مردم جستجو کرد.
در یک تحلیل تاریخی ـ جامعه شناختی، می توان پی برد که نمود این مولفه های دینی در افکار مذهبی توده های مردم، یعنی عنصر اصلی جنبش سیاه جامگان، بیش از این که ناشی از نوع دینِ لایه های پایین جامعه ی ایران آن عصر باشد، نشات یافته از شرایط سیاسی ـ اجتماعی آن عصر است، که با آغاز هجوم عرب و برخورد دو فرهنگ، دو نژاد و دو دین (نسبتا مشابه) دوره گذاری را ایجاد کرد که سبب تغییرات اجتماعی پردامنه ای شد. اگر نهضت شعوبیه را در دو قالب کلی تند (نظامی) و ملایم (سیاسی ـ فرهنگی) قرار دهیم، مبارزات اقشار پایین جامعه در دوره ی مورد نظر را می توان در جبهه ی شعوبیه ی تند قرار داد و کنش آن ها، نه از سر دلتنگی برای ساسانیان و دفاع از هویت ایرانی، بلکه نوعی مبارزه منفی در برابر حاملان غیر راستین دین اسلام بود. در واقع، بیرق داران مبارزات اجتماعی، اقتصادی، آموزه های مزدک را در دین اسلام جستجو می کردند، و در تعبیری جدید می توان چنین پنداشت که آموزه های دین مبین اسلام، خود بزرگ ترین موجد این جنبش ها بود.
بررسی و تبیین سیر تحول سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی، بازه زمانی سال 1357تا1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسترها و عوامل گوناگونی در فرایند شکل گیری سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی در ایران تأثیر گذار بوده اند. در این راستا مقاله حاضر، تغییرات ساختاری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور متأثر از تحولات و رویدادهای فرهنگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور را که نقش مؤثری در فرایند شکل گیری سیاست ها و برنامه های حفاظت داشته اند، مورد بررسی قرار داده است؛ از این رو، هدف اصلی این مقاله بررسی و تبیین سیر تحول سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی، به ویژه از دیدگاه سازمان میراث فرهنگی است. برای این منظور، از روش تحقیق کیفی با راهبرد تفسیرگرایی، به منظور تبیین و تفسیر موضوع استفاده شده است؛ ابزارهای مورد استفاده شامل جمع آوری اطلاعات به روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و بهره گیری از مصاحبه های عمیق و ساختاریافته با صاحب نظران و غالباً مدیران سازمان میراث فرهنگی است که توضیح و تفسیر آن مصاحبه ها محتوای مقاله را شکل می دهد. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد قوانین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و تحولات ساختاری صورت گرفته در سطح کشور ازجمله پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، به همراه تغییرات در سطح مدیریت سازمان میراث فرهنگی، تأثیرات متفاوتی را بر فرایند شکل گیری سیاست ها و برنامه های حفاظت از میراث فرهنگی در ایران داشته است. بررسی ها نشان می دهد در دوره ای که بیشترین همگرایی بین برنامه های کلان توسعه ای کشور و اهداف سازمان میراث فرهنگی به وجود آمده است، بیشترین دستاوردها در راستای حفاظت از میراث فرهنگی تاریخی حاصل شده است. به علاوه، بررسی و واکاوی قوانین برنامه های پنج ساله اول تا پنجم توسعه، به خصوص برنامه های سوم و چهارم توسعه، بیانگر ارائه راهبردها و به دنبال آن، شکل گیری سیاست ها و اقداماتی مؤثر به منظور حفاظت از میراث فرهنگی از سوی سازمان میراث فرهنگی و سایر سازمان های مرتبط می باشند.
سیر تحول روضه و روضه خوانی دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
در عصر قاجاریه مراسم عزاداری و سوگواری امام حسین(ع) وارد مرحله جدیدی شد و از لحاظ شکلی توسعه و نیز از لحاظ محتوا دگرگونی هایی یافت. در این دوره عزاداری برای امام حسین(ع) بصورت امری عمومی و مردمی درآمد، به طوری که در تهران و شهرهای بزرگ در تمام ماه های محرم و صفر در اغلب محله ها با برپا کردن چادر و گستردن فرش و نصب علم و کتل، عزاداری می کردند. در بیشتر مساجد و تکیه ها نه یک روضه خوان، بلکه چندین روضه خوان متناوباً به ایراد سخنرانی و شرح مصیبت امام حسین(ع)، می پرداختند. اما تعزیه و دسته گردانی با مجالس روضه منافاتی نداشت و معمولاً این دو در وسط روز انجام می شد و مجالس روضه بعد از نمازهای جماعت برگزار می گشت، خصوصاً مجالس عزاداری در منازل که رکن اصلی آن را روضه خوانی و سخنرانی در رثاء اهل بیت تشکیل می داد. یکی از مسائل مورد توجه، سیر تحول روضه و همچنین این که نقش زنان در این مجالس بوده است. رونق آئین تعزیه، باعث رکود روضه و روضه خوانی در دوره قاجار شد. تعزیه به دلایل مختلف، از جمله ماهیت نمایشی-اش، به مراتب جذاب تر و عوام پسندتر از روضه خوانی بود و طبیعی بود که عامه آن را به روضه ترجیح دهند از بعد محتوایی هم رواج تعزیه ارکان روضه خوانی را تضعیف و متزلزل کرد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی چگونگی برپایی مراسم روضه خوانی، براساس سفرنامه های داخلی، خاطرات، زندگی نامه ها، کتب مذهبی، ادبی و روزنامه ها مورد بررسی قرار می گیرد.
توصیه نامه اصول بین المللی قابل اجرا در حفاری های باستانشناسی
حوزههای تخصصی:
توصیه نامه برای کاوش های باستانشناسی توسط یونسکو در سال 1956 تهیه شده است و توسط کنفرانس ونیز در سال 1964 صریحا مورد تایید قرار گرفته است. در نشست بین المللی که توسط سازمان ایکروم و با همکاری ملی یونسکو در نیکوزیا پایتخت قبرس در سال 1983 انجام شد. با توجه به این توصیه نامه بحث و بررسی در باره مسئولیت های مرمتی و اصول اساسی مرمت باستان شناسی پرداخته شده است. در این نشست مشخص گردیده که این توصیه نامه هنوز به عنوان سند با ارزش جهت تنظیم و تدوین قوانین و مقررات برای کاوش های باستان شناسی و حفاظت و مرمت بقایا و آثار به دست امده از کاوش ها می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی نقوش رودوزی های پوشاک زنان هرمزگان و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودوزی منسوجات دارای اهمیت خاصی است و با آداب و رسوم و فرهنگ ملل ارتباط تنگاتنگ دارد. زنان در این فعالیت نقش اصلی را بر عهده دارند. در ایران و هند، هنر رو دوزی جایگاه ویژه ا ی دارد. ارتباطات سیاسی و تجاری ایران با هند از زمان هخامنشیان وجود داشته و به خصوص در قرون 9ه.ق/15م تا 11ه.ق/17 م گسترش یافته است. به دنبال فعالیت های تجار هندی در ناحیه هرمزگان،که مربوط به اَواخر دوره ناصر الدین شاه و در زمان مظفرالدین شاه (1300 تا1344 ه / ق) می باشد.ارتباط فرهنگى و هنرى میان دو کشور افزایش یافت و زمینه ساز تأثیر هنر دو منطقه بر یک دیگر گردید. محور اصلی این پژوهش بررسی نقوش مشترک به کار رفته در رودوزی های پوشاک بانوانهرمزگان و هند می باشد. شیوه پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است که نقوش رودوزی های هرمزگان با هند، به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس ابتدا به معرفی انواع رودوزی ها در دو منطقه پرداخته شدهو سپس نقوش مشترک آن ها معرفی شده اند.این نقوشبه سه گروه نقوش هندسی، گیاهی وحیوانی تقسیم بندی می شوند که هر گروه انواع دیگری را شامل می شود واین نقوش در اکثر البسه زنان هرمزگان و هندوستان دیده می شود.
تاریخ نگاری زنان
حوزههای تخصصی:
بازتاب سنت و فرهنگ ایرانیان در شعر عصر عباسی (مطالعه موردپژوهانه: بشاربن برد، ابن معتز و ابن رومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن بنی عباس و حضور ایرانیان در ساختار اداری حکومت آنان، شالوده یک جنبش فراگیر فرهنگی- ادبی، پی ریزی شد. در عصر نوسازی ادبی سنت های ادبی، اجتماعی و آثار فکر ایرانی در رأس فرهنگ هایی قرار دارد که در زبان و فرهنگ عربی تأثیرگذار است. تجلّی و ظهور سنّت و فرهنگ ایرانی در شعر شاعرانی همچون «ابونواس» در عصر عباسی اول و «ابن رومی» و «ابن معتز» در عصر عباسی دوم به گونه ای است که در تاریخ نقطه عطفی ایجاد کرد و اشعاری را پدید آورد که در هیچ دوره ای از تاریخ ادبیات عرب سابقه ای نداشت. ترانه های عاشقانه و باده سرایی مهمترین بن مایه هایی هستند که جولانگاه این شاعران برای انتقال سنّت و فرهنگ های ایرانی قرار می گیرد. عباسیان تحت تأثیر فرهنگ ایرانی همچون پادشاهان ساسانی شیفته تجمّلات و تشریفات شدند. بازتاب این روحیه اشرافیگری در شعر شاعران عصر عباسی دوم به ویژه «ابن معتز» به وضوح دیده می شود. جشنهای باستانی به سبب برخواستن از فرهنگ کهن ایران و بهره مندی از شاخص های مثبت خود به درون دربار عباسی راه یافت و با ایجاد زمینه برای ادیبان عصر عباسی توانست در بسیاری از آثار ادبی این دوره، تأثیر فراوانی بگذارد. آگاهی و اشراف به فرهنگ و سنّت های ایرانیان به شاعران تازی چنان تشخّص ادبی می داد که سبب شد سنّت های ادبی و اجتماعی و آثار فکر ایرانی در رأس فرهنگ های تأثیرگذار در زبان و فرهنگ عربی قرار گیرد.