عاطفه رنجبر جمال آبادی

عاطفه رنجبر جمال آبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی مضمون تقابل خِرد و آز در اندیشه ایرانشهری و تداوم آن در بستر سیاسیِ روایتِ سمکِ عیار

کلیدواژه‌ها: خِرد و آز سمک عیار کهن الگویی اندیشه ایرانشهری بستر سیاسی شاه عادل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۲۹
مضمون تقابل خِرد و آز، از بنیادی ترین مفاهیم ایران، اقتباسی از اسطوره آفرینش است و انسان، محوری ترین عنصر آن، به عنوان شهریار در بستر سیاسی متجلی می شود. این تقابل در ضمیرِ ناخودآگاه انسان ها نسل به نسل تداوم یافته و در ادبیات حماسی -اسطوره ای به این تفکرات عینیت داده شده و آن را تبدیل به خودآگاهی کرده است. داستان سمکِ عیار نمونه ای از ادبیات حماسی است که نویسنده آن اسطوره ها را براساس نمادهای کهن الگویی، که در تفکّر اسطوره ای ایرانی وجود دارد، در قالب شخصیت های برجسته ای چون سمکِ عیار و خورشیدشاه و موجوداتِ ماورایی همچون دیو و پری آورده است. در این نوشتار به طور اخص، بسترِ سیاسی جامعه داستان سمکِ عیار بر پایه تقابل خِرد و آز بررسی می شود. سؤال اصلی این است که تقابل مفهوم خِرد و آز چه تأثیری در بستر سیاسیِ روایتِ سمکِ عیار داشته است؟ پژوهش حاضر، با تکیه بر روایت های ملّی ایرانیان، با روش تاریخی و به شیوه تحلیلی، می کوشد تا جایگاه این مضمون را در داستان سمکِ عیار نشان دهد و با مراجعه به متون اوستایی و پهلوی، استمرار این تقابل را بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تقابل خِرد و آز مبنا و محورِ اندیشه سیاسی ایرانیان بوده است و درون مایه اصلی داستان به صورت تقابل داد و بی داد در بستر سیاسی آن متجلی شده است.
۲.

مضمون تقابل خِرد و آز و جایگاه آن دراندیشه ایرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرد آز جمشید اَشَه اندیشه ایرانشهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
تعداد بازدید : ۲۴۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۵۴
تقابل خِرد و آز از کهن ترین، بنیادی ترین و پایاترین مضامین ایرانی است که در شکل دادن به حیات فکری و دینی و نیز اندیﺸﮥ سیاسی ایرانیان باستان نقش بسیار مؤثری داشته است؛ اما متأسفانه کمتر به چشم آمده است. البته صورت های دیگر این مضمون که عبارت اند از تقابل سپنته مَینیو و انگره مَینیو، هرمزد و اهریمن، اَشَه و دْروج و... بیشتر کاویده شده اند؛ اما به نظر می رسد فهم دقیق این صورت ها نیز به فهم و درک مضمون تقابلِ خرد و آز وابسته باشد. پژوهش حاضر با تکیه بر روایت های ملی ایرانیان و با روش تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی، می کوشد تا جایگاه این مضمون را در جهان بینی ایرانیان نشان دهد و سهم آن را در شکل گیری اندیشه ایرانشهری مشخص کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تقابل آز و خِرد از این نظر که بیش از هر جای دیگر در وجود آدمی نمود می یابد، صورتی انسانی تر از ثنویّت ایرانی است. براین اساس خرد یا عقل، گوهر الهی یا فرّه ایزدیِ وجود انسان و بهترین راهنمای انسان برای گام برداشتن در مسیر راستی یا اَشَه و رسیدن به رستگاری است و در برابر آن، آز اهریمنی است که تلاش می کند انسان را به بیراهه بکشاند؛ همچنین در عالَم سیاست و شهریاری، این تقابل خود را در قالب تضاد و تقابل داد و بی داد نشان می دهد. شهریاری که خِرد راهنمای اوست، دادگر و فرّهمند است و شهریاری که آز بر او چیره است، بی دادگر و ناگزیر فاقد فرّه و مشروعیّت است. این معنی به ویژه در حکایت جمشید و ضحاک نمود یافته است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان