فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
منصب قاضی، از جمله مناصب مهم ایالتی عصر سلجوقی است که بنا به فرمان سلطان؛ با توجه به شایستگی های فردی و عمومی معمولاً از بین علما انتخاب می شده است. مهم ترین وظیفه ی این قاضیان به مانند تمامی ادوار تاریخ ایران، رسیدگی به امور قضایی، شرعی و برگزاری دادگاه ها بود. تحولات سیاسی، اقتصادی و اداری عصر سلجوقی و گسترش ارضی آن، موجبات تحول در نقش قاضیان این دوره را فراهم نمود. این دگرگونی ها منجر به توسعه ی نقش سیاسی قاضیان و دخالت آن ها در امور مختلف اداری سیاسی و بعضا اقتصادی گردید. به طوری که تحول و توسعه ی نقش قاضیان، بیش از همه ی ادوار در دوره ی سلجوقی رخ نمود. پژوهش حاضر به بررسی این تحول و توسعه، با توجه به تکالیف و تأثیرات سیاسی قاضیان عصر سلجوقی، با تکیه به منابع و فرامین در باب قاضی می پردازد.
پژوهشی در بارة دو زیارت ناحیه و زیارت رجبیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژوهش حاضر به بررسیِ سندی و محتواییِ سه زیارت از زیارات مربوط به امام حسین(ع) یعنی دو زیارت ناحیه و زیارت رجبیه می پردازد و پس از معرفی اجمالیِ کهن ترین مصادر گزارش کنندة آن زیارت، ابتدا به نقد و بررسی سندیِ هر یک و سپس در ادامه به بررسی محتوایی آن ها می پردازد و در پایان به این نتیجه رهنمون می سازد که اگرچه زیارات یاد شده از اعتبار سندی و محتوایی لازم جهت اثبات صدور آن ها از معصوم برخوردار نیست، اما به عنوان متونی که از سدة ششم و هفتم برجای مانده است، قابل اعتنا و توجّه است.
نگاهی به زمینه های تاریخی برجسته شدن «مسئله ذم نجد»؛ بررسی تطبیقی دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و جنگ خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله مذموم بودن سرزمین نجد، از جمله مسائل ذم و مدح سرزمین ها در ادبیات دینی می باشد که از زمان صدور در سده های نخست اسلامی و تا به امروز همواره مورد بحث بوده است. حدیث گرا بودن عالمان دینی نجد به ویژه در قرون متأخر از یک سو و وجود احادیثی در ذم این سرزمین و البته ظرفیت های این احادیث در جهت مشروعیت زایی و مشروعیت زدایی، فضایی چالش برانگیز را در طول تاریخ این سرزمین در دوره اسلامی و تاکنون رقم زده است، این موضوع با برآمدن محمدبن عبدالوهاب در این سرزمین، با اهمیت بیشتری پیگیری شد و از سوی منتقدان جریان وهابی مورد استفاده قرار گرفت. در این نوشته دست کم شرایط برجسته شدن مسئله ذم نجد و معانی واژگونه اتخاذ شده از آن در دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و حمله صدام به کویت مورد مقایسه قرار گرفته شده است.
چگونگی بازنمایی شخصیت آموزگارانِ روستا در داستان های نویسندگان شهری و روستایی دوره ی پهلوی دوم (1357 1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نگارندگان در پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی و بازنمایی شخصیت آموزگاران روستا در آثار نویسندگان شهری و روستایی است. در بیشتر آثار داستانی رویکرد مثبتی به معلمان وجود دارد، به ویژه معلمانی که سختی تدریس در روستاهای دورافتاده را تحمل می کردند؛ اما از اواخر دهه ی چهل داستان هایی نوشته شد که در آن ها شخصیت آموزگاران منفی بود. پژوهش حاضر درپی یافتن چگونگی شخصیت پردازی آموزگاران روستایی در داستان ها و علت نگارش داستان هایی با نگاه منفی به آموزگاران در این برهه ی زمانی است. گمان می رود این بازنمایی دوگانه، متأثر از تفاوت در خاستگاه نویسندگان باشد. با بررسی داستان ها و زندگی نویسندگان شان می توان ویژگی دو گفتمان شهری و روستایی را شناسایی کرد و علت پیدایش هریک از این بازنمایی های دوگانه را دریافت. در این پژوهش سی وچهار داستان بررسی شده اند که شخصیت آموزگار در آن ها وجود دارد.
به منظور یادگیری و یادآوری از دیگران: ایرانیان در حال بازدید از پرستشگاه یهودی دورا-اروپوس
حوزههای تخصصی:
بانوان صوفی در طریقت بکتاشیه در آناتولی دوره سلجوقیان روم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ی پژوهش حاضر بررسی وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زن در طریقت بکتاشیه در آناتولی دوره ی سلجوقیان روم است. یافته های اساسی پژوهش نشان می دهد که طریقت بکتاشی گام مهمی در شکستن سنت های مربوط به زنان برداشت و به نوگرایی در این زمینه دست زد. بانوان از میان طبقات مختلف اجتماعی با تعالیم صوفیانه در ارتباط بودند. آنان در کنار مردان به برگزاری و شرکت در مراسم و آیین های صوفیانه مبادرت می ورزیدند و وظیفه ی پذیرایی از جوانمردان بر عهده ی این بانوان بود. ازدواج و فرزندداری نه تنها خللی در فعالیت های ایشان ایجاد نمی کرد بلکه امنیت آنها را در حضور هر چه بیشتر در اجتماع تضمین می نمود. این بانوان هم چنین به اداره امور خانقاه و تکیه می پرداختند و حتی به مقامات معنوی چون دریافت الهامات روحانی نایل می آمدند.
نقش تاریخی ایلات افشار و بچاقچی در شکل گیری «گلیمِ پیچ باف» در ولایت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان از دست بافته های عشایری است که در بین بافندگان شهرستان های سیرجان، بافت و بخش هایی از جیرفت رایج گردیده و از مفاخر فرهنگی این نواحی است. این سوال پیش می آید که این شیوه ی بافندگی چگونه در ولایت کرمان شکل گرفته است و سابقه ی تاریخی آن به چه دوره ای می رسد؟ براساس منابع تاریخ محلی، مهم ترین ایلات در تولید «گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان، ایلات افشار و بچاقچی بوده اند که در سده های گذشته از ولایت آذربایجان به ولایت کرمان مهاجرت کرده اند. بر اساس منابع تاریخ فرش، مناطق آذربایجان، قفقاز و آناتولی مراکز قدیمی این شیوه ی بافندگی گلیم محسوب می شوند. فرض مقاله بر این است که رایج شدن شیوه ی پیچ بافی گلیم در ایلات افشار و بچاقچی با حضور آنها در مقطعی از تاریخ در مراکز مزبور ارتباط مستقیم دارد.
شیوه ی پیچ بافیِ گلیم در طی پانصد سال گذشته توسط ایلات افشار، بچاقچی و شول در ولایت کرمان به کار رفته و با هنر بومی مراکز بافندگی در این استان عجین گشته است. «گلیم پیچ باف» با خلاقیت و نوآوری بافندگان این ناحیه طی دهه های گذشته با نام «گلیم شیریکی پیچ» مطرح گردیده و نقش مهمی در فرهنگ و اقتصاد این منطقه بر عهده داشته است. عدم وجود تاریخچه ی متقنی از این دست بافته و اشارات کوتاه و گاهی ابترِ برخی منابع در این زمینه و عدم تطبیقِ علمی آنها با منابع تاریخی، این وظیفه را فرض کرد که با روش تحقیق تاریخی با استفاده از منابع تاریخ ملی، محلی و منابع تاریخ فرش این پژوهش تدوین گردد.
بررسی اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز از نگاه مورخان اسلامی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی اصلاحات و اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمربن عبدالعزیز خلیفه اموی از دیدگاه مورخین اسلامی می باشد. بر این اساس یافته-های پژوهش حاکی از آن است که مورخین اسلامی در ارزیابی اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز به دو گروه تقسیم شده اند؛ اکثر آنها از او چهره ای مثبت و خلیفه ای عادل، زاهد و راشد را ترسیم می کنند و با تکیه بر اعمال مثبت او از نکات منفی زندگی اش چشم پوشی کرده و درصدد توجیه سؤالات اساسی در خصوص مشروعیت خلافت او برآمده اند. اما گروهی دیگر نگرشی مثبت به او ندارند و مدارک تاریخی موجود هم تا حدی این دیدگاه را تأیید می کند. بنابراین مطالعه ای همه جانبه در مورد اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز حاکی از آن است که وی بعد از به خلافت رسیدن با استفاده از شیوه عدالت محورانه دست به اصلاحات اجتماعی، اقتصادی در دولت زد. که این اقدامات از نگاه اکثر مورخان مورد تمجید قرار گرفته است؛ به طوری که عده ای از آنان در آثار خود سعی در جدا نمودن وی از سایر خلفای بنی امیه برآمده، حتی تغییر مشی سیاسی او را ناشی از تربیت وی در مدینه دانسته اند. اما مورخان دیگر با برشمردن دلایلی چون نارضایتی عموم مردم و از جمله شیعیان از دولت اموی و فعالیت داعیان عباسی در این دوره، اصلاحات عمر بن عبدالعزیز را از روی سیاست و شرایط زمانه برشمرده اند.
مقایسه وضعیت زن در دوره جاهلیت و بعد از اسلام
حوزههای تخصصی:
زن در دوره جاهلیت از حقوق و مزایای بسیارکمی برخوردار بود. جامعه عرب برای زن استقلالی در زندگی قائل نبود و حرمت و شرافتی برای او جز حرمت و شرافت خانواده نمی شناخت. شرایط و وضعیت زنان در دوران جاهلیت نشان می دهد که اسلام بستری را فراهم کرد تا زن به عنوان یک عنصر بی اختیار به یک عنصر پرارزش و نقش آفرین تبدیل شود. خدای بزرگ، علی رغم ستم پیشگانی که زن را تحقیر کرده اند، استعداد و نبوغ ذاتی او را در جهات و ابعاد متعدد متذکر شد و با کلام محبت آمیز در قرآن کریم مقام و شان انسانی را به تصویر کشید. از ظهور اسلام نقش زن در حوزه های فردی، اجتماعی و ... پر رنگ تر شد و اسلام به بهترین وجه حریت و استقلال را به زن عطا کرد و شان و منزلت و جایگاه واقعی او را که تا آن روز شناخته نشده بود به او اعطا کرد. در مقاله حاضر نگارندگان بر آن هستند که موقعیت و مقام زن را در عصر جاهلیت (جزیرة العرب) و پس از ظهور اسلام با تکیه بر قرآن کریم و احادیث ائمه معصومین (ع) بررسی، مقایسه و تحلیل کنند. روش پژوهش، تحلیلی- تفسیری است.
جایگاه علمی زنان در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث مکتوب ما نشان می دهد که جامعه زنان در گذشته، از صحنه روایت وثبت نقش تاریخی خود غایب بوده اند و در این غییب تاریخی، مردان بودند که تاریخ آنان را نوشته اند. از این رو می توان گفت: تاریخ نگاری زنان نیز، «تاریخ مذکّر» بوده است. چرا تاریخ زنان را مردان نوشته اند؟ چرا تا یکصد سال اخیر حتی یک مورخ و یک اثر تاریخ نگاری معتبر از زنان دیده نمی شود، چنانکه فیلسوف و متکلم وادیب وفقیه برجسته نیز در این جماعت به چشم نمی خورد؟ علت این غیبت چیست؟ گفته شده است اساساً اقتضای ذاتی ساختار فیزیولوژیکی وروان شناختی زنان، مادری است و چنین اقتضایی فرصت همآوردی علمی و فکری و اجتماعی با مردان را به وی نمی دهد. از سوی دیگر، به نظر می رسد خود ناباوری زنان ، پیشگامی مردان دردو قلمرو فتح سرزمینی وکشف و انتقال گنجینه های علمی سایر ملل و سپس، ترجمه و تکمیل آنها ، عقب نشینی فضای عقلانیت اسلامی و رسوب اندیشه های قشر گرایانه اهل حدیث و بازگشت به فضای هنجارهای اجتماعی وسیاسی عصرجاهلی در دوران حاکمان مسلمان، سیطره تفکر مرد سالارانه در عرصه نهاد خانواده و جامعه و به دنبال آن، ظهور استبداد سیاسی به جای نظام امامت مبتنی بر مشروعیت ومقبولیت الهی ومردمی، جانشینی منازعات وجنگ های فرقه ای و قومی به جای تسامح اسلامی، تأثیر پذیری از سنن و اندیشه های حیات ستیز عرب جاهلی، آیین های بودایی، یهودی و مانوی و بالاخره، تغییر نگرش عالمان دینی و جوامع اسلامی به جایگاه زن مسلمان، همه اینها در تضعیف نقش اجتماعی و علمی زن مسلمان تأثیر گذار بوده اند. رویکرد این تحقیق در میان این عوامل و عوامل محتمل دیگر، تلفیقی وترکیبی است؛ هرچند کما بیش، بر تفاوت میزان تأثیرگذاری عوامل یاد شده نیز واقف است.
بررسی ساختار سندی و محتوایی فرمان های نادرشاه افشار و مقایسه آن با فرمان های دوره شاه سلطان حسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:دورة افشاریه دورانی است که نظام اداری آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. توجه به اسنادی که از این عصر باقی مانده می تواند محقق را در جهت رهیابی به برخی اطلاعات یاری رساند. بر همین اساس، فرمان های نادرشاه افشار مورد بررسی قرار گرفت تا ساختار سندی فرمان های آن و ویژگی های فرمان نویسی این دوره مشخص شود و وجوه همسان یا متمایز آن با دورة صفوی آشکار شود.
روش/رویکرد پژوهش: شناسایی و گردآوری اسناد مورد نظر این پژوهش به روش کتابخانه ای و از میان منابع و آرشیوهای داخلی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده روش تحقیق تاریخی مبتنی بر متن اسناد انجام پذیرفته است.
یافته ها و نتایج پژوهش: پس از بررسی فرمان های صادر شده از سوی نادر، ضمن تبیین ویژگی های آن به لحاظ ساختار سندی و محتوایی و مقایسه آن با فرمان های دورة شاه سلطان حسین(1105-1135ق) مشخص شد که برخلاف دورة صفوی، که برای هر گونه ای از سلطانیات، نام خاصی تعیین می شد، در عصر نادر تمامی این فرمان ها، رقم نام گذاری می شد که حاکی از کوچک شدن نظام دیوانی در این عصر است. در بخش اجزای سند در قسمت متن، فرمان نویسی در این دوره تفاوت چندانی با دورة صفوی وجود نداشت. اما در قسمت اضافات(تحمیدیه، طغرا، مهر، و پشت سند) تفاوت عمده ای دیده می شود که به نوعی مفاهیم حکومتی نادر برای کسب مشروعیت در متن طغرا و سجع مهرها را می رساند.
مهرنرسه
حوزههای تخصصی:
مهرنرسه، وُزُرگ فَرمَذار (: وزیر اعظم) شاهنشاهی ساسانی در دوره پادشاهی چندین شاه از جمله یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ پ.م)، بهرام پنجم (۳۹-۴۲۱ پ.م)، یزدگرد دوم (۵۷-۴۳۹ پ.م) و پیروز (۸۴-۴۵۹) بوده است. مهرنرسه در سده چهارم پیش از میلاد در قریه اَبرُوان در روستای دشت بارین در اردشیر خوره در جنوب پارس به دنیا آمد. او نیز همچون اردشیر بابکان، بنیان گذار دودمان ساسانیان، نسب خود را به ویشتاسب، شاه کیانیان می رساند؛ با این تفاوت برجسته که به کی اشک، شاه اشکانی نیز به عنوان بخشی از دودمان خود اشاره می کند. در منابع عربی، نام پدرش «برازه» ذکرشده که احتمالاً مالک سرزمینی بوده که مهرنرسه و دیگر فرزندانش در آن زاده شده و می زیستند. مهرنرسه توانسته بود بلندپایه ترین مقام در سلسله مراتب اداری شاهنشاهی ساسانی در سده پنجم میلادی، یعنی مقام وزرگ فرمذار را به دست آورد. در متن فارسی میانه سورِ سُخن در دربار شاهی، رتبه و جایگاه وزرگ فرمذار، فقط از شاهنشاه و شاهزاده ولیعهد پایین تر است، در حالی که سپاهبد (:فرمانده ارشد نظامی)، شهردادور (:قاضی شاهی)، مغان اندرزبد (:رئیس شورای روحانیون زرتشتی)، هزاربد (:فرمانده هزار سرباز) و درو ن یاز (:برگزارکننده مراسم درون)، همگی در مرتبه پایین تری از وی قرار دارند. هنگامی که بهرام پنجم (بهرام گور) در شرق ایران درگیر جنگ بود، مهرنرسه را به نیابت از خود گماشت و وی با عنوان وزرگ فرمذار، عهده دار کارهای شاهنشاهی شد. با این همه، او نخستین کسی نبود که به چنین جایگاهی گماشته می شد. از جمله کسانی که پیش از او چنین عنوانی داشتند، اَبَرسام بود. در دوره اردشیر یکم از وی به عنوان وزرگ فرمذار یاد شده است که به نظر می رسد بی مورد باشد. اما به احتمال زیاد، خسرو یزدگرد که در هنگام پادشاهی یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ میلادی) در شورای کلیسایی ۴۱۰ از او یادشده، وجود داشته اند. جایگاه و سِمت وزیر، از اوایل سده سوم میلادی در سنگ نوشته های شاپور یکم بر کعبه زرتشت و نقش رستم در فارس ظاهر شده است.
بررسی تأثیرات سیاسی و اجتماعیِ طریقت های کردستان در آغاز سدة بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن بیستم، رهبران طریقت های کردستان، به ویژه نقشبندیه، برای افزایش نفوذ و اعتبارِ سیاسی و اجتماعی خود، در عرصه های گوناگون، اقدامات بسیاری انجام دادند. در دورة مشروطه و پس از آن، نفوذ رهبران طریقت نقشبندیه افزایش یافت و این رهبران در ماجرای شورش های سه گانة سالارالدوله در کردستان از وی حمایت کردند، با وقوع جنگ جهانی اول به جانب عثمانی گراییدند و به هم راه ارتش آن کشور وارد کردستان ایران شدند و مریدان شان را به جهاد در برابر کفارِ روسیه و انگلستان فراخواندند؛ اما در عین حال، گاه با قدرت های درگیرِ جنگ نیز وارد معامله های سیاسی می شدند. به طور کلی، طریقت های کردستان در این دوره به بیش ترین میزانِ فعالیت سیاسی و اجتماعی دست یازیدند تا بر قدرت سیاسی و اجتماعی خود بیفزایند؛ امری که در نهایت، با روی کار آمدن رضا خان، به شکست آنان در این عرصه ها منتهی شد.
بررسی و نقد اندیشة «تکامل در تاریخ» از منظر استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفة نظری تاریخ مسئلة «جهت حرکت تاریخ» است. بسیاری از فیلسوفان تاریخ حرکت تاریخ را رو به تکامل می شمارند و اموری همچون پیچیده تر شدن مناسبات اجتماعی، پیشرفت علمی، رشد فناوری و صنعت و بهبود اوضاع مادی جوامع بشری را به عنوان معیار تکامل تاریخ معرفی می کنند که نوعاً ناظر به تحولات رو به صعود ابعاد مادی حیات بشر در گسترة زمان هستند. اما استاد شهید مطهری دیدگاه جدیدی را دربارة تکامل در تاریخ مطرح کرده و تبیینی خاص و معیاری متمایز با دیدگاه فیلسوفان تاریخ تحت عنوان «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» را ارائه کرده است. در این مقال، ابتدا اصل مدعا، مبانی و ابعاد دیدگاه استاد به اختصار طرح می شود، آن گاه ابهام های دیدگاه استاد و راه های رفع آن ارائه می گردد و سرانجام این نکته اثبات می شود که دیدگاه «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» در حد یک فرضیة درخور توجه و شایستة مطالعه و راستی آزمایی افزون تر، از اعتبار علمی برخوردار است، ولی در حد یک نظریه، اعتبار علمی ندارد.
بررسی و نقد منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی در تمدن اسلامی از منظر مستشرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی قسمتی از میراث منظوم و منثور فارسی است که تحت تأثیر معنوی عرفان اسلامی در تاریخ و تمدن اسلامی به وجود آمده و یکی از موضوعات پژوهشی مورد علاقه مستشرقان بوده است؛ تحقیقات و مطالعاتی که عموماً بر مبنای روش های مطالعاتی غربی تدوین شده و روش هایی که عمدتاً برون دینی بوده اند. از این رو نتایج مطالعات مستشرقان در این عرصه غالباً با نتایج مطالعات مسلمانان متفاوتند؛ چراکه پژوهشگران مسلمان برخلاف مستشرقان، ادبیات عرفانی را در ساحت دینی تحلیل می کنند. از این رو این تحقیق درنظر دارد با روش تحلیلی توصیفی به بررسی نظریات مختلف مستشرقان - که عموماً تاریخی است - بپردازد و در نهایت با ارائه نظریات محققین فارسی زبان و مسلمان در این خصوص عنوان کند که نگاه تاریخی، تبیین صحیح و مناسبی از منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی نیست؛ چراکه پیوند شعر و عرفان اسلامی، پیوندی فرازمانی، معرفتی و غیر تاریخی است.
پژوهشی در تکنیک های جراحی چشم از دید غافِقی براساس کتاب المرشد فی طبّ العین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تکنیک های غافِقی در شکافتن، قطع کردن و داغ کردن در کتاب المرشد، موضوع اصلی این تحقیق است. توصیف دقیق غافِقی از هر بیماری، نشانه شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های چشمی است. او در جراحی با تکنیک شکاف عرضی در بیماری های پلکی، قَرْنیه و مُلْتَحَمه، دو روش سَلْخ یا عدم سلخ را مبنا قرار داده بود. در قطع کردن، تکنیک های غافقی، کشط کردن، لَقْط کردن و تَشْمیر (پلک پردازی) است. تکینک وی در داغ کردن نیز براساس شکل ظاهری داغه (مکواه) است که شامل داغ کردن با مکواه سوزنی شکل (نوک تیز) و داغ کردن با مکواه عدسی شکل (سرپهن) است. مسیر آموزشی این کتاب نیز از طب نظری آغاز شده و پس از بیماری شناسی، به طب عملی (تجربی) پرداخته که توصیف دقیق از تکنیک استفاده از ابزار مناسب و تأکید بر رعایت تمام اصول احتیاطی، در تمام مراحل درمانی، تا حد بسیاری منطبق بر روش های نوین این دانش است.
تشع ایرانی و تسنن عثمانی: پژوهشی بر منازعات شیعی- سنی در عتبات عالیات قرن نوزدهم (با تکیه بر اسناد آرشیو عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدمت اختلافات شیعه و سنی در عراق و رقابت های مذهبی میان دو مذهب که گاه به نبردهای خونین نیز منجر می شده است به سال های بسیار دور بازمی گردد. در دوره حاکمیت عثمانی بر عراق و ظهور قدرت صفوی در مرزهای شرقی این سرزمین اختلافات مزبور وارد مرحله جدیدی شد و علاوه بر ماهیت مذهبی، ماهیت سیاسی نیز به خود گرفت. با ورود به قرن نوزدهم و ارتقای روابط دولت ها در چارچوب دیپلماتیک و پایبندی آنها به حفظ حقوق اقلیت های درون حاکمیت دایره آزادی فعالیت های مذهبی شیعیان در سرزمین های درون عثمانی از جمله عراق نیز وسعت یافت. با اینحال رقابت ها و کشمکش های فرقه ای شیعه سنی میان مردم همچنان باقی ماند و در مقاطعی منجر به دخالت های سیاسی نظامی دولتین برای حل بحران شد. موقعیت ژئوپلتیکی عراق و ویژگی های فرهنگی-جمعیتی این بخش از امپراطوری عثمانی، تعاملات شیعه و سنی را در عراق با پیچیدگی های خاصی همراه می کرد و بر ماهیت سیاسی آن بیش از پیش می افزود. این مقاله به مطالعه منازعات شیعه-سنی در عتبات عالیات و بررسی عوامل دخیل در بروز این منازعات و نیز چگونگی تأثیر آن در مناسبات سیاسی ایران و عثمانی طی قرن نوزدهم می پردازد.
آداب ازدواج ایرانیان در دوره قاجار از منظر سفرنامه ها
حوزههای تخصصی:
آداب و رسوم ایرانیان، از جمله ازدواج، بازتابی چشمگیر در آثار مسافران خارجی که به دلایل مختلف در دوره قاجار به ایران آمده اند، داشته است. ایرانیان، در این دوران آداب و ضوابط خاصی در ارتباط با ازدواج و مسائل مربوط به آن نظیر خواستگاری، نکاح، مهریه، طلاق و غیره داشته اند که در این نوشته بدان ها پرداخته خواهد شد. البته این امر نیز در میان اقوام مختلف ایرانی با توجه به رسوم قومی شان، اشکال مختلفی به خود می گرفته است. همچنین نحوه برگزاری ازدواج در میان اقشار مختلف نیز متفاوت بوده است؛ اگرچه در اصول کلی آن همسان بودند. برای مثال در میان اقشار مرفه در مقایسه با اقشار پایین، این مسأله با تفاوت هایی انجام می گرفته است. اما آنچه در میان همه آن ها تقریباً مشترک بوده است، چند همسرگزینی (چه به صورت دائم و چه به صورت موقت) می باشد که به دلایل و به انحاء مختلف انجام می شده است. با وجود این، این امر در میان اقشار مرفه که از تمکن مالی بالایی برخوردار بوده اند، بیشتر به چشم می خورد. در مجموع، باید گفت که آداب خاص و ویژه ازدواج در میان ایرانیان، یکی از وجوه بارز هویتی آنان به شمار می آمده است، که در نوشته های سفرنامه نویسان خارجی انعکاس یافته است.