مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادبیات تصوف


۱.

بررسی و نقد منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی در تمدن اسلامی از منظر مستشرقان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مستشرقان شعر عرفانی تصوف و عرفان اسلامی ادبیات تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۲ تعداد دانلود : ۵۹۷
ادبیات عرفانی قسمتی از میراث منظوم و منثور فارسی است که تحت تأثیر معنوی عرفان اسلامی در تاریخ و تمدن اسلامی به وجود آمده و یکی از موضوعات پژوهشی مورد علاقه مستشرقان بوده است؛ تحقیقات و مطالعاتی که عموماً بر مبنای روش های مطالعاتی غربی تدوین شده و روش هایی که عمدتاً برون دینی بوده اند. از این رو نتایج مطالعات مستشرقان در این عرصه غالباً با نتایج مطالعات مسلمانان متفاوتند؛ چراکه پژوهشگران مسلمان برخلاف مستشرقان، ادبیات عرفانی را در ساحت دینی تحلیل می کنند. از این رو این تحقیق درنظر دارد با روش تحلیلی توصیفی به بررسی نظریات مختلف مستشرقان - که عموماً تاریخی است - بپردازد و در نهایت با ارائه نظریات محققین فارسی زبان و مسلمان در این خصوص عنوان کند که نگاه تاریخی، تبیین صحیح و مناسبی از منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی نیست؛ چراکه پیوند شعر و عرفان اسلامی، پیوندی فرازمانی، معرفتی و غیر تاریخی است.
۲.

اربعین نگاری صوفیان: بررسی و تصحیح اربعینات منظوم از قطب محیی کوشکُناری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
اربعین نویسی از سنّت های کهن حدیث نگاری است که به دلیل اجر معنوی و ترویج آموزه های دینی از دیرباز میان دانشوران عالم اسلام شایع بوده است. صوفیان نیز که آداب و عقاید خود را به کتاب و سنّت مستند می کردند، همواره به این نوع از حدیث نگاری توّجه داشته اند. مقاله حاضر، پس از بررسی اجمالی سیراربعین نگاشته های صوفیانه تا سده نهم هجری، به مجموعه سه اربعینِ پیوسته مرسل (موسوم به اربعینات)، همراه با ترجمه منظوم آنها از قطب الدین محمّد بن محیی، می پردازد که توسّط یکی از مریدان و در زمان حیات قطب محیی کتابت شده است. پس از بیان اهمیّت اربعینات و پیوند آن با دیگر اثر قطب محیی، یعنی مکاتیب ، متن مصحَّح اربعینات براساس تنها نسخه در دسترسِ آن ارائه، و احادیث به منابعشان (صحیحین) مستند شده است.
۳.

حکایات مشایخ در منظومه های صوفیانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تصوف منظومه های صوفیانه فارسی حکایات مشایخ کرامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۶۱
ادبیات صوفیه در دو صورت منثور و منظوم آن، بخشی بزرگ و مهم از ادبیات فارسی است با گونه ها و زیرگونه های متنوعی چون دستینه ها و آثار منثور و منظوم تعلیمی و نیز آثار خلاقه ای که گزارش گر لحظات شور و اشراق صوفی در زبانی غنایی یا رمزی(سمبلیک) است. یکی از مواد اصلی و مشترک در میان تقریباً تمامی این انواع گوناگون، نقل «حکایات» و «اقوال» مشایخ صوفی است. این پژوهش کوششی است برای ارائه تصویری دقیق و مستند از کمّ و کیفِ بازتابِ «حکایات» (و نه اقوالِ) مشایخ صوفی در مهم ترین منظومه های تعلیمی صوفیانه فارسی شامل حدیقه الحقیقه سنایی، مثنوی معنوی مولانا، و هفت اورنگ جامی. نتایج این پژوهش نشان می دهد از مجموع 300 حکایت منقول در مجموع این آثار، گذشته از حکایات منسوب به پیران ناشناس (47 حکایت)، که بالاترین میزان حکایات را تشکیل می دهد، بیشترین حکایت ها به ترتیب مربوط به بایزید(با 24مورد)، ابوسعید ابوالخیر(با 21 مورد) و شبلی(با 20 حکایت) است. همچنین حدود یک چهارم از مجموع کل حکایات، «حکایات کرامات»اند و مضمون بقیه حکایات، تعلیم معارف و مفاهیم صوفیانه است. گفتنی است در نگاهی تاریخی و تطبیقی، به روشنی می توان افزایش توجه به نقل حکایاتِ کرامات را در فاصله سنایی تا مولانا دید؛ چنان که در حدیقه الحقیقه، هیچ حکایت کرامتی نقل نشده اما از میان 26 حکایت منقول در دفاتر ششگانه مثنوی مولانا، 15 حکایت، (یعنی حدود 60درصد حکایات) کرامت محور است. درنهایت نیز می توان مجموع منظومه های صوفیانه فارسی را در مقایسه با انواعی همچون تذکره ها و اولیانامه ها و نیز عده ای از دستینه های کهن عربی، برخوردار از توجه کمتری به حکایات کرامات تلقی کرد.