مطالب مرتبط با کلیدواژه

چشم پزشکی


۱.

بیماری شناسی، ابزار و تکنیک، سه رکن اصلی روش درمانی؛ قطع کردن در چشم پزشکی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چشم پزشکی قطع کردن ناخنه سبل التصاق پلک استرخاء پلک شتره توثه ابزار جراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۹ تعداد دانلود : ۵۴۱
در میان روش های درمانی دانش چشم پزشکی، روش قطع کردن، حساس ترین و تخصصی ترین روش محسوب می شود. بررسی توأمان میزان شناخت از بیماری، دقت و تکنیک درمانی چشم پزشکان مسلمان، موضوع اصلی این تحقیق است. تحلیلی از منابع و روش آموزشی این متون نیز موضوع فرعی این تحقیق است. با بررسی متون مهم مرتبط با دانش چشم پزشکی درمی یابیم که چشم پزشکان شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های چشمی داشتند که طبقه بندی بیماری براساس علت و محل وقوعش، نشانه این شناخت است. مسیر آموزشی این متون نیز از طب نظری آغاز شده و پس از بیماری شناسی، به طب عملی (تجربی) پرداخته که توصیفی است دقیق از تکنیک استفاده از ابزار مناسب و بر رعایت تمام اصول احتیاطی تأکید دارد و در تمام مراحل درمانی، تا حد بسیاری منطبق با روش های نوین این دانش است. بنابراین آموزش نظری در کنار آموزش عملی، این ملزومات را برای دانشجویان فراهم می سازد که محتوای آثار برجسته این دانش نیز دقیقاً براساس این شیوه آموزشی تألیف شده است.
۲.

پژوهشی در تکنیک های جراحی چشم از دید غافِقی براساس کتاب المرشد فی طبّ العین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جراحی چشم پزشکی قطع کردن غافقی المرشد فی طب العین شکافتن داغ کردن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ پزشکی
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۴۶۳
بررسی تکنیک های غافِقی در شکافتن، قطع کردن و داغ کردن در کتاب المرشد، موضوع اصلی این تحقیق است. توصیف دقیق غافِقی از هر بیماری، نشانه شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های چشمی است. او در جراحی با تکنیک شکاف عرضی در بیماری های پلکی، قَرْنیه و مُلْتَحَمه، دو روش سَلْخ یا عدم سلخ را مبنا قرار داده بود. در قطع کردن، تکنیک های غافقی، کشط کردن، لَقْط کردن و تَشْمیر (پلک پردازی) است. تکینک وی در داغ کردن نیز براساس شکل ظاهری داغه (مکواه) است که شامل داغ کردن با مکواه سوزنی شکل (نوک تیز) و داغ کردن با مکواه عدسی شکل (سرپهن) است. مسیر آموزشی این کتاب نیز از طب نظری آغاز شده و پس از بیماری شناسی، به طب عملی (تجربی) پرداخته که توصیف دقیق از تکنیک استفاده از ابزار مناسب و تأکید بر رعایت تمام اصول احتیاطی، در تمام مراحل درمانی، تا حد بسیاری منطبق بر روش های نوین این دانش است.
۳.

نقش و جایگاه حنین بن اسحاق و ابن سینا در تکامل دانش چشم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چشم پزشکی حنین ابن اسحاق ابن سینا قانون در طب العشر مقالات فی العین عصر طلایی تمدن اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۲۱۱
با تثبیت عباسیان، نفوذ ایرانیان، انتقال علوم به بغداد و آغاز به کار بیت الحکمه، فعالیت علمی در آنجا رونق یافت و مسلمانان در شاخه های مختلف علوم به ویژه پزشکی، به پیشرفت هایی دست یافتند. فراوانی کتاب های مربوط به چشم پزشکی از اقبال این حوزه از پزشکی نسبت به سایر شاخه های پزشکی حکایت دارد. پژوهش حاضر به منظورِ بررسی میزان تغییرات چشم پزشکی از قرن سوم تا قرن پنجم انجام شده است. نتایج پژوهش که از راه بررسی تطبیقی کتب دو پزشک موردِنظر به دست آمده، نشان می دهد؛ ابن اسحاق (264- 194 ق)، در کتاب العشر به عنوان نخستین کتاب آموزش چشم پزشکی با ارجاعات به پزشکان یونانی و استفاده از لغات یونانی وامدار آنها است اما ابن سینا (428 – 370 ق)، در بخش چشمِ کتاب قانون به عنوانِ شاخص ترین اثر پزشکی دوران طلایی، ضمن تغییر نام ها، بیماری های بیشتری را که محصول تجربه اش بوده، معرفی کرده است و همچنین قانون از انسجام منطقی و عقلی بهتری برخوردار است که بی تأثیر از دانش فلسفی وی نبوده است.
۴.

میل در چشمِ جهان بینش کشید! (نورالعیون زرّین دست و تصحیح آن)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
نورالعیون ، اثر ابوروح محمّد بن منصور جرجانی (زرّین دست)، نخستین کتاب چشم پزشکیِ فارسی است که ظاهراً در قرن پنجم هجری نگاشته شده است. این اثر به کوشش یوسف بیگ باباپور، برپایه شش نسخه تصحیح، و در 1391ش منتشر شده است. مصحّح از دست نویس کهن و اصیل کتابخانه مرعشی (به شماره 12528) بهره ای نجُسته و در خواندن نسخه های منتخبِ خویش هم توفیقی نیافته است. نیز برای پیداکردنِ سرچشمه های کار مؤلّف و بازیافتن ضبط های درست از راه هم سنجیِ کتاب با کحّالی نامه های عربی مانند کتاب العَشر مقالات فی العینِ حُنَین ، تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال و بخش چشم پزشکی الحاوی کمترین اهتمامی نکرده است. از مقایسه نورالعیون با تذکره الکحّالین آشکار می شود که بخش زیادی از آنْ برگردان متن عربیِ تذکره است. بدخوانی ها، کاست و فزودهای نابجا، کامل نبودن نمایه ها و تعریف نگاریهای نادرست در واژه نامه کتاب نشان می دهد که نورالعیون همچنان در شمارِ آثارِ نیازمندِ تصحیح است. در این مقاله ضمن نشان دادن برداشت ها و اثرپذیری های نورالعیون از کتاب های دیگر، به برخی از ضبط های نادرستِ متن اشاره شده و ایضاحاتی در این خصوص آمده است.