فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
115 - 145
حوزههای تخصصی:
قلعه توس نوذر بر روی برونزدی صخره ای در میانه دره ای به نام برف چال که در جهت شمالی جنوبی کشیده شده در دهستان خرازان و بر مسیر راه تفرش به ساوه مکانیابی و ساخته شده است. به گمان علت و چرایی ایجاد قلعه توس نوذر در ادوار مختلف تاریخی و بعد آن را بایستی در وضعیت جغرافیایی و اجتماعی این منطقه جستجو کرد. این قلعه و پیرامون آن برای دستیابی به اطلاعات صورت پیمایشی بررسی شد. قلعه توس نوذر دارای دو بخش اصلی یعنی ارگ که در بخش فوقانی برونزد صخره ای ایجاد شده و به سختی قابل دسترس است. این بخش قلعه که ارگ اصلی قلعه روی آن بنا شده شامل اتاق های متعددی است، از مصالح لاشه سنگ و گچ نیم کوب و آجر ساخته شده اند. به علت کمبود سطح قابل استفاده این بخش دارای بافت معماری فشرده ای است و سازندگان و معماران برای بسترسازی و ایجاد فضاها ناچار بوده اند ابتدا با ساخت وسازهایی شیب قسمت فوقانی صخره را گرفته و سپس بر روی آنها فضاهای مورد نظر را ایجاد کنند. در قسمت جنوبی در بستر صخره ای چند مخزن و آب انبار مستطیلی شکل در جهت شمالی جنوبی ایجاد شده است. بخش پائین دست شامل دامنه های برونزد صخره ای است که در برگیرنده بناهای ساکنان عادی و دیگر تأسیسات مربوط به این بخش قلعه است. این قلعه بر اساس داده های باستان شناسی در دوره اشکانیان بنیاد گذاشته شده و در دوره ساسانیان همچنان مورد استفاده بوده است. در دوره اسماعیلیان این قلعه با توجه به موقعیت خاص آن دوباره مورد توجه و بازسازی قرار می گیرد. در معماری و ساخت این این قلعه تمامی شاخصه هایی که در ساخت و مکانیابی قلعه های اسماعیلی که در مناطق دیگر ایجاد شده اند، به کار گرفته شده است. داده های سطحی نیز نشان دهنده استفاده و حیات این قلعه در دوره تاریخی و همچنین حضور آغازین اسماعیلیان تا پایان آنها و انهدام قلعه توسط مغولان است. بنابراین، در این مقاله ضمن ارائه مقدمه ای، به متون تاریخی و همچنین توصیف و تحلیل قلعه توس نوذر و داده های به دست آمده از آن پرداخته شده است.
خوانش معانی و مفاهیم چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۳۸۵-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
استان لرستان در طول تاریخ به عنوان یکی از مسیرهای اصلی اتصال پایتخت ها و شهرهای مهم ایران عمل کرده است. نیاز به ایجاد ارتباطات سریع و پایدار میان این مناطق، باوجود رودهای خروشان و دره های عمیق، ساخت پل های بزرگی را ضروری ساخته است. این پل ها که به عنوان عناصری طبیعی و تعامل پذیر با انسان شناخته می شوند، طی دوره های مختلف در محدوده جغرافیایی زاگرس مرکزی لرستان ساخته شده اند. هدف از احداث این سازه ها، برقراری ارتباط با تمدن های بزرگ و تحقق جنبه های گوناگون حقوق بشر، شامل: روابط مذهبی، قومی، اقتصادی و فرهنگی، و هم چنین ایجاد رفاه، امنیت و تسهیل زندگی در مناطق سخت گذر کوهستانی بوده است؛ به همین دلیل، این پل ها می توانند بازتاب دهنده مفاهیم مرتبط با منظر فرهنگی باشند. بررسی این پل ها و مناظر فرهنگی مرتبط با آن ها می تواند علاوه بر حفاظت از خود پل ها، به شناسایی و صیانت از اجزای تشکیل دهنده این مناظر فرهنگی کمک شایانی کند. از سوی دیگر، گام نخست و اساسی در این مسیر، شناسایی دقیق چالش هایی است که تاکنون شناسایی یا طبقه بندی نشده اند؛ از این منظر، هدف اصلی این پژوهش، بررسی چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان با استفاده از تحلیل و بررسی اسناد و مدارک مرتبط با این حوزه است. برهمین اساس، پرسش های پیشِ رو مطرح می شوند؛ عوامل به وجودآورنده چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان کدامند؟ چگونه می توان به ساختاری دسته بندی و طبقه بندی شده از چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان دست پیدا کرد؟ در این پژوهش، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی، روی پل های تاریخی ارزشمند رودخانه کشکان انجام گرفته و در ادامه خوانشِ مفاهیمِ چالش ها و زیرمجموعه های آن ها ازطریق تجزیه وتحلیل به روش پژوهش تحقیق کیفی انجام گرفته است. تحلیل داده ها از طریق عملیات کدگذاری در سه سطح انجام و درنهایت چالش ها و زیرچالش های مرتبط با آن در شش دسته کلی با توجه ویژگی ها و شاخصه های نمونه های مطالعاتی دسته بندی شدند.
بازسازی جنبه هایی از زندگی اجتماعی و معیشتی شرق مازندران از هزاره چهارم تا دوم پیش از میلاد براساس کاربری سفال های یاقوت تپه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل چرایی و چگونگی گردآوری مواد غذایی در جوامع انسانی گذشته، همواره یکی از محورهای اصلی پژوهش های باستان شناسی و انسان شناسی بوده است. این کار با استفاده از یافته های گوناگون باستان شناختی انجام می شود. یکی از داده های باستان شناسی که سهم به سزایی در تحلیل زندگی اجتماعی و معیشتی جوامع، به خصوص در دوره های پیش ازتاریخ دارد سفال است. در این پژوهش برای شناخت تغییرات، تحولات و وضعیت های اجتماعی و معیشتی شرق مازندران از هزاره چهارم تا هزاره دوم پیش ازتاریخ به مطالعه کاربری سفال های یاقوت تپه، حاصل از بررسی و کاوش محوطه های مرتبط در شرق مازندران پرداخته شده است. سفال ها، از نظر کاربرد به سه دسته تقسیم بندی شدند؛ این آثار شامل: ظروف آشپزخانه ای، ظروف ذخیره مواد غذایی و ظروفی با کاربردهای روزانه هستند. در این تقسیم بندی، متغیرهای گوناگون ازجمله خمیره، شیوه ساخت، روش پرداخت، تزئین و فرم درنظر گرفته شده اند. برای تحلیل ارتباط متغیرهای مذکور نیز، از آزمون کی-اسکوار استفاده شده است. به علاوه، ارتباط کاربری و فرم سفال ها با هر یک از لوکوس های کاوش نیز به کمک آزمون کراسکال-والیس بررسی شد. رخساره و ریخت اجتماعی و معیشت ساکنان یاقوت تپه و روند تغییرات آن از اواخر هزاره چهارم تا ابتدای هزاره دوم پیش ازتاریخ ازطریق طبقه بندی، گونه شناسی و تحلیل سفال ها و بازسازی شکلی و عملکردی برخی از آن ها، پرسش خاص، و نیز شرق مازندران، پرسش عام این پژوهش است. فرض بر آن است که این رویداد و چالش در شرق مازندارن که نقطه تلاقی فرهنگ های مختلف و دروازه ورود به دشت گرگان و آسیای میانه از یک سو و دامنه های جنوبی البرز مرکزی و دشت های شاهرود، دامغان و سمنان ازطریق دشت های میان کوهی است، جریان داشته و قابل مطالعه و بررسی علمی است. این مطالعه نشان داده که بین سفال های آشپزخانه ای و ظروف ذخیره مواد غذایی با برخی از لوکوس ها، ارتباط معناداری برقرار است؛ ولی، این ارتباط در ظروف دارای کاربردهای روزانه بسیار ضعیف است. یکی از نتایج مهم دیگر این مطالعه آن است که در اواسط استقرار در این تپه (هزاره سوم پیش ازتاریخ به بعد)، رفته رفته سفال های متنوع تری تولید شده اند؛ از این پس، استاندارد و قانونمندی خاصی در تولید سفال رعایت شده است. به علاوه، تنوع کاربری ظروف را می توان یکی از نشانه های افزایش تنوع رژیم غذایی ساکنان محوطه تلقی نمود؛ این امر می تواند یکی از دلایل و یا عوامل پیچیده تر شدن زندگی اجتماعی و معیشتی جامعه یاقوت تپه از هزاره سوم پیش ازتاریخ به بعد بوده باشد.
بررسی پدیده تکدی در دوره ناصری؛ نمونه موردی ولایت گروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
38 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: تکدی به عنوان یکی از تجلیات شایع فقر، ناشی از نابه سامانی های اقتصادی و اجتماعی است. این پدیده در دوره قاجار پیامدهای گسترده اجتماعی دَرپی داشت. در پژوهش حاضر براساس گزارش دولتی مهمی از دوره ناصری درباره گروه متکدیان در ولایت گروس، درصددیم تا پدیده تکدی و تحلیل ویژگی های گروه متکدیان (جنسیت، سن، شیوه های رفتاری) را بررسی کنیم و شماری از علل روی آوری دسته های متکدیان به این رویه را بازشناسی کنیم.روش / رویکرد: در این پژوهش برای شناسایی اطلاعات و تحلیل و پردازش آن در قالب مقوله های مربوط به این پدیده از شیوه تحلیل مضمون برپایه منابع کتاب خانه ای و اسناد بهره بردیم. پرسش محوری این پژوهش به وضعیت پدیده تکدی و ویژگی های گروه متکدیان در ولایت گروس مربوط است.یافته ها: تکدی در ولایت گروس در سنین مختلف وجود داشت. جامعه 36درصدی زنان متکدی نشانه شکنندگی خانواده های فرودستان دربرابر عامل فقر و روی آوری به تکدی است. ازسوی دیگر اقدام کارگزار دولت در تهیه و ارسال گزارش رسمی -که مستلزم جمع آوری اطلاعات متکدیان بوده است- نشان دهنده تعداد قابل توجه این گروه و دغدغه های حکومت محلی و شاید دولت مرکزی درباره آثار اجتماعی این امر (ازجمله اختلال در نظم و امنیت) بوده و به احتمال به چاره اندیشی دراین باره معطوف بوده است. البته برنامه خاصی از مقابله با تکدی و یا سامان دهی متکدیان در این ولایت در دست نیست.
Compositional Study of Sassanian Silver Coins Using PIXE Technique Case Study: Hormizd IV of Coins(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
17 - 27
حوزههای تخصصی:
Studying the elemental composition of coins does not only provide chemical information of the legal tender but provides insight into the manufacturing process, history, and economic state of the country during the minting year of the coins. The elemental composition of some Sassaian coins spanning from the years 582 to 591 AD have been analyzed using PIXE at the Bubansor physical lab of India and metallic the elements Ca, Fe, Cu, Ag, Au, and Pb were observed. The result The study of elemental composition of silver coins in Iran under the Sassanian period can help to explain the locations and identification of coins' mines. By determining not only major but also minor and trace element concentrations, the coin's compositions were used to deduce information both on the economic conditions under the different reigns. The aim of this work is to study the chemical composition of some Hormizd IV coins to show the economic situation and find any relation between the mines used for the extraction of silver and the actual silver coins minted at that time. Using the PIXE technique, the show that Hormizd IV king used almost Cerussite mines for their coins and are brought to light valuable information about the economy of the time.
نقش چریک های فدایی خلق در تبدیل مسئله ارضی به مسئله ملی در غائله گنبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
126 - 150
حوزههای تخصصی:
سازمان چریک های فدایی خلق ایران به عنوان گروهی مبارزاتی با ایدئولوژی چپ مارکسیستی که خود را در گرفتن سهم مناسبی از قدرت سیاسیِ پس از پیروزی انقلاب ناکام می دید، از فترت به وجودآمده از زمان سقوط رژیم پهلوی تا تثبیت جمهوری اسلامی استفاده کرد و توانست با ایجاد سازمان هایی با ایدئولوژی مارکسیستی و تمایلات جدایی طلبانه در منطقه ترکمن صحرا، بخشی از فعالان و مردم ناراضی منطقه ترکمن صحرا را به سمت غائله ای سوق دهد که به دو جنگ معروف گنبد در سال های ابتدایی انقلاب ختم شد.
هدف: روشن کردن ریشه های اقتصادی غائله گنبد و چگونگی دگردیسی آن به سمت مطالبات جدایی طلبانه و قوم گرایانه توسط چریک های فدایی خلق.
دستاوردهای این پژوهش که با روش درون نگر و براساس فهم انگیزه های درونی عوامل دخیل در غائله گنبد انجام شده است حاکی است که انباشت نارضایتی تاریخی مردم منطقه گرگان و دشت (دشت های باز اطراف گرگان) و ترکمن صحرا از مسئله ارضی و غصب زمین های حاصلخیز کشاورزی شان در سال های متمادی، خصوصاً در دوره پهلوی، سبب بدبینی آن ها به حکومت های مرکزی و تمایلات گریزازمرکز بین آن ها شده بود. شرایط دوسویه مسئله ارضی و تمایلات گریزازمرکزِ قوم ترکمن، با شرایط مبارزاتی ایده آل در آموزه های چپ جهانی یعنی «حرکت از مسئله ارضی به مسئله ملی» در جوامع دهقانی، کاملاً منطبق بود و سازمان چریک های فدایی خلق نیز به عنوان یک سازمان مبارزاتی کمونیستی در ایران به آن پایبند بود و همین عامل کلید فهم چرایی و چگونگی حضور سازمان در غائله گنبد است.
روند فراگیر شدن هویت انقلاب اسلامی ایران در مسیر پیروزی از منظر پژوهش های تاریخ محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود چندمتغیره بودن انقلاب به عنوان ابرپدیده اجتماعی و سیاسی، آنچه نقطه مرکزی محسوب می شود، چگونگی شکل گیری و گسترش هویت انقلاب است. چنان که ماهیت اسلامی انقلاب سال 1357 ایران نیز محصول روند هویت بخشی برمبنای اسلام سیاسی به رهبری امام خمینی بوده است. در این مقاله تلاش می شود تجربه گسترش هویت انقلاب اسلامی در استان های مختلف، مورد واکاوی قرار گیرد. روش مورد استفاده در این مقاله از نوع کیفی با راهبرد فراترکیب خواهد بود. مقاله درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که شکل گیری و گسترش هویت اسلامی در انقلاب 1357 ایران در شهرهای مختلف، چگونه صورت گرفته است؟ یافته این پژوهش نشان می دهد به دنبال ترسیم هویتی فراگیر در قالب اسلام سیاسی برای جنبش انقلابی توسط امام خمینی، به تدریج سایر کنشگران متأثر از اندیشه ها و گرایش های فکری مختلف و عموم مردم در پهنه جغرافیای ایران، جهت گیری کنشگری انقلابی خود را با تأسی از هویت اسلام سیاسی پیش برده اند.
Wave Scroll Motif: Trace of Ancient Greek Art in Oriental Rural and Nomadic Carpets(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
29 - 41
حوزههای تخصصی:
The wave scroll motif is among the designs that, nowadays, are mainly seen in rural and nomadic carpets in a wide geographical area, from Central Asia to Anatolia and the Caucasus, as well as Iran. Historically, this motif originates from Hellenistic art and is still used in oriental carpets today. The purpose of this article is to find out how and the possible time of the arrival of this pattern from Greek art to Iranian carpets using archaeological evidence, including old museum carpets. Using valuable motifs of Sassanian Carpets, this article tracks the transfer of this motif from the Hellenic-Byzantine civilization to the art of pre-Islamic Iran and in various artistic disciplines such as pottery and textiles to clarify this motif’s long journey from pre-Islamic art to the Islamic period. This study shows that the motif was most likely known since the Seleucid period in the Persianate world, but the most evidence of it can be seen in the art of the Parthian and Sasanian periods, furthermore the findings show that this motif was used at least from late Parthian era on the border of hand-made textiles like carpets.
An Impressed Grey Vessel of Chaltasian: A New Socio-Economic Evidence of Iron Age Societies of the Iranian Central Plateau(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
1 - 15
حوزههای تخصصی:
Studying and understanding the social, economic, and political structures of Iron Age communities is a significant aspect of archaeological research of this period. Until now, much of the archaeological research on the Iron Age in Iran has focused largely on the typological study and comparison of findings from cemetery excavations, with less attention given to the study and reconstruction of the various aspects of the social, economic, and political structures of communities from this period. Most researchers to date have regarded the people of the Iron Age in Iran as communities lacking organized administrative and political structures, and based on the limited number of settlement sites, have described them as nomadic herders. However, the study, interpretation, and analysis of findings from settlement sites of this period in Central Iran have revealed new perspectives on the presence of socio-economic and political institutions and organizational structures. The discovery of a piece of grey pottery with a cylinder seal impression at Chaltasian Tepe, Varamin, alongside other evidence from significant and large settlement sites of the Iron Age, provides us with evidence of socio-economic institutions during the Iron Age
Middle Persian Inscriptions of the Era of Khosrow Anushirvan in Darband, Caucasus (Dagestan)
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
53 - 56
حوزههای تخصصی:
Historically, the Caucasus region during the Sasanian period was among the important parts of Iran. Many studies have been conducted by archeologists, historians, and linguists on this region. The book entitled Middle Persian Inscriptions of the Era of Khosrow Anushirvan in Darband, Caucasus (Dagestan) by Cyrus Nasrollahzadeh is one of the attempts to investigate this region through available inscriptions.
سویی به جز شمال، تحلیلی بر وضعیت انحراف از شمال در بناهای مرتبط با آتش دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
81 - 104
حوزههای تخصصی:
بررسی بناهای مرتبط با آتش در دوره ساسانی مانند آتشکده ها و چهارتاقی ها نشان می دهد که عوامل متعددی برای ساخت این بناها به عنوان مکان مهم انجام مراسم دینی و آئینی درنظر گرفته می شده است و یکی از این عوامل توجه به انحراف از جهت شمال جغرافیایی بوده است؛ در اوستا و متون پهلوی مانند: وندیداد، خرده اوستا، گزیده های زادسپرم، بندهشن، ارداویراف نامه و دیگر متون، جهت شمال دروازه جهنم و جایگاه اهریمن و دیوان دانسته شده است. بر این اساس هدف از پژوهش پیشِ رو با توجه به سکوت اوستا در رابطه با آتشکده ها، روشن ساختن میزان توجه به مسائل دینی، آئینی و اساطیری در هنگام برپا ساختن آتشکده ها است. از این رو، با هدف پاسخ گویی به این پرسش که، آیا می توان انحراف از شمال و ساخته شدن نیایشگاه های مرتبط با آتش در جهات فرعی و قرارگیری عناصر داخلی نیایشگاه ها در جهتی که هنگام انجام مراسم رو به شمال نداشته باشند، را با دلایل دینی و آئینی مرتبط دانست؟ تلاش شده است تا با رویکرد تاریخی-تحلیلی و با استناد به شواهد باستان شناختی و انطباق آن با متون پهلوی و رسوم امروزی زرتشتیان دلایل توجه به انحراف از شمال بررسی گردد. دستاورد مطالعه بناهای مذهبی دوره ساسانی گویای این امر است که با توجه به جایگاه اهریمن و دیوان دانستن جهت شمال در آئین زرتشتی و اساطیر ایرانی، نه تنها در هنگام اجرای مراسم آئینی زرتشتی جایگاه موبدان دارای اهمیت بوده و از رو به شمال داشتن اجتناب می شده است، بلکه در بیشتر موارد بناهای مهم دوره ساسانی نظیر آتشکده ها و کاخ ها نیز در جهات فرعی ساخته می شدند و یا ورودی اصلی به ساختمان در جهتی به غیر از جهت شمال ایجاد می شده است؛ از این رو، می توان این گونه پنداشت که برخی از دلایل آئینی و اساطیری علت توجه به انحراف از شمال درمیان بناهای مذهبی دوره ساسانی بوده است.
سال یابی مطلق ملاط های باستانیِ پایه آهکی با استفاده از روش کربن 14C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال یابی ملاط های باستانی و تعیین سن دقیق آثار و یادمان های تاریخی و فرهنگی، به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه باستان شناسی، همواره توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. با پیشرفت علوم و پدیدار گشتن رویکردهای علوم میان رشته ای، استفاده از انواع روش های فیزیکی و شیمیایی برای بررسی های باستان سنجی ابنیه و آرایه های معماری، جایگاه ویژه ای یافته است. سال یابی یکی از محورهای مورد بحث در پژوهش های سنجه پذیر است و با توجه به اهمیت آن در مطالعات باستان شناختی می تواند به درک توالی و تعیین سن دقیق آثار و یادمان های تاریخی و فرهنگی منجر شود. نزدیک به 60 سال از انجام آزمایش ها مربوط به سال یابی رادیو کربنی 14C می گذرد و در این میان سال یابی رادیو کربن ملاط یکی از چالشی ترین پژوهش ها در این زمینه بوده است؛ زیرا امکان ارزیابی سال یابی مطلق برای این مصنوعات توسط رادیو کربن بستگی فراوانی به نحوه نمونه برداری و خالص سازی بست کربنی آن دارد. این مقاله با مروری بر تلاش های انجام یافته در زمینه سال یابی ملاط های باستانی به گونه شناسی انواع ملاط قابل سال یابی و بررسی دستورالعمل های مورد استفاده جهت انجام خالص سازی بست کربنی، با روش هایی نوآورانه و کارآمد می پردازد. همچنین به بررسی روش های جانبی ازجمله بررسی های کانی شناسی و سنگ شناسی ملاط های باستانی، به عنوان روش های مکمل برای سال یابی 14C پرداخته است.
نسبت سنجی استقلال سیاسی و قدرت نظامی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
238 - 288
حوزههای تخصصی:
ایرانیان در جریان جنگ های ایران و روسیه برای نخستین بار، متوجه عقب افتادگی جامعه خود شدند. به عبارت بهتر، نیروهای مسلح ایران نخستین بخش از کشور بودند که نشانه های این عقب افتادگی، در آنها مشاهده شد. ازآن پس تلاش های دولتمردان ایران در دولت قاجار و سپس پهلوی در راستای افزایش توان نیروهای نظامی ایران متمرکز شد. به رغم تلاش های انجام شده در این زمینه، شکست های نظامی ایران، اشغال کشور و مداخلات خارجی در این دوران نشان می دهد که این تلاش ها نتایج مطلوبی درپی نداشته است، لیکن این امر مهم در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی روند متفاوتی را طی کرده است. این مقاله در همین راستا قصد دارد با بهره گیری از تحلیل واقع گرایی تأثیر وجود/ عدم استقلال سیاسی را بر افزایش/ کاهش قدرت نظامی بررسی کند. پرسش مقاله این است که بین استقلال سیاسی و روند افول و احیای قدرت نظامی در تاریخ معاصر ایران چه ارتباطی وجود دارد؟ یافته های مقاله با توجه به اسناد و متون معتبر تاریخی نشان داد که استقلال سیاسی در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی در مقایسه با دوره های قبل، باعث تقویت و توسعه قدرت نظامی ایران شده و همین قدرت نظامی به حفظ و تداوم استقلال سیاسی کمک کرده است.
تأثیر سیاست های فرهنگی دولت پهلوی بر تحول ادبیات داستانی ۱۳۰۴–۱۳۵۷ ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
272 - 322
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت سیاست های فرهنگی در شکل دهی به جریان ادبیات داستانی ایران در دوران حکومت پهلوی، این موضوع کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است. اغلب پژوهش های پیشین تمرکز خود را بر تحلیل متون ادبی قرار داده اند و به نقش سیاست های فرهنگی در تغییرات تولید و محتوای آثار ادبی توجه کافی نکرده اند. این پژوهش با هدف، بررسی تأثیر سیاست های فرهنگی دولت پهلوی (اول و دوم) بر جریان ادبیات داستانی ایران و تحلیل تغییرات در تولید و محتوای آثار ادبی تحت تأثیر این سیاست ها می پردازد. همچنین، مقایسه ای دقیق میان سیاست های فرهنگی رضاشاه و محمدرضا پهلوی و نحوه تأثیر آنها بر ادبیات داستانی انجام شده است. ازجمله جنبه های نوآورانه این پژوهش، تمرکز بر سیاست گذاری های فرهنگی به جای تحلیل صرف متون ادبی است. تحلیل این پژوهش در چارچوب نظری سیاست گذاری فرهنگی انجام شده است. سؤال پژوهش عبارت است از اینکه سیاست های فرهنگی دوران رضاشاه و محمدرضا پهلوی چگونه بر جریان ادبیات داستانی ایران تأثیر گذاشت و چه تغییراتی در تولید و محتوای این آثار ایجاد کرد. فرضیه این پژوهش بر این اساس است که سیاست گذاری های فرهنگی دوران حکومت پهلوی ها، با تمرکز بر ناسیونالیسم، مدرن سازی و کنترل نهادهای فرهنگی، منجر به شکل گیری جریان های جدید ادبی و در عین حال محدودسازی نقد اجتماعی و سیاسی در ادبیات داستانی ایران شد. روش مقاله تاریخی-تحلیلی می باشد. در این روش، از منابع آرشیوی، اسناد تاریخی و منابع ثانویه معتبر مانند کتاب ها و مقالات علمی به عنوان داده های اصلی استفاده شده است.
بررسی چگونگی شکل گیری و انحلال سازمان اصلاحات لارستان (1330- 1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از عوامل مهم و تأثیرگذار بر بسیاری از وقایع و تحولات سیاسی- اجتماعی ایران معاصر، فعّالیّت احزاب و سازمان ها است. از این رو شناسایی احزاب و فرایندهای سیاسی آنها برای اهل تأمل و تعمق در اوضاع سیاسی ایران امری ضروری می نماید. سازمان اصلاحات لارستان در جریان ملی شدن صنعت نفت، با تلاش و همکاری شخصیت های برجسته ملی مذهبی در سال 1330 تأسیس شد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای درصدد پاسخ به این سؤال می باشد که چه عواملی باعث شکل گیری و انحلال سازمان اصلاحات لارستان شد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازمان اصلاحات لارستان به منظور حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت و دولت دکتر مصدق و انجام اصلاحات اجتماعی محلی تشکیل و با کودتای 28 مرداد 1332 منحل شد. اهمیت پژوهش حاضر ازاین روست که می تواند اطلاعات درخور توجهی در خصوص شکل گیری و فعّالیّت سازمان های سیاسی تاریخ منطقه ای ایران در عصر پهلوی دوم ارائه می دهد.
واکاوی ویژگی های معماری قلعه های حاشیه غربی و جنوبی بیابان لوت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
225 - 257
حوزههای تخصصی:
استان کرمان باوجود برخورداری از آثار فراوان تاریخی، آن طورکه شایسته است مورد پژوهش قرار نگرفته است. یکی از بخش های دورافتاده این منطقه، حاشیه بیابان لوت است که به رغم وجود تعداد زیادی قلعه به جای مانده، تاکنون مطالعه ای جامع درمورد آن صورت نپذیرفته است. در این پژوهش سعی شده با هدف روشن ساختن ویژگی های معماری و علت تعدد قلاع به مطالعه و بررسی آن ها با روش توصی-تحلیلی و استدلال منطقی پرداخته شود. ابزار این پژوهش مطالعات کتابخانه ای و میدانی از 140 قلعه موجود در منطقه بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد تعدد قلاع به دوعامل اقلیمی و امنیتی برمی گردد. آب فراوان و قرارگیری برسر راه های بازرگانی موجب ثروت منطقه شده بود. ازطرفی منابع آب نقطه ای و محدودیت آن ها موجب پراکندگی و ایجاد فاصله بین ساختارهای زیستی و افزایش ناامنی شده بود. براساس منابع تاریخی راهزنان بیابانگرد نیز در منطقه حضور گسترده ای داشته اند. تمامی این عوامل به علاوه فن های مقابله با طوفان های سهمگین شن موجب شده بود تا شهرها و روستاهارا در میانه حصارهای مرتفع بسازند و یا این که در درون و یا پیرامون آن قلعه ای برای استفاده در مواقع ضرورت ایجاد نمایند که این عوامل باعث تعدد قلاع در منطقه مورد بررسی شده است. این امر هم چنین موجب شده اکثریت قلاع منطقه کارکرد مسکونی داشته باشند و در داخل یا پیرامون شهرها و روستاها ساخته شوند و دیگر کارکردها و استقرارها از فراوانی کمتری برخوردار باشند. معماری قلاع و استحکامات دفاعی منطقه نیز، از معماری متداول قلاع فلات مرکزی، به جز در موارد استثنایی، پیروی می کند؛ بدین صورت که اکثر قلاع از هندسه مربع و مستطیل پیروی کرده و در مواردی برگرفته از شرایط اقلیمی و زمینه ای هندسه نامنتظم، ذوزنقه و متوازی الاضلاع شده است. مصالح مورداستفاده بوم آورد و به دلایل سهولت ساخت، سرعت تولید انبوه، هزینه کمتر و استتار، در قلاع دشتی، خشت و چینه و در قلاع کوهستانی، سنگ بوده است. اغلب برج ها در گوشه ها و میانه اضلاع با کارکرد دیدبانی، دفاعی و سازه ای ساخته شده و درمواردی برج هایی در میانه قلعه با کارکرد صرفاً دیدبانی دیده می شود. ساختار دفاعی اغلب قلاع نیز مبتنی بر حصار و برج است و هرچه بر ثروت و جمعیت قلاع مسکونی افزوده می شده تعداد لایه های دفاعی بیشتری ایجاد شده است.
پژوهشی در قالی های فراهان-ساروق موجود در خزانه بافته ها وابسته به بنیاد مستضعفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۴۱۲-۳۸۷
حوزههای تخصصی:
آثار و اشیاء هنری موجود در موزه ها، گنجینه های ارزشمند فرهنگی و تمدنی هستند که معمولاً کمتر به منصه پژوهش درمی آیند و در بُعد مطالعه علمی و معرفی به مخاطب، دچار نوعی غفلت از سوی پژوهشگران واقع می گردند؛ بر این پایه، مجموعه آثار هنری و به طور ویژه قالیچه های موجود در خزانه بافته های بخش اسلامیِ مجموعه فرهنگی (موزه) بنیاد مستضعفان و جانبازان، نمونه های ارزشمندی از آثار فاخر موزه ای و گنجینه ای نفیس از قالی های دوره قاجار است که دارای ظرفیت و قابلیت های قابل توجهی در مطالعه و پژوهش و معرفی هستند؛ قالی هایی که از کانون های مختلف بافندگی ایران جمع آوری گشته و دارای انواع طرح ها و نقشه های متنوع است. مجموعاً تعداد 51 تخته قالیچه در این موزه نگه داری می شود که از آن میان، تعداد 8 تخته مربوط به منطقه فراهان-ساروق است. منطقه ای که در زمان قاجار، یکی از مهم ترین کانون های تولید قالی های جهانی و صادراتی بود. بدین روی، در پژوهش حاضر هدف بر آن است تا این قالیچه ها از منظر ابعاد فنی و هنری مورد مطالعه، بررسی، تحلیل و معرفی قرار گیرند. پرسش اصلی و مرتبط با پژوهش این است که، ابعاد فنی، زیبایی شناختی (طرح، نقش و رنگ) و در صورت وجود، مفاهیم معنایی متن قالیچه های فراهان-ساروق کدام است؟ برخی از یافته های پژوهش چنین است: طرح ها و نقشه های این قالیچه ها شامل: لچک و ترنج، محرابی گلدانی، افشان لچک دار، بُته ای ترنج دار با فرم و رنگ های متنوع است؛ هم چنین رنگ زمینه این نمونه ها شامل: لاکی، کرم، مسی، آبی، سرمه ای و رنگ زمینه حاشیه ها به جز دو مورد لاکی، تماماً سرمه ای است (ویژگی ای که در تولیدات ساروق و فراهان، یک شاخص و قاعده ای غالباً ثابت بوده است). این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای است و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای است.
مطالعه آزمایشگاهی پتروگرافی سفال های محوطه گوریه استانِ ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
89 - 107
حوزههای تخصصی:
جغرافیایی استان ایلام و قرارگیری آن در مسیر راه های ارتباطی به سایر مناطق، سبب شکل گیری استقرارهای متعددی از دوران پیش از تاریخ تا دوره اسلامی شده است. تاکنون مطالعات آزمایشگاهی براساس پتروگرافی برای تحلیل سفال های دوره ساسانی و اوایل اسلامی در منطقه غرب ایران انجام نگرفته و پژوهش پیش رو منجر به اطلاعات بیشتر محققان نسبت به فرآیند تولید سفالینه ها در دوره های پیش گفته در حوزه مورد مطالعاتی می شود. باتوجه به این که سفال فراوان ترین داده فرهنگی در این مجموعه باستانی بوده است، تعداد 20 قطعه سفال از محوطه گوریه که از لایه فرهنگی کاوش به دست آمده، برای انجام آزمایش پتروگرافی برای پی بردن به فناوری ساختار آنها انتخاب شده است. پرسش های این پژوهش درباره بررسی ترکیبات و ساختار سفال ها (؟)، میزان درجه پخت در کوره (؟) و آگاهی از وضعیت بومی یا وارداتی بودن آنها (؟) است. این آزمایش ها در پژوهشکده حفاظت و مرمت پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری انجام گرفته است که بر پایه مطالعات زمین شناسی شهرستان ایوان، می توان نتیجه گرفت که سه ترکیب کوارتز، اکسید آهن و کلسیت در اکثر نمونه های محوطه مشاهده می شوند اگرچه براساس مطالعات صورت گرفته در برخی از سفال ها استثنائاتی وجود دارد. به عنوان مثال در نمونه 5 محوطه گوریه میکا به کار رفته است. همچنین به جزء نمونه 12 گوریه، تمامی سفالینه ها تولید داخل و به عبارتی محلی بوده و مربوط به خود منطقه هستند. بافت سفال در نمونه ها، سیلیتی، پورفیری و سیلیتی ناهمگن است. به جز نمونه های 10، 11 و 12 از سفالینه های محوطه گوریه، کانی کلسیت در خمیره تمامی سفال مشاهده می شوند که نشان دهنده دمای پخت سفال کمتر از 800 درجه سیلسیوس بوده است.
تحلیل اثر ویژگی های خاک بر مقاومت مکانیکی خشت های تاریخی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشت به عنوان یکی از کهن ترین دست ساخت های بشر، از هزاره های دور تاکنون، ساختمایه اصلی بسیاری از بناهای تاریخی در ایران بوده است. مطالعه ویژگی خشت های تاریخی هم از جهت مستند نگاری و ثبت اطلاعات که از اولین اقدامات حفاظت از برمانده ای فرهنگی است، هم از جهت ایجاد معیاری برای مقایسه خشت های نوین امروزی، امری مهم و ضروری است. لزوم حفاظت و مرمت سازه های خشتی، ضرورت بررسی و شناخت این مصالح تاریخی و سنجش خصوصیات رفتاری آن را دو چندان می کند. چنان که هرگونه مداخله در بناهای تاریخی نیازمند شناخت نسبی از مواد و مصالح تشکیل دهنده آن است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی ساختار تشکیل دهنده خاک، به تحلیل عوامل تأثیر گذار بر مقاومت مکانیکی خشت های تاریخی منطقه یزد بپردازد و تلاش دارد در قالب استدلال استقرایی بر پایه ترکیبی از روش های میدانی، تجربی، آزمایشگاهی به دنبال پاسخ به این سؤال باشد که رابطه میان مقاومت مکانیکی و ویژگی خاک تشکیل دهنده خشت های تاریخی منطقه یزد چیست؟ و تنوع خاک هر منطقه، چه ویژگی هایی در ساختار خشت های تاریخی ایجاد کرده است؟ نتایج نشان می دهد، خشت هایی با غالب خاک ریزدانه و مقدار مناسب مواد رسی، مقاومت مکانیکی بهتری در مقابل خشت های با ذرات غالب درشت دانه دارند. همچنین اندازه و شکل ذرات، هم در مقیاس میکروسکوپی و هم در مقیاس ماکروسکوپی و تناسب میان ذرات ریزدانه و درشت دانه، از عوامل مؤثر بر تخلخل و تراکم ساختار خشت است که بر رفتار مکانیکی و مقاومت در برابر جذب آب تأثیر مستقیم دارد.
تحلیلی بر چیستی فرهنگ سنگ افراشت های انسان ریخت در شمال غرب ایران و مناطق همجوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
37 - 57
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سنگ افراشت در گستره زمانی چندهزارساله از مرزهای غربی چین تا دریای بالتیک و اسپانیا متداول بوده و در دوره های اسلامی نیز در یافته های باستان شناسی و منابع مکتوب در صور مختلفی نمود یافته است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش ها است که مهم ترین عوامل گسترش زمانی و مکانی فرهنگ سنگ افراشت انسان ریخت چیست؟ و مفاهیم به کار رفته در فرهنگ سنگ افراشت انسان ریخت در دوران پیش ازتاریخ و دوران اسلامی چیست؟ پژوهش حاضر ضمن بررسی گسترش زمانی و مکانی این فرهنگ و معرفی نمونه های شاخص آن در حوزه جغرافیایی بین دریای سیاه و حوزه فرهنگی دریای خزر به بررسی چیستی و چرایی برپایی سنگ افراشت ها می پردازد. این پژوهش از نوع تحلیلی-تاریخی فرهنگی بوده که اطلاعات آن بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند مهم ترین عوامل گسترش زمانی فرهنگ سنگ افراشت انسان ریخت به دلیل ارتباط آن ها با سنن و آئین های مذهبی بوده و آن چه سبب گسترش مکانی این فرهنگ شده، احتمالاً با مبادلات تجاری و به تبع آن مبادلات فرهنگی ارتباط داشته است؛ هم چنین سنگ افراشت ها درطول ازمنه به اشکال انسانی و حیوانی و نمادهای باروری قابل مشاهده است که در موارد متعددی در قالب، تجسم فرد متوفی در ارتباط با مدفن وی نمود یافته است. قدیمی ترین نمونه سنگ افراشت انسان ریخت شناسایی شده در حوزه جغرافیایی مذکور، متعلق به استل دوبندی در شمال باکو است. این سنگ افراشت در حالت برجای در ارتباط با یک کورگان به دست آمده که درون آن مواد فرهنگی از اواخر دوره فرهنگ مایکوپ به دست آمده است. این فرهنگ متعلق به اواخر هزاره سوم و اوایل هزاره دوم پیش ازمیلاد است. در ادامه نمونه های دیگری از سنگ افراشت ها در سوریه، ترکیه و شمال غرب ایران نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند؛ هرچند ارتباط گاهنگاری و باستان شناختی بین نمونه های پیش از تاریخ و ازمنه بعد از میلاد وجود ندارد، اما تمامی نمونه ها با مقوله تدفین، سنن و آئین های مذهبی ارتباط داشته و به تجسم شخصی که احتمالاً از مرتبه اجتماعی بالایی برخوردار است، می پردازد. این موضوع در متون و یافته های باستان شناختی نمود داشته است.