فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله که بر گرفته از یک طرح پژوهشی است، بررسی ابعاد حجاب و عفاف (آگاهی، باور و التزام عملی) و طراحی مدل معادلات ساختاری آن در بین دانش آموزان دختر دبیرستانی در استان همدان می باشد. روش مورد استفاده پیمایشی و تکنیک گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از یک نمونه 1069 نفری از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و طبقه ای تصادفی گردآوری شده است. مهمترین نتیجه این مطالعه آن است که رابطه دو سویه حجاب و عفاف یک رابطه مثبت و معنادار است؛ یعنی بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می پذیرند. اما اثر مدل عفاف بر حجاب (76/0) بیش تر از اثر مدل حجاب بر عفاف (61/0) بوده و شاخص های برازش آن قویتر و مناسب تر می باشند. بر اساس نتایج تحلیل معادلات ساختاری مهمترین معرف متغیر مکنون عفاف، باور بوده و پس از آن به ترتیب، التزام عملی و آگاهی قرار دارند. هم چنین معرف های متغیر مکنون حجاب به ترتیب اهمیت عبارتند از: التزام عملی، باور و آگاهی.
ارزشیابی طرح تسهیلگران زن روستایی در ایجاد ارتباط دوسویه و افزایش مشارکت زنان روستایی در عرصه های مختلف توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان مازول از بخش مرکزی شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا می توان بین کار زن در خانه و کار بیرون آشتی برقرار کرد
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن بررسی روند کلی شرکت زنان در فعالیت های اقتصادی در چند دهه ی اخیر و تحول اندکی که در این زمینه حاصل شده، به ارائه ی نتایج یک بررسی در رابطه با تعارض نقش های خانه داری با کار زنان در بیرون خانه پراخته شده است. در این بررسی که با 325 زن در چهار منطقه ی تهران صورت گرفته، بیشتر زنان مورد پرسش (60درصد) بر اهمیت نقش سنتی و مسئولیت های خانه داری خود تأکید کرده و در قبال این نقش نسبت به کار بیرون از خانه اولویت قائل شده اند. آن ها معتقد بودند که بین کار به عنوان یک فعالیت اقتصادی در جامعه، وحفظ و نگهداری زندگی خانوداگی و مراقبت از کودکان تعارض وجود دارد و آن ها غالباً حفظ زندگی خانوداگی را بر کار بیرون ترجیح می دهند، اما هم چنان علاقه مند به کار و فعالیت اقتصادی بیرون از خانه هستند. قدر مسلم، این تعارض به آسانی قابل حل نیست، مگر آن که مانند برخی کشورهای توسعه یافته، مقررات و امکانات حمایتی وسیعی ایجاد شود و مادران بتوانند هنگام کار بیرون، از خدمات مؤسسات ذی ربط (مهد کودک، کودکستان و ...) و یا اشخاص بهره مند باشند و تفاهم بیشتری در این باره بین زن و شوهر پدید آید.
شرط باروری یا عدم باروری در نکاح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار نکاح، تشکیل خانواده و داشتن اولاد است. بی تردید، فرزنددار شدن از طبیعی ترین و کهن ترین دلایل عقد ازدواج است، اما امروزه تأخیر در فرزندآوری یا تعطیل زوددرس فرزنددار شدن به یکی از معضلات خانوادگی و اجتماعی تبدیل شده است. احتراز از اختلافات بین زوجین و در نظر گرفتن مصالح کشورهای اسلامی در موضوع اشاره شده نیازمند بررسی های دقیق تری است. این مقاله، اهمیت و جایگاه فرزندآوری یا عدم آن را در روابط خصوصی زوجین بررسی و موارد جواز و عدم جواز شرط فرزندآوری یا شرط عدم فرزندآوری و اطلاق عقد نکاح از حیث اندراج شرط مذکور و حقوق هر یک از طرفین در صورت عقیم بودن همسر یا عدم توافق بر فرزنددار شدن و پیشگیری از بارداری در صورت عدم موافقت همسر را تبیین کرده است. بررسی اهمیت فرزندآوری در سرنوشت جامعه ی مسلمین و ضرورت حمایت دولت و خانواده ها از این کارکرد خانواده نیاز به تحلیل ابعاد اقتصادی و جامعه شناختی و سیاسی موضوع خواهد داشت که از حوزه ی این مقاله خارج است.
سبک مدیریت در سازمان ها و حضور زنان در پست های مدیریتی با تأکید بر رابطة هویّت زنانه و تاکتیک های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین هویّت زنانه با سبک های رهبری و تاکتیک های ارتباطی در سازمان انجام شده است. بدین منظور متغیر هویّت زنانه، سه متغیر تاکتیک های ارتباطی نرم، منطقی و سخت به همراه دو متغیر سبک رهبری مشارکتی و استبدادی بررسی شد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان زن ادارات دولتی شهرستان ملایر بودند که تعداد نمونه آماری پژوهش نیز با استفاده از فرمول نمونه گیری از جامعه محدود و واریانس نامعلوم انتخاب شد. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار لیزرل و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد هویّت زنانه با سبک ارتباطی نرم و منطقی رابطة مثبت و معنادار و با سبک ارتباطی سخت رابطة معکوس و معناداری داشت. همچنین هویّت زنانه با سبک رهبری مشارکتی رابطة مثبت و با سبک رهبری استبدادی رابطة منفی داشت، امّا این دو رابطة معنادار نبودند. سبک ارتباطی نرم با رهبری مشارکتی رابطة مستقیم و معنادار و با رهبری استبدادی رابطة معکوس و معناداری داشت؛ سبک ارتباطی منطقی با رهبری مشارکتی رابطة مستقیم و با رهبری استبدادی رابطة معکوس داشت؛ امّا رابطة معنادار نبود، در نهایت سبک ارتباطی سخت با رهبری مشارکتی رابطة معکوس و معنادار و با رهبری استبدادی رابطة مستقیم و معناداری داشت. می توان نتیجه گرفت اگر ویژگی های هویّت زنانه با تاکتیک های ارتباطی ترکیب شود، می تواند سبک های مدیریتی موفقی را برای زنان به همراه داشته باشد.
تبیین رابطة میزان نوگرایی و مصرف کالاهای فرهنگی مطالعة موردی دانش آموزان دختر مقطع متوسطة شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1392- 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم نوگرایی و کالاهای فرهنگی به منزلة دو مؤلفة اساسی جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی توجه صاحب نظران این علوم را به خود جلب کرده است. هدف اساسی این مقاله، بررسی رابطة بین مؤلفه های نوگرایی و میزان مصرف کالاهای فرهنگی در میان دانش آموزان است. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و اطلاعات تحقیق با استفاده از تکنیک پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعة آماری شامل همة دانش آموزان دختر مقطع متوسطة شهر کاشان در سال تحصیلی 1392-1391 است که با استفاده از فرمول کوکران، 760 نفر در حکم حجم نمونه تعیین و بررسی شده اند. نتایج تحلیل رگرسیون میزان تأثیر هریک از مؤلفه های نوگرایی، شامل محاسبه پذیری، جهت گیری علمی، ریسک پذیری، پیشرفت گرایی و جهت گیری عام گرا بر میزان مصرف کالاهای فرهنگی را به ترتیب، به میزان 47/0، 32/0، 27/0، 18/0 و 10/0 نشان داده است. در مجموع، 52 درصد از تغییرات متغیر وابسته از طریق مؤلفه های نوگرایی تبیین شده است
بررسی تاثیر شغل بر ارزش های معطوف به توسعه ی زنان: مطالعه ی موردی زنان شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
ارزش ها از ابتدا به عنوان مفهومی محوری در علوم اجتماعی مطرح بوده اند. مطالعه ی ارزش ها برای تبیین شخصیت و نظام های اجتماعی بسیار مهم وتعیین کننده است. افراد و گروهها در ارزش ها متفاوتند، با توجه به تغییراتی که در سال های اخیر در زمینه ی حضور زنان در عرصه های عمومی بوجود آمده است، پرسش اصلی پژوهش این است که آیا دستیابی زنان به مشاغل جدید توانسته است جهت گیری زنان را به سمت ارزش های توسعه سوق دهد.
دیدگاههای نوین در زمینه ی ارتباط ارزش و توسعه و تغییرات اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد از کارل مارکس تا دانیل بل استدلال می کندکه توسعه ی اقتصادی، تغییرات فرهنگی را ایجاد می کنند. دراین پژوهش تاثیر شغل بر ارزش های توسعه مدار زنان مورد بررسی قرار گرفته است و برای سنجش ارزش های توسعه مدار با یک رویکرد فرهنگی دیدگاههای جامعه شناسی را در زمینه ی تغییرات و توسعه و دیدگاههای روان شناسی اجتماعی در زمینه ی ارزش ها را بررسی کرده و بر اساس مبانی نظری خوشه هایی از ارزش ها را بدست آورده ایم. سپس با ساخت پرسشنامه ی اولیه و انجام مطالعه ی مقدماتی و تحلیل عاملی، خوشه ای از ارزش ها را که روی یک عامل قرار گرفته اند را انتخاب کرده ایم که عبارتند از: جهانی گرایی، عام گرایی، علم گرایی، عقلانیت، رضایت از زندگی وگرایش به کار پویاست.جامعه ی نمونه 534 زن 15-45 ساله شهر شیراز هستند، روش پژوهش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه بود. پرسشنامه دارای روایی صوری و سازه ای است و برای پایایی آن نیز از آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم و آلفا برای تمامی مقیاس ها بالای 70/0 است.
یافته های مقایسه ای عقلانیت، علم گرایی و رضایت از زندگی، در بین سه گروه زنان خانه دار، شاغل و محصل تفاوتی نداشته است. به بیان دیکر اشتغال زنان به عنوان امری مدرن در ساختار اجتماعی جامعه ی مورد مطالعه نتوانسته تجهیز شناختی لازم برای زنان ایجاد کند، بنابراین این ارزش های معطوف به توسعه ی زنان در این گروهها یکسان است، اما ارزش های جهانی گرایی، عام گرایی وگرایش به کار پویا بین سه گروه تفاوت معنیداری را نشان می دهد.
رابطه کار / خانواده: تفاوت های جنسیتی در برخورداری از حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی تجربه ی «خود» زنانه در ارتباطات اینترنتی (مطالعه ی موردی زنان و دختران 15 تا 29 ساله در شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش میدانی تأثیر جنسیت زن در تعیین مجازات کیفری؛ مطالعة موردی دادگاه های کیفری مشهد 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق کیفری اصولاً حقوقی غیرشخصی است، یعنی همة افراد و تابعان آن را شامل می شود و این حقوق برایشان یک سان است. اما حمایت از جنسیت زن، به دلیل تفاوت در ساختار طبیعی آفرینش او در حکم استثنا بر این اصل، در اغلب نظام های کیفری کشورها پذیرفته شده است. به نظر می رسد زن بودن متهم معیاری برای کاهش مجازات وی از جانب مراجع قضایی است که نوعی تبعیض مثبت و حمایتی را در حق وی اعمال می کنند. هم چنین در کنار عوامل زیست شناختی نظیر سن بزه دیده، که اغلب اطفال و سالمندان را آسیب پذیر می کند، جنسیت زنان نیز به منزلة معیاری افزایشی در تعیین مجازات متهمان به دلیل آسیب پذیری بیش تر آنان نقش دارد، متهمانی که قربانیان خود را به دلیل شرایط و ضعف جسمی زنان از میان این قشر برمی گزینند. این پژوهش میدانی با نگرش به این فرضیه ها (در غالب نظام های حقوق کیفری کشورها به این مسئله توجه ویژه کرده است)، که زن بودن متهم افزون بر این که در کاهش مجازات وی تأثیر دارد موجب تشدید مجازات متهمان جرایم علیه زنان نیز است، در جست وجوی اندیشة قضایی حاکم بر ضرورت این حمایت ها در نظام حقوقی ایران است که به نظر می رسد در سنجش دیدگاه قضات کیفری ایران چنین حمایتی مشاهده نمی شود و چرایی آن بی شک دلایل موجهی نخواهد داشت
تحلیل جنسیتی بزهکاری و بزهدیدگی زنان از دیدگاه جامعه شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ابعاد جنسیتی بزهکاری و بزهدیدگی زنان از منظر جامعه شناسی اسلامی می پردازد. جامعه شناسی اسلامی در الگوی مفروض این مقاله، بی آنکه داعیه برخورداری از ویژگی منحصر به فردی از نظر روش های تجربی و فنون آماری داشته باشد، عمدتاً از حیث مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی و نیز از نظر جنبه های نظری، شامل جنبه های تبیینی، تفسیری و هنجاری، از رویکردهای موجود جامعه شناسی تمایز می یابد. در خلال هریک از چهار محور اصلی مقاله، یعنی بزهکاری زنان، خشونت بر ضد زنان، تجاوز جنسی و جنسیت در نظام کیفری، با اشاره ای گذرا به دیدگاه های جامعه شناختی به ویژه رویکردهای فمینیستی و سپس بیان دیدگاه اسلام، زمینه مقایسه رویکرد اسلامی با رویکردهای رقیب فراهم شده است. این تحقیق نشان می دهد رویکرد اسلامی با مفروض گرفتن پاره ای تفاوت های طبیعی میان زن و مرد در کنار اشتراک های فراوان آنها، به نتایجی نسبتاً متفاوت در زمینه تبیین عِلّی تمایزهای جنسیتی در چهار مسئله یادشده می رسد.
حقوق زن در اسلام
حوزههای تخصصی:
زنان ایلام، توسعه نیافتگی و آسیب های اجتماعی
حوزههای تخصصی: