فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
استیلاد به خودی خود از حقوق مشترک زوجین در نهاد خانواده و از جمله اغراض شارع مقدس در تشکیل نهاد خانواده است. تحدید و کاهش نسل، نشانه انصراف زوجین از استیفای حقوق طبیعی شان بوده و جامعه دینی را با بحران اقتصادی، نظامی و فرهنگی مواجه می کند. تحقیق حاضر بدون اشاره به آسیب شناسی پدیده تحدید نسل، امکانات و ظرفیت های فرهنگی و الزامات ناشی از فقه فرهنگ برای حل این پدیده را بررسی می کند. با استفاده از روش تحقیق توصیفی و ابزار مطالعه کتابخانه ای در منابع و آرای فقهی، نهادهای حکومتی و فرهنگی باید باورهای فردی و جمعی را به سمت اولویت فرزندآوری و رفع موانع در این زمینه سوق داده و شرایط اقتصادی، معیشتی و فرهنگی برای ان فراهم کنند. فرهنگ سازی و باورپذیری نسبت به اولویت فرزندآوری می تواند شرط ضمنی و عرفی در برابر اقدامات عقیم سازی و سیره معاصر عدم استیلاد باشد و ضمانت اجرای بنیادین دینی-اجتماعی برای تکثیر نسل را ایجاد کند.
بررسی نقش واسطه ای سبک های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک های دل بستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سبک های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک های دل بستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بودند. نمونه این جامعه آماری به روش نمونه گیری در دسترس، 202 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های دل بستگی (بارتولومیو و هوروتیز،1991)، سبک های ارتباطی زوجین (مبلر-نانالی و اکمن، 2006) و بخشش در خانواده (پولارد و همکاران،1998) بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که سبک های دل بستگی پیش بین مستقیم و معنی دار بخشش در خانواده بودند. هم چنین سبک های ارتباطی زوجین نیز توانست بخشش در خانواده را به طور معنی داری پیش بینی کند. علاوه بر این سبک های دل بستگی نیز پیش بین معنی دار سبک ارتباطی زوجین بود. درنهایت نتایج بیانگر این بود که سبک های ارتباطی زوجین توانست در رابطه بین سبک های دل بستگی و بخشش در خانواده نقش واسطه ای ایفا نماید. نتایج حاصل نشان دهنده آن است که سبک های دل بستگی ایمن و ناایمن و سبک های ارتباطی زوجین ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر بخشش در خانواده می باشند و لازم است موردتوجه کارشناسان و متخصصان حوزه خانواده قرار گیرند.
ارتباط انگیزش شغلی و حافظه آینده نگر در پرستاران زن
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع حافظه که به ویژه اهمیت زیادی در عملکرد صحیح یک پرستار دارد حافظه آینده نگر است. بسیاری از مواقع عملکرد صحیح یک پرستار و در نتیجه سلامت و جان بیماران او در گرو صحت و دقت حافظه ی اوست. هدف این مطالعه بررسی ارتباط انگیزش شغلی و جنسیت با عملکرد حافظه آینده نگر در پرستاران بود. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. نمونه آماری تحقیق را 110 نفر از دانشجویان پرستاری شاغل در بیمارستان های شهر زنجان تشکیل داده اند. برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه رضایت شغلی هاکمن و اولدهام و تکلیف محقق ساخته بود. به منظورایجاد فراموشی درافراد درگروههای مورد مطالعه از تکلیف محقق ساخته که شامل 12 فعالیت پرستاری، شامل 6 فعالیت زمان محور و6 فعالیت رویداد محور بود استفاده شد. طرح کلی این آزمون از نرم افزار DMDX که مک فارلند و گلیسکی (2009) ب رای ارزی ابی حافظ ه آینده نگر زمان محور ازآن استفاده کرده بودن د گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل، آزمون MANOVA استفاده شد. در مجموع یافته ها نشانگر آن بود که انگیزش شغلی با حافظه آینده نگر ارتباط معناداری دارد؛ به این صورت که پرستارانی که از انگیزه شغلی بالاتری برخوردار بودند نسبت به پرستارانی که انگیزه شغلی پایین تری داشتند در تکالیف حافظه آینده نگر، چه زمان محور و چه رویداد محور عملکرد بهتری از خود نشان دادند.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کم توانی ذهنی، با مشکلات بسیاری همراه بوده و روش های درمانی متعددی برای آموزش مادران کودکان مبتلا به این اختلال معرفی شده است. آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور از روش های مؤثر و مهم کاهش مشکلات رفتاری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور برآشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال تحصیلی 1399-1400 است که در مدارس ابتدایی استثنائی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. با توجه به ساخت تحقیق و شرایط کنونی، برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. لذا نمونه آماری، شامل 48 تن از مادران دانش آموزان پسر ابتدایی بود که به صورت تصادفی (12 تن گروه آزمایش ذهن آگاهی، 12 تن گروه آزمایشی گشتالت، 12 تن گروه آزمایشی رویکرد معنوی - مذهبی و 12 تن گروه کنترل) با رعایت ملاک های ورود به پژوهش و با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، مقیاس داس (1995) و مقیاس عاطفه خودآگاه (1992) استفاده شد. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی ذهن آگاهی (8 جلسه)، گروه بعدی برنامه آموزشی گشتالت (10 جلسه)، معنوی مذهبی (11 جلسه) وگروه کنترل برنامه، آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور با گروه کنترل در آشفتگی روان شناختی و احساس گناه، تفاوت معناداری وجود دارد. گشتالت نسبت به بقیه درمان ها در کاهش احساس گناه مؤثرتر بود. همچنین ذهن آگاهی نسبت به بقیه در کاهش آشفتگی روان شناختی اثربخش تر بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی، گشتالت و رویکرد معنوی مذهبی می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روان شناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.
بررسی رابطه سبک زندگی و حمایت اجتماعی با هویت مادری زنان (مورد مطالعه: زنان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
223 - 238
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ ایران نشان می دهد موضوع مادری و این که تا چه اندازه می تواند بر جایگاه اجتماعی زن و موقعیت او تأثیرگذار باشد چندان مطرح نبوده و تحقیقات عمیق و روشمندی پیرامون آن صورت نگرفته است.هویت مادری موضوعی مغفول که ابعاد آن ناشناخته است. وضعیت و چگونگی هویت مادری منوط به شناخت عناصر و شرایط هویت ساز است از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک زندگی و حمایت اجتماعی با هویت مادری در بین زنان شهر اصفهان انجام شده است. پژوهش حاضر، کمی و بصورت توصیفی-همبستگی از نوع پیمایشی انجام شده است. حجم نمونه برابر 667 نفر تعیین و با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای، سهم جمعیتی هر منطقه از شهر اصفهان مشخص و زنان متأهل در هر منطقه به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با اعتبار صوری و پایایی تایید شده، استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد هویت مادری زنان در سطح متوسط به بالا(میانگین 6/3 از 5) است. سبک زندگی اکثر زنان نیمه سنتی/مدرن است. نتایج مدل ساختاری حاکی از آن است که سبک زندگی و حمایت اجتماعی می تواند 34درصد تغییرات هویت مادری را پیش بینی کند. تحصیلات بطور غیرمستقیم با هویت مادری ارتباط داشته و متغیر سن با هویت مادری رابطه معنی داری ندارد. اگرچه هویت مادری در بین زنان امری انتخابی محسوب می شود اما می توان گفت علیرغم استقلال هویتی زنان، هنوز هویت دیگری، یعنی فرزند بعنوان عنصری هویت ساز برای زنان محسوب می شود.
واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
697 - 721
حوزههای تخصصی:
پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و فعالیت های کارآفرینانه زنان روستایی، تلاش در راستای ترویج کسب وکارهای کارآفرینانه در میان آن ها را ضروری ساخته است. نقطه آغازین راه اندازی یک کسب وکار، تشخیص فرصت است و فرایند تشخیص فرصت های کارآفرینی در بین زنان متفاوت با مردان است. مطالعه حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه زنان عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه (626 نفر) بودند که براساس جدول بارتلت و همکاران، 201 نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق تعیین شدند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و روایی همگرا و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ به تأیید رسید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS بهره گرفته شد. یافته های مطالعه نشان داد آموزش های کارآفرینانه، سرمایه اجتماعی و مهارت های کارآفرینی از عوامل تأثیرگذار بر فرصت های کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه هستند. با برنامه ریزی مناسب در زمینه بهبود وضعیت آموزش های کارآفرینانه، سرمایه اجتماعی و مهارت های کارآفرینی زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه می توان به افزایش نرخ مشارکت اقتصادی آنان درنتیجه ارتقای قابلیت تشخیص فرصت های کارآفرینی امیدوار بود.
ارائه چارچوبی برای ورود زنان به حوزه کسب وکارهای خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 108
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر یکی از کسب وکارهایی که بدان توجه شده، کسب وکارهای خانوادگی است. با توجه به این که راهکارها و عوامل مؤثر برای ورود زنان به کسب وکارهای خانوادگی شناسایی نشده اند، برآن شدیم تا تحقیقی برای تسریع ورود زنان به این مشاغل انجام دهیم. هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی جهت ورود زنان به حوزه کسب وکارهای خانوادگی است. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان کارآفرینی و مدیرانی هستند که در زمینه اشتغال زایی و کارآفرینی فعالیت دارند، همچنین زنانی که در کسب وکارهای خانوادگی مشغول اند. برای استخراج عوامل از شانزده مصاحبه استفاده شده است که براساس روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از روش داده بنیاد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تقویت هویت خانوادگی و شایستگی های فردی جزو شرایط علّی برای ورود زنان به کسب وکارهای خانوادگی است. همچنین می توان به همراهی اجتماعی به عنوان شرایط زمینه ای و چالش های خانوادگی به عنوان شرایط مداخله گر که مؤثر در ورود زنان به کسب وکار خانوادگی است، اشاره کرد. از راهبردهایی که طی یافته های تحقیق برای تسریع در ورود زنان به دست آمد، می توان به بهبود تسهیلات زیرساختی و توانمندسازی زنان اشاره کرد.
اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر کارکرد ایگو زنان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
111 - 126
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه روان پویشی علت افسردگی، خشمی است که به خود معطوف شده است و فرد در قالب مجازات، احساس گناه را بر می گزیند. کارکرد ایگو، اداره مناسب فشار احساسات متأثر از غرایز برای تخلیه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر کارکرد ایگوی بیماران افسرده به روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به کلینیک بلاغ شهر قم با تشخیص اختلال افسردگی بود که تعداد 32 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش گمارده شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه کارکرد ایگو بلک در مرحله پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری و پروتکل گروه درمانی روان پویشی یکپارچه به طول 12 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل و ضریب اتا 74/0 گزارش شد (01/0>P). یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار کارکرد ایگو و میزان افسردگی در گروه آزمایشی با گروه گواه بود. براین اساس، روش درمان روان پویشی یکپارچه بر کارکرد ایگو زنان مبتلا به افسردگی اثربخش بود که می توان از این شیوه در کاهش میزان افسردگی در زنان بهره برد.
بررسی نقوش زیورآلات زنان ترکمن (در ارتباط با آیین ازدواج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 55
حوزههای تخصصی:
در شمال شرق ایران، در منطقه ای از دشت گرگان مردمی زندگی می کردند به نام ترکمن ها که یکی از هنر های زیبا و اصیل این قوم ساخت زیور آلاتی است سنگین و بزرگ، معمولاً از جنس طلا و نقره و مزین به سنگ های سرخ که در پس نقوش آنها باور های عمیق و باستانی مردم این منطقه نهفته است. این نوشتار تلاش دارد ضمن بیان مختصر تاریخچه و باورهای عامه مردم ترکمن، از زیور آلاتی که باعث تمایز زنان مجرد از زنان متأهل و نو عروسان می شود صحبت کند. همچنین به معنا و مفهوم نقوش این زیور آلات بپردازد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با روش کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. آنچه از پژوهش پیش رو به دست آمد، این بود که این زیورآلات از جهتی معرف خانواده و طایفه بانوان هستند و مانند نشان خانوادگی عمل می کنند و از جهتی دیگر مراحل مختلف زندگی یک خانم در ارتباط با ازدواج (مثلاً: تجرد، تأهل و غیره) را نشان می دهند. تمامی نقوش این زیورآلات دارای بار معنایی هستند که عموماً اشاره به باروری و زایش دارند، یا مانند چشم زخم و باطل کننده سحر عمل می کنند. این زیورآلات به طور کلی برای دور کردن ارواح خبیثه و نیروهای شر به کارمی روند.
پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان بر اساس ویژگی های شخصیتی و ناگویی هیجانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان بر اساس ویژگی های شخصیتی و ناگویی هیجانی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی از نوع پیش بین بوده است و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان متأهل خانه دار شهر یزد بود که تعداد 333 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) و مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (RDAS) صورت گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری به طور مثبت و روان آزرده خویی و ناگویی هیجانی به طور منفی قابلیت پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان را دارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، روان آزرده خویی، وظیفه شناسی، تجربه پذیری و ناگویی هیجانی قابلیت پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان خانه دار را دارند.
مقایسه سلامت معنوی و درماندگی روان شناختی در دختران نوجوان خانواده های طلاق و عادی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و درماندگی روان شناختی در دختران نوجوان خانواده های طلاق و عادی می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دختران نوجوان مقطع متوسطه اول شهر شیراز می باشد. نمونه آماری شامل 80 نفر، 40 دختر نوجوان که والدین آن ها طلاق گرفته و 40 دختر نوجوان که والدین آن ها طلاق نگرفته اند می باشد و برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت معنوی پالوتزین و الیسون و پرسشنامه افسردگی، استرس، اضطراب (21-DASS) بهره گرفته شده است. داده های گردآوری شده در دو سطح مورد تجزیه و تحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که بین سلامت معنوی و درماندگی روان شناختی در دختران نوجوان خانواده های طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛ سلامت معنوی در میان نوجوانانی که والدین آن ها طلاق نگرفته اند بالاتر است. همچنین درماندگی روان شناختی در میان نوجوانانی که والدین آن ها طلاق گرفته اند بیش تر می باشد.
جنسیت در روایت های زنانه و مردانه جنگ از منظر تحلیل انتقادی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
151 - 175
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جنسیت در روایت های زنانه و مردانه جنگ از منظر تحلیل انتقادی استعاره به روش کیفی از نوع تحلیل محتوای کیفی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار علمی مکتوب در این زمینه مطالعه و استعاره های مفهومی و طرح واره های به کار رفته در شش داستان با مضمون جنگ استخراج شد. سپس با مقایسه استعاره ها و طرح واره های به کار رفته، شیوه های مفهوم سازی ذهنی نویسندگان از استعاره های مستخرج از آثارشان شناسایی و پس از بررسی و تحلیل داده ها، با تکیه بر نقش جنسیت در پردازش استعاره و چگونگی مفهوم سازی از طریق استعاره ها و بینش پنهان در روایت داستان ، انواع طرح واره های به کار رفته در داستان ها استخراج گردید. نتایج نشان داد که در آثار نویسندگان زن، بیشترین استعاره مربوط به استعاره هستی شناختی و کمترین استعاره، جهتی است و در آثار راویان مرد، بیشترین استعاره مربوطه به استعاره ساختاری و کمترین استعاره، جهتی است. این تفاوت در به کارگیری نوع استعاره توسط زنان نسبت به مردان حاکی از نوع نگرش و توانایی یا تمایل بیشتر آنها در عینیت بخشیدن مفاهیم انتزاعی است. نتایج نشان داد که روش فوق می تواند برای تحلیل روایت از منظر تحلیل انتقادی استعاره در ادبیات دفاع مقدس مناسب باشد؛ چراکه طرح واره ها ازسویی نشان دهنده ساخت های زبانی و از سوی دیگر نشان دهنده شکل گیری تصاویر ذهنی درنتیجه مفهوم سازی است.
نظام معنایی سلامت در بستر تجربه ی زیسته ی زنان نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت و مفهوم سازی آن در بین نابینایان و کم بینایان به علت درهم تنیدگی سلامت و معلولیت و نیز تجربیات منحصربه فرد آنها، موضوع مهمی است. این پژوهش با روش پدیدارشناسی، مفهوم سلامت در بستر تجربه ی زیسته ی زنان نابینا و کم بینای شهر کاشان را بررسی می کند. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند با ملاک اشباع نظری، 25 نفر از زنان نابینا و کم بینا برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شده اند. سپس با استفاده از تحلیل کلایزی و استخراج کدهای مناسب، دو مضمون اصلی با عناوین ادراک چند ساحتی سلامت و راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه به دست آمده است؛ به طوری که مضمون ادراک چندساحتی سلامتی نزد زنان نابینا و کم بینا، مضامین فرعی روان سالم، بهزیستی اجتماعی، معنویت گرایی و سلامت جسمانی را دربر دارد. مضمون راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نیز حاوی مضامین فرعی مدیریت بدن و آراستگی، تلاش برای نشان دادن استقلال در امور فردی و اجتماعی، خود اثبات گری، تلاش برای کارآمدی، ابراز نکردن بیماری و درد در اجتماع و مدیریت روابط (هاله پوشی، تعامل سازنده) است. ادراک چندساحتی سلامتی، بیانگر مفهوم سلامت نزد زنان نابینا و کم بیناست که پس از پذیرش نابینایی یا کم بینایی و توجه به سایر ابعاد سلامت شکل می گیرد و ادراک زنان نابینا و کم بینا از سلامتی نشان گر مساوی نبودن مفهومی معلولیت و سلامت است. همچنین راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نشان دهنده ی اقدامات و تلاش های این زنان برای نشان دادن توانایی و سلامتی شان در جامعه است.
ترسیم و تحلیل نقشه علم نگاشتی برون دادهای حوزه جنسیت، زنان و خانواده در کشورهای اسلامی از طریق هم رخدادی واژگان در پایگاه استنادی وب آو ساینس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش ترسیم نقشه علم نگاشتی برون دادهای حوزه جنسیت، زنان و خانواده در کشورهای اسلامی از طریق هم رخداد واژگانی در پایگاه وب آو ساینس است. روش: این پژوهش از نظر نوع، کاربردی و روش پژوهش تحلیل هم رخداد واژگان از روش های علم سنجی است. یافته ها: قالب مقاله، چکیده نشست ها و نقد و بررسی کتاب بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند. بیشترین تکرار کلیدواژه ها مروبط به خشونت خانگی با واژه های خشونت همسر، شیوع، زنان، تجاوز و بهداشت و سلامت است. همچنین حیطه های موضوعی برتر، به موضوعات زنان، جنسیت، شیوع، بهداشت و سلامت، خشونت خانگی و خشونت شریک جنسی صمیمی اختصاص یافته است. واژگان تولیدات علمی در 7 خوشه قرار گرفته اند. واژه زنان در سه سنجه ی مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بینابینی در پایگاه وب آو ساینس در رتبه ی اول قرار دارد و شبکه هم رخدادی واژگان دارای پیوستگی زیاد می باشد. نتیجه گیری: گستردگی دامنه مطالعات جنسیت و زنان در رشته های مختلف، توجه بیش از پیش به مسائل مربوط به حقوق زنان و مطرح شدن مسائلی چون خشونت، بهداشت و سلامت زنان و ابعاد مختلف آن ها در مباحث حقوق زنان در کشورهای اسلامی از جمله نتایج این پژوهش است.
فرهنگ علمی در منابع اسلامی و اقتضائات جنسیتی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
207 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، صورت بندی نظری فرهنگ علمی در منابع اسلامی است، از این جهت که ابعاد کمینه آن ترسیم و معرفی شود. ملاحظه اساسی در این تحقیق، توجه به جنبه های جنسیتی موضوع است که برآمده از تغییرات نوین و به طور خاص، حضور فزاینده بانوان در نهادهای علمی کشور می باشد و به نحو مستقیم و غیر مستقیم، ملاحظاتی را اقتضاء دارد. این ملاحظات اگر رعایت نشده و با رویکردهای دینی و اسلامی، کاویده و پاسخ دهی نشود، می تواند زمینه ساز پذیرش پاسخ های غیر دینی و غیر اسلامی باشد. در این خصوص، با بهره گیری از روش کتابخانه ای، منابع دینی که ناظر بر حوزه علم هستند، با روش خوانش نظری، واکاوی و تحلیل شده و دلالت های آنها در سه بُعد بینشی، دانشی و رفتاری، استخراج، تبیین و دسته بندی گردید. سپس مبتنی بر همین یافته ها و استنباطات مترتب بر آنها، از منظر جنسیتی نیز فرهنگ یادشده مورد مداقه قرار گرفته و تلاش شده تاثیرات جنسیت بر فرهنگ علمی تبیین شود. مبتنی بر یافته های تحقیق حاضر، فرهنگ علمی در نظام اسلامی در بُعد دانشی و رفتاری نسبت به جنسیت، حساسیت داشته و لازم است ملاحظاتی از این جهت در فرهنگ علمی با رویکرد اسلامی، معمول گردد و بر اساس آن، در طراحی نهاد علم و سامانه های مرتبط با آن، مد نظر قرار گیرد.
نقش تعدیل کننده بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی زنان متأهل شهر تهران
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های بسیار مهم و پیچیده زندگی زناشویی، رضایت زناشویی است که نقش بسیار مهمی در استحکام و پایداری روابط زناشویی دارد. عوامل مختلفی در تأمین رضایت زناشویی مؤثرند. یکی از مهم ترین آن ها رضایت جنسی همسران از یکدیگر است که این نیز به نوبه خود از عوامل دیگری مانند سلامت معنوی متأثر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی زنان متأهل شهر تهران انجام شد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان متأهل شهر تهران در سال 1400 است که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 167 نفر برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس بهزیستی معنوی، مقیاس رضایت جنسی و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست بود. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحت نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که ضریب همبستگی بین رضایت جنسی (**37/0) و بهزیستی معنوی (**31/0) با سازگاری زناشویی در سطح 01/0 معنادار بود. همچنین بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و سازگاری زناشویی دارای نقش تعدیل کنندگی بود (05/0 >P). طبق نتایج مطالعه حاضر، رضایت جنسی و بهزیستی معنوی قابلیت پیش بینی سازگاری زناشویی را در زنان دارند و بنابراین می توان این نتایج را در اختیار فعالان حوزه زوج درمانی و خانواده قرار داد تا از آن برای ارتقای رضایت زناشویی در مراجعین خود استفاده کنند.
واکاوی ماهیت و جایگاه مهر در عقد نکاح
حوزههای تخصصی:
مهر یا صداق، مالی است که به واسطه عقد ازدواج و گاه به علل دیگری به زن تعلق می گیرد و دارای احکام متعددی است. درباره احکام مختلف مهر، دلایل اختصاصی چندانی وجود نداشته و در موارد زیادی بر اساس قواعد عمومی، تبیین و توجیه شده اند. استناد به قواعد عمومی برای تعیین احکام مهر بدون تعیین ماهیت و جایگاه مهر در عقد نکاح نمی تواند نتایج قابل دفاعی در پی داشته باشد و این مهم، مستلزم کنکاش در تعیین جایگاه حقیقی مهر در عقد نکاح خواهد بود. در تحلیل بدوی ماهیت مهر، چند احتمال مطرح است؛ از جمله «عوض یا در حکم عوض بودن» که در عین برخورداری از قائلین زیاد، در معرفی نفس مهر به عنوان عوض، با چالش هایی مواجه است. پژوهش حاضر با تکیه بر منابع فقهی اصولی و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی اثبات نموده که حقیقت عقد نکاح، تعهد در مقابل تعهد بوده و پرداخت مهر، از جمله تعهدات مرد به شمار می رود.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی زنان در کتاب های درسی دبیرستانی (1345- 1357 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گام دوم مدرنیزاسیون در ایران با تدوین مبانی و اصول انقلاب سفید آغاز گشت. تعلیم وتربیت زنان که پیش تر بخشی از برنامه نوسازی ایران تلقی می شد، در این دوره نیز، اهمیت یافت و مورد نقد و بازبینی قرار گرفت. گفتمان نوگرایی عصر رضاشاه که به مفهوم آزادی زن شکل داده و برنامه های تربیتی زنان را حول این منظومه تنظیم کرده بود؛ متأثر از فلسفه ی انقلاب سفید و تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این دوران بود. «آموزش ملی و میهنی» به عنوان اساسی ترین سیاست آموزشی این دوره در کنار مفهوم آزادی زن به طرح ها و برنامه های آموزشی زنان شکل داد؛ از این رو، تغییر رویکرد سیاست های آموزشی زنان در این دوران از محدوده ی خانه و خانوداه به جنبه های فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان بود. این پژوهش بدیع، با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی رویکردها ، طرح ها و آهنگ تغییرات برنامه های آموزشی دختران در کتاب های درسی این دوره، جهت تشریح چگونگی هویت یابی زن مدرن و کارکردهای آن در فرایند مدرنیزاسیون ایران می پردازد.
بازکاوی فقهی- حقوقی حق استمتاع زوجه با تأکید بر لزوم مزاج شناسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رعایت حقوق جنسی ازجمله مصادیق حسن معاشرت است و خودداری زوج نسبت به تأمین نیاز جنسی زوجه به صورتی که زن رضایت روانی، جسمی و عاطفی نداشته باشد، می تواند یکی از موارد نشوز مرد باشد. پژوهش حاضر به روش اسنادی- تحلیلی و با هدف بازکاوی فقهی- حقوقی حق استمتاع زوجه، به عنوان مصداقی از حسن معاشرت، با تأکید بر لزوم مزاج شناسی زوجین انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب مربوطه اعم از کتب و مقالات علمی مورد بررسی قرار گرفت. براین اساس توسعه در مفهوم حق استمتاع، توجه به ضرورت بازنگری در دیدگاه های فقهی و قوانین مدنی حول محور حقوق جنسی زوجه و تبیین حدود معاشرت به معروف در مناسبات زوجین برمبنای تأمین غریزه جنسی زوجه بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که باتوجه به انحصار تأمین نیاز جنسی زن از سوی شوهر و الزام شرعی و قانونی ایشان به رعایت حسن معاشرت، برای دستیابی به اهدافی همچون افزایش میزان تعهد زناشویی، حفظ حیا در میان زنان، استواری بنیان خانواده و کاهش آمار طلاق، حق استمتاع زوجه باید در قانون تصریح شود و در حیطه سیاست گذاری و اجرا نیز این حق به عنوان یکی از اصلی ترین لوازم تحکیم بنیان خانواده، مورد توجه قرار گیرد. همچنین ضمانت اجرایی نظیر الزام زوج به اخذ مشاوره در این زمینه مورد تأکید قانون گذار باشد.
آزمون مدل رابطه حمایت استادان از خودمختاری و کنترل روان شناختی والدینی با تفکر انتقادی با میانجی گری استرس تحصیلی در بین دانشجویان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل رابطه حمایت استادان از خودمختاری و کنترل روان شناختی والدینی با تفکر انتقادی از طریق استرس تحصیلی دانشجویان دختر بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر رشته های روان شناسی، علوم تربیتی و مشاوره دانشگاه پیام نور استان خوزستان بودند. نمونه پژوهش 480 نفر بود که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های حمایت استادان از خودمختاری بلمونت، اسکینر، ولبورن و کونل (1988)، کنترل روان شناختی والدینی باربر (1996)، استرس تحصیلی سواری (1399) و تفکر انتقادی وانگ و همکاران (2019) استفاده گردید. پس از اصلاح مدل پیشنهادی، یافته های مربوط به روابط مستقیم نشان داد بین حمایت استادان از خودمختاری و استرس تحصیلی رابطه منفی، بین کنترل روان شناختی والدینی و استرس تحصیلی رابطه مثبت، بین کنترل روان شناختی والدینی و تفکر انتقادی رابطه منفی و بین حمایت استادان از خودمختاری و تفکر انتقادی رابطه مثبت معنی داری به دست آمد اما رابطه استرس تحصیلی با تفکر انتقادی معنادار نشد. نتایج مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان داد رابطه حمایت استادان از خودمختاری دانشجویان با تفکر انتقادی از طریق استرس تحصیلی و رابطه کنترل روان شناختی والدینی با تفکر انتقادی از طریق استرس تحصیلی معنی دار شد.