مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
تحدید نسل
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحقیق مسائل مستحدثه در زمینه تحدید نسل است و مسأله را صرفاً از ناحیه احکام اولیه و بدون پرداختن به ضرورتها و مصلحتهای عارضی و ثانوی و تغییر شرایط زمان و مکان بررسی مینماید.
در این راستا، مؤلف ابتدا به تبیین چهار نظریه مطرح پیرامون جمعیت میپردازد که عبارتند از:
1ـ نظریه طرفداران افزایش جمعیت؛ 2ـ نظریه مخالفین افزایش جمعیت؛ 3ـ نظریه طرفداران جمعیت ثابت؛ 4ـ نظریه طرفداران جمعیت متناسب.
سپس انطباق نظر اسلام با یکی از نظرات مطروحه پیرامون جمعیت را مورد بررسی قرار میدهد. در ادامه نگارنده سعی در یافتن پاسخ به دو پرسش عمده در این زمینه دارد. اول اینکه در صورت عدم وجوب توالد، کدام راههای جلوگیری از این امر، مباح میباشند و دیگر اینکه ترویج و اجبار عدم توالد توسط حکومت چه حکمی دارد؟
در پایان فرآیند تلقیح ، نحوه تشکیل نطفه و پیدایش جنین؛ طرق مختلف جلوگیری از تکثیر نسل بیان میشود و ضمن بیان احکام موجود در هر زمینه، حکم فقهی (اولیه) استفاده از این طرق بررسی شده است.
بایسته های تغییر سیاست جمعیتی با تأکید بر نقش رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام جمهوری اسلامی ایران با گذشت بیش از بیست سال از اجرای سیاست تحدید و کنترل جمعیت، با توجه به ملاحظات گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی، اینک در آن تجدیدنظر کرده و سیاست افزایش جمعیت را در پیش گرفته است. بی تردید، برای تحقق این سیاست جدید جمعیتی، باید اقدام های متعددی در حوزه های گوناگون انجام شود که یکی از مهم ترین آنها «فرهنگ سازی» و تغییر گفتمان جامعه، از «کاهش» جمعیت، به «افزایش» جمعیت است.
بر این اساس، رسانه ملی به منزله یکی از مهم ترین دستگاه های فرهنگ ساز کشور، باید بر مبنای طرح و برنامه ای دقیق، مشخص و زمان بندی شده، برای تحقق سیاست جدید جمعیتی کشور وارد میدان شود و از همه ظرفیت های خود در این زمینه استفاده کند. ولی پیش از هر اقدام باید راهبردها و سیاست های رسانه در این زمینه مشخص شود تا فعالیت های اجرایی و برنامه های تولیدی، اهداف را به خوبی برآورده سازند.
مطلوبیت افزایش جمعیت مسلمین از نگاه فقهى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیستم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
113 - 134
حوزه های تخصصی:
مطلوبیت شرعى افزایش جمعیت مسلمین و تحقق آن به عنوان سیاست کلى نظام، تنها با تشکیل خانواده و ترغیب به فرزندآورى بیش تر است. دو دسته ادله شرعى، این فرضیه را اثبات مى کند: دسته اول، آیات و روایات مربوط به مسائل خانواده است; و دسته دوم، ادله اى است که به امور دیگرى همچون بیان نعمت هاى دنیوى و وصف جامعه اسلامى به عزّت مدارى و مانند آن مى پردازند. ادعاى تلازم دائمى میان افزایش جمعیت و بروز نابسامانى ها در حیات مادى و معنوى نسل جدید، هیچ دلیلى ندارد; ولى به هنگام بروز تزاحم، تلازم جزئى و اتفاقى نیز از طریق تشخیص اهم و مهم قابل طرح و بررسى است.
واکاوی استفاده از روش های اورژانسی جلوگیری از بارداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه فراوان از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میشود. دستهای از این روشها، روشهای اورژانسی نامیده میشود و شکلهای گونهگونی دارد که هر کدام عملکردی متفاوت دارد؛ ولی معمولاًیک یا چند عملکرد از این سه عملکرد رخ میدهد: 1. با از بین بردن اسپرم یا کند کردن حرکت اسپرم به سمت تخمک از لقاح و تشکیل نطفه ممانعت میشود؛ 2. مانع آزاد سازی تخمک از تخمدان میشود؛ 3. مانع لانهگزینی تخمک لقاحیافته در دیواره رحم میشود. از منظر فقهی، اصل برائت و ادله جواز عزل میتواند به عنوان دلیل بر حلیت روشهای جلوگیری از بارداری قبل از تشکیل نطفه اقامه شود؛ ولی در صورتی که نطفه منعقد شد اسقاط آن حرام است. با توجه به اینکه بیشتر راههای اورژانسی جلوگیری، ترکیبی عمل میکنند در صورتی که شک شود روشی، مانع لقاح است یا اینکه مانع لانهگزینی شده و سبب اسقاط نطفه منعقدشده میگردد، میتوان به استناد صحیح رفاعه حکم به تحریم داد؛ چه اینکه صحیح رفاعه بر حرمت استفاده از داروی سقط در صورت احتمال حاملگی دلالت دارد. بلکه صحیح اسحاقبنعمار که حرمت استفاده از دارو در صورت ترس از حاملگی را روایت میکند نیز بنابر یک احتمال، دلیلی بر این موضوع است. از این رو هیچ یک از راههای جلوگیری از بارداری جایز نیست، مگرآنکه مکلف احراز کند که نطفه هنوز منعقد نشده است. دیدگاه نهایی این نوشتار با باور برخی فقها متفاوت است. علت آن است که ایشان در بررسی استفاده از این راهها - با عنایت به اینکه انعقاد نطفه مشکوک است- به اصول عملیه استناد کرده اند؛ ولی در این مقاله با استناد به روایت و دلیل اجتهادی، تلقی حکم شده است.
ظرفیت فقه فرهنگ در حل مسئله تحدید نسل
حوزه های تخصصی:
استیلاد به خودی خود از حقوق مشترک زوجین در نهاد خانواده و از جمله اغراض شارع مقدس در تشکیل نهاد خانواده است. تحدید و کاهش نسل، نشانه انصراف زوجین از استیفای حقوق طبیعی شان بوده و جامعه دینی را با بحران اقتصادی، نظامی و فرهنگی مواجه می کند. تحقیق حاضر بدون اشاره به آسیب شناسی پدیده تحدید نسل، امکانات و ظرفیت های فرهنگی و الزامات ناشی از فقه فرهنگ برای حل این پدیده را بررسی می کند. با استفاده از روش تحقیق توصیفی و ابزار مطالعه کتابخانه ای در منابع و آرای فقهی، نهادهای حکومتی و فرهنگی باید باورهای فردی و جمعی را به سمت اولویت فرزندآوری و رفع موانع در این زمینه سوق داده و شرایط اقتصادی، معیشتی و فرهنگی برای ان فراهم کنند. فرهنگ سازی و باورپذیری نسبت به اولویت فرزندآوری می تواند شرط ضمنی و عرفی در برابر اقدامات عقیم سازی و سیره معاصر عدم استیلاد باشد و ضمانت اجرای بنیادین دینی-اجتماعی برای تکثیر نسل را ایجاد کند.
قواعد فقهی عدم جواز سیاست گذاری های تحدید نسل با تحلیل مضمون دیدگاه های آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
971 - 994
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری های تحدید نسل در سه دهه اخیر موجب کاهش جمعیت و شروع بحران سالمندی در کشور شده است. موضوع این تحقیق تبیین ابعاد فقهی این سیاست گذاری هاست؛ زیرا ابعاد فقهی این موضوع برای برخی از سیاست گذاران روشن نیست و این ابهام ممکن است در تصمیم گیری های کلان مسیری در تعارض با فقه و شریعت پیش روی آنان نهد. بر این اساس، هدف از نگارش این مقاله در گام اول تبیین موضوع تحدید نسل و سپس استخراج حکم شرعی آن با استناد به قواعد فقهی است تا مشکل مذکور مرتفع گردد. برای تبیین موضوع نیاز است تعریف، آثار و پیامدهای تحدید نسل از دیدگاه خبرگان روشن شود، بدین منظور مراجعه به دیدگاه های آیت الله خامنه ای به جهت اشراف سیاسی و اجتماعی به موضوع، گزینه ای مطلوب است؛ بر این اساس مسئله تحقیق این است که تحدید نسل از دیدگاه مقام معظم رهبری چه تعریف، آثار و پیامدهایی داشته و مطابق این تبیین حکم شرعی آن با استناد به قواعد فقهی چیست؟ این پژوهش با روش کیفی تحلیل مضمون انجام شد، یافته ها حاکی است کاهش جمعیت از منظر ایشان سبب تضعیف نظام، ضرر به مسلمین، مساعدت و سلطه دشمن است که بر اساس تحلیل مضمون، قابل تطبیق با قواعد فقهی «نفی سبیل»، «حفظ کیان اسلام»، «حرمت اعانه بر اثم» و «لاضرر» می باشد، نتیجه این تطبیق عدم جواز فقهی سیاست گذاری هایی است که موجب تحدید نسل در کشور می شود.
اعتبارسنجیِ سندی و دلالی روایت «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
69 - 96
حوزه های تخصصی:
اعتبارسنجی احادیث، یکی از حوزه های علوم حدیث است که وضعیت احادیث را ازنظرِ سندی و دلالی بررسی می کند. یکی از روایاتی که در منابع معتبر شیعی و برخی منابع اهل سنت نقل شده و درباره اعتبار آن خصوصاً در حوزه دلالی همواره مباحثی مطرح بوده است، حدیث «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» است. اهمیت بررسی این حدیث زمانی بیشتر می شود که متوجه شویم برداشت هایی ناقص از این حدیث، سبب ایجاد تعارض آن با برخی مستندات دینی و مؤید دیدگاه تحدید نسل در جامعه کنونی شده است. هدف اصلی این نوشتار، اعتبارسنجی سندی و دلالی حدیث مذکور است و این سؤال مطرح است که روایت «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» در چه درجه ای از اعتبار واقع شده و نسبت آن با شبهات پیرامونی چگونه است؟ به منظور پاسخ به این سؤال با روش تحلیلی توصیفی به بررسی حدیث مذکور می پردازیم. افزون بر مورد اعتمادبودن اسناد و منابع نقل حدیث، ازنظرِ دلالی نیز دلالتی بر تحدید نسل و تعارض با روایات و آیات ندارد و صرفاً نوعی از آسایش را در زندگی انسان بیان می کند.
بررسی و نقد برداشت های مخالفان افزایش جمعیت از آیات و روایات دال بر تحدید نسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمعیت، یکی از مولفه های راهبردی هر کشوری به شمار می آید و یکی از مهم ترین منابع قدرت ملی و منشا افزایش نفوذ سیاسی در بین جوامع بین المللی است. قائلان نظریه تحدید نسل متأثر از فضای جامعه قرار گرفته و در دوره ای که جمعیت در ایران رشد فراوانی یافت و دولت های مستقر در پی اتخاذ سیاست های کنترل جمعیت برآمدند، آنان از آموزه های دینی برای تأیید این سیاست ها بهره گرفتند. پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی در پی بررسی و نقد برداشت های مخالفان افزایش جمعیت از آیات و روایات تحدید نسل برآمده است. یافته های پژوهش حکایت از آن داشت که مخالفان افزایش جمعیت معتقدند در قرآن آیاتی وجود دارد که اگر چه ارتباط مستقیم با کنترل جمعیت ندارند، اما به طور قهری به نوعی به تنظیم خانواده منجر می شود. با بررسی های انجام شده روشن گردید که برداشت های صورت گرفته از آیات، نادرست و ناتمام هستند و به آن ها نقد وارد است. مخالفان افزایش جمعیت همچنین به روایاتی برای اثبات تحدید نسل استشهاد کرده اند، بررسی اسناد و محتوای روایات نشان داد که اسناد برخی روایات ضعیف و اسناد برخی روایات صحیح هستند، بر فرض تمامیت و صحت همه اسناد، برداشت هایی عرضه شده از روایات نادرست هستند.