فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ساخت، هنجاریابی و شناسایی عوامل زیربنایی پرسشنامه طلاق عاطفی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل مردان و زنان عادی و متقاضی طلاق استان بوشهر بود. حجم گروه نمونه 1312 نفر بود که 1001 نفر گروه عادی و 311 نفر گروه متقاضی طلاق بودند. 501 پرسشنامه برای تحلیل عاملی اکتشافی و 500 عدد برای تحلیل عامل تأییدی تحلیل شد. گروه نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل یافته ها همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و تحلیل واریانس چند متغیره است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های انریچ فورز و اولسون (1989)، میل به طلاق روزلت و همکاران (1986) و بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987) است. نتایج به روش تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را به عنوان عوامل اصلی طلاق عاطفی شناسایی کرد. همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه میل به طلاق 0/59و سطح معناداری P
مطالعه رابطه سرمایه فرهنگی خانواده، مدرسه و دانش آموز با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش موفقیت تحصیلی است. پژوهشگران نشان داده اند که افزایش درآمد و سرمایه مالی خانواده باعث موفقیت تحصیلی دانش آموزان شده است. در این پژوهش علاوه بر مفهوم سرمایه فرهنگی خانوده دو متغیر جدید سرمایه فرهنگی دانش آموزی و سرمایه فرهنگی مدرسه ای نیز مطرح شده است. سؤال تحقیق به صورت زیر بیان شده است: رابطه سرمایه فرهنگی حاصل از خانواده مدرسه و دانش آموز با موفقیت تحصیلی دانش آموزان چگونه است؟جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال چهارم در سطح مناطق 20 و 6، 1 تهران است. برای ارزیابی تجربی فرضیات، 300 نفر از دانش آموزان دختر به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش تکنیک تحلیل رگرسیون بر مبنای داده های فازی استفاده شده است. نتایج پژوهشی نشان داد که سرمایه فرهنگی خانواده و سرمایه فرهنگی مدرسه ای رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد و دانش آموزان طبقات پایین با بهره گیری از سرمایه فرهنگی به موفقیت تحصیلی دست یافته اند. همچنین سرمایه فرهنگی در حضور پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نوع مدرسه تأثیر بیشتری بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد.
موفقیت تحصیلی دختران : مطالعه عوامل غیرشناختی
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بررسی صحت و سقم کلیشههای منفی زنان در سازمانها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیمای زن در ادبیات کودکان با تاکید بر تغییرات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر آن است که با تاکید بر تغییرات سیاسی - اجتماعی دهه های اخیر در ایران، به بررسی سیمای زن در ادبیات کودکان بپردازد. تغییرات سیاسی - اجتماعی در این مقاله، با مولفه های جنگ، دوره سازندگی، و دوره موسوم به اصلاحات مشخص شده و پس از مقایسه با واقعیات (آمارهای رسمی)، تغییر سیمای زن در 22 داستان نمونه، مورد بررسی قرار گرفته است. منابع مورد بررسی، کتاب های داستانی منتشر شده به وسیله کانون پرورش فکری کودکان در طی سال های 1358 تا 1384 است و در بررسی نمونه آماری از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نتیجه به دست آمده بیان گر عدم تغییر نگرش نویسندگان نسبت به نقش های جنسیتی طی سه دوره زمانی، به رغم تغییر در واقعیت ها، است. حضور کمی، نقش های خانوادگی، سواد، اشتغال، و فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان، شاخص های مربوط به سیمای زن در این مقاله است.
توسعه، برابری و جنسیت جایگاه ایران در بین کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه توسعه سازمان ملل، در سال در سال 1990 شاخص های توسعه انسانی (HDI) را به عنوان شیوه ای برای اندازه گیری توسعه ملی، با استفاده از معرف هایی هم چون طول عمر (براساس امید زندگی)، دانش (براساس میزان باسوادی بزرگسالان و به ویژه میانگین سال های تحصیل)، و درآمد یا قدرت خرید (درآمد سرانه با توجه به هزینه محلی زندگی) معرفی کرد. علت انتخاب معرف های فوق، کاربردی بودن آن ها بود. آمار مربوط به هر معرف، به راحتی در دسترس بود و امکان مقایسه بین ملت ها را نیز فراهم می کرد. برنامه توسعه سازمان ملل بر این نکته تاکید داشت که جداول مربوط به معرف هایی چون میانگین سال های تحصیل، درآمد سرانه و ... تغییراتی را نشان می دهد که می تواند بیان گر وجود نابرابری در بعضی از بخش های یک کشور باشد. میانگین سال های تحصیل، به تدریج با معرف های مبسوط تری جایگزین شد که نشان گر درصد جمعیت در دوره ابتدایی، دبیرستان و دیگر سطوح آموزشی بود. شاخص توسعه انسانی، اگرچه میزان رفاه، رضایت و خوش بختی ساکنان یک کشور را اندازه گیری نمی کند، اما نمایه گری از پیشرفت یک کشور در جهت زندگی طولانی تر و بهداشت مناسب است و فرصت های موجود در بین شهروندان آن کشور را مشخص می سازد...
دکتر شهلا باقرى اشتغال زنان در ایران; بررسى عوامل اجتماعى ـ اقتصادى تأثیرگذار
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۵ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی مسایل اجتماعی جوانان ایران با تاکید بر وضعیت دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های جنسیتی در سبکهای هویت، تعهد هویت و کیفیت دوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناهمگونی جنسیتی، نگرش افراد و ارتباط دختران و پسران در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی کنوانسیون در جستجوی مصلحت
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۳ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
در پی انتشار جزوهای با عنوان «واقعیتها و مصلحتهای کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» از سوی معاونت اطلاع رسانی و ارتباطات مجمع تشخیص مصلحت نظام، نامهای از سوی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان خطاب به جناب آقای دکتر محسن رضایی، دبیر محترم مجمع، ارسال شد که در آن نقد دیدگاههای کارشناسان محترم مجمع، وجه همت قرار گرفته بود. به همین جهت بر آن شدیم تا متن کامل این نامه را به اطلاع خوانندگان محترم برسانیم.
بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور می پردازد و این بررسی با توجه به دو دسته از عوامل رانش (دافعه های داخلی) در کشور مبدا و عوامل کششی (جاذبه های خارجی) در کشورهای مقصد، طراحی شده است. نوع پژوهش پیمایشی بوده و جمعیت مورد مطالعه آن 120 نفر از دانشجویان دختر مراجعه کننده به مراکز اعزام دانشجویان به خارج از کشور شهر شیراز که به صورت تصادفی انتخاب شده اند را تشکیل می دهند. نتایج پ ژوهش نشان می هند که عواملی نظیر: « بیکاری، نداشتن درآمد کافی، برخوردار نبودن از شغل متناسب با رشته تحصیلی، نبود فرصت های شغلی مناسب، نبود امنیت شغلی، نبود امکانات، بحران های اقتصادی، نبود امکانات علمی، پژوهشی و آزمایشگاهی، کمبود استادان متخصص، توجه نکردن به خواسته های افراد تحصیل کرده و رعایت شان علمی آنان، نبود موفقیت در مقاطع تحصیلی بالاتر، محدودیت زنان در انتخاب برخی از رشته های تحصیلی خاص و محدودیت آزادی فردی»، به گونه ای معنادار به عنوان عوامل رانشی در مهاجرت دانشجویان دختر به خارج از کشور موثرند. هم چنین، نتایج این پژوهش نشان می دهند « توزیع شغل بر اساس مهارت های افراد، مناسب بودن درآمد، نظم و ثبات اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت، سطح علمی بالاتر، بها دادن به نوآورری، امکانات و خدمات مادی و رفاهی بهتر برای زندگی، تساوی حقوق زن و مرد»، در دیدگاه پاسخگویان به عنوان عوامل کششی نام برده شده اند.
عوامل مؤثر بر تضاد نقش های زنان و رابطه آن با تعارضات خانوادگی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود افزایش سطح تحصیلات و توانمندی های زنان در عرصه های شغلی و اجتماعی، نقش های سنتی آنان (به ویژه خانه داری و بچه داری) همچنان بر دوش آنان سنگینی می کند. حاصل انجام کلیه وظایف مربوط به نقش های مدرن و سنتی، برای زنان شاغل، می تواند تنش های ارتباطی و مشاجرات خانوادگی باشد. در این تحقیق که بر روی زنان 25-50 ساله در سطح شهر همدان انجام شده، سعی بر آن است که با سنجش میزان تضاد نقش های آن ها، رابطه بین تجربه تضاد نقش با تعارضات خانوادگی مورد بررسی و اندازه گیری قرار گیرد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای بر روی نمونه ای 260 نفری انجام شده و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه محقق ساخته است. نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی نشان می دهند که تقسیم کار جنسیتی در دامنه حد متوسط پایین و بالا دارای بیشترین درصد است. ایفای نقش مادری و نگرش مثبت مردان به اشتغال زنان در سطح متوسط به بالاست. همچنین احساس تضاد نقش در زنان، در سطح متوسط (بالا و پایین) قرار دارد. در مقابل، باورمندی به کلیشه های جنسیتی بیشتر در سطح متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان می دهد که تعارضات مالی در میان انواع دیگر تعارض (جنسی و خانوادگی) وفور بیشتری دارد. جامعه پذیری جنسیتی (با ابعاد تقسیم کار جنسیتی، نقش مادری، نوع نگرش زن و شوهر به اشتغال زنان و همچنین میزان باورمندی زنان به کلیشه های جنسیتی)، رابطه مثبت و مستقیم با تجربه تضاد نقش در زنان دارد و تضاد نقش نیز عامل مؤثر در تجربه تعارضات خانوادگی زنان مورد تحقیق است.