فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 70
حوزههای تخصصی:
عرصه سیاست گذاریِ امر جنسی در ایران محل مناقشه نظری دو رویکرد عمده است. مقاله حاضر درصدد ارائه یک صورت بندی گفتمانی از مناقشات نظری این دو رویکرد در جامعه ایرانی است. در این پژوهش، از روش تحلیل گفتمانی فرکلاف و لاکلا و موف به صورت ترکیبی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد اول با ابتنا بر مبانی دینی، ایده تربیت جنسی با محوریت اخلاق جنسی را پیگیری می کند و مفاهیمی چون هویت جنسی، ازدواج آسان و بهنگام، حجاب و خویشتن داری و... را در زیست جنسی جامعه ایرانی برساخت و امر جنسی را در شبکه ای از عناصر زیستی و فرهنگی مطالعه می کند که در آن گاهی مواجهه با امر جنسی نه تنها زدودن ابهام، بلکه حتی افزودن بر آن نیز هست. رویکرد دوم نیز با ابتنا بر ادبیات لیبرالیستیِ جامعه بین المللی بر ضرورت آموزش جنسی با محوریت دانش و آگاهی جنسی تأکید دارد و دال ها و مفاهیمی چون تمایز همجنس گرایی و هم جنس بازی، احترام به حقوق اقلیت های جنسی، تمایز جنس و جنسیت، نفی ازدواج کودکان و... را برساخت می کند. مهم ترین استراتژی این گفتمان در مواجهه با امر جنسی، صراحت و ابهام زدایی از امر جنسی است. عرصه عمومیِ متأخرِ مناقشاتِ این دو رویکرد، سند 2030 سازمان ملل بود.
بازنمایی مهارت های ارتباطی در پویانمایی های ایرانی و غیرایرانی با نگاه کلیشه جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مقایسه بازنمایی مهارت های ارتباطی انیمیشن های داخلی و خارجی و از منظر تاکید بر کلیشه جنسیت می باشد. سوال اصلی اینست که نحوه نمایش مهارت های ارتباطی در پویانمایی ها با تکید برکلیشه جنس مونث چگونه است؟ نمایش جنس مونث در این فیلم ها چگونه است؟ برای پاسخ به این سوال، از روش نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده و رمزگان محتوا در سه سطح؛ ظاهری، فنی و اجتماعی بررسی شده اند. پژوهش بصورت مطالعات موردی انجام شده، نمونه گیری بصورت هدفمند و از نمونه های در دسترس است. از چهار نمونه مورد بررسی، یافته های پژوهش دو فیلم که شخصیت اصلی داستان از جنس مونث بوده، آورده شده است؛ پویانمایی ایرانی (مینا و پلنگ) و پویانمایی غیرایرانی (موآنا). نتایج پژوهش اشاره دارد، در نمونه های ایرانی و غیرایرانی مورد بررسی، مهارت های ارتباطی بخوبی نمایش داده شده است. برخلاف تحقیقات و مطالعاتی از نوع گافمن، داستان ها فارغ از جنسیت شخصیت اول (مونث)، پیش می روند. تصورات قالبی درباره کلیشه جنسیتی زنان مخالف آنچه نمایش داده شده و بیانگر بازتولید الگوهای جنسیتی سنتی نیستند. در هردو داستان، با ساختارشکنی سوژه های ممنوعه و تقابل نسل کوچکتر با نسل بزرگتر مواجه ایم. این ساختار شکنی ها در نهایت با حفظ روابط خانوادگی، احترام به بزرگان و اولویت دادن به خانواده همراه می شود.
اثربخشی آموزش فرزند پروری مبتنی بر شفقت به والدین بر تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
21 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر شفقت به والدین بر تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر دارای اضطراب اجتماعی به همراه مادران شان در روستای قهجاورستان تشکیل دادند. 30 نفر از مادران به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. والدین گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش فرزندپروری مبتنی بر شفقت شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. در نهایت دانش آموزان دختر در دو مرحله به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان کودکان گارنفسکی و همکاران (2007) و مقیاس خودکارآمدی کودکان ویﻠﺮ و وﻟﺪ (1982) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نمرات گروه های کنترل و آزمایش در راهبرد منفی و مثبت تنظیم هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد و مداخله آموزشی سبب افزایش استفاده از راهبرد مثبت تنظیم هیجان و افزایش خودکارآمدی و کاهش استفاده از راهبرد منفی تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر شده است و آموزش فرزندپروری مبتنی بر شفقت به والدین بر تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی بخش اثر است.
نقش میانجی پیشایندهای نیت کارآفرینی دررابطه تجربه قبلی ونیت کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی از جدیدترین موضوعاتی که همراه با کارآفرینی سازمانی و اقتصادی درمحافل علمی مورد توجه قرارگرفته است. توسعه کارآفرینی اجتماعی به عنوان یکی از روش های رفع مسائل و آسیب های اجتماعی تلقی می شود مقوله کارآفرینی اجتماعی می تواند به سرعت دادن روند پیشرفت کشور کمک کند. برهمین اساس هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی پیشایندهای نیت کارآفرینی دررابطه تجربه قبلی مشکلات اجتماعی و نیت کار آفرینی بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و در دسته تحقیق های توصیفی پیمایشی قرار دارد. گردآوری داده ها توسط پرسشنامه 19 سوالی استاندارد هوکرتس(2017) صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش 120 نفر از مدیران وفعالان کارآفرینی اجتماعی زن بود و حجم نمونه، با استفاده از جدول مورگان، به تعداد 92 نفر محاسبه شد. جهت انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل صورت گرفت.یافته ها نشان داد که در سطح اطمینان 95% الگوی ساختاری تحقیق، از برازش مناسبی برخوردار است و با تجزیه و تحلیل داده ها نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که تجربه قبلی مشکلات اجتماعی بر تعهد اخلاقی و خودکارآمدی کارآفرینی اجتماعی، تاثیر می گذارد ولی تاثیرتجربه قبلی مشکلات اجتماعی بر نیت کارآفرینی رد شد و در نهایت نقش مثبت دو متغیرمیانجی نیز تایید شد. بنابراین تعهد اخلاقی، خودکارآمدی کارآفرینی اجتماعی بر نیت کارآفرینی اجتماعی تاثیر می گذارد.
عوامل بازدارنده مشارکت اقتصادی زنان از سوی خانواده در جامعه محلی (مطالعه موردی زنان در روستای بهده شهرستان پارسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تشریح عوامل بازدارنده مشارکت اقتصادی زنان از سوی خانواده در جامعه محلی می پردازد. این پژوهش در میان دو گروه از زنان شاغل و غیر شاغل متأهل سنین بین 25 تا 45 سال ساکن در روستای بهده از توابع شهرستان پارسیان انجام شده است. داده ها به شیوه کیفی و با اتخاذ رویکرد نظریه بنیانی و با استفاده از فنون مصاحبه و بحث گروهی جمع آوری شده است. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ارزش ها و نگرش ها (تفاسیری که زنان از سنت ها دارند)، باورها و اعتقادات (باور به برتری و سرپرستی مردان)، کلیشه های جنسیتی (تفکیک فضای عمومی و خصوصی، زنانه و مردانه)، نوع مالکیت و اختیارات (تصمیم گیری در خصوص درآمد و هزینه ها و مالکیت بر دارایی ها) و نوع تصمیم گیری و انتخاب (انتخاب شغل، مهاجرت، ازدواج و طلاق)، از مولفه های تاثیرگذار در مشارکت اقتصادی زنان بودند. به طور کلی کلیشه های جنسیتی در همه ابعاد زندگی زنان و مردان باعث می شود آن ها خود را برای پذیرش نقش هایی آماده کنند که در مسیر جامعه پذیری توسط نهادهای خانواده و آموزش پرورش به آن ها تعلیم داده شده است.
راهکارهای مقابله با فروپاشی کانون خانواده در آموزه های قرآن کریم (با تکیه بر آیات سوره طلاق)
حوزههای تخصصی:
تزلزل پیوند زناشویی و فروپاشی کانون خانواده ازجمله آسیب هایی است که تبعات منفی بسیاری در ابعاد مختلف زندگی بشر به دنبال داشته و فکر و اندیشه بسیاری از اندیشمندان و مصلحان اجتماعی را به خود مشغول ساخته است. قرآن کریم به عنوان وحی خالص الهی و اصلی ترین منبع اسلام راستین، راهکارهای مفیدی جهت حفظ کانون خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن عرضه نموده است. این مقاله که از نوع کتابخانه ای است در صدد است به روش استنادی به شناسایی و عرضه این راهکارها بپردازد. بر اساس این تحقیق می توان راهکارهای مقابله با فروپاشی کانون خانواده را که در سوره «طلاق» آمده است، به دو دسته 1 کنشی، 2 بینشی و گرایشی، تقسیم کرد. راهکارهای کنشی عبارتند از: «محدودیت زمانی خاص برای طلاق»، «حضور زن در منزل همسر در طول عدّه طلاق»، «جدایی شایسته»، «حضور دو شاهد عادل ناظر بر وقوع طلاق»، و راهکارهای بینشی و گرایشی عبارتند از: «یاد خدا»، «رعایت تقوا»، «حفظ حدود الهی»، «توجه به قیامت»، «عبرت گیری از عذاب سخت الهی» و «توجه به قدیر و علیم بودن خداوند».
مطالعه نحوه مقابله زنان با چالش های مرحله زوجی بر اساس سبک هویتی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه شیوه های مقابله زنان با چالش های مرحله زوجی بر اساس سبک هویتی آن ها صورت گرفت. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام گرفت. جامعه شامل زنان متاهلی بود که حداقل پنج سال از ازدواجشان گذشته باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت و مصاحبه ها تا اشباع داده ها ادامه یافت. پیش از شروع مصاحبه، پرسشنامه سبک های هویتی برزونسکی(ISI-6G) به مشارکت کنندگان داده شد و نمرات آن ها در سه سبک هویتی، مشخص گردید. تعداد مشارکت کنندگان 13 نفر بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش هفت مرحله ای کلایزی بود. با پرسش از شیوه های مقابله با چالش مشارکت کنندگان، مضامین مهم استخراج و کدگذاری شد. مضامین اصلی شیوه های مقابله با چالش برای زنان دارای سبک هویت اطلاعاتی، «گفتگو»، «حل و فصل مشکلات در داخل مرز زوجین»، «تطبیق خود با شرایط واقعی»، «انعطاف پذیری در حل مشکلات» و «هشیاری وجودی» بود. مضامین اصلی شیوه های حل چالش در زنان دارای سبک هویت هنجاری، «تکیه بر سرمایه اجتماعی»، «پیروی از الگوهای از پیش نوشته»، «تغییرات تدریجی» و «گفتگوی مستقیم از طریق ارسال پیام» بود. مضامین اصلی شیوه های مقابله با چالش برای زنان دارای سبک هویت سردرگم نیز «راه حل های انفعالی»، «راه حل آمرانه» و «احساس درماندگی در حل چالش» بود. با توجه به مضامین به دست آمده در مورد شیوه های مقابله با چالش زنان بر اساس سبک هویتی، مشاوران میتوانند در مشاوره پیش از ازدواج و آموزشهای آمادگی قبل از ازدواج از یافتههای این پژوهش بهره گیرند.
کشف حجاب در ایالت استرآباد (واکنش ها و پیامدها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین اصلاحات فرهنگی در دوره پهلوی اول، در زمینه نوگرایی جامعه، تغییر در پوشش ملی-سنتی و برداشتن چادر از سر بانوان متدین و سنتی ایران بود.چالشی که در یک سوی آن، پشتوانه های تاریخی و سنت های کهن مردم ایران قرار داشت و درسوی دیگر، ظواهر فرهنگ و مدنیت غرب، به عنوان الگوی پیشرفت، مطرح بود .دستور منع اجباری چادر و تغییر لباس بانوان، نقطه اوج دخالت دولت در فرهنگ عمومی جامعه و ضربه زدن به هویت ملّی بود، که می بایست به عنوان یک امرحکومتی، به دنبال اهداف ناسیونالیسم و حاکمیت مدرنیسم رضاشاه، در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۱۴ ش،بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی،اجتماعی و اقتصادی،به صورت یکسان در تمامی مناطق ایران، به اجرا در می آمد.
ادبیات طنز در مطبوعات مصر و ایران درون مایه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی (خانواده، زنان، ازدواج) در طنز احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق و ابوالقاسم حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
179-211
حوزههای تخصصی:
طنز از اقسام هجو است که در آن معمولاً مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعی مطرح است و فرق آن با هجو این است که تندی، تیزی و صراحت هجو در طنز نیست. طنز مطبوعاتی متناسب با تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول است؛ ثبات ندارد و حتی گاهی دچار وقفه و تعطیل می شوند. این پژوهش با رویکرد مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی درون مایه، عناصر و ادبیات طنز سیاسی، اجتماعی و فرهنگی (خانواده، زنان، ازدواج) در مطالب طنزآمیز چهار طنزپرداز مصری و ایرانی (احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق، ابوالقاسم حالت) می پردازد. فرضیه این پژوهش تاکید بر وجود درون مایه ها و عناصر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی (خانواده، زنان و ازدواج) مشترک و تاثیرگذار در طنز چهار طنزپرداز دارد. نتایج نشان داد برخلاف طنز فارسی، بسیاری از طنزهای عربی تند و رکیک است. با این حال شاید بتوان گفت احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق و ابوالقاسم حالت با این که از دو زبان و فرهنگ متفاوت می باشند، اما به نحوی همه آن ها با زبانی نرم و بدون تکلف به بیان مسائل جامعه با زبان طنز پرداخته و فکاهی و طنز آنان سلاحی برای انتقاد از حکومت ها و کشف عیوب سیستم حاکم و تلاش برای اصلاح و توسعه جامعه و خانواده است.
اثربخشی آموزش شروع پویا به روش شناختی- رفتاری بر تجربه سوگ همسران شهدای مدافع حرم استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوگ یکی از همگانی ترین واکنش های انسانی است که در همه فرهنگ ها و گروه های سنی در پاسخ به انواع مختلف فقدان، به خصوص مرگ یک عزیز اتفاق می افتد. از این رو کنارآمدن با سوگ و بازگشت دوباره به زندگی حائز اهمیت است. از این رو هدف این پژوهش اثربخشی آموزش شروع پویا به روش شناختی رفتاری بر تجربه سوگ همسران شهدای مدافع حرم استان تهران بود. جامعه آماری شامل همسران شهدای مدافع حرم استان تهران در سال تحصیلی 98 بود. ده نفر (پنج نفر گروه کنترل و پنج نفر گروه آزمایش) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره گیری از یک طرح آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، افراد در ابتدا پرسشنامه تجربه سوگ را تکمیل کردند و سپس کاربندی آزمایشی آموزش شروع پویا در هفت جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا، و بعد از پایان جلسات پس آزمون برای هر دو گروه ارائه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS22 ا
نقض حقوق بشر و عملکرد دولت های غربی در مدیریت ویروس کرونا (مطالعه موردی ایالات متحده وکشورهای اروپایی)
حوزههای تخصصی:
کرونا، ویروسی نوپدید و بازپدید است که این روزها، مرزهای بین المللی را درهم نوردیده و انسان های مختلفی را در اقصی نقاط جهان، گریبانگیر درد مشترک انسانی کرده است. دردی که انسان عصر مدرن را درجوامع بشری در مواجهه ای مستقیم با بحران های بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی و سیاسی قرار داده و انسان بحران زده که خود را در برابر زیست جدید انسانی و اجتماعی، تنها می بیند، خواستار بازتعریف و نگاه دوباره به کارکردهای سازمان های بین المللی و قواعد حاکم بر آن ها می شود. پر واضح است در مقابله با پاندمی کرونا، تکالیف دولت ها و سازمان های بین المللی از منظر حقوق بین الملل به صورت کلی و حقوق بشر، ملزم دانستن آن ها به این مهم است که با توجه به تمام ظرفیت های حقوق بین الملل، بازیگران بین المللی باید در راستای تضمین و ارتقاء جهانی حق بر سلامت عمل کنند و در این مسیر، مکلف به رعایت اقدامات بدون تبعیض هستند، اما این روزها، شواهد و آمارها، گواه آن است که مدعیان حقوق بشر در مواجهه با واقعیت بحران اپیدمی کرونا، به عنوان ناقضان حق بر سلامت، عمل می کنند. در این پژوهش، تلاش داریم با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش باشیم که چگونه کشورهای آمریکا و اروپا در زمان پاندمی کرونا، اعلامیه حقوق بشر را نقض کردند؟ بر این اساس، فرضیه این پژوهش بیان می دارد که این کشورها با عدم درمان و در اولویت قرارندادن بیماران معلول و مسن و تبعیض نژادی، ناقض حقوق بشر بوده اند.
تجربه مشاوره اجباری بین متقاضیان طلاق توافقی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر و تحول در خانواده ها، موجب گردیده که شروع زندگی و نیز شیوه پایان بخشیدن به آن، اشکال مختلف به خود بگیرد. با توجه به افزایش طلاق توافقی در بین زوجین، قانونگذار برای کاهش آسیب ها و پیامدهای آن سعی نموده اقداماتی را بیندیشد. ارجاع به مراکز مشاوره از جمله برنامه هایی است که در سال 1397 برای کاهش طلاق در شهر تهران از سوی مراکز دادگاه اجباری شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه مشاوره در بین زنان و مردان متقاضی طلاق توافقی به روش تحلیل روایت و به صورت نمونه گیری هدفمند انجام گرفته است. یافته های حاصل پیرامون تجربه های زنان از مراجعه به مراکز مشاوره در سه مرحله: اول؛ تصمیم برای جدایی؛ دوم، بازوهای مشاوره قضایی؛ سوم، اتفاق طلاق توافقی قابل تحلیل می باشد. در واقع شروع نابهنگام زندگی و داشتن روابط فرازناشویی در کنار مداخله خانواده ها موجب فاصله گرفتن زوجین از همدیگر، زمینه های رویداد طلاق را فراهم می آورند.
بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399 می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزو تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی به تعداد 180 نفر بودند. که طبق فرمول مورگان تعداد 118 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسش نامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، و جهت اندازه گیری هیجان طلبی جنسی در زنان از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آنالیز واریانس، رگرسیون گام به گام چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش می تواند توجه متولیان نظام آموزشی خانواده را در راستای تهیه برنامه های آموزشی مناسب جهت حل تعارضات زناشویی و آموزش مهارت های زندگی معطوف می سازد.
کنکاش نو در صحت نکاح زوجه امامیه وزوج حنفی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل فقه و حقوق و جامعه شناسی، نکاح درصورت اختلاف مذهب بین زوجین است. یکی از شاخه های مهم این بحث که امروزه بیش از هر زمان دیگر با آن مواجه هستند، نکاح بین زوجه امامیه و زوج حنفی است، اما با توجه به اینکه نکاح در هر یک از این دو مذهب، ارکان و شرایط متفاوت دارد و صحت نکاح منوط بر آن است. از جمله مذهب حنفی صحت ازدواج را منوط بر وجود شاهد دانسته است درحالی که امامیه چنین رکنی را برای صحت نکاح قرار نداده است. در چنین صورتی زوجه امامیه می تواند با زوج حنیفه ازدواج کند. هدف از نوشتار حاضر بیان حکم نکاح زوجه امامی و زوج حنفی در فقه امامیه و حنفیه است تا با آگاهی سازی بسیاری از مسائلی که نسل جوان به علت عدم آگاهی پیش رو دارند، حل شود. روش، تحلیلی-توصیفی و گردآوری کتابخانه ای است. دستاوردی پژوهش حاضر این است: فقهای امامیه اجماع بر صحت نکاح زوجه امامیه با زوج حنفی را دارند، درصورتی که زوج غیر ناصبی و عدم خوف و ضرر به دین را داشته باشد و فقهای حنفی هرچند که بحث زیادی در این مورد در کتب آنها دیده نمی شود، اما با توجه به نظرات فقهای حنفی، بیشتر آنها بر صحت نکاح قائلند. منتهی در هر دو مذهب باید نکاحی که بر اتفاق آنها است، جاری شود.
الگوی کشف فرصت های کارآفرینی در ایجاد کسب وکارهای خرد با نقش محوری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
177 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین الگوی استراتژیک کشف فرصت های کارآفرینی در ایجاد کسب وکارهای خرد با نقش محوری زنان است. این پژوهش به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارآفرینان زن معرفی شده توسط استانداری استان گیلان در سال 1398 می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند و با هدف دست یافتن به حد اشباع نظری داده ها استفاده شد. بطوریکه، با 20 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گردید، و عوامل مؤثر بر کشف فرصت های کارآفرینی در ایجاد کسب وکارهای خرد از طریق نظریه داده بنیاد و با استفاده از MAXQDA10، مورد کاوش قرار گرفت. سپس در بخش کمی، پرسشنامه 58 گویه ای مستخرج از چهارچوب نهایی پژوهش (مرور ادبیات و مدل کیفی) تدوین و در اختیار 140 نفر از فعالان حوزه کارآفرینی استان گیلان قرار گرفت. داده های حاصل از پرسشنامه از طریق آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور تعیین اعتبار پژوهش از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش (اعضای هیأت علمی دانشگاه) استفاده شد، و برای تعیین روایی، سازه پرسشنامه به روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اقتصادی و عوامل مدیریتی بیش ترین تأثیر را در ایجاد کسب وکارهای خرد توسط زنان دارد.
تبیین حق جنسی زوجین در بستر متون فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق جنسی از جمله حقوق مشروع زوجین می باشد که فقه اسلامی تدابیر قابل توجهی را برای رعایت آن و حفظ حدود زوجین و تمتع حداکثری و مطلوب آنان اندیشیده است. در همین راستا و به منظور تحکیم بنیان خانواده، شرع مقدس سرباز زدن هر یک از زوجین از این وظایف را نپذیرفته و با تشریع احکام کیفری و ضمانت اجراهای غیرکیفری و توصیه های اخلاقی، ضمانت اجرای رعایت حقوق هر یک از زوجین را فراهم آورده است. از جمله این موارد توجهی است که فقه شیعه به مسأله نشوز زوج کرده که البته در حقوق جمهوری اسلامی ایران منعکس نگردیده است. بدین ترتیب نه تنها در قانون مدنی، بلکه در قانون حمایت خانواده سال 1391 نیز ضمانت اجرایی برای نشوز زوج در نظر گرفته نشده، اساساً عنوان نشوز زوج هم در قوانین مربوطه مطرح نگردیده است. بنابراین عدم توجه قانون به حق جنسی زن، از سویی سبب حداکثر انگاری حقوق جنسی مرد، و از سوی دیگر موجب نادیده یا کمینه گرفتن حقوق جنسی زن در عرف شده است. قائل نشدن حق جنسی برای زن و نیز یکسان در نظر گرفتن تمام زنان در این مورد، در موارد دیگری نظیر حق قَسم و حق مواقعه هم مشکل آفرین خواهد بود. این مطالعه با روش تحلیل محتوای متون فقهی و حقوقی از طریق فرایندهای طبقه بندی، شناسه بندی و تم سازی به تبیین این مسئله می پردازد که نشوز اگرچه در متون فقهی برای هر دو جنس تعریف و ویژگیهای آن بیان شده است، در متون حقوقی به اشاره و تنها برای زنان به کار رفته است؛ و با اینکه با شواهدی از مواد قانونی یا ادله فقهی می توان به راحتی نیاز جنسی زن را اثبات کرد، ضمانت اجرایی برای برآورده شدن این نیاز که تأمین آن تنها از طریق همسر ممکن است در نظر گرفته نشده است.
تجربه ی طلاق از منظر زوجین مطلقه در شهر تهران (در پنج سال اول زندگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۹
143 - 162
حوزههای تخصصی:
افزایش طلاق و وقوع بیشترین آمار طلاق در ۵ سال اول زندگی پدیده ای قابل تأمل در سال های اخیر است. این پژوهش با هدف بررسی زمینه ها و پیامدهای طلاق در پنج سال اول زندگی زناشویی با روش کیفی و تحلیل تماتیک از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند انجام شده است. افراد مطلقه ساکن در شهر تهران که در 5 سال اول زندگی اقدام به طلاق نموده اند، جامعه ی مورد مطالعه این پژوهش است. یافته های پژوهش نشان داد زمینه ها و بسترهای اقدام به طلاق در 5 سال اول زندگی از منظر پاسخ-گویان مواردی نظیر نقصان های فردی شامل مسئولیت گریزی، بدبینی، پنهان کاری و فریب، عزت نفس پایین، پرخاشگری؛نقصان های تعاملی زوجین نظیر فقدان صمیمیت زناشویی، توقعات بالا، عدم تعهد در قبال همسر، نارضایتی جنسی، قهر و متارکه مکرر، تداوم سبک زندگی مجردی، جابه جایی نقش ها، عدم انعطاف پذیری، بی اعتمادی متقابل، مستقل نبودن از خانواده اصلی و در نهایت نقص ارتباطی با خانواده مبدأ و الگوگیری نامناسب است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد، کاهش عزت نفس،نگرش منفی به جنس مخالف وزندگی متاهلی و ازدواج،تمایل به روابط کوتاه مدت،بدبینی متقابل در خانواده، افزایش تنش بین اعضاء، تضعیف جایگاه بین اقوام و آشنایان،افزایش مزاحمت ها، کاهش مسئولیت اجتماعی و اقدام به زندگی مستقل از پیامدهای طلاق در سال های اول زندگی است.
مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روانشناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روان شناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین، به روش نیمه آزمایشی (با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر فارسان در سال 1398 بود که تعداد 120 نفر از ایشان به روش در دسترس انتخاب و در چهار گروه 30 نفره (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس دلزدگی زناشویی بر روی تمام گروه ها اجرا شد و گروه های آزمایش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس آموزه های روان شناختی اسلامی را دریافت نمودند. پس از آخرین جلسه مداخله و همچنین در مرحله پیگیری سه ماهه، پس آزمون بر روی همه گروه ها اجرا شد. داده های به دست آمده بااستفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با یکدیگر و با گروه گواه تفاوت وجود دارد. بنابراین می توان گفت که میان تأثیر سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر دلزدگی تفاوت وجود دارد. همچنین میان سطوح دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با گروه گواه نیز تفاوت معنادار وجود دارد و ماندگاری برنامه مداخله نیز پس از سه ماه پابرجا بود.
مقایسه اثربخشی رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی به شیوه گروهی بر سبک های دلبستگی زنان دچار دلزدگی زناشویی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
61 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی به شیوه گروهی بر سبک های دلبستگی(ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) زنان دچار دلزدگی زناشویی منطقه 3 شهر تهران بود. از جامعه مذکور 45 نفر زن با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) استفاده شد. مداخله آموزشی هر دو روش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد . تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره ،تحلیل کواریانس یک متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو رویکرد متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی بر سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا تاثیر دارد . نتیجه مقایسه دو رویکرد نیز نشان داد که رویکرد متمرکز برهیجان بر سبک های دلبستگی زنان دچار دلزدگی زناشویی موثرتر از طرحواره درمانی است .
کشف عوامل بازدارنده زوجین از فرزندآوری در دهه اخیر (مرور ساختارمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف عوامل بازدارنده زوجین از فرزندآوری صورت گرفته است. در این تحقیق از روش مرور ساختارمند استفاده شده است. در این راستا، مطالعات مربوط به فرزندآوری طی ده سال (1389 1398) در چهار پایگاه اطلاعاتی معتبر مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، بانک اطلاعات نشریات کشور و پایگاه مجلات تخصصی نور با کلیدواژه های فرزندآوری، باروری، موالید و زاد و ولد جستجو شد که 231 مقاله یافت شد. بعد از ارزیابی ملاکهای ورود و خروج در مقالات، سرانجام 39 مقاله به مطالعه راه یافت. نتایج شامل سه دسته عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی محیطی است. عوامل فردی شناختی همچون ضعیف بودن سطح دینداری، دغدغه های والدمحور و فرزندمحور درباره آینده، و از بین عوامل فردی رفتاری، سبک زندگی مدرن بیشترین تأیید علمی را در کاهش فرزندآوری نشان داد. یافته های پژوهش، که اثربخشی قدرتمند سطح دینداری، دغدغه های زوجین در مورد آینده و سبک زندگی را بر فرزندآوری نشان می دهد، گویای نقش پررنگ دگرگونی باورها در بازداشتن زوجین از فرزندآوری است؛ لذا پیشنهاد می شود که سیاستگذاری و برنامه ریزیهای لازم برای اصلاح نگرش و باورهای زوجین در زمینه خانواده و فرزندآوری ازطریق تقویت ارزشهای معنوی و دینداری، کاهش دغدغه های والدمحور و فرزندمحور، اصلاح سبک زندگی مدرن، فراهم کردن شرایط مناسب پرورش فرزندان در کنار مشارکت زنان در کارهای اجتماعی، ترویج و تبلیغ لذّت پدری و مادری کردن و تقویت خانواده گرایی درجهت افزایش تمایل و قصد زوجین به فرزندآوری صورت گیرد. هم چنین پژوهشهای روانشناختی بیشتری در این زمینه انجام گیرد که بر ارائه راهکارها با استفاده از روشهای تحقیق آزمایشی و مداخله ای متمرکز باشد.