فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
125 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی درونی گروه های پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی است. این پژوهش، مطالعه ای توصیفی از نوع ارزشیابی بوده و برحسب هدف نیز پژوهشی کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل 22 عضو هیئت علمی، 16 کارشناس و یک مسئول کتابخانه است. با توجه به محدود بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته بود که روایی آن به تأیید صاحب نظران رسید. برای بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و این ضریب برای پرسشنامه اعضای هیئت علمی 97/0، کارشناسان 96/0، وضع موجود 88/0 و وضع مطلوب 88/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t نمونه های جفت شده) استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین وضعیت موجود و مطلوب اهداف مؤسسه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین برای ارزیابی عوامل درون داد مؤلفه های منابع مالی و تجهیزات؛ عوامل فرایند مؤلفه های مدیریت گروه، فعالیت های برون گروهی و کارکردهای گروه و عوامل برون داد مؤلفه های بازده آموزشی، محصولات پژوهشی، خدمات اجتماعی و فعالیت های اجرایی، بررسی شد. بر اساس یافته ها وضعیت کیفیت هر یک از عوامل در سطح نسبتا مطلوب قرار دارد.
رویکردی به مؤلفه بصیرت و معرفت در تبلیغ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی و مفهوم شناسی مؤلفه پر اهمیت معرفت و بصیرت در تبلیغ دین مبین اسلام و رویکرد آن در تبلیغ و تأثیرگذاری آن در افراد، اعم از عهده داران این مسئولیت سترگ و افراد هدف، پرداخته است. روش: روش پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی بوده لذا در کنار آن از روش اسنادی استفاده شده است. یافته ها: بصیرت و معرفت رابطه مستقیم با هم دارند و می توانند بر هم اثر مثبت گذارند؛ به این ترتیب که هر چه بر بصیرت انسان افزوده شود، بر معرفت او نیز اضافه می شود و هر چه علم شخص فزونی یابد، بصیرت او زیاد می شود. البته همه این موارد مراقبت لازم دارد و چنین نیست که الزاماً افزایش یکی، افزونی آن دیگر را در پی داشته باشد. نتیجه گیری: آگاهی و بصیرت در تبلیغ دین و شناخت و معرفت لازم در این امر، نقش بسزایی در موفقیت و رسیدن به هدف ایفا می کند.
عوامل انقراض تمدنها از منظر قرآن
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
53 - 69
حوزههای تخصصی:
از آنجا که سیر تکاملی نظام جمهوری اسلامی در دستیابی به تمدن نوین اسلامی در گرو شناخت دقیق چالش های پیش رو و عوامل انقراض و نابودی تمدن هاست و خداوند نیز در قرآن بر عبرت آموزی از سرگذشت امت های پیشین تأکید کرده است، در پژوهش حاضر تلاش می شود با بهره گیری از آموزه های وحیانی، عوامل سقوط و انقراض تمدن ها همچون ظلم، بی توجهی به مسئولیت اجتماعی، اتراف و اشرافی گری، کفران نعمت، تکذیب آیات و پیامبران الهی، گناه و فساد اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد؛ زیرا قرآن تنها چراغ فروزانی است که تمسک به آن می تواند انسان ها را در دستیابی به یک زندگی متمدن و سعادتمند به سرمنزل مقصود هدایت کند.
بررسی مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی عرفان کیهانی از منظر حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این تحقیق، مقایسه مبانی معرفت شناسانه و هستی شناسانه مکتب حلقه (عرفان کیهانی) با قواعد فلسفی، به ویژه قواعد حکمت اسلامی بوده است. روش: روش این تحقیق، اسنادی- تحلیلی است و با مراجعه به متون موجود از مؤسس عرفان کیهانی، مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی آن گزارش و با آرای فیلسوفان مسلمان مقایسه شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه این مقایسه، تغایر اساسی میان آموزه های بنیادین مکتب حلقه با آموزه های فلسفی و در نتیجه، عدم امکان دفاع عقلی از ادعای عرفان حلقه است. از جمله اشکالات وارد بر این مکتب، غفلت از تفاوت قلمرو منابع معرفتی، آمیختگی احکام جهان غیر محسوس با محسوسات، خلط میان حقیقت و ثبات، بی اعتنایی به جایگاه استدلال عقلی و روش برهانی و سرانجام، تلقی کارکردگرایانه از صدق است
شناسایی موضوعات اساسی مورد نیاز سبک زندگی دانشجویی از منظر صاحب نظران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی موضوعات اساسی مورد نیاز سبک زندگی دانشجویی برای اثربخش تر شدن آنها، با توجه به دیدگاه صاحب نظران اسلامی بود. روش: روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی از روش تحلیلی- استنتاجی و در بخش کمّی از روش پیمایشِ پرسشنامه ای و انجام آزمونهای آماری استفاده شد. جامعه آماری اول، کلیه منابع مرتبط با سبک زندگی دانشجویی با توجه به دیدگاه صاحب نظران اسلامی و جامعه دوم، شامل تعدادی از اساتید حوزه علمیه مشهد و استادان معارفِ اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 93-1392 بود. در جامعه اول از آنجا که کلیه منابع و مدارک موجود استفاده شد، نمونه گیری صورت نپذیرفت و در جامعه دوم، از 52 نفر با استفاده روش نمونه گیری هدفمند(نمونه گیری گلوله برفی) استفاده شدند. یافته ها : ارائه چارچوب مفهومی سبک زندگی دانشجویی در پنج مؤلفه کلّی، که عبارتند از: فعالیتهای آموزشی، فعالیتهای اوقات فراغت، فعالیتهای عبادی، بهداشت و تغذیه و فعالیتهای سیاسی. نتیجه گیری: دوره دانشجویی به لحاظ قرار گرفتن در طیف وسیعی از مشکلات عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی، دوره ای حساس و نیازمند آموزشهای خاص و دریافت اطلاعات مفید در جهت پیشگیری و حل مشکلات است؛ بنابراین، توجه به چارچوب مفهومیِ سبک زندگی دانشجویی برای کلیه دانشجویان پیشنهاد می شود.
نقش ارزش ها و هنجارهای ملی و اجتماعی در پیشگیری از تهدید نرم با رویکرد انتظامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴
35 - 66
حوزههای تخصصی:
تهدید نرم به معنای تردید در مبانی، زیرساخت های یک نظام سیاسی، بحران در ارزش ها و باورهای اساسی جامعه و بحران در الگوهای رفتاری و هنجاری جامعه است. نیروی انتظامی با شناخت دقیق و پی بردن به هویت ارزش ها و هنجارهای جامعه می تواند روند تهدیدها را کنترل و از آن پیشگیری کند. ارزش ها از بنیادی ترین عوامل جهت دهنده رفتارها و هنجارهای انسانی در هر جامعه ای به شمار می روند. هنجارهای اجتماعی به عنوان الگوهای رفتاری مشخص، تکلیف مردم را در شرایط و موقعیت های مختلف تعیین می کنند. همه اعضای جامعه در سایه آگاهی از هنجارها می توانند رفتارهایی متناسب با انتظارات دیگران انجام دهند. هدف کلی این پژوهش بررسی نقش ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و ملی در پیشگیری از تهدید نرم با رویکرد انتظامی است. بدین منظور با بررسی دقیق زمینه های مختلف تهدید نرم و احصای نقش ارزش ها و هنجارهای اجتماعی در آن، راهکارهای لازم برای مقابله با تهدید نرم ارائه شده است. برای انجام تحقیق با روش کتابخانه ای مطالب جمع آوری و نظریات مختلف در این حوزه احصا و بررسی های لازم انجام و در پایان با نتیجه گیری منطقی راهکار مناسب با تکیه بر نقش نیروی انتظامی ارائه شده است. با توجه به بحث های انجام شده این نتیجه به دست آمد که پیشگیری از تهدید نرم نیازمند مشارکت آحاد جامعه و تکیه بر ارزش ها و هنجارهای ملی و اسلامی ایرانی و همچنین باور به هجوم و تهدید نرم، مهندسی اقدامات پیشگیرانه و معکوس، ایمن سازی، عمق بخشی به اقدامات، امر به معروف و نهی از منکر، تقویت باورهای دینی و اصول اعتقادی، ایمان به خدا، ارتقای دانش و بصیرت، استفاده از ظرفیت های نخبگان، استفاده از شیوه های نرم و... است. در همه این اقدامات نیروی انتظامی به عنوان حافظ ارزش ها و هنجارهای ملی و اسلامی قادر است گام های مؤثری در این زمینه بردارد.
ارائه مدل نوآوری در دانشگاه بر اساس فرهنگ یادگیری و مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۷
33 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل نوآوری در دانشگاه سمنان بر اساس فرهنگ یادگیری و مدیریت دانش است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارکنان غیر هیئت علمی شاغل در دانشگاه سمنان (466 نفر) است که با استفاده از جدول مورگان (210 نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های استاندارد، فرهنگ یادگیری مارسیک و واتکینز (2003)؛ پرسشنامه مدیریت دانش نوناکو (1995) و پرسشنامه نوآوری سازمانی چوپانی و همکاران (1391) بود. میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ به ترتیب، برای فرهنگ یادگیری (80/0)، مدیریت دانش (85/0) و نوآوری سازمانی (89/0) به دست آمد. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان داد که میان متغیرهای پژوهش رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد، فرهنگ یادگیری به میزان (80/0) بر نوآوری سازمانی و به میزان (50/0) بر مدیریت دانش اثر مثبت و مستقیم دارد. همچنین مدیریت دانش نیز به میزان (26/0) بر نوآوری، اثر مثبت و مستقیم دارد؛ در ضمن، فرهنگ یادگیری به میزان (13/0) بر نوآوری سازمانی، اثر مثبت و غیرمستقیم دارد.
مدل ساختاری تأثیر دوسوتوانی برند دانشگاه بر تعهد دانشجویان با توجه به نقش میانجی عملکرد برند و تصویر برند دانشگاه (مورد مطالعه: برند پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
7 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش دوسوتوانی برند دانشگاه بر تعهد دانشجویان به دانشگاه برای ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی با توجه به نقش میانجی عملکرد برند و تصویر برند دانشگاه بود. تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور استان یزد بود و حجم نمونه با فرمول کوکران، 359 تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، چهار پرسش نامه بود. برای بررسی پایایی پرسش نامه ها از ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی از روش روایی منطقی (روایی محتوا) و روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) استفاده شد. تحلیل های توصیفی و آزمون همبستگی با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و تحلیل های مربوط به مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج مدل ساختاری نشان داد که در دانشگاه پیام نور استان یزد، بعد اکتشافی دوسوتوانی برند بر عملکرد برند تأثیر دارد اما بعد بهره برداری تأثیر ندارد. عملکرد برند دانشگاه بر تصویر برند دانشگاه و همچنین تصویر برند بر تعهد دانشجویان تأثیر دارد.
فطرت و فطریات از نگاه علامه طباطبائی و برایند آن در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازپژوهی چیستی و نشان دادن برایندهای فطرت در علوم انسانی، به عنوان یکی از پیش فرضهای انسان شناختی مهم در اندیشه اسلامی، از اهداف نوشتار حاضر بوده است. روش: پژوهش پیش رو در گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای و در استنتاج دیدگاه، از روش توصیفی تحلیلی و در کارکردها و برایندها، از روش اجتهادی بهره برده است. یافته ها: نوشتار حاضر ضمن تبیین جامع فطرت و امور فطری از نگاه علامه طباطبائی، برایند این مبنا را در سه حوزه معرفت شناختی، غایت شناختی و روش شناختی نشان داده است. نتیجه گیری: بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که از ساختمان ویژه و جنبه ثابتی برخوردار است که دین الهی با آن هماهنگ و بر اساس آن نازل شده است. علامه اگرچه به بخشی از امور فطری تصریح نکرده است، اما می توان امور فطری را به گونه ای جامع در سه حوزه بینش، گرایش و توانش دسته بندی و دیدگاه وی را در این باره بررسی کرد. بر اساس چنین نگاهی، فطرت می تواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای سنجش آن و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید(حیث معرفت شناختی)؛ تکامل فطرت تنها یا مهم ترین غایت علوم انسانی اسلامی معرفی شود (حیث غایت شناختی) و همراهی نقل در کنار عقل و تجربه را برای شناخت انسان، ایجاب کند(حیث روش شناختی).
میزان همسویی محتوا با سرفصلها و اهداف برنامه درسی«اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی همخوانی محتوای برنامه درسی اجرا شده «اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم» با سرفصلها و اهداف قصدشده، بود. روش: روش پژوهش، ترکیبی(کمّی و کیفی) و جامعه آماری تحقیق، 37 استاد دروس معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی قم در نیمسال دوم 95-94 بودند که کل آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه 25 سؤالی استادان با پایایی 955/0، تحلیل سرفصلها، محتوای انتخاب شده برای تدریس و مصاحبه با کارشناسان، برنامه ریزان و مدیران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازآزمون تی تک گروهی در قالب نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: 1. میزان همسویی سرفصلهای درس «اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم» با اهداف این درس از دیدگاه استادان نسبتاً مطلوب است. بررسی کیفی نظرات سه گروه مدیران، کارشناسان و برنامه ریزان نیز بیانگر همسویی مطلوب و مناسب بین آنهاست. همخوانی نسبی نتایج ارزیابی کمّی و کیفی، بیانگر همسویی نسبتاً مطلوب بین سرفصلها با اهداف این درس است. 2. همسویی محتوای انتخاب شده برای تدریس درس اخلاق اسلامی توسط اساتید با سرفصلهای این درس نسبتاً مطلوب است؛ اما میزان تناسب محتوای انتخاب شده برای تدریس استادان با اهداف درس بر اساس تحلیل محتوا، بسیار پایین تر از انتظار است. مقایسه نتایج کمّی و کیفی بیانگر این است که میزان همخوانی محتوای انتخاب شده برای تدریس درس اخلاق اسلامی توسط استادان با سرفصل این درس مطلوب نیست. نتیجه گیری: محتوا به عنوان مهم ترین و مؤثرترین عنصر برنامه درسی، نیازمند مهندسی مجدد و تدابیری برای افزایش انطباق با اهداف و سرفصلهای درسی است.
تبیین بعد فرهنگی اجتماعی تهدید نرم با رویکرد انتظامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵
69 - 94
حوزههای تخصصی:
ماهیت پیچیده و سیال تهدید نرم و نفوذ نامحسوس آن بر افکار موجب می شود چنین پدیده هایی با تأخیر، دریافت و باور شوند و اگر با غفلت همراه شود، این پیچیدگی مضاعف می شود و شناخت برای مقابله با آن را مشکل تر می سازد. هدف تحقیق حاضر شناخت دقیق تهدید نرم در بعد فرهنگی اجتماعی است تا کاربران انتظامی بتوانند از ابزارها و شیوه های مناسب تری برای پیشگیری، مقابله یا کاهش اثر تهدید نرم بهره گیری کنند. روش پژوهش حاضر ترکیبی یا آمیخته (کیفی و کمی) است. در روش کیفی از تحلیل محتوا استفاده شده و داده های آن با استفاده از مصاحبه عمیق به دست آمده است. جامعه مورد مطالعه برای این مرحله 10 نفر از صاحب نظران این حوزه و دارای سابقه خدمت در نیروی انتظامی هستند. در مرحله دوم برای تعیین اولویت مؤلفه ها با رویکرد انتظامی، اطلاعات مد نظر از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و معاونان و مدیران کل معاونت عملیات، پلیس اطلاعات و امنیت عمومی و معاونت اجتماعی ناجا به تعداد ۲۳ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در پردازش و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و برای تعیین اولویت مؤلفه ها از دیدگاه انتظامی از آزمون های فریدمن استفاده شد. از جمله یافته های تحقیق شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های تهدید نرم با دیدگاه انتظامی شامل مشروعیت، مشارکت ملی، مطالبات عمومی، هویت سازی ، ارزش های اساسی، هنجارهای عمومی، الگوهای مرجع، عدالت اجتماعی، الگوهای تقاضا و تولید اطلاعات و... است. براساس نتایج تحقیق، کاهش حضور فعال مردمی در حوزه های تصمیم گیری فرهنگی اجتماعی، شکاف و بروز اختلال در عوامل یکپارچه ساز اجتماعی و روابط برخاسته از آن، عدم تمکین و شیوع آن در قبال هنجارهای عامه و توجه به هنجارهای غیرحمایتی از جمله تهدیدهای نرم بعد فرهنگی اجتماعی هستند که از دیدگاه انتظامی، گسترش آنها موجب کاهش نظم و امنیت خواهد شد.
رشد اخلاقی از دیدگاه نهج البلاغه با مدّ نظر قرار دادن نظریه کلبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع اخلاق و رشد اخلاقی جایگاه ویژه ای در فرهنگ اسلامی دارد و مورد توجه خاص امام علی(ع) بوده است. از سوی دیگر، نظریه پردازان مختلفی هر یک بنابر زمینه ایدئولوژیکی و فرهنگی خود در این زمینه نظریه پردازی کرده اند و اکثر آنها نتوانسته اند از زندگی عرفی انسان فراتر رفته، بنیانهای روحانی و انگیزشی در اخلاق را که ریشه در فطرت الهی آدمی دارد، مورد توجه قرار دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نظریه رشد اخلاقی کولبرگ با رویکرد نهج البلاغه است. روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با تمرکز بر رویکرد تحلیل محتوا و از جهت هدف، کاربردی است. یافته ها: مراحل یک و دو و سه نظریه کولبرگ در متون نهج البلاغه دیده نشد و مفاهیم قضاوت اخلاقی در نهج البلاغه شامل مراحل چهار و پنج و شش بودند. نتیجه گیری: تحلیلها نشان داد که امام علی(ع) در موقعیتهای اجتماعی و آنجا که برای عموم مردم صحبت می کردند و مسائلی همچون یاری انسانها را متذکر می شدند، از ادبیات مرحله چهار استفاده می کردند؛ اما در موقعیتهایی که به تبیین رابطه خود با پروردگار یا بیان اشتیاق خود به شهادت یا بیان نگرش خود به اجرای عدالت و ... می رسند، از ادبیات مرحله پنج و شش استفاده می کنند
تبیین پدیده نشاط و پویایی علمی در مراکز علمی از منظر نخبگان دانشگاهی: مطالعه ای با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط و پویایی علمی، مهم ترین عامل بالندگی و تعالی در مراکز علمی و دانشگاهی است. حساسیت این پدیده و فقدان اجماع در تعریف پدیده نشاط و پویایی علمی و تبیینی روشن از مصادیق و نشانگرهای نشاط و پویایی علمی مطلوب در مراکز علمی و دانشگاهی، موجب شد تا این پدیده در پژوهش حاضر مورد واکاوی قرار گیرد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 مشارکت کننده (تعداد 12 نفر دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تعداد 10 نفر اعضای هیئت علمی) گردآوری شد و به روش کُلایزی تحلیل گردید؛ در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل گردید. به منظور اعتباربخشی یافته ها، مصاحبه ها تا بیست و دومین نفر ادامه یافت. نتایج حاصل از این مطالعه به استادان شرکت کننده در این پژوهش ارائه و نتایج مطالعه، تأیید شد. تحلیل داده ها به ارائه تعریف های مرجع از نشاط و پویایی علمی در چهار بعد فردی، تیمی، سازمانی و اجتماعی منتهی شد و به منظور زمینه سازی برای ارتقای بالندگی و حرکت در راستای مرجعیت علمی، شاخص های نشاط و پویایی علمی در مراکز علمی و دانشگاهی از منظر عناصر سیستمی تبیین گردید.
نقد و تحلیلِ خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مسئله رابطه وجود و نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی و نقد خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مسئله رابطه نور و وجود می پردازد. روش: در این تحقیق از روش تحلیلی توصیفی که در پژوهشهای نظری مدّ نظر است، بهره برده ایم. یافته ها: ملاصدرا نور مورد نظر شیخ اشراق را با وجود، یکی می داند. این اعتقاد پایه ای می شود تا همه آرای شیخ اشراق را وجودی تفسیر کند؛ در حالی که دلایلِ چندی نشان می دهد نورِ مورد نظرِ شیخ اشراق با وجودِ صدرایی یکی نیست؛ دلایلی از جمله: «1. اقسام نور و وجود یکی نیست؛ 2. تقابلِ وجود و ماهیت با تقابل نور و ظلمت به یک نحو نیست؛ 3. تشکیک انوار با تشکیک وجود متفاوت است؛ 4. وجود در نزد شیخ اشراق اعتباری، ولی نور امری حقیقی است؛ 5. ملاصدرا خود گاهی به سعه وجود نسبت به نور اعتراف دارد؛ و...». نتیجه گیری: آنچه شیخ اشراق را به تعبیرِ نور می رساند، شروعِ فلسفه از نفس است؛ بر خلاف روش صدرا که از رویکردی عالم محورانه و در نتیجه از تمایزِ «وجود و ماهیت»، فلسفه خود را سامان می دهد. اگر تفاوت در شروعِ فلسفه را از ویژگی های تفاوتهای ساختاریِ دو مکتب بدانیم، هم اقتضایِ تفاوت در ساختارِ دو حکمت و هم دلایلِ محتوایی اشاره شده ثابت می کند نورِ موردِ نظرِ سهروردی با وجود یکی نیست و در نتیجه، خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق تأویل گرایانه است.
مدل پارادایمی نهادهای کلان واسطه علم و فناوری کشور (مطالعه موردی: معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری دولت دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی علوم انسانی و نهاد های مدرسه ، دانشگاه و حوزه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی سیاستگذاری ها در حوزه توسعه علوم و پژوهش و میزان اثر بخشی آنها
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی سیاستگذاری های مالی و ساختاری برای نهاد دانشگاهی کشور
هدف: معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به عنوان نهاد واسطه ای کلان، نقش اساسی و تعیین کننده ای در نظام ملی نوآوری کشور دارد. کارآمدکردن این نهاد، تلاش مهمی برای تقویت نظام ملی نوآوری کشور است. هدف اصلی این پژوهش، استخراج مدل پارادایمی (فرایندی) حاکم بر معاون علمی و فناوری به منظور ایفای نقش واسطه گری این معاونت در نظام ملی نوآوری است. روش پژوهش: این، یک پژوهش کیفی است. از میان انواع راهبردهای پژوهش های کیفی، نظریه داده بنیاد انتخاب شده است. استفاده از روش داده بنیاد نیز با تمرکز بر رهیافت استراوس و کوربین انجام شده است. بدین منظور ابتدا مصاحبه های انجام شده از مسئولان و متصدیان مناصب حساس این سازمان در دولت دهم مطالعه شد و بر اساس تجربیات و آرای آنها، مقوله های مدل پارادایمی حاکم بر این نهاد واسطه ای احصا شدند. یافته ها: با طی مراحل پژوهشی داده بنیاد، بیش از 500 کد باز که مربوط به پرسش و هدف تحقیق بود، شناسایی شد. پس از آن، کدگذاری انتخابی انجام شد و 31 کد محوری استخراج شد که در ذیل مقوله های مدل پارادایمی ازجمله مقوله محوری، شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردها و درنهایت پیامدها قرار گرفت. نتیجه گیری: بر اساس مدل پارادایمی، مقوله محوری این مدل، واسطه گری علم و فناوری است که نیازمند شرایط علی همچون علل یکپارچه سازی، مدیریتی و ... است. شرایط زمینه ای همچون زمینه های سیاسی و قانونی، ساختاری، خط مشی و اجرایی و عملیاتی نیز در این مدل نقش اساسی دارند. ظرفیت سازی، شبکه سازی و آینده پژوهی و آینده نگاری نیز ازجمله راهبردهای شناسایی شده برای ایفای نقش این نهاد کلان واسطه ای تشخیص داده شدند. برای تحقق این راهبردها، بهینه هایی برای تضمین ایفای نقش، کارایی مدیریتی و شفافیت احصا شدند که منجر به تحقق پیامدهایی از قبیل تکمیل زنجیره علم تا ثروت، خودکفایی و اقتدار ملی می شود
ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی در نظام آموزش عالی کشاورزی با استفاده از مدل کیفیت خدمات آموزشی (SERVQUAL) (مورد مطالعه: دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۶
73 - 95
حوزههای تخصصی:
امروزه علاقه مندی به کیفیت در آموزش عالی و دانشگاه ها به طور چشمگیری افزایش یافته و در سطح بین المللی در تحقیقات آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. هدف کلی این پژوهش توصیفی – همبستگی، بررسی کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده دانشگاهی از دید دانشجویان بود. جامعه آماری تحقیق شامل همه دانشجویان (مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری) دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال تحصیلی 91-90 بود (414 N=). با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 193 نفر به به عنوان نمونه آماری انتخاب و به جمع آوری اطلاعات و تکمیل پرسشنامه ها اقدام شد (193 n=). ابزار پژوهش پرسشنامه ای ساختارمند حاوی سؤال های بسته پاسخ بود که با استفاده از مدل کیفیت خدمات آموزشی (SERVQUAL) در پنج بُعد تهیه شد. پانلی متشکل از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی روایی پرسشنامه را تأیید کردند و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ تعیین شد. با توجه به نتایج تحقیق، رتبه بندی ابعاد کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان عبارت است از همدلی، پاسخگویی، اعتبار، شرایط فیزیکی و ملموس و تضمین. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها نشان می دهد که بین میزان رضایت مندی دانشجویان از کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده به آنها برحسب رشته تحصیلی، معدل کل نمره ها و جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد.
چارچوب اخلاقی رقابت در محیط های علمی- دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، رقابت در میان دانشگاهها، اعضای هیئت علمی و دانشجویان بیش از پیش بالا گرفته است. هدف این مقاله، تعیین هنجارهای اخلاقی برای این رقابتها بود تا پیامدهای احتمالی و زیانبار روحی، روانی، معنوی و اجتماعی رقابت ناسالم علمی را به حداقل برساند. روش : روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است. روایات موجود در کتب روایی معتبر همچون: اصول کافی، بحارالانوار، نهج الفصاحه، نهج البلاغه، غرر الحکم و درر الکلم و رساله حقوق امام سجاد(ع) بررسی و تحلیل و دلالتهای روایات مذکور برای دستیابی به هنجارهای اخلاقی رقابت علمی استخراج و صورت بندی شد. یافته ها : بر اساس یافته ها می توان شش اصل برای تعامل( رقابت) علمی صحیح در نظر گرفت: سخاوت علمی، اجتناب از تکبر و تفاخر، پرهیز از جدل به قصد برتری جویی، پرهیز از دروغ و فریبکاری، مشورت صادقانه و همدلانه، نیک اندیشی و کمک به رشد یکدیگر. نتیجه گیری : این پژوهش نشان داد که اولاً، در تعاملات علمی، همفکری و همکاری بر تکروی و رقابت تقدم تام دارد. ثانیاً، در صورت ناگزیر بودن از رقابت، می توان از الگوی «رقابت کریمانه» پیروی کرد که با رعایت باید و نباید هایی امکانپذیر می شود.
نظریه جامعه اسلامی بر اساس بیانات مقام معظم رهبری: زمینه ها، فرایند و پیامدها (راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به منظور پر کردن خلأ علمی در کشور و با الگو قرار دادن سخنان مقام معظم رهبری، به بررسی اندیشه های ایشان در زمینه جامعه اسلامی پرداخته است. روش: پژوهش حاضر بر اساس روش شناسی کیفی بوده و از نظریه پردازی داده بنیاد ثانویه برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسشهای تحقیق حاضر عبارتند از: چه مدل نظری جامعه اسلامی را از دیدگاه مقام معظم رهبری تبیین می کند؟ چه تغییراتی در ایران باید رخ دهد تا جامعه، اسلامی شود؟ راهبردهای کنشی آن چیست؟ و پیامدهای این راهبردها چه خواهد بود؟ در این پژوهش به جای آزمون نظریه و تأیید یا رد آن، به ارائه نظریه به صورت محدود به واقعیت پرداخته می شود تا بر اساس آن، مدل نظری(تحلیلی) در خصوص جامعه اسلامی به شیوه نظریه پردازی داده بنیاد ارائه شود. یافته ها: متعیّنهای شناختی- معرفتی، اعتقادی، مجاهدت و تلاش جمعی به عنوان شرایط علّی درونی؛ استکبارستیزی به عنوان شرایط علّی بیرونی؛ عوامل مدیریتی و رفتار خواص به عنوان شرایط مداخله گر؛ احیای قدرت دین و توجه به معنویت، نقش پیدا کردن مردم و راهبرد استکبارستیزی به عنوان راهبردهای جامعه اسلامی و مقوله هسته ای این بررسی، جامعه اسلامی است که مقولات عمده فوق را در بر می گیرد. نتیجه گیری: الگوی بومی مدل نظری ارائه شده برگرفته از رهنمودهای مقام معظم رهبری، به خوبی علت شکل گیری جامعه اسلامی راتبیین می کند.
تحلیل تأثیر هوش هیجانی بر روحیه کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۶
97 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق توصیفی- همبستگی بررسی تأثیر هوش هیجانی بر روحیه کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس است. جامعه آماری تحقیق شامل 764 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان، تعداد 256 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس، تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق آزمون مقدماتی انجام شد و میانگین مقادیر آلفای کرونباخ برای بخش هوش هیجانی 72/0 و برای بخش روحیه کارآفرینی 85/0 محاسبه شد. همچنین روایی تشخیصی و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم تعیین شد. برای پردازش داده ها از روش تحلیل واریانس – کوواریانس در دستگاه معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری تحقیق نشان داد که هوش هیجانی بر روحیه کارآفرینی دانشجویان تأثیر مثبت و معنی داری دارد به طوری که این متغیر در حدود 55 درصد از واریانس روحیه کارآفرینی را تبیین کرد.
مشارکت مردمی و پلیس: الزام ها و راهبردها
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
55 - 71
حوزههای تخصصی:
توجه روزافزون به نقش و جایگاه مردم در صورت بندی جامعه معاصر و تلاش برای مشارکت پذیری مردم در امور مختلف نشان دهنده اهمیت آشکار نقش مردم بیش از گذشته است. بی شک دلیل آن مفهوم «سرمایه اجتماعی» و اهمیت فزاینده بهره مندی از آن در مواجهه با مسائل و چالش های گوناگونی است که فراروی جامعه و نهادهای برآمده از آن قرار دارد. مشارکت مردم در امور مختلف در حقیقت راهی است برای بهره برداری هر چه بیشتر از این نیروی بیکران اجتماعی و کاستن از دامنه مسائل و گرفتاری هایی که کمابیش در جامعه با آن روبه رو هستیم؛ با وجود این، پیش از آنکه «پلیس» به عنوان بخشی از نهادهایی که کارویژه اصلی آنها ایجاد و نگهداری نظم و امنیت است، بخواهد از این سرمایه استفاده لازم را ببرد، نخست باید بتواند «بینش ضروری برای بهره مندی مناسب از این توانایی» را در مجموعه خویش و در افراد و رویه ها و فرهنگ سازمانی فراهم آورد و همچنین «زمینه های اجتماعی لازم برای این مشارکت» را آماده کند. بر این پایه، در این نوشتار تلاش شده است با بازخوانی مفهوم مشارکت، زمینه های اجتماعی لازم برای مشارکت فعال مردم در فعالیت ها ی پلیسی، توضیح داده شود. همچنین برای آنکه انگیزه های لازم برای این تغییر نگرش و رفتار نزد مسئولان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به صورت راهبردی فراهم آید، اهمیت مشارکت مردم و نقش سازنده آنها در کاهش جرایم که سازنده رویکردی جدید در امنیت در قالب مفهوم امنیت اجتماعی است، تبیین شده است. این مقاله به روش کیفی و با استفاده از دو شیوه برای تحلیل پدیده ها به موضوع پرداخته و آنگاه به راهبرد رسیده است. در پایان نوشتار راهکارهایی برای توسعه مشارکت اجتماعی مردم، راهبردهایی برای شناسایی زمینه مشارکت پیوسته، بازتوزیع وظایف پلیس و مشارکت ها ی همسو با کار پلیس ارائه شده است.