فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹ (جلد ۲)
239 - 253
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی در دانشگاه پیام نور با رویکرد مدل سازی ساختاری - تفسیری انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ روش تحقیق کیفی و توصیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل خبرگان و صاحب نظران امور مالی و بودجه ریزی دانشگاه پیام نور می باشد که از میان آنها تعداد ۱۸ نفر با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برخی با در نظر گرفتن معیارهای خبرگی به عنوان حجم نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. این تحقیق در دو مرحله متوالی انجام شده است. ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان داده های کیفی مورد نیاز گردآوری شد. پس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی داده های گردآوری شده تحلیل کد گذاری و دسته بندی شدند و از این طریق ابعاده مؤلفه ها و شاخص های مدل استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی شناسایی شدند. در مرحله دوم ، با بهره گیری از نتایج به دست آمده از بخش کیفی تحقیق، پرسشنامه ای برای ارزیابی عناصر تشکیل دهنده مدل مفهومی احصاء شده بر مبنای مدل سازی ساختاری - تفسیری طراحی و تنظیم گردید. سپس این پرسشنامه توسط خبرگان دانشگاه پیام نور تکمیل گردید و داده های حاصل از این مرحله با استفاده از نرم افزار «میک مک » تجزیه و تحلیل شدند که خروجی آن منجر به شناسایی متغیرهای مستقل و وابسته و سطح بندی متغیرها بر اساس تأثیر گذاری و تأثیر پذیری آن ها گردید. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی نشان داد مدل استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی در قالب ۳ مقوله کلی، ۱۴ مقوله فرعی و ۵۱ مفهوم احصاء گردید. در واقع ، نتایج بخش کیفی تحقیق در قالب مدل سه شاخگی در سه مقوله کلی : عوامل زمینه ای شامل ۵ مولفه (اسناد بالادستی ، حکمرانی خوب ، عوامل اقتصادی ، فرهنگ مالی، سیستم های تسهیل گر، تامین زیر ساخت ها)، عوامل ساختاری شامل ۶ مولفه( رویکرد راهبردی، ساختار سازمانی، نظام مدیریت عملکرد، سیستم اطلاعات یکپارچه ، سیستم حسابداری و حسابرسی، کارآیی و اثر بخشی) و عوامل افتاری شامل ۳ مؤلفه ( مدیریت، رهبری و انگیزش ، کارکنان توانمند ) به عنوان ابعاد و مولفه های استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی در دانشگاه پیام نور شناسایی و دسته بندی شدند.
بررسی تاثیر ارتباطات سیاسی بر کیفیت موسسات حسابرسی با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
شرکت های دارای روابط سیاسی، از مزایای اقتصادی متعددی بهره مند می شوند بنابراین احتمال کمتری دارد تا حسابرسان با کیفیت بالا را انتخاب کنند تا مدیریت سود و رفتارهای فرصت طلبانه را مخفی نمایند. و از طرفی مدیران، با هدف کسب مزیت هایی برای بنگاه تحت مدیریت خود، معمولاً به برقراری و حفظ ارتباط با دولت می پردازند، اما در بازارهای با چارچوب های نظارتی ضعیف این رابطه می تواند منجر به مساله نمایندگی و هزینه های مرتبط با آن شود. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ارتباطات سیاسی بر کیفیت موسسات حسابرسی با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری هزینه های نمایندگیدر شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران است.با استفاده از تحلیل رگرسیونی، رابطه بین متغیرهای مزبور در 178 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران برای دوره 1396 الی1400مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بینارتباطات سیاسی شرکت با انتخاب موسسات حسابرسی با کیفیت وجود دارد و همچنین هزینه های نمایندگی رابطه مستقیم بینارتباطات سیاسی شرکت و انتخاب موسسات حسابرسی با کیفیت را تشدید می کند.
ایجاد یک استراتژی نوین و کاربردی برای بهبود مشکلات سیستم ERP و اجرای بهینه آن با استفاده از تلفیق فاکتورهای BPR و TQM (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در شهرک صنعتی استان زنجان)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲ (جلد ۲)
143 - 150
حوزههای تخصصی:
ماهیت یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی تلفیق عملیات و فرایندهای تجاری هر سازمان به صورت موثر و کارآمد بوده و همه شرکت ها در زمینه اجرای برنامه ریزی منابع سازمانی موفق نبوده و به این خاطر روش های ارائه شده در این مقاله به شناسایی فاکتورهای اثرگذار بر اجرای موفق آن کمک کرده است. پارامترهایی همچون استفاده از مهندسی مجدد فرایند تجاری و مدیریت کیفیت جامع نقش های مهمی در اجرای برنامه ریزی منابع سازمانی بازی می کنند. هدف این مقاله بررسی برخی شرکت های فعال در زمینه تولید تجهیزات الکتریکال مستقر در شهرک های صنعتی استان زنجان، در جهت ادغام و تلفیق موفق مدیریت کیفیت جامع و مهندسی مجدد فرایند تجاری با برنامه ریزی منابع سازمانی می باشد. یافته های بدست آمده نشان می دهد که استراتژیهای انتخاب شده برای پیاده سازی سیستم های برنامه ریز منابع سازمانی بر موفقیت عملکرد تجاری تاثیر مثبت می گذارد.
روندهای پژوهشی در حسابرسی بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جهت گیری تحقیقات حسابرسی بخش عمومی در چهار دهه گذشته به سرعت تغییر کرده است. هدف این مقاله نشان دادن چگونگی توسعه تحقیقات حسابرسی و شناسایی راه هایی برای تحقیقات آینده در رشته حسابرسی است.روش: برای نگارش این مقاله از مروری مقالات منتشرشده در ژورنال های داخلی و خارجی استفاده شده است. نمونه تحقیقاتی شامل مقالاتی در موردحسابرسی بخش عمومی است که در مجلات حسابداری و مدیریت بخش عمومی بین سال های 1991 تا 2020 در مورد مجلات خارجی و بین سال های 1380 تا 1400 در مورد مجلات داخلی منتشرشده است.یافته ها: نتایج مطالعه نشان می دهد که علاقه پژوهشگران به حسابرسی بخش عمومی افزایش یافته است و دامنه موضوعی تحقیقات گسترده تر شده است. لذا می توان این گونه استدلال کرد که این موضوع بیانگر یک دگرگونی در بخش عمومی در دهه های اخیر، به دلیل توسعه منطق نهادی اصلاحات بخش عمومی، از مدیریت عمومی سنتی به مدیریت عمومی نوین است.نتیجه گیری: این مقاله مروری جامع از ادبیات حسابرسی بخش عمومی ارائه می دهد و دیدگاه های مختلف را در طول زمان موردبحث قرار می دهد. همچنین اصلاحات مختلف بخش عمومی ارائه شده در طول دوره مطالعه تشریح شده و نهایتاً با شناسایی شکاف های پژوهشی، پیشنهادهای پژوهشی ارائه خواهد شد.دانش افزایی: یافته های این پژوهش موجب غنای ادبیات پژوهشی حسابرسی بخش عمومی می شود و نتایج آن می تواند مورداستفاده دیوان محاسبات کشور واقع شود.
ارائه مدل رهبری مربی گرا بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: صنعت برق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مدل های نوین رهبری در سازمان های پیشرو، مدل رهبری مربی گرا است. هدف مقاله حاضر ارائه مدل رهبری مربی گرا در صنعت برق ایران براساس رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از روش نظریه پرداری داده بنیاد استفاده شد و جامعه هدف شامل متخصصانی برجسته و اساتید دانشگاه در زمینه رهبری و مربی گری بود. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، در مجموع با 16 نفر مصاحبه انجام شد و جدیدترین منابع مرتبط نیز، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین توسط نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. پس از تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری اولیه، 791 کد باز و سپس 35 کد محوری مرتبط با 6 کد انتخابی ایجاد شد. با توجه به مدل مفهومی،عوامل موثر در مدل رهبری مربی گرا و راهبردهای پیاده سازی آن و در نهایت پیامدها استخراج گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارمندان بخش دولتی صنعت برق، مشتمل بر 16899نفر بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 370 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 76 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج بخش کمّی پژوهش، گویای تأئید مدل شناسایی شده بود. براساس مدل استخراج شده، مدیران می توانند جهت نهادینه سازی سبک رهبری مربی گرا گام بردارند.
تبیین نقش رهبری تحول آفرین در تاب آوری کارکنان با میانجی گری جانشین پروری در اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
75 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی گری جانشین پروری در رابطه بین رهبری تحول آفرین و تاب آوری سازمانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی بود. طبق روش گرین نمونه ای به حجم 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های رهبری تحول آفرین سیسوانتو، تاب آوری پرایاگ و همکاران و جانشین پروری متقی و بهشتی فر بود که روایی و پایایی آن ها در پژوهش های قبلی مورد تائید بود. تحلیل فرضیه ها با ضریب همبستگی پیرسون، آزمون بوت استراپ و سوبل به کمک نرم افزار SPSS-28 و SmartPLS-4 انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین رهبری تحول آفرین با جانشین پروری و تاب آوری کارکنان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (001/0>P). همچنین بر اساس نتایج رابطه مثبت معنی دار بین جانشین پروری و تا ب آوری کارکنان وجود دارد (001/0>P). شاخص GoF جهت بررسی نیکویی برازش الگو به اندازه 0/706 نشان داد الگوی ترسیمی در حد قوی مورد تائید است. نتایج حاصل از دستور بوت استراپ و آزمون سوبل نشان داد که جانشین پروری در رابطه بین رهبری تحول آفرین و تاب آوری کارکنان نقش میانجی گری معنی دار دارند (001/0>P). نتایج پژوهش بینش های معناداری برای کاهش تاب آوری که دلیلی حیاتی برای کاستی های اداره کل امور مالیاتی است، ارائه می کند.
واکاوی نقش هوش اخلاقی حسابرسان در تمایل به سوت زنی (افشاگری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی در تمایل به افشاگری (سوت زنی) در جامعه حسابداران رسمی ایران انجام شد. روش تحقیق پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و با استفاده از جدول کرجسی مورگان، 297 نفر از حسابداران رسمی شاغل در سال 1402 با روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان حجم نمونه انتخاب و به پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) و پرسشنامه تمایل به افشاگری علینقیان و همکاران (1395) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و نرم افزار آماری انجام شد. یافته ها نشان داد که بین هوش اخلاقی حسابرسان با تمایل به افشاگری رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و هوش اخلاقی می توانند تمایل به افشاگری را در حسابداران رسمی پیش بینی کنند. در تبیین یافته فوق می توان گفت که بر طبق رویکردهای منطقی در تصمیم گیری اخلاقی، هوش اخلاقی مستقیما منجر به قضاوت اخلاقی در افراد می شود و هسته اصلی این رابطه، استدلال و تعقل منطقی است. این قابلیت می تواند به عنوان یک راهنما برای رفتار و اعمال فرد حسابرس عمل نموده و توانایی درونی وی را برای تشخیص در بزنگاه های حساس تصمیم گیری، مهیا سازد.
بررسی اثر رابطه کاری بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل بر تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر رابطه بین حسابرسان داخلی با حسابرسان خارجی بر روی تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی است. حسابرسی یکی از عناصر اساسی در فرآیند اطمینان از صحت و قابل اعتماد بودن گزارش های مالی شرکت ها است. حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل نقش مهمی در این فرآیند دارند و برقراری روابط مؤثر بین آنها امری حیاتی است. روش: این تحقیق از منظر فرایند اجرا (نوع داده ها) یک پژوهش کمّی، از منظر نتیجه اجرای آن یک پژوهش کاربردی و توسعه ای، از منظر هدف اجرا یک پژوهش توصیفی (به روش پیمایشی)، از منظر منطق اجرا (نوع استدلال) یک پژوهش قیاسی استقرایی و از منظر بُعد زمانی یک پژوهش طولی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس. و آموس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابرسان داخلی فعال در ایران بوده و نمونه نهایی مشتمل بر 66 حسابرس داخلی شاغل در بخش مالی و 54 نفر در بخش غیرمالی بود. یافته ها: برقراری روابط موثر بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل نقش مهمی در افزایش تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی داشته و می تواند به بهبود فرآیند حسابرسی و افزایش اعتماد عمومی به گزارش های مالی شرکت ها کمک کند. نتیجه گیری: رابطه کاری مثبت و قوی بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل می تواند به تقویت تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی کمک کند و باعث افزایش اعتماد و همکاری بین دو گروه شود و حسابرسان داخلی را تشویق کند تا تعهد اخلاقی بیشتری در انجام وظایف خود داشته باشند. همچنین توجه به ارتباط بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل و ترویج همکاری و هماهنگی بین آنها می تواند به بهبود عملکرد حسابرسان داخلی و افزایش اعتماد استفاده کنندگان از صورت های مالی شرکت ها شود.
الگویی برای تاب آوری کارکنان (شواهدی از سازمانهای ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
23 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که یک پژوهش کاربردی از نظر هدف و توصیفی-پیمایشی از لحاظ روش است، ارائه الگوی تاب آوری کارکنان در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب مستقر در اهواز می باشد. روال تحقیق به این شکل بود که با مرور ادبیات تاب آوری کارکنان به روش فراترکیب ابعاد تاب آوری کارکنان احصا گردید. در مرحله بعد با خبرگان به صورت هدفمند مصاحبه هایی صورت گرفت. بر مبنای نظرات خبرگان هفت بُعد برای تاب آوری کارکنان در جامعه مورد پژوهش استخراج شد. بر همین مبنا الگوی مفهومی تحقیق طراحی گردید. بر مبنای این مراحل پرسش نامه ای جهت سنجش الگوی مورد نظر به صورت محقق ساخته طراحی گردید. برای بررسی پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی محتوایی آن، از نظر متخصصان مربوطه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق به تعداد 10000 نفر از کارکنان بوده که بر مبنای روش نمونه گیری تصادفی ساده، حجم نمونه 373 نفر تعیین شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و SmartPLS3 صورت گرفت. الگوهای اندازه گیری، ساختاری و کلی با بهره گیری از شاخص های برازش الگوها و فرضیه ها با استفاده از تحلیل مسیر، مثبت و معنادار گزارش شد.
مدیریت هوشمند زنجیره تأمین تحت فناوری اینترنت اشیاء با رویکرد نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی های هوشمند دور جدیدی از تغییرات را در زنجیره تأمین سنتی به ارمغان آورده اند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر اینترنت اشیاء بر مدیریت هوشمند زنجیره تأمین صورت گرفت که به ارزیابی روابط بین متغیرها و میزان اثرگذاری و اثرپذیری آن ها با روش نقشه شناختی فازی می پردازد. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و کارشناسان فعال در شرکت توزیع داروپخش در استان بوشهر هستند. پس از شناسایی مؤلفه ها از پیشینه پژوهش، مصاحبه صورت گرفت. بدین منظور پرسشنامه به10 نفر از خبرگان وکارشناسان مربوطه ارائه شد و طی چند مرحله مورد واکاوی اطلاعات قرار گرفت که در نهایت در 9 دسته معیار و 41 زیرمعیار، عوامل اصلی کاربرد اینترنت اشیاء در زنجیره تأمین تعیین گردیدند. معیارها ش امل: مدیریت هوشمند موجودی و انبارداری، مدیریت هوشمند عملیات، مدیریت هوشمند اطلاعات، مدیریت هوشمند محصولات، مدیریت هوشمند هزینه، مدیریت هوشمند بهره وری شرکتی، مدیریت هوشمند مشتریان و تأمین کنندگان دارو، مدیریت هوشمند فروش و بازاریابی و مدیریت هوشمند محیط زیست هستند. نتایج نشان داد که ارتباط می ان کلی ه ش اخص ه ا همسو و مثبت است. شاخص مدیریت هوشمند اطلاعات ب ه عن وان مهمترین شاخص بدست آمده است؛ زیرا بر همه ش اخص ه ای دیگ ر تأثیرگ ذار اس ت. سه ش اخص مدیریت هوشمند مش تریان، مدیریت هوشمند فروش و بازاریابی و مدیریت هوشمند عملیات در رتبه ی دوم تأثیرگ ذاری هستند. بنابراین مدیران صنعت توزیع دارو می بایست با استفاده از فناوری اینترنت اشیاء به مدیریت هوشمند اطلاعات در سازمان خود، بهبود روابط با مشتریان، بهبود عملیات و تمرکز ویژه بر فرآیند فروش بپردازند و موجب بهینه-سازی فرآیندهای زنجیره تأمین و افزایش سودآوری شوند.
ارائه الگوی مفهومی مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک با رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سازمان ها برای توسعه بایستی بتوانند در برابر چالش های پیشروی خود سازگار، مقاوم و دارای نیروی انسانی چابک باشند، از این رو آشنایی با مفاهیم بنیادی مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک و توسعه آن برای سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این پژوهش، ارائه الگوی مفهومی مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک با رویکرد فراترکیب می باشد.
روش بررسی: در پژوهش حاضر از روش کیفی فراترکیب استفاده شد تا بتواند یافته های مطالعات صورت گرفته در این خصوص را به صورت نظام مند بررسی نماید. ابزار گردآوری داده ها، اسناد موجود در این حوزه در پایگاه های علمی معتبر در بازه زمانی 1999 تا 2023 و شامل 20 پژوهش بود. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز و در این پژوهش تعداد 226 کد شناسایی گردید و سپس کدهای شناسایی شده بر اساس میزان تشابه مفهومی دسته بندی و ترکیب شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل تاثیرگذار بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک شامل پنج بعد عوامل سازمانی، عوامل ارتباطی، عوامل دانشی، عوامل فرهنگی و عوامل انسانی می باشد که در نهایت الگوی تحقیق ترسیم شد.
نتیجه گیری: منابع انسانی در سازمان ها به دلیل ماهیتی که دارند، باید از سطح بالایی از قابلیت ها در حوزه مدیریت استراتژیک برخوردار باشند تا اهداف بلندمدت سازمان ها تامین شود. برای این مهم، ضروری است عوامل تاثیرگذار بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک مورد توجه مدیران قرار بگیرد.
ارائه الگوی توانمندسازی رهبری از طریق معنا پردازی با بهره گیری از اسکریپت های رفتاری و شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
249 - 281
حوزههای تخصصی:
هدف: رهبری همواره به عنوان رکن اساسی در گروهی از انسان ها، خواه در تعریف نقش آن ها در اجتماع و خواه در سازمان ها مطرح بوده است. حرکت به سوی هدف و در مسیر ارزش های تعریف شده سازمان، بسیار از رهبری حاکم بر آن سازمان تأثیر می پذیرد. آن گونه که در تعاریف رهبری آمده، رهبری توانایی تغییر در ارزش ها، باورها و نگرش افراد و اغلب از طریق نفوذ بر افراد تحت هدایت است. نکته حائز اهمیت، شکل دهی مدل ذهنی افراد در مسیر حرکت به سوی اهداف و ارزش های پیش روی سازمان است. در عصر کنونی، با افزایش سرعت انتقال اطلاعات، تفکیک سره از ناسره در روند اتخاذ تصمیم صحیح و متناسب دشوار است؛ به ویژه در مواجهه با بحران های متوالی و تغییرات محیطی که به دنبال آن پیچیدگی معناپردازی روی می دهد. غوطه وری در حجم عظیمی از اطلاعات وعدم تناسب آن با زمان در دسترس برای تصمیم گیری، قدرت تجزیه وتحلیل را به شدت کاهش می دهد و به طور مستقیم بر نتیجه مؤثر است. چگونگی شکل دهی مدل ذهنی افراد، تعیین کننده واکنش آن ها به کنش های محیطی، تصمیم و نیز باور آن ها به صحت انتخاب های خود، طی فرایند تصمیم گیری و واکنش است. به عبارتی دیگر، درک افراد از واقعیت، گاه از خود آن واقعیت بااهمیت تر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد فرایند معناپردازی در توانمندسازی رهبران، از طریق دو ابزار اسکریپت های رفتاری و اسکریپت های شناختی اجرا شده است.
روش: با توجه به محدودیت منابع در حوزه پژوهش، از نظریه داده بنیاد استفاده شد. این پژوهش از حیث رویکرد، مبتنی بر پارادایم تفسیری و از حیث روش، در زمره تحقیقات کیفی است. در این روش استقرایی، از یک حرکت رو به عقب نیز بهره گرفته شده است. در پژوهش حاضر، در مجموع به بررسی ۱۱۱گروه تصادفی شاغل در شرکت های فعال در صنعت داروسازی و در رده های مختلف سازمانی پرداخته شده است.
یافته ها: از آنجاکه راه ارزیابی رهبر از پیروان او می گذرد، مصاحبه در گروه هایی در رده های مختلف سازمان، با حضور رهبر گروه و حداقل دونفر از پیروان او صورت پذیرفت. نتایج پس از کدگذاری تحلیل و پیاده سازی شد. ۸ مؤلفه از اسکریپت های شناختی، ۴ مؤلفه از اسکریپت های رفتاری در فرایند معناپردازی منجر به توانمندسازی رهبری شناسایی شد.
نتیجه گیری: بررسی های حاصل از مصاحبه ها و کدگذاری ها نشان داد که معناپردازی با کمک دو ابزار اسکریپت های رفتاری و اسکریپت های شناختی، به عنوان دو بازو در فرایند معناپردازی برای بهبود مدل ذهنی، به توانمندسازی رهبر منجر می شود. توانمندسازی رهبری، رهبر را به سویی می برد که پیرو و رهبر، هر یک در جایگاه خود، بهترین واکنش را در مواجهه با بحران، تغییر و انتخاب های پیش رو و در راستای کسب اهداف سازمان از خود نشان دهند و این بهبود مدل ذهنی، از طریق معناپردازی در راستای ارزش های سازمان صورت می گیرد.
مدیریت ریسک در پروژه های ساخت پایدار: مرور ادبیات نظام مند و تحلیل کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
303 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر با تسری مفهوم توسعه پایدار در چرخه حیات پروژه های ساخت و ماهیت پویا و حادثه آفرین این پروژه ها، مسئله مدیریت ریسک پایدار، بیش از پیش در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با این حال، فقدان مرور نظام مند و تحلیل کتاب سنجی مجموعه پژوهش های انتشاریافته، چشم انداز آتی و روند تکامل این حوزه مطالعاتی را در هاله ای از ابهام قرار داده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و ترسیم بدنه ادبیات برای شناسایی شکاف های بالقوه پژوهشی و برجسته کردن مرزهای دانش در حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار نگاشته شده است.روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و از نظر روش اجرا، مرور نظام مند تلقی می شود. در این پژوهش برای تحلیل توصیفی و محتوایی مقاله ها، مرور نظام مند ادبیات مطابق با دستورالعمل پریزما انجام گرفته است. در این راستا، ضمن بازیابی و غربالگری ۱۶۳۰ مقاله انتشاریافته در دو پایگاه علمی اسکوپوس و وب آوساینس، طی سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، به تحلیل ۱۱۳ مقاله واجد شرایط پرداخته شد. در تکمیل مرور ادبیات نظام مند و برای ارزیابی جامع نگرتر حوزه مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، از تحلیل کتاب سنجی و فنون مصورسازی، اعم از تحلیل شبکه های هم تألیفی پژوهشگران و هم رخدادی واژگان کلیدی، در نرم افزار وس ویور بهره برده شد.یافته ها: با تحلیل توصیفیِ مقاله های بازیابی شده بر مبنای سال انتشار و فراوانی آن ها در مجله های گوناگون، مشخص شد که در سال های اخیر، استقبال پژوهشگران به حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت، از منظر توسعه پایدار، رو به افزایش بود. با تحلیل محتوایی مقاله ها ملاحظه شد که پژوهشگران در حوزه کلی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، بر پنج مضمون پژوهشی تمرکز داشتند که عبارت اند از: ۱. ریسک های کلی پایداری؛ ۲. ریسک های تدارکات پایدار؛ ۳. ریسک های زنجیره تأمین؛ ۴. ریسک های پذیرش فناوری؛ ۵. ریسک های منابع انسانی. با تعمیق و تدقیق در پژوهش ها ملاحظه شد که پرتکرارترین ریسک ها در پروژه های ساخت پایدار، در هشت بُعد اصلی قرار داشتند: ۱. مالی و اقتصادی؛ ۲. اجتماعی؛ ۳. اجرایی، مدیریتی و سازمانی؛ ۴. دانشی و مهارتی؛ ۵. دولتی و قانونی؛ ۶. ذی نفعان/کارفرما؛ ۷. زیست محیطی؛ ۸. فناوری، تجهیزات و منابع. از منظر روش پژوهش ملاحظه شد که سهم پژوهش های تجربی و کاربردی در مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، کمتر از پژوهش های توصیفی و مروری بود که این امر، بر وجود فرصت های مطالعاتی فراوان برای انجام پژوهش های کاربردی با طرح مسائل و اعمال فرض های مختلف، تأکید می کند. از نظر استراتژی، سهم چشمگیری از مقاله ها، روش پیمایشی و تعداد کمتری از مقاله ها روش مطالعه موردی را در دستور کار خود قرار داده بودند. نظر به آنکه دقت و تعمیم پذیری نتایج پژوهش، در روش پیمایشی بیش از مطالعه موردی است، گرایش پژوهشگران به استراتژی پیمایشی بیشتر بود. همچنین پژوهشگران در ارزیابی ریسک های پروژه های ساخت پایدار، اغلب از روش های تحلیل آماری بهره برده بودند. با تحلیل کتاب سنجی و تدقیق در تحلیل های هم رخدادی واژگان کلیدی، ملاحظه شد که گرایش آتی پژوهشگران در محوریت قراردادن مفاهیم، رویکردها و زمینه هایی همچون اقتصاد چرخشی، بازیافت، ارزیابی ریسک، تحلیل عاملی، رهبری در انرژی و محیط زیست کشورهای در حال توسعه و پیمایش پرسش نامه ای، در حوزه مدیریت ریسک پرژوه های ساخت پایدار بود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، پیش بینی می شود که جهت گیری مقاله های آتی از نظر محتوایی و روش شناسی، به سمت تکمیل پازل نظام مدیریت ریسک پایداری (شناسایی، ارزیابی، کنترل و واکنش به ریسک) در پروژه های ساخت وساز پایدار، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، در قالب مطالعات تجربی و کاربردی با روش آمیخته و کاربست رویکرد ترکیبی در فضای عدم قطعیت باشد. مطالعات مختلفی به بررسی موانع و مخاطرات پروژه های ساخت از وجوه مختلف پایداری مانند اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی پرداخته اند. اما سهم بُعد اقتصادی بیش از ابعاد اجتماعی و زیست محیطی بود که این نقصان، ارزیابی جامع نگری از ریسک پروژه های پایدار به ارمغان نمی آورد. هرچند انجام چنین مطالعات برای تخصیص کارآمد منابع ضروری هستند. سهم دانش افزایی این مقاله در واکاوی وضعیت کتاب سنجی حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک در پروژه های ساخت پایدار، به منظور تعیین جهت گیری پژوهش های آتی نیز به سهم خود منحصربه فرد بود.
طراحی الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق (مورد مطالعه: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: صنایع خلاق را می توان به عنوان صنعتی که حوزه تلاقی و اشتراک بین فرهنگ، فناوری، علم و تجارت است، تشریح کرد. صنایع خلاق گونه ای از صنایع است که به خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی می پردازد که ماهیت فرهنگی دارد. از این رو، موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، برای خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی که ماهیت فرهنگی دارند، به الگویی برای جذب کارکنان خلاق نیازمند است تا یاریگر موزه برای رسیدن به اهداف سازمانی خود باشد. هدف از اجرای پژوهش حاضر، طراحی الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و ارتقای سطح کیفی و کمی فعالیت های این موزه، به عنوان بخشی از صنعت خلاق است. نتایج این قابلیت را دارد که به سایر صنایع خلاق با گرایش های تاریخی تعمیم داده شود.
روش: روش پژوهش حاضر، روش داده بنیاد است و از نمونه گیری نظری در مصاحبه ها استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر، ۳۱ نفر از کارکنان و خبرگان فعال در حوزه مدیریت مجموعه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و سایر مدیران فعال در حوزه صنایع خلاق هستند.
یافته ها: بر اساس مصاحبه با مشارکت کنندگان پژوهش، الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس طراحی شد. عناصر مدل به دست آمده عبارت اند از: ۱. شرایط علّی مشتمل بر مقوله های ارزش مداری، آینده نگری، کارامداری و ایده مداری؛ ۲. شرایط زمینه ای مشتمل بر مقوله های تعاملات محیطی، آگاهی و شناخت محیط و مدیریت محیط؛ ۳. شرایط مداخله گر مشتمل بر مقوله های مزیت آفرینی، خطرپذیری، انگیزه محوری و دانش محوری؛ ۴. راهبردها مشتمل بر مقوله های تخصص گرایی، یکپارچگی، ضابطه گرایی، روابط اداری و هم اندیشی؛ ۵. پیامدها مشتمل بر مقوله های پایداری سازمان، خودبرانگیختگی، خودشکوفایی، موفقیت (کسب هدف)، مهارت محوری، جامعه پذیری سازمانی، پویایی سازمانی، رضایت مندی.
نتیجه گیری: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، به عنوان صنعت خلاق نیاز دارد به ایجاد تغییرات مختلف برای افزایش بهره وری از امکانات و شناخت بیشتر مخاطبان داخل و عرصه بین الملل. برای تحقق این مهم، بایستی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سطح کیفی جذب کارکنان خود را افزایش دهد تا با استفاده از منابع انسانی خلاق، بتواند به موفقیت های مدنظر دست یابد.
طراحی مدل علی عوامل موثر بر زنجیره تأمین لارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل علی عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین لارس (ناب، چابک، تاب آور و پایدار) می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی - توسعه ای است. در راستای هدف پژوهش، ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون ادبیات تحقیق هر یک از پارادایم های زنجیره تأمین مورد بررسی قرار گرفت و سپس، با استفاده از آن ابعاد زنجیره تأمین پایدار، زنجیره تأمین تاب آور، زنجیره تأمین چابک، زنجیره تأمین ناب و 16 شاخص مختلف آن ها نیز مشخص شد. برای تعیین میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری هر یک از شاخص ها از روش دیمتل استفاده شد که به این منظور پرسش نامه دیمتل توسط اساتید و خبرگان این حوزه تکمیل شد و در نهایت در دستگاه مختصات دکارتی روابط بین شاخص ها مشخص گردید. نتایج این مرحله نشان داد که به ترتیب عوامل اقتصادی، چابکی، بهبود مستمر و انعطاف پذیری بیشترین تأثیرگذاری و از طرفی، مدیریت تأمین کنندگان بیشترین تأثیرپذیری را در بین شاخص های زنجیره تأمین لارس دارند. در نهایت برای ارائه مدل مفهومی مناسب زنجیره تأمین لارس، با استفاده از روش معادلات ساختاری صحت روابط مدل ارائه شده توسط 20 نفر از خبرگان این حوزه مورد ارزیابی کمی قرار گرفت. در این قسمت روایی، پایایی و ارزیابی عملکرد کلی مدل مفهومی از طریق شاخص های مختلف ارزیابی و تأیید شد. باتوجه به بارهای عاملی مدل مفهومی ارائه شده می توان نتیجه گرفت که شاخص های این معیارهای نیز در طراحی زنجیره تأمین لارس نقش بسزایی ایفا می تواند و پیشنهاد می شود که در هر یک از معیارها در راستای دستیابی به اهداف به درستی و مناسب مدیریت و برنامه ریزی شوند.
Presenting A for Model of Establishing the Fifth-Generation University with the Foundation Data Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۸, Winter & Spring ۲۰۲۴
125 - 148
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to present and explain the establishment pattern of the fifth-generation university in Islamic Azad Universities. Future thinking and the university system's policy in higher education have become necessary with the effectiveness of virtual and electronic learning. Higher education based on digital developments has entered a new era where competition and quality are its main characteristics. One of the challenges facing universities in the new millennium is the concept of the fifth-generation universityMethod: This research was conducted using a qualitative-inductive approach and the Strauss-Corbin grounded theory method. The research tool (data collection) is a semi-structured interview. Using the grounded theory method, the data obtained from the interviews, conducted with 10 professors and managers of Islamic Azad University, were analyzed during three stages of open, central, and selective codingFindings: 20 general categories in the form of a paradigm model including factors including causal conditions ( knowledge development; new social needs; internal organizational factors; external organizational factors; mechanisms of first-generation universities, second-generation universities, third-generation universities, and fourth generation universities) central phenomenon (establishment of the fifth generation university), underlying conditions (creating social, cultural and political in the university; economic development of the university; organizational support platforms), intervening conditions (the existence of a dynamic environment and structure in the university) and strategies (changing the educational approach; environmental re-engineering; academic effectiveness; development architecture) and consequences (elite development; comprehensive effectiveness of the university; The emergence of the characteristics of the fifth generation university) is the result of this investigationConclusion: The establishment of a fifth-generation university in higher education can lead to the optimization of the resource allocation behavior of different stakeholders and prevent the waste of resources (financial resources, life or time of students, etc.), which leads to the overall effectiveness of the university; The establishment of the fifth generation university and the development of civilization.
راهبرد نوآوری و عملکرد بانک ها: نقش تعدیلگری قابلیت های پویای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نوآوری و اتخاذ راهبرد های مناسب آن در مزیت رقابتی بانک ها، مقاله حاضر سعی دارد تاثیر تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش بر رابطه بین راهبرد نوآوری و عملکرد بانک گردشگری را بررسی نماید. جامعه آماری این پژوهش شعب و ستاد بانک گردشگری در شهر تهران است. حجم نمونه آماری با جدول مورگان برابر 247 شد که با توجه به احتمال ریزش پرسشنامه ها، 15% به حجم نمونه اضافه و تعداد حجم نمونه برابر 284 گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه ها از قضاوت خبرگان و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS استفاده گردیده است. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی-پیمایشی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قابلیت های پویای مدیریت دانش تاثیر معناداری بر رابطه راهبرد نوآوری و عملکرد در بانک گردشگری دارد. همچنین سایر نتایج حاکی از آن است که نوآوری خدمات، نوآوری فرآیند و نوآوری سازمانی، با لحاظ نمودن نقش تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش، تاثیر معناداری بر عملکرد بانک گردشگری دارد.
ارائه مدل ارتباط میان ظرفیت جذب و نوآوری با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
47 - 64
حوزههای تخصصی:
در محیط متغیر امروز، به خصوص برای شرکت های دانش محور ، دانش و فناوری پایه و اساس رقابت هستند. این شرکت ها برای تحقق اهداف تجاری خود می بایستی دانش جدید را به کار گیرند تا در ایجاد و توسعه ظرفیت های نوآوری و به کارگیری آن در فرآیند تولید نقش به سزایی داشته باشند. دراین پژوهش ابتدا عوامل موثر بر ظرفیت جذب و نوآوری استخراج و با استفاده از نرم افزار ونسیم به ترسیم مدل علی_معلولی و انباشت_جریان پرداخته شد. هدف از این پژوهش بررسی نوآوری با توجه به افزایش صعودی شرکت های دانش بنیان می باشد. ممیزی بیشتر در خصوص دانش بنیان بودن شرکت ها، ایجاد انگیزه و بهره مندی از سرمایه گذاران بیرونی و فرشتگان خطر پذیر جهت بهبود ظرفیت جذب شرکت های دانش بنیان، فراهم نمودن امکان دسترسی محققان تمام وقت تحقیق و توسعه شرکت های فناور محور به شبکه های جهانی دانش و افزایش منابع دانش خارجی، اهمیت به افزایش تحقق اهداف استراتژی تحقیق و توسعه و شایستگی های فناوری شرکت ها، جبران هزینه های تحقیق و توسعه از طریق افزایش تسهیلات به شرکت های دانش بنیان واقعی و حمایت مالی همه جانبه و مستمر دولت از نتایج برگرفته از پژوهش حاضر می باشد و از پیشنهادات تخصصی برای شرکت های دانش بنیان اینکه یک سیستم مدیریت دانش داخلی ایجاد شود و اطلاعات درون سازمانی مانند مسابقات دانش موضوعی و طوفان فکری و .. .برگزار کنند. با پرورش دانش کارکنان و توانایی به کارگیری آن ها می توان ظرفیت جذب شرکت و به دنبال آن نوآوری را بهبود بخشید.
تاثیر تنوع جنسیتی اعضای کمیته حسابرسی بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و کیفیت سود
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش به بررسی تاثیر تنوع جنسیتی اعضای کمیته حسابرس بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و کیفیت سود می پردازد. محدوده مورد مطالعه برای این تحقیق شامل هشت سال، یعنی از سال های 1392 تا 1399 است. پژوهش در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد و در تقسیم بندی بر مبنای ماهیت در گروه تحقیقات همبستگی قرار می گیرد که بر اساس شیوه استقرایی به نتیجه گیری می پردازد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه تحقیق نشان داد بین مسئولیت پذیری اجتماعی و کیفیت سود رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و همچنین تنوع جنسیتی اعضای کمیته حسابرس بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و کیفیت سود تاثیر معنادار و مثبت دارد و موجب تقویت این رابطه می شود.
تاثیر دوره تصدی و چرخش حسابرس بر کیفیت حسابرسی با تاکید بر نظام راهبری شرکتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
244 - 262
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر دوره تصدی و چرخش حسابرس بر کیفیت حسابرسی با تاکید بر نظام راهبری شرکتی می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 129 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 5 ساله بین سال های 1397 تا 1401 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دوره تصدی حسابرس بر کیفیت حسابرسی تاثیر مستقیم دارد. ولی، چرخش حسابرس بر کیفیت حسابرسی تاثیر معکوس دارد. اما، نظام راهبری شرکتی بر رابطه بین دوره تصدی حسابرس و کیفیت حسابرسی تاثیر ندارد. همچنین، نظام راهبری شرکتی بر رابطه بین چرخش حسابرس و کیفیت حسابرسی تاثیر ندارد.