فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
عدم افشای اطلاعات قابل اعتماد، مشکل عدم تقارن اطلاعاتی ایجاد می کند و باعث افزایش هزینه سرمایه سهام می شود؛ بنابراین، افشای داوطلبانه اطلاعات می تواند به کاهش ریسک غیرسیستماتیک منجر شود و این کاهش می تواند به واسطه علامت دهی مالی موجب افزایش اطمینان سرمایه گذاران شود. وقتی سرمایه گذاران احساس کنند که شرکتی در برابر نوسانات خاص مقاوم تر است، بتای آن شرکت -که نمایانگر ریسک سیستماتیک است- به سمت کاهش، تمایل پیدا می کند. این تغییر در ارزیابی ریسک می تواند منجر به کاهش هزینه سرمایه سهام شود. از طرفی وقتی کیفیت اطلاعات یک شرکت بهبود یابد، نه تنها آن شرکت بلکه سایر شرکت ها نیز تحت تأثیر قرار می گیرند؛ به عبارت دیگر، افشای اطلاعات توسط یک شرکت می تواند بر ادراک عمومی و ارزیابی ریسک سایر شرکت ها تأثیر بگذارد؛ بنابراین، در این پژوهش نقش میانجی عدم تقارن اطلاعاتی بر رابطه بین افشای داوطلبانه اطلاعات و هزینه سرمایه با استفاده از مدل CAPM بررسی می شود. برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 159 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی بازه زمانی 1397-1401برای نمونه آماری انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از روش تجزیه وتحلیل داده های ترکیبی و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که افشای داوطلبانه اطلاعات بر هزینه سرمایه تأثیر معناداری ندارد و متغیر میانجی عدم تقارن اطلاعاتی نیز بر رابطه افشای داوطبانه اطلاعات و هزینه سرمایه تأثیر معناداری ندارد. به علت پایین بودن سطح میانگین افشای داوطلبانه اطلاعات و کارانبودن بازار سرمایه در ایران و محدودبودن اقلام افشای داوطلبانه اطلاعات تأثیر معناداری بین افشای داوطلبانه اطلاعات و هزینه سرمایه مشاهده نشد. از طرفی به دلیل فقدان تحلیلگران مالی و عدم توجه سرمایه گذاران، میزان افشای داوطلبانه شرکت ها نتوانسته است میزان عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار سرمایه به طور چشمگیری تغییر دهد.
ارائه چارچوبی برای توسعه منابع انسانی دوسوتوان زمینه ای در منطقه آزاد تجاری- صنعتی ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
97 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای توسعه منابع انسانی دوسوتوان زمینه ای در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس بود. روش تحقیق به صورت کیفی از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته و جامعه آماری شامل خبرگان منابع انسانی در شرکت های فعال در منطقه آزاد ارس با سابقه مدیریت منابع انسانی حداقل به مدت 5 سال بود. جهت تعیین نمونه آماری 15 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در تحقیق مشارکت کردند. بر اساس روش تحلیل تم حاصل از مصاحبه با خبرگان 11 ویژگی در قالب 5 عامل توانمندسازی، ایجاد انگیزش، فرصت آفرینی، توانایی تطابق، و مدیریت منابع انسانی در پژوهش حاضر شناسایی شد که چارچوب توسعه منابع انسانی دوسوتوان زمینه ای را تشکیل داد. در نتیجه برای توسعه منابع انسانی دوسوتوان لازم است سازکارهای مناسبی مورد توجه قرار گیرند. بر همین اساس پیشنهاد می شود جهت توانمندسازی کارکنان به آموزش و کسب مهارت های نوین، ایده های خلاقانه، و شناسایی استعدادها توجه شود. همچنین ایجاد انگیزه در افراد می تواند از طریق جانشین پروری بر اساس شایستگی و حمایت از کارکنان صورت پذیرد.
رفتار مصرف کننده در کلینیک دندان پزشکی سیواک
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
33 - 55
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کننده در خدمات دندان پزشکی تحت تأثیر ترکیبی از عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی قرار دارد. این رفتار، بسته به تفاوت های فرهنگی و اقتصادی در کشورها، تنوع چشمگیری دارد. در کلینیک دندان پزشکی سیواک، به عنوان بزرگ ترین و مجهزترین کلینیک دندان پزشکی ایران، رفتار مصرف کنندگان با استفاده از انبار داده های وسیع و پرسشنامه های واحد CRM تحلیل شده است. این تحلیل به ما امکان می دهد تا رفتار مصرف کنندگان را به طور دقیق تری مورد بررسی قرار دهیم و استراتژی های مناسبی برای ارتقاء خدمات دندان پزشکی تدوین کنیم. این مقاله با بررسی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کننده در ایران و سایر کشورها، نمونه های موفقی از استراتژی های بازاریابی و مدیریتی در این حوزه را تحلیل می کند. علاوه بر این، به تأثیر فناوری های پیشرفته و تغییرات اجتماعی بر رفتار مصرف کننده نیز پرداخته می شود. هدف این مقاله، شناسایی نیازها و انتظارات بیماران و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت و کارایی خدمات دندان پزشکی است.
تبیین ویژگی های دانشگاه دیجیتال: مرور نظام مند مبانی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
173 - 215
حوزههای تخصصی:
ظهور فن آوری های پیشرفته همگام با انقلاب صنعتی 4.0 در آموزش عالی، به تدریج مفاهیم جدیدی ازجمله تحول دیجیتال، آموزش دیجیتال و نهایتاً دانشگاه دیجیتال را پدیده آورده است. دانشگاه دیجیتال مفهومی نوظهور و نیازمند تعریف است که می توان از طریق شناسایی ویژگی های آن به شفاف سازی این مفهوم دست یافت؛ بنابراین پژوهش حاضر، باهدف مطالعه و بررسی جامع مبانی نظری دانشگاه دیجیتال از طریق تبیین ویژگی های آن انجام گرفته تا بتوان به فهم و ادراک به مراتب دقیق تری دست یافت و به توسعه مطالعات هم از منظر تئوریک و هم کاربردی پرداخت. به منظور تجزیه وتحلیل جامع مبانی نظری ویژگی های دانشگاه دیجیتال، از روش مرور نظام مند بهره گرفته شد و پس از تعیین سؤال پژوهش و استراتژی جست وجو و غربالگری موارد شناسایی شده، 43 مقاله علمی این حوزه در فاصله سال های 2000 تا 2022 در مبانی نظری مرتبط شناسایی شدند و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. با مرور نظام مند مبانی نظری و از طریق به کارگیری روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و مقوله بندی آن ها، هشت ویژگی اکوسیستم و جامعیت، برنامه درسی دیجیتالی، جامعه پذیری، استراتژی های دیجیتالی، تجربه دیجیتالی، پلتفرم محوری، داده محوری، نوآوری و چابکی شناسایی شد که هر بعد شامل مؤلفه های مختلف می باشد که نمایان گر تشابهات و تفاوت های دانشگاه سنتی و دیجیتال است که مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی برای مؤسسات آموزش عالی باشد تا با ارزیابی و مطابقت ویژگی ها، جایگاه خود را درحرکت به سوی دیجیتالی شدن تعیین کنند و این ویژگی ها را در استراتژی ها و رویکرد کلی مدیریت دانشگاه مدنظر قرار دهند تا امکان رقابت پذیری در شرایط تغییر خواسته های جامعه مدرن فراهم گردد.
توسعه مدل هوشمند تصمیم گیری استراتژیک بر مبنای تعاملات احساسی و رفتاری مشتریان: مطالعه موردی دیجی کالا
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
99 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، توسعه مدل هوشمند تصمیم گیری استراتژیک بر مبنای تعاملات احساسی و رفتاری مشتریان در شبکه های اجتماعی است. در این راستا، تأثیر متغیر «همدلی» به عنوان یک شاخص احساسی بر «قصد خرید» بررسی شده و نقش میانجی گری متغیرهای «رفتار مشارکتی مشتری»، «رفتار شهروندی مشتری» و «ارزش برند» به دقت تحلیل گردیده است. همچنین، نقش تعدیل گر «روابط فرااجتماعی» به عنوان عاملی تأثیرگذار بر نحوه بروز رفتارهای مشارکتی و شهروندی مورد ارزیابی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل مشتریان دیجی کالا در شبکه های اجتماعی است که به صورت نامحدود در نظر گرفته شد و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر تعیین و به روش در دسترس گردآوری شد.روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. داده ها از طریق پرسشنامه ای با مقیاس لیکرت پنج درجه ای جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS.V24 و Smart PLS.V3 در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیر های همدلی بر ارزش برند با نقش میانجی رفتار مشارکت مشتری (147/0) همدلی بر ارزش برند با نقش میانجی رفتار شهروندی(225/0) همدلی بر قصد خرید با نقش میانجی رفتار شهروندی (298/0) همدلی بر قصد خرید با نقش میانجی رفتار مشارکت مشتری(311/0) همدلی بر رفتار مشارکت مشتری با تعدیل گری روابط فرا اجتماعی(264/0) همدلی بر رفتار شهروندی با تعدیل گری روابط فرا اجتماعی(093/0) رفتار مشارکت مشتری بر قصد خرید با نقش میانجی ارزش برند(120/0) رفتار شهروندی بر قصد خرید با نقش میانجی ارزش برند(251/0) در میان مشتریان دیجی کالا در شبکه های اجتماعی تاثیر معنا دارد.
الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان با استفاده از تحلیل دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
198 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از اصول بسیار مهم و مطرح در حسابرسی تردید حرفه ای است. طبق استانداردهای حرفه ای، شک به عنوان نگرش حسابرس به ارزیابی انتقادی شواهد حسابرسی تعریف می شود. تردید حرفه ای نوعی نگرش است که لازمه آن، وجود ذهن پرسشگر و ارزیابی نقادانه شواهد توسط حسابرس است. اصل تردید حرفه ای، به طور گسترده در استانداردهای حسابرسی ریشه دوانده است و نظارت کنندگان در سراسر جهان، اغلب کمبود شک را یکی از دلایل اساسی کاستی های حسابرسی معرفی کرده اند؛ اما همیشه نمی توان تردید بدون پشتوانه را ملاک کاستی حسابرسی قرار داد. ادبیات حسابرسی و حسابداری، عوامل مختلفی را دلیل این امر می داند که فزونی و کاستی این مهم، می تواند پیامدهای مختلفی به همراه داشته باشد. برای مدیریت پیامدهای احتمالی، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و اکتشافی است. داده های پژوهش از مبانی نظری و همچنین، از طریق مصاحبه با افراد خبره در حوزه رفتارشناسی حسابرسی در سال ۱۴۰۳ گردآوری شده است. مشارکت کنندگان پژوهش ۱۸ نفر از خبرگان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از تحلیل دلفی و به کمک نظر خبرگان قبلی و جدید، عوامل احصا و تأیید شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج عوامل مؤثر بر تردید حرفه ای حسابرس عبارت اند از: مؤلفه های ابعاد فرهنگی، اختلال های شخصیتی، اخلاق حرفه ای، اخلاق حسابداران، استقلال حسابرسان، اعتماد، بی طرفی حسابرس، قضاوت حسابرس، تجربه حسابرس، ادراک حسابرس، ایدئولوژی سیاسی حسابرس، تعهد حرفه ای، تقلب، جنسیت حسابرس، چرخش حسابرس، رده حسابرسی، حق الزحمه حسابرسی، سبک رهبری حسابرس، سرمایه اجتماعی، تردید حسابرس، شناخت صاحب کار، شهرت حسابرس، صلاحیت حسابرس، تفکرهای حسابرس، عملکرد حسابرس، فرسایش قدرت در حسابرسی، کیفیت حسابرسی، مؤلفه های رفتاری حسابرسان، هویت، ویژگی های شرکت، ویژگی های صنایع، ساختار مالکیت، ویژگی های نظارتی، کیفیت اطلاعات، ویژگی های بازار شرکت، ریسک شرکت، سطح اهمیت، ویژگی های هیئت مدیره، آموزش، سابقه حسابرسی حسابرس از صاحب کار قبلی، نوع اظهارنظر قبلی حسابرس از صاحب کار، پیچیدگی کار صاحب کار، فناورانه بودن نوع فعالیت صاحب کار، شیوه برنامه ریزی کار حسابرسی توسط حسابرس، ذهن پرسشگر، ترک قضاوت، اتکا به خود، خودباوری، فشار کاری، حجم کاری و انگیزه. گفتنی است که این عوامل، مدل مفهومی تردید حرفه ای حسابرس را تشکیل می دهند.
نتیجه گیری: حسابرسان در فرایند حسابرسی با عوامل مختلفی روبه رو هستند که می تواند بر میزان تردید حرفه ای آن ها تأثیرگذار باشد؛ از این رو آن ها باید در سطح فردی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی این عوامل را تحلیل کنند و آموزش های لازم را جهت پیشگیری منطقی دیده باشند. همچنین، به صاحب کار و ویژگی های محیط حسابرسی توجه ویژه ای داشته باشند؛ زیرا صاحب کار و نوع ارتباط با آن، می تواند از عوامل تأثیرگذار بر میزان تردید حرفه ای باشد. اطلاعات از بابت نحوه ارائه و افشا و همچنین، پیچیدگی آن، می تواند میزان تردید آن ها را افزایش دهد؛ از این رو تردید حرفه ای، قضاوت حرفه ای را به دنبال خواهد داشت.
شبکۀۀ کنشگران نوآوری های حسابداری مدیریت و عملکرد مالی شرکت: دیدگاه های شرقی و غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
392 - 431
حوزههای تخصصی:
هدف: طبق ادبیات حسابداری مدیریت، سازه های مختلفی بر عملکرد مالی شرکت ها مؤثرند. یکی از سازه های مؤثر بر عملکرد مالی، تغییر و تحولات شبکه کنشگران نوآوری های حسابداری مدیریت است که به گونه ای مستمر، در محیط تجاری پیرامون شرکت ها در حال وقوع است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر شبکه های کنشگر نوآوری های حسابداری مدیریت، بر عملکرد مالی شرکت ها با توجه به دیدگاه های شرقی و غربی است. این پژوهش با استفاده از بررسی روند تکامل حسابداری مدیریت در دوره های مختلف و شناسایی روش های مورد استفاده در سال های مختلف، برای پیاده سازی حسابداری مدیریت، به دنبال تعیین کاراترین شیوه نوآوری های حسابداری مدیریت در غرب و شرق، برای دستیابی به بهبود عملکرد است.
روش: جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران و فرابورس، طی دوره مالی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ تشکیل می دهد. با توجه به اِعمال محدودیت هایی، ۲۱۵ شرکت (۲۵۸۰ سال شرکت) طی ده سال انتخاب شد و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری، انجام گرفت.
یافته ها: شبکه کنشگران نوآوری حسابداری مدیریت بر عملکرد شرکت ها، در دو دیدگاه غربی و شرقی تأثیر مثبت و معناداری دارد. از آنجا که اختلاف شدیدی بین ضرایب تعیین متغیر وابسته در هر دو الگوی غربی و شرقی وجود ندارد، مشخص می شود که شرکت های فعال در بازار سرمایه ایران، از هر دو دیدگاه غربی و شرقی، کمابیش به یک نسبت استفاده می کنند. همچنین، نتایج آزمون فیشر نشان داد که از نظر آماری، بین رابطه شبکه کنشگران حسابداری مدیریت و عملکرد شرکت در هر دو الگوی غربی و شرقی، تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارتی، شبکه کنشگران حسابداری مدیریت، به طور کلی در هر دو الگو تأثیر یکسانی دارد و تفاوت معناداری در تأثیرگذاری آن ها دیده نمی شود. این نتایج بیانگر آن است که عوامل دیگری ممکن است در تفاوت های عملکردی بین الگوهای غربی و شرقی مؤثر باشند که باید بررسی شوند.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه بیانگر آن است که شبکه های کنشگران نوآوری در حسابداری مدیریت، بدون توجه به مرزهای فرهنگی، به طور معناداری بر بهبود عملکرد مالی شرکت ها مؤثرند. این نتایج تأکید می کنند که نوآوری های حسابداری مدیریت می تواند به عنوان یک عامل جهانی در نظر گرفته شود و قادر است کارایی مالی را در سطح بین المللی ارتقا دهد. افزون براین، از آنجا که بین رابطه شبکه کنشگران حسابداری مدیریت و عملکرد شرکت در هر دو الگوی غربی و شرقی، تفاوت معناداری وجود ندارد، تحلیل ها نشان می دهد که این تأثیرهای مثبت، مستقل از تفاوت های فرهنگی موجود بین دیدگاه های غربی و شرقی، یکسان هستند. این امر نشان دهنده پتانسیل یکپارچه سازی استراتژی های حسابداری مدیریت در سطح جهانی و اهمیت درک عمیق تر از نقش فرهنگ در توسعه و اجرای این نوآوری هاست. از طرفی، شدت اثرگذاری شبکه کنشگران «انسانی» حسابداری مدیریت بر عملکرد شرکت در دیدگاه شرقی، نسبت به دیدگاه غربی قوی تر است که نشان می دهد در بسیاری از کشورهای شرقی، فرهنگ سازمانی ممکن است بر مبنای ارزش ها و تعاملات انسانی بیشتری باشد. این می تواند شامل تأکید بر همکاری، هم بستگی اجتماعی، و اهمیت روابط انسانی در محیط کار باشد.
Employability and Digitalization: A Bibliometric Analysis with Future Research Directions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Digitalization is rapidly changing employment dynamics, demanding an understanding of how digital technologies impact employability. This study provides a comprehensive analysis of the relationship between digitalization and employability through a hybrid approach combining bibliometric analysis with a systematic theoretical review, based on the 4Ws framework (What, When, Where, and Why). Through the examination of thematic trends spanning the years 2010 to 2023, this study reveals significant domains in which digital transformation is influencing employability. The results underscore three primary thematic categories: the evolution of employment models catalyzed by digital technologies, the shift from Industry 4.0 to Industry 5.0, and theoretical advancements that concentrate on the informal economy alongside comparative analyses. This research contributes to addressing theoretical gaps regarding the lasting impact of digitalization on labor markets, with a particular focus on skill acquisition and job security. It presents targeted approaches for scholars, educators, and industry stakeholders to improve employability amid technological change. These include creating adaptive skill development programs, using AI in workforce management, and encouraging policies that enhance workers’ adaptability to new digital innovations. By presenting clear insights on how digitalization may affect employability, this research aims to enable more informed decisions for designing educational strategies and labor policies.
کامیابی فرامند و اینرسی شخصیت حسابرس و صاحبکار :از طریق معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط حرفه حسابرسی، به دلیل مسئولیت هایی که بر عهده دارد، عرصه ای بسیار پیچیده و پرتلاطم می باشد، چراکه ضمن تحمل فشارهای موجود در این حرفه، می بایست قابلیت های روانشناختی و رفتاری و عملکردی را برای مقابله به نفوذ و واسطه گری ها داشته باشد، تا استقلال خود را حفظ نماید.. هدف این پژوهش بررسی تاثیر کامیابی فرامند بر اینرسی شخصیتیِ حسابرسان و صاحبکار می باشد. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه بود که برای تحلیل داده های جمع آوری شده از تحلیلِ حداقل مربعات جزئی استفاده شد. جامعه هدف پژوهش حسابرسان عضو سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی بخش خصوصی بود که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و در بازه زمانی ۶ ماه در طی سال 1401 مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج کسب شده مشخص گردید، کامیابی فرامند بر اینرسی شخصیتی حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری دارد. در واقع نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد، وجود انتظارات مثبت در متن جامعه و محیط حرفه ای باعث ایجاد پویایی بیشتر در کارکردهای اثربخش استقلال طلبانه حسابرسان می گردد، چراکه انگیزه های محرک می تواند به افزایش فلسفه حرفه ای حسابرسان در مسیر کار راهه ای شان کمک نماید و باعث گردد تا در زمان اتخاذ تصمیم ها، فارغ از هرگونه نفوذ و وابستگی های احتمالی، اقدام به اظهارنظر و قضاوت های حرفه ای نمایند.
نقش استراتژی وارد کننده فناوری اطلاعات بر زنجیره ارتباط پذیرش فناوری اطلاعات هوشمند و یادگیری سازمانی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری های اطلاعاتى هوشمند، دارایی استراتژیک مهمی برای سازمان ها به شمار می روند که می توان از آن ها برای بهبود عملکرد سازمانی و رقابت راهبردی استفاده نمود. با این حال پذیرش و انتشار فناوری های اطلاعاتى هوشمند، فرآیندهایی پیچیده هستند که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارند. هدف این پژوهش ارائه مدلی جهت بررسی نقش استراتژی واردکننده فناوری اطلاعات بر زنجیره ارتباط فناوری اطلاعات هوشمند و یادگیری سازمانی است. روش پژوهش: روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بوده است. بدین منظور تعداد450 پرسشنامه میان کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان توزیع گردید که از این میان تعداد 420 عدد بازگشت داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که استراتژی واردکننده فناوری اطلاعات، به طور مستقیم به تقویت یادگیری سازمانی منجر می شود و سازمان ها را قادر می سازد تا با تغییرات محیطی و فناوری های نوظهور سازگار شوند. با این حال، نقش تعدیلگر سواد رسانه ای در این فرآیند معنادار نبوده که ممکن است ناشی از عوامل دیگری مانند سطح بالای سواد رسانه ای کاربران یا تأثیر بیشتر متغیرهای سازمانی و فرهنگی باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد پذیرش فناوری اطلاعات هوشمند به عنوان یک عامل کلیدی در بهبود عملکرد سازمانی، تحت تأثیر متغیرهایی نظیر سودمندی درک شده و سهولت استفاده درک شده قرار دارد. پذیرش کاربران به عنوان یک متغیر اساسی، نقشی مهم در موفقیت استراتژی های فناوری اطلاعات ایفا می کند.کلیدواژه ها: فناوری اطلاعات هوشمند، استراتژی واردکننده فناوری اطلاعات، پذیرش فناوری اطلاعات، یادگیری سازمانی.
پیش بینی تأخیر در پروازها در فرودگاه بین المللی امام خمینی: یک رویکرد مبتنی بر XGBoost
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
227 - 242
حوزههای تخصصی:
تاخیر در پروازها یکی از چالش های اساسی در صنعت هوانوردی است که منجر به نارضایتی مسافران، خسارات مالی برای شرکت های هواپیمایی و اختلال در عملیات فرودگاهی می شود. اگرچه مطالعات بسیاری به بررسی عوامل موثر بر تاخیر پرداخته اند، اما همچنان نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه، به ویژه در خصوص استفاده از الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین و بررسی تأثیر عوامل مختلف بر تاخیرها در فرودگاه های خاص وجود دارد. در این پژوهش، با استفاده از الگوریتم یادگیری درختی XGBoost و زبان برنامه نویسی R، تأثیر شرایط آب و هوایی و عوامل مرتبط با پرواز بر تاخیر پروازها در فرودگاه امام خمینی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش، توسعه یک مدل پیش بینی دقیق برای تاخیر پروازها و شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر آن ها است. با تحلیل داده های تاریخی پروازها و اطلاعات هواشناسی، مدل پیش بینی توسعه داده شده قادر به شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر تاخیرها بوده و به دقت 99.63 درصد در تشخیص تاخیر دست یافته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عواملی همچون سرعت باد، بارش، دید، نوع هواپیما، زمان حرکت و مسیر پرواز، تأثیر قابل توجهی بر وقوع و مدت زمان تاخیرها دارند. این یافته ها می توانند به تصمیم گیری آگاهانه تر در مدیریت فرودگاه، برنامه ریزی پروازها و کاهش تأخیرها کمک کنند و در نهایت منجر به بهبود کارایی عملیاتی و افزایش رضایت مسافران شوند.
Evolution of Learning Experience Management in Distance Science Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
132 - 162
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this research was to integrate ChatGPT, an advanced artificial intelligence language model, into distance science education. By addressing the specific challenges inherent in online learning environments, this study aims to investigate how technological advancements, such as ChatGPT, can effectively enhance the management and overall quality of distance education experiences.
Method: This qualitative, exploratory study aimed to provide a comprehensive understanding of the potential applications of ChatGPT in distance science education. This study identifies the various interactions that can occur in distance education and describes and evaluates the input and output instructions associated with each interaction. The chat bot used is https://chatbot.theb.ai and A biology tutoring platform uses ChatGPT to provide personalized support to students working on biology issues or concepts.
Findings: Based on the results, the artificial intelligence can play an important role in improving distance science education. Furthermore, this study highlights the importance of developing metacognitive skills among learners and encourages educators to seek professional development opportunities to enhance the quality and engagement of distance science education. This study emphasizes the need for careful planning, research, design, evaluation, management, and responsible application of AI technology in distance education.
Conclusion: This study was concluded that ChatGPT could be very useful for both learners and educators in distance education. This research showcases the innovative results facilitated by ChatGPT and provides valuable insights and practical guidance for educators, researchers, and policy makers on the effective use of AI technologies in distance science education.
Analyzing the Dimensions of Digital Transformation in Education with the Approach of the Roadmap(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
163 - 196
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the current research is to extract the components and dimensions of digital transformation and determine the levels and sequence of dimensions in Iran's education and upbringing, for the planning and implementation roadmap.Method: This research has a mixed approach (qualitative-quantitative). The qualitative section was able to extract the components of digital transformation by searching for authentic Persian and English articles published in the last ten years. With the help of seven experts, the digital transformation components were classified into eight dimensions in the form of 109 identified sub-components using the ISM method. Dimension levels were determined by SSIM matrix calculations in the quantitative part. MICMAC software version 5.3.0 was used to calculate the impact of relationships.Findings: Based on the opinion of experts and the results of ISM calculations, the identified dimensions including: institutional, education, technology, infrastructural, social, cultural and economic were placed in four levels.Conclusion: According to experts, the institutional dimension, being placed at the fourth level, has the greatest impact on digital transformation in Iran's education. Therefore, it is one of the key dimensions to achieve digital educational transformation that is placed at the first level of the model. According to the results of ISM, the economic and cultural dimensions were placed at the third level. Also, in analyzing the impact of relationships between dimensions using MICMAC software, the results indicate that the institutional dimension has a significant impact on infrastructure development.
شناسایی پیشران ها و پسران های حکمرانی شبکه ای در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
67 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله شناسایی الزامات استقرار حکمرانی شبکه ای می باشد که به بررسی پیشران ها و پسران های حکمرانی شبکه ای در سازمان های دولتی ایران می پردازد.روش پژوهش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع تحقیق، کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مدیران سازمان های دولتی همستد که حجم نمونه انتخابی مشتمل بر 20 نفر می باشد. برای گردآوری داده ها از روش میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. داده های بدست آمده از مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و نرم افزارMAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: در یافته های پژوهش 81 مضمون پایه 7 عامل به عنوان مضمون فرعی پیشران های حکمرانی شبکه ای شناسایی شدند این عوامل عبارتند از: مدیریت شبکه ای، ساختار سازمانی شبکه ای، تعاملات و ارتباطات شبکه ای، شرایط حاکم بر شبکه، زیرساخت های شبکه ای، فضا و محیط پیرامونی شبکه و تامین منابع مالی و انسانی. نتیجه گیری: 52 مضمون پایه و 8 عامل نیز به عنوان مضمون فرعی پسرانهای حکمرانی شبکه ای شناسایی شدند که عبارتند از: مدیریت کنترلی، ساختار سازمانی سلسله مراتبی، ارتباطات خشک و رسمی، وضع قوانین محدود کننده، عدم بستر سازی، بحران های داخلی و خارجی، فساد و رانت وکمبود امکانات مالی و انسانی. در نهایت پیشران ها و پسران ها براساس خروجی نرم افزار در قالب یک مدل ارائه می گردد. حکمرانی شبکه ای می تواند راهکارهای نوآورانه ای برای حل مشکلات و بحران های احتمالی سازمان های پویای امروزی ارائه دهد.
تدوین چارچوب قضاوت حرفه ای در راستای پیاده سازی استاندارد ارزش منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
30 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: حرکت به سمت استانداردهای حسابداری بین المللی، نقش ارزش های منصفانه را در گزارشگری مالی، پررنگ کرده است. به منظور تعیین ارزش منصفانه در گزارش های مالی، تهیه کننده این گزارش ها از داده های ورودی قابل مشاهده مبتنی بر بازار و داده های ورودی غیرقابل مشاهده مبتنی بر مفروضات خود واحد گزارشگر، استفاده می کند. با توجه به گستردگی قضاوت در تعیین ارزش منصفانه و اهمیت قضاوت پس از تصویب استاندارد حسابداری ۴۲ ایران و نبود رهنمود عملیاتی درخصوص پیاده سازی آن، هدف پژوهش حاضر، رسیدن به چارچوبی نظام مند در قضاوت در اندازه گیری ارزش منصفانه برای تهیه اطلاعات مالی در محیط گزارشگری ایران است.
روش: در این پژوهش از روش مرور سیستماتیک مطالعات اسنادی و روش میدانی استفاده شد. داده ها با استفاده از دو ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۰ نفر از خبرگان حرفه حسابداری و حسابرسی ایران، از چهار گروه «ارزش گذاران»، «حسابرسان»، «تهیه کنندگان» و «تدوین کنندگان مقررات»، از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان مرداد ماه ۱۴۰۲ و تحلیل محتوای آن ها و پرسش نامه ساختاریافته بر مبنای منطق فازی از ۳۰ نفر خبره در چهار گروه نام برده، جمع آوری شد. این داده ها با استفاده از روش دلفی فازی و روش بهترین و بدترین معیار، از طریق توزیع پرسش نامه بهترین بدترین به ۸ خبره، تجزیه وتحلیل شدند. از آزمون کروسکال والیس برای مقایسه چهار گروه شرکت کننده در پژوهش و از روش بهترین بدترین نیز، برای تعیین اهمیت و اولویت بندی اجزای چارچوب استفاده شد. همچنین به منظور ارزیابی اعتبار داخلی نتایج نهایی پژوهش با ۵ نفر خبره مصاحبه شد.
یافته ها: تدوین چارچوب قضاوت حرفه ای در به کارگیری استاندارد حسابداری ۴۲ ایران (اندازه گیری ارزش منصفانه)، یافته این پژوهش است. «شناسایی حوزه قضاوت»، «ارزیابی رهنمودهای حسابداری و حسابرسی»، «جمع آوری اطلاعات، تجزیه وتحلیل آن»، «نتیجه گیری و انجام قضاوت» و «مستندسازی آن»، بخش های اصلی چارچوب قضاوت حرفه ای را شامل می شود.
نتیجه گیری: قضاوت حرفه ای یک مهارت اساسی برای تهیه کنندگان، حسابرسان و تنظیم کنندگان صورت های مالی است؛ به ویژه تحت یک سیستم حسابداری مبتنی بر اصول. قضاوت کردن دشوار است و لزوماً یک پاسخ برای آن وجود ندارد. از طرف دیگر، اندازه گیری ارزش منصفانه همواره با قضاوت همراه است و این پتانسیل را دارد که سوگیری را در صورت های مالی وارد کند؛ بنابراین براساس این پژوهش پیشنهاد می شود که به منظور افزایش کیفیت گزارشگری مالی، در تهیه اطلاعات مالی چارچوب قضاوت، یعنی شناسایی حوزه، ارزیابی رهنمودهای حسابداری و حسابرسی، جمع آوری اطلاعات، انجام قضاوت و مستندسازی صورت پذیرد. به عبارت دیگر، اعتبار و سودمندی گزارشگری مالی به قضاوت های درست بستگی دارد؛ به ویژه با پیچیده ترشدن معاملات تجاری. همچنین مهم است که بتوان قضاوت ها را در زمان صدور گزارش و در پرتو واقعیات و شرایط موجود که معقول هستند، ثابت کرد. تهیه کنندگان و حسابرسان نیز پیشنهاد کرده اند که این امر می تواند تا حدی از چالش های نظارتی بعدی با بهره گیری از آیندهنگری محافظت کند. خبرگان معتقدند که یک چارچوب قضاوت حرفه ای، کیفیت و یکپارچگی قضاوت های انجام شده را بهبود می دهد و در نتیجه، اعتماد به عملکرد استانداردهای حسابداری مبتنی بر اصول را تقویت می کند.
بررسی تاثیر هویت فرهنگی و شخصیت بر رفتار استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی با تمرکز بر مدل برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تغییرات چشمگیر در حوزه حسابرسی، رفتار استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی با تأکید بر هویت فرهنگی و شخصیت حسابرسان، هدف این پژوهش است.
علل ظهور پیرسالاری در سازمان های دولتی ایران و راهبردهای کنترلی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر مدیریت سازمان های دولتی ایران از حکمرانی بزرگ ترها و ظهور پیرسالاری و وجود مدیران فرتوت رنج می برد. از این رو هدف نهایی پژوهش حاضر شناسایی علل ظهور پیرسالاری در سازمان های یادشده و کمک به این سازمان ها جهت مقابله با آن و در نتیجه کاهش عوارض پیرسالاری در کشور است. این پژوهش با جهت گیری بنیادی و فلسفه ساخت گرایی و همچنین با روش کیفی، استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، نمونه گیری هدفمند، و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان این حوزه صورت گرفته است. تحلیل داده ها پس از آشنا شدن با داده ها شروع شد و با ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری و جست وجو و شناخت مضامین ادامه یافت تا شبکه مضامین ترسیم و تحلیل شود. یافته ها حاکی از شناسایی 50 کد باز بود که در قالب 14 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی طبقه بندی شدند. علل ظهور پیرسالاری در سازمان های دولتی ایران را می توان در ابعاد الیگارشی پیرسالار، موانع سازمانی، و خلأ قانونی و راهبردهای کنترل این پدیده را می توان در ابعاد توسعه حکمرانی کارآمد، اصلاح قدرت و قوانین، و توجه به عقلانیت طبقه بندی کرد. نتایج پژوهش می تواند آینده جوان گرایی در مدیریت سازمان ها را بهبود بخشد و مسیر سپردن امور به جوانان شایسته و پایبند به نظام جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
بررسی نقش جهت گیری استراتژیک و آمادگی صنعت چهارم بر چیره دستی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
15 - 28
حوزههای تخصصی:
پیشرفت تکنولوژی و فضای رقابتی سازمان ها را ناچار به بهره برداری هم زمان از محصولات و خدمات فعلی و کشف پیوسته ارائه بهترین ها (چیره دستی سازمانی) ساخته است تا در عصر صنعتی جدید (چهارم) موفق شوند. در این میان جهت گیری استراتژیک به عنوان مبنایی برای اقدامات سازمان شناخته و ابزاری برای تحقق اهداف آن محسوب می شود. بنابراین پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش جهت گیری استراتژیک (بازارمحوری و کارآفرین محوری) و آمادگی صنعت چهارم بر چیره دستی سازمانی در شعبات شرکت بیمه البرز صورت گرفته است. داد ه ها به وسیله پرسشنامه گردآوری شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن به وسیله روایی صوری و روایی همگرا مورد تأیید قرار گرفته است. تحلیل داده ها نیز به کمک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارSmart PLS انجام شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد بازارمحوری، کارآفرین محوری، و آمادگی صنعت چهارم تأثیر مثبت و معنادار بر چیره دستی سازمانی دارد. در نتیجه به مدیران توصیه می شود با تجزیه و تحلیل نیازهای مشتریان (بازارمحوری)، اصلاح فرایندها، و استفاده فعالانه از فرصت های بازار (کارآفرین محوری) در عین توسعه فناوری های نوظهور (آمادگی صنعت چهارم) و ترکیب آن ها مقدمات چیره دستی سازمانی را فراهم آورند.
تأثیر مسئولیت اجتماعی سازمان بر رفتار شهروندی مشتری با نقش میانجی کیفیت خدمات ادراک شده و تصویر سازمان (مورد مطالعه: بانک پاسارگاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت اجتماعی سازمان در سال های اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و از طریق آن مصرف کنندگان می توانند صداقت و قابلیت اطمینان یک سازمان را ارزیابی کنند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی سازمان بر رفتار شهروندی مشتری با نقش میانجی کیفیت خدمات ادراک شده و تصویر سازمان در بانک پاسارگاد انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشتریان بانک پاسارگاد در شهر تهران می باشند. حجم نمونه 384 نفر محاسبه شده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که مسئولیت اجتماعی سازمان بر رفتار شهروندی مشتری و همچنین بر کیفیت خدمات ادراک شده و تصویر سازمان تأثیر معناداری دارد. کیفیت خدمات ادراک شده بر رفتار شهروندی مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد و تصویر سازمان نیز بر رفتار شهروندی مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین کیفیت خدمات ادراک شده و تصویر سازمان در رابطه بین مسئولیت اجتماعی سازمان و رفتار شهروندی مشتری، میانجی گری کامل دارند. همچنین بر اساس نتایج مقدار معناداری و ضرایب مسیر، مسئولیت اجتماعی سازمان بر رفتار شهروندی مشتری، کیفیت خدمات ادراک شده و تصویر سازمان تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد اقدامات مربوط به مسئولیت اجتماعی سازمان به عنوان مرجع اصلی درک مشتری از کیفیت خدمات عمل می کند. همچنین سطح بالایی از کیفیت خدمات ادراک شده برای بهبود رفتار شهروندی مشتری مفید است. اهمیت و ارزش عمده این پژوهش در یاری رساندن به سازمان ها و مؤسسات مختلف از جمله بانک ها در جهت حفظ مشتریان کنونی و جذب مشتریان جدید است، که در نهایت منجر به افزایش شهرت و اعتبار بانک، کاهش هزینه های آن در بلندمدت، افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش سودآوری و بهبود عملکرد آتی بانک می شود.
بررسی عوامل محتوایی مدیریت راهبردی دانش حوزه گسترش آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
127 - 148
حوزههای تخصصی:
مطابق اسناد بالادستی، ارتقای سطح دانش، مهارت، توسعه و ترویج فرهنگ تفکر علمی جامعه بر عهده وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. برهمین اساس وزارت عتف کلیه وظایف آموزشی را به شورای گسترش آموزش عالی محول نموده است. هرچند این شورا اقداماتی در راستای توسعه هدفمند آموزش عالی به عمل آورده اما الگوی هماهنگ و منطقی انجام فعالیت ها، حلقه مفقوده و مسئله این پژوهش است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی عوامل محتوایی الگوی مدیریت راهبردی دانش در حوزه گسترش آموزش عالی در وزارت عتف بوده و هدف این تحقیق، توسعه ای-کاربردی است و از استراتژی آمیخته چند سطحی بهره می برد. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران آموزش عالی که در پست های تصمیم گیرنده در حوزه گسترش آموزش عالی تجربیاتی کسب کرده اند به صورت غیر تصادفی و هدفمند تعیین گردید. ابزار جمع آوری روش کتابخانه ای با استفاده از ابزار فیش برداری از کتاب های تخصصی و اسناد و مدارک معتبر وزارت عتف استخراج گردید و در روش میدانی مصاحبه عمیق با نخبگان آموزش عالی انجام شده و برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی مصاحبه از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) استفاده شده است. برای تحلیل و تفسیر کیفی اسناد بالادستی و مصاحبه های انجام شده از بین ۷۸۲ گویه، 115 مقوله استخراج و با کلیدواژه هایی به یکدیگر مرتبط شده و ۱۷ مضمون به دست آمد. با توجه به تعاریف ارائه شده ۶ مضمون به عنوان عوامل محتوایی الگوی مدیریت راهبردی دانش حوزه گسترش آموزش معرفی گردید.