فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش شورای امنیت سازمان ملل متحد در صدور قطعنامه ها علیه داعش
حوزههای تخصصی:
امروز تروریسم از مهم ترین موضوعات مورد توجه ملت ها و دولت ها در سرتاسر جهان است و با آنکه این مسئله مناطق خاصی را بیشتر درگیر کرده، اما شیوع آن تقریباً به دغدغه امنیتی اغلب جوامع معاصر تبدیل شده است. سازمان ملل متحد برای مقابله با رشد و اقدامات گروه های تروریستی تلاش هایی را انجام داده است؛ به ویژه اینکه با ظهور داعش و اقدامات فراملی آن بحران تروریسم به عنوان تهدیدی علیه امنیت جهانی موردتوجه بیشتری قرار گرفت. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت به دنبال پاسخ به این پرسش بوده است که «سازمان ملل چه قطعنامه هایی علیه گروه تروریستی داعش تصویب کرده است؟» این پژوهش در یک نوآوری برخلاف پژوهش های پیشین که به مسئله بحران عراق و سوریه و نقش سازمان ملل در خلال آن پرداخته اند قصد داشته است به صورت منسجم تنها به موضوع قطعنامه های سازمان ملل در قبال داعش بپردازد. بر اساس یافته های پژوهش، بین سال های 2014-2021 قطعنامه های 2169، 2170، 2178، 2199،2347،2249 و 2462 مهم ترین قطعنامه های سازمان ملل متحد علیه داعش بوده که در موضوعات زیر تصویب شده است: قطعنامه 2169 شورای امنیت نسبت به شناسایی داعش به عنوان گروه تروریستی؛ قطعنامه 2170 برای انح لال داعش؛ قطعنامه 2178 نسبت به جذب جنگجویان خارجی به داعش؛ قطعنامه 2199 درباره منع خرید و معامله نفت و گاز، اشیای عتیقه و تاریخی با تروریست ها؛ قطعنامه 2347 درباره حمایت از میراث مشترک بشریت و میراث فرهنگی؛ قطعنامه 2249 برای نابودسازی پناهگاه های داعش در عراق و سوریه و قطعنامه 2462 در مورد مبارزه با تروریسم و مقابله با تأمین بودجه تروریسم.
Iran, the Pioneer of Nuclear Energy in the Persian Gulf: An Insight to 2030(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۳, Issue ۳۵- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
61 - 88
حوزههای تخصصی:
The global nuclear energy scene is changing rapidly. Some countries are phasing out nuclear technology. Some are in the nuclear renaissance, planning to promote the most ambitious new construction programme. Statemen make the proper decision in nuclear policy striking the best balance of domestic energy policies, energy-concerned foreign policies, and the dynamism of international relations. This study tries to analyse the political aspects of nuclear programmes in foreign policies and international relations in the Persian Gulf region. The study examines the reasons why oil & gas producer states want to acquire nuclear energy/weapons. It reviews the structural, psychological, and technological dimensions of nuclear politics in a neoclassical realism paradigm to find the balancing energy strategies. The research examines policy in the Kingdom of Saudi Arabia, the United Arab Emirates, and Iran. Different states' power and different perceptions of the international system allow for explaining various role players in foreign policy and energy politics. The theoretical starting point of this thesis is Neoclassical Realism in the literature of international relations. This theory offers venues for the analysis of energy diplomacy. The theory concentrates on material power and underlines the importance of state domestic structure, as well as the statesmen’s perception of the international system. These aspects create the opportunity to explain the different positions of energy choices in foreign policies of different states.
The Causes for Backwardness of Islam World in the Thoughts of Imam Khomeini(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Understanding the causes of the backwardness of the Muslim World has been the subject of research in the late three decades. Although much research has been done on this subject, cultural causes have been neglected. This is while culture seems to play an important role in the economic and political development of countries. The cultural crisis is one of the fundamental problems of the Islamic world that has been reflected in most of Imam Khomeini's speeches. The purpose of this study is to investigate Imam Khomeini's view on the cultural challenges of Islamic states using the theory of crisis of Thomas A. Spragens. The findings of this article refer to cultural problems such as westernization, division, self-destruction, emotional-spiritual dependence and crisis of meaning and identity, political and economic instability, the intervention of foreign powers, etc.
دیالکتیک چهاربُعدی گذار به هم گرایی منطقه ای نمونه ی مطالعاتی غرب آسیا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۸
119 - 142
حوزههای تخصصی:
مساله ی هم گرایی ملت ها اگرچه سابقه ی دیرینه ای دارد، بااین حال توجه علمی به این موضوع و تعقیب آن به مثابه یک کوشش علمی، پس از جنگ جهانی دوم و در مطالعات مرتبط با حوزه ی روابط بین الملل و پس ازآن به طور ویژه در حوزه ی مطالعات منطقه ای دنبال شده است. سوال این است که ناکامی کشورهای غرب آسیا در سودهی به هم گرایی منطقه ای از کجا ناشی می شود؟ فرضیه ی تحقیق این است که توفیق هم گرایی در غرب آسیا در گرو یک الگوی چهاربُعدی است که بتواند تمامی خلاهای موجود را پوشش داده و زمینه های لازم برای گذار به هم گرایی را میان بازیگران منطقه فراهم آورد. این الگو دربرگیرنده ی چهار ساحت: بینشی (اعتقادی)، انگیزشی، ساختاری و محیط کنش گری بازیگران است و با تمایزگذاری میان جهانِ شناخت های بازیگر با جهانِ انگیزه ها و ویژگی های شخصیتی ایشان، که از دیگر مولفه های روانی هم چون احساسات و تجارب و عواطف و منافع سرچشمه می گیرند، می کوشد تا به دلیل غلبه ی مولفه های کارگزارانه بر مولفه های ساختاری در منطقه ی غرب آسیا و به موازات بررسی مولفه های محیطی و ساختاری، بر هر دو سرمنشاء «انسان- محورِ» تاثیرگذار در کنش های بازیگران منطقه ای پرتو بتاباند.
راهبرد چین جهت گسترش همکاری با طالبان پس از خروج آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
64 - 93
حوزههای تخصصی:
پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در 30 اوت 2021 و به دست گرفتن کنترل کابل توسط طالبان، پویایی دیپلماتیک و امنیتی در آسیای جنوبی و مرکزی و کشورهای همسایه افزایش یافت. چین به عنوان کشور همسایه افغانستان در گذشته و اکنون به صورت ویژه نسبت به تحولات افغانستان حساس بوده و از طرق مختلف درصدد اثرگذاری بر تحولات افغانستان برآمده است. در دو دهه اخیر، طالبان به عنوان گروه اثرگذار در تحولات افغانستان موردتوجه سیاست خارجی پکن قرار گرفته است. با توجه به کنشگری چین در رابطه با طالبان، ضرورت دارد تا راهبرد چین نسبت به طالبان پس از حاکمیت در اوت 2021 تبیین گردد. در این راستا، با روش تکوینی-تبیینی به این پرسش پاسخ داده شده است که چین چگونه در پی اثرگذاری بر معادلات افغانستان در عصر طالبان و گسترش همکاری با این گروه است؟ در پاسخ فرض بر این است که تهدیدهای امنیتی و الزامات اقتصادی طالبان برای چین سبب شده تا این کشور از طریق تعامل سازنده در ابعاد اقتصادی و امنیتی درصدد گسترش حوزه نفوذ راهبُردی خود و دسترسی به شریک راهبردی در مجموعه امنیتی منطقه ای آسیای جنوبی در قالب همکاری با طالبان باشد. یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های امنیتی و اقتصادی در رابطه چین و طالبان قبل از خروج آمریکا و در دوره حاکمیت کنونی طالبان برجسته شده و پکن به دنبال «مداخله سازنده و تبدیل شدن به بازیگر مؤثر» در مجموعه امنیتی منطقه ای جنوب آسیا از طریق همکاری با طالبان است.
نقش موعودگرایی یهود در سیاست خارجی خصمانه اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۲ (پیاپی ۷۲)
111 - 145
حوزههای تخصصی:
موعودگرایی یکی از مهم ترین مفاهیم موجود در یهودیت است و جنبش صهیونیسم بر اساس تغییراتی که در معنای سنتی این مفهوم ایجاد کرد، موفق به تأسیس حکومت یهودی در سرزمین فلسطین شد. از طرف دیگر، موعودگرایی تنها مفهوم مشترکی است که تمام فرقه های مختلف یهود بر روی آن اتفاق نظر دارند. بنابراین بعد از تأسیس حکومت یهودی در سال 1948، موعودگرایی به اجبار در تمام شئون سیاست های داخلی و خارجی اسرائیل وارد شد. از طرف دیگر هم زمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، در اسرائیل نیز راست گرایان و مذهبی ها بعد از سی سال به قدرت رسیدند. یکی از خصوصیات مشترک راست گرایان، موعودگرا بودن آن هاست؛ لذا متغیر موعودگرایی در سیاست خارجی اسرائیل در قبال ایران بعنوان یک عامل مؤثر عینیت یافت و به شکل خصمانه ظهور و بروز پیدا کرد. از این رو این مقاله با استفاده از نظریه سازه انگاری که در کنار مسائل مادی مانند قدرت، متغیرهای غیرمادی مانند مذهب را نیز در روابط بین الملل مهم می داند؛ به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که چگونه موعودگراییِ یهود باعث شد تا اسرائیل در قبال ج.ا.ایران یک سیاست خارجی خصمانه را دنبال کند؟
بازنمایِ فوکویی از ماهیت و ابعاد دولت سلجوقیان: امنیت، دیانت و خلافت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
229 - 259
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با توجه به روش شناسی میشل فوکو برای شناخت ماهیت و ابعاد دولت، به تحلیل دولت سلجوقیان می پردازیم. در این روش به جای آغاز کار با نظریه های دولت و همچنین در مرکز قرار دادن دولت، کار خود را با تلقی دولت به عنوان خُردفیزیک قدرت آغاز کرده ایم و سپس دولت را در یک تکنولوژی و میدان قدرت قرار داده ایم. این تکنولوژیِ قدرت از استراتژی ها و تاکتیک های خاص زمانه خودش (نه از نظریه های تقلیل گرایانه) شکل گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که بر اساس نگاه فوکویی به دولت، چه مناسبات و تکنولوژی قدرتی در دولت سلجوقیان فعلیت یافته است؟ با توجه به ضرورت های تاریخی و انضمامی این دوره که سلطان سلجوقی می بایست ازیک طرف شرایطی را فراهم می کرد که عدالت و آرامش در تمام سرزمین های اسلامی حفظ شود و از جهت دیگر با توجه به اینکه نهاد دین موجب پیوند بین سلطان، خلیفه، دیوان سالاران و مردم می شد، باید حفظ شود؛ بنابراین، دولت سلجوقیان عرصه ی فعلیت یافتن تکنولوژی قدرتِ «امنیت، دیانت و خلافت» قرار گرفت. این تکنولوژی از عناصر و استراتژی های مختلفی مثل عنصر روابط دانش/قدرت، روابط دین/قدرت، رابطه متقابل سلطان/خلیفه و نهاد دیوان سالاری تشکیل شده است که این مقاله به ابعاد مختلف آن می پردازد. اهمیت این مقاله، معرفی روشی جدید در بررسی شناخت ابعاد دولت ها در تاریخ است و از جهت دیگر شناخت دولت سلجوقیان بر اساس واقعیت های تاریخی زمانه آن است که برای این منظور کار انضمامی انجام داده ایم و آن را در ظرف زمانی و مکانی خودش بر بنیاد ضرورت های تکنولوژیک و سامانه های قدرت این دوره تاریخی قرار داده ایم.
تحلیل دولت شکننده عراق و معمای امنیت در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمای امنیت به عنوان یکی از دغدغههای اصلی کشورها در صحنه بینالمللی است که با افزایش امنیت یک کشور، سایر کشورها روند ناامنی را سیر خواهند کرد. وظیفه دولتها ارائه کالاهای سیاسی مانند؛ امنیت، امکانات اقتصادی، نظم قانونی و زیرساختارها است. زمانی که دولت این کارویژهها را نتواند ارائه کند، یک دولت شکننده محسوب می شود. مفهوم دولتهای شکننده در یک دهه اخیر، ازجمله ویژگیهای برخی کشورهای خاورمیانه شده است. عراق پس از سال 2003، در گروه دولتهای شکننده قرار گرفته و در طول این سالها همواره در سطح نامطلوبی از امنیت ارزیابی شده است. براین اساس، سوال اصلی این است که، دولت شکننده عراق چه تاثیری بر معمای امنیت در خلیج فارس دارد؟ هدف این نوشتار با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی، این است که به بررسی معمای امنیت در عراق به عنوان دولتی در منطقه خلیج فارس پس از سال 2003 بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد دولت شکننده عراق با برهم زدن نظم عربی منطقه ای، زمینه سازی افزایش مداخلات نظامی، تاثیرگذاری بر موازنه قوای منطقه ای بین ایران و عربستان، زمینه سازی گسترش فعالیت های تروریستی و قاچاق نفت در منطقه، معمای امنیت در خلیج فارس را تشدید نموده است.
ریشه های ناامنی در فلسفه سیاسی مدرن؛ بازسازی انتقادی انسان شناسی فلسفی توماس هابز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
227 - 248
حوزههای تخصصی:
این مقاله با پرسش از امنیت در فلسفه سیاسی هابز به این مهم می پردازد که چرا قدرت و امنیت در دولت مدرن با هم پیوند داشته و از نقش فضیلت مندانه انسان در تأمین و گسترش امنیت در جامعه غفلت شده است. به بیان دیگر ناامنی در دوران معاصر و به خصوص در پی شکل گیری تجربه های جهانی از لویاتان به مثابه تنها ساختار مشروع و مؤثر قدرت در جوامع و مناسبات بین المللی ، بیش از آن که ناشی از منازعات قدرت در میان دولت ها باشد، ریشه در نوع انسان شناسی هابز دارد که خود مبانی نظری و تأسیسی دولت مدرن محسوب می گردد. این پژوهش با بهره مندی از نظریه بازسازی انتقادی که بر محور منطق درونی انسان شناسی هابز پیش می رود، می کوشد منابع ناامن کننده و مولد ناامنی را در نوع دیدگاه هابز از انسان معرفی و شناسایی کند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که انسان شناسی هابز به عنوان پایه نظری ساختار دولت مدرن امروزی، انسان را موجودی ذاتاً خطرناک، نگران، خودخواه و در عین حال مشروع و موجه در رسیدن به همه خواسته هایش می داند. این نوع انسان شناسی منبع اصلی تولید ناامنی محسوب شده که پیامدها و آثارش در لویاتان بروز می کند.
سطح متراکم دیپلماسی عمومی شیعی و ارتباطات استراتژیک جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
271 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که چرا دیپلماسی عمومی شیعی جمهوری اسلامی، تمرکز خود را بر روی شکل دهی به روابط پایدار و استراتژیک با گروه های مردمی در دیگر کشورها قرار داده است و در این مسیر از چه زمینه های تاریخی، ایدئولوژیک و استراتژیکی بهره می برد. ادعای پژوهش حاضر این است که این ارتباطات در چارچوب روابط حامی- وکالتی قرار نمی گیرد، بلکه به اتحادهایی استراتژیک و دوسویه شکل داده و در این راه علاوه بر چارچوب بندی نظری، به بررسی موردی ارتباطات استراتژیک غیردولتی جمهوری اسلامی در سه کشور لبنان، عراق و یمن پرداخته شده است. روش پژوهش در این مقاله روش علّی- مقایسه ای و روش گردآوری داده های پژوهش به صورت کتابخانه ای- اینترنتی است.
فناوری زنجیره قالب ها و مسئله مشروعیت دولت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
147 - 186
حوزههای تخصصی:
فناوری بلاک چین (زنجیره قالب ها) یکی از نوظهورترین و یکی از چالش برانگیزترین فناوری های اطلاعاتی - ارتباطی جدید از نظر سیاسی بوده است . ساختار زنجیره قالب ها به گونه ای است که دست کم به صورت نظری می تواند برخی از کارکردها و قابلیت های دولت ها را تحت الشعاع قرار داده و در نتیجه، مشروعیت آنها را به چالش بکشد. این فناوری دارای ویژگی هایی است که می تواند با توانمندسازی بیش از پیش دولت ها یا کمک به فرایندهای تقویت نمایندگی دموکراتیک ، به عاملی مشروعیت بخش بدل شده یا حداقل از بحران مشروعیت دولت ها بکاهد. در این مقاله با تفکیک دو رویکرد اصلی پیرامون رابطه میان سیاست و زنجیره قالب ها (تکنو- سیاست زنجیره قالب ها )، تلاش می کنیم آثار احتمالی این فناوری را بر مشروعیت دولت های مدرن در چهار عرصه حاکمیت ، اعتماد سیاسی ، کارامدی و دموکراسی به بحث بگذاریم .
Methodology of Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran (Politics of enmity with the oppressor and support for the oppressed)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background and Aim: An analytical look at the foreign policy of the Islamic Republic of Iran shows that its strategies and policies in the world system and the surrounding environment are methodical. In order to portray this issue, this study tries to methodize the policy of "enmity with the oppressor and support for the oppressed". Necessity and Question: The importance of this issue is that most of the mentioned strategy has not been studied in the form of theoretical and transtheoretical studies due to the label of being unscientific (Western attitude). Therefore, the concern is how the methods of recognizing the policy of "hostility to the oppressor and support for the oppressed" in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran can be analyzed? Hypothesis and Method: The authors use the inductive method and analytical approach to introduce the innovative hypothesis that the four sources of religion, history, jurisprudence and futurism of Mahdavi, the policy of hostility to the oppressor and support for the oppressed. Findings: The structure of religion, through the methods of " Tawalla and Tabarra", Principle of "No way" and "jihad", the border between the oppressed and the oppressor in foreign policy. Due to its spiritual and material results, the source of history puts the methods of "believing in the culture of Ashura", "the spirit of self-sacrifice", "denying hegemony" and "maintaining independence" on supporting the oppressed and hostility to the oppressor on the foreign policy agenda.
The U.S. Tremendous Strategy to Counter the Islamic Republic of Iran in the Biden Government: From de-Geopolitical Policy to de-Legitimacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Iran and the United States have experienced hostile and tense relations since the occupation of the U.S. Embassy in 1358. During this time, the White House has not given up on any attempt to change the government in Tehran. The main question is ‘What is the tremendous strategy of the United States to counter the Islamic Republic of Iran in the Biden era?’ The central hypothesis is the U.S. has two new strategies confronting Iran: de-geopolitics abroad and de-legitimacy inside. The present study aimed to analyze these two strategies. The results indicated that according to the teachings of Smart War, the U.S. has two goals for these actions; first, a sinusoidal and erosional process aimed at deprivation and discrediting of the Iranian political system in internal and external levels (de-legitimacy and surrender). The depletion of Iran's strategic and geopolitical capacity in the region to remove power tools from it (weakening to surrender or change the regime).
نقش آینده نگاری راهبردی صداوسیما در مدیریت تغییرات اجتماعی و ارتقاء امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
1 - 37
حوزههای تخصصی:
رسانه ها در دنیای امروز جایگاه ویژه و منحصر به فردی در مدیریت افکار عمومی دارند به طوری که نظام های سیاسی تلاش می کنند از رسانه ها برای هدایت و مهندسی ارزش ها و نگرش های جامع استفاده کنند. در واقع رسانه ها یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت تغییر و تحولات اجتماعی به شمار می آیند و به واسطه این کارکرد مهم، تاثیر مستقیمی در انسجام ملی و در نهایت امنیت ملی کشورها می گذارد.هدف ازانجام این پژوهش این است که نقش صداوسیما راباکاربست آینده نگاری راهبردی در مدیریت تغییرات اجتماعی و ارتقاء امنیت ملی کشور تبیین کند بر این اساس، فرضیه اصلی پژوهش این است که صداوسیما از طریق مدیریت تغییرات اجتماعی مبتنی بر پیش بینی و پیش تدبیری و با بهره گیری از آموزه های اسلامی-ایرانی موجب ارتقاء و افزایش سطح امنیت ملی خواهد شد. برای پاسخگویی به این مساله از روش های کیفی-کمی و پرسشنامه بسته استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری این پژوهش(همبستگی و رگرسیون خطی) نشان می دهد که مدیریت تغییرات اجتماعی بر افزایش امنیت ملی کشور توسط صداوسیما تأثیر مثبت دارد و از سوی دیگر آینده نگاری راهبردی نیزبر مدیریت تغییرات اجتماعی تأثیر دارد. در نهایت نیز آینده نگاری راهبردی صداوسیما در مدیریت تغییرات اجتماعی با آموزه های اسلامی- ایرانی موجب ارتقاء و افزایش سطح امنیت ملی کشورخواهد شد
آینده پژوهی از دیدگاه فلسفه: جستاری در دیدگاه های پیشْ نگرانۀ صدرالمتألّهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه، دانشی است که مبادی تصوری و مبانی تصدیقی دیگر علوم را پی ریزی می کند و علوم، مبانی خود را بر اساس فلسفه تنظیم و استوار می کنند.آینده پژوهی نیز بعنوان دانشی نو پدید نیازمند بررسی های معرفتیِ فلسفی می باشد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اندیشه های فلسفی ملاصدرا، آینده بر اساس کدام اصول استوار خواهد شد و چه آینده ای و چگونه آینده ای رقم خواهد خورد؟. هدف این مطالعه شناخت آینده از منظر نگاه صدرایی به مسأله آینده است روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای است که گردآوری اطلاعات با رجوع به آثار دست اول و معتبر به دست می آید. در این پژوهش، روش تحلیل اسناد، با روش استدلال منطقی از طریق بیان مقدمات، و تحصیلِ نتیجه بر اساس غور در اندیشه ملاصدرا، انجام میگیرد. بر اساس آراء صدرا، آینده-نه مفهوم زمانی آن، بلکه مصادیق پدیداری آن دارای وجود جسمانی بوده و در نهایت روحانیّت پیدا کرده و باقی خواهند بود. از طرفی وی بعنوان یک فیلسوف، با قبول اصل علیّت؛ قائل به این است که باید بین علت و معلول سنخیّت و ربط برقرار باشد؛ و زمانْ جوهر مادیِ متغیّر الذات و متجددالهویت است یا مقدارِ تجدد و بی قراریِ آن و بُعد چهارم مادّه است. بنابراین آیندهْ معلولِ علل است که شناخت آینده مستلزم شتاخت علّت تامّه هر پدیده ای می باشد.
چرخه بازتولید هویت های متعارض در خاورمیانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۷
131 - 156
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه محل پیدایش و تلاقی هویت های متعارض است که برآیند آن بازتولید بحران در این منطقه است. مهم ترین مسئله در فهم ماهیت و تداوم بحران در خاورمیانه، کشف فرایند بازتولید هویت های متعارض در این حوزه جغرافیایی است. هویت های متعارض در خاورمیانه همواره با بروز در صورت بندی های مختلف، منشأ بحران های گوناگونی می شوند که تاکنون برای عبور از آن راه حل مشخصی ارائه نشده است. پرسش اصلی این پژوهش بر چگونگی بازتولید بحران و دائمی شدن آن در خاورمیانه متمرکز است. در پاسخ احتمالی به سؤال فوق می توان گفت، به نظر می رسد که منشأ اصلی بحران در خاورمیانه وجود هویت های متعارض در این منطقه است که موجب بازتولید هویت های متعارض و تداوم بحران در آن می شود. بخشی از تعارضات هویتی این منطقه ریشه در عناصر داخلی ای نظیر تجربه تاریخی، متغیرهای داخلی سازنده هویت های متعارض به مانند وهابیت، القاعده و داعش و نیز رابطه دولت و نخبگان دارد؛ بخش دیگری نیز ریشه در عوامل خارجی ای نظیر استعمار، اسلام سیاسی (در سطح جهان اسلام) دارد که به تهدیدات هویتی می انجامد. براساس این شاخص ها، دستاورد مقاله حاضر ارائه یک صورت بندی از چرخه بازتولید بحران در خاورمیانه در پرتو هویت های متعارض است تا در امتداد آن بتوان فهمی از ماهیت بحران و درنهایت تداوم آن به دست آوریم
صورت بندی نظریه پردازی تمدنی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول نظری در روابط بین الملل از جمله موضوعات مهم در دانش این حوزه است. در بررسی تحولات نظری، مسئله کانونی، چگونگی خلق نظریه های جدید، ایجاد مناظره های علمی میان نظریه ها و در نهایت ظهور نظریه هایی متفاوت و یا متعارض است. ورود مفهوم تمدن به دانش روابط بین الملل و ظهور دو خوانش از تمدن، تحلیل تمدنی از روابط بین الملل را در دو رویکرد متفاوت آشکار نموده است. یک رویکرد، تمدن را به مثابه یک «وضعیت» ثابت و ایستا، و رویکرد دیگر تمدن را به مثابه یک «فرایند» در نظر می گیرد. وجه اشتراک هر دو رویکرد آن است که هر دو به زمینه محور بودنِ نظریه اذعان دارند و تمدن را به مثابه یک سطح تحلیل و مقوله ای سیاسی می پذیرند، اما تفاوت آن ها در ارائه تعریفی متفاوت از ماهیت تمدن، نظام بین الملل و بروندادهای تحلیلیِ کاربست تمدن به مثابه یک سطح تحلیل است. فرضیه پژوهش حاضر این است که وجود دو رویکرد متعارض نسبت به تمدن در روابط بین الملل، شکل دهنده مناظره ای تمدنی در روابط بین الملل بوده و به نظر می رسد روابط بین الملل در آستانه ظهور یک نظریه تمدنی است. در این پژوهش تلاش می شود با روش توصیفی تحلیلی و مراجعه به متون و فراتحلیل داده های تولید شده، تصویری روشن از این مناظره و فراتحلیلی از الزامات نظریه پردازی روابط بین الملل ارائه شود.
طراحی مدل سیاست گذاری ارتقاء بهره وری سرمایه انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران (کاربردی از رویکرد پویایی سیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
37 - 67
حوزههای تخصصی:
بهره وری سرمایه انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران نقش کلیدی و محوری در حصول و وصول به آمادگی کارآمد دفاعی-امنیتی برای انجام به هنگام مأموریت های محوله و کسب نتایج مورد انتظار با به کارگیری نهاده های موجود بخش های دفاعی و نهاده های در دسترس در محیط ملّی و بین المللی را دارد. پژوهش حاضر به مدل سازی و شبیه سازی بهره وری سرمایه انسانی آجا پرداخته و بر شناسایی سیاست های ارتقاء بهره وری سرمایه انسانی آجا (امیران و افسران ارشد) متمرکز است. برای این منظور پس از بررسی ادبیات، ابتدا با استفاده از داده های موجود در سطح آجا و مشارکت سیاست گذاران توسعه سرمایه انسانی آجا، مدل پویای بهره وری سرمایه انسانی آجا طراحی و پس از اعتبارسنجی مدل، رفتار متغیرهای کلیدی مدل در افق شبیه سازی ده ساله (1410-1400)، تجزیه و تحلیل شد. با توجه به رفتار متغیرها و نتایج آزمون تحلیل حساسیت مدل، سیاست های پیشنهادی در سه راهبرد "توسعه سرمایه فکری آجا، توسعه زیرساخت های نظام اداری، توسعه نظام انگیزشی سرمایه های فکری آجا"، شناسایی و به صورت جداگانه و ترکیبی بر روی مدل اعمال شد و نتایج مقایسه و تحلیل گردید. با توجه به یافته های حاصل از شبیه سازی مدل، سیاست های ترکیبی منتخب شامل "تخصیص منابع مالی به توسعه سرمایه انسانی آجا، مستندسازی و ثبت تجارب امیران و افسران ارشد آجا، همکاری با قطب های دانشی ملّی و بین المللی، جریان آزاد اطلاعات و هوشمندسازی فرآیندها، حمایت سازمانی و بهبود کیفیت زندگی کاری، غنی سازی شغل در راستای بهبود هویت درک شده، اختیار و آزادی عمل تصمیم گیران در راستای توسعه نوآوری و کارآفرینی سازمانی"، به عنوان بهترین سیاست های ارتقاء بهره وری سرمایه انسانی آجا ارائه شده است.
چالش ها و فرصت های نظام امامت- امت سایبری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
79-110
حوزههای تخصصی:
در عصر فضای مجازی، داعیه های فرامرزی اسلام و نیز افزایش عمق راه بردی آن امکان تحقق بیش تری یافته است. فضای مجازی، به عنوان فضایی واقعی، امتداد اجتماع انسانی در بستر فن آوری اطلاعات و ارتباطات است. پرسش اصلی پژوهش این است که با قابلیت های ایجادشده در فضای مجازی مانند فشردگی مکان و زمان که امکان طرحی نو از این نظام سیاسیِ اصیل را در این فضا پدید آورده است، چالش ها و فرصت های چنین نظامی در فضای مجازی چیست و راه کارهای برون رفت از این چالش ها کدام است؟ این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و به کارگیری ابزار کتابخانه و اینترنت در جمع آوری اطلاعات، پس از تبیین امکان نظام امامت امت سایبری، به فرصت ها و چالش های تشکیل این نوع نظام در فضای مجازی می پردازد و به چالش های نظری و عملی این موضوع با تأکید بر نقش محوری سازمان هم کاری اسلامی پاسخ می گوید. برخی از چالش های این نظام در فضای مجازی عبارتند از: اختلاف در امامت سایبری، تعارض در اشکال حکومت ایده آل شیعه و اهل سنت، ناسازگاری نظام امامت امت سایبری با نظام فعلی دولت ملت در کشورهای اسلامی، حکمرانی فضای مجازی و گمنامی کاربران آن. رفع این چالش های نظری و عملی، فرصت های ارزش مندی در اختیار امت اسلامی قرار می دهد که شکوفایی فقه تقریب، فرصت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از شاخص ترین آن هاست.