فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
مفهوم آزادی نزد روشنفکران ایرانی پیش از انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان آشنایی ایرانیان با غرب در دوره قاجار، آزادی بهعنوان مفهومی اعتباری به کار رفت که معنا و تعریفی خاص و متفاوت از گذشته داشت. در این معنا، روشنفکران دوره ی قاجار؛ بهخصوص عهد ناصرالدینشاه سهم بسزایی در وارد کردن این مفهوم و تطبیق دادن آن با فرهنگ جامعه ی اسلامی ایرانی داشتند. این پژوهش درصدد است تا با واکاوی مفهوم آزادی در آثار متفکران غربی، به مسیر انتقال این مفهوم به ایران، تعریف آن و چگونگی تلاش اندیشه گران ایرانی برای تطبیق این مفهوم با فرهنگ جامعه ی ایران بپردازد و نشان دهد که ظهور اندیشهها و مفاهیم نوآیین؛ از جمله مفهوم آزادی در دوره ی مشروطه، دارای پیشینهای قابل توجه در ایران و اسلام بوده و اندیشه گران ایرانی، با استفاده از ظرفیتها و داشته های فرهنگ خودی، سعی در ارائه تعریفی از آن مطابق با جامعه ی ایرانی داشتهاند. از این رو، آزادی مورد ادعای اندیشه گران غربی در فرهنگ ایرانی اسلامی پیشینه و مفهوم خاص خود را داشته و قابلیت عملی شدن اقسام مختلف آن چون آزادی بیان، عقیده و قلم را داراست. لذا ظهور آنها در دوره مشروطه آنی و بیمقدمه نبوده است.
تحلیلی بر فعالیت ها و رویکردهای انجمن اخوت در منطقه بوشهر با تکیه بر اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجمن اخوت، از انجمن ها و نهادهای متعددی است، که در ایران عهد ناصری شکل گرفت و از نخستین جلوه های تحرک مدنی و بازتاب آغاز جریان بیداری اجتماعی در لایه های مختلف جامعه ایران بود. انجمن اخوت به عنوان یکی از اولین نهادهای مدنی دوره قاجار، فعالیت رسمی خود را از سال 1317ق، آغاز کرد. این انجمن بوسیله ظهیرالدوله قاجار، نخست در تهران و سپس در دیگر مناطق ساماندهی شد. انجمن اخوت به دنبال ایجاد فضایی بود تا زمینه را برای پویایی و دگرگونی در تمام عرصه های فکری، سیاسی و اجتماعی، هموار سازد. بوشهر و شهرهای آن، از جمله مناطقی بود که انجمن اخوت به عنوان یک نهاد مدنی در آن فعالیت داشت. در پژوهش حاضر سعی بر تبیین این مسئله است که انجمن اخوت چه رویکردی در این منطقه داشته است؟ این نوشتار با تکیه بر اسناد که نقش پر رنگی در روشن ساختن تاریخ محلی و منطقه ایی دارند، مشخص می سازد که انجمن اخوت به عنوان یک نهاد شکل گرفته در منطقه بوشهر کوشیده است تا از طریق ایجاد و تقویت نظام آموزشی، تلاش برای برپایی نهادهای اداری و مالی دولتی و کاهش یا حذف قدرت خوانین، نظام سنتی سیاسی اجتماعی حاکم بر جامعه ایران دوره قاجار را به چالش کشیده و سعی در ایجاد تحول در ساختار دیرپای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این دوره داشته است.
جایگاه هیرمند در جغرافیای سیاسی و اقتصادی سیستان در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیرمند در حیات اقتصادی و اجتماعی سیستان جایگاه مهمی داشته و از عوامل اصلی تداوم تاریخی منطقه به شمارمی آید. این رود مرزی در پی جداشدن بخش شرقی ایران، تشکیل کشور افغانستان و نیز نقش آفرینی انگلیسی ها در مرز های شرقی اهمیت یافت و از آن میانه، مسئله آب هیرمند بین دو دولت نقش شایان توجهی را در روابط دو کشور در دوره های مختلف ایفاکرد. در این مقاله سعی بر آن است تا با روش توصیف و تحلیل تاریخی داده های منابع موجود، موقعیت رود هیرمند به عنوان رودی مرزی در تحولات سیاسی و اقتصادی سیستان دورة پهلوی بررسی شود. یافته های تحقیق نشان می دهد حیات و ممات سیستان ارتباط مستقیمی با جریان رود هیرمند داشته و در نتیجه کاهش آب هیرمند، موقعیت اقتصادی سیستان از نظر کشاورزی و صیادی کاهش یافت.
بررسی سیر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکان در قرن چهارم هجری قمری
حوزههای تخصصی:
داده ها و روایت های تاریخی گزارش شده از وضعیت جوامع ترک در طول چهارم ه. ق/دهم میلادی نشان از دگرگونی هایی در سطح اجتماعی ترکان دارد. این تحولات صورت گرفته در نهایت به تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شد.
در این پژوهش با رویکردی تحلیلی– توصیفی به بررسی داده های مختلف تاریخی پرداخته و کوشیده شده است به تصویری واضح تر از وقایع و رویدادهای جوامع ترک در طول سده دهم میلادی دست یافته شود. آشنایی بیشتر جوامع ترک با عناصر زندگی تمدنی از جمله پذیرش اسلام، گسترش شهرنشینی و تشکیل دولت قراخانی از بزرگ ترین نتایج این تحولات محسوب می شود. دولت قراخانیان با استفاده از این ظرفیت های موجود در فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی جوامع ترک توانست در سال های پایانی این سده به گسترش قلمرو خود پرداخته و با تسلط بر ترکستان و فرارود به قدرتی تبدیل شود که نقش چشم گیری در تعیین مناسبات موجود در منطقه ایفا کند.
روابط پارسیان هند با زرتشتیان یزد در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم تیمور و تشدید مصائب زرتشتیان در خراسان و حوزه شمالی ایران، نخبگان روحانی این اقلّیت را بر آن داشت تا به مناطق امن تری چون یزد و کرمان پناه آورند. از این رو با اسکان موبدان در روستاهای تُرکآباد و شریف آباد یزد، این خطه نه تنها به مهم ترین کانون زرتشتی گری ایران ارتقا یافت که مرجعی برای پارسیان هند جهت کسب اطلاعات دینی گردید. تداوم این روابط فرهنگی باعث شد تا در سده نوزدهم میلادی که پارسیان در سایه مناسبات مطلوب با دولتمردان انگلیسی حاکم بر هند و بهره گیری از رهاوردهای فکری غرب برجستگی یافته بودند، با ایجاد «انجمن اکابر پارسیان هند» در صدد یاری به هم کیشان خود در ایران برآیند. موضوعی که با عزیمت مانکجی به ایران در عهد ناصری و اقدامات گسترده وی در لغو جزیه، انجام اصلاحات درون ساختاری، ایجاد مدارس نوین و تلاش در کاهش فشارهای اجتماعی برهم کیشان، فصل نوینی را در حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زرتشتیان یزد رقم زد. بر این مبنا، پژوهش حاضر می کوشد تا به شیوه تحلیل تاریخی گستره این روابط را در چارچوب کارکرد نمایندگان انجمن پارسیان هند در عهد ناصری به بحث و بررسی گذارد.
وزارت مجدالملک قمی، واکاوی رقابت خراسانی عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران وزارت خواجه نظام الملک طوسی و حکومت سلطان ملکشاه سلجوقی را می توان عصر طلایی سلجوقیان دانست. اما، این ساختار در درون خود با مشکلاتی مواجه بود و آن رقابت دو گروه از دیوان سالاران خراسانی و عراقی با هم بود. در پایان عمر نظام الملک، گروه مخالف او، که عراقی ها بودند، موفق شدند قدرت را به دست گرفته و خواجه نظام الملک و طرفداران خراسانی او را از قدرت حذف کنند. با مرگ ملکشاه و جنگ های جانشینی، این رقابت ها دوباره شعله ور شد. در دوره برکیارق، هرکدام از دو گروه به تلاش برای کسب قدرت پرداختند که در این میان، نقش و جایگاه مجدالملک قمی به عنوان یکی از دیوان سالاران عراقی در روند حوادث پر رنگ تر بود. مسئله اصلی در این پژوهش ریشه یابی علل رقابت این دو گروه از دیوان سالاران در دوره وزارت مجدالملک است. این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی، نقش اختلافات مذهبی را در این رقابت ها مورد تردید قرارداده و عامل کسب قدرت دیوان سالاری را در این رقابت ها تأثیرگذار می داند
بررسی دیدگاه های حامد الگار در مورد ایران عصر قاجاریه با تکیه بر کتاب نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت
حوزههای تخصصی:
پرفسور حامد الگار استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا و مسلط بر چندین زبان می باشد. او در زمینه مطالعات خاورمیانه و به خصوص ایران فعالیت می کند و در مورد موضوعات مرتبط با ایران و اسلام تحقیق می کند و کرسی استادی در زبان فارسی، تاریخ و فلسفه اسلامی را داراست. تاریخ معاصر و عصر قاجاریه و تحولاتی که زمینه ساز تحول ایران می باشد، مشروطه و نقش بازیگران و کنش گران این دوره به خصوص روحانیت وی را برآن داشته که آثاری چند در این زمینه تألیف نماید. ما در این مقاله سعی بر آن داریم که ضمن شرح مختصری از زندگی این ایران شناس به معرفی آثار و تالیفات او در این زمینه و هم چنین نقد و بررسی یکی از کتابهای معروف او در این زمینه، یعنی نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت بپردازیم.
نقش تهیدستان شهری و لوطیان و جهّال تهران در انقلاب مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیدستان شهری شامل گروه های متعددی مانند لوطیان ، مزدوران شهری، دست فروشان، حاشیه نشینان شهری و... بودند. با شروع انقلاب مشروطه، بیشترِ این اقشار به امید رهایی از فقر و فشارهای اقتصادی به انقلابیون پیوستند. اما، در پی ایجاد مشکلاتی نظیر افزایش قیمت اجناس از تحقّق آمال خود در حکومت مشروطه ناامید شدند و از آنجا که تحت نفوذ نخبگان جامعه بودند، با شکل گیری دو گروه مشروطه خواهان و سلطنت طلبان، لوطیان و جهّال در هر دو جبهه حضور یافتند. برخی با توجه به خصلت اجتماعی خود، در خدمت گروه های مخالف قرارگرفته و به غارت و چپاول اموال مردم پرداخته و به دستور دربار به قتل و ایجاد آشوب دست می زدند. سایر تهیدستان شهری از جهت فقر و اینکه در حوادث مشروطه تحت نفوذ مخالفان و موافقان مشروطیت قرارگرفتند، به همراه لوطیان و جهّال در یک طیف قرارداشتند. در این مقاله،با شیوه تحلیلی و توصیفی، عملکرد تهیدستان، لوطیان و جهّال تهران در حوادث مشروطه و اینکه چرا این گروه ها در دو سوی مشروطه خواهان و مخالفان قرارگرفتند و نقش آنان در ایجاد آشوب های اجتماعی و یا در دفاع از مشروطیت چگونه بوده است، و همچنین این موضوع که نخبگان جامعه در تحوّلات سیاسی چگونه گروه های فرودست و ناآگاه جامعه را به خدمت خود می گیرند، بررسی می شود.
تحلیل روابط اقبال السلطنه، حکمران منطقه ماکو، با مشروطه خواهان و محمدعلی شاه در دوره مجلس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان بیات ماکویی از زمان صفویه به منطقه ماکو کوچ کردند و، به تدریج، حکومت منطقة ماکو را به دست
گرفتند. اقبال السلطنه ماکویی وارث اقتدار سیاسی، نظامی و اقتصادی خاندان خود در ماکو شد. اوکه انقلاب
مشروطه و اصلاحات حاصل از آن را پایان حکومت موروثی و مطلق خود در ماکو می دانست، به مخالفت با
مشروطیت برخواست و هواداران آن را به شدت سرکوب کرد. دربار و دیگر مستبدین از اقدامات سرکوبگرانة
اقبال السلطنه در منطقه حمایت می کردند. اگر در برهه هایی اقبال السطنه به مماشات با مشروطه خواهان اقدام
کرد، حاصل سیاست هماهنگ مستبدین برای تظاهر به مشروطه طلبی و فریب هواداران مشروطه بود.
این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به تبیین این مسئله پرداخته
است. هدف از این مقالة بررسی مخالفت اقبال السلطنه ماکویی با مشروطه خواهان منطقة ماکو و نقش
محمدعلی شاه در این باب است.
طبقه بندی اصناف وتبیین ساختاردرونی وبیرونی آنها درعصرصفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور پژوهشی این مقاله تبیین نقش و کارکرد اصناف درعصرصفویه است. وقوف بر این موضوع به جهت تبیین ساختار و تشکیلات ناظر بر اصناف عصر صفوی به عنوان یکی ازمهم ترین نهادهای جامعه دارای اهمیت است. تا پیش از این، توصیفی که از اصناف عصر صفوی و بررسی آن صورت گرفته تنها نام و کاربرد هر یک ازآنها بوده است.
دراین پژوهش ابتدا به بررسی جایگاه اصناف درعصر صفوی وسپس نهادهای موجود در زیرمجموعه این قشر به صورت طبقه بندی شده اشاره گردیده وسپس به دو گروه عمده اصناف و شیوه زندگی و امرار معاش آنها پرداخته شده و در بخش مهم مقاله، اصناف به لحاظ سازمان داخلی و خارجی تقسیم بندی وسپس به ارزیابی وتحلیل سلسله مراتب موجود درآن پرداخته شده است.اصناف در این دوره از ساختار و تشکیلات درونی (سلسله مراتب) چون : کدخدا ،رئیس بازار ،استاد ، کارگر یا صنعتگر، و شاگرد تشکیل شده بود. همچنین ساختار و تشکیلات بیرونی اصناف نظیر : کلانتر، نقیب، محتسب، و داروغه ،موردبحث واقع شده است.
جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام گرفته وبرمبنای رویکردی توصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات بر پایه یافته های حاصل از منابع گوناگون و استنتاج و تحلیل آنهامی باشد.
تحلیل جامعه شناختی نهادینه نشدن و ناکامی تحزب در ایران از انقلاب مشروطه تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین ریشه ها یا عوامل تاریخی - جامعه شناختی موثر بر ناکامی و عدم تحزب نهادمند در ایران در یک سده اخیر چه بوده اند؟ فرضیه تحقیق: دلایلی همچون درگیر شدگی شدید احزاب در جنگ قدرت، نخبه گرایانه بودن احزاب و فاصله گیری آنها از توده ها و عدم اهتمام به تربیت سیاسی و اجتماعی توده ها، رقابت غیر قاعده مند، غیر نهادمند و ستیزه جویانه احزاب، وابستگی به حکومت و قدرت های خارجی، عدم تعهد عملکردی احزاب به فرهنگ مشارکتی و حکومت اقتدارگرا مانع از تحزب نهادمند و سالم شده اند. در این تحقیق، ناکامی تحزب و عدم تحزب نهادمند به عنوان متغیر وابسته و دلایل یا عوامل تاریخی و جامعه شناختی یاد شده در فرضیه به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق هستند. از نظریه های جامعه شناختی سیاسی مرتبط با پیش شرایط نهادی، فرهنگی و اجتماعی مرتبط با تحزب نهادمند برای تدوین فرضیه ها و پاسخ گویی به سوالات و اثبات فرضیه استفاده شده است. نتیجه کلی آن است که آن چه که در یک سده پیش دیده شده است عمدتا رقابت سیاسی و حزبی ناسالم و غیر نهادمند قدرت بنیاد بوده است و این امر، منجر به بی اعتمادی عمومی مردم به احزاب شده است.
آخرین تلاش ها برای احیای حکومت اردلان در پایان دورة قاجار و اوایل پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بعد ازسقوط حکومت محلی (امارت) اردلان ها، که از زمان زمان ناصر الدین شاه، حکومت کردستان را در دست داشتند، دوره ای از هرج ومرج و بی نظمی آغاز شد. عباس خان،معروف به سرداررشیداردلان، از شاخة اردلان های روانسر و جوانرود و قرین جاف ها، خواست در رأس حکومت کردستان قرار گیرد و حکومت اردلان ها را احیا کند.این پژوهش اقدامات و تلاش های عباس خان، معروف به سرداررشید ، آخرین بازماندة خاندان اردلان، را برای احیای امارت اردلان ها در اواخر دورة قاجاریه و اوایل پهلوی گزارش می کند.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نشناختن تحولات سیاسی و ناتوانی در برقرار کردن مناسبات کارآمد با ایلات و طوایف منطقه و عدم به کارگیری ناتوانی در رهبری سواران مسلح ایلات، محبوبیت اندیشة دولت مرکزی و سیاست رضا شاه برای پایان دادن به قدرت ایل ها موجب ناکامی عباس خان شد و دورانی طولانی از جنگ، فرار، و در نهایت تسلیم و تبعید و مرگ دور از کردستان را برای او در پی داشت.
بنیاد امامت و سلطنت خاندان ابوسعیدی مسقط و عمان و چالش های حکومت های ایران در حوزه خلیج فارس و دریای عمان (قرون 18-19 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیستم محرم سال 1060هجری/ 22 ژانویه 1650میلادی جنبش ضد استعماری مردم عمان به استیلای یکصدوپنجاه استعمار پرتغال پایان داد و سلسله نوبنیاد آل یعاربه در سایه قدرت دریایی و ضعف مفرط دولت های مرکزی، حمله و تجاوز به سواحل و جزایر و بنادر ایران را تشدید کردند. بدین ترتیب، تقابل دو کشور بر تعامل و پیوند پیشین سایه انداخت. در سال 1744میلادی احمد بن سعید ابو سعیدی ( 1693- 1783م)، با لقب الامام احمد بن سعید، به رهبری مردم برگزیده شد. این امامت و رهبری آغاز سلطنت پادشاهان ابو سعیدی است که در قرون 18 و 19 میلادی عنصری تاثیرگذار در تحولات سیاسی ، اقتصادی و نظامی خلیج فارس محسوب شدند. تقابل امامان سلسله یعاربی و سلاطین ابوسعیدی مسقط و عمان با حکومت های ایران و اجاره برخی از جزایر و بنادر ایران به وسیلة آنان، بخش مهمی از تاریخ حوزه خلیج فارس و دریای عمان است. بررسی چگونگی به قدرت رسیدن سلاطین ال ابوسعید در عمانات ، تهاجم و استیلای آنان بر خطوط دریایی شمالی خلیج فارس و سیاست دستگاه حاکمه ایران در برخورد با انان، هدف اصلی این پژوهش است. در فرجام، نگارنده بر این باور است که این امر، توانمندی و تمرکز سیاسی و اداری و میزان نقش آفرینی ایران را در کرانه های آبی جنوبی، در خلال قرون 18تا 19 میلادی به چالش سختی کشانید.
بررسی نقش و عملکرد منوچهر اقبال بر صدارت نفت (1356-1342 ش /1963-1977 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید نفت از جمله منابع مهم درآمدهای اقتصادی ایران می باشد که سهم بسزایی در روند توسعه و رشد و نیز ممانعت از آن در جامعه ایرانی ایفا نموده است. تحّولات تاریخی صنعت نفت در عصر پهلوی دوم هنوز نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه است و این مهّم با توجه به صدارت منوچهر اقبال در دوره ای حساس چندان مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است. عملکرد اشخاص و إتخاذ تصمیمات درست یا نادرست آنان در دوران صدارت خود بر صنعت عظیم نفت در دوران پهلوی اول و دوم هر چند با فراز و فرودهایی همراه گردید اما روند طی شده در سازمان مدیریتی صنعت نفت از جمیع جهات عمق وابستگی رجال سیاسی و صاحبان قدرتی را نشان می دهد که به نوعی بقای حکومت پهلوی را تضمین کردند. حضور منوچهر اقبال و انتصابش بر ریاست شرکت ملّی نفت ایران به مدت چهارده سال نه تنها باعث بوجود آمدن رقابتهای شدید داخلی و شکاف میان نظامهای سیاسی و اجتماعی داخل کشور گردید بلکه رشد قارچ گونه ی شرکتها و کمپانی های نفتی دولت های اروپایی به منظور سیطره بر این منابع را به دنبال داشت. این مقاله در صدد است که به چگونگی حضور منوچهر اقبال بر ریاست صنعت نفت ایران و سپس به روابط دو سویه اقبال با رجال سیاسی در عرصه ی تصمیم گیری نفتی بپردازد. در ادامه به عواملی که موجب تشدید مدیریت بحران اقبال در صنعت نفت و همچنین انعقاد قراردادهای نفتی از سوی وی با دول غربی نظیر امریکا، ایتالیا، فرانسه و... گردید،اشاره می شود. سؤال محوری این پژوهش آن است که عملکرد اقبال بر صنعت نفت ایران چه تأثیر مهمی در بُعد سیاسی،اقتصادی واجتماعی بر حکومت محمد رضاه شاه ایجاد نمود؟ در پاسخ باید گفت که ضعف سیستم اداری اقبال و زد وبندهای سیاسی ودخالتهای نابجا درامورات نفتی ازسوی رجال وابسته به دربار و خود شاه با آگاهی از عدم آشنایی اقبال از صنعت بزرگ نفت و همچنین وابستگی و وفاداری زایدالوصف اقبال نسبت به شاه و رژیم پهلوی و همسویی وی با خواسته های سیاسی شاه از نفت باعث بروز تعارضات فراوانی در اقتصاد و صنعت در حال رشد ایران شد. این امر با حلقه ی ناکارآمد کارشناسان و مدیران سیاسی و نفتی حکومت وقت تکمیل گردید.
مشروعیت ایرانی در حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود مغولان به قلمرو ایران و تشکیل دولت ایلخانی، تحوّلی مهم در زمینة مبانی مشروعیت حکومت ها در
ایران رخ داد. حاکمان ایلخانی، از مبانی جدید مشروعیتی که در میان مغولان پذیرفته شده بود پیروی می کردند.
از زمان غازان خان و رسمیت یافتن اسلام در حکومت ایلخانی تلاش شد تا از مشروعیت دینی نیز بهره گرفته
شود؛ اما مشروعیت چنگیزی همچنان بیشترین اهمیت را داشت. با برافتادن حکومت ایلخانی و در نبود فردی
برخوردار از مشروعیت چنگیزی- هلاکوییِ مورد توافق همگان، نیروهای متعدّدی با خاستگاه های قدرت
متفاوت بر سر کسب قدرت و تصاحب میراث ایلخانان به رویارویی با یکدیگر پرداختند. در چنین فضایی بود
که حکومت هایی همچون سربداران، آل کرت، آل اینجو، آل مظفر، آل چوپان و آل جلایر سربرآوردند. هر یک از
این حکومت های محلی در تلاش برای اثبات شایستگی حاکمیت خویش به بهره گیری از منابع مختلف
مشروعیت سیاسی روی آوردند که مشروعیت چنگیزی- هلاکویی، مشروعیت دینی و حقّ حاکمیت موروثی
محلی از آن جمله بودند. در این میان، مشروعیت ایرانی از دیگر مبانی مشروعیتی بود که این حکومت ها،
کمابیش، بهره گیری از آن را مدّنظر قرار دادند. این امر از راه هایی چون تأسی به مفاهیم و الگوهای باستانی
ایران، همچون فرّه ایزدی و همانندسازی با پادشاهان ایرانی و به کارگیری اسطوره های حماسی پهلوانی
ایرانی در ادبیات سیاسی انجام می شد. مقالة حاضر به بررسی چرایی و چگونگی این مشروعیت در
حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری و نقش آن در استقرار و استمرار حاکمیت آنها می پردازد.
براساس یافته های این پژوهش، مشروعیت ایرانی در عصر این حکومت ها در خور توجه بوده است و لازم
است در بررسی آنچه که بعدها، از جمله در حضور انگاره های ایرانی، در تأسیس و استمرار حکومت صفویان
بروز یافت، به آن توجه بیشتری شود.
بازتاب و پیامدهای خارجی جشن های 2500 ساله شاهنشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله بررسی پیامدهای خارجی جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی است.
روش/رویکرد پژوهش: در این مقاله به روش تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای واسناد آرشیوی به بررسی موضوع پرداخته است.
یافته ها ونتایج: یافته ها حاکی از آن است که جشن های 2500ساله شاهنشاهی در مهر 1350 برگزار شد. یکی از اهداف برگزاری این جشن ها کسب وجهه بین المللی برای حکومت پهلوی جهت رسیدن به عنوان ژاندارمی منطقه بود. کمیته های بین المللی جشن های 2500ساله شاهنشاهی، در بسیاری از کشورهای دنیا به تبلیغات گسترده در باب این جشن ها پرداختند. در بعد خارجی، بازتاب جشن ها دو روی متفاوت داشت. از یک طرف، برخی جراید و سران و رهبران کشورها به تعریف و تمجید از جشن ها پرداختند؛ و از طرفی، برخی جراید و سران کشورها به انتقاد از آن دست زدند. دانشجویان خارج از کشور نیز از طریق«کنفدراسیون جهانی محصلان و دانشجویان ایرانی» به مبارزات عدیده ای با جشن ها پرداختند. این مقاله در پی بررسی پیامدهای خارجی جشن های 2500ساله شاهنشاهی و پاسخ به این پرسش است که حکومت پهلوی تا چه حد توانست در بعد بین المللی به اهداف خود از برگزاری جشن های 2500ساله دست یابد. بنا بر فرضیه این مقاله، به نظر می رسد که برگزاری این جشن ها و دعوت از سران کشورها برای حضور در آن، بر منزلت بین المللی محمدرضا شاه افزوده باشد.
میلسپو و نوسازی سامانه مالی و اداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش بررسی خدمات میلسپو در نوسازی سامانه مالی و اداری ایران بین سال های1301تا 1323شمسی است.
روش /رویکرد پژوهش :در این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی به توصیف وتحلیل وقایع پرداخته شده است.
یافته ها ونتایج : دولت ایران در دوره مختلف، آرتور میلسپو را به عنوان مستشار مالی برای بهبود اوضاع مالی و اداری استخدام کرد. در دوره اول ( 1306-1301ش.) مجلس چهارم شورای ملی اختیارات گسترده ای را به او داد و او هم با بهره گیری از شرایط جهانی و انقلاب در روسیه و حمایت رضاخان که نظم و امنیتی در داخل برقرار کرده بود، کار خود را شروع کرد. میلسپو توانست ساختار مالی و اداری را بر اساس اصول علمی استوار کرده، با تنظیم لایحه ، بودجه تعادلی در نظام درآمد و هزینه های دولت به وجود آورد؛ اما رضا شاه در دوران سلطنت خود (1304-1320ش.) اقدامات میلسپو را تحمل نکرد و موانعی برایش ایجاد نمود تا اینکه، او مجبور به ترک ایران شد.
میلسپو در دوره دوم حضور خود در ایران (1321-1323 ش) با اختیارات گسترده ای که مجلس سیزدهم شورای ملی به او تفویض کرد، به استخدام دولت ایران درآمد، اما در این دوره برنامه های وی برای مهار تورم و تامین مایحتاج ضروری مردم به دلیل حضور نیرو های اشغال گر (شوروی، انگلیس) و عدم شناخت کافی از تحولات جامعه ایران با موفقیت همراه نشد، حتی عملکرد و اقدامات او نارضایتی عامه را بر انگیخت، تا این که او در برابر انتقادات مطبوعات و نمایندگان مجلس نتوانست پاسخگو باشد. در پی لغو اختیاراتش از سوی مجلس چهاردهم شورای ملی، ایران را ترک کرد.
صورت بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه(نگاهی تحلیلی-گفتمانی به جبهه بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه صورت بندی گفتمانیِ خرده گفتمان های موجود در گفتمان علمای شیعه و واکاوی چگونگی ظهور این خرده گفتمان ها و مداقه تاریخی- گفتمانی در اندیشه ورزی این خرده گفتمان ها در باب مشروطیت است.
روش/رویکرد پژوهش: این مقاله، بااستفاده از روش گفتمانی «تضادمحور» میشل پشو و اتخاذ رویکردی تاریخی– تحلیلی به بررسی صورت بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه پرداخته است.
یافته ها و نتایج پژوهش: انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخی و بی نظیر در تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. در این برهه، اندیشه ها، نظرها، و گفتمان های مختلفی از بطن جامعه سربرآوردند. بر این اساس، خرده گفتمان های موجود در گفتمان عام روحانیت شیعی، به مؤلفه ها و عناصر اصلی مدرنیته بی توجه بودند و بیشتر باتوجه به کنش گفتمان های رقیب (اعم از نظری و عملی) و در تضاد با یکدیگر بودند که به تولید متون و مفاهیم در باب مشروطه پرداخته و نسبت خویش را با مشروطیت تعیین کردند. این امر باعث شد که این گفتمان ها از درک واقعی مدرنیته عاجز باشند و در نسبت خود با آموزه های مشروطیت ناسازواری های زیادی داشته باشند. گو اینکه همین ناسازواری در ماهیت انقلاب مشروطیت در ایران باعث ابهام و بعدها شکست این جنبش گشت.