فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
با ورود نیروهای گرجی به تشکیلات صفویان که عمدتاً از اسرای گرجستان و از عناصر غیرمسلمان و نومسلمان بودند، رقابت در دربار صفویان از حالت سنتی خارج شد. دو گروه پایه گذار سلسله صفویان؛ یعنی ترکان و تاجیکان از ابتدای تشکیل این سلسله دچار تضادها و رقابت هایی بودند. رقابت ترکان و تاجیکان از جمله مشهورترین رقابت های درباری تاریخ ایران محسوب می شود. ماهیت رقابت ها از زمان شاه عباس اول به بعد شکل تازه ای به خود گرفت و ضلع سومی به نام نیروی سوم به این عرصه اضافه شد. این امر سبب اتحاد نیروهای قدیمی گردید.
اوج رقابت های میان گرجی ها و جناح ائتلافی ترکان و تاجیکان در زمان شاه صفی بود. در این مقطع هنوز قزلباش ها و تاجیکان تمام قدرت خود را به نفع گرجی ها از دست نداده بودند. با مرگ شاه عباس اول، راه برای احیای قدرت آنها فراهم گردید. آنها فرصت به دست آمده را غنیمت شمرده، تا با استفاده از آن نیروهای گرجی را به طور کامل از تشکیلات صفوی خارج کنند. این مسأله سبب ائتلافی بی سابقه بین ترکان و تاجیکان شد، که این ائتلاف باعث توطئه های وسیعی از سوی آنها برای براندازی گرجیان گردید. در این میان شاه نیز به دلیل آنکه گرجی ها وابستگان به شخص شاه بودند، از آنها حمایت می کرد. این امر سبب شد تا دامنة توطئه های جناح ترک و تاجیک، خطر را متوجه شاه نیز بنماید. پایان این رقابت ها با پیروزی قاطع جناح گرجیان همراه است. در این پژوهش سعی برآن است تا با تکیه برمنابع تاریخی، به بررسی رقابت های میان جناح گرجیان با جناح ترک و تاجیک پرداخته شود.
تأثیر موقوفات گنجعلیخان بر کالبد شهری کرمان با تکیه بر اسناد وقفنامه های گنجعلیخان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیهی است در مطالعات و پژوهش های تاریخ معماری و شهرسازی نمی توان از تاریخ اجتماعی و تأثیر آن بر کالبد شهری غافل ماند. اما متأسفانه تاریخ اجتماعی از جمله موارد مغفول مانده در تاریخ ماست که به دلیل ضعف منابع چندان اطلاعات دقیقی در این زمینه در دست نیست. هم چنین توسعه و پیشرفت شهری که نشان دهندة ثبات، امنیت، تدبیر حکومت و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه می باشد، از مواردی است که کم تر در منابع توضیح قابل توجهی در مورد آن می توان یافت و بیش تر اطلاعات ما در این خصوص بر پایه بناها و مستحدثات باقیمانده از دوره های مختلف تاریخی است. از این روی، توجه به سایر منابع و حتی اسناد می تواند ما را در شناخت تاریخ اجتماعی ایران یاری رساند. از جمله این اسناد وقفنامه ها هستند که نه به منظور ثبت تاریخ، که تنها به دلیل رسمیت دادن به عمل وقف تنظیم شده اند ولی در لابلای این اسناد گاه اشاراتی یافت می شود که پرده از برخی ابهامات تاریخی بر می دارد.
اگر چه در دهة اخیر توجه به اسناد و به ویژه وقفنامه ها از رشد چشمگیری برخوردار بوده است، اما در اکثر اوقات تنها در زمینة مطالعات تاریخی مورد توجه قرار گرفته و در دیگر رشته ها از جمله شهر سازی هم چنان مهجور مانده است. حال آن که با دقت در وقفنامه ها گاه می توان اطلاعات ارزشمندی در خصوص چگونگی توسعه کالبدی یک شهر به دست آورد.
در مقاله حاضر تلاش شده است تا با بررسی و تحلیل محتوای اسناد وقفنامه های موجود از گنجعلی خان - حاکم کرمان در دورة شاه عباس اول صفوی - حتی الامکان تحولات کالبدی شهر کرمان در دورة صفویه را روشن سازیم. بنابر این، اساس کار بر بازخوانی و تحلیل محتوای مطالب این اسناد بنا نهاده شده و تنها به ضرورت از منابع دیگر استفاده شده است.
در این پژوهش پرسش اصلی این است که چگونه وقف در خدمت توسعه کالبدی شهری قرار گرفته است؟ فرضیه ارائه شده آن است که درایت و توجه فرد واقف و شناخت وی از نیازهای اجتماعی محل می تواند موقوفات وی را در جهت توسعه کالبدی شهر سامان دهی کند.
تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمة دوم سدة پنجم هجری، بروز بحران های سیاسی و اقتصادی در خلافت فاطمیان و منازعات آنان با سلجوقیان در شام به تأسیس حکومت های محلی در این منطقه منجر شد. از برجسته ترین این حکومت ها دولت بنی عمار در طرابلس بود. امرای بنی عمار با سیاستی کارآمد نسبت به فاطمیان و سلجوقیان موفق شدند استقلال خود را حفظ و حکومت خود را تثبیت کنند. مقاومت ده سالة بنی عمار در برابر صلیبیون با سیاست مدارا با آنان محقق شد. سرانجام عدم حمایت حکومت-های مسلمان از بنی عمار و شورش داخلی در طرابلس منجر به سقوط این شهر در برابر صلیبیون گردید. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با استناد به منابع اصلی درصدد است به مناسبات سیاسی و برخوردهای این دولت با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون بپردازد.
تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر (ع): قدرت سیاسی و دین در آغاز حکومت سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ ابوسعید گورکانی، سلطان حسین بایقرا پس از 12 سال تلاش موفق شد در 10 رمضان 873 ق هرات را به تصرف درآورد؛ در شرایطی که بازماندگان ابوسعید حاضر به دفاع از خراسان نبودند و هرآن خطر هجوم اوزون حسن به خراسان وجود داشت. او با نیروی اندکی قدرت را در هرات به دست گرفت؛ نیرویی که به تنهایی قادر نبود بقای حکومتش را تضمین کند. در این شرایط، یکی از نخستین اقدامات او در هرات، تصمیم به تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر بود؛ تصمیمی که با مخالفت روبه رو شده و کنار گذاشته شد و بعداً حتی منابع هم عصرش کوشیدند نقش او را در این ماجرا حذف کنند و آن را به گروهی خودسر و فرصت طلب نسبت دهند. پژوهش حاضر می کوشد نشان دهد نه تنها شخص سلطان در این ماجرا نقش اصلی را بر عهده داشته، بلکه همراهان شیعیِ او هم چنان نفوذ و پایگاه قدرتی نداشتند که کاری بیش از همراهی سلطان بر عهده بگیرند. هدف اصلی این اقدام، فارغ از این که اعتقاد شخصی چه سهمی در آن داشته، استفاده از عناصر شیعی در باورهای عوام سنی مذهب خراسان (تسنن دوازده امامی) در کنار نیروی شیعیان خراسان و استرآباد برای کسب مشروعیت، حمایت اجتماعی و تثبیت قدرت بوده است
صورت بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه(نگاهی تحلیلی-گفتمانی به جبهه بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه صورت بندی گفتمانیِ خرده گفتمان های موجود در گفتمان علمای شیعه و واکاوی چگونگی ظهور این خرده گفتمان ها و مداقه تاریخی- گفتمانی در اندیشه ورزی این خرده گفتمان ها در باب مشروطیت است.
روش/رویکرد پژوهش: این مقاله، بااستفاده از روش گفتمانی «تضادمحور» میشل پشو و اتخاذ رویکردی تاریخی– تحلیلی به بررسی صورت بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه پرداخته است.
یافته ها و نتایج پژوهش: انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخی و بی نظیر در تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. در این برهه، اندیشه ها، نظرها، و گفتمان های مختلفی از بطن جامعه سربرآوردند. بر این اساس، خرده گفتمان های موجود در گفتمان عام روحانیت شیعی، به مؤلفه ها و عناصر اصلی مدرنیته بی توجه بودند و بیشتر باتوجه به کنش گفتمان های رقیب (اعم از نظری و عملی) و در تضاد با یکدیگر بودند که به تولید متون و مفاهیم در باب مشروطه پرداخته و نسبت خویش را با مشروطیت تعیین کردند. این امر باعث شد که این گفتمان ها از درک واقعی مدرنیته عاجز باشند و در نسبت خود با آموزه های مشروطیت ناسازواری های زیادی داشته باشند. گو اینکه همین ناسازواری در ماهیت انقلاب مشروطیت در ایران باعث ابهام و بعدها شکست این جنبش گشت.
روابط فرهنگی ایران و آلمان از عصر صفوی تا پایان دوره قاجار بازخوانی مدارک منتشرشده و رهیافتی به اسناد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تیموری روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی ترکمانان و حکومت های محلی روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی زندیه روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روابط خارجی
در این مقاله، به مهم ترین مسائل روابط فرهنگی ایران و آلمان از عصر صفویه تا پایان دوران قاجار پرداخته شده است؛ روابطی که هیچ گاه از تأثیرات دیپلماسی دو دولت نیز برکنار نبود. در این جا با ارائه گزارشی مستند از تاریخ روابط میان این دو دولت، تعاملات فرهنگی دو ملت و تأثیر و تأثراتی که ممکن بود از یکدیگر پذیرفته باشند، بر اساس 25 سند منتشرنشده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، اگرچه هر از چند گاهی، بنابر ضرورت، تلاش شده است که برخی از مسائل مورد مطالعه به صورت روایی (آن هم بر اساس مدارک تاریخی)، ارائه شود تا شواهد روشن و گویایی در به نمایش گذاشتن تاریخ تطور این روابط باشند.
بررسی تاریخی پوشاک مردانه در دوره ی ایلخانان (654-736 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران حکمرانی ایلخانان مغول از اثرگذارترین دوره ها در تاریخ ایران بوده است که به طور قابل توجهی حیات اجتماعی ایرانیان را دستخوش تغییراتی ساخت. یکی از نمونه های این تغییرات، در موضوع پوشاک قابل ردیابی و مطالعه است. هدف این مقاله بررسی پوشاک مردانه، شکل و طرح البسه و انواع و اجزاء آن در دوره ی ایلخانان می باشد. مشاهده ی آثار هنری و نگارگری های کتب تاریخی آن دوره مهمترین شیوه در بررسی های این مقاله بوده است. چنین به نظر می رسد که این نگاره ها جزئیات قابل توجهی در رابطه با پوشاک آن دوره را به نمایش می گذارند. از دیگر منابع مهم در این تحقیق استفاده از کتب تاریخی، سفرنامه ها و برخی کتاب های ادبی دوره ی ایلخانان بوده که مطالب ارزشمندی در خصوص پوشاک این دوره بدست می دهد. روش پژوهش مبتنی بر تاریخ خرد (Microhistory) است و مطالب حاضر به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری شده است. سوال اصلی این است که پوشاک مردان در دوره ی ایلخانان چگونه بوده است؟
ظهور نقش مایه ماهی آیین مِهر در مُهرهای دوره قاجار و فلوس های دوره صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: در تعدادی از فلوس های دوره صفوی و قاجار، نقشمایه ماهی در دوکنار گلی چندپَر ضرب شده است. ترکیبی از این نقشمایه در مُهرهای دوره قاجار نیز مشهود است. این مقاله با هدف پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مُهرها و فلوس ها به مطالعه و تحلیل می پردازد. فرضیه پژوهش: علل پیدایش نقشمایه ماهی در فلوس ها و مُهرهای دوره قاجار موضوع این پژوهش است. مقاله قصد دارد با فرضیه اصلیِ«پیدایش این نقوش با تأثیرپذیری از آئین مِهر» و فرضیه فرعیِ«ارتباط نقشمایه ماهی در فلوس ها با اقلیم مردمانش و در مُهرها با شغل صاحبانش»به مطالعه و سیر تحول این نقش بپردازد. روش/رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با ماهیت و روش تاریخی، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، بر پایه منابع کتابخانه ای و میدانی به مطالعه و تحلیل نقشمایه ماهی و تطبیق آن می پردازد.
یافته ها ونتایج پژوهش: نمادهای مِهری همبستگی ویژه ای با آب دارند که برجسته ترین آنها مروارید، دلفین، و نیلوفر است. گل چندپر و دو ماهی اشاره به روایتی دارد که در آن تخمه زرتشت در آب، مانند مروارید در گل نیلوفرآبی است که دو ماهی از آن محافظت می کنند؛ و همچنین، داستانِ کَرَ ماهی که نگهبان گیاه هوم است. طرح «ماهی درهم» یا «هراتی» در فرش عبارت است از دو ماهی و چهره مِهر در میان آن. در دوره اسلامی، چهره مِهر به گل و دو ماهی به دو برگ تبدیل شد. مقاله حاضر،با هدف پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مهرها و فلوس ها، به مطالعه و تحلیل پرداخته است. نتایج نشان داد نقشمایه ماهی در مُهرها و فلوس ها به سه شکل است: دوماهی در دوکنارِ گل، ماهی در دوکنار نقش صورت انسان، و نقش ماهی به صورت تنها در تعدادی از مُهرها در دو کنار صورت انسان دو برگ حک شده است که به سنت تبدیل ماهی به برگ در دوره اسلامی مربوط است. براساس یافته ها، فرضیه اصلی پژوهش(پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مُهرها و فلوس ها) تأیید می گردد. باتوجه به جمع آوری مهرها از اسناد نظامیان و معلوم بودن شغل آنها و همچنین با معلوم بودن محل ضرب اغلب فلوس ها، نمی توان نقش ماهی را به شغل صاحبان مُهر، و نقش ماهی در فلوس ها را به اقلیم مردم آن منطقه نسبت داد؛ در نتیجه،فرضیه فرعی مبنی بر ارتباط نقشمایه ماهی در فلوس ها با اقلیم مردمانش و در مُهرها با شغل صاحبانش مورد تأیید نیست.
بررسی حوادث تاریخی بویراحمد در سروده های محلی عصر قاجار (1308- 1208 هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بویراحمد، از اقوام قدیمی ایران و بزرگ ترین قبیله لر است که از بهبهان تا کوهپایه های دنا سکونت دارند. درعصر قاجار، حوادث و اتفاقات زیادی در حیات سیاسی-اجتماعی این قوم رخ داده ،که تنها اندکی از آنها در سروده های محلی ضبط شده است. از اواخر زندیه تا پایان پادشاهی ناصرالدین شاه چند تن از اشخاص مشهور بویراحمد، مانند هادی خان و شاهین خان، حاکمیت منطقه را برعهده داشتند که بخشی از حوادث سیاسی آنان در مرثیه هایی که در سوگ شان سروده شده و بر سنگ مزار آنان حک گردیده، انعکاس یافته است. خداکرم خان بویراحمدی که با حاکمان معروف فارس، چون فرهاد میرزا معتمد الدوله و فرزندش سلطان اویس میرزا احتشام الدوله، دوستی نزدیک داشت، خود شاعر شهیر محلی بود که بخشی از رخدادهای بویراحمد را در اشعارخویش انعکاس داد ه است . شاعران گمنام دیگر نیز در توصیف وقایع آن روزگار - خاصه جنگ های خداکرم خان و فرزندانش - اشعار بسیار سروده اند ، که معدودی از آنها ضبط و سینه به سینه انتقال یافته است. از آنچه که تا امروز در مکتوبات و منقولات محلی بر جای مانده برمی آید که وقایع مهم و شخصیت های مؤثر در ذهن و زبان عامه و شاعران این قوم محفوظ و بازتاب داشته است.اشعار و سروده های موجود، هم به زبان فارسی است و هم به گویش محلی (= لری بویراحمدی). این مقاله، بر مبنای روش تحقیق تاریخی و شیوه توصیفی - تحلیلی، به بازتاب حوادث تاریخی بویراحمد در فاصله زمانی مورد نظر پرداخته است. بخشی از سروده هایی که در این مقاله بررسی شده، پیش تر در برخی منابع محلی آمده و بخشی دیگر در نتیجه تحقیقات میدانی نگارنده گان کشف و تدوین شده است. مفروض مقاله این است که بویراحمدی ها در باب رخدادهای مهم سیاسی، اجتماعی، نظامی و نیز شخصت های بزرگ و مشهور خود به سرایش اشعار پرداخته و حماسه سرایی کرده اند. در نتیجه، باید دانست که بویراحمدی ها ادب عامیانه ویژ ای را درباب حوادث تاریخی و سرنوشت ساز و افراد موثر و بارز به ظهور رسانیده اند، که خود جزئی از فرهنگ و سنن عامیانه محسوب می شود.
بنیاد امامت و سلطنت خاندان ابوسعیدی مسقط و عمان و چالش های حکومت های ایران در حوزه خلیج فارس و دریای عمان (قرون 18-19 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیستم محرم سال 1060هجری/ 22 ژانویه 1650میلادی جنبش ضد استعماری مردم عمان به استیلای یکصدوپنجاه استعمار پرتغال پایان داد و سلسله نوبنیاد آل یعاربه در سایه قدرت دریایی و ضعف مفرط دولت های مرکزی، حمله و تجاوز به سواحل و جزایر و بنادر ایران را تشدید کردند. بدین ترتیب، تقابل دو کشور بر تعامل و پیوند پیشین سایه انداخت. در سال 1744میلادی احمد بن سعید ابو سعیدی ( 1693- 1783م)، با لقب الامام احمد بن سعید، به رهبری مردم برگزیده شد. این امامت و رهبری آغاز سلطنت پادشاهان ابو سعیدی است که در قرون 18 و 19 میلادی عنصری تاثیرگذار در تحولات سیاسی ، اقتصادی و نظامی خلیج فارس محسوب شدند. تقابل امامان سلسله یعاربی و سلاطین ابوسعیدی مسقط و عمان با حکومت های ایران و اجاره برخی از جزایر و بنادر ایران به وسیلة آنان، بخش مهمی از تاریخ حوزه خلیج فارس و دریای عمان است. بررسی چگونگی به قدرت رسیدن سلاطین ال ابوسعید در عمانات ، تهاجم و استیلای آنان بر خطوط دریایی شمالی خلیج فارس و سیاست دستگاه حاکمه ایران در برخورد با انان، هدف اصلی این پژوهش است. در فرجام، نگارنده بر این باور است که این امر، توانمندی و تمرکز سیاسی و اداری و میزان نقش آفرینی ایران را در کرانه های آبی جنوبی، در خلال قرون 18تا 19 میلادی به چالش سختی کشانید.
زمینه های ورود و نقش آفرینی کارگران در انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به واسطه ماهیت ائتلافی خود، حاصل تعامل و همکاری گروه ها و طبقات اجتماعی مختلف بود. یکی از طبقات اجتماعی مهم حاضر در انقلاب اسلامی ایران، طبقه کارگر بود. مسئله این پژوهش چرایی ورود کارگران به انقلاب اسلامی ایران به رغم اعطای برخی امتیازهای اقتصادی، رفاهی رژیم حاکم به آنان است که کوشش شده است تا با استفاده از روش توصیفی تفسیری و رهیافت فرهنگی جامعه شناختی، به پاسخ گویی بدان مسئله پرداخته شود. طبق نتایج به دست آمده در این پژوهش، فرهنگ و اقتصاد به عنوان دو عامل تکمیل کننده در انقلاب اسلامی در یک راستا و همسو با هم، نقشی تعیین کننده در شکل گیری نارضایتی کارگران و در نهایت ورود کارگران به انقلاب اسلامی داشتند.
شکل گیری و عملکرد منصب دیوان بیگی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه عباس صفوی بنا بر مقتضیات اجتماعی و سیاسی، در ساختار و کارکرد برخی از مناصب تغییراتی پدیدآورد. منصب دیوان بیگی نیز در نتیجه تحوّلات، تکامل و توسعه کارکردی یافت و از حالت نظامی به محکمه قضایی عرف تغییر رویه داد و وظایفی چون نظارت بر شکایات عامه مردم از مقامات دولتی، رسیدگی به جرایم و احداث اربعه و... را برای ایجاد نظم در ساختار اجتماع و کسب رضایت عامه مردم برعهده گرفت. اما نوسانات بعد از شاه عباس اول کارکرد آن را تضعیف کرد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های موجود در منابع، ضمن بررسی دلایل شکل گیری منصب دیوان بیگی در منظومه قضایی صفویان، در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست که دیوان بیگی در ساختار اداری و قضایی صفویان چه وظایفی برعهده داشته ؟ و چه عواملی سبب تضعیف کارکرد و موقعیت آن شد؟. نتیجه آنکه، دیوان بیگی به علت توسعه دامنه اختیارات و وظایف، نقش مهمی در ایجاد امنیت اجتماعی و قضایی داشت، ولی در دوران اخلاف شاه عباس، تضعیف اقتدار شاهان صفوی، تخطی از قوانین حقوقی، غلبه گرجیان بر دیوان بیگی، ناسازگاری با مقامات روحانی و دیوانی و غیره سبب انحطاط آن شد که در نتیجه آن، ساختار اجتماعی و قضایی حکومت صفویه تضعیف و زمینه نارضایتی اجتماعی سیاسی مردم از جمله اقلیت های مذهبی را ایجاد شد.
تأثیر موج تجدد خواهی و جریان نوسازی بر تحول پوشاک ایرانیان (از ابتدای دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در دوره قاجار که جامعه ای پیش مدرن و سنتی بود، دچار تحولات ویژه ای شد. ورود فکر تجدد عامل اصلی این تحولات بود. نتایج سیاسی شکست تجدد سبب روی کار آمدن سلسله پهلوی شد و تحولاتی را نیز در جامعه ایرانی دوران پهلوی برپایه همین تفکر تجددخواهی پدید آورد. در دامنه این بحث تحول پوشاک ایرانیان نیز مطرح می شود. تحقیق حاضر براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع تاریخی و پژوهش های انجام شده در این زمینه شد استخراج شده و به منظور دست یابی به نتایج علمی مورد تجزیه تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان می دهد تحول پوشاک در دوره قاجار به علت حفظ ساختارهای سنتی، فقط در میان عده اندکی از درباریان و روشن فکران فرنگ رفته مورد استقبال قرار گرفت و مردم عادی همچنان بر قواعد سنتی پوشاک خویش پافشاری می کردند. در دوره پهلوی اول زیرسلطه یک نظام استبدادی تجدد خواه که الگوهای مرکزی و از بالا را برای هویت بخشی به جامعه القا می کرد، تغییر در پوشاک مردان با همراهی مراجع فرهنگی جامعه تداوم یافت؛ اما تغییر در پوشاک بانوان به علت همراهی نکردن این گروه شکل دیگری به خود گرفت.
تحلیل روابط اقبال السلطنه، حکمران منطقه ماکو، با مشروطه خواهان و محمدعلی شاه در دوره مجلس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان بیات ماکویی از زمان صفویه به منطقه ماکو کوچ کردند و، به تدریج، حکومت منطقة ماکو را به دست
گرفتند. اقبال السلطنه ماکویی وارث اقتدار سیاسی، نظامی و اقتصادی خاندان خود در ماکو شد. اوکه انقلاب
مشروطه و اصلاحات حاصل از آن را پایان حکومت موروثی و مطلق خود در ماکو می دانست، به مخالفت با
مشروطیت برخواست و هواداران آن را به شدت سرکوب کرد. دربار و دیگر مستبدین از اقدامات سرکوبگرانة
اقبال السلطنه در منطقه حمایت می کردند. اگر در برهه هایی اقبال السطنه به مماشات با مشروطه خواهان اقدام
کرد، حاصل سیاست هماهنگ مستبدین برای تظاهر به مشروطه طلبی و فریب هواداران مشروطه بود.
این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به تبیین این مسئله پرداخته
است. هدف از این مقالة بررسی مخالفت اقبال السلطنه ماکویی با مشروطه خواهان منطقة ماکو و نقش
محمدعلی شاه در این باب است.
بررسی دیدگاه های حامد الگار در مورد ایران عصر قاجاریه با تکیه بر کتاب نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت
حوزههای تخصصی:
پرفسور حامد الگار استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا و مسلط بر چندین زبان می باشد. او در زمینه مطالعات خاورمیانه و به خصوص ایران فعالیت می کند و در مورد موضوعات مرتبط با ایران و اسلام تحقیق می کند و کرسی استادی در زبان فارسی، تاریخ و فلسفه اسلامی را داراست. تاریخ معاصر و عصر قاجاریه و تحولاتی که زمینه ساز تحول ایران می باشد، مشروطه و نقش بازیگران و کنش گران این دوره به خصوص روحانیت وی را برآن داشته که آثاری چند در این زمینه تألیف نماید. ما در این مقاله سعی بر آن داریم که ضمن شرح مختصری از زندگی این ایران شناس به معرفی آثار و تالیفات او در این زمینه و هم چنین نقد و بررسی یکی از کتابهای معروف او در این زمینه، یعنی نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت بپردازیم.
روابط پارسیان هند با زرتشتیان یزد در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم تیمور و تشدید مصائب زرتشتیان در خراسان و حوزه شمالی ایران، نخبگان روحانی این اقلّیت را بر آن داشت تا به مناطق امن تری چون یزد و کرمان پناه آورند. از این رو با اسکان موبدان در روستاهای تُرکآباد و شریف آباد یزد، این خطه نه تنها به مهم ترین کانون زرتشتی گری ایران ارتقا یافت که مرجعی برای پارسیان هند جهت کسب اطلاعات دینی گردید. تداوم این روابط فرهنگی باعث شد تا در سده نوزدهم میلادی که پارسیان در سایه مناسبات مطلوب با دولتمردان انگلیسی حاکم بر هند و بهره گیری از رهاوردهای فکری غرب برجستگی یافته بودند، با ایجاد «انجمن اکابر پارسیان هند» در صدد یاری به هم کیشان خود در ایران برآیند. موضوعی که با عزیمت مانکجی به ایران در عهد ناصری و اقدامات گسترده وی در لغو جزیه، انجام اصلاحات درون ساختاری، ایجاد مدارس نوین و تلاش در کاهش فشارهای اجتماعی برهم کیشان، فصل نوینی را در حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زرتشتیان یزد رقم زد. بر این مبنا، پژوهش حاضر می کوشد تا به شیوه تحلیل تاریخی گستره این روابط را در چارچوب کارکرد نمایندگان انجمن پارسیان هند در عهد ناصری به بحث و بررسی گذارد.
بررسی نقش و عملکرد منوچهر اقبال بر صدارت نفت (1356-1342 ش /1963-1977 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید نفت از جمله منابع مهم درآمدهای اقتصادی ایران می باشد که سهم بسزایی در روند توسعه و رشد و نیز ممانعت از آن در جامعه ایرانی ایفا نموده است. تحّولات تاریخی صنعت نفت در عصر پهلوی دوم هنوز نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه است و این مهّم با توجه به صدارت منوچهر اقبال در دوره ای حساس چندان مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است. عملکرد اشخاص و إتخاذ تصمیمات درست یا نادرست آنان در دوران صدارت خود بر صنعت عظیم نفت در دوران پهلوی اول و دوم هر چند با فراز و فرودهایی همراه گردید اما روند طی شده در سازمان مدیریتی صنعت نفت از جمیع جهات عمق وابستگی رجال سیاسی و صاحبان قدرتی را نشان می دهد که به نوعی بقای حکومت پهلوی را تضمین کردند. حضور منوچهر اقبال و انتصابش بر ریاست شرکت ملّی نفت ایران به مدت چهارده سال نه تنها باعث بوجود آمدن رقابتهای شدید داخلی و شکاف میان نظامهای سیاسی و اجتماعی داخل کشور گردید بلکه رشد قارچ گونه ی شرکتها و کمپانی های نفتی دولت های اروپایی به منظور سیطره بر این منابع را به دنبال داشت. این مقاله در صدد است که به چگونگی حضور منوچهر اقبال بر ریاست صنعت نفت ایران و سپس به روابط دو سویه اقبال با رجال سیاسی در عرصه ی تصمیم گیری نفتی بپردازد. در ادامه به عواملی که موجب تشدید مدیریت بحران اقبال در صنعت نفت و همچنین انعقاد قراردادهای نفتی از سوی وی با دول غربی نظیر امریکا، ایتالیا، فرانسه و... گردید،اشاره می شود. سؤال محوری این پژوهش آن است که عملکرد اقبال بر صنعت نفت ایران چه تأثیر مهمی در بُعد سیاسی،اقتصادی واجتماعی بر حکومت محمد رضاه شاه ایجاد نمود؟ در پاسخ باید گفت که ضعف سیستم اداری اقبال و زد وبندهای سیاسی ودخالتهای نابجا درامورات نفتی ازسوی رجال وابسته به دربار و خود شاه با آگاهی از عدم آشنایی اقبال از صنعت بزرگ نفت و همچنین وابستگی و وفاداری زایدالوصف اقبال نسبت به شاه و رژیم پهلوی و همسویی وی با خواسته های سیاسی شاه از نفت باعث بروز تعارضات فراوانی در اقتصاد و صنعت در حال رشد ایران شد. این امر با حلقه ی ناکارآمد کارشناسان و مدیران سیاسی و نفتی حکومت وقت تکمیل گردید.