فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله، چگونگی تبدیل مدفن ارغون خان، چهارمین ایلخان مغول، به زیارتگاه اسلامی «قیدار نبی» را توضیح می دهد و همچنین توجیه منطقی تری در رابطه با منشأ نام «قیدار» ارائه می کند. نام «قیدار»، نخستین بار توسط شرف الدین علی یزدی در تاریخ جهانگیر مقدمة ظفرنامه (تألیف 822 ق) در ارتباط با محل دفن ارغون خان و نیز در ظفرنامه (تألیف 831-828 ق)، در ارتباط با شرح وقایع سال 805 ق (دورة یورش های امیرتیمور و حادثة درگذشت امیرزاده محمدسلطان) ذکر شده است. از آن زمان، «قیدار» در منابع مکتوب و نیز در باور مردم، با «قیدار بن اسماعیل بن ابراهیم نبی» یکی دانسته شده است. این مقاله نشان می دهد که «قیدار» در اصل یک جای نام بوده، و این جای نام، ریشه در لفظ مغولی خانقاه/ صومعه (keyid) داشته است؛ خانقاهی که سال ها پس از درگذشت و خاکسپاری ارغون خان در کوه سجاس (کوه قیدار فعلی)، توسط اولجتای خاتون، دختر او، در حوالی مدفن پدر بنا شده بود. این تحقیق از منابع تاریخی و جغرافیایی بهره می گیرد و با تحلیل ریشه شناختی جای نام «قیدار»، رهیافتی زبان شناسانه را برمی گزیند.
نگاهی به تحولات مرزهای شرقی ایران در دوره قاجار و پهلوی (مطالعه موردی: بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر حکمیت مرزی آلتای در محدوده یزدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بر آن است تا به بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر رای نهایی حکمیت آلتای بپردازد. بدین منظور اقداماتی از قبیل سابقه سرحدداری قاینات در زمان میرعلم خان، تاسیس گمرک یزدان، علل حضور گسترده نظامی نیروهای قاینات در یزدان، ساخت قراولخانه و استمرار سرحدداری و اثرات آن بر حکمیت آلتای مورد بررسی قرار می گیرد.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اسناد تاریخی مربوط به سرحد قاینات، گمرک یزدان، قراولخانه و اسناد مربوط به نیروهای نظامی حکومت محلی در یزدان، سعی در پاسخ به پرسش های پژوهش دارد.
یافته های پژوهش: حکمیت مرزی آلتای در سال 1313ش، جوان ترین حکمیت مرزی است که طی آن بخش مهمی از مرز ایران و افغانستان تعیین و تحدید گردید. محدوده این حکمیت شامل قسمتی از مرز استان خراسان رضوی کنونی با افغانستان و تمامی مرز استان خراسان جنوبی با افغانستان است. در محدوده این حکمیت، سیر مستقیم شمالی- جنوبی خط مرزی، در محدوده یزدان به سمت افغانستان تغییر مسیر یافته و با در بر گرفتن یزدان و کلاته کبوده در طرف ایران، دو مرتبه به مسیر مستقیم بازگشته و به سیاه کوه منتهی می گردد. بدین ترتیب یک تحدب مرزی در مرز خاوری ایران با افغانستان به وجود می آید. آلتای پس از بررسی این قسمت از مرزها و مطالعه درباره شواهد و دلایل طرفین، حکمیت خود را اعلام نمود. یکی از مهم ترین مناطق مورد چالش ایران و افغانستان در این حکمیت، محدوده یزدان بود و آلتای علی رغم استدلال افغان ها، آن را به همراه راه های ارتباطی آن به ایران واگذار کرد. یکی از علل واگذاری یزدان به ایران سابقه حضور پررنگ و مستمر ایران در آن منطقه بود. این حضور در دوره میرعلم خان و پس از جدایی هرات آغاز شد و تا زمان حکمیت آلتای ادامه یافت و بسیار موثر بر تعیین مرزبندی بود.
شرایط و شیوه به کارگیری افراد در تشکیلات اداری آستان قدس در دوره صفویه بر اساس اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناخت شرایط، مقررات و شیوه به کارگیری افراد در تشکیلات اداری آستان قدس، در دوره صفویه و بررسی نقش حکومت مرکزی و متولی آستان قدس در این امر است.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اسناد مربوط به تشکیلات اداری آستان قدس، سعی در پاسخ به پرسش های پژوهش دارد.
یافته ها و نتایج پژوهش: با توجه به اسناد موجود، تشکیلات اداری آستان قدس رضوی در دوره صفویه، دارای تشکیلات اداری و دیوانی منظم و حساب شده بود. اداره کردن این تشکیلات، مستلزم وجود نیروی انسانی است. با بررسی اسناد معلوم می شود که ورود به تشکیلات آستان قدس، به آسانی و بدون دلیل و قاعده نبوده است، بلکه از نظم خاصی پیروی می کرد. تعداد افراد و حقوق و مزایا آن ها مشخص بود و با حذف و کناره گیری فردی، شخص دیگری به کار گرفته می شد. فرآیند استخدام افراد نیز، اگرچه در مواردی از مراحل قانونی آن تخطی می شد اما به طور کلی منظم و حساب شده بود. متولیان در این فرآیند، به عنوان بالاترین مقام در آستان قدس نقش برجسته ای در تعیین، تایید یا حتی عزل افراد داشتند. حکم شغل موردنظر نیز توسط شاه صفوی صادر می شد.
معین التجار بوشهری و دست اندازی به اراضی شولستان(با تکیه براسناد نویافته طایفه بَکِش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی نقش معین التجار بوشهری در تثبیت مالکیت به اراضی شولستان یا شهرستان ممسنی است.
روش /رویکرد پژوهش: در این تحقیق به روش تحلیلی با استناد به منابع و اسناد کتابخانه ای و آرشیوی به توصیف واستنتاج موضوع پرداخته شده است.
یافته ها ونتایج: یافته ها نشان می دهد در عهد سلطنت مظفرالدین شاه تحت تاثیر عوامل متعددی همچون نیاز مالی حکومت قاجار، فقدان منابع مالی مناسب، ناسازگاری حکومت قاجارها با ایلات لُر ممسنی، فساد اداری و مالی گسترده، نفوذ افراد وابسته به بیگانگان در دربار حکومتی، باعث شد که اراضی شولستان به معین التجار بوشهری که تحت حمایت انگلیسی ها بود؛ واگذار گردد.
معین التجار بنا به دلایلی که در این پژوهش آمده در کنار تجارت به زمینداری پرداخت که قدرت و ثروت خویش را تحکیم بخشد. وی برای تثبیت مالکیت خویش بر اراضی شولستان یا شهرستان ممسنی به سه عامل: محلی، فرا محلی و خارجی احتیاج داشت. عامل اصلی تحقق اهداف معین التجار، ایجاد تفرقه بین خوانین و کدخدایان منطقه و تضعیف مقام کلانتری یا جایگاه مدیریت ایلی و جیره خوار کردن آنها بود. ایشان با تکیه بر حمایت حکومت قاجار در جهت تامین منافع انگلیس و دستیابی به نیات خویش منطقه را با بحران مواجه کرد و حکومت قاجار برای حمایت از معین التجار بارها نیروی نظامی به شولستان گسیل داشت که نتیجه ای جز شکست برای قدرت مرکزی به وجود نیاورد.
بی تردید مقاومت اهالی منطقه در برابر واگذاری اراضی به معین التجار باعث شد که وی دست به تاکتیک جدیدی برای سلطه بر این سرزمین زند و برای حمایت نظامی ترکان قشقایی مجبور می شود بخشی از اراضی را به ایلخان قشقایی، صولت الدوله، اجاره دهد. نهایتاً در اواخر حکومت قاجار و اوایل حکومت پهلوی اول، خوانین بویراحمد به طرفداری از امامقلی خان رستم -که از سران ایلات ُلر ممسنی بوده است- به صحنه کشمکش های شولستان و جنگ با نیروهای دولتی کشیده می شوند که جز قتل و غارت نتیجه ای نداشت.
بررسی و تحلیل آرامگاه های منسوب به اخلاف امام کاظم (ع) در رودبارقصران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمال ری به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، در آشوب ها پناهگاه ساکنان مناطق رودبارقصران خارج و مخالفان سیاسی خلافت اموی و عباسی قلمداد می شد. اخلاف پیامبر، نوادگان امامان شیعه و علویان، بزرگ ترین گروه مهاجران معارض خلافت به این منطقه بودند. در این ناحیه بیش از سی امامزاده وجود دارد که نیمی از آن ها در رودبارقصران واقع شده اند. در پژوهش حاضر، یازده نمونه از آرامگاه های منسوب به اخلاف امام موسی کاظم (ع) در منطقه ی رودبارقصران را بررسی می کنیم. داده های پژوهش را با روش مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی گردآوری کرده ایم. نتایج نشان می دهد که کتب نسب شناسی از یک سو منابع انتساب این امامزادگان به امام موسی کاظم (ع) به شمار می روند و از سوی دیگر سرشار از تناقض هستند. اشتباه در خوانش کلمات و نام جای ها موجب انتساب نادرست برخی امامزاده ها به برخی مناطق شده است. تشابه اسمی امامزادگان نسب شناسی آن ها را با مشکل مواجه کرده و وجود نام های ایرانی نشان دهنده ی تغییرات اساسی در این منابع است.
تأثیر بحران جهانی 1929 بر تجارت تریاک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران جهانی 1929 م (1308 ه.ش) اقتصاد بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار داد؛ اما تأثیر آن بر اقتصاد کشورهای جهان سوم و حاشیه ای که بیشتر به تولید مواد خام صادراتی می پرداختند، به مراتب بیشتر از کشورهای صنعتی و پیشرفته بود. در مقطع زمانی مورد بحث، به دلیل ضعف در ساختار اقتصادی، سنتی بودن اقتصاد و نداشتن صنایع پیشرفته در داخل، ایران به صورت یکی از تولیدکنندگان مواد خام صادراتی کشورهای اروپایی عمل می کرد. یکی از مهم ترین کالاهای خام صادراتی ایران تریاک بود که درآمد حاصل از صادرات آن برای اقتصاد ایران بسیار اهمیت داشت و هرگونه مشکل و وقفه ای در امر صادرات آن دولت را با مشکل مواجه می کرد و به چاره اندیشی وامی داشت.
در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی و با تکیه بر اسناد منتشرنشده، روزنامه ها و نشریات دوره ی پهلوی اول، تأثیر بحران جهانی سال 1929 بر تجارت تریاک در ایران و اقدامات دولت در واکنش به این بحران عظیم جهانی را بررسی می کنیم. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده ی تأثیرپذیری اقتصاد وابسته و حاشیه ای ایران از تحولات اقتصادی بازارهای خارجی است؛ بنابراین می توانیم بگوییم که ایران باوجود داشتن اقتصاد حاشیه ای، متحمل خسارت زیادی شد؛ زیرا تریاک یکی از مهم ترین کالاهای صادراتی کشور در مقطع زمانی موردنظر بود و بحران می توانست کاهش قیمت، کاهش صادرات در بازارهای جهانی و درنتیجه کسری درآمد حاصل از صادرات تریاک را برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد.
اهمیت تاریخی و ساختار اقتصادی شهر غَزنه در پرتو حیات سیاسی عصر غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر غزنه واقع در ایالت زابلستان با برخورداری از موقعیت جغرافیایی مناسب، در روزگار باستان تا دوره اسلامی، مرکز حکومت خاندان های قدرتمند و شاهد حوادث گوناگون بوده است. این شهر، به سبب همسایگی با خراسان، سیستان و هند، همچنین قرار گرفتن در مسیر کابل قندهار و ارتباط با مراکز تجاری مهم آن روزگار مانند بامیان، از نظر اقتصادی مهم و قابل توجه حاکمان بود. غزنه در دوره اسلامی، با حضور سلاطین غزنوی (حک: 583 351 ق / 1187 962 م.) و آغاز فتوحات آنان در قلمرو کشورهای همسایه، وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود شد. هم زمان با متحول شدن اوضاع سیاسی غزنه، ساختاری اقتصادی آنجا نیز دگرگون گشت. این مقاله با هدف پرداختن به اهمیت تاریخی و اقتصادی شهر غزنه و افزایش این اهمیت در پرتو حیات سیاسی عصر غزنویان نوشته شده که با بهره گیری از متون تاریخی، ادبی و جغرافیایی و همچنین منابع معاصر گردآوری شده است.
سقوط زرنگ؛ ظهور شهر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از محققان، مورخّان، جغرافی دانان و سیستان شناسان، شهر زرنگ را با شهر سیستان یکی دانسته و معتقداند که این شهر از بدو تأسیس، در اواخر دوره ساسانی، تا 785 هجری - که با حمله امیر تیمور گورکانی تخریب و، سپس، در 811 هجری با حمله شاهرخ تیموری به کلی ویران شد- مرکزیت و کرسی سیستان را بر عهده داشته است. نگارنده معتقد است که شهر سیستان شهری کاملاً متفاوت، مستقل و مجزا از شهر زرنگ بوده است و از نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری که شهر زرنگ اعتبار سیاسی و مرکزیت خود را از دست داد، جایگزین آن شده و تا نیمه اول قرن نهم ه جری نیز کرسی سیستان بوده است.
در این پژوهش که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی نگارنده بر آن است تا با استناد به منابع تاریخی و تأمل در نوشته های آنان، تغییر کرسی منطقه سیستان را از شهر زرنگ به شهر سیستان و، به عبارتی دیگر، این مهم را که شهر زرنگ همان شهر سیستان نیست، به عنوان یک حقیقت تاریخی بررسی کند و صحّت آن را با ارائه دلایل روشن و شواهد متقن به اثبات برساند.
بررسی تطبیقی مسائل اجتماعی در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آگاهی های موجود در باب اجتماع عصر صفوی، که عمدتاً از سفرنامه ها و گزارش های اروپاییان معاصر حکومت صفوی فراهم آمده است، ممکن است بتوان در تواریخ محلی و سلسله ای نیز شواهدی از موضوعات اجتماعی یافت. به لحاظ تاریخ نگاری، در عصر شاه عباس، دو دسته از منابع - تواریخ محلی و سلسله ای - به نگارش درآمده اند. در پژوهش کنونی، گزیده ای از گزارش های اجتماعی مشترک در این تواریخ، بررسی تطبیقی شده است. رویکرد هر یک از مورخان به بحث طبقات اجتماعی، روابط شاه و حاکمان محلی با مردم، پیامدهای اجتماعی رویدادهای نظامی - همچون حملة ازبکان به شرق ایران- و یا بلاهای طبیعی - ازجمله قحطی، سیل و زلزله و عواقب اجتماعی آن- مسئلة توجه به خرافات و... ازجمله مسائلی است که در این مقاله ، به چگونگی بازتاب آن در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول توجه شده است.
نوع و میزان بازتاب پدیده های اجتماعی، در آثار یادشده و نیز تأثیر خاستگاه اجتماعی و جایگاه شغلی نویسندگان هر یک از آنها در نوع این بازتاب، مسئله اساسی این پژوهش حاضر است. مقاله بر آن است به این پرسش ها پاسخ دهد که هر یک از تواریخ یادشده در موضوعات اجتماعی مورد نظر، به چه نکاتی توجه داشته اند؟ این توجه به چه سبب و با چه ملاحظاتی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان گزارش های اجتماعی مندرج در تواریخ محلّی بیش از تواریخ سلسله ای است و نوع آن گزارش ها نیز، با توجه به جایگاه شغلی مؤلفانشان، با هم متفاوت است.
بحران مشروعیت در حکومت سربداران (736 تا 783ق/1336 تا 1381م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان حکومت های پرشماری که پس از فروپاشی دولت ایلخانی، در گوشه و کنار ایران سر برآوردند دولت سربداران، از لحاظ خاستگاه اجتماعی و نیروهای حامی و گرایش های مذهبی دارای ویژگی های منحصربه فردی است. این امر رویکرد ویژه و متفاوت آنان، به مقوله مشروعیت سازی را نیز ایجاب می کرده است. ازسوی دیگر، خصلت بی ثباتی و استقرارنداشتن سیاسی که درباره سربداران از برجستگی خاصی برخوردار بود و به ویژه، خلع و قتل مکرر حکمرانان، پرسش هایی را درباره میزان توفیق این حکومت، در ایجاد مشروعیت مطرح می سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است و از طریق تحلیل اطلاعات منابع تاریخی، نشان می دهد خاستگاه اجتماعی و گرایش های مذهبی متفاوت حکومت سربداران، سبب شد این حکومت قادر نباشد از منابع مشروعیت متعارف و رایج بهره وافی ببرد؛ همچنین مفاهیم و منابع جدیدی که مشروعیت پایداری به بار می آورد، ایجاد کند.
بنی عَناز؛ خاندانی حکومت گر در جهان اسلام (381-551 ه . ق/ 991-1017 م)
حوزههای تخصصی:
بنی عَناز سلسله ی بودند که در فاصله سال های 381-551 ه . ق/ 991-1017م در مرزهای بین ناحیه عراق عرب و ایران قرار داشتند. این منطقه حائل میان مرزهای اعراب و ترکان بود. تاریخ فرمانروایی خاندان بنی عناز را می توان به دو دوره تقسیم کرد. در دوره اول، این خاندان از مراکز خارجی قدرت که وجود داشت، تأثیر می گرفتند؛ شاخه ای از بویهیان در بغداد که در رأس آن عضدالدوله دیلمی و همچنین حاکم بویهی شاخه ری، که رکن الدوله بود. آنها در هنگام سقوط آل بویه، مشغول دفاع از موجودیت خود از طریق اتحادیه های گوناگون قبیله ای بودند. در قسمت غرب شاذنجان بصورت دائمی خاندان بنی عناز درگیر مسائلی با قبایل عرب بنی عُقَیل و بنی مَزیَد بودند. در نواحی شرقی نیز، مرزهای آنها از ناحیه ای از قلمرو کردهای بنی حسنویه جدا و متمایز می شدند. در دوره دوم، ظهور و رشد ترکمانان سلجوقی و قبایل ترکمن غز که همراه آنها بودند به گونه ای کامل باعث بی نظمی و آشفتگی حکومت بنی عناز شدند که در نهایت این خاندان به دست حکومت سلجوقی منقرض شد.
وضعیت اقتصادی اصفهان در دوران آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با تکیه بر منابع تاریخی و جغرافیایی، در صدد تبیین جایگاه اصفهان در قرن چهارم هجری از منظر اقتصادی است. اصفهان در این دوره از نظر بازرگانی و تجاری از اهمیت بالایی برخوردار بود، چنان که بخش تجاری آن نسبت به کشاورزی پیشی گرفت. برقراری ثبات در این دوره موجب شد تا راه های تجاری امن گردد؛ از سویی هم، ثبات اقتصادی رونق و رفاه و پیشرفت را برای این منطقه به ارمغان آورد. بنابراین، مسئله اصلی پژوهش این است که با توجه به اهمیت منطقه و نقش مهمی که در تحوّلات سیاسی، اقتصادی ایفامی کرد، با بررسی تأثیرگذاری آن، با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که عوامل تأثیرگذار در رونق و بهبود وضعیت اقتصادی اصفهان چه بوده است؟ همچنین، عوامل مؤثر در بروز تغییرات اقتصادی چه بود ؟ جایگاه و اهمیت مناسبات تجاری در نزد حکام آل بویه چگونه بوده است؟
شرایط جغرافیایی، چگونگی قرارگیری اصفهان در سرزمینی مناسب و قرارگیری بر سر راه های ارتباطی شرق به غرب و به ویژه راه ابریشم، از جمله ویژگی های این منطقه است که در فرآیند توسعة آن نقش داشته که هم بر توان بازرگانی آن افزود و هم خودِ منطقه را به سود بازرگانی و تجاری سرشاری رساند.
دریچه ای به تاریخ اجتماعی طایفه دره شوری قشقایی در دوره صفویه ( بر مبنای اسناد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله از منظر سند پژوهی، تحلیل سه سند از سه تیره در دوره صفویه در بخش وردشت سمیرم است که امروزه آن تیره ها جزو طایفه دره شوری از ایل قشقایی محسوب می شوند. که در راستای این تحلیل ابتدا بر پایه سه منبع تاریخی به سابقه حضور قشقایی ها در دوره صفویه پرداخته شده است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش بر مبنای اسناد، منابع کتابخانه ای ، تحقیقات میدانی، و به شیوه توصیفی-تحلیلی نوشته شده است.
یافته ها و نتایج: بر طبق مستندات پیدا شده و اطلاعات تاریخی سابقه حضور ایل قشقایی به قرن 8ه.ق بر می گردد، اما در دوره صفوی، این ایل از سلطنت شاه عباس اول از نظر تاریخی بیشتر مطرح و چهره مشخص تری پیدا کرد طایفه دره شوری و برخی تیره های مورد اشاره در اسناد تا اواخر حکومت صفویه هنوز جزو ایل قشقایی نبوده اند
تحلیل انتقادی تاریخنگاری خوزستان در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثبت و ضبط حوادث و وقایع تاریخی و نیز ویژگی های جغرافیایی مناطق مختلف ایران با قدمتی چندهزارساله می تواند جزء رسالت های تاریخی محققان و پژوهشگران عرصه تاریخ و فرهنگ باشد.در این میان نگارش تاریخ خوزستان و پردازش ویژگی های جغرافیایی آن از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که بر مبنای اسناد و مدارک معتبر تاریخی و جغرافیایی اولین دوره های حکومتی و سامانه های تمدنی در منطقه ای از ایران شکل گرفته که در تاریخ کهن این کشور از آن با عنوان«عیلام»نام برده می شود که یقینا به لحاظ جغرافیایی تاریخ خوزستان فعلی را شامل می شود.به همین دلیل شناخت و آشنایی با تاریخ نگاری محلی خوزستان و بررسی تطبیقی و تحلیلی منابع آن با توجه به جایگاه خوزستان در شکل گیری تاریخ و تمدن چندهزارساله ایران امری مهم،ضروری و بایسته است.در مقاله حاضر تلاش می شود با توجه به امکانات کتابخانه ای و آرشیوی، منابع تاریخ نگاری محلی که در دوره پهلوی و انقلاب اسلامی در مورد خوزستان به رشته تحریر در آمده اند را شناسایی و اهداف، گونه شناسی و روش های تاریخ نگاری آنها مورد بررسی قرار گیرد.
رقابت دبیران خراسانی و عراقی در دیوانسالاری غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روی کار آمدن حکومت غزنویان در شرق ایران و تلاش آنان برای تشکیل حکومتی مقتدر، نیاز به استفاده از دبیران ایرانی را برای آنان ضروری ساخت. با فروپاشی سامانیان، بیشتر دبیران شاغل در درون دیوان های سامانیان که از نخبگان خراسانی بودند، در دیوان های غزنوی به کار گرفته شدند؛ بنابراین دبیران خراسانی قدرت بلامنازع در حکومت غزنویان شدند. در سال 420 ه.ق، با حمله ی محمود غزنوی به ری و شکست شاخه ی جبال از حکومت آل بویه، تعدادی از نخبگان دیوانی منطقه ی عراق عجم که در دیوان های آل بویه شاغل بودند، وارد دیوان های غزنویان شدند. این موضوع واکنش و رقابت دبیران خراسانی را به دنبال داشت. این رقابت ها بازتاب خاصی در متون ادبی و تاریخی این دوره ، مانند تاریخ بیهقی، داشت. مسئله ی اصلی پژوهش حاضر ، ریشه یابی اختلافات این دو گروه است. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا اختلاف های مذهبی بر رقابت این دو گروه تأثیر داشته اند و این رقابت ها چه پیامدهایی داشتند. درنهایت، تلاش دو گروه برای تسلط بر دیوان های غزنویان به دلایلی با غلبه ی خراسانی ها که توانستند سلطان مسعود را نیز با خود همراه سازند، پایان یافت؛ اما این پایان کار نبود و این رقابت ها در حکومت سلجوقیان نیز ادامه یافتند.