دانش سیاسی»، به معنای معرفتی که به پرسش های مربوط به زندگی جمعی، یا به عبارت دیگر، امر سیاسی، پاسخ معینی داده است، به تمدن های باستان در هند، چین، بین النهرین، ایران، و یونان باز می گردد. «دانش سیاسی» از یکسو مقید به بافت فرهنگی ـ تمدنی معین، و از سوی دیگر، همیشه معطوف به ضرورت های تاریخی ـ اجتماعی خاص بوده است. این «دانش» دارای تاریخ، یعنی حیاتی پرفراز و نشیب، در سیر خود بوده است و تحولات پارادایمی جدی ای را به خود دیده است. در عصر کلاسیک یونان، کلاسیک اسلام و قرون وسطای اروپا، «دانش سیاسی» یک معرفت عملی ـ هنجاری بود و پیوند با «نیک زیستن» ذاتی آن بود. این دانش معطوف به پرسش «چه باید کرد» و چیستی «سامان نیک» بود. اما، در دوره آغازین عصر جدید این دانش به «فن مدیریت منابع» تبدیل شد و سپس با ظهور و غلبه دانش پوزیتیویستی در عصر مدرن متأخر، سیاست هنجاری، که همانا اندیشه ورزی برای نیک زیستن بود کاملاً به محاق رفت و «علم سیاست» به «علم توزیع فایده» مبدل شد. از چند دهه پیش، اما، مجدداً وجه هنجاری، در نظریه سیاسی احیاء شده است و اکنون رهیافت های هنجاری هدایت علم سیاست را به عهده گرفته اند. در حال حاضر، دانش سیاسی در بردارنده سه مؤلفه «توضیحی»، «انتقادی»، و «هنجاری» است...
قیام های اخیر خاورمیانه در سال 2010 میلادی از تونس آغاز شد و به سرعت به دیگر کشورهای منطقه گسترش یافت. این قیام ها در برخی از کشورها مانند مصر، تونس و لیبی منجر به سقوط رژیم های حاکم شدند و در برخی از کشورهای دیگر، رژیم های پیشین همچنان حاکم هستند. این قیام در کشور تونس، زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و.... داشته، اما یکی از مهم ترین زمینه های شکل گیری قیام مردمی تونس، مرتبط با مسائل اقتصاد سیاسی است. در همین راستا، سوالی که در این رابطه مطرح می شود این است که، مهم ترین علل بروز قیام مردمی تونس از منظر اقتصاد سیاسی کدامند و چه نقشی در شکل گیری قیام مردمی این کشور داشته اند؟ (سوال) مقاله با عنایت به رویکرد اقتصاد سیاسی خود این ایده را مطرح کرده است که تعارض میان جامعه پویا و جوان تونس با ساختارهای اقتصادی– سیاسی رانتی در بروز قیام مردمی در کشور تونس که به صورت موردی بررسی شده است، زمینه اصلی بروز حرکت های اعتراضی علیه نظام حاکم بوده است.(فرضیه) این نوشتار می کوشد که با تمرکز بر مسائل مرتبط با اقتصاد سیاسی، قیام مردمی تونس را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.(هدف) در این نوشتار از روش توصیفی وتحلیلی در تبیین متغیرهای مورد نظر بهره گرفته شده است.(روش) این مقاله با تشریح دقیق شرایط اجتماعی جامعه تونس و تبیین ساختار رانتی، ماهیت این ساختار رانتی و ریشه ها و تأثیر آن را در بروز قیام مردمی تونس تحلیل کرده است.(یافته) عرصه زمانی بحث مقاله نیز بر سال های 2010 تا 2011 متمرکز است.
“هرگز نباید به این قشقاییهای لعنتی اعتماد کرد، آنها در جنگ جهانی اول و دوم ما را به ستوه آوردند”. این مطلب که از زبان وینستون چرچیل جاری شده، بیانگر عمق کینه و نفرت انگلیسها نسبت به قشقاییها است. همان ایلی که سرانجام به هنگام ملی شدن صنعت نفت، با همه قدرت به حمایت از دکتر مصدق برخاست.