فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۴۱ تا ۸٬۶۶۰ مورد از کل ۷۶٬۷۷۵ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
103 - 134
حوزههای تخصصی:
مفسران درباره سنخ دو مفهوم «سائق» و «شهید» در آیه «وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهیدٌ» (ق، 21) و مورد خطاب «أَلْقِیا فی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنیدٍ» (ق، 24) وجوه معنایی گوناگونی را خاطر نشان ساخته اند. بیشتر مفسران بر این باورند که مفاهیم یادشده اشاره به دو فرشته دارند که یکی از آن دو نفس هر انسانی را به سوی محل حشرش رانده و دیگری بر آنچه عمل نموده، گواهی می دهد و این دو فرشته هر کافر سرکشی را به دوزخ وارد می سازند. ایشان در تأیید این دیدگاه به برخی از توجیهات ادبی و اخبار تفسیری متمسک شده اند. در عین حال، افزون بر نقصان های یافت شده در سند و دلالت مستندات روایی دیدگاه مشهور و نارسایی سیاق در تأیید این دیدگاه، پذیرش چنین معنایی با تکلف همراه بوده و با سایر آیات قرآن در این باره معارضت دارد. در این میان، با رویکردی سیستمی به کاربرد این دو مفهوم در نظام معنایی قرآن کریم، توجه به وحدت سیاق و روابط همنشینی، چنین استنباط می شود که دو آیه یاد شده یکی از خصیصه های مقام نبی و وصی را در خصوص سعایت کافران و واردساختن آنها به دوزخ بیان می دارد. چنین دیدگاهی با مستفاد از روایات تفسیری وارد شده از اهل بیت (ع) نیز همسو است. مقاله حاضر با روشی توصیفی تحلیلی دیدگاه های مفسران را دراین باره مورد پردازش قرار می دهد و در صدد تبیین تفوق دیدگاه یاد شده بر سایر وجوه معنایی است.
بررسی روش فخررازی در لطائف القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «نقد و بررسی لطائف القرآن در تفسیر مفاتیح الغیب» می باشد. جامعه تحقیق در این پژوهش، متنی است و شامل سی جزء قرآن براساس تفسیر مفاتیح الغیب است. این تحقیق به لحاظ هدف، بنیادی و روش آن توصیفی – تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تفسیر مفاتیح الغیب 233 مورد لطیفه (لطایف آیات) به کار رفته است که از این تعداد، 184 مورد آن نکته تفسیری، 28 مورد ادبی، 15 مورد تفسیری – ادبی، 5 مورد تفسیری – کلامی، و 1 مورد روایی است. این نکته ها در انواع مختلفی همچون: لطیفه معنوی، لطیفه لفظی، لطیفه عزیز، استعاره لطیف، و... ذکر شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نکات تفسیری لطایف فخررازی نسبت به نکات دیگر لطائفش بیشتر است. از میان 233 لطیفه در 61 مورد به نوع لطیفه اشاره شده است و در 172 مورد واژه لطیفه را بدون قید بکار برده است و به نوع آن اشاره نشده است. به دو نکته در روش فخررازی و لطائفش اشاره می شود: 1- روش بیان: بیان فخر در لطائفش بیانی استدلالی است.2- روش نامگذاری انواع لطائف: فخر در نامگذاری انواع لطائفش معیار و ملاک کاملا مشخصی ندارد.
الإستراتیجیّه القرآنیّه لتحکیم المقاومه الإسلامیّه «الجهاد الکبیر فی الآیه 52 من سوره الفرقان نموذجًا»
حوزههای تخصصی:
أصبحت (المقاومه الإسلامیّه) الیوم بوصفها کلمه مفتاحیّه کثیره التداول فی مجال المفاهیم السیاسیّه والاجتماعیّه والاقتصادیّه... کلمه السرّ لجمیع الشعوب المسلمه فی منطقه غرب آسیا (الشرق الأوسط). ومن حیث إنّ مفهوم المقاومه الإسلامیّه شأنه شأن أیّ مفهوم إسلامیّ آخر تعود جذوره إلى القرآن الکریم وسنّه النبیّ الأکرم، فإنّه یستحث الباحثین فی حقول العلوم القرآنیّه والحدیثیّه؛ لکی یخطو خطوه متقدّمه على طریق استیلاد مضامین جدیده حول موضوع المقاومه الإسلامیّه عبر مراجعه استقصائیّه دقیقه للکتاب والسنّه وإثراء رصیدها اللغویّ. من بین القضایا المطروحه فی موضوع المقاومه الإسلامیّه، الاستراتیجیّات الموصله إلیها. هذه الورقه بصدد الإجابه عن السؤال المطروح: ما الاستراتیجیّه التی یرسمها لنا القرآن الکریم والثقافه الإسلامیّه للمقاومه والصمود بوجه هیمنه المستکبرین وأطماع الأعداء؟ للإجابه عن السؤال عمدت الورقه إلى تحلیل مضمون الآیه الکریمه(52) من سوره الفرقان المبارکه، وطرحت مصطلح (الجهاد الکبیر) کدالّه مرکزیّه فی مفهوم مواجهه هیمنه الأعداء وأطماعهم؛ لتستنتج أنّ أهم استراتیجیّه قرآنیّه فی إطار التحقّق العینی للمقاومه فی مقابل أعداء الإسلام هی استراتیجیّه (الجهاد الکبیر)، وقد أثبت تمسّک المسلمین بهذه الاستراتیجیّه فی صدر الإسلام وفی القرون التالیه، وکذلک فی العصر الراهن، خصوصًا فی العقود الأخیره نجاحها الباهر فی المیدان. فی ختام الورقه تمّ التأکید على بعض ینبغیات تعزیز المقاومه وتقنینها فی ضوء الآثار والبرکات الجمّه للمقاومه الإسلامیّه فی العقود الأخیره، والتی استطاعت أن تحیی الثقه العامّه والأمل بالمستقبل فی قلوب شریحه واسعه من المسلمین، لتصبح بمثابه ثروه اجتماعیّه ودینیّه عظیمه.
المبادئ التربویّه للمقاومه فی القرآن الکریم والبحث فی مصادیقها
حوزههای تخصصی:
أولى النظام التربویّ فی الإسلام - بالاستناد إلى القرآن الکریم - الحیاه الفردیّه والاجتماعیّه لأفراد البشر أهمیّه کبیره، ویُعتبر النظام المذکور أکمل نظام تعلیمیّ وتربویّ للفرد بما یشتمله من نماذج علمیّه وقرارات وتعالیم عینیّه قابله للتطبیق. ویمتلک کلّ واحد من أفراد البشر بعض المیول والرغبات بما یتناسب فطرته الداخلیّه، فإذا تمّ ترویض تلک المیول وتربیتها بشکلٍ صحیحٍ، فإنّه لا ریب سیبلغ درجه الکمال والفضائل الإنسانیّه العالیه. والمعلوم أنّ نَیل تلک المنزله من الکمال یتطلّب السّعی والثبات والمقاومه إزاء الأهواء والعوائق، فمفهوم (المقاومه) لا یمکن تحقیقه إلّا بتطبیق مبادئها التربویّه المتمثّله فی المیول الفطریّه للأفراد. فی هذا المقال سنحاول بأسلوبٍ وصفیٍّ تحلیلیٍّ - وبالاستعانه بالآیات القرآنیّه والمصادر التربویّه أوّلًا - بیان مفاهیم التربیه والمقاومه، ثمّ شرح المبادئ التربویّه للمقاومه وتحلیلها بهدف التربیه والتعلیم ونشر ثقافه المقاومه، ومن أمثله المبادئ المذکوره: البحث عن الحقیقه، وتحرّی الفضیله والرغبه فی الخلود والمَیل نحو الکمال. وفی آخر المقال سنشیر إلى بعض أمثله المقاومه فی القرآن الکریم.
مقوّمات الوحده فی العالم الإسلامیّ حول محور المقاومه الفلسطینیّه
حوزههای تخصصی:
تتجلّى وحده العالم الإسلامیّ من خلال تأمین البلدان الإسلامیّه بصوتٍ واحدٍ ومسیرٍ واحدٍ مصالح المسلمین کافّه، ومن مظاهر هذه الوحده المقاومه الفلسطینیّه لتدمیر الکیان الصهیونیّ الغاصب، والتی تشکّل قضیّه العالم الإسلامیّ الأولى. والقضیّه الفلسطینیّه أیضًا لم تسلم - للأسف - من مؤامره الاستعمار بتقسیم بلاد الإسلام وبثّ الفرقه بین الشیعه والسنّه، ویبدو أنّه ما لم تتّخذ الشعوب الإسلامیّه إجراءات عملانیّه موحده لإنقاذ فلسطین، فإنّه مع استمرار المسار الفعلیّ ستلوح أزمات کبرى فی أفق العالم الإسلامیّ برمّته وفی منطقه الشرق الأوسط بشکلٍ خاصٍّ بسبب الأطماع التوسعیّه للیهود وحلفائهم. استعرضنا فی هذا المقال مقوّمات وحده العالم الإسلامیّ بالتمحور حول المقاومه الفلسطینیّه بأسلوبٍ وصفیٍّ تحلیلیٍّ، وخرجنا بنتیجه مفادها أنّ السبیل الوحید لاستعاده مسلمی فلسطین عزّتهم وعظمتهم وتحقیق هدف المقاومه فی تحریر القدس الشریف من براثن نظام الهیمنه المعتدی، هو أن تهبّ جماهیر المسلمین فی أنحاء العالم لتحقیق مصالح العالم الإسلامیّ العلیا وتقدیم الدعم والعون لتحریر فلسطین ومحاربه سیاسات الاستسلام لبعض زعماء الدول الإسلامیّه والجامعه العربیّه فی مواجهه الکیان الصهیونیّ والولایات المتّحده.
شاخص تحقق خلوت با نامحرم با تأکید بر فضای مجازی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۴
165 - 188
حوزههای تخصصی:
میزان و کیفیت ارتباط زن و مرد یکی از مسائلی است که دین مبین اسلام برای آن اهمیت خاصی قائل شده است، به گونه ای که دستورات فراوانی برای آن صادر کرده است؛ دستوراتی که در علم فقه، گاهی به صورت حکم الزامی و گاهی به صورت حکم غیر الزامی مطرح شده اند. یکی از این دستورات، نهی از خلوت بین مرد و زن نامحرم است. خلوت به این معناست که زن و مرد نامحرمی در یک مکان، بدون حضور شخص سومی، تنها باشند و خلوت کنند. در اسلام از خلوت با نامحرم نهی شده است که برخی فقیهان این نهی را تحریمی می دانند و برخی دیگر، از آن کراهت برداشت کرده اند. خلوت با نامحرم از دیرباز مصادیق متعددی داشته است؛ اما با گسترش تکنولوژی و شیوع استفاده از فضای مجازی، خلوت با نامحرم در فضای مجازی نیز به مصادیق آن افزوده شده است. مقاله حاضر با مراجعه به کتب فقهی و با بررسی شرایط تحقق حکم خلوت با نامحرم و تطبیق آن با فضای مجازی، به این نتیجه رسیده است که شرایط نهی از خلوت با نامحرم در مورد فضای مجازی نیز وجود دارد. بنابر این، اگر خلوت با نامحرم در فضای حقیقی حرام باشد (بنابر اختلاف نظری که در مسئله وجود دارد)، خلوت در فضای مجازی نیز حرام خواهد بود و اگر در فضای حقیقی حکم به کراهت خلوت با نامحرم گردد، در فضای مجازی نیز همین حکم وجود خواهد داشت.
نقش مصادیق فقهی و حقوقی معاشرت به معروف درتحکیم خانواده از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تدابیر قرآن کریم برای پایداری خانواده، دستورمعاشرت به معروف است. معاشرت به معروف در خانواده دارای مفهوم و مصادیق وسیعی می باشد که در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی به معاشرت به معروف بین همسران با رویکرد حقوقی و فقهی پرداخته می شود و به این سؤال اساسی پاسخ داده می شود که مصادیق فقهی و حقوقی معاشرت به معروف در روابط بین همسران چگونه در تحکیم خانواده تأثیرگذار است؟ مصادیق معاشرت به معروف در یک تقسیم بندی کلی به مصادیق مشترک بین همسران و مصادیق اختصاصی هریک از زوجین تقسیم می شوند. تأمین نیازهای جنسی یکدیگر، پرهیز از نشوز و شقاق و حل عاقلانه و عادلانه اختلافات از مصادیق حقوقی مشترک زوجین می باشند. مدیریت مرد ، پرداخت مهریه، پرداخت نفقه، تأمین مسکن، پرهیز از قذف و نسبت ناروا و عمل به معروف در مراحل طلاق از مصادیق حقوقی مختص به مرد می باشند و تمکین و رعایت عدّه پس از وفات و طلاق از مصادیق اختصاصی حقوقی زن می باشند که رعایت و انجام هریک از مصادیق یادشده در تحکیم خانواده تأثیرگذارند.
طراحی و تبیین مدل عدالت سازمانی با رویکرد ارزش های اسلامی درسازمان آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مسائل مهم، ارزشی و مورد تأکید درآموزش وپرورش بحث عدالت سازمانی است که رعایت آن در سازمان آموزش وپرورش که یک سازمان آموزشی است و زیرساخت های آینده منابع انسانی جامعه در آن شکل می گیرد، مهم و ضروری است. به همین دلیل، هدف از انجام این پژوهش طراحی و تبیین مدل عدالت سازمانی با رویکرد ارزش های اسلامی است. روش: روش پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش را 27 نفر از اساتید ، متخصصان و خبرگان سازمان آموزش و پرورش استان اردبیل تشکیل می دهند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز با استفاده از فن تحلیل مضمون و نرم افزارMAXQDA انجام شد. جهت بررسی روایی پژوهش از روش مثلث سازی داده ها و برای ارزیابی پایایی از روش هولستی استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاکی از شناسایی سه مضمون اصلی برای عدالت سازمانی با رویکرد ارزش های اسلامی شامل عدالت توزیعی (عدم تبعیض در اجرای قوانین، انتصاب و استخدام بر اساس معیارهای اسلامی، امانت داری، توزیع عادلانه امکانات و ...)، رویه ای (پایبندی به قرآن، برخورداری از تقوا، رعایت حلال و حرام، نهادینه سازی امر به معروف و نهی از منکر، گذشت کردن هنگام مشاهده اشتباه ها، برخورداری از پشتوانه قوی معنوی و مذهبی و ...) و مراوده ای (احساس برادری دینی، اخلاص در کار، حفظ کرامت انسانی، داشتن روابط حسنه باهم، فروخوردن خشم، افتادگی نسبت به کارکنان و ...) است .نتیجه گیری : بر این اساس لازم است زمینه و بسترهای لازم برای پیاده سازی عدالت سازمانی و پیامدهای آن فراهم نمود.
ابوالقاسم سحاب تفرشی و توجه به فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
40 - 53
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم سحاب تفرشی از فرهیختگان اواخر عهد قاجار و عصر پهلوی اول بوده است. در کارنامه علمی و ادبی سحاب آثار بسیار متنوعی دیده می شود، متونی مانند اولین نمونه ها از نگارش های جدید ایرانیان درباره تاریخ حیات امامان شیعه، شرح حال نویسی نامداران تاریخ اسلام به زبان فارسی با الهام از شرح حالهای کلاسیک، اولین نمونه های پیشتازانه برای شناخت وضع معاصر کشورهای اسلامی است. در میان این آثار متنوع، آثاری با رویکرد و یا ماهیت تاریخی بیشتر به چشم می خورد.ابوالقاسم سحاب در آثارش مجذوب فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی است وی فرزند زمانه ای است که افکار و تمایلات ضد اسلامی و باستان گرایی در میان روشنفکران آن دوره رواج داشت و از سوی حاکمیت نیز حمایت می-شد، اما سحاب رویکردی متفاوت با دیگر نویسندگان هم عصر خود دارد. وی با وجود برخورداری از عقاید عمیق اسلامی و توجه به فرهنگ و تمدن اسلامی_ایرانی همچون کتب تاریخ ائمه و تراجم مربوطه تاریخ اسلام و ایران، که هویداست، توجه بسیاری به فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی دارد پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای، برآنست تا ضمن بررسی آثار تاریخی ابوالقاسم سحاب و دسته بتدی آثار مربوطه، برآنست که علل و نمونه های توجه به فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی وی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
بررسی کتابشناسانه آثار تئودور نولدکه در زمینه شرق شناسی تمدن اسلامی(1836- 1930م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸
90 - 111
حوزههای تخصصی:
از قرن نوزدهم با شروع تحقیقات شرق شناسی اسلامی در سرزمین های آلمانی زبان (آلمان، بلژیک، اتریش، لوکزامبورگ، سوئیس)، شاهد جایگاه حاشیه ای آن در زندگی فکری محققان این ناحیه هستیم. وجود تعابیر عامیانه، بر جدی نبودن و حالت تفننی داشتن مطالعات شرق شناسانه در آلمان دلالت دارد. با وجود این، سرزمین ژرمن محققان بزرگی در زمینه مذکور در دامان خود پرورش داد که از جمله این شرق شناسان تمدن اسلام می توان تئودور نولدکه، خاورشناس برجسته و متخصص تاریخ و تمدن اسلام را نام برد. پژوهش حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به بررسی افکار و انگیزه های این شرق شناس معروف آلمانی بپردازد. با واکاوی منابع مختلف می توان گفت، بهره مندی نولدکه از علوم مختلف، هم چون، آگاهی از علوم مربوط به خاورشناسی، پرداختن و توجه به رشته های تاریخ و تمدن اسلامی، تسلط بر زبان های سامی، حقیقت جویی، نگاه لغت شناسانه و دقت و بصیرت در تمام آثار برجای مانده از وی از جمله دستاوردهای این پژوهش نسبت به شخصیت علمی این مستشرق به شمار می رود.
تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی است. برای این منظور در بخش نخست مقاله، با استفاده از روش پژوهش تلفیقی یا سنتز پژوهی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان در ابعاد مبانی فلسفی، مفهوم تربیت معنوی برای کودکان و دلالت های تربیتی آن تبیین می شود و در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوشگریِ فلسفیِ انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان نقد می شود. برای رسیدن به هدف پژوهش همچنین با استفاده از روش گلوله برفی، مهم ترین اندیشمندان تعلیم و تربیت کل گرا در مغرب زمین در حوزه تربیت معنوی کودکان انتخاب شدند و طبق معیارهایی مشخص، مهم ترین آثار ایشان گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که مبانی فلسفی رویکرد کل گرایان با آموزه های اسلامی ناسازگار است؛ زیرا مرجع امر معنوی طبق رویکرد کل گرایان، امری مبهم و موهوم است. هم چنین، این رویکرد حاکی از نوعی وحدت وجودِ مبتنی بر همه خدایی و یگانگی انسان، طبیعت و خداست. این در حالی است که طبق آموزه های اسلامی مرجع امر معنوی، وجودی واحد (الله جل جلاله) است که می توان او را به واسطه صفات و افعالش شناخت. درعین حال، رویکرد مذکور نکات و روش های تربیتی مفید و مناسبی دارد که با آموزه های اسلامی سازگار است؛ مانند توجه به پرورش کلیت کودک و تربیت هنری.
رویکردی تحلیلی– استنتاجی برای تدوین الگوی تربیت زیست محیطی با تکیه بر آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در چارچوب یک رویکرد تحلیلی- استنتاجی، الگویی مفهومی برای تربیت زیست محیطی بر اساس آموزه های قرآن کریم ارائه خواهد شد. بدین منظور در گام نخست، ازمنظر قرآن کریم و با استناد به مجموعه ای از تفاسیر معتبر، انسان موجودی دارای اختیار، عقل، فطرت، واجد هویت جمعی و توأمان برخوردار از ابعاد جسمانی و روحانی توصیف شده است و طبیعت نیز با اوصافی همچون آیت هستی، مسخر انسان، قدسیت، حیات بخش بشر و مجموعه ای قانونمند و منظم معرفی می شود. همین توصیفات متعاقباً مبنای تدوین یک الگوی تربیتی با محوریت محیط زیست قرار خواهد گرفت. مؤلفه های این الگوی تربیتی به ترتیب مشتمل بر مبانی، اهداف، اصول و روش ها هستند. بدین ترتیب که در ابتدا برگرفته از توصیفات فوق الذکر، پنج گزاره به عنوان مجموعه مبانی تربیتی استنتاج می شود. آنگاه برای هر یک از این مبانی پنج گانه به تفکیک، یک هدف، یک اصل و یک یا چند روش تربیتی ارائه می شود. درواقع الگوی تربیتی معرفی شده در این مقاله بر پایه تناظر و توالی منطقی این مبانی، اهداف، اصول و روش ها در طول یکدیگر بنا نهاده شده است. الگوی تربیتی پیشنهادشده در اینجا معطوف به تمامی مبادی تربیتی یعنی شناختی، گرایشی و ارادی است. این الگو منطقاً می تواند شرایطی را به وجود آورد که رابطه انسان با طبیعت تنظیم شود و نهایتاً منجر به آبادانی و صیانت از آن شود. ازاین رو می توان انتظار داشت که یافته های پژوهش حاضر، در نظامات رسمی تعلیم وتربیت کشور و ایضاً در حوزه فرهنگ عمومی مورداستفاده تصمیم سازان واقع شود.
مؤلفه های تربیت اجتماعیِ معنویت محور از منظر نهج البلاغه
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
108 - 136
حوزههای تخصصی:
تربیت از مباحث مهم و زیربنایی جوامع گوناگون است که یکی از ابعاد آن، تربیت اجتماعی است؛ و غایت آموزه های نهج البلاغه، تربیت انسان بر اساس مؤلفه های معنویت محور است. حاصل تربیت تحت این تعالیم، امنیت عمومی افراد جامعه و رضایت خداوند متعال را در پی دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های تربیت اجتماعی معنویت محور از منظر نهج البلاغه می پردازد. مهم ترین این مؤلفه ها رعایت حقوق متقابل و پرهیز از خودمحوری، وفای به عهد، عفو و گذشت، خوش رویی و نرم خویی، رعایت احترام بزرگ ترها و مهربانی با کوچک ترها، دفع بدی به نیکی، تغییر رفتار متناسب با اقتضائات مخاطب، تعدیل خوش گمانی و بدگمانی، شکرگزاری در مقابل دیگران، صداقت و حق گویی و پرهیز از دروغ، مشارکت در غم و شادی هم نوعان، اعتماد نداشتن به دیگران قبل از شناخت، توجه به آزادی و پرهیز از بردگی انسان ها، درخواست نکردن از نااهلان، دوری از عُجب و تکبر، پرهیز از مجادله و دشمنی، کنترل خشم و غضب، دوری از تملق و چاپلوسی، دوری از حسادت، پرهیز از لجاجت، دوری از سخن چینی، پرهیز از عیب جویی، و... است. نتایج تحقیق حاکی از این است که در سایه تحقق تربیتِ «معنویت محور»، ناهنجاری های اجتماعی به شدت کاهش می یابد، همیاری اجتماعی به حدّ اعلای خود می رسد و رفتارهای اجتماعی بر اساس حق و حق گرایی تنظیم می شود، به گونه ای که رضایت عمومی را در پی دارد و موجب تبلور ارزش های انسانی در جامعه و مقدمه سازی جهت ایجاد مدینه فاضله می شود.
مقایسه کتاب «الأصول السته عشر» چاپ دارالشبستری با چاپ دارالحدیث بر پایه مقابله
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله «نفس الامر» از منظر عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله نفس الامر را از دو بُعد معرفت شناسی و هستی شناسی می توان مورد پژوهش قرار داد. از بُعد هستی شناسی نفس الامر اشیا، واقعیتی در مرتبه وجودی بالاتر است. حکیمان و عارفان مسلمان در مصداق این واقعیت اختلاف نظر دارند. در این نوشتار دیدگاه عارفان درباره مسئله نفس الامر از حیث هستی شناسی کانون بررسی قرار گرفته و پس از گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای، مسئله نفس الامر از منظر عارفان به روش توصیفی تحلیلی، تبیین و سپس با ادله قرآنی مستدل شده و این نتیجه به دست آمده که از نگاه عارفان مسلمان نفس الامر اشیا عبارت است از: اعیان ثابته یا همان وجود علمی اشیا پیش از ایجاد؛ البته به شرط تجرید کامل، حتی از همین وجود علمی، و رسیدن به ذواتی غیبی و ازلی که در غیب ذات حقّ مستجن اند و از نظر رتبه چه بسا قبل از اسما قرار بگیرند.
بررسی تطبیقی ادله نظریه «توسعه معنایی الفاظ قرآن» از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه توسعه معنایی الفاظ قرآن که به دیدگاه «روح معنا» معروف شده، بهواسطه تجرید امور مادی و حسی، چنان معنای وسیعی به لفظ میبخشد که بسیاری از استعمالات معقول و غیرمحسوس آن را نیز حقیقت میشمارد. غفلت از بررسی ادله این نظریه، موجب سوء فهمهای متعددی از سوی پژوهشگران گردیده است. در این مقاله ادله دو تن از بزرگترین مطرحکنندگان نظریه، یعنی فیض و علامه طباطبایی بررسی گردیده است. هیچکدام از این دو اندیشمند این نظریه را به ممنوعیت استعمال مجاز در قرآن و یا تطابق عوالم مستند ننمودهاند. هردو اندیشمند باوجود تفاوت در بیان نظریه و دلایل مطروحه، در استناد این نظریه به ادله عقلی و ظواهر برخی متون آیات و روایات اشتراک دارند. از استدلال بیانشده توسط ایشان معلوم میگردد این نظریه تنها در برخی الفاظ بهکاررفته در آیات و روایات جاری است و اشکالاتی که برخی بهزعم اجرای این نظریه در تمامی الفاظ مطرح نمودهاند، موجه نخواهد بود.
زندگینامه خودنوشت میرمخدوم شریفی در سال 989ق در 42 سالگی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۸)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر می کوشد خواننده را با کتاب ذخیره العقبی فی ذم الدنیا که دربرگیرنده زندگی نامه خودنوشت میرمخدوم شریفی است، آشنا سازد. این اثر حاوی 9 مقاله است که هر مقاله، گزیده ای از آیات، کلمات انبیاء، احادیث خلفا و امامان، کلمات حکما و نیز اشعار و ... در موضوع زهد را دربرمی گیرد. نویسنده در راستای معرفی کتاب مذکور، فهرستی از 9 مقاله یا همان فصل های کتاب را بیان می دارد. سپس، به مطالبی که میرمخدوم شریفی در «ختم الکتاب» خوب درباره خودش از قبیل خانواده و نسب، استادان و مشایخ، و مناصب حکومتی، آورده است، می پردازد.
تبیین مطالبات مقام معظم رهبری از نظام آموزش وپرورش در گام اول انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب تجدید مطلعی خطاب به ملت ایران و به ویژه جوانان است که به مثابه منشوری برای دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی خواهد بود. یکی از حوزه های که نقش بسزایی در تحقق اهداف گام دوم انقلاب دارد، حوزه آموزش وپرورش است؛ چراکه از یک سو، بخش مهمی از این اهداف طی فرایند تعلیم و تربیت حاصل می شود و از سوی دیگر، بخشی از این اهداف، توسط نیروی انسانی تربیت یافته در نظام آموزشی تحقق می یابد؛ لذا برای تحقق اهداف گام دوم انقلاب باید به بهبود نظام آموزش وپرورش توجه خاصی کرد. برای بهبود نظام آموزش وپرورش باید چالش های آن در گام اول انقلاب بررسی تا در گام دوم مرتفع شود و بستر تحقق اهداف فوق را فراهم آورد. جهت بررسی چالش های نظام آموزش وپرورش در گام اول، به مطالبات مقام معظم رهبری در مورد آموزش وپرورش می پردازیم؛ چراکه مطالبات ایشان به مثابه چراغی، روشنی بخش اذهان در مورد چالش های آموزش وپرورش است. با این اوصاف، هدف از پژوهش حاضر، تبیین مطالبات مقام معظم رهبری از نظام آموزش وپرورش در گام اول انقلاب است. روش مورداستفاده، روش اسناد کاوی بوده و بیانات ایشان درباره آموزش وپرورش با تأکید بر سال های پایانی منجر به چهل سالگی انقلاب بعد از ابلاغ سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش وپرورش کشور تحلیل شد. پس از تحلیل بیانات، مطالبات ایشان در قالب چهار مقوله کلان یعنی سیاست گذاری آموزشی، معلم، محتوای آموزشی و فضای آموزشی، احصا گردید که همین مطالبات می تواند سرلوحه حرکت نظام آموزش وپرورش در گام دوم انقلاب و تربیت دانش آموزان تراز جامعه اسلامی باشد.
مبانی فکری هندسه در هنر اسلامی از دیدگاه (قرآن، احادیث، فلاسفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول تابستان ۱۴۰۰شماره ۴
6 - 33
حوزههای تخصصی:
حکمت معنوی و عرفان اسلامی در راستای توجه به ذات حق تعالی شکل گرفته است ، مفاهیم عرفان اسلامی در ذات عالم هستی رجوع به اسم «الله اکبر» دارد ، و حکمت بهره گیری از رمزهای هندسی نمایش معنوی صورت های نمادین و مثالی امر متعالی است که کمال مطلوب و نامتناهی را مجسم می کند. این صورت های نمادین ، رمزهای هندسی موجود در تناظر عوالم هستند که برقراری نوعی ارتباط با امر ماورایی و ناشناخته را برای انسان امکان پذیر می سازد ، و هدف غایی آنها تجلی وحدت در ساحت کثرت و دستیابی به تفکر توحیدی است، و برای هنرمندان مسلمان نحوه ظهور ارکان توحید در لایه های پنهان رمز و رازهای هندسی نهفته است . نوشتار حاضر ، پژوهشی بنیادی- نظری با رویکردی فلسفی ، دینی و هنری به شیوه توصیفی- تحلیلی و مستند به منابع مکتوب است و هدف آن شناخت جایگاه هندسه در مفاهیم فکری و هنری تمدن های اسلامی است.
بررسی روش تفسیر باطنی فلسفی قرآن کریم توسط ابن سینا
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
52 - 31
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک به مثابه یک علم و نظریه ساختارمند، گرچه دانشی جدید است، اما به صورت غیر آکادمیک و غیر رسمی، از دیرباز به صورت تأویل متون مقدس وجود داشته است. در میان اندیشمندان مسلمان نیز برخی از جمله عرفا و فیلسوفان با تمایز قائل شدن میان ظاهر و باطن قرآن و روایات، حقیقت معنا را فراتر از ظاهر می انگاشتند. ابن سینا اولین فیلسوفی است که به تفسیر مستقل و رسمی از برخی از آیات و سوره ها می پردازد و با قرائت معقول و مواجهه فلسفی با آنها، موجب پیدایش گرایش تفسیر فلسفی قرآن می شود . او از یک سو با گرایش باطنی خود، تعابیر قرآنی را رمزوار و استعاری می یابد و مراد وی از تفسیر در حقیقت، کشف این اسرار و رموز است و از سوی دیگر، با مبانی کاملا متافیزیکی و پیش فرض های فلسفی خود از وجود، مبدأ و معاد، جهان و انسان، نفس و جسم و ..، تفسیری نو و مبتکرانه از آیات قرآن ارائه می کند که در آنها تعابیر دینی، از حوزه معنا شناختی عرفی و دینی فرتر رفته، وارد میدان معنایی دیگری می شوند و بار معنایی متافیزیکی به خود می گیرند. این مقاله با نگاهی به تفاسیر ابن سینا، قرآن به روایت فیلسوفانه او و فرایند مابعدالطبیعی سازی مفاهیم را مطالعه خواهد کرد و در پایان به ارزیابی این شیوه از تأویل خواهد پرداخت. تفاسیر ابن سینا می توانند در زمینه پژوهش های مربوط به تفسیر تطبیقی، روش شناسی، هرمنوتیک و تاریخ آن در جریان تفکر اسلامی راهگشا باشند.