فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۲۱ تا ۷٬۹۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی توحید صفاتی حق تعالی را در قالب نظریه فلسفی «عینیت صفات کمالی با ذات حق تعالی» تفسیر می کند و این دیدگاه را تنها تبیین معقول از توحید صفاتی می داند. بر اساس این نظریه، صفات کمالی در خارج با ذات الهی و با یکدیگر عینیت دارند هر چند از جهت مفهومی با هم و با ذات مغایرند. وی این نظریه را بر اساس اصولی فلسفی همچون ""معطی شیء فاقد شیء نمی شود"" و صرافت و بساطت ذات الهی مدلل می کند. علامه در پاسخ به این پرسش که چگونه این تفسیر از توحید صفاتی با قبول کثرت مفهومی صفات سازگار است، دو راه را پیموده است: الف) تبیین اعتباری بودن مفاهیم صفات؛ ب) نفی انتساب کثرت صفات به مقام ذات. با تحلیل بیش تر می توان نشان داد که این دو پاسخ در طول هم اند و تناقضی با یکدیگر ندارند. پاسخ نخست بر این مبنا است که چون مفاهیم صفات اعتباری است، کثرت مفهومی صفات لطمه ای به وحدت مصداقی صفات و ذات نمی زند. اما پاسخ دوم یک گام فراتر می نهد و مقام ذات الهی را از تقید مفهومی و مصداقی پیراسته می داند؛ هر چند کثرت مفهومی صفات بعد از مقام ذات تحقق می یابد اما ذات خداوند عین تمام صفات کمالی به نحو اعلی و اشرف است..
استاد مصباح و ده نکته در باب تئوری «خشونت» و «تروریزم»
حوزههای تخصصی:
نویسنده، ده اصل را از سخنرانی استاد مصباح در باب خشونت و تروریزم استنباط نموده و سعی کرده توضیح دهد که چگونه ایدههای استاد در این خصوص، عمداً توسط برخی محافل سیاسی، تحریف شده است.
جامعه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی و توجّه به روح جامعه یکی از اساسی ترین تعلیمات قرآن است. چشم اندازی که قرآن برای جامعة انسانی و تفسیر آن در مورد عوامل فعّال در این جامعه ترسیم می کند، بر پایه نگرش شمول گرایانه به انسان به عنوان مجموعه ای متجانس و هماهنگ قرار دارد که ناظر به جنبه های آن است. در این چشم انداز، تعابیر مختلفی در آیات می توان مشاهده کرد که به بیان سنّت ها و تاریخ آنها، مسائل اجتماعی و دعوت به مطالعه جوامع پرداخته است.بحث از هستی، چیستی و ترکیب جامعه، حل کنندة پاره ای از مشکلات و ابهام های موجود در مباحث اجتماعی است. اصالت دادن به فرد یا جامعه، تکلیف امکان یا عدم امکان شمول ایدئولوژی واحد بر کُلّ جامعه، وجود یا عدم وجود سنّت ها بر آن و بسیاری از مسائل نظری و انتزاعی را در مورد جامعه حل خواهد کرد. قرآن کریم هستی پایدار جامعه را مربوط به حیات مردمی می داند که در آن زندگی می کنند و شناخت جامعه و تغییرات آن را متّکی به روابط اجتماعی افراد قلمداد می کند و ازسویی، با رشد وگستردگی مردم، شبکه های وابستگی در میان آنان نیز تغییر می یابد و روابط به صورت تصاعد هندسی پیچیده تر می شود و شکل جدیدتری می یابد. قرآن برای درک این شبکه ها، روابط و جامعه، انسان را به شناخت درونمایه انسانی خود ارجاع داده است. وجود یک امر فطری در انسان کافی است که گفته شود او در برابر محیط انسانی و اجتماعی یا طبیعی و غیره موجودی منفعل نیست، بلکه درون خود، معرفت ها و گرایش هایی را نهفته دارد که در شخصیّت او تأثیر بسزایی دارد و اصولاً سیستم زندگی اجتماعی انسان در نظام آفرینش، متّکی به فطرت اوست.
نقد و بررسی احادیث موضوعه
حوزههای تخصصی:
نسخه اى نفیس در شرح دعاى عرفه
منبع:
علوم حدیث ۱۳۷۵ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
توصیف خدا در قرآن
تحلیل و بررسی فطرت در آثار استاد شهید مطهّری
حوزههای تخصصی:
مقالة پیش رو در پی تحلیل و بررسی فطرت از نگاه استاد مطهّری با روشی توصیفی- تحلیلی است. نگارنده با طرح پرسش هایی در باب فطرت، کوشیده است تا با رجوع به آثار استاد مطهّری، پاسخی درخور بیابد. مهم ترین پرسش در باب فطرت این است که آیا از بدو تولد، معارف و گرایش هایی ذاتی در نهاد انسان تعبیه شده است و یا این ذات، لوح سفیدی است که دست جامعه پس از تولد آن را منقش میکند؟
نویسنده با استفاده از آثار استاد مطهّری دریافته است که از دیدگاه ایشان، انسان تصور فطری ندارد، ولی تصدیق فطری به معنای تصدیق بدیهی اولی دارد. همچنین در نهاد انسان شماری گرایش های فطری وجود دارند که از رشدی خودبه خودی برخوردارند و با کمک عوامل و شرایط محیطی باید فعلیت یافته، شکوفا شوند.
همة انسان ها از همة استعدادهای فطری برخوردارند؛ تفاوت ایشان در شدت و ضعف استعدادهاست. همچنین استعدادهای فطری امکان رشد دارند؛ ولی نه منحرف و بیمار میشوند و نه مسخ، بلکه انسان است که از فطرت خود فاصله میگیرد.
هدایتها و ارزشها:بدزبانی
اسماعیلیان در پشت پرده استتار و اختفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نراقى و خبر واحد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیشینه تاریخ نگارى عاشورا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گفتگویی در فلسفه
انسان شناسی عرفانی و پایه های هستی شناختی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد عارفان، انسان نسبت به سایر مخلوقات خداوند از ویژگی جامعیت برخوردار است و به دلیل این جامعیت، هر یک از کمالات حق تعالی که در تعینات دیگر بروز و ظهور می کند، در تعین انسانی هم هست و ظهور دارد. از این رو، اهل معرفت انسان را نمونه و نسخه کوچک عالم برمی شمارند و عالم را یک انسان مفصل و بزرگ تلقی می کنند. این نوع نگاه به انسان و جایگاهی که در این نگاه برای انسان در میان ماسوی الله در نظر گرفته می شود و نقش و نسبتی که برای انسان نسبت به خداوند و نسبت به دیگر تجلیات او معرفی می گردد، مبتنی بر نوع خاصی از هستی شناسی است. هم انسان شناسی عرفانی و هم هستی شناسی خاصی که در پس آن قرار دارد به صورت های مختلفی در آثار عرفانی بررسی شده اند؛ ولی به ظاهر در هیچ یک از آثار عرفانی یا درباره عرفان، بخش مستقلی به پایه های هستی شناختی انسان شناسی عرفانی اختصاص نیافته و رابطه مبانی مزبور با آموزه های انسان شناسی عارفان به صورت ویژه تنقیح نشده است. هدف اساسی از این پژوهش، بیان رابطه میان دو بخش اصلی مباحث عرفانی، یعنی هستی شناسی و انسان شناسی عرفانی است و بدین منظور، ابتدا به مباحثی از بنیادهای هستی شناسی و سپس به پاره ای از مباحث انسان شناسی عارفان پرداخته، و رابطه این مباحث را به اجمال بررسی و تبیین نموده ایم.
حج در آیین مسیحیت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۸۱ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
کتاب شناخت : رسانه های جدید، اخبار کهنه
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۶۸
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی «اصل ضرر» و «قاعده لاضرر» در توجیه مداخله کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل منع ایراد ضرر به غیر در حقوق آنگلو-آمریکایی در میان اصول رقیبی همچون پدرسالاری و اخلاق گرایی قانونی، بارها به چالش کشیده شده و توانسته است همچنان و علیرغم انتقادات وارد، به عنوان یک اصل موجه در مداخله دولت به توجیه چرایی تحدید آزادی های فردی در قالب یک نظام کیفری حداقلی ادامه حیات دهد. اخیراً برخی حقوقدانان مسلمان مدعی شده اند که قاعده لاضرر در فقه اسلامی، ظرفیت توسعه به منظور طرح یک اصل اولی برای مداخله کیفری دولت بر مبنای این قاعده را دارد. تحلیل اصل ضرر و قاعده لاضرر و فروکاستن آن دو به ارکان تشکیل دهنده و مدعاهای اصلی نشان می دهد که قاعده لاضرر به دلیل تفاوت مبنایی با اصل ضرر، توان مشروعیت بخشی به مداخله کیفری را ندارد.
طاهریان و جایگاه فلسفه و کلام در خراسان و ماوراالنهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فلسفه و کلام در جهان اسلام فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر نهاده است. گاه تحت تاثیر شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی زمینه شکوفایی فلسفه و برخی فرق کلامی فراهم شده و فیلسوفان و متکلمان برجسته ای پا به عرصه وجود نهاده اند و زمانی دیگر شرایطی دیگرگون زمینه رکود فلسفه و برخی فرق کلامی و رشد برخی دیگر را فراهم آورده است. بی تردید نقش سلسله های حکومت گر در این فرآیند قابل توجه و مهم بوده است. از این روی در این نوشتار کوشش شده نقش طاهریان به عنوان نخستین خاندان حکومت گر در ایران بعد از اسلام، در مواجهه با فلسفه و کلام مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا قلمرو حکومتی آنان، خراسان و ماوراالنهر یکی از مراکز مهم فرهنگی در جهان اسلام بوده و نقش برجسته ای را در رشد و شکوفایی فلسفه و کلام و یا رکود آنها ایفا کرده است. بنابراین شایسته است زمینه های چنین فرآیندی در دوره طاهریان در این سرزمین و تاثیر آن در دوره های بعد بازبینی و شناسایی شود.