فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
103 - 121
حوزههای تخصصی:
شکل گیری جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ولایت فقیه یکی از دستاوردهای امام خمینی در عرصه فقاهت و سیاست است، اندیشمندان قبل و بعد از امام خمینی با رویکردهای مختلف معرفتی به اثبات ولایت فقیه پرداخته اند، امام خمینی در قامت یک فقیه، فیلسوف و عارف با رویکرد های معرفتی نقلی، عقلی و عرفانی به اثبات ولایت فقیه پرداخته است، این مقاله سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که امام خمینی چگونه با رویکردهای معرفتی متفاوت به اثبات ولایت پرداخته و آن را ممزوج کرده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد امام خمینی از سه طریق به فراخور موقعیت اصل ولایت ولایت فقیه را اثبات می کند، ایشان توانست با رویکرد معرفتی صدرایی خود در سه حوزه عقلی، نقلی و عرفانی به اثبات ولایت فقیه پرداخته و این سه رویکرد را با یکدیگر جمع نماید، امام خمینی در کتاب هایی نظیر ولایت فقیه و البیع با اسنتاد به رویکرد عقلی - نقلی و در کتاب های عرفانی خود با رویکرد شهودی به اثبات ولایت فقیه پرداخته است.
بررسی کاربست عقل ابزاری در اخلاق نقلی با تکیه بر متون اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
85-103
حوزههای تخصصی:
گزاره های اخلاقی ، گاهی از منبع نقلی توسط عالمان و فقیهان اخلاقی استنباط می شوند که در این فرض گرچه منبع نقلی است ، اما در این روش نقلی نیز عقل می تواند حضور داشته باشد. در پژوهشِ پیش رو ، تلاش شده است تا ضرورت نحوه به کارگیری عقل در استفاده از متون نقلی در کسب معرفت اخلاقی نشان داده شود. البته ، در کتاب های اخلاقی کمتر به این امر مهم پرداخته شده است و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزله ابزاری در اختیار نقل - با اتکا و استفاده از متون اخلاقی مأثور - است. برای رسیدن به این هدف ، از روش توصیفی ۔تحلیلی بهره گرفته شده است. این حضور همراه با شیوه های درون منبعی است که منجر به استنباط و تبیین گزاره های اخلاقی می شود. برخی از کارکردها و نقش های عقل در روش نقلی اخلاق عبارتند از: نقش استنباطی ، نقش تبیینی۔ دفاعی ، و نقش اعتبار بخشی.
مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی از منظر قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
139 - 155
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی واجد مؤلفه ها و الگوهای دقیق و جامع فرهنگی برای تربیت و هدایت انسان ها است. این تحقیق، مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی قرآن را مورد احصاء و بررسی قرار داده است. نگارنده از روش تحقیق کتابخانه ای و توصیفی برای تشریح بحث، بهره گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که این مؤلفه ها در سه حوزه باورها، ارزش ها و رفتار قرار دارد. باورهای اساسی، ایمان به مبدأ و معاد، رسالت انبیاء، کتب آسمانی، ملائکه و غیب است. ارزش ها در چهار محور اخلاق، تعلیم و تربیت، عدالت و جهاد قرار دارد و در حوزه رفتار، تکالیف واجب شرعی محوریت دارد. هم چنین الگوهای فرهنگی در منطق قرآنی، پیامبران اولوالعزم (عل) (رسول اکرم(ص)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع)) معرفی شده و وجوه الگوبودن آنان تقریر و تبیین شده است. بی تردید احصاء این مؤلفه ها و الگوها، ضمن آن که قابلیت های متعدد و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگ اسلامی، اصالت و حقیقی بودن، قابلیت تمدن سازی، برتری این فرهنگ بر سایر فرهنگ ها، انطباق آن با همه نیازهای بشری و نیل انسان ها به سعادت واقعی در همه ابعاد را به تصویر می کشد، می تواند به عنوان الگویی اصیل و واقعی به دیگر مکاتب نیز معرفی شود.
جایگاه عمل درنجات دردومذهب پروتستان و شیعه اثنی عشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
112-85
حوزههای تخصصی:
در دو مذهب تشیع و پروتستان، ایمان مهم ترین عامل نجات است، لذا مسئله تحقیق پیش رو این است که آیا در این دو مذهب، عمل انسان نیز به اندازه ایمان برای نجات اهمیت داشته و اهمیت عمل در تعیین مراتب و کمال ایمان است یا در رسیدن به نجات؟ در مذهب شیعه، این مسئله، ابتدا درجریان شکل گیری فرقه خوارج مطرح گشت. سپس این مسئله در بین مرجئه، معتزله و شیعیان ادامه یافت. این پژوهش با روش تحقیق تطبیقی مقایسه ای به بررسی جایگاه عمل در نجات از دیدگاه دو مذهب شیعه و پروتستان می پردازد. دستاورد تحقیق نشان می دهد که نجات در مذهب پروتستان در ابتدا و غالباً به معنای رهایی از گناه اولیه و سپس رهایی از خلود در دوزخ است، اما در مذهب شیعه با توجه به آموزه پاکی اولیه، نجات تنها به معنای رهایی از خلود در دوزخ است. اما درهر دو مذهب، عمل از لوازم ایمان و موجب کمال آن بوده، ولی برای رسیدن به نجات، اطمینان بخش نیست و نمی توان به آن تکیه کرد.
شیوه برخورد ترجمه های فارسی قرآن با برگردان ادوات «قد، ربّ، کم» با تأکید بر ترجمه مشکینی، خرمشاهی، فولادوند و الهی قمشه ای
حوزههای تخصصی:
فهم درست و دقیق متون به ویژه متن اعجازآمیز قرآن کریم نیازمند رمزگشایی از واژگان و ادواتی است که زنجیره کلام را تشکیل می دهند، که عدم توجه کافی به این امر، موجب درک نادرست مفهوم آیات و لغزش بسیاری از ترجمه های فارسی قرآن شده است. در قرآن کریم ادواتی وجود دارد که برگردان آنها و یافتن برابر نهاده برای آنها نیاز به دقت دارد، و در سیاق و بافت های مختلف، دلالت های معنایی متفاوتی دارند. این تحقیق به روش توصیفی_تحلیلی برگردان ادوات «قد، ربّ،کم» را با توجه به اهمیت تشخیص دلالت معنایی آنها که گاهی میان وجوه معنایی آنها تقابل وجود دارد و عدم دقت در تشخیص درست این دلالت ها موجب انحراف از اغراض وحیانی می شود، مورد بررسی قرار داده که نتایج حاصله نشان می دهد؛ اغلب ادوات به درستی تشخیص و ترجمه نشده اند و خیلی جاها نیز دیدگاه مفسران، در مورد این ادوات نادیده گرفته شده است. بیشترین لغزش در برگردان «قد» و «ربّ» وجود دارد و کمترین لغزش شامل ترجمه «کم» است.
گونه شناسی شیوه های تربیت اخلاقی حضرت یوسف (ع) از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
بشر، با تمام پیشرفت و توسعه های که در حوزه ی علوم و فناوری داشته است به دلیل عدم توجه به ارزش های اخلاقی و مسائل تربیتی که ناشی از نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر غیر آموزه های وحیانی است گرفتار مشکلات و نابسامانی های بسیاری در عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی شده است. درک صحیح شیوه های تربیتی پیامبران می تواند الهام بخش تفکرات سازنده و رفتارهای مطلوب و سیراب کننده ی دل های تشنه ی حقیقت در هر عصر و نسلی باشد و نقش حیاتی در تحولات عظیم انسان های بیداردل و تزکیه ی نفوس در ابعاد گوناگون زندگی ایفا کند. نگارندگان با توجه به اهمیت و کاربردی بودن مسئله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از دانش تربیت، بر اساس گزاره های قرآن شیوه های تربیتی اخلاقی حضرت یوسف (ع) را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که حضرت یوسف (ع) در حوزه شیوه های اخلاقی از شیوه ایجابی، اصلاحی و تثبیتی و تقویتی استفاده کرده است. در شیوه ایجادی از ارائه الگوهای نیکو، بیان وقایع واقعی و جذاب، ترغیب به ایجاد رفتار و اعمال خوب، انذار و تبشیر، تزکیه و تلقین و بهره گیری از پرسش اخلاقی در تربیت، جهت نهادینه سازی ارزش ها و تمدن سازی، در شیوه اصلاحی از موعظه و جدال نیکو، تقوا مداری، چشم پوشی و از خودگذشتگی و در شیوه تثبیتی و تقویتی از ایجاد بینش مثبت در مخاطبین، یادآوری نعمت ها و ابتلا و امتحان بهره جسته است. شایان ذکر است که شیوه های ذکرشده جهانی بوده و امروز هم اگر به درستی به کار گرفته شوند تحول بنیادی در جامعه بشری ایجاد خواهد شد، همان طور که حضرت یوسف (ع) با به کارگیری آن ها توانست رفتارها، گفتارها و خصلت های ناپسند مردم مصر را متحول ساخته اخلاق برگرفته از وحی را به آنان در حوزه نظر و عمل آموزش دهد.
پژوهشی درباره وقف در قرآن (مطالعه موردی آیات «بِرّ» و «قرض حسن»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
3 - 24
حوزههای تخصصی:
قرآن مجید اگرچه گونه های خاصی از حبس و وقف جاهلی را ممنوع اعلام کرده، اما با عناوینی همچون صدقه، قرض حسن، تقدیم خیر، برّ، انفاق و کتابت آثار، به انجام کارهای خیر از جمله وقف تشویق نموده است. به وجود آمدن اصطلاح «وقف» بعد از دوران تشریع، نمایانگر متشرعه بودن حقیقت معنایی آن است. در این میان، دلالت آیه یا آیاتی از قرآن مجید که بیشترین ارتباط معنایی را با مفهوم وقف داشته باشد، از جمله مسائل مطرح در بحث وقف است. اگرچه اکثر محققان به این مطلب تصریح نموده اند که وقف تحت عناوین کلی قرآنی مانند خیرات و مبرّات داخل است، اما برخی مفسران با توجه به دو روایت مربوط به وقفِ دو نفر از صحابه به نام های ابوطلحه انصاری و ابوالدحداح انصاری که در ذیل آیه 92 آل عمران (آیه برّ) و آیات 245 بقره و 11 و 18 حدید (آیات قرض حسن) وارد شده است، این آیات را به طور خاص مربوط به وقف شرعی دانسته اند. این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است، در صدد بررسی این دو روایت تفسیری بر پایه معیارهای رجالی و فقه الحدیثی و بررسی کیفیت ارتباط آن ها با آیات ذکرشده است.
الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در فرایند رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
15 - 30
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در دوره های مختلف رشدی، به صورت کیفی و با روش تحلیل اَسنادی انجام شد. با توجه به شرایط و مسائل خاص جنسینگی افراد، چهار دوره کودکی، نوجوانی، جوانی و پس از ازدواج در نظر گرفته شد. براساس ویژگی ها، تکالیف و چالش های رشدی، برای هر دوره یک الگوی راهبردی ویژه تربیت و سلامت جنسی به دست آمد. الگوی تربیت جنسیِ سلامت محور در دوره کودکی: با سه مؤلفه «محافظت، مراقبت و پیشگیری»، در دوره نوجوانی با سه مؤلفه «مراقبت، پیشگیری و مهار»، در دوره جوانی با سه مؤلفه «پیشگیری، مهار و سلامت» و در دوره پس از ازدواج با سه مؤلفه «تأمین، سلامت و عفاف» مشخص گردید. موفقیت در هر دوره، پیش نیاز تحقق مطلوب الگوی دوره بعدی است. این الگوها سیر تحولی تربیت جنسی افراد را با توجه به چالش های تحولی آنان نشان می دهد و برنامه های تربیت جنسی بر مبنای آن در خانواده و نظام آموزشی، تأمین کننده سلامت جنسی افراد در تمام دوره های رشدی خواهد بود.
ضوابط فقهی حل و فصل عشایری در فقه اجتماعی آیت الله سید محمدسعید حکیم و تطبیق آن با اصول عدالت ترمیمی
حوزههای تخصصی:
کاستی روش های مرسوم در عدالت کیفری با محوریت سزادهی یا اصلاح مجرم که با تحمیل هزینه های زیاد همراه است و نیز ناتوانی عدالت کیفری در ترمیم خسارت های مادی و معنوی به بزه دیده و جامعه، زمینه را برای گسترش رویکرد عدالت ترمیمی فراهم کرده است. شیوه های حل وفصل عشایری یکی از جلوه های قدیمی عدالت ترمیمی است که از ظرفیت های فرهنگ قومی و قبیله ای برای ترمیم روابط آسیب دیده از جرم و جبران خسارت های وارد بر بزه دیده حکایت می کند. یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در پذیرش و تثبیت روش های ترمیمی در نظام حقوقی ایران، هماهنگی این روش ها با احکام شرعی است. اختصاص فصلی از رساله توضیح المسائل سیدمحمد سعید حکیم از مراجع تقلید معاصر به ضوابط فقهی حل وفصل عشایری، امکان بررسی رویکرد فقهی به روش های عدالت ترمیمی را فراهم می آورد که موضوع مقاله حاضر است. تفکیک حل وفصل عشایری از قضاوت، اصل رضایت، لزوم عدم مخالفت با احکام شرعی، لزوم رعایت حقوق مجنی علیه و صاحبان حق و استفاده از ظرفیت های کدخدامنشی، سرفصل های رویکرد فقهی به حل وفصل عشایری است. به نظر می رسد می توان سیره عقلا را مبنای جواز استفاده از حل وفصل عشایری دانست که البته مانند دیگر موارد می تواند با تغییر همراه باشد.
روانشناسیِ عرفانیِ دین براساس نظریّات یونگ در دفتر ششم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
137 - 160
حوزههای تخصصی:
تجربه عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور می یابد، در روانشناسی، این تجربه عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری به شمارمی رود. یونگ بر این نکته تأکیدمی ورزد که تجربه عرفانی از دین، نوعی تجربه مینوی و مقدّسی است که در ضمیر خودآگاه و عمدتاً ناخودآگاه جمعیِ بشر، نهادینه شده است. کارل گوستاو یونگ (1961- 1875 م) روانشناسی سوئیسی و پایه گذار روانشناسی تحلیلی، با طرح نظریه کهن الگوهای ناخودآگاه جمعی، سعی کرد پنجره ای نوین به سوی عرفان بگشاید؛ زیرا، بر تجربیّات طبیعی و خودانگیخته تمرکز دارد، به ویژه در رؤیاها و تخیّلاتی که به نظرمی رسد با عرفان اسلامی، تقویت می شوند. مولانا نیز، ایمان و تجربه عرفانی از دین را، از جنس عشق می داند که به طور فطری و غریزی، در سرشت انسان به ودیعت نهاده شده است و کشش و جذب روحی به سوی مبدأ و اصل که در عرفان اسلامی، مطرح می شود، ناشی از همین تفکّر است؛ او عشق را، محرّک روح انسانی در سبب جذب روح به نوای الهی و عرفانی، در مسیر رسیدن به تجارب عالی ایمانی می بیند. این مقاله، برپایه مطالعه موردی آرای کارل گوستاو یونگ درباره تجربه عرفانی از دین و اندیشه های مولانا در دفتر ششم مثنوی به این پرسش پرداخته است که دو رویکرد متفاوت روانشناختی و عرفان نسبت به دین، در چه وجوهی از یکدیگر متمایزمی شوند و در چه وجوهی به یکدیگر نزدیک هستند. برای پاسخ به این پرسش، مقاله با اشاره به روانشناسی عرفانیِ دین از دیدگاه یونگ و مولانا، نتیجه گرفته است که فطری بودن دین و عرفان، یکی از نکات مشترک اندیشه مولانا و روان شناسی یونگ، در تجربه امر مقدّس است.
نگاهی به مرگ اندیشی در اهم متون نثر عرفانی(قرن ششم تا دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
251 - 278
حوزههای تخصصی:
مرگ پرسشی بی پاسخ در زندگی انسان بوده که از دیرباز ذهن او را به خود مشغول کرده است. در ادبیات کشورهای مختلف اندیشمندان پاسخی درخور و نه قطعی به این پرسش داده اند. متون عرفانی نیز باتوجه به اینکه بر آموزه های قرآنی و دینی تکیه دارند، مسئله مرگ را به نوعی واکاوی کرده اند. در مقاله حاضر که به شیوه تحلیلی توصیفی ارائه می شود، مهم ترین متون نثر ادبیات عرفانی از قرن ششم تا دهم موردتوجه بوده تا دیدگاه نثرنویسان را درباره مرگ موردبررسی قراردهد. آنچه از بررسی متون موردنظر استنباط می شود این است که در متون عرفانی مسئله مرگ که اغلب به صورت تشبیه پرنده (آزادی روح از بدن) تصویرمی شود جزء دغدغه های نثرنویسان است و در این میان آموزه های اسلامی با دیدگاه های صوفیانه و عرفانی تلفیق شده است. به لحاظ بسامدی در آثار سهروردی بیشترین توجه را به این موضوع می توان دید. در آثار سهروردی این مسئله درقالب انواع نمادها و استعاره ها بیان شده است که گاه تفسیر جزئیات آن ها نیازمند تلاش فکری بیشتری است. در دیگر آثار بحث در این زمینه از صراحت و سادگی برخوردار است. در آثار مولانا نیز سنت تفکر عرفانی پیش از او درباره مرگ به بیانی دیگر متجلی شده است. صوفیه مرگ را عمدتاً به دو گونه جسمانی (اضطراری) و ارادی (خودخواسته= مرگ پیش از مرگ) تقسیم بندی می کنند و این دیدگاه به سنتی در حوزه اندیشیدن به مرگ در متون عرفانی تبدیل شده است.
بررسی عرفان اجتماعی در اندیشه های هنری شفیعی کدکنی و جورج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
279 - 296
حوزههای تخصصی:
عرفان اجتماعی، عرفانی است که به جامعه با سه عنصر هدایت، تربیت و ولایت می نگرد و دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: 1- عقلانیت 2- معنویت 3- حرّیت 4- عدالت. عارف براساس عناصر سه گانه هدایت، تربیت و ولایت باید جامعه را به سوی عاقل شدن، معنوی گشتن (آزادگی یا آزادی درونی)، آزادی بیرونی (آزادی اجتماعی) و آنگاه عدالت اجتماعی در ابعاد مختلف حرکت دهد و این امر در مرتبه حدّاقلی رشد عقلی و معنوی جامعه امکان پذیر خواهدبود. براساس اندیشه های لوکاچ انسان با بازگشت به ارزش های اصیل و معنوی میتواند روح سرگشته و نیازمند خود را سیراب کند و لذّت و رضایت را در مفاهیم ماورایی و الهی مانند یاری کردن دیگران، مهرورزی و نوع دوستی فراهم کند. شفیعی کدکنی نیز از شاعران پیشتاز در عرصه های اجتماعی و فرهنگی است که با دغدغه های انسانی و با احساس مسئولیّت درباب وطن، مردم و جامعه عصر خویش، در اشعار خود چهره ای بارز دارد. وی آرمان های خود را با بهره گیری از عناصر طبیعی و استفاده از زبانی نمادین مطرح می کند و از عشق و انسانیت و آزادگی و معرفت سخن می گوید جورج لوکاچ هم خودآگاهی اخلاقی را چیزی جز فداکاری نمی داند و برای رسیدن به هدف های اجتماعی، به تشریح راه ها و نظریه هایی می پردازد که سرانجام آن به ایجاد نظم تعیین شده در جامعه منجرشود ، نظمی که در آن، عصر وابستگی اقتصادی، که سبب تنزّل کرامت انسانی می شود به پایان می رسد. این مقاله با این هدف ، اندیشه و گفته های هنری آنان را بررسی کرده است.
تحلیل عرفانی داستان موسی و خضر در شعر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
143 - 162
حوزههای تخصصی:
شخصیت های دینی مخصوصاً پیامبران الهی همیشه جایگاه ویژه ای در شعر داشته اند. در این میان، داستان موسی و خضر (علیهما السلام) از جمله داستان هایی است که بر ادبیات فارسی و عربی به ویژه- شعر فارسی- تأثیر به سزایی داشته است. رخدادها، حوادث، صحن ها، پیام ها و رموز داستان این دو بزرگوار، در قالب اینکه موسی (ع) سمبل شریعت گرایی و خضر (ع) نماد پیر طریقت می باشد، در شعر فارسی و عربی تجلّی یافته است. این مقاله، بر آن است که بن مایه عرفانی داستان موسی و خضر (علیهما السلام) را در شعر فارسی و عربی بررسی نماید و رمزها، اشارات و دلالت های معنایی استفاده از داستان موردنظر را در اشعار موردنظر، تحلیل کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در شعر فارسی، سیمای این دو بزرگوار، سیمایی عارفانه و تابناک است و داستان آن ها از طریق تأویل، رمز و نمادپردازی محمل اندیشه های والای عرفانی می شود. درحالی که در شعر عربی – که بیشتر شاعران معاصر در مورد آن سخن گفته اند- بن مایه عرفانی این داستان، ماهیتی سیاسی یافته و با موضوع مقاومت پیوندمی خورد. لازم به ذکر است که در شعر معاصر عربی، موسی (ع) سمبل انسان های شریعت گرا معرفی شده که اطلاعی از اوضاع ندارند و همیشه به دنبال پرسش هستند، درحالی که خضر (ع) نماد پیر طریقت و اهل دل است که از عالم غیب خبردارد و موسی (ع) را از سردرگمی ها نجات می دهد.
تبیین عقلی نقش قوه خیال در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
205 - 224
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موجودی چندبعدی از دیرباز موردتوجه تربیت انبیاء الهی بوده است. شناخت ابعاد وجودی و زوایای نفس او در فرایند تربیت از اهمیت ویژه ای برخورداراست. هرجزئی از اجزای وجودی انسان چه در جسم و چه در نفس دارای کارکَردی برای خود بوده و رسالتی برعهده دارد و انسان در مسیر رشد و تعالی از ظرفیت آن بهره مند می شود. در این میان قوه خیال بیشترین ظهور را در عالم کثرات و در بین مردم دارد. این تحقیق با رویکردی ایجابی به قوه خیال و با روش تحلیلی- توصیفی درصدد تبیین عقلی نقش و جایگاه این قوه در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی است. بر این اساس بعد از بررسی حقیقت تربیت دینی و توجه به سطوح مختلف ادارک تصوری وتصدیقی متربی در فرایند تربیت از یک سو و جایگاه خیال به عنوان حدّواسط بین حس و عقل و خصوصیات بارز آن از جمله خلاقیت و محاکات و همچنین ارزش معرفت شناختی ادارکات خیالی به ویژه در تطبیق با عالم خیال منفصل از سوی دیگر، با بهره گیری از آموزه های عرفان و حکمت اسلامی درمقام اثبات عقلی نقش خیال به عنوان نقطه آغازین تربیت دینی انسان است.
رقیقه عشق(جستاری درمفهوم عشق از دیدگاه سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
343 - 362
حوزههای تخصصی:
بحث « رقیقه عشق» که در این مقاله مجال سخن یافته است یکی از موضوعات مهم عرفان وادبیات فارسی را تشکیل می دهد این مقاله به روش توصیفی،تحلیلی از منابع کتابخانه ای و اسنادی، قصددارد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که معنا و مفهوم عشق از دیدگاه سعدی چیست؟ داده ها حاکی از آن است که مصلح الدین سعدی شیرازی از جمله شاعران حکیم، جهانگرد، فرزانه و فرهیخته و یکی از قله های بلند زبان فارسی است که با زبان فصیح وبلیغ خود و با صراحت و طنز به موضوع عشق پرداخته است.آثار او از نظم و نثر مشحون از طنازی های عاشقانه است. ماهیت عشق سعدی هم روحانی وعرفانی و آسمانی و هم زمینی است. جهان بینی محبانه و نگاه نازنین بینی او باعث شده که کل هستی را زیبا و دوست داشتنی بدانیم. درعین حال سعدی به اقتفای عرفا و شعرای دیگر، عشق رابالاتر از عقل دانسته و یای عقل را در مصاف با عشق سست و لنگان می داند. و به فناشدن عاشق در معشوق می اندیشد. او در پشت پرده زیبائی ها وعشق های مجازی سیمای حقیقی پدیدآورنده آن را مطمح نظر دارد. به طور خلاصه می توان گفت که تفکر سعدی در عشق از افراط و تفریط فاصله دارد و زبان اعتدال و میانه ای را در پیش گرفته است.
تبیین جلوه هایی از مؤلفه های سلوک اخلاقی در کتب ادعیه
منبع:
دعاپژوهی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
89 - 114
حوزههای تخصصی:
کتب ادعیه و مناجات مأثور که از معصومین (ع) صادر شده اند، سرشار از معارف ناب و مضامین عالی اخلاقی و عرفانی هستند. این ادعیه که متکی بر آیات قرآنی و ملهم از آن هستند، جایگاه واقعی انسان در برابر خالق را به تصویر کشیده و مسیر صحیح عبودیت و راه سعادت و قرب الهی را نمایان می سازند. آگاهی از اصول و مبانی اخلاق اسلامی، حرکت در مسیر سعادت را برای انسان تسهیل می کند. با تأمل و دقت در تعابیر و محتوای ادعیه، می توان بخشی از مفاهیم اساسی اخلاق و جلوه هایی از مؤلفه های سلوک اخلاقی را بازشناخت. پژوهش حاضر که با هدف استخراج برخی از مؤلفه های سلوک اخلاقی انجام شده است، ضمن بازتعریف فضائل و رذائل اخلاقی، آنها را در شش حوزه ارتباطی انسان یعنی: ارتباط او با خدا، معاد، مواهب دنیوی، خود، دیگران و آینده طبقه بندی و تحلیل کرده است. تأثیر ملکات نفسانی و رفتارهای نیک و بد بر سرنوشت آدمی و لزوم شناسایی و کاربست آن ها در زندگی با استفاده از غنی ترین منابع، اهمیت این موضوع را بیشتر روشن می سازد. این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و از طریق توصیف و تحلیل محتوا صورت پذیرفته، نشان می دهد که گزاره های اخلاقی در متن دعاها از جایگاه والایی برخوردارند و جلوه هایی از مضامین اخلاقی در بستر طلب و درخواست و با هدف کسب فضائل و دفع رذائل در میان عبارات ادعیه به چشم می خورد.
ظاهر و باطن گناه از نگاه قرآن
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹ و ۲۰
92 - 114
حوزههای تخصصی:
در آیه ی 120 سوره مبارکه انعام، بر ترک ظاهر و باطن گناه تاکید شده و خطاب به انسان اینگونه آمده که گناهان را چه آشکار باشند و چه پنهان، ترک کنید. در این مقاله تفاسیر مختلف از نگاه علماء و روایات گوناگون ائمه اطهار (ع) در مورد این آیه، بررسی شد و موارد متنوعی از تحلیل آنها، مورد نقد قرار گرفت. از نتایج بسیار مهم این پژوهش این است که منظور از گناه ظاهر، گناهی مخفی است که با جوارح و اعضا مرتکب می شود و عبارت است از افعال و اعمال ناپسندی که از انسان در خفاء و به دور از دید مردم سر می زند. چون در اجتماع تظاهر به آن نکرده و اشاعه فحشا ننموده است، لذا امکان عفو و بخشش دارد. اما باطن گناه به معنای عقاید فاسد و باطل است و نمودِ آن در فردی است که در جامعه، بی پروا گناه کرده و نافرمانی خدا را می کند و باعث ترویج، عادی سازی و اشاعه فحشا در میان جامعه می شود. قطعا این فرد، به مراتب گناهش سنگین تر و کیفرش سخت تر است. لذا مصداق باطن گناه، مروجان و فرهنگ سازان اصلی گناه مانند آمریکا که عقاید فاسد و گناه را ساخته و ترویج می دهند و نیز کسانی که می خواهند این دشمنی را کمرنگ کرده و آن را تبدیل به دوستی کنند، هستند.
التحليل البنيوي والمعنوي لاسم التفضيل في ترجمة عشرة الحِکَم من نهج البلاغة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد اسم التفضیل من أهم عناصر النحو والبلاغه فی الأدب العربی، وقد کثر استخدامه فی النصوص الدینیه. یستخدم هذا الاسم فی حالات کثیره فی حِکَمِ نهج البلاغه فی معناه الأصلی، أی المفاضله والتفوق بین الشیئین أو أکثر، ولکن هناک حالات أخرى تستخدم فی غیر معناه. ولتحلیل وظیفته، بالإضافه إلى اعتبار أن اسم التفضیل یتکوّن من الفعل الذی فیه معنی المفاضله ویأتی على وزن "أفعل" أو بإستخدم کلمات مثل «أشد- أکثر – أقل، وما إلى ذلک»، أو مع مصدر الفعل فی هیئه التمییز؛ ینبغی للمرء أن ینتبه إلى البنیه النحویه المختلفه لکل تطبیق. إن الکلام الذی استخدم فیه اسم التفضیل بصوره نکره؛ مع «مِن التفضیلیه»؛ إما أن یضاف إلى اسم نکره أو معرفه، أو أنّ اسم التفضیل یستخدم مع "ال"، وفی هذه الحاله غالباً ما یستخدم کصفه للاسم الذی قبله، والظاهر أنه لیس له معنی المفاضله فی هذه الحاله. إن النظره البنیویه إلى استخدام اسم التفضیل فی کل جانب من الجوانب السابقه هی من أهم الطرق لاکتشاف المعنى المقصود فی خطاب الإمام علی فی نهج البلاغه. اعتمد هذا البحث على المنهج الوصفی التحلیلی مستعیناً بالقواعد النحویه والبلاغیه، لبیان القواعد المتعلقه باسم التفضیل وحالاته المختلفه، ویتطرق إلی بعض حِکَم نهج البلاغه على ضوء التحلیل البنیوی والمعنوى لاسم التفضیل، وأثره فی ترجمه هذه الحِکَم، کما یقوم بمراجعه الترجمات ونقدها أیضا. والنتیجه: أنه فی کثیر من الأحیان یفقد هذا الاسم معناه الخاص بسبب بنیته، فیستخدم فی معنى آخر غیر معناه الأصلی، مما یتطلب تطبیق القواعد والنقاط المتعلقه به للوصول إلى المعنى الجدید.
نظره تاریخیه على إیدیولوجیه الشعر دراسه القصیده المنسوبه إلى فاطمه الزهراء (س) نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و پنجم یهار و تابستان ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
313-336
حوزههای تخصصی:
یتمّثل أحد التقالید الأدبیه غیر المکتوبه فی أنّ بعض القصائد تُروى وتتوسع تدریجیاً عن طریق نسبها إلى أعلام الأمه أو حضاره معینه. فی غضون ذلک، هناک قصائد مرت بکافه أنواع التغییرات - زیاده أو نقصاناً أو تغییراً - لأسباب سیاسیه أو اجتماعیه أو أیدیولوجیه مختلفه. تتجاوز هذه القصائد تدریجیاً نطاق الخطاب اللغوی وتدخل مناخ الأیدیولوجیا وتلعب أدوارها عبر التاریخ. إحدى هذه القصائد مرثیه منسوبه إلى السیده فاطمه (س) والتی لعبت أدواراً مختلفه فی سیاقات تاریخیه واجتماعیه مختلفه. فی هذا المقال، حاولنا تحلیل هذه المرثیه من خلال فحص المصادر التاریخیه والأدبیه والروائیه للعصور القدیمه والوسطى والحدیثه، ووضع تغییراتها الهامه أمام أعین الجمهور. من خلال هذا التحلیل، سنقوم بعرض نطاق التأثیر الأیدیولوجی لهذه القصیده لتبیین کیفیه نقل الشعر فی سیاق تاریخی من الوظائف العاطفیه إلى الوظائف الأیدیولوجیه. لقد حاولنا کذلک تقییم الشعراء المحتملین الذین نظموا القصیده، لإظهار أنّ هذه المرثیه هی على الأرجح إحدى قصائد هند بنت أثاثه، وقد نُسبت تدریجیاً إلى أشخاص مثل السیده فاطمه الزهراء (س).
مبانی فقهی تعهدات دولت در تأمین کالاها و خدمات عمومی در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
65 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دولت به مفهوم نوین آن متعهد به تأمین کالا و خدمات موردنیاز شهروندان است. مبنای تعهدات دولت در این خصوص از موضوعات محل بحث و نظر بوده است. در این مقاله تلاش شده مبانی فقهی تعهدات دولت در تأمین کالاها و خدمات عمومی در نظام حقوقی ایران بررسی شود.
مواد و روش ها: نوع تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای و از فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در آموزه های فقهی، تأمین کالا و خدمات مورد نیاز شهروندان و در کل خدمت رسانی به مردم یک ارزش محسوب می شود. منابع فقهی تعهدات دولت در این خصوص، آیات و روایات و سیره معصومین است که مطابق آن ها بر ضرورت تأمین کالاها و ارائه خدمات عمومی از سوی حکومت اسلامی تأکید شده است.
نتیجه گیری: دولت به منظور انجام تعهدات خود در زمینه تأمین کالا و خدمات عمومی به مردم، نیازمند سازوکارهایی است: دخالت در تنظیم بازار از مهم ترین سازوکارهای تحقق تعهدات دولت در این زمینه است. دخالت دولت به عنوان عامل تنظیم از طریق مبارزه با احتکار کالا و گران فروشی کالا و خدمات سبب می شود، کالا و خدمات با شرایط مناسب در اختیار مردم قرار گیرد. علاوه بر این، سلامت اداری و مبارزه با فساد و در همین حال، وجود نظارت کارآمد از سوی دولت، از عوامل مهم ارایه خدمات عمومی مطلوب به مردم است.