فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۸۱ تا ۱۰٬۹۰۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در بین کتب رجال ، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه نجاشی و فهرست شیخ طوسی از اهمیت و کاربرد بیشتری برخوردار است و مقایسه این دو کتاب به خوبی نشان دهنده اختلاف روش مؤلفان آن از نظر ارائه اطلاعات رجالی و پرداختن به جرج و تعدیل راویان است . فهرست شیخ طوسی به تصحیح ، الویس اسپرنگر آینه تمام نمایی از اختلاف دو دانشمند در مسائل رجالی است. با توجه به آنکه نجاشی و شیخ طوسی هر دو در بغداد زندگی کرده و از زمینه تحصیلی و مطالعاتی یکسانی برخوردار بوده اند، اختلاف این دو دانشمند – در زمینه دیدگاههای رجالی – موضوعی است که از دیرباز توجه کاوشگران مسائل رجالی را به خود جلب کرده است . این مقاله کوشی است در جهت مقایسه دیدگاههای رجالی این دو دانشمند و تجزیه و تحلیلی بر ریشه های اختلاف آن دو .
جایگاه و نقش دانشمندان کوفه در بنیان گذاری و شکوفایی علمی در تمدن اسلامی (از ورود امام علی ع تا تأسیس حوزه علمی نجف /448 ـ 36 ق)
حوزههای تخصصی:
در شکوفایی علمی در تمدن اسلامی، ملل، مکاتب و شخصیت های گوناگونی تأثیرگذار بودند. ازجمله مکتب علمی کوفه و اندیشمندان آن در رشد و بالندگی تمدن اسلامی مؤثر بودند که با توجه به ساختار جمعیتی عربی (یمنی و نزاری) و ایرانی آن و حضور امام علی(ع) و شاگردان امام صادق(ع) موجبات تحرک علمی و پیدایش و شکوفایی علوم در این شهر گردید.
در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به کمک منابع اصلی کتابخانه ای به پیدایش مکتب علمی کوفه و تأثیر آن در تمدن اسلامی از ورود امام علی(ع) تا تأسیس حوزه علمی نجف (448 ـ 36 ق) پرداخته شده است. نتیجه حاصله اینکه آغاز تدوین علومی همچون تفسیر، کلام و فقه مربوط به کوفه و حوزه علمی آن است. علاوه بر اینکه در تدوین سایر علوم و انتشار و شکوفایی آن نیز نقش بسزایی داشت. میراث کوفه بعدها به سایر حوزه های علمی ازجمله بغداد و نجف اشرف انتقال یافت.
تجربه ی دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قبله نمای مسجد، محراب
بررسی عقول عرضیه یا مثل نوریه و ادله آن در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله مُثُل یکی از اساسی¬ترین مسائل هستی شناسی است که افلاطون برای اولین بار بحث از آن را با رویکرد وجودشناسی و معرفت¬شناسی، به صورت علمی طرح و از مبانی فلسفه خویش قرار داد، منتها تا به امروز یکی از بغرنج¬ترین مسائل علم الهی باقی مانده و هر کس تفسیر خاصی از آن ارائ کرده و مانند افلاطون معتقد است که تنها راه رسیدن به مُثُل، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. ما بعد از تبیین نظریه مثل افلاطونی و تفسیر ملاصدرا از آن، گفته¬ایم که تفسیر وی نزدیکترین تفسیر به عقیده افلاطون دربارة مثل است، اما نه تنها هیچ کدام از نقاط مبهم موجود در این نظریه را باز نکرده، بلکه با توجه به تأثیر شدید آموزه¬های عرفان این دیار بر اندیشه¬های ملاصدرا،در بعضی جاها، از آن خیلی فاصله گرفته است و همچنین ثابت کرده¬ایم که دلایل ملاصدرا بر وجود مثل، نارسا، ناتمام و اعم از مدعاست و این مسأله قبل از آن که یک مسأله فلسفی باشد یک مسأله عرفانی است. بنابراین، بر اساس مبانی فلسفی و استدلال¬های عقلی، نفیاً و اثباتاً دربارة آن نمی¬توان قضاوت کرد.
نظریه دیپلماسی شیعه
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۶ شماره ۲۲۶
حوزههای تخصصی:
علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (بررسی آیات 143 بقره و 105 توبه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا علم به غیب امامان علیه السلام را از منظر قرآن کریم بررسی و اثبات کند. شیوة بحث در این پژوهش تحلیلی، مبتنی بر روش تفسیر موضوعی است. از آیة رؤیت اعمال (توبه:105) به دست می آید که علاوه بر خدا و رسول او صلی الله علیه و آله، جمعی از مؤمنان نیز حقیقت و باطن اعمال مردم را در دنیا می بینند. ازآنجاکه مشاهدة حقیقت اعمال به صورت عادی برای عموم مؤمنان امکان پذیر نیست، مراد مشاهده ای است که با موهبت الهی توسط برخی از اولیای الهی یعنی امامان معصوم علیه السلام انجام می شود. از آیة امت وسط (بقره:143) نیز به دست می آید که جمعی از امت پیامبر صلی الله علیه و آله، گواهان بر امت در روز قیامت هستند. چنین شهادتی نیز بدون برخورداری از علم غیب به اعمال بندگان امکان پذیر نخواهد بود. شواهد نقلی نیز مؤید این هستند که پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کسی جز امامان معصوم ادعای علم غیب و ملکوت عالم را نداشته است. مرتبه ای از علم غیب نیز برای برخی اولیای خاص الهی ثابت است؛ اما مرتبة کامل آن ویژة پیشوایان معصوم علیه السلام است.
بازرگان و مسأله علم و دین
الگوى زنان با ایمان
مسآله ی «حرکت» در حکمت متعالیه ی ملاصدرا و فلسفه ی لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی چیزی در حال تغییر و عوض شدن تدریجی است، دارای صفتی می باشد که از آن به حرکت تعبیر می کنیم. در حرکت، شیء از پوسته ی نخستین خود بیرون می آید و به پوسته و هسته ای دیگر دست می یابد و یا نیست می شود و شیء دیگری بر جایش می نشیند. سؤال این جاست که تغییر و دگرگونی چگونه صفتی است؟ و چیزی که عوض می شود و از حالتی به حالت دیگر درمی آید بر او چه می گذرد؟ آیا خودش می ماند و احوالش عوض می شود؟ آیا ظاهرش نو می شود و باطنش باقیست؟ و یا همه ی هستی اش دست خوش تحول می گردد؟ در این پژوهش، آرای لایب نیتس در باب حرکت و احکام آن، محرک و غایت حرکت با آراء صدرالمتألهین مقایسه شده است. به رغم تفاوت هایی که لایب نیتس در تعریف حرکت و احکام آن با ملاصدرا دارد، در متحرک و فعال دانستن جوهر عالم و بحث محرک و غایت حرکت دیدگاه او بسیار به صدرالمتألهین نزدیک است. وی با نگرشی که به مفهوم جوهر و مناد دارد، مناد را موجودی فعال، زنده، خود انگیخته و دارای ادراک و اشتیاق معرفی نموده است و مبدأ فعالیت جوهر فعال و خودجوش را نیرو معرفی می کند. لذا در تبیین ماهیت حرکت، به حرکت جوهری ملاصدرا نزدیک می شود. این مقاله با بهره گیری از شیوه ی اسنادی، به جمع آوری اطلاعات درباره ی مسأله ی تحقیق پرداخته است و با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی تطبیقی، به تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد.
بستر معنوی و عقلایی علم فقه
روشهاى جاحظ در تبیین گزارشهاى تاریخى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بانوی کرامت و احسان
حوزههای تخصصی:
حق تعیین سرنوشت و مسأله نظارت بر انتخابات: نظارت تضمینی در مقابل نظارت تحدیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
خواجه نصیرالدین طوسی و نظریة عدالت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نظریة سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی در قالب یک نظریة عدالت ارائه می شود. نظریة وی طی چند گام شکل می گیرد. وی در گام نخست، موضوع «تکامل پذیر» بودن انسان را مطرح می کند. گام دوم، مطرح نمودن این واقعیت است که تحقق کمال انسانی در درون زندگی دسته جمعی میسّر می شود. در گام سوم، خواجه نصیر به وضعیت طبیعی جامعة انسانی که مشحون از تنازع و افساد است، اشاره می کند. در گام چهارمِ استدلال، خواجه نصیر، نیاز زندگی اجتماعی به اصول عدالت را به منظور حل مشکل تنازع و افساد طبیعی شرح می دهد. خواجه نصیر در گام پنجم، به ضرورت تأسیس حکومت و قدرت سیاسی به منظور برقراری عدالت می رسد و بالأخره، گام ششم استدلال وی، این ایده را مطرح می کند که حکومت خوب، حکومتی است که دینی باشد و فرمانروایش یا رسولی الهی، یا امامی معصوم و یا فقیهی جامع الشرائط باشد. در همین گام، خواجه نصیر، در کنار اصل ولایت، ضرورت برقراری توازن میان قوای اجتماعی توسط رئیس مدینه را مطرح می کند و خواجه نصیرالدین طوسی، این چنین، نظریة سیاسی خویش را، همچون «افلاطون» و «جان رالز»، با محوریت عدالت اجتماعی بنا می سازد.