فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۰۱ تا ۹٬۱۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اندیشه دینی، پیامبران نسبت به سایر مردم از ویژگی هایی برخوردار هستند که بقیه مردم از آنها محروم می باشند، ولی در این که خود پیامبران نیز نسبت به هم از ویژگی هایی برخوردار می باشند اختلاف است. عده ای بر این باورند که پیامبران با هم تفاوتی ندارند و عده ای دیگر معتقدند که بعضی پیامبران نسبت به بقیه برتری دارند که از آنان به عنوان پیامبر اولو العزم یاد می کنند. این عده ملاک تفاوت پیامبران اولو العزم را صاحب کتاب و شریعت بودن، ماموریت جهانی داشتن، دارا بودن مقام امامت، و بهره مندی از علم می دانند، ولی با توجه به این که این امتیازات، امتیازات اکتسابی نیست و تفاوت شخصیت حقیقی پیامبران با شخصیت حقوقی آنان در امتیازات اکتسابی آنان می باشد، مقاله با بررسی آیات و روایات اسلامی به این نتیجه رسیده است که ملاک برتری پیامبران اولو العزم گذشته از امتیازات حقوقی امتیازات حقیقی و اکتسابی از قبیل: سبقت در اعتراف به ربوبیت الهی، استواری بر پیمان های الهی، تلاش مضاعف در گسترش توحید، صبر و استقامت در برابر دشمنان خدا، و اخلاق برجسته در تعامل با مردم می باشد.
رابطه فقیهان شیعى با دولتها-پس از سقوط آل بویه تا برآمدن سربداران-(سده پنجم تا نهم هجرى)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
ابعاد فقهى امام خمینى(ره)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشه و عشق; راهى به سوى بهره مندى از قرآن و دعا
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۸۳
حوزههای تخصصی:
الزامات همسویی نهادهای سیاست گذار و اجرایی در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین سیاست و خط مشی گذاری از اقدامات مهم در نظام سازی اجتماعی است. سیاست گذاران با تدوین افق و چشم انداز آینده، مسیر پیش رو را مشخص می نمایند و تمرکز اصلی خط مشی گذار، بررسی تعامل دولت با جامعه است که در مراحل شناخت و فهم مسئله، طراحی و شکل گیری، اجرا، ارزیابی، اصلاح و تغییر خط مشی صورت می گیرد. می توان اذعان داشت که سیاست گذاری و تدوین خط مشی از مجموعه حرکات اراده جمعی ملت ها و دولت ها برای نظام سازی و نظام پردازی جامعه است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، فرایند نظام سازی با قوت و ضعف هایی در مقاطع مختلف سیاسی اجتماعی همراه بوده است و نظام سازی در حوزه عفاف و اخلاق جنسی، گذشته از آنکه ضرورت مبنایی نظام سازی اسلامی ایرانی است، از هماهنگی و همسویی لازم دستگاه های ذی ربط برخوردار نبوده است. بررسی ها نشان می دهد که غالب برنامه های راهبردی سازمان ها، در عمل با شکست مواجه می شوند و علت اصلی این امر نیز عدم ارتباط میان ساحت نظر و عمل است. بدین معنا که در ساحت نظری، ایده ها و اهداف بیان می شوند و در عرصه عمل، برنامه هایی اجرا می شوند که ارتباط منطقی و قابل سنجشی با آرمان ها و سیاست های تدوین شده ندارند. به بیان دیگر، ریشه این مشکل، در عدم تنظیم و تنسیق مدلی جامع برای ترجمه چشم انداز و سیاست ها به برنامه های عملیاتی نهفته است. این مقاله، ضمن مفروض انگاشتن تمایز عرصه سخت افزاری و نرم افزاری خط مشی گذاری فرهنگ به دلیل افزایش قدرت تحلیل موضوع، سعی بر آن دارد که شکاف موجود را به نمایش گذارد و ناهمسویی موجود را به این عامل منتسب سازد و در نهایت، پیشنهاداتی برای ارتقای سطح همسویی و هماهنگی ارائه دهد. شایسته است نظام خط مشی گذاری، میزان انطباق عملکردهای جاری با سیاست های کلان را ارزیابی کرده و متناسب با آن، اقداماتی برای بهبود در فرآیندها، ایجاد انگیزش و تعلیم افراد و گروه ها و توسعه نظام های اطلاعاتی را پایش کند
جادو و جادوشناسی
غزالی و فلسفه اسلامی
حوزههای تخصصی:
ظاهراً جایگاه غزالی در تاریخ فلسفه اسلامی معلوم است. بسیاری کسان، گمان می-کنند که او با فلسفه مخالفت کرده و آن را از سیر و پیشرفت باز داشته است. در اینکه کتاب تهافت الفلاسفة، متضمن مطالب کلامی ضد فلسفه و احکام فقهی مشعر بر انتساب آراء فلاسفه به کفر و بدعت است، تردید نمی توان کرد. ولی قبل از غزالی هم، فقیهان بسیاری منطق و فلسفه را زندقه دانسته بودند و اگر تکفیر و تحریم فلاسفه و فلسفه، راه را می بست؛ می بایست راه فارابی و ابن سینا با زندقه دانستن منطق و ادّعای کفایت نحو به جای آن بسته شده باشد.
تحریر جامع السعادات
فاعل و منشاء سِحر از منظر ابن سینا و ملاصدرا و فلاسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
89 - 105
حوزههای تخصصی:
نفس انسان با جهان خارج در تعامل است و بر آن تاثیر می گذارد و هرچه نفس قویترشود، دایره تأثیر آن بر جهان بیرون توسعه و گسترش می یابد . همین نکته مبنای اصلی تحلیل ما در بحث منشاء سحر بشمار می آید.براین اساس سوال اصلی تحقیق اینست که دیدگاه ابن سینا و مکتب صدرا درباره منشاء سِحر چیست؟ البته علاوه براین از آموزه های دینی نیز برای حل مساله مدد خواهیم گرفت تا اینکه به پاسخ علمی و تحقیقی منشاء و ماهیت سحر دست یافته و با استناد به منابع مذکور آن را اثبات نماییم که منشاء و فاعل سحر کیست یا چیست؟ روش تحقیق دراین مقاله توصیفی تحلیلی می باشد که درصدد است بیان کند که انجام کارها و امور خارق العاده به سبب و میزان قوت اراده نفس مربوط می شود و تأثیر آن از قانون سببیت وعلت و معلول است و قدرت روحی بعضی انسان ها عامل و منشاء بوجود آمدن کارهای فوق العاده و یا خارق العاده مانند سحر می باشد.
ولایت شرعیهء مطلقهء فقیه از دیدگاه آیه الله نجابت شیرازى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
منابع شناخت معروف و منکر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، متوقف بر «شناخت معروف و منکر» می باشد. اکنون پرسش اساسی این است که تشخیص و تعیین معروف و منکر در صلاحیت چه مرجعی است؟ در پاسخ به این پرسش می توان منابعی مانند: عقل، سیره عقلا، عرف، قانون، فطرت و شریعت را مورد تحقیق و بررسی و محدوده هر یک را در تشخیص معروف و منکر مورد شناسایی قرار داد. عقل فردی با همه امتیازاتی که دارد، اما به سبب محدودیت هایش نمی تواند منبعی برای شناخت معروف و منکر باشد. عرف و سیره عقلا نیز فی نفسه نمی توانند در این زمینه به عنوان منبع معرفی شوند؛ مگر آنکه از سوی شرع، مورد تایید قرار گرفته باشند.
قوانین، از آن جهت که فرایند مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و بعضاً مجمع تشخیص مصلحت را طی کرده اند، مشروعیت داشته و می توان در شناخت معروف و منکر از آنها بهره برد. فطرت خالص و بی شائبه نیز که تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار نگرفته باشد، می تواند منبع خوبی برای شناخت معروف و منکر باشد و این تنها در مواردی است که نوع انسانها بر فطری بودن امری توافق داشته باشند.
از آنجا که احکام شرعی این فریضه از سوی شارع حکیم صادر می شود، بالطبع مصالح و مفاسد واقعی در آن لحاظ شده است، لذا شریعت نیز می تواند منبع قابل استناد و مستقل و بدون محدودیت به حساب آید.
تاریخچه شکل گیری قواعد فقه در میان فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تبعیدیهای نهضت روحانیت بررسی علل و پیامدهای تبعید روحانیون مبارز
منبع:
حضور ۱۳۸۴ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
رویکردهای رایج به تربیت ارزش های دینی و مقایسة آنها با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با روش توصیفی – تحلیلی درصدد واکاوی نقادانة رویکردهای جهانی رایج در تربیت ارزش ها، مقایسة آنها با مبانی و مقاصد تربیت اسلامی و ترسیم رویکرد جامعی برای بنا نهادن «الگوی اسلامی تربیت ارزش های دینی» است. رویکردهای رایج دینی و فلسفی فضیلت مدار، بر آموزش سیرت شایسته و تربیت منش مطلوب تکیه کرده اند؛ ولی رویکردهای رایج غیردینی، بر خودشکوفایی و خودتبیینی ارزش ها اصرار می ورزند. مطالعة خاستگاه و واکاوی ذهنیت سکولار حاکم بر این رویکردها، تفاوت کلی نگرش آنها با رویکرد اسلام به دین را به خوبی روشن می سازد.
رویکرد تلفیقی اسلام به تربیت هم زمان؛ ارزش های عقلی و دینی، و امکان، بلکه وقوع هماهنگی تربیت دینی و عقلانی، تفاوت کلیدی رویکرد اسلامی به تربیت ارزش ها با رویکردهای دینی رایج است که به تعامل کامل عقل و دین در هندسة معرفتی اسلام برمی گردد. ارزش های دینی در رویکرد اسلامی، جامع همة ارزش های انسانی، اعم از فردی و اجتماعی است؛ درحالی که همت اصلی الگوهای دینی و فضیلت گرای رایج، وقف تربیت ارزش های اخلاقی و آموزش سیرت نیکو بوده، قلمرو تربیت ارزش ها در آنها به حوزه های فردی و شخصی محدود می شود.
بستر تاریخى مفاهیم سیاسى - اجتماعى حادثهى کربلا
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار با بررسى واژههاى به کار رفته در حادثهى عاشورا و پىگیرى سابقهى تاریخى آنها کوشش شده استبستر وقوع این حادثه و زمینههاى آن شناسایى شود . با رهگیرى مفاهیم استفاده شده در این حادثه و بیان پیشینهى تاریخى آنها مشخص مىشود، که حادثهى کربلا صرفا یک حادثهى نظامى نبوده و یکباره به وقوع نپیوسته است، بلکه به نحوى امتداد اختلافات و درگیرهاى گذشته است . تمایز افکار و عقاید دو طرف از خلال بررسى معناى نهفته در واژههاى بهکار رفته و روشن ساختن مراد کاربران آنها مشخص گردیده است .
در این مقال با بررسى واژههاى شیعهى على، شیعهى عثمان و دین على و دین عثمان نشان دادهایم که حادثهى عاشورا نقطهى عطفى براى تمایز شیعیان اعتقادى از دیگر گروهها بوده است و با بررسى واژههاى سنت و بدعت، و امام، وصى و ذریه به پشتوانهى اعتقادى این دو جریان پرداخته و در ادامه با بررسى واژههاى مربوط به فرمانبردارى، همچون: سمع، طاعت، خروج، عصیان و فتنه، به انحرافى که به نفع قدرتمندان در برداشت از این واژهها راه یافته اشاره کردهایم . در پایان با بررسى مفاهیمى همچون: ذمه، ثار، نصر و صلهى رحم روشن کردهایم که جامعهى اسلامى پس از پیامبر به سوى ارزشهاى دورهى جاهلى گام برداشته و این کلمات را نه در معناى تغییر یافتهى دورهى اسلامى، بلکه در همان معناى سابق به کار برده است .