فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۳۰۱ تا ۱۷٬۳۲۰ مورد از کل ۷۹٬۵۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین روش های قرآن در بیان عقاید و معارف الهی، روش قصه گویی است. این روش می تواند توجه همگان را به خود جلب کرده و آن ها را مجذوب مفاهیم خود کند. قصه های قرآن فقط داستان و سرگرمی نیستند، بلکه معارفی انسان ساز و عبرت آموز در قالب قصه هستند که ما را به سوی هدایت راهنمایی می کنند و صد البته زیبا و جذاب هستند؛ چرا که در آن ها همه نوع داستانی اعم از خانوادگی، مبارزه و پیروزی، عاطفی و . . . وجود دارند. داستان حضرت یوسف هم یکی از داستان های زیبا و جذاب قرآن است که بین قرآن و تورات مشترک است. البته بین نوع داستان گویی و شخصیت های این داستان در قرآن و تورات اختلاف فراوان است و نوع نگاه قرآن به این داستان نشان از حقانیت این کتاب آسمانی دارد؛ زیرا بدون هیچ گونه صحنه ی زشت یا تهمت به پیامبران و بد گفتن از آنان، داستان را بیان می کند. در این مقاله با بررسی تطبیقی میان قرآن وتورات در این قصه و با استفاده از کتب تفاسیر و... به مشابهت و تفاوت های دو کتاب در نقل ماجرا دست یافتیم که هر کدام در نوع خود پرده از حقایق بزرگی درباره قرآن برمی دارد که تأمل در آن بر حقیقت ایمان به قرآن تأثیر بسزا دارد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های رشید رضا در المنار و علّامه طباطبائی در المیزان پیرامون مسئله شفاعت
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
283 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی دیدگاه های رشیدرضا در تفسیر المنار و علّامه طباطبائی در المیزان پیرامون مسئله شفاعت در قرآن کریم می باشد. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو اندیشمند پرداخته ا ست. پیامد های به دست آمده عبارتند از اینکه رشیدرضا ضمن بررسی آیات مربوط به شفاعت معتقد است آیات قرآن دلالتی بر وجود شفاعت در قیامت ندارد و تنها نجات دهنده بشر، اعمال نیک او می باشد. به باور رشیدرضا بین آیات شفاعت هیچ گونه ناسازگاری وجود ندارد. ایشان با بیان استدلال عقلی بر نفی شفاعت می گوید: شفاعت نزد حاکمان دنیایی یا بر پایه جهل است یا بر پایه عدم عدالت و هر دو حالت در مورد خداوند منتفی است. علّامه طباطبائی معتقد است آیات قرآن برای تبیین مسئله شفاعت کفایت می کند و با بررسی دقیق آیات قرآن می توان دیدگاه قرآن در این زمینه را استخراج نمود. اینکه در برخی از آیات به کلی شفاعت مردود شده دلیلش این است که خداوند می خواهد شفاعت استقلالی را نفی کند و آیاتی که دلالت بر وجود شفاعت با اذن الهی دارد وجود شفاعت را به صورت غیر استقلالی و با اراده خداوند اثبات می کند. از نظر علّامه، شفاعت فرصتی برای رحمت گری خداوند در قیامت است و با شفاعت، نه جهلی از خدا بر طرف می شود و نه به خدا منفعتی می رسد. شفاعت علاوه بر اثر اخروی اثر دنیایی نیز دارد تا مردم به سمت شفیعان سوق داده شوند. نتیجه اینکه آیات قرآن بر مسئله شفاعت دلالت قطعی دارند و به صورت واضح بر اینکه شفاعت هم امکان عقلی دارد هم امکان وقوعی، تصریح می نمایند.
نقص در اراده: اتخاذ دیدگاه بین تشخیصی با بهره گیری از علم النفس اسلامی-قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
181 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی اختلالاتی است که با نقص و ضعف در قدرت اراده مرتبط هستند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر منابع معتبر و مقالات و پژوهش های ایرانی و خارجی که در زمینه ارتباط اراده و مفاهیم هم سو با آن انجام گرفته است، به بحث و بررسی اختلالاتی پرداخته شود که می توان منشأ آن ها را نقص در اراده انسانی دانست. با تعیین و اثبات نقش اراده در سبب شناسی اختلالات روانی مختلف، در حقیقت، می توان چنین استنباط کرد که آنچه دچار مشکل گردیده نیروی اراده و مسؤولیت پذیری در انسان است و آنچه که باید به عنوان بیماری درمان گردد، افزایش قدرت و نیروی اراده در افراد است. می توان نشانه های ضعف و نقص در اراده را به عنوان علائم هشداردهنده ایجاد مشکل در رفتار فرد، بررسی کرد و با پیشگیری، کنترل و در مواقعی درمان و بهبود عملکرد مبتنی بر اراده عقلانی، از بسیاری از آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی، فرهنگی و روانی در افراد و جامعه، جلوگیری کرد. با در نظر گرفتن نگرش قرآنی به مفهوم اراده و تأکیدی که بر اراده انسانی در برخورداری از زندگی سالم و بهینه از نظر روان شناختی، می توان این مفهوم را بسط داد و در حیطه درمان روان شناسی نیز می توان از آن استفاده کرد.
حقیقت اراده انسان و تعلق آن به افعالش از منظر فخررازی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
135-152
حوزههای تخصصی:
ا راده یکی از مهمترین صفات انسان است. بین متکلمین و فلاسفه اسلامی در تفسیر اراده انسان و مبدئیت آن برای افعالش دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا در باره حقیقت اراده انسان و مبدئیت آن برای افعالش را واکاوی کرده و به این نتیجه دست یافته است که از نگاه آنان، اراده انسان کیفی نفسانی بوده و تصدیق به وجود آن بدیهی است.فخر رازی با این که چند دلیل عقلی و نقلی برای اثبات استناد افعال انسانی به اراده الهی و عدم تأثیر اراده انسان در این افعال اقامه کرده است لیکن تفسیر بزرگان اشاعره از نظریه کسب را بر نتابیده و تفسیر جدیدی از این نظریه ارائه کرده که در آن، علاوه بر این که همه چیز- از جمله فعل انسان- به خداوند استناد دارد، قدرت و داعی انسان نیز در انجام فعلش تاثیرگذار است. از این رو، میان این دو مطلب ناسازگاری دیده می شود و دیدگاه وی در باره مبدئیت اراده انسان در فعلش گویا نیست. ملاصدرا فقط نظریه امر بین الامرین را مبین رابطه صحیح اراده الهی و اراده انسانی در این افعال دانسته است. بر این اساس، خداوند فاعل حقیقی فعل انسان بوده و اراده انسان نیز هر چند علت معدّ و واسطه ی ظهور اراده الهی در این فعل است، لیکن این اراده به طور حقیقی در فعل انسان اثر گذار است.
تحلیل تطبیقی عناصر هنری داستان طوفان نوح(ع) در سوره هود و سِفر پیدایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
63 - 80
حوزههای تخصصی:
شیواترین ابزار بیان و انتقال مفاهیم و انگاره های مدنظر، روایت و به تصویر کشیدن وقایع در قالب «قصه» است که اهداف متعددی را با خود به همراه دارد. داستان طوفان نوح(ع) یکی از داستان های مشترک در میان دو کتاب مقدس تورات و قرآن است. این پژوهش در راستای تحلیل عناصر داستان طوفان نوح(ع)، با روش تحلیل تطبیقی خرد، سامان یافته و با استفاده از روش های جزئی دانش نشانه شناختی، واکاوی شده است. تاکنون پژوهش مشابهی صورت نگرفته است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد هرچند اشتراک هایی بین دو روایت در عناصری همچون بیان نزول عذاب به سبب نافرمانی، تبیین شخصیت نقش اصلی داستان، کوهستانی بودن مکان داستان، محوریت زمانی خطی و منسجم وجود دارد، درباره پیرنگ داستان، زاویه دید، شخصیت ها، کشمکش، گفت و گو و صحنه پردازی تفاوت های چشمگیری به چشم می خورد. نکته مهم دیگر اینکه روایت تورات از طوفان نوح(ع) با پرداختن بیش از حد به جزئیات زمانی و مکانی، بیشتر شبیه روایتی تاریخی است؛ اما روایت قرآن از ماجرای طوفان در ورای بیان داستان، بیشتر اهداف هدایتی و انذاری و عبرت انگیز را دنبال می کند که این موضوع سبب جذابیت و اثرگذاری بیشتر روایت قرآنی شده است
شیخ احمد سرهندی و نقد نظریه وحدت وجود ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود از اصلی ترین تعالیم تصوف و عرفان اسلامی است. از نگاه عارفان مسلمان، موجود حقیقی تنها حق تعالی است و مخلوقات، ظهورات آن موجود حقیقی اند. ابن عربی در سده هفتم هجری تبیین های دقیقی از این نظریه ارائه می کند. شیخ احمد سرهندی با دیدگاه ابن عربی مخالفت کرده است. انتقادات وی، به مسئله عینیت حق با اشیا و برداشت ناشی از آن تحت عنوان «همه اوست» و نیز به معیت و سریان حق در عالم و اتصاف حق به امور مذموم و پست است. در این مقاله پس از اشاره به احوال و آثار سرهندی و وضعیت زمانه وی، انتقاداتش درباره نظریه وحدت وجود را بررسی کرده ایم. در نهایت، برآنیم که سرهندی به واسطه پایبندی به مبانی علم کلام، به عمق معنای تمایز احاطی موجود در کلام ابن عربی مبنی بر تمایز حق از خلق پی نبرده و نظریه خلقت را جایگزین نظریه تجلی کرده و با باور به ضرورت تفکیک میان اعتقادات دین اسلام و مکتب ودانته هندوییسم، قائل به وحدت شهود شده است.
موقعیت «حسم ماده فساد» در رهیافت فقه حکومتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«وجوب حسم ماده فساد» یکی از گزاره های پرکاربرد فقهی است که در فقه کلاسیک و در مسائل کهن و نوپیدای فقهی جایگاه ویژه ای دارد. به رغم این کاربرد وسیع، موقعیت این گزاره فقهی در فرایند استنباط دارای ابهاماتی است. نوشتار پیش رو با هدف روشن ساختن این موقعیت، به ویژه در رهیافت حکومتی به فقه، ادله و کاربردهای آن را در منابع فقه بررسی کرده است. بر پایه نتایج این پژوهش، وجوب حسم ماده فساد به عنوان یکی از مقاصد حکم و دلیل برخی احکام شرعی، ریشه در حکم عقل دارد. نگاه مقصدگرا به حسم ماده فساد می تواند در رویکرد حکومتی به فقه جایگاه ویژه ای یابد و به عنوان یکی از اهداف شریعت در سیاست گذاری های حکومت مؤثر باشد و بر پایه آن، حکومت مانع از بروز مظاهر فساد در جامعه شود. با بررسی مستندات و شواهد فقهی، این نتیجه حاصل می شود که وجوب حسم ماده فساد، چه در عرصه احکام اولی و چه در کاربردهای آن، با رویکرد حکومتی به فقه در موضوعاتی جاری است که مورد اهتمام شارع بوده و به عبارتی دارای مقاصد ضروری است و هرگونه ابهام، به سبب بی توجهی به ضابطه فوق است.
قرآن و زوجیت فراگیر مخلوقات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در پاره ای از آیات و روایات، از زوج بودن آفریده ها سخن به میان آمده است. آیا این گزاره با یافته های علم بشری سازگار است؟ این دو سؤالی است که در این نوشتار پی گرفته می شود. گرچه اندیشمندان و مفسرین جسته و گریخته به این مقوله پرداخته اند، بررسی جامعی در این زمینه صورت نیافته است. درباره معنا و مقصود از زوجیت، دست کم می توان چهار احتمال را مطرح کرد: جفت مکمل، مثل یا ضد داشتن یا مرکب بودن. مقاله پیش رو با رویکردی تحلیلی توصیفی، نشان می دهد هر یک از این معانی، علاوه بر اینکه با لغت سازگارند، با ادله نقلی تطابق نسبی دارند و می توانند مقصود ادله باشند. همچنین این معانی با دستاوردهای علم و عقل بشر نیز همسویند. علاوه بر چهار احتمال یادشده، احتمال اراده جمیع این معانی به نحو استعمال لفظ در بیش از یک معنا و همچنین احتمال اراده معنای جامع بین چهار معنای یادشده نیز وجود دارد و قابل پذیرش است.
ابعاد پنهان قیامت و محاسبه اعمال در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ مفید در میان متکلمان امامیه، جایگاه ویژه و ممتازی دارد و بی تردید تحلیل و تبیین او از آموزه های اعتقادی، نقشی تأثیرگزار در تحلیل تاریخ فکر امامیه خواهد داشت. ارادة خدا و ماهیت آن، از جمله آموزه هایی است که شیخ مفید پیرامون آن رساله ای مستقل تحریر کرده است و برخی شاگردانش همچون کراجکی، تبیین و تحلیل او را پرورانده اند. خط فکری شیخ مفید، اگرچه همانند تمامی متکلمان عدلیه اراده را حادث می داند، ولی ازیک سو بر اساس روش شناسی ای که در کلام ورزی خویش بدان التزام دارد، و از سویی دیگر بر پایة برخی از روایات، بین اراده خدا و ارادة انسان تفاوت می گذارد و به لحاظ وجود شناسی، اراده را همان امر مکوّن عینی و خارجی می داند. شیخ مفید در معنا شناسی صفت اراده، معتقد است: امکان انتساب صفت اراده به خداوند وجود ندارد و تنها به دلیل سمع می توان خداوند را مرید دانست. از این رو، استمعال این صفت را برای خداوند مجازاً روا می دارد. اما این تبیین را پیش تر برخی از معتزلیان بغدادی، همچون بلخی کعبی، هم ارائه کرده و برای آن دلیل اقامه نموده بودند. بعید نیست اقبال شیخ مفید به رویکرد و تحلیل معتزلیان بغدادی، به دلیل همسو انگاری این دیدگاه با روایات امامیه بوده باشد.
نقش ایمان در تعیین شأن اخلاقی انسان از نگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة شأن اخلاقی، از مباحث مهم فلسفة اخلاق است. با وجود اختلاف در جوانب گوناگون این مسئله، همة صاحب نظران بر این امر متفق اند که انسانْ واجد شأن اخلاقی است. مسئلة اصلی در این پژوهش، این است که با پذیرش تشکیکی بودن شأن اخلاقی، ایمان چه نقشی در تعیین سطح و درجة شأن اخلاقی انسان دارد. بنا بر آموزه های اسلامی، ایمان در تعیین مرتبة وجودی انسان نقش اساسی ایفا می کند. کسی که منکر خدا یا رسول یا قیامت است، از دیدگاه اسلام در مراتب نازلة وجودی قرار دارد. ایمانْ خود امری مشکک است که شدت و ضعف می پذیرد و ازآنجایی که مراتب انسانیت دایرمدار مراتب ایمان است، مراتب مختلف ایمان مراتب مختلفی از انسانیت را به دنبال دارد. این مراتب مختلف انسانی، مراتب تشکیکی شأن اخلاقی انسان را تشکیل می دهد که بر اساس آن وظایف فاعل های اخلاقی در برابر انسان تعیین می شود. براین اساس، بی ایمان از حداقل حقوق اخلاقی برخوردار است؛ ولی مؤمن حقوقی به مراتب بالاتر دارد و متناسب با مرتبة ایمانش شأن اخلاقی او نیز تغییر می کند. مؤمنی که ملکة پرهیزگاری در او استقرار یافته است و از گناه اجتناب می کند، نسبت به مؤمن فاسقی که چنین ملکه ای در او متجلی نشده است، از منزلت اخلاقی والاتری بهره مند است. روش گردآوری مطالب کتابخانه ای بوده و ارزیابی داده ها به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
مقایسه کارکردهای عقل از نگاه ملاصدرا با کارکردهای عقل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه فلاسفه عقل به معنای قوه ی ادراکی است که با آن می توان حقایق را به نحو کلی درک کرد. سؤالی که مطرح می شود این است که، این معنا از عقل چه مقدار ب ا ب رداشتی ک ه از تعقل در قرآن می شود تطبیق می کند؟ فیلسوفان اسلامی معتقدند عقل دارای توانمندی ها و کارکردهای گ وناگ ون است و می توان د مراتب مختلفی را کسب نماید. عقل در پایین ترین مرتبه قدرت استنتاج و تجزیه و تحلیل مفاهیم را دارد ولی همین قوه با توسعه وجودی که در اثر تفکر و تأمل در پدیده های عالم و به همراهی تهذیب نفس حاصل می نماید، می تواند با عالم ماوراء اتصال یافته و با اتحاد با عقول مجرد حقایق عالم را مستقیماً بدست آورد. بنابراین عقل همه فعالیت های ادراکی انسان نظیر تفهیم، استنتاج، ارزیابی، تعمیم، مشاهدات قلبی و نیز فعالیت های عملی او را در برمی گیرد؛ به عبارت دیگر حقیقت وجودی انسان همواره تعقل می کند و براساس آن رفتار می نماید. این معنا از عقل و تعقل؛ معنایی است که آیات قرآن بدان توجه می دهد.
حل معضل دوگانگی جسم/ ذهن در مدرنیته، با پرسش از وحدت وجود صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف میان ذهن / جسم و معنا / ماده از معضلات فلسفه غرب است که در فلسفه یونان باستان شکل گرفته و تا فلسفه دوره روشنگری ادامه یافته است. متفکران پسامدرن معتقدند این دوگانگی و تضاد به وضوح در شئون مختلف تمدن مدرن خودنمایی می کند و دوگانگی من/ دیگری از همین جا نشأت گرفته است. از این رو باید به رفع این تضاد فلسفی میان ذهن / جسم، و معنا/ ماده اندیشید. در این مقاله پاسخ دوگانگی ذهن/ جسم در مبانی وحدت وجودی فلسفه صدرایی جستجو شده است. روش پژوهشگر در این مقاله تعاملی و گفتگویی است. وی تلاش می کند تا در یک فلسفه ورزی میان فرهنگی، با مراجعه به مبانی فلسفة صدرایی، راه حلی برای رفع معضل دوگانگی ماده/ معنا در فلسفة مدرن غربی جستجو کند. راه حل ملاصدرا به این معضل از دو جنبه استنتاج شده است؛ از جنبة وجود شناسانه، در رفع دوگانگی جسم / ذهن با وساطت عالم خیال ممکن است؛ از جنبة معرفت شناسانه، رفع دوگانگی جسم / ذهن با وساطت قوة خیال امکان پذیر است. همچنین ملاصدرا به وساطت نفس در برقراری وحدت میان جسم و ذهن پرداخته است.
مرگ در فلسفه ویتگنشتاین متقدم
منبع:
الهیات سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
51-59
حوزههای تخصصی:
ویتگنشتاین در آثار متقدم خود به ویژه در «رساله» و «یادداشتها» به اشاره و مختصر به مسئله مرگ پرداخته واز زاویههای متفاوت به آن نگریسته است. نویسنده مقاله سعی کرده است نخست دیدگاه او را در خصوص مرگ واکاوی و تبیین نماید آنگاه ناهماهنگی آن را آشکار سازد. او تلاش می کند کشمکش میان رویکرد تحصل گرایی حاکم بر رساله و ایده آلیسم استعلایی مضمر در آن را توضیح دهد و معتقد است که آراء ویتگنشتاین در باره مرگ متضمن نوعی مابعدالطبیعه بسیار بنیادی است که به کلی متمایزاز تحصل گرایی رساله است.
تبیین روش های تضعیف انگیزه در انجام رفتار نامطلوب از منظر قرآن و احادیث
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
196 - 169
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف روش هایی صورت گرفته است که خداوند متعال و اهل بیت(ع) به منظور ترک متعلقات نواهی دینی توسط مخاطبان خویش، از آن ها بهره می بردند. تحلیل هریک از این شیوه ها می تواند الگویی را ارائه نموده تا بتوان از شیوه های ذکر شده در محیط های مختلف و در جهت تغییر و حذف انواع رفتارهای نامطلوب استفاده نمود. به همین منظور با روش توصیفی – تحلیلی، گزاره های موجود در منابع اسلامی که بر حذف یک رفتار دلالت داشته مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت، پنج شیوه تضعیف انگیزه استنباط گردیده است. یافته های پژوهش نشان داده است که در منابع اسلامی، روش هایی مانند «مقایسه»، «حیاء»، «تصور رفتار نامطلوب با خود»، «عاقبت نگری» و «تصور آینده حسرت آمیز» به عنوان شیوه های تضعیف انگیزه رفتار نامطلوب بکار رفته اند که هریک از طریق مؤلفه «شناخت» به عنوان حلقه واسط، اثر انگیزشی خود را ایجاد و سپس تغییر رفتار را به دنبال خواهند داشت. همچنین با توجه به استفاده از روش های مختلف کاهنده انگیزش از جانب خداوند متعال می توان نتیجه گرفت که خداوندی که آگاه ترین اشخاص به خصائص روانی انسان هاست، از این شرایط روانشناختی در جهت پذیرش راحت تر مناهی دینی بهره برده و بر مبنای آنها، روش هایی متعددی نیز اتخاذ نمود.
زمینه ها و زمان ها در آثار عبدالعزیز الدوری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۰ مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۷۸)
51 - 61
حوزههای تخصصی:
عبدالعزیز الدوری به عنوان یکی از تاریخ پژوهان مبرّز معاصر نقش مهمی در ایجاد رویکردهای جدید در نگرش به تاریخ اسام داشته است. آشنایی وی با مکاتب تاری خنگاری غربی و تحصیات وی در غرب در تفاوت نگاه وی به تاریخ موثر بوده است. توجه وی به تاریخ اقتصادی، تاریخ اجتماعی و گسترش دادن منابع تاریخی حتی به منابع ادبی را می توان از جمله اقدامات بارز وی در حوزه مطالعات تاریخی برشمرد. نظر به اهمیت کوش شهای وی در حوزه مطالعات تاریخی و نیاز به توجه به جنب ههای مختلف تاری خپژوهی وی مقاله ای از وجیه کوثرانی که خود از تاری خپژوهان برجسته است، در ارتباط با روش مطالعات تاریخی عبدالعزیز الدوری به فارسی ترجمه م یشود.
سلامت روان و ارتباط آن با قرآن: مرور گسترده مطالعات در ایران
حوزههای تخصصی:
سلامت روان یکی از اولویت های اصلی نظام سلامت ایران بوده و مداخلات زیادی در این زمینه انجام گرفته است. در این زمینه ارتباط قرآن و سلامت روان مورد توجه محققین مختلف در ایران قرار گرفته است. از اینرو هدف پژوهش حاضر مرور گسترده مطالعات صورت گرفته در خصوص سلامت روان و تاثیر قرآن کریم بر آن در ایران می باشد. این یک مطالعه مرور گسترده می باشد که در سال 1398 انجام گرفته است. در این مطالعه از چارچوب آرکسی و اومالی استفاده شد. تمامی مطالعات با رویکردهای مختلف در زمینه قرآن و سلامت روان که در بین سالهای 2000 تا 2019 به زبانهای فارسی و انگلیسی چاپ شده اند وارد مطالعه شدند. از روش تحلیل محتوایی برای تحلیل و گزارش داده ها استفاده شد. از 623 مقاله پیدا شده، در نهایت 19 مقاله وارد مطالعه شد. بیشتر مقالات از نوع مرور کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی بوده و بیشترین گروه های مورد مطالعه دانشجویان و آیات قرآن و کتب حدیثی بودند. تاثیر متغیرهای جنسیت و وضعیت تاهل در ارتباط قرآن با سلامت روان معنادار نبود. نتایج نشان داد سلامت روان افرادی که انس بیشتری با قرآن داشتند به میزان قابل توجهی بیشتر از سایر افراد بود. با توجه به بالا بودن مشکلات روانی در ایران و تاثیر مثبت قرآن در رفع این مشکلات، توصیه می شود کارشناسان مذهبی و مسئولین نظام سلامت اقدامات لازم را جهت ترویج و گسترش مفاهیم قرآنی بعمل آورند.
مطالعه ای موردی در روش شناسی پژوهش واسازی به عنوان یک پژوهش کیفی
حوزههای تخصصی:
مفهوم «واسازی» یکی از مفاهیم اساسی فلسفه علم و معرفت شناسی معاصر و رویکردی نوین در عرصه روش های کیفی است که کاربست های فراوانی در علوم گوناگون دارد و می توان آن را به عنوان روشی کیفی برای بررسی پدیده ها و مفاهیم مختلف به کار گرفت. معمولاً واسازی را نقد ساختارشکنانه یا شالوده شکنانه متون فلسفی به حساب می آورند و در ترجمه های فارسی این اصطلاح، «دریدا» نیز دیده می شود. این گونه دریافت، با اینکه بخشی از حقیقت را بیان می کند، اما از بیان بخش مهم تر حقیقت غافل است. واسازی، ضمن به کارگیری انتقاد بنیادین در خوانش متن ها و بررسی پدیده های گوناگون، روابط ناعادلانه و سلسله مراتبی میان مفاهیم و پدیده ها را نشان می دهد و زمینه ای برای ارتباط دوسویه و عادلانه تر را فراهم می کند. با توجه به رویکرد علوم انسانی اجتماعی به روش های کیفی پژوهش و نیز جایگاه ویژه روش کیفی واسازی، در این مقال ه، ابت دا تعریف و سپس پیش ینه روش وا سازی، اهداف واسازی و تبیین جایگاه آن در میان سایر روش های تحقیق، و نقد روش واسازی بیان و در ادامه، این ادعا مطرح می شود که واسازی تنها دارای وجه منفی نیست و وجه ایجابی قدرتمندی نیز در آن وجود دارد. در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که عمل واسازی، نظریه ای مربوط به متون و بی ارتباط با واقعیت بیرونی نیست، بلکه رویکردی استراتژیک به پژوهش دارد. دانش واسازانه رویکرد عملی ما به پژوهش و استراتژی پژوهش های کیفی را تغییر می دهد.
بررسی انواع هدایت در قران کریم
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال اول بهمن ۱۳۹۸ شماره ۷
113-107
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین حقیقتی که به موازات جریان آفرینش تحقق داشته و پدیده های هستی را مرتبط با مبدأ و منتهای عالم، جهت دار و سامان یافته نموده، حقیقت هدایت است. هدایت فروغ و روشنایی درونی پدیده هاست، که در سایه ی آن موجودات، در مسیر صحیح قرار گرفته، برای حرکت به سوی سعادت حقیقی سعی می نماید، این مقاله، پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که ضمن بررسی مفهوم هدایت، به بررسی انواع هدایت، در دستگاه خاص قران می پردازد. از مهم ترین نتایج این پژوهش این است که "هدایت"، به معنای راهنمایی از روی لطف و خیر خواهی که منجربه رسیدن به مطلوب و هدف شود، می باشد به استناد قرآن کریم، هدایت خداوند متعال، در چهار نوع هدایت تکوینی عمومی،هدایت تکوینی انسان ها،هدایت پاداشی ،هدایت تشریعی منحصر می شود.
نگاهی نو به حدیث توریث انبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
239-260
حوزههای تخصصی:
حدیث توریث انبیا یکی از مواضع اختلاف و چالش میان حدیث پژوهان فریقین است. یکی از راویان برجسته حدیث مزبور ابوبکر است که پس از رحلت پیامبر 2 و مطالبه فدک توسط حضرت فاطمه B ، با نقل این روایت از پیامبر 2 ، از برگرداندن فدک به آن حضرت خودداری نمود. علمای شیعه به منظور ابطال احتجاج خلیفه اول، به طور کلی روایت وی و سایر راویان این حدیث را در مجامع عامه مجعول دانسته اند؛ در مقابل، حدیث پژوهان عامه با صحیح خواندن حدیث ابوبکر، نادرستی اجتهاد حضرت فاطمه B را نتیجه گرفته اند. ما در این پژوهه روشن شده است که هر دو گروه در این راه به خطا رفته اند. به نظر می رسد بر اساس برخی شواهد قطعی، روایت توریث انبیاء جعلی نیست و ابوبکر آن را از پیامبر 2 شنیده است و افزوده شدن عبارت «ما ترکناه صدقه» به حدیث، از قبیل ادراج در حدیث و کم شدن عبارت « إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الْأَنْبِیاءِ ...»، معلول بد شنیدن و یا تقطیع حدیث از جانب راوی است؛ اما اجتهاد او به عدم ارث گذاری پیامبران باطل است؛ چون فضای اصلی روایت، بحث از شأن پیامبری است که میراث پیامبری شان، آموزه های معرفتی و احکام دین است و نه مال دنیا.
بررسی نظریه مشهور در شهادت بر شهادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
153 - 178
حوزههای تخصصی:
شاهد یا خود مستقیم گواه واقعه بوده و بر آن شهادت می دهد و یا به واسطه شاهد واقعه از آن رخداد اطلاع یافته و بر شهادت او گواهی می دهد. کسی که خودش گواه واقعه بوده است و بر آن شهادت می دهد، شهادتش شهادت اصل و خود وی شاهد اصل و کسی که بر شهادت او نزد حاکم شهادت می دهد، شهادتش شهادت فرع و خود او شاهد فرع نامیده می شود. از آنجا که حضور شاهد اصلی در بسیاری از موارد متعذر می گردد، تبیین و تنقیح این بحث ضروری است. بسیاری از فقیهان، شهادت بر شهادت را با رعایت هفت شرط به عنوان دلیل اثبات دعوی پذیرفته اند که به اشتراط برخی تصریح کرده و برخی را در ضمن عباراتشان بیان کرده اند. اما از نگاه این تحقیق، دلیل قانع کننده ای برای اشتراط شرط اول، دوم، پنجم، ششم و هفتم، از سوی فقها ارائه نشده است؛ از این رو این شروط قابل نقد است و غیر لازم به نظر می رسد. همچنین ادله مشهور در رابطه با اثبات عدم مقبولیت شهادت بر شهادتِ شهود فرع که اصطلاحاً به آن شهادت ثالثه می گویند نیز نارسا و قاصر است و اعتبار شهادت سوم قابل دفاع می باشد.