فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۰۱ تا ۶٬۱۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
295 - 275
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای آسیب پذیری روانی در رابطه بین وابستگی به شبکه های اجتماعی با طلاق عاطفی در زنان بود. روش پژوهش: این پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری با رویکرد مبتنی بر کوواریانس بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 تا 40 ساله مراجعه کننده جهت دریافت خدمات مرتبط با طلاق به 5 مرکز مشاوره تحت همکاری با اداره دادگستری در شهر بابل بودند که برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر مشاهده شده و با احتساب احتمال پرسشنامه های ناقص 432 نفر به عنوان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های وابستگی به شبکه اجتماعی (1395)، آسیب پذیری روانی نجاریان و داوودی (1380)،و طلاق عاطفی محمدی و همکاران (1394) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روابط مثبت و معنی دار بین آسیب پذیری روانی و وابستگی به شبکه های اجتماعی با طلاق عاطفی وجود دارد (05/0=P). مسیر غیرمستقیم وابستگی به شبکه های اجتماعی با میزان طلاق عاطفی با میانجیگری آسیب پذیری روانی معنی دار بود و برازش مدل پژوهش نیز تائید شد (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به تحقیق حاضر پیشنهاد می گردد از لحاظ سلامت روانی و همچنین استحکام روابط زوجین مشاوره و ارائه اطلاعات و آموزش های مناسب برای خانواده ها در زمینه بهبود و رضایت زناشویی مدنظر قرار گیرد.
پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا: نقش میانجیگری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
229 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا با نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی توسط اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لاتنز و همکاران (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین سرمایه روان شناختی (38/0 = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 p <)؛ در حالی که بین سرمایه روان شناختی (27/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p <). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آنبا درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p<). همچنین ضرایب مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی (15/0- =ß، 01/0 p<) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار است. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- =ß، 01/0 p<).
مقایسه تمایلات حرکتی در کودکان ۶ تا ۹ ساله با سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تمایلات حرکتی در کودکان 6 تا 9 سال با سبک دلبستگی ایمن و ناایمن بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و علی مقایسه ای بود و نمونه ها شامل ۲۴ کودک ۶ تا ۹ سال دختر و پسر (۸ کودک دلبسته ایمن، ۸ کودک دلبسته ناایمن اضطرابی و ۸ کودک دلبسته ناایمن اجتنابی) بودند که با استفاده از مقیاس دلبستگی کودکی میانه (رونقی، دلاور و مظاهری، ۱۳۹۱) به روش دردسترس و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب و رفتار حرکتی هر کودک در حین انجام فعالیت تصویربرداری و در پایان، فیلم ها با نظارت ارزیاب متخصص و با استفاده از چک لیست مشاهده ای کیفیت های حرکتی محقق ساخته و چک لیست مشاهده ای ابعاد حرکتی (اساسه، ۱۳۹۳) نمره گذاری و داده ها با استفاده از آزمون های خی دو و تحلیل واریانس چندمتغیری بررسی شد. نتایج این پژوهش تفاوت معنادار در کیفیت های حرکات سه گروه را نشان داد. این کودکان در استفاده از ابعاد فضایی نیز تفاوت هایی داشتند؛ بدن کودکان اضطرابی بیش تر در بعد افقی و بدن کودکان اجتنابی در بعد عمودی شکل گرفته بود. این یافته ها نشان داد که تفاوت های فردی مشاهده شده در الگوهای حرکتی به گونه ای معنادار با جهت گیری های دلبستگی مرتبط است.
اثربخشی فنون مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی در بهبود علائم اختلال پراشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پراشتهایی روانی، یکی از انواع اختلالات خوردوخوراک است که در افراد جوان شیوع داشته و سلامت جسمی و روان شناختی بیماران مبتلا به آن را به خطر می اندازد. رویکردهای نظری و درمان های متعددی برای این اختلال ایجاد شده است. رفتاردرمانی دیالکتیکی که بد تنظیمی هیجانی را در این بیماران هدف قرار می دهد، یکی از جدیدترین درمان های مطرح در درمان پراشتهایی روانی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فنون مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی (ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی، تحمل پریشانی) در بهبود علائم پراشتهایی روانی، بیماران مبتلا به این اختلال انجام گرفت. مواد و روش: در چارچوب طرح های تک آزمودنی با خطوط پایه ی چندگانه، دو بیمار مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی، به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج از پژوهش، انتخاب شدند و 11 جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی انفرادی به صورت هفتگی و مبتنی بر راهنما بر روی این بیماران انجام گرفت. ابزارهای مورداستفاده شامل مصاحبه ی تشخیصی ساختاریافته (SCID) و سیاهه اختلالات خوردن (EDI) بود که بیماران در جلسات پیش درمان، پنجم، هفتم، جلسه ی آخر و نیز پیگیری یک ماهه، ازنظر آزمون خط پایه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج از طریق ترسیم های دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که DBT موجب کاهش معنی دار در علائم اختلال پراشتهایی روانی می شود. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های این پژوهش، می توان بیان کرد که رفتاردرمانی دیالکتیکی، به عنوان یک رویکرد جدید، در کاهش علائم پرخوری و پاک سازی بیماران مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی مفید است.
The Role of Health Hardiness and Anxiety on Immune System and Quality of Life Patients with HIV
حوزههای تخصصی:
The pattern of change in HIV from fatal diseases to chronic diseases due to improvement of treatment made a new challenge for diagnosis and care for the needs of people who live with HIV. This study reviews the role of health hardiness and anxiety on the immune system and quality of life in HIV patients. 125 men with HIV infected through injection participated in this study. They were asked to complete the revised health hardiness inventory, Spielberg state-trait anxiety inventory, and WHOQOL-brief. Data from four times of cd4 experiment with three-month intervals was obtained from the dossier. Data analysis was conducted using Pearson correlation, dependent t-test, multiple regression, and logistic regression. Results of this study show no statistically significant relationship between health hardiness, anxiety, and the immune system. The regression analysis indicates that the total score of quality of life with health hardiness and anxiety was statistically significant (0.0001). Subscales of perceived health (β=0.302), state anxiety (β=-0.305) and trait anxiety (β=-0.449) in equation relative to prediction quality of life were statistically significant (0.0001). Health hardiness and anxiety are not associated with a lowered immune system. The patients with higher anxiety had lower quality of life and those with higher health hardiness had higher quality of life
Predicting Students' Psychological Well-being Based on the Components of Spiritual Intelligence and Sense of Coherence
حوزههای تخصصی:
Psychological well-being, meaning cognitive and emotional evaluations of one's life, which is one of the components of positive psychology, is of particular importance in students' behavior today. Therefore, recognizing the factors affecting it plays a crucial role in enhancing students 'psychological well-being. The present study aims at predicting students' psychological well-being based on the components of spiritual intelligence and a sense of coherence. The present study is applied as well as descriptive/correlational research in terms of purpose and in terms of the nature and method respectively. Based on the Morgan Table, a sample of 248 of Bilesavar Moghan Azad University students in the academic year 2019-2020 is randomly selected. Sense of Coherence Questionnaire, Spiritual Intelligence Self-Report Inventory (SISRI-24) and Psychological Well-being Questionnaire are employed for data collection. Pearson correlation coefficient and regression are used for analysis data. The results show that there is a significant and positive relationship between spiritual intelligence as well as sense of coherence and students' psychological well-being; this means that whenever spiritual intelligence as well as sense of coherence increase, there is also improvement in psychological well-being. Spiritual intelligence can be a good predictor of psychological well-being and mental health. The spiritual tendency in life prevents a person from doing wrong and showing unacceptable behavior; it can ensure person’s mental health.
The Effect of Self-Controlled Feedback on Motor Performance and Learning in Adolescents with ADHD
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the effect of autonomy support (i.e., in the form of self-controlled feedback) on learning and self-efficacy in a throwing skill in adolescents with ADHD. The subjects were 40 adolescents with ADHD (14 to 17 years old) and were randomly and equally divided into two groups: self-controlled and yoked. Motor task consisted of throwing bean bags with the non-dominant arm at a target on the ground. The participants completed the pretest (10 trials), an acquisition phase including 6 blocks of 10 trials, and a retention test consisting of 10 trials. The participants in the self-controlled group received knowledge of result (KR) anytime the requested. The yoked group was matched with self-controlled group, but without having a choice to request for feedback. Prior to pretest, each block, and before the retention test, all participants completed the self-efficacy scale. Dependent measures were throwing accuracy scores and self-efficacy. Independent t-test and analysis of variance (ANOVA) with repeated measures were used to analyze the data. The results showed that participants in the self-controlled group had significantly higher throwing accuracy scores in the acquisition phase and the retention test than those in yoked group. Moreover, participants in the self-controlled group reported significantly higher self-efficacy scores in the acquisition phase and the retention test than those in yoked group. The results of this study show that people with ADHD benefit from autonomy support to learn a novel motor skill.
بررسی اثربخشی قصه درمانی بر علائم اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی و تکانش گری دانش آموزان ابتدایی پسرانه دوره اول تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
119 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی قصه درمانی بر علائم اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و تکانش گری دانش آموزان دبستان دوره اول (اول تا سوم ابتدایی) بود. روش : روش تحقیق شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. پس از غربالگری دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی ارجاعی به مراکز مشاوره ناحیه 3 تبریز که دارای اختلال بیش فعالی بودند، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و پس از اجرای پیش آزمون (آزمون کانرز فرم معلم) برای هر دو گروه، بسته قصه درمانی در طی 10 جلسه یک ساعته به گروه آزمایش ارایه گردید و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا و داده ها پس از گردآوری با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مقیاس فرم معلم کانرز (در سطح 001/0>p) در پس آزمون تغییر معنی داری داشت. نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که علائم کمبود توجه / بیش فعالی و تکانش گری تحت تأثیر قصه درمانی، در قالب طرح آزمایشی اخیر کاهش داشته و این رویکرد به درمانگران و متخصصان روان شناسی پیشنهاد می گردد
بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتباربخشی آن (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یادگیری مبتنی بر مغز به روش های آموزشی، طرح های درس و برنامه های مدرسه ای اشاره دارد که بر اساس آخرین پژوهش های علمی شامل نحوه یادگیری مغز از جمله تحول شناختی، اجتماعی، و احساسی است. هدف این پژوهش، بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتبار بخشی آن است. روش : این پژوهش با روی آورد کیفی و روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر اساسی برنامه درسی مبتنی بر مغز می پردازد. برای شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی در دوره پیش دبستانی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره پیش دبستانی و برنامه مبتنی بر مغز و نظرات متخصصان علوم اعصاب و علوم تربیتی استفاده شد. روش تحلیل اطلاعات، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. یافته ها: مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر سه سازه اصلی شناختی، نگرشی، و مهارتی تکیه دارد. در بخش محتوای آموزشی، هنرهای زیبا، یادگیری مهارت های اجتماعی- هیجانی، یادگیری زبان و ریاضی، مهارت های زندگی، ایمنی، و علوم تجربی؛ و در بخش راهبردهای یاددهی و یادگیری، استفاده از راهبردهای مبتنی بر فعالیت، مبتنی بر هنر، یادگیری مشارکتی، آموزش مستقیم، راهبردهای یادگیری مستقل و مهارت تفکر، و راهبرد کاربست فناورانه شناسایی شدند. توجه به ارزشیابی های تشخیصی، فرایندی و برآیندی، و استفاده از روش های ارزشیابی گوناگون، مورد توجه این الگو بود. روایی الگوهای پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاشه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: برنامه درسی طراحی شده ناظر بر توجه به ابعاد مختلف برنامه درسی از جمله هدف، محتوا، روش و ارزشیابی بوده و اعتبار الگوی مذکور توسط متخصصان و صاحب نظران بررسی و مورد تأیید قرار گرفت؛ در نتیجه استفاده از آن در دوره پیش دبستانی پیشنهاد می شود.
اثربخشی مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۰۲۵-۲۰۱۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه اعتیاد یک تهدید بسیار مهم برای سلامت نظام خانواده به حساب می آید. درمان های شناختی رفتاری با تأکید بر ذهن آگاهی و توجه بر انعطاف پذیری شناختی در بازتوانی مادران وابسته به سوءمصرف مواد مؤثر می باشند. دراین راستا سؤال پژوهش حاضر این بودآیا مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد، مؤثر است؟ هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه ی شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش مادران وابسته به سوءمصرف مواد بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر شیراز در طول بهار سال 1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 مادر وابسته به سوءمصرف مواد انتخاب شد و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. از پرسشنامه پذیرش و عمل باند و همکاران (2007) به عنوان پیش آزمون - پس آزمون و از پروتکل ۱۲ جلسه ای فلکسمن و همکاران (2011) برای جلسات مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد در این پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد مؤثر بوده و بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشته است (0/01 >p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد، انعطاف پذیری روانشناختی را در مادران وابسته به سوءمصرف افزایش می دهد.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر بهبود تحمل بلاتکلیفی و کاهش نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواس فکری- عملی بیماری جدی و ناتوان کننده است که با عوامل روان شناختی متعددی همبودی دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی بود. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مددکاری شهر مشهد در سال 1397 بودند که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15نفر و کنترل 15نفر گمارده شدند. گروه آزمایش، تحت گروه درمانی شناختی - تحلیلی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در هرهفته دو جلسه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی – تحلیلی بر بهبود عدم تحمل بلاتکلیفی و کاهش نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مؤثر بود. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود تا روان شناسان و روان درمانگران از این درمان به عنوان مداخله ای اثربخش در جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به سواس فکری- عملی بهره ببرند.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرتبط با کرونا تاثیرات نافذی برجنبه های مختلف افراد جامعه گذاشته است. بعضی افراد نسبت به این اوضاع پذیرش بهتری دارند و سایرین هیجانهای منفی زیادی را تجربه می کنند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ارتباط بین اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان با میزان اضطراب از کرونا در جامعه شهر کرمانشاه بود. در این مطالعه 317 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی به پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رو ئمر (2004)، نسخه دوم پذیرش و عمل بوند و همکاران (2007) و مقیاس اضطراب کرونا لی (2020) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که اضطراب کرونا با دشواری در تنظیم هیجان همبستگی مثبت معناداری دارد اما با اجتناب تجربه ای همسبتگی منفی دارد ) 01/0 (p< . نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان 305/0 از واریانس اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان داد افرادی که انعطاف پذیری کمتری دارند؛ نسبت به رویدادهای زندگی پذیرش کمتری نشان می دهند و کسانی که در تنظیم هیجانات خود با مشکل روبرو هستند، حوادثی مثل کرونا تاثیرات منفی بر آنها خواهد گذاشت. بنابراین برگزاری کارگاه های آموزشی آنلاین و طراحی مداخلات روان شناختی مناسب ضروری می باشد.
اعتباریابی مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی در جامعه ی ایرانی و کاربرد این پرسشنامه در تشخیص و شدت علائم اختلال شخصیت مرزی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تشخیص اختلال شخصیت مرزی و شدت علائم آن همواره یکی از مشکلات روانشناسان بالینی و روانپزشکان بوده که با توجه به شیوع و اقدامات درمانی برای مبتلایان به این اختلال معضل بزرگی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر هنجاریابی و استاندارد سازی "مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی" برای جامعه ی ایرانی به منظور استفاده تشخیصی برای شدت علائم اختلال شخصیت مرزی و تعیین پایایی و روایی آن بود. روش: روش شناسی پژوهش حاضر کمی بود که در قالب روش تحلیل عاملی انجام گرفت. جامعه آماری را ۲۱۴ نفر از دانشجویان سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ دانشگاه کردستان و ۲۵ نفر از بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی بستری از آذر تا بهمن سال ۱۳۹۷ در بیمارستان روانی قدس، به روش نمونه گیری در دسترس تشکیل دادند، که به مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی (بوهاس و همکاران، ۲۰۰۷) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با محاسبه آلفای کرونباخ و دو شیوه ی تحلیل عامل تأییدی و اکتشافی توسط spss نسخه ۲۴ انجام شد. یافته ها : در تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل استخراج شد که در مجموع این سه عامل توانستند ۶۲٪ درصد از واریانس ۲۳ سؤال این پرسشنامه را تبیین کنند. همسانی درونی رده مقیاس ها نیز با آلفای کرونباخ ۰/۹۶ و با روش بازآزمون مقدار ۰/۷۳ به دست آمد که مطلوب است. ماتریس چرخش واریمکس نشان داد که همه ی سؤالات قابل استفاده هستند. نتیجه گیری: مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی می تواند به عنوان یک ابزار معتبر در تحقیقات بالینی و غیر بالینی برای تشخیص و شدت علائم اختلال شخصیت مرزی در جامعه ی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه ی کنش وری ادراک شده خانواده و نظام ارزشی دانش آموزان در انتخاب رشته دوره متوسطه: نقش واسطه ای توانمندی من
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تعیین رابطه ی کنش وری ادراک شده خانواده و نظام ارزشی دانش آموزان در انتخاب رشته دوره متوسطه با نقش واسطه ای توانمندی من انجام شد. مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در کلاس نُهم شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود. تعداد 120 نفر از دانش آموزان دختر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سنجش خانواده (اپشتاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه توانمندی من (بشارت، 1386) و پرسشنامه نظام ارزشی (شوارتز، 2004) بود. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طورکلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که کنش وری ادراک شده خانواده هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق توانمندی من در بین دانش آموزان با نظام ارزشی رابطه دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین کنش وری ادراک شده خانواده و توانمندی من در انتخاب رشته تحصیلی دوره متوسطه دانش آموزان رابطه وجود دارد (0/713=r و 0/05>P)؛ و رابطه بین نظام ارزشی دانش آموزان و توانمندی من در انتخاب رشته تحصیلی دوره متوسطه مثبت و معنادار بود (0/781=r و 0/05>P). با توجه به یافته های این پژوهش می توان دریافت که پیوستگی اعضای خانواده و توانمندی من باعث نظام ارزشی مناسب و سازگار با هنجارهای خانواده و اجتماع در دانش آموزان و انتخاب رشته آگاهانه تر و متناسب بااستعدادهای دانش آموزان خواهد شد.
رسیدگی به دعوای ورشکستگی از نگاه قانون آیین دادرسی مدنی ایران و افغانستان
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
249 - 239
حوزههای تخصصی:
ورشکستگی وضعیت بازرگان یا شرکت تجاری است که توانایی پرداخت دیون خود را از دست می دهد. در نظام حقوقی جمهوری اسلامی افغانستان، برای بیان وضعیت ورشکستگی تجار و شرکت های تجاری، اصطلاح «افلاس» به کار رفته است که از لحاظ مفهوم، شرایط و آثار، معادل ورشکستگی بیان شده است. آیین دادرسی مدنی که، مجموعه از مقررات و تشریفاتی است که باید از سوی اصحاب دعوی در مقام مراجعه به محاکم حقوقی برای دادخواهی و نیز از سوی محاکم حقوقی در مقام رسیدگی به دعوی و صدور رأی و اجرای آن، باید رعایت شود. بنابراین، یکی از موضوعات مهم که در آیین دادرسی مطرح است این است که چه شخصی حق دارد رسیدگی به امری را از دادگاه تقاضا نماید و اصطلاحا ذینفع دعوی کیست. و دیگر اینکه مرجع صالح کدام است یعنی کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی به دعوای مطروحه را دارد و ابلاغ حکم و اقدامات تامینی و اجرای حکم اموری است که در دادرسی مدنی مطرح است مشابه همین مسئله در ورشکستگی نیز قابل طرح و حایز اهمیت است اینکه چه شخص یا اشخاص حق دارند که بحران ورشکستگی را در خواست و اعلام نمایند.و کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی به امر ورشکستگی را دارد. اگرچه در خود قانون تجارت، تشریفات خاصی در امر ورشکستگی پیش بینی نشده است ولی طبق قانون آ. د. م می گوید هر تقاضایی باید به موجب دادخواست باشد، و بلکه شروع هر دعوی را با تقدیم دادخواست دانسته است، بنابراین، روند رسیدگی به امر ورشکستگی نیز این قاعده مستثنی نخواهد بود. و مطلب اصلی در بحث حاضر این است که چه اشخاص می توانند ذینفع بحساب آیند و می توانند تقاضای حکم ورشکستگی را داشته باشند که در مقاله حاضر این مهم به بحث گرفته می شود.
The Effectiveness of Commitment and Acceptance Therapy and Life Skill Interventions on Problem-Solving Style and Relationship Beliefs in Male Divorce Applicants with Worry Symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to determine the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and life skill intervention on problem-solving style and relationship beliefs in male divorce applicants with worry symptoms. A quasi-experimental pre-test and post-test design were used in this research with two experimental groups and one control group. The statistical population of this study consisted of all male divorce applicants who referred to Iranmehr Counseling Center in Aliabad Katoul in 2018. The convenience sampling method was used to select samples from people who responded positively to the call, among whom 45 men were selected with scores higher than the mean on the Penn State Worry scale (1990), and randomly divided into two experimental groups and one control group (each group consisted of 15 people). Data were analyzed using SPSS-24 software and one-way and multivariate analysis of covariance.<strong> </strong>The research findings showed that life skill training (problem-solving) had a significant effect on problem-solving style and relationship beliefs and its subscales (P<0.05). ACT intervention also had a significant effect on both variables and their subscales (P<0.05).<strong> </strong>As a result, it can be stated that ACT and life skill interventions are effective on problem-solving style and relationship beliefs in male divorce applicants with worry symptoms.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روان شناختی و تعارض کار-خانواده در کارکنان آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روان شناختی و تعارض کار-خانواده در کارکنان آموزش و پرورش است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 110 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شاهین شهر بود. بر اساس نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر از کارمندانی با نمره تعارض کار- خانواده بالاتر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) و پرسشنامه تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارض کار-خانواده و افزایش دو مولفه سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی و خوش بینی) تأثیرگذار بود (01/0 P< ). بر اساس پژوهش حاضر می توان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را روشی مناسب برای افزایش سرمایه روانشناختی و کاهش تعارض کار- خانواده کارکنان در نظر گرفت.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی براساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی-گری گسستگی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی بر اساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی گری گسستگی ذهن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در پاییز سال 1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس و حجم نمونه 370 نفر بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس گسستگی ذهن (برنستاین و پاتنام، ۱۹۸۶) و مقیاس استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، منفی و معنادار بود (01/0> p ، 100/0-= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای منفی تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (05/0> p ، 076/0= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (01/0> p ، 093/0= β ). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت زمانی که فرد به واسطه استرس وارد شده و بدتنظیمی هیجانی با گسستگی ذهن مواجه می شود، به پرخوری افراطی به عنوان سبکی از مقابله متوسل می شود.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز (TDCS) در بهبود علائم اضطراب در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
79 - 93
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان از جمله مشکلات روان شناختی رایج در دوره تحصیل است و پیامدهای روان شناختی مهمی در پی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی برکاهش استرس و تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز در بهبود علائم اضطراب در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان انجام شد. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال اضطراب امتحان دوره اول متوسطه شهر اشکذر در سال 1399 بودند که تعداد 48 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایابی شدند. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن (1997) روی هر دو گروه آزمایشی انجام شد. گروه آزمایش"الف"به مدت 8 جلسه یک ساعته مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و گروه آزمایشی"ب" 10 جلسه 20 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز دریافت کردند، در این فاصله گروه کنترل، درمانی دریافت نکردند. پس از پایان مداخله ها، مجددا از هر سه گروه، پس آزمون به عمل آمد و سرانجام پیگیری دوماهه انجام شد. نتایج نشان داد درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تحریک مستقیم قشر مغز هر دو در بهبود علائم اضطراب مؤثر بودند (05/0p<). در مقایسه دو روش بر کاهش علائم اضطراب امتحان، اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قوی تر بود. بنابر نتایج به دست آمده می توان از فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک مستقیم قشر مغز در کاهش علائم اضطراب امتحان دانش آموزان بهره برد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، براساس منابع اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن است. برای استخراج مؤلفه های نگرش به فرزندآوری، از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفت و پنج مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه در نمونه 112 نفری بررسی شد، که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه آماری زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به غرفه های مشاوره خانواده در شهر تهران انتخاب شده بودند، یافته ها حاکی از آن است که پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا مورد تأیید قرار گرفت که شامل پنج مؤلفه، باورهای منفی، باورهای مثبت رشد و تعالی، لذت بری، امنیت خواهی هستند. همچنین، گویه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا نیز مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار این پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ، برابر 969/0 می باشد.