فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۳۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر بخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر کنترل حرکتی بر ارتقای کارکردهای اجرایی در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. در قالب پژوهش نیمه آزمایشی و طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون تعداد 15کودک 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در جلسات مداخلات توانبخشی شرکت کردند. برای اندازه گیریمتغیرها از آزمون عملکرد پیوسته، کارت های ویسکانسین، چند محرک پیشین، استروپ تغییر یافته و زمان واکنش ساده استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که توانبخشی شناختی مبتنی بر کنترل حرکتی بر ارتقای کارکردهای اجرایی موثر است. این یافته ها تلویحات عملی در مداخلات بالینی دارند که به تفصیل مورد بحث واقع شده اند.
الگوی مفهومی شخصیت ضد اجتماعی در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارائه الگوی مفهومی شخصیت ضداجتماعی در منابع اسلامی انجام شد. روش پژوهش، تحلیل کیفی محتوای متون دینی بود که این روش برای فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد؛ بدین منظور نخست واژه ها و گزاره هایی که با شخصیت ضداجتماعی ارتباط داشتند، از منابع اسلامی گردآوری شد که نتایج این مرحله حدود 450 مفهوم و گزاره بود که به نظر می رسید با شخصیت ضد اجتماعی ارتباط دارند. در مرحله بعد، مفاهیم و گزاره هایی که کمتر با شخصیت ضداجتماعی ارتباط داشتند، کنار گذاشته شدند و واژه ها و گزاره های باقیمانده با استفاده از اصول پیش پردازش متن مانند هم معنایی، چندمعنایی، تقابل معنایی و حوزه واژگانی به منظور دستیابی به مؤلفه های شخصیت ضد اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها در این مرحله، نُه مؤلفه خودبزرگ بینی، بی احترامی به دیگران، بدبینی نسبت به دیگران، هوسرانی و شهوت گرایی، زیرپاگذاشتن حقوق دیگران، توطئه گری اجتماعی، سرکشی و طغیانگری، آسیب رسانی اجتماعی، بی پروایی و وقاحت را برای شخصیت ضداجتماعی به دست داد. هر یک از این مؤلفه ها، خود دارای چند زیرمؤلفه بودند که به طور کلی 58 زیرمؤلفه استخراج و به تأیید کارشناسان رسید. سپس علت ها و پیامدهای مربوط به هر مؤلفه شخصیت ضداجتماعی در منابع اسلامی به دست آمد و الگوی مفهومی آن با توجه به روبط بین مولفه ها ترسیم شد.
اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان و شادکامی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
521 - 540
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان و شادکامی در زنان متأهل شهر کرج انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را زنان مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر کرج در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها، 30 نفر بر اساس روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش (15 زن) و یک گروه گواه (15 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی فن ورسیویک و همکاران (2014) به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل سلامت روان گلدبرگ (1972) و شادکامی آرگیل و لو (1990) بودند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان (47/15=F، 001/0 =P) و شادکامی (12/12=F، 001/0 =P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین نتایج پژوهش اثربخشی کاربست درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی را بر افزایش سلامت روان و شادکامی در زنان متأهل را تائید کرد.
بررسی کیفی ویژگی های دوره تحولی ظهور بزرگسالی در دانشجویان ایرانی: فرهنگ و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
3 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های دوره تحوّلی ظهور بزرگسالی (18 تا 29 سال) در دانشجویان ایرانی با توجه به عامل جنسیت است. بر این اساس، با استفاده از نمونه گیری ملاکی، 15 نفر (8 پسر و 7 دختر با میانگین سنی 23/26) از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه ساکن شهر تهران که در سال تحصیلی 1395-96 در بازه سنی 18 تا 29 سالگی قرار داشتند انتخاب شده و به صورت انفرادی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل کیفی داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی و راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی، به شناسایی هفت ویژگی شامل شکل گیری عاملیت، هویت یابی، احساس سردرگمی، خوش بینی نسبت به آینده، ادراک وضعیت بینابینی، بی ثباتی و احساس نیاز به صمیمیت انجامید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در برخی زیر مقوله های مرتبط با شکل گیری عاملیت، احساس سردرگمی، بی ثباتی و احساس نیاز به صمیمیت تفاوتهایی میان دو جنس قابل مشاهده است. نتایج این پژوهش بر لزوم بازنگری در شناخت از دوره سنی جوانی در فرهنگ ایرانی تأکید می کند و رهیافت هایی را در این باره ارائه می دهد.
فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
103 - 119
حوزههای تخصصی:
نماز در زمره برترین عبادات است که قبولی سایر عبادات، به قبولی آن منوط است و حضور قلب که روح همه عبادات است از شرایط کمال عبادات محسوب می شود. تحقیق پیش رو با هدف شناسایی فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری و سپس طبقه بندی، مقایسه و تحلیل شد. در ابتدا 21 راهکار برای کسب حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی و روان شناسی به دست آمد که با طبقه بندی مجدد آن ها، نهایتاً 7 راهکار انتخاب و تبیین شد. یافته های پژوهش نشان داد بر اساس منابع اسلامی، یاد دائمی خداوند، تقویت ایمان، دوری از فحشا و منکر و رعایت آداب نماز از فرایندهای دینی حضور قلب در نماز است. همچنین بر اساس منابع روان شناسی، تقویت شناخت و ذهن آگاهی نسبت به خدا و حقیقت، تغییر سبک زندگی و درک بعد روان شناختی نماز، در زمره فرایندهای روان شناختی حضور قلب در نماز است.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی براساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی-گری گسستگی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی بر اساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی گری گسستگی ذهن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در پاییز سال 1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس و حجم نمونه 370 نفر بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس گسستگی ذهن (برنستاین و پاتنام، ۱۹۸۶) و مقیاس استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، منفی و معنادار بود (01/0> p ، 100/0-= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای منفی تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (05/0> p ، 076/0= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (01/0> p ، 093/0= β ). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت زمانی که فرد به واسطه استرس وارد شده و بدتنظیمی هیجانی با گسستگی ذهن مواجه می شود، به پرخوری افراطی به عنوان سبکی از مقابله متوسل می شود.
اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش اضطراب در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش اضطراب در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب انجام شد. روش: پژوهش از نوع پیش آزمون _ پس آزمون،همراه با گروه کنترل استفاده شد. گروه نمونه این تحقیق دانشجویانی که نمرات بالایی در پرسشنامه مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس (DASS-21) آوردند به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و دردو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21)، قبل و بعد از درمان تکمیل کردند. جلسات درمانی طی 10جلسه تشکیل شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) جمع آوری شد و با روش تحلیل کواریانس، بوسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش اضطراب در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب اثربخش بوده است. نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها فعال سازی رفتاری کوتاه مدت سبب کاهش علائم اضطرابی در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب می شود.
بررسی رابطه ی اضطراب ناشی از کووید-19 و اضطراب سلامت: نقش میانجی مؤلفه ی نگرانی جسمانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدل های فعلی مؤلفه ی نگرانی جسمانی حساسیت اضطرابی را به عنوان متغیری اساسی مرتبط با پیامدهای روانشناختی ناشی از همه گیری کووید-۱۹ نشان می دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی اضطراب ناشی از کووید-۱۹ و اضطراب سلامت با میانجی گری مؤلفه ی نگرانی جسمانی در طول پاندمی کووید-۱۹ انجام شد. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های توصیفی- مقطعی و داده ها به صورت اینترنتی جمع آوری شد. بدین منظور ۵۵۴ نفر از بزرگسالان شهر تهران به وسیله یک پرسشنامه آنلاین از ۱ تا ۱۵ تیرماه ۱۳۹۹، به صورت ناشناس به روش نمونه گیری در دسترس مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای این مطالعه شامل سیاهه اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه اضطراب سلامت و پرسشنامه حساسیت اضطرابی بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری توسط نسخه ۲۵ نرم افزار SPSS و نسخه ۸/۸۰ نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: دامنه سنی شرکت کنندگان بین ۱۸ تا ۶۵ سال با میانگین و انحراف معیار ۱۲/۲۱±۳۸/۰۳ بود. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه ی نگرانی جسمانی و اضطراب سلامتی رابطه مثبت و معنی داری با اضطراب ناشی از کووید-۱۹ دارد (۰/۰۵>P). نتایج معادلات ساختاری نشان داد مسیر مستقیم معناداری از اضطراب سلامت به اضطراب ناشی از کووید-۱۹ برقرار است همچنین مسیر غیرمستقیم معناداری از اضطراب سلامت به اضطراب ناشی از کووید-۱۹ به واسطه مؤلفه ی نگرانی جسمانی با ضریب مسیر ۰/۱۶ درصد برقرار است. نتیجه گیری: مؤلفه ی نگرانی جسمانی ارتباط بین اضطراب سلامتی و اضطراب ناشی از کووید-۱۹ را در نمونه ی ایرانی میانجی گری می کند. این یافته ها می تواند در پیشگیری مؤثر و تبیین اثرات روانشناختی همه گیری کووید-۱۹ کمک کند.
پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره: بررسی مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۸۲-۱۶۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی رابطه هیجان خواهی، طرحواره های شناختی فعال شونده و تنوع طلبی جنسی در مردان پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان متأهل، مورد غفلت واقع شده است. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر شیراز بود که از این تعداد ۲۴۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تنوع طلبی جنسی (گلاس و رایت، ۱۹۹۲)، پرسشنامه هیجان خواهی (آرنت، ۱۹۹۴) و پرسشنامه طرحواره های شناختی فعال شونده (نوبره و پینتوگویا، ۲۰۰9) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل پژوهش برازش خوبی دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین متغیرهای هیجان خواهی، طرحواره های شناختی فعال شونده و تنوع طلبی جنسی رابطه معنی داری (0/001 >P) وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد هیجان خواهی بر طرحواره های فعال شونده در بافت جنسی و تنوع طلبی جنسی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری (0/001 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرحواره های شناختی فعال شونده بر تنوع طلبی جنسی در مردان متأهل اثر معنی داری (0/001 >P) دارند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هیجان خواهی بر تنوع طلبی جنسی اثر مستقیم و غیر مستقیم معنی داری دارد. طرحواره های فعال شونده در رابطه مؤلفه های هیجان خواهی و تنوع طلبی جنسی نقش میانجی دارند.
بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین محیط حامی خودپیروی و تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۱۹۷۸-۱۹۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: تفکر انتقادی از سازه های مهم و قابل توجه در سال های اخیر بوده است؛ اما شناسایی متغیرهای پیش بینی کننده آن در قالب یک مدل ساختاری و در محیط آموزشی تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش ذهن آگاهی به عنوان متغیر واسطه ای در رابطه بین محیط حامی خودپیروی و تفکر انتقادی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه این پژوهش شامل همه دانش آموزان متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 بود. از بین جامعه آماری، 525 نفر دانش آموز (301 دختر و 224 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه های محیط یادگیری حامی خودپیروی (آسور و همکاران،2002؛ آسور، 2012)، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) (والاچ و همکاران، 2006) و تفکر انتقادی کالیفرنیا (فاسیون، 2013) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار آماری AMOS و شاخص های برازندگی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بیانگر این بود که محیط حامی خودپیروی پیش بینی کننده معنی دار ذهن آگاهی (0/001 P<، 0/18 =β) و تفکر انتقادی (0/001 P<، 0/18 =β) بود. همچنین ذهن آگاهی پیش بینی کننده معنی دار تفکر انتقادی (0/001 P<، 0/28 =β) بود. علاوه براین نتایج بیانگر این بود که ذهن آگاهی توانست نقش واسطه ای در رابطه بین محیط حامی خودپیروی با تفکر انتقادی ایفا نماید. نتیجه گیری: ویژگی های بافتی مانند محیط حامی خودپیروی در کنار عوامل درون فردی نظیر ذهن آگاهی، نقش مهمی در تفکر انتقادی دانش آموزان ایفا می کنند و توجه به آنها در برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی ضروری است.
بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتباربخشی آن (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یادگیری مبتنی بر مغز به روش های آموزشی، طرح های درس و برنامه های مدرسه ای اشاره دارد که بر اساس آخرین پژوهش های علمی شامل نحوه یادگیری مغز از جمله تحول شناختی، اجتماعی، و احساسی است. هدف این پژوهش، بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتبار بخشی آن است. روش : این پژوهش با روی آورد کیفی و روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر اساسی برنامه درسی مبتنی بر مغز می پردازد. برای شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی در دوره پیش دبستانی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره پیش دبستانی و برنامه مبتنی بر مغز و نظرات متخصصان علوم اعصاب و علوم تربیتی استفاده شد. روش تحلیل اطلاعات، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. یافته ها: مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر سه سازه اصلی شناختی، نگرشی، و مهارتی تکیه دارد. در بخش محتوای آموزشی، هنرهای زیبا، یادگیری مهارت های اجتماعی- هیجانی، یادگیری زبان و ریاضی، مهارت های زندگی، ایمنی، و علوم تجربی؛ و در بخش راهبردهای یاددهی و یادگیری، استفاده از راهبردهای مبتنی بر فعالیت، مبتنی بر هنر، یادگیری مشارکتی، آموزش مستقیم، راهبردهای یادگیری مستقل و مهارت تفکر، و راهبرد کاربست فناورانه شناسایی شدند. توجه به ارزشیابی های تشخیصی، فرایندی و برآیندی، و استفاده از روش های ارزشیابی گوناگون، مورد توجه این الگو بود. روایی الگوهای پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاشه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: برنامه درسی طراحی شده ناظر بر توجه به ابعاد مختلف برنامه درسی از جمله هدف، محتوا، روش و ارزشیابی بوده و اعتبار الگوی مذکور توسط متخصصان و صاحب نظران بررسی و مورد تأیید قرار گرفت؛ در نتیجه استفاده از آن در دوره پیش دبستانی پیشنهاد می شود.
پیش بینی سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19 انجام شد. طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان جلفا در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 672 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه مشخص گردید و اعضای نمونه توسط پرسشنامه GHQ- 12، مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علیپور، 1398)، و همبستگی اجتماعی (بر اساس پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و شاپیرو، 2004) به صورت مجازی و از طریق شبکه های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که اضطراب بیماری کووید- 19 (به صورت منفی) و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19 (به صورت مثبت) با سلامت روان همبستگی دارد. همچنین مشخص شد که اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19، به ترتیب 45 و 24 درصد از تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان دهنده بروز اثرات مثبت و منفی روانی و اجتماعی در زمان قرنطینه بوده و دارای تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات بحران در زمان همه گیری بیماری کووید- 19 است.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادران دارای نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
185-198
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون فرزندپروری و کیفیت رابطه والد - فرزندی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پسر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل مادران دارای دانش آموز سیزده تا پانزده سال در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. 16 آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (8 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه والدگری مؤثر آلاباما (1991)، پرسشنامه کیفیت روابط والد – فرزندی (1983) و برنامه فرزندپروری مثبت (لارزره و همکاران، 2016). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: برنامه فرزند پروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی تأثیر معنادار داشت (0/001 P< ). نتیجه گیری: میزان والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادرانی که در برنامه فرزندپروری مثبت شرکت داشتند افزایش یافت.
تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود کنترل شناختی در افراد دارای باورهای فراطبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
317-326
حوزههای تخصصی:
زمینه: کنترل شناختی که به معنای توانایی کنترل رفتارها یا پاسخ های نامناسب است و یکی از مؤلفه های اصلی کارکرد اجرایی است، در افراد دارای باورهای فرا طبیعی دچار نقص است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا تحریک آنودال tDCS ناحیه rDLPFC بر عملکرد کنترل شناختی افراد دارای باورهای فراطبیعی مؤثر است یا خیر؟ هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه ( tDCS ) بر بهبود توانایی کنترل شناختی و بازداری در افراد دارای باورهای فرا طبیعی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح شبه آزمایشی پس آزمون با گروه گواه بود که جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سال 1398 بودند که ازاین بین 38 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس و با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده باورهای فراطبیعی توبیسیک (2004) که میزان باورهای فراطبیعی در افراد را می سنجد، غربالگری شدند و آنهایی که نمرات بالاتر از میانگین داشتند به طور تصادفی در گروه ها (آزمایش و شم) گمارش شدند. گروه آزمایش (19 نفر) تحریک آند بر روی ناحیه F4 و همچنین تحریک کاتد در ناحیه FP1 (یک جلسه 10 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای 2 میلی آمپر) دریافت کردند و گروه شم (19 نفر) تحریک ساختگی دریافت کردند. آزمودنی ها در موقعیت تحریک آند و شرایط شبه تحریک از طریق آزمون برو / نرو که برای سنجش کنترل شناختی و بازداری است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات مربوط به خطای ارتکاب (6/621 = 1،36 f ، 0/01 p= ) و سرعت واکنش (5/468 = 1،36 f ، 0/02 p= ) در گروه های rDLPFC و شم تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که برای آزمودنی های گروه rDLPFC خطای ارتکاب و سرعت واکنش نسبت به گروه شم، به طور معناداری کمتر می باشد. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر روی rDLPFC افراد دارای باورهای فراطبیعی، می تواند در عملکرد مربوط به کنترل شناختی مؤثر باشد.
مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
155-164
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی بود. روش پژوهش، از نوع علی -مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 1399-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 80 دانشجو (40 دانشجوی دارای اضطراب هستی و 40 دانشجوی بدون اضطراب هستی) بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اضطراب هستی (مسعودی ثانی و همکاران، 1394) و پرسشنامه چشم انداز زمان (زیمباردو و بوید، 1999) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره ( MANOVA ) صورت گرفت. نتایج تحلیل اطلاعات نشان داد که بین دو گروه دانشجویان با و بدون اضطراب هستی از نظر چشم انداز زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> r ). به طوری که میانگین نمرات دانشجویان با اضطراب هستی در این سه متغیر بیشتر از دانشجویان بدون اضطراب هستی بود . اما بین چشم اندازهای زمانی گذشته مثبت، آینده و آینده متعالی در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لذا، نتایج به دست آمده می تواند حاکی از اهمیت بسزای چشم اندازهای زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت در تمایز دانشجویان دارای اضطراب هستی از دانشجویان عادی قلمداد شود.
اثربخشی درمان چندبعدی معنوی خداسو بر نشانگان اختلالات روانی و اختلال تنیدگی پس از سانحه
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان چندبعدی معنوی خداسو بر نشانگان اختلالات روانی و اختلال تنیدگی پس از سانحه بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان هلال احمر دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه در سال 1398 در شهر تهران بودند که از بین افراد دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه با استفاده از نمونه گیری هدفمند30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) جایگزین شدند . ابزار پژوهش مقیاس اثر رویداد ویس و رایمر (1997) و پرسشنامه فهرست وارسی علائم ۹۰ تجدیدنظرشده ( SCL-90 ) دروگاتیس (1994) بود که توسط هر دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش درمان چندبعدی معنوی خداسو را 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان چندبعدی معنوی خداسو موجب کاهش نشانگان اختلالات روانی و زیرمقیاس های آن ها می شود (001/0 P= ). نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت با تنظیم عمل انسان در ابعاد مختلف و تعادل بخشی به آن اختلالات روانی کاهش پیدا می کند و در نتیجه افراد بر مشکلات زندگی، که از دید فاعلی خارج از کنترل است، غلبه می کنند.
نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
221 - 258
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگترین مشکلات جوامع انسانی معضل وابستگی به مواد است که سلامت جامعه، خانواد و فرد را به خطر می اندازد و باعث از دست رفتن کارکردهای فردی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 400 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2015) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی و مقیاس انزوای اجتماعی راسل پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 63 پرسشنامه داده پرت، 337 نفر با ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشتر مسیرهای مستقیم معنادار شدند. همچنین اثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی هگزاکو(صداقت-فروتنی، برون گرایی و توافق) از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار بود، اما اثرات غیرمستقیم سیستم های مغزی-رفتاری از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار نبودند. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر می باشد.
The Effectiveness of Commitment and Acceptance Therapy and Life Skill Interventions on Problem-Solving Style and Relationship Beliefs in Male Divorce Applicants with Worry Symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to determine the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and life skill intervention on problem-solving style and relationship beliefs in male divorce applicants with worry symptoms. A quasi-experimental pre-test and post-test design were used in this research with two experimental groups and one control group. The statistical population of this study consisted of all male divorce applicants who referred to Iranmehr Counseling Center in Aliabad Katoul in 2018. The convenience sampling method was used to select samples from people who responded positively to the call, among whom 45 men were selected with scores higher than the mean on the Penn State Worry scale (1990), and randomly divided into two experimental groups and one control group (each group consisted of 15 people). Data were analyzed using SPSS-24 software and one-way and multivariate analysis of covariance.<strong> </strong>The research findings showed that life skill training (problem-solving) had a significant effect on problem-solving style and relationship beliefs and its subscales (P<0.05). ACT intervention also had a significant effect on both variables and their subscales (P<0.05).<strong> </strong>As a result, it can be stated that ACT and life skill interventions are effective on problem-solving style and relationship beliefs in male divorce applicants with worry symptoms.
اثربخشی آموزش گروهی روانشناسی مثبت نگر بر اشتیاق شغلی و انگیزه شغلی کارمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزشی گروهی مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بر اشتیاق شغلی و انگیزه شغلی کارمندان آزمایشگاه بیمارستان مدرس انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارمندان (80 نفر) آزمایشگاه بیمارستان مدرس در سال 1398 می باشند. در این مراکز 30 نفر به عنوان نمونه برای شرکت در این پژوهش به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند .ابزار پژوهش شامل پرسش نامه اشتیاق شغلی - اسکافیلی و همکاران (2002) و پرسش نامه انگیزش شغلی رایت (۲۰۰۴) بود. جهت تحلیل داده های به دست آمده و آزمودن فرضیه های پژوهشی از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس تک متغیره با استفاده از نرم افزار 24spss استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزشی گروهی مبتنی بر مثبت نگری - اشتیاق شغلی کارمندان (09/16=F، 001/0=p) - و انگیزش شغلی کارمندان (23/19=F، 001/0=p) را به طور معناداری افزایش داده است. بنابراین از این روش برای ارتقاء انگیزه و اشتیاق شغلی کارکنان در محیط های سازمانی می توان استفاده کرد.