راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی
راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی دوره سوم بهار 1400 شماره 9
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری پیامدهای روان شناختی کرونا فوبیا و درون گرایی-برونگرایی باواسطه گری خستگی هیجانی ناشی از قرنطینه است. ازنظر هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. طرح پژوهش توصیفی بوده و از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افرادی بودند که در خلال بیماری کرونا دچار کرونا فوبیا شده بودند. تعداد 120 نفر از اعضا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد به وسیله پرسشنامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) تشخیص گذاری شدند. سپس این افراد به پرسشنامه های پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ)، پرسشنامه ی شخصیت آیزنگ و پرسشنامه خستگی هیجانی مزلج و همکاران (2001) که به سبب شرایط پاندمیک کرونا به صورت لینک اینترنتی تهیه شد پاسخ دادند. سپس نتایج به وسیله نرم افزارهای spss و ایموس تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد بین پیامدهای روان شناختی کرونا فوبیا و درون گرایی-برونگرایی باواسطه گری خستگی هیجانی ناشی از قرنطینه ارتباط معنادار وجود داشت. (0/194= Fو 0/002=p). درنتیجه احساسات منفی متناقض، ناکامی، اضطراب، افسردگی، اختلالات خواب و دانش ناکافی از پیامدهای روان شناختی هستند که در بروز یک بیماری همه گیر و ناشناخته در افراد تحت قرنطینه بروز می کند که می توانند منجر به خستگی هیجانی شده و این پیامدها در افراد برون گرا و درون گرا با نتایج متفاوتی بروز پیدا می کند.
تحلیل و بررسی پیامدهای تربیتی گسترش فضای مجازی در وضعیت کرونایی و پسا کرونایی بر دانش آموزان کشور
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی پیامدهای تربیتی گسترش فضای مجازی در وضعیت کرونایی و پسا کرونایی بر دانش آموزان است که به شیوه ی توصیفی با بهره گیری از مقالات مرتبط با موضوع انجام گرفت. 18 مقاله فارسی و انگلیسی مرتبط با بیماری های حاد تنفسی و شرایط تربیتی در فضای مجازی از بانکهای اطلاعاتی PubMed ،Scopus،SID ،Google Scholar ،Direct Science ،Civilica جستجو شد. نتایج نشان داد نفوذ ابعاد مختلف فضای مجازی بر تعلیم و تربیت تأثیرات مختلفی از جمله پیشرفت در حوزه های آموزشی و افزایش کیفیت سیستم های آموزشی را به همراه داشته است. از طرفی دیگر می تواند با آسیب هایی همچون به خطر افتادن امنیت داده های شخصی، قلدری و تهدید در فضای مجازی، دسترسی به اطلاعات نامناسب، دیدار و گفتگو با مخاطبین مجازی، رفتارهای غیراخلاقی، مشکلات ایجاد شده در تعاملات خانوادگی و عدم مشارکت برخی خانواده ها در آموزشهای مجازی همراه باشد. می توان نتیجه گرفت که لازم است به مسأله ی فضای مجازی به عنوان یک فرصت در دوران کرونا و پسا کرونا نگریست و به دانش آموزان و خانواده ها چگونگی استفاده ی درست از این فضا را یاد داد.
رابطه بین اضطراب مرگ و نگرانی: بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی در رابطه بین اضطراب مرگ با نگرانی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد ارومیه در سال تحصیلی 98-97 و نمونه آماری این پژوهش 373 نفر از دانشجویان دانشگاه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای سنجش آزمودنی ها از پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (1990)، اضطراب مرگ تمپلر (1970) و کمال گرایی هیل و همکاران (2004) استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحلیل نشان داد اثر مستقیم اضطراب مرگ بر نگرانی و کمال گرایی مثبت و معنادار است. همچنین، اثر غیرمستقیم اضطراب مرگ بر نگرانی به واسطه کمال گرایی مثبت و معنادار بود. نتایج این پژوهش شواهدی فراهم کرد که اضطراب مرگ باواسطه گری کمال گرایی قادر به پیش بینی نگرانی در دانشجویان بوده است و این یافته می تواند گامی در جهت شناخت بیشتر ماهیت نگرانی باشد.
بررسی رابطه کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی با اضطراب امتحان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان بافق انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان بافق در سال تحصیلی 96-1395 بود که از این جامعه آماری 270 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر مبنای فرمول کوکران با درصد خطای 0/05 از تعداد 700 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون، مقیاس نارسایی ها در کنش وری اجرایی و پرسشنامه سبک های مقابله با موقعیت های استرس زا استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در spss-18 انجام شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط معناداری بین همه مؤلفه های کارکردهای اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی (سبک هیجان مدار و سبک اجتناب مدار) با اضطراب امتحان دانش آموزان وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه های خودسازمان دهی/ حل مسئله و خود مدیریتی زمان به ترتیب 0/24 و 0/12 درصد واریانس نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی می کند؛ نتایج همچنین نشان داد که 0/27 و 0/06- درصد واریانس نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان از طریق سبک هیجان مدار و سبک مسئله مدار، قابل تبیین است. طبق یافته های به دست آمده می توان گفت که کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی، پیش بینی کننده های مهمی برای اضطراب امتحان دانش آموزان هستند، بنابراین باید با آموزش های مناسب، کارکردهایی اجرایی و سبک های مقابله با تنیدگی را در دانش آموزان بهبود بخشید تا اضطراب امتحان کمتری مشاهده شود.
رابطه ی کنش وری ادراک شده خانواده و نظام ارزشی دانش آموزان در انتخاب رشته دوره متوسطه: نقش واسطه ای توانمندی من
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تعیین رابطه ی کنش وری ادراک شده خانواده و نظام ارزشی دانش آموزان در انتخاب رشته دوره متوسطه با نقش واسطه ای توانمندی من انجام شد. مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در کلاس نُهم شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود. تعداد 120 نفر از دانش آموزان دختر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سنجش خانواده (اپشتاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه توانمندی من (بشارت، 1386) و پرسشنامه نظام ارزشی (شوارتز، 2004) بود. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طورکلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که کنش وری ادراک شده خانواده هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق توانمندی من در بین دانش آموزان با نظام ارزشی رابطه دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین کنش وری ادراک شده خانواده و توانمندی من در انتخاب رشته تحصیلی دوره متوسطه دانش آموزان رابطه وجود دارد (0/713=r و 0/05>P)؛ و رابطه بین نظام ارزشی دانش آموزان و توانمندی من در انتخاب رشته تحصیلی دوره متوسطه مثبت و معنادار بود (0/781=r و 0/05>P). با توجه به یافته های این پژوهش می توان دریافت که پیوستگی اعضای خانواده و توانمندی من باعث نظام ارزشی مناسب و سازگار با هنجارهای خانواده و اجتماع در دانش آموزان و انتخاب رشته آگاهانه تر و متناسب بااستعدادهای دانش آموزان خواهد شد.
بررسی رابطه درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی در بین دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران
حوزه های تخصصی:
امروزه فراگیران به عنوان یکی از ارکان نظام آموزش مهم ترین نقش را در فرایند یاددهی یادگیری ایفا می کنند. بدیهی است که عملکرد تحصیلی این فراگیران به میزان توانایی های آموخته شده یا اکتسابی آن ها در موضوعات آموزشگاهی اطلاق می شود که خود این متغیر متأثر از میزان درگیری تحصیلی یادگیرندگان در فرایند یاددهی-یادگیری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی در بین دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. بدین منظور348 دانشجو (175 نفر مرد، 173 نفر زن) با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند که به پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو وتسنگ (2011) پاسخ دادند. همچنین برای عملکرد تحصیلی دانشجویان، معدل کل نمرات سال تحصیلی 94-93 مورداستفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین درگیری تحصیلی و ابعاد آن (درگیری عاملیت، درگیری شناختی، درگیری رفتاری، درگیری عاطفی و درگیری فراشناختی) با عملکرد تحصیلی دانشجویان ازلحاظ آماری رابطه مثبت و معنی داری است. همچنین نتایج نشان داد که عملکرد تحصیلی و درگیری تحصیلی در بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد و درنهایت عملکرد تحصیلی و درگیری تحصیلی بین دوره های لیسانس و ارشد و دکتری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون بر عملکرد تحصیلی معنادار بود ضمناً متغیرهای درگیری تحصیلی قادر به تبیین 32 درصد تغییرات عملکرد تحصیلی است.
مروری بر اثربخشی قصه گویی در ارتقای سلامت روان کودکان
حوزه های تخصصی:
قصه گویی به عنوان روشی غیرمستقیم به منظور فراهم کردن چارچوبی برای آموزش و ارتقاء درک خود، کارآیی و تجربیات متحد سازی، در کودکان و نوجوانان نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه گویی بر ارتقای سلامت روان کودکان 4 تا 10 بود. روش الهام بخش این مطالعه با استفاده از کلیدواژه های سلامت روان، قصه گویی و کودکان در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی نظیر ایران داک، ایران مدکس، سید، مگ ایران، گوگل اسکالر و ساینس دایرکت، بین سال های 1385 تا 1398 صورت پذیرفت؛ که از میان آن ها 89 مقاله مرتبط بررسی و انتخاب شد. معیارهای سلامت روانی در چهار حوزه ی شناختی، ارتباطی، مدیریتی و بدنی جدا و طبقه بندی شدند. مطابق تجزیه وتحلیل یافته ها بیشترین میزان تطابق در مقاله ها مهارت های زندگی (22 درصد) و انواع حمایت ها (19 درصد) معرفی شدند. بااطلاع کافی از معیارهای سلامت روان و تأثیر خواندن داستان بر روی این شاخص ها می توان بسته های علمی- آموزشی برای پیشگیری و مداخله های درمانی در کودکان استفاده کرد. سازمان های ذی ربط نظیر آموزش وپرورش و حوزه سلامت می توانند از نتایج این پژوهش در برنامه ریزی و اجرایی کردن چنین برنامه های استفاده کنند.
تحولات سبک های یاددهی و یادگیری در هزاره سوم، آموزش مجازی، آموزش الکترونیک، آموزش ترکیبی
حوزه های تخصصی:
تغییرات گسترده در عصر اخیر باعث تفاوت در هر حوزه ای شده است و آموزش نیز در این فرایند دچار تغییراتی شده است و الگوی آموزش به سمت رویکرد آموزش الکترونیک و مجازی رفته است. در همین راستا این تحقیق به بررسی تحولات سبک های یاددهی و یادگیری در هزاره سوم، آموزش مجازی، آموزش الکترونیک، آموزش ترکیبی پرداخت. این مطالعه از انواع تحقیقات کتابخانه و تحلیلی بود و یافته ها نشان داد در دوره آموزش الکترونیک الگوی تدریس نگاه آموزشی قبلی نیست و رویکرد فعال آموزشی و ابزار محور متناسب با شرایط و نیاز فراگیر جایگزین دوره قبلی شده است و عامل تدریس از معلم به ترکیب آموزش دهنده و فراگیر تغییر کرده است، ابزار تدریس به رویکرد فناوری محور و استفاده از وسایل آموزشی متنوع چون واقعیت افزوده در این مسیر تغییریافته است و بین دانش آموز و معلم روابط نزدیکی برقرار گردیده است و پیامد آموزش منتهی به ورد به بازار کار و یادگیری تخصصی معطوف شده است. همچنین در بررسی اثرات مثبت و منفی الگوی جدید یاددهی و یادگیری الکترونیک؛ آموزش در این دوره معطوف به زمان و مکان نبودن خاص، تخصصی سازی و آموزش گسترده و نیز نظارت بیشتر و دقیق تر به شیوه آموزش مهم ترین مزایای موردنظر است و سطحی سازی روابط و نبود واکنش های عملیاتی و اکت های مختلف بین فراگیران و در ارتباط با معلم از مهم ترین معایب این طرح است. با توجه به بررسی های صورت گرفته آموزش الکترونیک می تواند اثری مثبت بر آموزش داشته باشد که در صورت ترکیب با آموزش حضوری کیفیت و اثرات مثبت آن افزایش می یابد.