مطالب مرتبط با کلیدواژه

پراشتهایی روانی


۱.

نقش جنسیت در ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در جمعیت دانشجویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جنسیت نشانه شناسی ساختار عاملی بی اشتهایی روانی اختلالات خوردن پراشتهایی روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۸ تعداد دانلود : ۷۷۳
زمینه و هدف: با وجود پذیرش تفاوت های جنسیتی در شیوع و نشانه شناسی اختلالات خوردن تحقیقات اندکی وجود دارند که ساختار عاملی اختلالات خوردن را بین دو جنس مقایسه کرده باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در دو گروه از دانشجویان مؤنث و مذکر بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 1008 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نگرش های خوردن پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی و آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شدند. یافته ها: در مردان و زنان سه عامل رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی به ترتیب بیشترین واریانس نگرش های اختلال خوردن را تبیین می کنند (95/35 و 63/34 درصد واریانس کل). همسانی درونی عامل ها در زنان بیشتر از مردان است. هم چنین زنان در نگرش های اختلال خوردن نمرات بیشتری کسب می کنند (001/0 < P، 02/2= t). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، مطالعه حاضر ساختار عاملی مشابهی را در نگرش های اختلال خوردن برای زنان و مردان پیشنهاد می کند.
۲.

مروری بر زمینه های نظری و رویکردهای درمانی اصلی اختلال پراشتهایی روانی؛ چرا رفتاردرمانی دیالکتیکی موثرتر است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پراشتهایی روانی تنظیم هیجان رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۳۰۶
اختلال پراشتهایی روانی یکی از شایع ترین اختلالات خوردوخوراک است که در زنان شیوع بیشتری دارد و تأثیرات مخرب قابل توجهی بر سلامتی و کیفت زندگی این قشر می گذارد. از ابتدای توصیف این اختلال در سال 1979، درمان های دارویی و روان شناختی متعددی جهت بهبود علائم آن شکل گرفته است. رفتاردرمانی شناختی به عنوان درمان انتخابی این اختلال در نظر گرفته می شد؛ بااین حال نتایج مطالعات از نرخ بازگشت زیاد تا 50% و همچنین درصد بالای کناره گیری از درمان تا 28% را در این درمان نشان داده اند. اخیراً به نقش بد تنظیمی هیجانی در این اختلال توجه ویژه ای شده و بر این اساس رفتاردرمانی دیالکتیکی را برای این اختلال تطبیق داده اند. این پژوهش به بررسی رویکردهای اصلی مطرح در تبیین و درمان این اختلال پرداخته و با تبیین نقش بد تنظیمی هیجانی در شکل گیری این اختلال به توضیح منطق اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و سازوکارهای اثربخشی آن پرداخته است.
۳.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر علائم اختلال خوردن در بیماران 16-23 سال مبتلا به پر اشتهای روانی با توجه به پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی درمان شناختی رفتاری پراشتهایی روانی پیوند والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۴۲۶
اختلالات خوردن از بیماری های روانی مزمن و رو به رشد است. یکی از انواع فرعی اختلال خوردن پر اشتهای روانی است که به موجب آن، فرد بین رژیم گرفتن افراطی و پرخوری شدید در نوسان است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی و رفتاری بر علائم اختلال خوردن در بیماران پر اشتهای روانی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش کار و مواد این پژوهش بدین شرحند: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان درمانی درمانی شهر تهران است که در رده سنی 16 الی 23 سال قرار دارند. تعداد بیماران دارای پرونده پزشکی 72 نفر بوده است. بعد از غربالگری، تعداد 39 بیمار با توجه به تشخیص روانپزشک و ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی به روش در دسترس انتخاب شدند. بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل با توجّه به سن و تعداد رفتار جبرانی نامناسب در هفته همتاسازی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه (1- پیوند والدینی 2- سیاهه اختلال خوردن و 3- طرحواره های یانگ) و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک بود. یافته های این پژوهش از این قرارند: طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی رفتاری در کاهش علائم اختلال خوردن در بیماران دارای پیوند بیش حمایت گر نسبت به مراقبت کم در مؤلّفه نارضایتی از بدن دارای اثربخشی و ماندگاری بیشتری بوده است. (05/0 > 001/0: p ; 430/0= f ) . نتیجه این پژوهش این است که بیمارانی با پیوند والدینی بیش حمایت گر به طرحواره درمانی بهتر پاسخ داده- اند، از این رو به درمانگران توصیه می شود که رویکرد طرحواره را با رویکرد های سیستمی و روابط شیء به صورت تلفیقی به کار گیرند .
۴.

اثربخشی فنون مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی در بهبود علائم اختلال پراشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پراشتهایی روانی رفتاردرمانی دیالکتیکی بدتنظبمی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۱
هدف: پراشتهایی روانی، یکی از انواع اختلالات خوردوخوراک است که در افراد جوان شیوع داشته و سلامت جسمی و روان شناختی بیماران مبتلا به آن را به خطر می اندازد. رویکردهای نظری و درمان های متعددی برای این اختلال ایجاد شده است. رفتاردرمانی دیالکتیکی که بد تنظیمی هیجانی را در این بیماران هدف قرار می دهد، یکی از جدیدترین درمان های مطرح در درمان پراشتهایی روانی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فنون مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی (ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی، تحمل پریشانی) در بهبود علائم پراشتهایی روانی، بیماران مبتلا به این اختلال انجام گرفت. مواد و روش: در چارچوب طرح های تک آزمودنی با خطوط پایه ی چندگانه، دو بیمار مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی، به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج از پژوهش، انتخاب شدند و 11 جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی انفرادی به صورت هفتگی و مبتنی بر راهنما بر روی این بیماران انجام گرفت. ابزارهای مورداستفاده شامل مصاحبه ی تشخیصی ساختاریافته (SCID) و سیاهه اختلالات خوردن (EDI) بود که بیماران در جلسات پیش درمان، پنجم، هفتم، جلسه ی آخر و نیز پیگیری یک ماهه، ازنظر آزمون خط پایه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج از طریق ترسیم های دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که DBT موجب کاهش معنی دار در علائم اختلال پراشتهایی روانی می شود. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های این پژوهش، می توان بیان کرد که رفتاردرمانی دیالکتیکی، به عنوان یک رویکرد جدید، در کاهش علائم پرخوری و پاک سازی بیماران مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی مفید است.
۵.

مقایسه اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرحواره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراشتهایی روانی تحمل آشفتگی تحمل ناپذیری بلاتکلیفی روان درمانی راه حل محور طرح واره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرح واره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال پراشتهایی عصبی در شهر کرج در سال 1401- 1400 بود. نمونه آماری شامل 45 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه انتظار درمان و 30 نفر در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) جایگزین گردیدند. گروه اول روان درمانی کوتاه مدت راه حل مبتنی بر الگوی دشازر؛ گروه دوم طرح واره درمانی مبتنی بر الگوی یانگ و همکاران را به ترتیب طی 8 و 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون (IUS) (1994) و مقیاس خودسنجی سیمونز و گاهر (2005) (DTS) جمع آوری شد. ا داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور و طرح واره درمانی بر تحمل آشفتگی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی زنان مبتلابه پراشتهایی روانی اثربخش بوده هستند (05/0P<)، اما ابا توجه به نتیجه به دست آمده از آزمون بونفرونی هیچ تفاوتی در اثربخشی این دو در افزایش تحمل آشفتگی و کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی مشاهده نشد (05/0<p) نتیجه گیری می شود این دو مداخله تاحد زیادی توانستند تحمل آشفتگی و تحمل پذیری بلاتکلیفی را افزایش دهند و از این رو می توانند در درمان مبتلایان به پراشتهایی روانی استفاده شوند.
۶.

سنجش میزان اختلالات خوردن و ارتباط آن با هوش هیجانی (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلالات خوردن بی اشتهایی روانی پراشتهایی روانی هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۷
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانی های سازمان بهداشت جهانی است، زیرا این اختلالات بیشترین میزان مرگ ومیر را در بین بیماری های روانی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، مطالعه حاضر تلاش دارد میزان اختلالات خوردن را در دختران دانشجو با هدف مشخص کردن ارتباط بین این اختلالات و هوش هیجانی، که به منزله یک متغیر روانشناسی اجتماعی شناخته می شود، تعیین کند. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازه گیری، پرسشنامه بسته پاسخ است. جامعه آماری شامل دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1391 1392 به تعداد 4514 نفر است که از این تعداد، 400 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و ابعاد آن با اختلالات خوردن و ابعاد آن رابطه منفی و معنادار دارد؛ به این معنی که هر اندازه خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی، و در کل هوش هیجانی آزمودنی ها افزایش یابد، اختلالات خوردن در آن ها کاهش می یابد و برعکس. براساس تجزیه و تحلیل رگرسیونی از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیر هشیاری اجتماعی با 24 / 1 beta= - مهم ترین عامل پیش بینی کننده تغییرات در اختلالات خوردن است.