فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
انسان متعادل
رابطه سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان بود. از میان جامعة آماری دانشجویان، 364 نفر به عنوان نمونه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی ILST، پرسش نامه سلامت روان GHQ-28 و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RIS بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان، رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج فرضیه های جزیی این پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان، با جنسیت آنان رابطه وجود دارد، از سوی دیگر، بین سبک زندگی اسلامی، سلامت روان و تاب آوری دانشجویان با تأهل و تجرد آنها نیز رابطه معنادار مشاهده شد. ازاین رو، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت: سبک زندگی اسلامی موجب ارتقا سلامت روان و میزن تاب آوری دانشجویان می شود.
بررسی رابطهء بین سازمان های بیمار(نوروتیک) با سبک رهبری و جوّسازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شاخص های سازمان های نوروتیک و رابطه آن با مؤلفه های جوّسازمانی و سبک مدیریت انجام شد. جامعه آماری کارکنان سه کارخانه صنعتی در اصفهان(600نفر) بودند که ازمیان آنها 145نفر به شیوه تصادفی از بخش های مختلف متناسب با جمعیت هر سازمان و پراکندگی مناسب در ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سابقه، تحصیلات، میزان درآمد و جنسیت) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پرسشنامه های سازمان های بیمار (86/0= α)، سبک رهبری باردنز و متزکاس(87/0= α) و جوّسازمانی سوسمن و دیپ(89/0= α) ابزار پژوهش بودند؛ نتایج نشان داد که در جوّسازمانی، ابعاد وضوح اهداف و رضایت از پاداش با سازمان نمایشی، بین تمامی ابعاد جو سازمانی با سازمان های افسرده و بین ابعاد وضوح اهداف، وضوح نقش، رضایت از پاداش و توافق بر رویه ها با سازمان اسکیزوئید رابطه منفی معنادار به دست آمد. همچنین بین سبک رهبری وظیفه مدار با سازمان نمایشی رابطه منفی معنادار؛ بین سبک رهبری رابطه مدار و وظیفه مدار با سازمان افسرده و بین سبک رهبری رابطه گرا و سبک رهبری تلفیقی با سازمان اسکیزوئید رابطه منفی معنادار به دست آمد. در ضمن بر اساس مطالعات رگرسیون، اثربخشی ارتباطات از ابعاد جوّسازمانی به پیش بینی معنادار (05/0P< و 544/0B=) سازمان افسرده قادر است. بین بقیه ابعاد جوّسازمانی و سبک رهبری با سازمان های نوروتیک رابطه معنادار مشاهده نشد.
بررسی نظرات مردان همجنسگرا به امر مشاوره در ایران و تجربه زیسته آنان از مراجعه به مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
141-152
حوزههای تخصصی:
مراجعه همجنس گرایان به مراکز مشاوره ای غیرقابل انکار است، اما اینکه میزان و دلیل رجوع چگونه است و چارچوب نظری و عملی متخصصان بهداشت روان با این مراجعان در ایران چگونه است، سؤال هایی است که هدف این پژوهش را مشخص می کند. این پژوهش به روش پدیدارشناسی با مشارکت 15 همجنس گرای مرد در تهران از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج نشان داد که 93% مشارکت کنندگان برای تغییر گرایش خود اقدام کرده، اما تنها 53% به متخصص رجوع کرده بودند، که به نظرشان، مشاوران چارچوب عملی صحیحی در این زمینه به کار نبستند. همچنین 25% مشاوران، همجنس گرایی را طبیعی و 75% آن را اختلال می دانستند. نتیجه اینکه اکثر مشارکت کنندگان خواهان تغییر گرایش بودند اما نه تنها اغلب مشارکت کنندگان مسیر اشتباهی برای تغییر گرایش اتخاذ کردند، بلکه متخصصان نیز رویکرد تخصصی بومی سازی شده ای به کار نگرفتند؛ که نتیجه هردو، بی ثمری و سردرگمی برای مراجع و مشاور است. لذا به نظر می رسد تا زمانی که متخصصان ایرانی به یک دیدگاه مشترک در این زمینه نرسند و از طریق رویکرد بومی سازی شده به این مسئله نگاه نکنند، نه تنها رضایت مراجعان افزایش نمی یابد بلکه هیچ خدمت روان شناختی مفیدی مورد توجه این مراجعان نخواهد بود.
تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد والدین و خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مفهوم خداوند در کودکان و نقش چهره های دلبستگی در پیدایش و تحول این مفاهیم، به ویژه در دهه های اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد مادر، پدر و خداوند طراحی و اجرا گردید. در این پژوهش که از نوع علی ـ مقایسه ای است، از میان کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی نواحی چهارگانه شهر شیراز، تعداد 126 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سه مقیاس افتراق معنایی آزگود در مورد ادراک کودک از پدر، مادر و خداوند جهت جمع آوری داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد بین کودکان دارای تجربه طلاق والدین، کودکان دارای تجربه فوت والدین و کودکان عادی از نظر اندازه های مربوط به ادراک خداوند، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر، ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که کودکان دارای تجربه فقدان، خداوند و پدر و مادر را کمتر واجد صفات مهرورزانه توصیف می کردند. این تفاوت بین گروه-ها در اندازه های مربوط به ادراک خداوند و ادراک صفات مهرورزانه خداوند، بین گروه های عادی با گروه فوت والدین و در اندازه های ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بین گروه های عادی و گروه دارای تجربه طلاق والدین نیز بود. هم-چنین، در اندازه های ادراک خداوند، ادراک پدر، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بر اساس آن که کودک با چه کسی زندگی می کرد، بین گروه ها تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج این مطالعه همسو با الگوی تطابقی دلبستگی به خداوند نشان می دهد، دلبستگی کودک به ویژه به پدر، در نتیجه فقدان با اضطراب همراه بوده و به دلبستگی به خداوند نیز تسری می یابد. در نتیجه، کودک والدی را که از دست داده، و به دنبال آن خداوند، را کمتر واجد ویژگی های مهرورزانه تلقی می نماید.
مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد: مطالعه ی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مانیای حاد، بخش خطرآفرینی از اختلال دوقطبی است و نیاز به درمان مناسب روانی-اجتماعی و دارویی دارد تا از خطرات جدی برای بیماران جلوگیری گردد. در درمان مانیای حاد دوقطبی از داروهای تثبیت کننده ی خلق مانند والپروات و آنتی سایکوتیک های آتیپیک نظیر کوئیتیاپین به صورت ترکیبی یا به تنهایی استفاده می شود. اثر کوئیتیاپین در ترکیب با والپروات سدیم در مطالعات مختلف مشخص گردیده اما با توجه به احتمال تداخلات دارویی در مصرف همزمان، لازم است اثر درمان تکی این دارو نیز مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی مروری مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد است.
مرور مطالعات: با جستجو در پایگاه های علمی مختلف انگلیسی و فارسی تا تاریخ فوریه ی 2015 چهار مقاله در این خصوص یافت شد. بنا بر نتایج این مطالعات، تفاوت معنی داری در اثربخشی کوئیتیاپین به صورت تک دارویی و والپروات سدیم در درمان مانیای حاد دیده نشده و هر دو این داروها موثر واقع شدند، هر چند در برخی مطالعات، اثربخشی کوئیتیاپین از والپروات سدیم سریع تر ظاهر گردید.
نتیجه گیری: درمان تک دارویی با کوئیتیاپین می تواند به میزان والپروات سدیم در بهبود علایم مانیای حاد موثر باشد و بنا بر برخی مطالعات اثر آن بر بهبودی بیمار، سریع تر است.
اثربخشی آموزش صبر بر اضطراب، افسردگی و شادکامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
"چکیده: هدف از تحقیق حاضر تعیین اثربخشی آموزش صبر بر کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش شادکامی است. روش نمونهگیری خوشهای تصادفی است. آزمودنیهای تحقیق 65 نفر از دانشآموزان دختر سال اول متوسطه منطقة 17 آموزش و پرورش شهر تهران میباشند که 22 نفر آنان مضطرب، 23 نفر افسرده و 20 نفر مضطرب ـ افسرده هستند که به طور تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل مضطرب، افسرده و مضطرب ـ افسرده قرار گرفتند؛ آموزش صبر به عنوان مداخله در گروههای آزمایشی سهگانه فوق اجرا شد اما گروههای کنترل، مداخلهای دریافت نکردند.
روش تحقیق روش تجربی (طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل) است. ابزار اندازهگیری در این تحقیق شامل مقیاس سنجش صبر، تست اضطراب زونگ ، تست افسردگی بک و تست شادکامی آکسفورد است که پایایی آنها در این تحقیق به ترتیب 866/0 ,78/0, 87/0و 80/0 بود. نتایج حاصل از پژوهش در سه مرحله پیشآزمون ـ پسآزمون و پیگیری نشان میدهد که «آموزش صبر» منجر به کاهش اضطراب، افسردگی و افزایش شادکامی در هر سه گروه آزمایشی شده است.
بنابراین از «آموزش صبر» میتوان به عنوان یک مداخله در جهت کاهش اضطراب و افسردگی و نیز افزایش سطح شادکامی در نوجوانان مضطرب، افسرده و مضطرب ـ افسرده استفاده نمود."
رابطه سبک های هویت، تعهد هویت و جنسیت با سازگاری دانشجویان با دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه سبک های هویت و سازگاری با دانشگاه و تعیین نقش تعهد به عنوان متغیر میانجی بین آن ها بود. برای رسیدن به این مهم 332 نفر دانشجو(182 دختر و 150 پسر) از رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه ارومیه انتخاب و با استفاده از آزمون سبک های هویت(ISI_G6) و پرسشنامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه (SACQ) مطالعه شدند. به منظور تحلیل نتایج از آزمون T گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد سبک های هویت به شکل معناداری قادر است تمام مؤلفه های سازگاری با دانشگاه را پیش بینی و تبیین کند. متغیر جنسیت با ورود به تحلیل توانست ضریب تعیین را در پیش بینی مؤلفه های سازگاری تحصیلی، اجتماعی، شخصی- هیجانی و سازگاری کلی به شکل معناداری افزایش دهد و فقط در مؤلفه دلبستگی به دانشگاه جنسیت نقش میانجی گرانه معناداری نداشت. تعهد هویتی برای همه مؤلفه ها و نمره کلی سازگاری نقش میانجی معناداری داشت.
معلم خوب کیست
پایه نظری و الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آن بود که تئوری هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام را بررسی نماید. پرسش های اساسی عبارت بود از اینکه: 1. کارکرد هیجانات مثبت چیست؟ 2. الگوی هیجانات مثبت کدامند؟ روش پژوهش، کتابخانه ای است که پس از شناسایی و استخراج مفاهیم مربوطه از متون اسلامی، به تحلیل محتوای آن پرداخته شد. نتایج نشان داد که هیجانات مثبت موجب «بسط برانگیختگی توانمندی» می شوند؛ روان انسان را از انقباض خارج کرده و گسترش می دهند؛ انسان را از خمودی خارج ساخته و برانگیخته می کنند؛ و ناتوانی را از بین برده و انسان را برای انجام امور، آماده و توانمند می سازد. الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام سه ویژگی دارد: 1. همه ابعاد مادی و معنوی انسان را شامل می شود؛ 2. باید متوازن بوده و هر کدام از ابعاد، هیجان مناسب خود را داشته باشند و 3. نباید پیامد منفی داشته باشند وگرنه نتیجه معکوس خواهند داد.
مقایسه سبکها و مکانیزمهای دفاعی بیماران مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکانیزمهای دفاعی مسئولیت محافظت از «من» را در مواجهه با شکلهای مختلف اضطراب برعهده دارند و از آن جهت که در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی غیرانطباقی مشخصی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین سبکها و مکانیزمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و مقایسه آنها با افراد بهنجار انجام پذیرفته است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی پس رویدادی است که در آن از جامعه مبتلایان به اختلال وسواس – بی اختیاری ساکن در شهر تهران نمونهای 30 نفره، با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شد و با 30 نفر از افراد بهنجار مقایسه شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامة سبکهای دفاعی (DSQ-40) میباشد. دادههای به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگینهای آزمون t مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل دادهها مشخص کرد که تفاوت معنا داری میان بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری و گروه بهنجار از نظر سبکهای دفاعی مورد استفاده وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال مذکور، بیشتر از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده میکنند. به علاوه مشخص گردید که دفاعهای گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال در اختلال وسواس- بیاختیاری بیشترین سهم را دارند و افراد مبتلا نسبت به گروه بهنجار از دفاعهای نام برده بیشتر استفاده میکنند. نتیجه گیری:یافتههای این پژوهش بهطورکلی با یافتههای سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینة مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
اختلال شخصیت اجتنابی
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات خواب، یکی از علایم شایع بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر است. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون بوده است. به منظور انتخاب نمونه، 52 نفر از بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر (با تشخیص پزشک متخصص و بر اساس ملاک های Rome II) انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (26 نفر) و شاهد (26 نفر) قرار گرفتند. رفتار درمانی دیالکتیک، طی هشت جلسه هفتگی و بر اساس راهنمای درمانی Mushain در کلینیک خصوصی ویژه بیماران گوارشی انجام شد و پرسش نامه های اختلال خواب و استرس در دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل شد.
یافته ها: بین میانگین نمرات مشکل در شروع خواب و استرس گروه آزمایش و گروه شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (005/0 > P)، ولی در نمرات تداوم خواب و بیداری از خواب تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: رفتار درمانی دیالکتیک می تواند به عنوان یک روان درمانی انتخابی و مؤثر، در کاهش اختلالات شروع خواب و استرس بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده شود.
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش تحریف واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل عوامل، یک مقیاس 10 ماده ای موسوم به مقیاس تحریف واقعیت اهواز (ARDI)برای سنجش سازه تحریف واقعیت ساخته شد که از ضرایب همسانی درونی و بازآزمایی رضایت بخشی برخوردار می باشد. اعتبار مقیاس ARDI به وسیله اجرای همزمان آن با مقیاسهای مقبولیت اجتماعی مارلو – کران، تعریف سازه ای مقیاس تحریف واقعیت، خرده مقیاس دروغ سنج مقیاس شخصیتی آیزنک، خرده مقیاس دروغ سنج پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا، و خرده مقیاس دروغ سنج آزمون عزت نفس کوپر اسمیت در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز سنجیده شد. نتایج این مطالعه نشان می دهند که ARDI از خصوصیات روانسنجی بسیار رضایت بخشی برخوردار است و در نتیجه می تواند ابزار مناسبی برای ارزیابی تحریف واقعیت باشد.
درآمدی به انقیاد فرهنگی در روانشناسی معاصر
حوزههای تخصصی:
هریک از شاخه های دانش بشری در بستر فرهنگی ویژه ای پدید می آید و می بالد. از این رو غالباً یافته های دانش‘ به فضای خاص فرهنگی خویش بسته و وابسته است و نمی توان آن را به ورای آن تعمیم داد. روانشناسی معاصر نیز به عنوان یک علم‘ زادگاه فرهنگی معینی دارد و از مایه های آن ارتزاق کرده است. نوشته حاضر‘ بررسی کوتاهی است در نشان دادن برخی از این گونه انقیادهای فرهنگی در نظریه های روانشناسی و روانکاوی از قبیل: نظریه فروید‘ رفتارگرایی واتسون و اسکینر‘ نظریه گشتالت و نظریه پیاژه.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری ومعده
حوزههای تخصصی:
این پژوهش اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری ومعده را مورد بررسی قرار می دهد.روش پژوهش آزمایشی از نوع آزمون – بازآزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سرطان مری و معده که در مرکز سلامت مری و کبد (کوهورت)شهرستان گنبدکاووس در سال 1389 تحت درمان بودند و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس است. ابتدا از کلیه بیماران آزمون امید(ADSHS )گرفته شد؛ سپس 30 نفر که کمترین نمره را در این آزمون کسب کردند انتخاب شده و از این تعداد 15نفر در گروه آزمایش و 15نفر در گروه کنترل بصورت تصادفی جایگزین شدند.روش معنادرمانی گروهی طی 10 جلسه هر هفته دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. در پایان پس آزمون (اجرای مجدد آزمون امید) روی دو گروه اجرا گردید. با استفاده از روش آماری کوواریانس یافته ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد معنا درمانی به شیوه گروهی باعث افزایش امید وخرده مقیاسهای آن در بیماران شده است. همچنین نتایج مرحله پیگیری که یک ماه پس از آزمایش صورت گرفت همچنان اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی را بر افزایش امید وخرده مقیاسهای آن تایید کرد.