فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۵۰۱ تا ۲۵٬۵۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین پیشایندها و پیامدهای سرمایه های تحولی برپایه الگویابی معادلات ساختاری بود. به این منظور ۵۱۱ دانش آموز سال سوم از دبیرستان های شهر همدان (۲۵۶ پسر و ۲۵۵ دختر) به روش مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، دالم، زیمت و فارلی (۱۹۸۸)، پروفایل سرمایه های تحولی (مؤسسه پژوهشی مینه سوتا، 2005) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. داده ها به روش معادلات ساختاری تحلیل شد. مدل مفروض در جامعه پژوهش برازنده بود. نتایج تحلیل ها نشان داد که نقش میانجی گر سرمایه های تحولی، در پیوند بین حمایت های اجتماعی ادراک شده و بهزیستی روان شناختی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 57 درصد واریانس بهزیستی روان شناختی دانش آموزان را تبیین می کند. برپایه یافته های این پژوهش مشخص شد تأثیر حمایت اجتماعی ادراک شده بر بهزیستی روان شناختی بیش از آن که مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق سرمایه های تحولی است. در نتیجه می توان با افزایش حمایت های اجتماعی ادراک شده میزان سرمایه های تحولی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان را بهبود بخشید.
تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
73-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی بُعد اساسی از بهزیستی و سلامت کلی فرد است که موجب هماهنگی دیگر ابعاد سلامت می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری معلمان ابتدایی شهرستان میرجاوه بودند که متناسب با حجم، تعداد 215 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه رهبری معنوی، سلامت معنوی و حمایت سازمانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سلامت معنوی 65/18±22/215، رهبری معنوی 92/17±03/122 و حمایت سازمانی 56/11±71/49 بود. مقدار ضریب همبستگی رهبری معنوی با سلامت معنوی (01/0 P<و 228/0r=)، رهبری معنوی با حمایت سازمانی (01/0 P<و 257/0r=)، حمایت سازمانی با سلامت معنوی (01/0P< و 241/0r=) معنا دار بود. همچنین اثر مستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی (72/4 t=و 41/0β=)، اثر مستقیم رهبری معنوی بر حمایت سازمانی (02/3t= و 29/0β=)، اثر مستقیم حمایت سازمانی بر سلامت معنوی (68/2 t=و 23/0β=)؛ و نیز اثر غیرمستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی با نقش میانجی حمایت سازمانی (0667/0β=) معنا دار بود. نتیجه گیری : مدیران سازمان ها می توانند با به کارگیری سبک رهبری معنوی و حمایت سازمانی، سلامت معنوی کارکنان را بهبود ببخشند.
طراحی و اعتبارسنجی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
51-67
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی ظرفیتی است که می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد در زندگی شود. هدف پژوهش حاضر طراحی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و تعیین ویژگی های روان سنجی آن بود. روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات آزمون سازی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 276 نفر از آنان انتخاب شدند و هم زمان پرسش نامه های هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی، سلامت عمومی، سلامت معنوی و هوش معنوی را تکمیل کردند. بررسی روایی این پرسش نامه ها از طریق ارزیابی روایی محتوایی، روایی صوری، روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی و روایی و روایی همگرا و روایی هم زمان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون صورت گرفت. برای تعیین پایایی پرسش نامه نیز از آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی و صوری پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی پذیرفتنی است. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی دو عامل پنهان در پرسش نامه یافت شد و تحلیل عاملی تأییدی مؤید روایی سازه آن بود. همبستگی معنادار بین نمرات این پرسش نامه و پرسش نامه هوش معنوی گویای روایی هم زمان و همبستگی معنادار بین دو خرده مقیاس و نمره کل پرسش نامه گویای روایی همگرای آن بود. آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از روایی و پایایی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی می توان گفت این پرسش نامه ابزاری پایا و روا برای بررسی هوش معنوی بر اساس آموزه های قرآنی است و قابلیت استفاده در جامعه ایرانی دارد.
دست کاری عزت نفس ناآشکار با استفاده از ارائه محرک های زیرآستانه ای
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات روانشناسی شناختی در سال های اخیر به معرفی دو نوع عزت نفس آشکار و ناآشکار منجر شده است. مطالعات متعددی نشان داده اند که عزت نفس ناآشکار را می توان در عرض چند دقیقه شرطی کرد. روش: در این پژوهش تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانه ای با مفهوم خویشتن افراد همایند شدند تا تأثیر این همایندی ها بر عزت نفس ناآشکار آن ها بررسی شود. پژوهش حاضر یک تحقیق تجربی بود که از طرح آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد و برای دست کاری عزت نفس ناآشکار ، مطابق الگوی برگرفته شده از مطالعات پیشین ازجمله گرینبرگ و همکاران (2008) و باکوس و همکاران (2004)، استفاده از نرم افزار رایانه ای (ISEM) بر روی 90 نفر (45 مرد و 45 زن) به صورت انفرادی در دو گروه آزمایش دست کاری مثبت و دست کاری منفی و گروه کنترل اجرا شد. یافته ها: نتایج حاصل از ارائه محرک های زیرآستانه ای نشان داد میانگین، میانه عزت نفس ناآشکار در مداخله های مثبت افزایش و در مداخله های منفی کاهش یافت. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد دست کاری مثبت عزت نفس ناآشکار باعث افزایش معنادار عزت نفس ناآشکار شد و از طرف دیگر دست کاری منفی عزت نفس ناآشکار باعث کاهش عزت نفس ناآشکار شد. نتیجه گیری: به طورکلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گرچه احساسات مربوط به عزت نفس می تواند از تجارب دوران کودکی ناشی شود، بعدها می تواند از طریق به کارگیری اصول یادگیری اولیه شرطی سازی کلاسیک افزایش و یا کاهش یابد.
بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
214-251
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر جوانان کارآفرین استان یزد به منظور ارائه آموزش های مؤثرتر بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه ی آماری متشکل از زنان و مردانی بود که در دوره های کارآفرینی برگزار شده در استان یزد در سال های 97-1392 شرکت کرده بودند و در حال حاضر نیز به عنوان کارآفرین مشغول فعالیت بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری مصاحبه ها انجام شد. در نهایت، 20 نفر (16 مرد و 4 زن) به شیوه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و مصاحبه ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برای بهبود اثربخشی آموزش های کارآفرینی باید در بعد درون فردی، مهارت هایی مانند مدیریت فردی، م هارت های اجتماعی، عوامل انگیزش ی، استقلال طلبی، کن ترل و جهت دهی مشکلات، ویژگی های شخصیتی ک ارآفرینی، خود نظم دهی عواطف و هیجان ها و شناسایی و اصلاح خطاهای شناختی مورد توجه قرار گیرد. در بعد بین فردی، ابعادی مانند مقابله با رفتارهای مخرب، روابط بین فردی کارآمد و انگیزاننده های اجتماعی و سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. در بعد شغلی، اطلاعات و مهارت هایی مانند دانش قانونی، دانش اقتصادی، دانش تکنولوژی و شبکه سازی باید مد نظر قرار گیرد. در نهایت در بعد آموزشی محتوای آموزشی، پیش نیاز های آموزش و عوامل ساختاری و قانونی برای هرچه بهتر برگزار کردن دوره های آموزش کارآفرینی بایستی مورد توجه قرار گیرد. در پایان پژوهش نیز مدل پارادایمی محتوای دوره های آموزش کارآفرینی ارائه شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که در محتوای آموزشی دوره های فعلی آموزش کارآفرینی بایستی تجدید نظر صورت گیرد.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
73 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان نارساخوان صورت گرفت. روش: جامعه آماری این مطالعه نیمه تجربی شامل کلیه دانش آموزان نارساخوان ارجاع شده به مراکز مشاوره اداره آموزش پرورش شهر نیشابور در سال تحصیلی 1398-1399 می شد. از این میان تعداد 43 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هرکدام 14 نفر جایگزین گردیدند. شرکت کنندگان با کمک پرسشنامه خواندن و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان- فرم کودکان گارنفسکی و همکاران (2002) در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، متغیرهای مستقل برای دو گروه آزمایش اجرا گردید. گروه آزمایش اول و دوم توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری را طی هجده جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. گروه سوم به عنوان گروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفته و در طی پژوهش هیچ نوع درمانی را دریافت نکردند. داده ها بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: راهبردهای مثبت تنظیم شناختی و سرعت پردازش اطلاعات در گروه های مداخله نسبت به کنترل افزایش و میزان راهبردهای منفی تنظیم هیجان کاهش یافته بود (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت اثربخشی در گروه توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت حافظه کاری متغیر سرعت پردازش اطلاعات بهبودی بالاتری داشت؛ اما اثربخشی درمان توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه در متغیر تنظیم شناختی هیجان (راهبردهای مثبت) بیشتر بوده است.
اثرات کوتاه مدت و دراز مدت ریتالین بر اضطراب و فعالیت حرکتی: پژوهش مبتنی بر مدل سازی حیوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
91 - 102
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثرات حاد و مزمن ریتالین بر روی برخی از پارامتر های رفتاری شامل اضطراب و فعالیت حرکتی و مقایسه آن بین موش صحرایی جنس نر و ماده بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی از نوع مداخله ای بوده که بر روی 40 قطعه موش صحرایی انجام شده است. حیوانات بطور تصادفی به 8 گروه 5 تایی شامل دو گروه کنترل و شش گروه درمانی تقسیم شدند. به گروه های کنترل نرمال سالین، به گروه های تجربی دوز های درمانی و یا دوز بالا یکبار در روز ریتالین و برای 30 روز به روش گاواژ تجویز شد. اثر دارو بر اضطراب با استفاده از دستگاه ماز بعلاوه مرتفع و بر فعالیت حرکتی از طریق دستگاه فضای باز بررسی شد. در نهایت بر روی داده ها آزمون واریانس یکطرفه انجام شد و برای مقایسه ی میانگین ها آزمون دانه ای دانکن توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در تجویز مزمن ریتالین، دوز 10 میلی گرم بر کیلوگرم موجب افزایش معنی دار در تعداد عبور از خطوط در هر دو جنس نر و ماده شد. همچنین ریتالین در هیچ دوزی چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت تغییر معنی داری در میزان اضطراب نر-ها و ماده ها ایجاد نکرد؛ فقط در دوز زیاد، حیوانات ماده ها نسبت به حیوانات نر اضطراب کمتری در پاسخ به تجویز حاد ریتالین نشان دادند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که مصرف دراز مدت دوز بالای ریتالین می تواند موجب افزایش فعالیت حرکتی و ایجاد حساسیت رفتاری شود. همچنین ریتالین در دوز های درمانی اثر مشخصی بر میزان اضطراب ندارد.
رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
13 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف: خودکشی به عنوان یک مشکل سلامت عمومی اساسی در سراسر جهان شناخته شده در نظام روان تحلیل گری، دفاع ها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کننداست. در پژوهش های مختلف، آسیب پذیری های هیجانی از جمله ناگویی هیجانی یکی از عوامل خطر در خودکشی شناخته شده است . این مطالعه با هدف رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی در بین جوانان شهرستان بوکان انجام گرفته است. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی جوانان (بازه سنی 20 تا 35 سال) شهر بوکان بودند (15299= N) که از این تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دفاعی سن مارتینی، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و پرسشنامه افکار خودکشی بک بود. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک دفاعی رشدیافته و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار و بین سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده و افکارخودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات و افکار خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین تفکر عینی و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سبک دفاعی روان آزرده و ناگویی هیجانی بیشترین واریانس تغییرات افکارخودکشی در جوانان را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کردجوانانی که سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده بیشتر به کار می برند، در واقع میزان افکارخودکشی در آنها بیشتر می شود. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات ارتباط مثبتی با داشتن افکارخودکشی در جوانان دارد.
مقایسه تعارض کار – خانواده و سازگاری زناشویی در کارمندان مرد نوبت کار و غیر نوبت کار شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تعارض کار- خانواده و سازگاری زناشویی در کارکنان مرد نوبت کار و غیرنوبت کاری شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب است. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای است. حجم نمونه 322 نفر از کارکنان مرد نوبت کار و غیرنوبت کار شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب که در سال 1393 مشغول به فعالیت بودند است. روش پژوهش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس اندازه گیری کار- خانواده کارلسون (18 ماده ای) و پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپانیر (32 ماده ای) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های طرح پژوهش از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بین تعارض کار– خانواده، سازگاری زناشویی در بین کارمندان نوبت کار و غیرنوبت تفاوت معناداری وجود دارد. با این که نقش های چندگانه دارای کارکردهای خاص هستند، زمانی که فرد به طور هم زمان به ایفای دو یا چند نقش می پردازد، خصوصاً زمانی که این نقش ها دارای انتظارات متفاوت و متضاد است، فرد دچار تعارض می شود. نتایج نشان داد کارمندان غیرنوبت کار از رضایت و سازگاری زناشویی بیشتر برخوردارند و تعارض کمتری را تجربه می کنند.
بررسی رابطه وابستگی اعتیاد گونه به تلفن همراه با انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان شهر خاش منطقه بلوچستان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده مفرط از تلفن همراه می تواند منجر به وابستگی شود و پیامد منفی بر دانشجویان و انگیزش پیشرفت آنان داشته باشد.
هدف: این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین اعتیاد به تلفن همراه و انگیزه پیشرفت در دانشجویان انجام شده است.
روش: مطالعه توصیفی حاضر با شرکت ۳۰۰ نفر از دانشجویان مراکز آموزش عالی شهرستان خاش انجام شد. روش نمونه گیری طبقه ای- متناسب بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه تعدیل شده اعتیاد به تلفن همراه سواری و پرسشنامه استاندارد انگیزه پیشرفت هرمنس بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS(v۲۱)، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون تحلیل شد.
یافته ها: میانگین (انحراف معیار) نمره اعتیاد به تلفن همراه (۲۷/۱۲) ۲۸/۴۸ و میانگین (انحراف معیار) نمره انگیزه پیشرفت دانشجویان (۴۵/۸) ۹/۷۹ بود. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون بین اعتیاد به تلفن همراه و انگیزه پیشرفت دانشجویان موردبررسی ارتباط منفی و معنی دار مشاهده شد (p<۰.۰۰۱, r= - ۰.۳۳).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج لازم است مسئولین آموزشی جهت افزایش آگاهی دانشجویان از پیامدهای منفی تلفن همراه برنامه های کارآمد تدوین و اجرا نمایند.
ویژگی های روان سنجی آزمون شبکه توجه در کودکان و بزرگسالان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم توجه را می توان به شبکه های هشدار، جهت گیری و کنترل اجرایی تقسیم کرد. رواسازی ابزارهای اندازه گیری توجه حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون شبکه توجه بزرگسالان و کودکان بود. روش کار: شرکت کنندگان در مطالعه حاضر شامل 184 کودک (9-6) سال و 184 بزرگسال (44-20) سال بودند که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و آزمون شبکه توجه را تکمیل کردند. برای تحلیل اعتبار از آلفای کرونباخ و برای مقایسه گروه ها از آزمون های تی م ستقل، یومن ویتنی و تحلیل واریانس یک راهه به وسیله نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون شبکه توجه کل بزرگسالان (88/0) و ابعاد آن یعنی بعد هشدار (80/0)، بعد جهت گیری (79/0) و بعد کنترل اجرایی (84/0) بود. همچنین آلفای کرونباخ برای کل آزمون کودکان (82/0) و برای هر کدام از خرده مقیاس ها شامل هشدار (70/0)، جهت گیری (70/0) و کنترل اجرایی (76/0) به دست آمد. تفاوت معناداری در نمرات آزمون توجه کودکان در سه بعد هشدار، جهت یابی و کنترل اجرایی بین دختران و پسران و مردان و زنان مشاهده نشد. بین نمرات آزمون شبکه توجه کودکان در بعد جهت یابی و کنترل اجرایی در گروه های سنی مختلف تفاوت معنا داری وجود نداشت؛ اما در بعد هشدار و آزمون شبکه توجه کل بین گروه های سنی مختلف تفاوت معنا داری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان چنین عنوان کرد که آزمون شبکه توجه بزرگسالان و کودکان در جامعه ایرانی از اعتبار قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری در جهت اهداف تشخیصی، بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
طراحی مدل شکوفایی دختران بر اساس توانمندی های منشی مادران با نقش میانجی شیوه های فرزندپروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، باهدف طراحی مدل ساختاری توانمندی های منشی مادران و شکوفایی دختران با نقش میانجی گری سبک های فرزند پروری اجراشده است. روش : پژوهش ازنظر هدف کاربردی و طرح پژوهش، توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرری در سال تحصیلی 98-97 به همراه مادران آن ها بود. تعداد 465 دانش آموز و مادر آن ها با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها، از سه پرسشنامه شکوفایی سلیمانی و همکاران (1394)، توانمندی های منشی پترسون و سلیگمن (2004) و شیوه های فرزند پروری با مریند (1991) استفاده شده است. یافته ها : نتایج نشان داد توانمندی های اصالت، روشنفکری، تحسین زیبایی و قدردانی مادران بر شکوفایی دختران و همچنین توانمندی های مهربانی، هوش اجتماعی، انصاف، رهبری، خودتنظیمی بر سبک فرزند پروری قاطع اثر مستقیم دارد. بررسی اثر مستقیم سبک فرزند پروری مادران بر شکوفایی دختران بیانگر این مطلب است که سبک فرزند پروی سهل گیرانه و مستبدانه مادران بر شکوفایی دختران اثر معنادار ندارد، اما سبک فرزند پروری قاطع مادران بر شکوفایی دختران اثر مستقیم دارد. نتایج پژوهش اثر غیرمستقیم توانمندی های مهربانی، هوش اجتماعی و رهبری را بر شکوفایی باواسطه گری سبک فرزند پروری قاطع تائید کرد. نتیجه گیری : تقویت و کاربرد توانمندی های منشی معنادار شده در مادران هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تأثیری که بر سبک فرزند پروری قاطعانه می گذارد می توان موجب ارتقای شکوفایی دختران آن ها گردد.
ارائه ی الگوی تلفیقی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی و انگیزه ی تغییر خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۷۶-۵۰
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی تلفیقی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی و انگیزه ی تغییر خشونت خانگی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش هرمنوتیک و تحلیل محتوا انجام شده است. منابع تحلیل جامعه کتب و مقالات مربوط به الگوی مصاحبه ی انگیزشی و مجموعه آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی است که تا سال 1398 منتشر شده است.یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی مبتنی بر اصول، فرایند، محتوا و فنون الگوی مصاحبه ی انگیزشی که با جهت گیری هستی شناسی اسلامی در چهاربخش ارائه گردید: که شامل 1.اصول: الف) مقاومت در برابر بازتاب اصلاحی با جهت گیری گفتگو و تدبر، جایز دانستن انتخاب، خودرهبری و مسئولیت پذیری، فهم و توکل، ب) درک انگیزه ی مراجع با اصل تمایز، چند بعدی بودن، احترام ویادآوری، ج)گوش دادن به مراجع با گوش سپاری و به گزینی و همدلی، د)توانمندسازی مراجع با اصل عدل و استوا و اصل توحید، 2.محتوا حاوی گفتگوی تغییرمدار با تمرکز بر غفلت ها، گمانه زنی، مات شدگی و خودمحوری و خودپسندی،3. فرایند شامل الف) درگیر کردن و تمرکز و فرا خواندن و طرح ریختن با آگاهی و خلوص و عمل، 4. .فنون شامل ایجاد سؤال، استماع، سکوت و جدال احسن، مواجهه، خلاصه کردن، استفاده از تمثیل و قصص، تصویرسازی های قرآنی است. نتیجه: از آن جا که در آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی به اصول انگیزشی و فرایند ها و محتوا و روش های هستی شناسانه ی اسلامی در ایجاد انگیزش به ویژه در باب خشونت همراستا با الگوی مصاحبه ی انگیزشی به طور کامل پرداخته شده است و این موارد در جهت فرهنگ اسلامی تفاوت های هستی شناسانه با الگوی مصاحبه ی انگیزشی دارد، بنابراین برای ارائه ی الگوی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی تلفیق دو الگو کاربرد الگوی مصاحبه ی انگیزشی را اثر بخش تر خواهد کرد.
بررسی کیفی مشکلات روان شناختی - فرهنگی و اجتماعی اعتیاد به شبکه های مجازی و اینترنت بر روی روابط زناشویی زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
275 - 303
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی مشکلات روانشناختی - فرهنگی و اجتماعی اعتیاد به شبکه های مجازی و اینترنت بر روی روابط زناشویی زوجین شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در طول کار با 14 نفر ( هفت زوج ) به مرحله اشباع رسید. مصاحبه ها ضبط و پیاده سازی و عبارات مهم با روش کلایزی کد گذاری، تحلیل و مشکلات روانشناختی - فرهنگی و اجتماعی مرتبط با شبکه هاى مجازى در دو طبقه مشکلات روان شناختی (شامل دو مقوله مشکلات رفتاری و مشکلات عاطفی –شناختی ) و طبقه فرهنگی - اجتماعی ( شامل 3 مقوله تغییر در سبک زندگی، انحطاط فرهنگی و تغییر ارزشهای مذهبی) قرار گرفت. نتایج نشان داد وابستگی به شبکه های مجازی و اینترنت موجب مشکلات رفتاری شامل "پرخاشگری، اهمال کاری و تکانشگری"، مشکلات عاطفی –شناختی شامل "افسردگی، اضطراب، وسواس فکری و عملی، فقدان همدلی و حساسیت بین فردی" ، مقوله تغییر در سبک زندگی شامل "اعتیاد به اینترنت، انزوای اجتماعی، مد پرستی، مشکلات شغلی و مالی"، انحطاط فرهنگی شامل م"گسست از هنجارها و فردیت باختگی فرهنگی" و مقوله تغییر ارزشهای مذهبی شامل"تزلزل در ارزشهای اخلاقی و مذهبی و انحراف از اززشها می گردد. لذا پیشنهاد می شود استفاده درست از شبکه هاى اجتماعى به عنوان بخشى از مهارت هاى زندگى و آموزش پیش از ازدواج مورد توجه مشاران، روانشناسان و زوج درمانگران قرار گیرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
177 - 186
حوزههای تخصصی:
برخی از افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند. پژوهش هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین-فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن در کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اصلاح شده ییل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه خودتفسیری هاردین و همکاران، پرسشنامه خلاقیت عاطفی آوریل و پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردی هافمن و همک اران بودند. گروه آزمایش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش می باشد (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خودتفسیری مستقل، افزایش خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجانی بین فردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش است.
مدل سازی روابط فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجی گری جو سازمانی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش طراحی و ارزیابی مدل فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجی گری جو سازمانی مثبت بوده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان ومدیران دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم شهرستان سرعین بوده است که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تدریس و فعالیت بوده اند. برای انتخاب نمونه، با استفاده از جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای از بین 276 نفر نمونه 162 نفری انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها سه پرسشنامه فرهنگ نوآوری دابنی (2008)، جو سازمانی سیگل و کایمر (1978) و مدیریت مشارکتی فیضی (1386) بود. روایی پرسشنامه ها با توجه به ضرایب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0، 82/0 و 85/0 به دست آمده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و LISREL بهره گرفته شد. در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل نشان دادند که بین فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجیگری جو سازمانی رابطه مثبت وجود دارد. اما بین فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد.
مقایسه سبک های فرزندپروری، احساس تنهایی و مهارت های ارتباطی زنان بی سرپرست و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
306 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از انجام این پژوهش مقایسه سبک های فرزندپروری، احساس تنهایی و مهارت های ارتباطی زنان بی سرپرست و عادی بود روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به سرای محله شهر تهران بود که تعداد آن ها برابر با 360 نفر بوده و تعداد تقریبی حجم نمونه، با توجه به حجم جامعه و مراجعه به جدول کرجسی و مورگان، برابر با 186 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1991)، پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و پرسشنامه احساس تنهایی راسل، پیلوا وکورتونا (1980): بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی فراوانی، درصد فراوانی، جدول توزیع فراوانی، ترسیم نمودارها و توصیف ویژگی های پاسخ دهندگان به پرسشنامه استفاده شد و از طریق آمار استنباطی آزمون کلموگروف - اسمیرنوف برای تعیین نرمال بودن متغیرهای پژوهش و همچنین برای تحلیل داده ها در این تحقیق با توجه به نوع اطلاعات و اهداف مورد نظر به منظور تائید یا رد سؤال ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز توسط نرم افزار SPSS 24 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که احساس تنهایی و مهارت های ارتباطی در زنان بی سرپرست و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر زنان عادی در متغیر مهارت های ارتباطی نمرات بیشتر و زنان بی سرپرست در متغیر احساس تنهایی نمرات بیشتری کسب کردند و این تفاوت معنادار است. با توجه به اندازه اثر این تفاوت در مهارت های ارتباطی کمترین تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین سبک های فرزندپروری زنان بی سرپرست و عادی در سطح 05/0 = α تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر زنان عادی در متغیر سبک های فرزندپروری نمرات بیشتری کسب کردند و این تفاوت معنادار است . نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق توسعه و گسترش مداخلات روان شناختی می تواند به ارتقای سبک های فرزندپروری، مهارت های ارتباطی و کاهش احساس تنهایی در زنان سرپرست خانوار کمک نماید.
تبیین امیدواری بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده و معنویت محیط کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین امیدواری کارکنان بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده و معنویت محیط کاری بود. پژوهش بر اساس طرح همبستگی و مطالعه ی پیش بینی انجام شد. به این منظور، تعداد 396 نفر از کارکنان شرکت توزیع نیروی استان مرکزی به شیوه ی تصادفی طبقه ای برحسب وضعیت استخدامی انتخاب شدند. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه های امیدواری اشنایدر، حمایت سازمانی ادراک شده و معنویت محیط کاری گردآوری و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه ی هم زمان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده و معنویت محیط کاری با امیدواری کارکنان و مؤلفه های آن رابطه ی مستقیم و معناداری دارد (همبستگی 0/28 تا 0/53 و 0/001> P ). بااین حال، معنویت محیط کاری سهم اصلی را در پیش بینی امیدواری کل، تفکر عامل و تفکر مسیر کارکنان در سطح 0/001> P داشت (به ترتیب با ضریب بتای 0/528، 0/508 و 0/461). معنویت محیط کاری متغیری مهم در تبیین امیدواری کارکنان بوده که لازم است توسط مدیران سازمان ها مورد توجه ویژه ای قرار گیرد.
رابطه اشتغال مادر با شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اشتغال مادر و تأثیر آن در شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی فرزند از موضوعات مورد توجه در جوامع پیشرفته بوده و امروزه در بسیاری از کشورها که زنان وارد بازار کار شده اند مورد توجه ویژه قرار گرفته است. هدف این مطالعه تعیین رابطه اشتغال مادر با شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره اول ابتدایی است. روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره اول ابتدایی ناحیه 2 شهر ری در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 10120 بوده که از میان آنان 370 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از آزمون های همبستگی دو رشته ای نقطه ای، همبستگی پیرسون و آزمون تی استفاده شده است. یافته ها: با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل داده ها، بین اشتغال مادر با شادکامی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد (074/0 P< ،075/0 R= ). بین اشتغال مادر باخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان نیز رابطه معناداری وجود ندارد (477/0 P< ،003/ = 0 R ). تفاوت معناداری بین شادکامی دانش آموزان بر اساس اشتغال مادر (481/0 P< ،448/1 T= )، و تفاوت معنادار بین خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بر اساس اشتغال مادر(231/0 P< ،059/0 T= ) وجود ندارد. همچنین بعنوان یافته جانبی، بین سن با شادکامی دانش آموزان (384/0 P< ، 015/0 -R= ) و بین سن با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان (104/0 P< ،066/0 R= ) رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که بین اشتغال مادر با شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بر اساس اشتغال مادر تفاوت معناداری وجود ندارد.
تدوین بسته طرحواره درمانی بخشش محور و مقایسه آن با طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری و تاثیر آن بر تعهد، صمیمیت زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره خانواده ی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور تدوین بسته آموزشی طرحواره درمانی بخشش محور و مقایسه اثربخشی آن با طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت زناشویی، تعهد زناشویی بر روی زنان دارای تعارضات زناشویی شهر شیراز بود. روش: این پژوهش از لحاظ روش مطالعه، یک طرح تحقیق اکتشافی و دارای دو مرحله کیفی و کمی بود. در مرحله کیفی به منظور تدوین بسته طرحواره درمانی بخشش محور از روش کیفی تحلیل موضوعی(مضمون) استقرایی داده محور و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی چهار گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد،جامعه آماری در بخش کیفی کلیه منابع علمی شامل کتب و مقالات و پایان نامه های مرتبط با حوزه تعارضات زناشویی و در بخش کمی شامل زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال 98 بود که پس از اجرای پرسشنامه تعارضات زناشویی و محرز شدن سطح بالای تعارضات زوجی در آنها و داشتن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش بصورت تصادفی به تعداد 15 نفر در هر یک از سه گروه آموزش و 15 نفر در گروه کنترل مجموعا 60 نفر جایگیری شدند. یافته ها: یافته ها در مرحله کیفی، بسته آموزشی طرحواره درمانی بخشش محور را متناسب با نیازهای زنان دارای تعارضات زناشویی در قالب 11 جلسه 90 دقیقه ای که دارای توافق تخصصی924/0 بود را بدست داد. در بخش کمی نشان داد که در متغیرهای بکار برده شده اثر بسته آموزشی طرحواره درمانی وبخشش محور بیشتر بوده است ولی بسته آموزشی بخشش محور، تأثیر معناداری بر متغیرها نداشت ولی در متغیرسازگاری زناشویی، اثربخشی بسته آموزشی شفقت درمانی و بسته آموزشی بخشش محور با بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور بر تعهد زناشویی در زنان دارای تعارضات زناشویی دارای تفاوت معناداری بود((p<0/05 و اثر بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور بیشتر بوده است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی شفقت درمانیِ بخشش محور می تواند تعارضات زناشویی را کاهش دهد.