فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
339 - 358
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات پیشین نشان می دهد شناسایی عوامل روانی و اجتماعی پیش از ازدواج از جمله؛ مسئولیت پذیری، بلوغ عاطفی، انعطاف پذیری، خوش بینی، تعهد به همسر و زندگی، صمیمیت زوجی، مدیریت مالی، انتظارات واقع بینانه، ارتباط مثبت و سازنده با خانواده های اصلی، احترام به خانواده اصلی در موفقیت ازدواج زوج ها تأثیر دارد و آشنایی پیش از ازدواج از عوامل مهم پیشگیری از مشکلات در رابطه است، اما بررسی این عوامل به شکل تجارب زیسته در جامعه مورد پژوهش، شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل روانی - اجتماعی پیش از ازدواج از نقطه نظر تجارب زیسته زنان و مردان متأهل موفق از دوره پیش از ازدواج انجام شد.
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و به شیوه پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان و مردان موفق از دوره پیش از ازدواج شهرستان شهریار در سال 1400 بود. گروه نمونه با انتخاب 12 نفر (شناسایی از طریق فراخوان مجازی) دارای ازدواج موفق (5 مرد و 7 زن) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته (70 تا 90 دقیقه) تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. متن مصاحبه ها کلمه به کلمه پیاده شد و داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به 4 مضمون (عوامل فردی و شخصیتی، عوامل تعاملی زوج، عوامل مربوط به خانواده های اصلی و عوامل اجتماعی - فرهنگی و بافتی)، 30 زیر مضمون و 123 کد مفهومی شد.
نتیجه گیری: بنابراین، شناسایی و درک عوامل روانی - اجتماعی پیش از ازدواج مؤثر بر موفقیت ازدواج می تواند به عنوان الگو و مسیری برای موفقیت و سازگاری بهتر زوج ها قلمداد شود و برای روانشناسان و مشاوران در جهت تدوین کاربست مشاوره ازدواج، مفید واقع شود و در نهایت سلامت جامعه را به همراه داشته داشته باشد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی منطقه 1 شهر تهران در شش ماهه اول سال 1402 بود که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی باسبی و همکاران (1995، RDAS) بود. مداخله هیجان محور بسته آموزشی جانسون (2004) و پروتکل طرح واره محور یانگ و همکاران (۲۰۰۳) در 9 جلسه 120 دقیقه ای هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری کیفیت روابط زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و نتایج نشان داد بین میزان اثربخشی طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار در بهبود کیفیت روابط زناشویی تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0<P). می توان این گونه نتیجه گرفت که طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار دو روش مؤثر بر پذیرش همسر زوجین دارای اختلاف زناشویی هستند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان شهرستان زرند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین جوان 20 تا 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان زرند در سال 1401-1400 بود. 28 زوج (56 نفر) به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی و با روش قرعه کشی جایگزین شدند. مداخله درمان هیجان مدار در 10 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1963) و الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (۱۹۸۴) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان تاثیر داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد درمان هیجان مدار، 31 درصد از تغییرات ارتباط سازنده، 37 درصد اجتناب متقابل، 29 درصد توقع/کناره گیری و 42 درصد سلامت روانی زوجین جوان را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از درمان هیجان مدار در بهبود روابط زناشویی و افزایش سلامت روانی زوجینی که ابتدای زندگی مشترک هستند، پیشنهاد نمود.
خشونت جنسیتی: ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
175-228
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر معطوف به خشونت جنسیتی است. برمبنای فهم عامه خشونت جنسیتی خصوصی و خانوادگی تلقی می شود و عمدتاً با هدف حفظ خانواده و فرهنگ اعمال و توجیه می شود. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی تجربه و درک زنان از خشونت در عرصه های مختلف اجتماعی، به واکاوی اشکال، زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسیتی در نزد نمونه ای از زنان شهر سنندج بپردازد. روش: روش پژوهش حاضر، نظریه زمینه ای است و طی آن با 35 نمونه از زنانی مصاحبه انجام شد که از تجربه خشونت در زندگی برخوردار بودند. در انتخاب نمونه ها، از نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهره گرفته شده است. یافته ها: زنان موردمطالعه خشونت را در عرصه های مختلف اجتماعی تجربه کرده اند و جامعه پذیری جنسیتی، تبعیض نهادی و محرومیت از منابع قدرت، زمینه های خشونت جنسیتی را شکل داده اند. تجربه خشونت برای زنان آمیخته با سلب قدرت، نادیده انگاری، طرد نهادی، ترس فراگیر و بدبینی نسبت به مردان بوده است و تقدیرگرایی و گریز از جامعه به عمومی ترین راهبرد مواجهه با خشونت تبدیل شده است؛ راهبردهایی که پذیرش هویت متعارف، ترس و بدبینی نسبت به مردان و غیاب سیاست زندگی را در پی داشته است. بحث: محرومیت از منابع قدرت، عدم دسترسی به شبکه های اجتماعی حمایتی، تبعیض نهادی، انسداد ارتقای سازمانی بر شکنندگی و آسیب پذیری زنان در عرصه های مختلف دلالت دارد. گستردگی خشونت بیش از هر چیز نشان از وجه نهادی و ساختاری خشونت دارد؛ فلذا نمی توان خشونت جنسیتی را به مسأله فردی تقلیل داد و از تغییر و اصلاح بسترهای نهادی و ساختاری خشونت غفلت کرد.
تدوین مدل عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عملکرد تحصیلی دانش آموزان شاخصی است که به وسیله آن میزان یادگیری و پیشرفت آن ها قضاوت می شود و عوامل فردی و محیطی متعددی در عملکرد تحصیلی اثرگذار هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سال 1398 و 1399 بودند که از میان آن ها 422 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو کاستا و مک ری (1989)؛ پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و همکاران (2013)؛ مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)؛ مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۹۲) و آزمون کارکرد تحصیلی درتاج و دلاور (1384) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی از طریق بی انگیزه تحصیلی معنادار است (01/0>p، 056/0=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین روان رنجورخویی و عملکرد تحصیلی از طریق خودکارآمدی معنادار است (01/0>p، 05/0-=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین وظیفه شناسی و عملکرد تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی درونی (01/0>p، 064/0=β) و از طریق بی انگیزگی تحصیلی (01/0>p، 055/0=β) مثبت و معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین توافق پذیری و عملکرد تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی درونی (01/0>p، 068/0=β) و از طریق بی انگیزگی تحصیلی (05/0>p، 034/0=β) معنادار بود. نتیجه گیری: ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی هستند. برگزاری کارگاه هایی با محتوای خودکارآمدی تحصیلی به مسئولین و مدیران و معلمان پیشنهاد می شود
اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
216 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی بود. روش این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده بود. جامعه هدف این پژوهش 22نفر از دانشجویان دختر موسسه آموزش عالی حکمت رضوی بود که دچار شکست عاطفی شده بودند، به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش را طی ده جلسه 90دقیقه ای دریافت نمودند، در حالی که گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. از پرسشنامه ضربه عشق راس(1999) جهت غربالگری آزمودنی ها و از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و خودآگاهی کوپر اسمیت (1997) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان به طور معناداری موجب افزایش عزت نفس و خودآگاهی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (p<0/05) . آموزش تنظیم شناختی هیجان ، روش مناسبی برای افزایش عزت نفس و خوآگاهی هیجانی در افرادی که دچار شکست عاطفی شده اند است و می تواند به عنوان مداخله ای مبتنی بر شواهد تجربی، مورد استفاده قرار بگیرد.
طراحی الگوی فرهنگ خود مراقبتی سالمندان با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
91 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی فرهنگ خود مراقبتی سالمندان بود که به صورت ترکیبی انجام شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و بر اساس روش، توصیفی- همبستگی می باشد که برای تحلیل آن از نرم افزار اکسل استفاده شد. در گام اول مؤلفه های فرهنگ خودمراقبتی سالمندان بر اساس مصاحبه عمیق با 28 نفر از خبرگان دانشگاهی به روش داده بنیاد، شناسایی شدند. خروجی این مرحله 47 مقوله در قالب 6 مؤلفه (دانش خود مراقبتی، خودکارآمدی خود مراقبتی، مهارت خود مراقبتی، انضباط معنوی خود مراقبتی، خودمحوری خود مراقبتی و هنجارهای اجتماعی خود مراقبتی) بود. سپس در گام دوم مؤلفه های شناسایی شده با روش مدل سازی ساختاری تفسیری سطح بندی و با تحلیل میک مک خوشه بندی شدند. نتایج نشان دادند مؤلفه های دانش خود مراقبتی در سطح سوم، مهارت خود مراقبتی و هنجارهای اجتماعی خود مراقبتی در سطح دوم و خودکارآمدی خود مراقبتی، انضباط معنوی خود مراقبتی و خودمحوری خود مراقبتی در سطح اول قرار دارند و انضباط معنوی خود مراقبتی و خودمحوری خود مراقبتی در خوشه وابسته، خودکارآمدی خود مراقبتی در خوشه پیوندی و دانش خود مراقبتی در خوشه مستقل و مهارت خود مراقبتی و هنجارهای اجتماعی خود مراقبتی در خوشه خودمختار قرار گرفته اند.
نقش فضیلت ها در سلامت روان با میانجی گری خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی در مشاوران و روانشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل سلامت روان براساس فضیلت ها و با نقش میانجی خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی در کارشناسان سلامت روان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری را مشاوران و روانشناسان شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که از میان آنها 316 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های نیرومندی منش، سلامت عمومی، خودمراقبتی و استیگمای کمک طلبی روانشناختی بود. داده ها با روش معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند اثر مستقیم فضیلت ها (خرد، شجاعت، انسانیت، عدالت، میانه روی و تعالی) بر سلامت روان، خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی معنادار است. همچنین، اثر مستقیم خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی بر سلامت روان نیز معنادار است. درخصوص اثرات غیرمستقیم متغیرها، فضیلت ها به واسطه افزایش خودمراقبتی و نیز کاهش ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی بر سلامت روان مشاوران و روانشناسان اثر غیرمستقیم و مثبت دارند. توجه به نقش فضیلت ها، خودمراقبتی و استیگمای کمک طلبی روانشناختی در سلامت روان مشاوران و روانشناسان می تواند زمینه ساز آگاهی بیشتری درخصوص عوامل موثر بر ارتقای سلامت روان در این جامعه باشد.
ارتباط تبعیت درمانی با افسردگی در بیماران مبتلا مالتیپل اسکلروز (MS)؛ نقش تعدیل گر کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل گر کارکردهای اجرایی در ارتباط بین تبعیت درمانی با افسردگی در بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروز انجام شد.
روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه شامل تمامی مبتلایان به بیماری مالتیپل اسکلروز ساکن تهران بود. درنهایت 229 نفر نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم (2005)، کارکردهای اجرایی نجاتی و همکاران (2014) و تبعیت درمانی موریسکی و همکاران (2008) به شیوه مداد کاغذی پاسخ دادند. به منظور بررسی ارتباط از همبستگی پیرسون و نقش تعدیل گر از رگرسیون گام به گام بهره گرفته شد.
یافته ها: شواهدی از نقش پیش بین نشانه های افسردگی برای تبعیت ضعیف از درمان در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز یافت شد (P<0/01). بعلاوه شواهد مبین نقش پیش بین حافظه، برنامه ریزی و شناخت اجتماعی در تبعیت درمانی بود (P<0/01). از طرفی شواهدی از نقش کارکردهای اجرایی در رابطه نشانه های افسردگی با تبعیت درمانی به عنوان تعدیل یافت نشد (P>0/01).
نتیجه گیری: یافته ها حاکی از اهمیت وجود نشانه های افسردگی و کارکردهای اجرایی در تبعیت درمانی بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروز بود. با توجه به اهمیت تبعیت درمانی در پیش آگهی بیماری پیشنهاد می شود پزشکان با در نظر گرفتن این دومورد به تدوین برنامه هایی درمانی اقدام کنند تا مشکلات شناختی و هیجانی موازی با درمان اصلی بیماری هدف قرار دهند و از این طریق تبعیت درمانی را افزایش دهند.
The mediating role of social network addiction in the relationship between body image dissatisfaction and depression(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The present study was conducted with the aim of investigating the mediating role of addiction to social networks in the relationship between body image dissatisfaction and depression.
Method: The current research was a correlational and structural equation type. The statistical population of the research included all male and female undergraduate, master's and doctoral students of Gilan University who were studying in 1400-1401. 304 people were selected by random sampling method and answered questionnaires of addiction to mobile based social networks (AMQBSN), dissatisfaction with body image (BICI) and depression (BDI-II). Data were analyzed using structural equation modeling with SPSS-27 and SMART-PLS-3 statistical software.
Finding: The results of structural equations showed that body dissatisfaction has a direct and significant effect on depression. Also, addiction to social networks has a direct effect on depression. Addiction to social networks plays a mediating role in the relationship between body image dissatisfaction and depression.
Result: As a result, the value of the goodness of fit (GOF) is equal to 0/24 which, by comparing it with acceptable values for GOF, shows the average fit of the model. According to the results of the present study, the expansion of the use of social networks, especially among students, has provided a platform for addiction, which increases dissatisfaction with body image, which leads to depression.
ارائه مدل گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش میانجی گری خودتنظیمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
182 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر الگویابی ساختاری گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش میانجی گری خودتنظیمی هیجانی بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بود. از بین جامعه آماری 340 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، ۲۰۰۳)، پرسشنامه گرایش به اعتیاد (وید و بوچر، 1992) و پرسشنامه سبک فرزندپروری (بامریند، ۱۹۷۲) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، به وسیله نرم افزار SPSS و Amos ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه بر خودتنظیمی هیجانی (05/0p<، 533/0-β=) و گرایش به اعتیاد (05/0p<، 437/0β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 4/28 و 1/19 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. همچنین سبک فرزندپروری مقتدرانه بر خودتنظیمی هیجانی (05/0p<، 545/0β=) و گرایش به اعتیاد (05/0p<، 462/0-β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 5/29 و 3/21 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در ادامه سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر خودتنظیمی هیجانی (05/0p<، 426/0-β =) و گرایش به اعتیاد (05/0p<، 518/0β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 1/18 و 8/26 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت خودتنظیمی هیجانی بر گرایش به اعتیاد (05/0p<، 547/0-β =) دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته 9/29 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کرده و در رابطه سبک های فرزندپروری با گرایش به اعتیاد دانشجویان نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (05/0p<). با توجه به نقش میانجی معنادار خودتنظیمی هیجانی، می توان با بکارگیری مداخلات موثر همانند آموزش خودتنظیمی هیجانی از بروز گرایش به اعتیاد در نزد دانشجویان کاست.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر مشکلات هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
273 - 280
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات قبلی عوامل مختلفی بر مشکلات هیجانی مؤثر هستند که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس از جمله آنهاست. این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر مشکلات هیجانی دانش آموزان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. کلیه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر ارومیه جامعه آماری را تشکیل می داد؛ که از آن 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانمندی و مشکلات گودمن (1997) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را دریافت نمود ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان شده و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است (0/01>P). نتیجه اینکه، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس یک روش مؤثر در کاهش مشکلات هیجانی است.
مدل سازی معادلات ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس اضطراب کووید 19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری استرس شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
96 - 79
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی استرس شغلی در رابطه اضطراب کووید 19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با فرسودگی معلمان شهر اهواز انجام شد.
روش : روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. به این منظور تعداد 365 معلم از معلمان ناحیه چهار آموزش و پرورش اهواز (از بین کل معلمان مقطه متوسطه شهر اهواز) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. مقیاس های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فرسودگی شغلی مسلچ، مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران، مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، مقیاس بهزیستی روان شناختی و مقیاس استرس شغلی معلمان پالیس بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از راه الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات غیر مستقیم از روش بوت استراپ، در برنامه پریچرز و هیز استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازندگی الگوی پیشنهادی را با داده ها مورد حمایت قرار دادند. نتایج نشان داد که اضطراب بیماری کرونا تأثیر مثبت و معنی داری بر فرسودگی شغلی دارد. کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی اثرات منفی معنی داری بر فرسودگی شغلی دارد. استرس شغلی تأثیر مثبت و معنی داری بر فرسودگی شغلی دارد. اضطراب بیماری کرونا تأثیر مثبت و معنی داری بر استرس شغلی دارد. کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی اثرات منفی معنی داری بر استرس شغلی دارند. نتایج هم چنین، حاکی از آن است که استرس شغلی در رابطه اضطراب کووید 19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با فرسودگی معلمان شهر اهواز نقش واسطه ای را ایفا می نماید.
نتیجه گیری: بر پایه این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که با کاهش اضطراب کووید 19 و افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی می توان میزان استرس شغلی معلمان را کاهش داد تا این عوامل در کنار یکدیگر شرایط کاهنده فرسودگی شغلی را برای آنان فراهم سازند.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلا به افسردگی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین اختلال های روان شناختی حال حاضر دنیا افسردگی است، و به نظر می رسد که یکی از مؤلفه های مهم در ابتلا یا حفظ افسردگی، دشواری در تنظیم هیجان است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلا به افسردگی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام بیماران دارای تشخیص افسردگی مراجعه کننده به کلینیک درمانی یارا در سال 1401 در شهر تهران تشکیل دادند که از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گواه جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (1961) و مقیاس دشواری های تنظیم هیجان گراتز و روئمر (۲۰۰۴) بود. شرکت کنندگان گروه مداخله 12 جلسه 60 تا 180 دقیقه ای، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده را دریافت کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد تفاوت میانگین نمرات مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان در مراحل پیش آزمون- پس آزمون و پیش آزمون- پیگیری به لحاظ آماری معنادار (05/0>P)، اما تفاوت میانگین آن نمرات در مراحل پس آزمون- پیگیری غیر معنادار است (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت منجر به کاهش دشواری در تنظیم هیجان در مبتلایان به افسردگی می شود. آگاهی مشاوران، روانشناسان و سایر متخصصان از این درمان بر فرآیندهای تنظیم هیجان و مکانیسم های دفاعی در بیماران افسرده می تواند کمک کننده باشد.
اثربخشی توجه آگاهی معنوی اسلامی گروهی بر خستگی از شفقت، همدلی و خوش بینی پرستاران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران در طول فرآیند کاری خود درگیر تنش های گسترده ای می شوند که زمینه ساز افزایش خستگی از شفقت و کاهش همدلی و خوش بینی در آن ها می شود که این وضع بر کیفیت ارائه خدمات بالینی آنها تأثیر منفی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توجه آگاهی معنوی اسلامی گروهی بر خستگی از شفقت، همدلی و خوش بینی پرستاران انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل پرستاران شاغل در بیمارستان عارفیان شهر ارومیه بود که تعداد 60 نفر در سال 1401 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله را دریافت نمود و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای سنجش پرسش نامه خستگی از شفقت فیگلی (1995)، همدلی بارون - کوهن (2003) و خوش بینی بدبینی سلیگمن (1982) بود. شرکت کنندگان پرسش نامه ها را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرّر و نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایشی و کنترل در هر سه متغیر پژوهش تفاوت معنی دار وجود داشت. مداخله توجه آگاهی معنوی اسلامی گروهی بر خستگی از شفقت (01/0 > P ؛980/10=F)، همدلی (01/0 > P ؛ 071/53 =F) و خوش بینی (01/0 > P ؛ 406/25 =F) پرستاران اثربخشی معنی داری داشت. نتیجه گیری: توجه آگاهی معنوی اسلامی گروهی بر خستگی از شفقت، همدلی و خوش بینی پرستاران مؤثر بود؛ بنابراین می توان از این مداخله برای بهبود عملکرد و کیفیت مراقبت های بالینی پرستاران استفاده نمود.
طراحی بازی های آموزشی مبتنی بر نظریه ذهن و بررسی اثربخشی آن بر ارتقای سطح کفایت اجتماعی و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از نقایص اساسی کودکان با کم توانی ذهنی که در اغلب کارکردهای آن ها اختلال عمده ای ایجاد می کند، نظریه ذهن ضعیف است. هدف: این پژوهش به منظور طراحی بازی های آموزشی مبتنی بر نظریه ذهن و تعیین اثربخشی آن بر کفایت اجتماعی و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف شهر تهران در مقطع ابتدایی دوم بود که در سال تحصیلی 1402- 1401 در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 28 دانش آموز پسر بود که با نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزارهای پژوهش آزمون نظریه ذهن استیرنمن (1999)، مقیاس کفایت اجتماعی فلنر (1990) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. برنامه مداخله ای طی 24 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا و دو ماه بعد، پیگیری انجام شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزشی پژوهش حاضر از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. همچنین، این برنامه تأثیر معناداری بر بهبود نظریه ذهن، کفایت اجتماعی و عزت نفس داشت (001/0p< ) و این تأثیر با گذشت دو ماه همچنان پایدار بود. نتیجه گیری: والدین، معلمان، روان شناسان و مراکز توانبخشی می توانند از بازی های موجود در برنامه آموزشی این پژوهش جهت بهبود نظریه ذهن، کفایت اجتماعی و عزت نفس کودکان با ناتوانی هوشی خفیف بهره بگیرند.
مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناکارآمدی در فرایند تنظیم هیجان، مانع از بروز رفتارهای کارآمد و پاسخ های مقابله ای مناسب با موقعیت در روابط زناشویی، توسط فرد می شود که به نظر می رسد تحت تأثیر باورهای ارتباطی قرار داشته باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان متاهل سنین 30 تا 50 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر تهران در شش ماهه اول سال 1401 تشکیل دادند که از میان آنها 371 زن با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه باورهای ارتباطی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSSنسخه 22 و AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی مثبت رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود دارد (003/0=P، 11/2-=Z). همچنین، بین باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی منفی رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود دارد (009/0=P، 78/1-=Z). نتیجه گیری: نتایج نشان داد رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل پیش بینی می شود. به متخصصان زوج درمانگر و خانواده درمانگر پیشنهاد می شود، در مشاوره و زوج درمانی جهت افزایش رضایت زناشویی، بر باورهای ارتباطی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشأت گرفته از آن توجه کنند.
طراحی الگوی کمال گرایی برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمال گرایی یکی از موضوعات روانشناختی است که توسط روانشناسان مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا بر اساس شواهد پژوهشی، این عامل نقش مهمی در تسهیل یا تضعیف عملکرد ایفا می کند. هدف: هدف از انجام این تحقیق طراحی الگوی کمال گرایی برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی بود. روش: این پژوهش به روش ترکیبی آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، 20 نفر از خبرگان دانشگاهی آگاه به بحث کمال گرایی در ورزش (تا رسیدن به اشباع نظری)، و بخش کمی شامل کلیه بازیکنان حاضر در اردوهای آمادگی تیم های ملی بود که به روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 232 نفر در سال 1401 انتخاب شدند. در بخش کیفی با روش پیاز پژوهش (ساندرز، 2005)، الگوی کمال گرایی برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی در بازیکنان تیم های ملی طراحی شد. براساس مصاحبه های انجام شده و الگوی کمال گرایی طراحی شده، پرسشنامه ای مشتمل بر 10 مولفه ساخته شد. در بخش کیفی مصاحبه ها و نظرات خبرگان تا رسیدن با اشباع نظری ادامه یافت. در بخش کمی با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS، روابط بین عناصر و مؤلفه های الگوی حاضر مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، الگوی کمال گرایی بدست آمده برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی در بازیکنان تیم های ملی به ترتیب، شامل مولفه های روانشناختی منفی گرایی، انتظارات اطرافیان، انتقاد مربی، انتظارات مربی، خویشتن داری، استانداردهای فردی، مثبت گرایی، تلاش برای عالی بودن، ترس از شکست و تردید نسبت به عملکرد بود. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده بیانگر وجود مولفه های روانشناختی مرتبط با شخصیتی غیر طبیعی در الگوی کمال گرایی طراحی شده بود، لذا براساس نتایج بدست آمده کمال گرایی، بر نگرش بازیکنان به جهت ایجاد رفتار مطلوب، تأثیر قابل توجهی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر شفقت بر سوگ پیش از موعد و پریشانی روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر شفقت بر سوگ پیش از موعد و پریشانی روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش مراقبت کنندگان بیماران مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان های امام حسین و بهار شهرستان شاهرود در سال 1401 بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سوگ پیش از موعد (MM-CGI) دهقانی و همکاران (1391)، پریشانی روانشناختی (K-10) کسلر (2003) بود. یکی از گروه های آزمایش درمان هیجان مدار را در 10 جلسه 1 ساعته و گروه آزمایش دیگر نیز درمان مبتنی بر شفقت را در قالب 10 جلسه 1 ساعته به صورت هفته ای دو بار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر شفقت بر سوگ پیش از موعد و پریشانی روانشناختی اثربخشی معنادار داشتند (05/0>p). همچنین درمان هیجان مدار در مقایسه با درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش سوگ پیش از موعد و پریشانی روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان اثربخشی بیشتری داشته است (01/0>p). نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار، مداخله کارآمدتری در مقایسه با درمان مبتنی بر شفقت برای کاهش سوگ پیش از موعد و پریشانی روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بوده است.
تبیین رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان: نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۱۸-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان با نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه چندبعدی روابط بدن خود (MBSRQ) کش، 1985، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس، 1984 و پرسشنامه ذهن آگاهی (KIMS) بائر، اسمیت و آلن، 2004 بود. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی اثر مستقیم معناداری بر تصویر بدنی دارد (001/0>p). رابطه مستقیم بین ذهن اگاهی با سبک مقابله هیجان مداری منفی و با سبک مقابله مسئله داری مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه مستقیم بین سبک مقابله هیجان مداری با تصویر بدنی منفی و ضریب مسیر بین سبک مقابله مسئله داری با تصویر بدنی مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه غیرمستقیم بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی از طریق مقابله هیجان مداری و مسئله مداری مثبت و معنادار بود (001/0>p). نتیجه می شود که راهبردهای مقابله ای نقش میانجی بین ذهن آگاهی و تصویر بدن در نوجوانان دارد.