فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۱۵۰-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان در شرایط خاص و بحرانی ای قرار دارند و گاهی به خاطر تغییرات هورمونی و ظاهری ممکن است از اجتماعی فاصله بگیرند. این اجتناب می تواند احساس تنهایی را به وجود بیاورد. پژوهش بر روی نوجوانان از نیازهای مبرم هر جامعه ای محسوب می شود. چون نوجوانان نیروی انسانی فعال هر جامعه ای محسوب می شوند. هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان ساری بودند که از این میان نمونه ای با حجم 45 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شد. سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش اول واقعیت درمانی و گروه آزمایش دوم درمان پذیرش و تعهد را دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد هر دو بر افزایش احساس تنهایی (001/۰ >p) مؤثر بودند. همچنین بین اثربخشی دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 >p) و رویکرد واقعیت درمانی اثربخشی بیشتری را از خود نشان داد. نتایج آزمون پیگیری نیز نشان داد اثر درمان پذیرش و تعهد و درمان واقعیت درمانی بر احساس تنهایی نوجوانان ثابت مانده است. نتیجه گیری: در نتیجه هر دو شیوه ی درمان واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد در کاهش احساس تنهایی نوجوانان پسر اثر معناداری دارند. بااین حال، رویکرد واقعیت درمانی رویکرد اثربخشی تر است.
واکاوی رویکرد جامعه شناختی لوسین گلدمن و روانشناسی شخصیت آلفرد آدلر در رمان سووشون سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
485 - 502
حوزههای تخصصی:
زمینه: رمان سووشون نوشته سیمین دانشور نخستین رمان فارسی به قلم یک نویسنده برجسته زن ایرانی است که در تیر ماه ۱۳۴۸ منتشر شده است. در این مقاله به بررسی رمان «سووشون» از منظر جامعه شناختی پرداخته شده و در راستای تبیین طبقه اجتماعی شحصیت ها و خصایل روانی آن ها، شخصیت های این رمان بر اساس نظریه آلفرد آدلر نیز تحلیل شده است.
هدف: هدف مطالعه حاضر واکاوی رویکرد جامعه شناختی لوسین گلدمن و روانشاسی شخصیت آلفرد آدلر در رمان سووشون سیمین دانشور بود.
روش: این مطالعه از یک رویکرد تحقیق کیفی بهره می برد که بر تجزیه و تحلیل گنجاندن عناصر متنی و تصویرسازی دقیق شخصیت ها درون رمان تأکید دارد. روش های کیفی انعطاف پذیری را که برای گرفتن از غنای پیچیدگی در اعمال ادبی لازم است، فراهم می کند و امکان یک بررسی دقیق از ابعاد اجتماعی و روانشناختی را ممکن می سازد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده با مهم ترین دغدغه های جامعه سر و کار دارد و در دیدگاهی کلان به بیان نقطه نظراتی منبعث از طبقه اجتماعی خود پرداخته است. در رمان سووشون دو محور به چشم می خورد: یکی محور ساختار رمان و عناصر سازنده آن و دیگری ساختار اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه ایران در زمان نویسنده است دانشور گذشته از پرداختن به مسائل هنری آثار ادبی را به مسائل تاریخی سیاسی و اجتماعی فرهنگی و اشاراتی داشته و آن را دستمایه بیان هنری خود قرار داده است.
نتیجه گیری: در این مقاله رمان سووشون طبق دیدگاه لوسین گلدمن که اعتقاد داشت میان جهان رمان نویسنده و یک گروه اجتماعی پیوند برقرار است نقد و بررسی شد و نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده با مهم ترین دغدغه های جامعه سر و کار دارد و در دیدگاهی کلان به بیان نقطه نظراتی منبعث از طبقه اجتماعی خود پرداخته است. در رمان سووشون دو محور به چشم می خورد: یکی محور ساختار رمان و عناصر سازنده آن و دیگری ساختار اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه ایران در زمان نویسنده است دانشور گذشته از پرداختن به مسائل هنری آثار ادبی را به مسائل تاریخی سیاسی و اجتماعی فرهنگی و اشاراتی داشته و آن را دستمایه بیان هنری خود قرار داده است. برخی شخصیت های این رمان نیز از منظر روانشناسی اجتماعی آدلر به خودآگاهی و خودشکوفایی رسیده اند.
شناسایی عناصر روانشناختی محیطی و رفتاری در افزایش تعاملات اجتماعی در طراحی فضای مجتمع های مسکونی بلندمرتبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
607 - 624
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه به تعاملات اجتماعی، به عنوان یک مؤلفه ی بسیار مهم در طراحی فضاهای مسکونی مطرح است. غفلت از عناصر روانشناختی محیطی و رفناری در طراحی مجتمع های مسکونی منجر به ایجاد مشکلاتی در زندگی فردی و اجتماعی می شود. به رغم اهمیت این مسئله، با بررسی ادبیات این حوزه، کمتر مطالعه ای را می توان یافت که به شناسایی عناصر روانشناختی محیطی و رفناری با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی در طراحی مجتمع های مسکونی بلندمرتبه پرداخته باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عناصر روانشناختی محیطی و رفتاری در افزایش تعاملات اجتماعی در طراحی فضای مجتمع های مسکونی بلندمرتبه بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی ساکنان مجتمع های مسکونی در شهر تهران بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 11 مجتمع مسکونی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با 30 گویه بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و در مجموع از 1000 پرسشنامه توزیع شده 315 پرسشنامه بازگشت داده شد و قابلیت ورود به تحلیل را داشت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: با توجه به نتایج و مقایسه های صورت گرفته، هر سه عامل بررسی شده ویژگی های کالبدی، معنایی و عملکردی با درجه اهمیت متفاوت، عوامل تأثیرگذار بر میزان تعاملات اجتماعی در فضای باز مجتمع های مسکونی هستند (001/0 >P).
نتیجه گیری: ایجاد و ترویج شبکه های اجتماعی محلی و بسترهای ارتباطی برای ساکنان می تواند به تقویت ارتباطات اجتماعی و تعاملات میان اعضای جامعه مسکونی کمک نماید. این شبکه ها می توانند به به اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به امور محله، تشویق به فعالیت های اجتماعی و مشارکت در رویدادهای محلی، و تشکیل گروه ها و انجمن های محلی منجر شوند.
طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های لیدرشیپ و نقش میانجی گر فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
697 - 712
حوزههای تخصصی:
زمینه: رهبری نقش حیاتی در پویایی سازمان دارد. میزان موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، مقدار تلاش کارکنان جهت موفقیت سازمان و تأثیرگذار بودن رهبر بر کارکنان وابسته به رفتارها و سبک رهبری می باشد. توسعه نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبریِ مدیریت، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه هست.
هدف: با توجه به اهمیت موضوع عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری این پژوهش بر آن است تا به طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری و نقش واسطه ای فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی بپردازد.
روش: روش پژوهش با رویکرد استقرایی و از نوع کیفی می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی بودند که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های سویه های سبک های رهبری در 8 مقوله، ابعاد و مؤلفه های فرهنگ نوآورانه سازمانی در 5 مقوله، ابعاد و مؤلفه های یادگیری سازمانی در 7 مقوله شناسایی شد. براساس یافته های این پژوهش، با استفاده از سبک رهبری مناسب و پیاده سازی فرهنگ نوآورانه و تقویت یادگیری سازمانی می توان عملکرد سازمانی را توسعه و بهبود بخشید.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که از طرح های با پتانسیل بالا و بر اساس مدیریت شایسته سالاری و دانش و تخصص در رده های حساس و با اهمیت بالا در راستای توسعه پروژه های تعلیق شده و آینده نگر استفاده گردد تا عملکرد سازمان از طریق توسعه پروژه ها و احساس نیاز جامعه به این پروژه ها در جهت نیل به اهداف سازمان بکار گرفته شود.
تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجی گری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1285 - 1300
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که عوامل متعددی در سازگاری تحصیلی دانش آموزان نقش دارد که با توجه به اهمیت سبک های فرزندپروری، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی و همچنین شکاف تحقیقات در زمینه ارائه یک الگوی منسجم در این زمینه، انجام مطالعات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجیگری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع سوم متوسطه دوم دخترانه و پسرانه شهرستان فردیس (2537 نفر) در سال تحصیلی 99-1398 بود که تعداد 570 نفر به عنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل 5 پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (1998)، پرسشنامه کیفیت زندگی (منتظری و همکاران، 1384)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران (2002) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینها و سینگ (1993) بود. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری ادراک شده، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بر سازگاری تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند (0/05 >P). همچنین سبک های فرزندپروری ادراک شده از طریق متغیرهای میانجی اثر غیرمستقیم و معنی داری بر سازگاری تحصیلی داشت (0/001>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و لذا استفاده و بکارگیری این مدل در مسائل سازگاری تحصیلی دانش آموزان می تواند به روانشناسان تربیتی، معلمان، مدیران، والدین و متخصصان تعلیم و تربیت کمک کننده باشد.
نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
85 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مردان مراجعه کننده به کلینک آرام واقع در منطقه 1 تهران در نیمه دوم سال 1401 بودند که از بین آن ها 357 با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی زناشوئی انریچ (1989، EMSS) مقیاس باورهای غیرمنطقی ارتباطی (1982، CSBS) و پرسش نامه رفتارهای حفظ همسر (2006، MRI) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. رفتارهای حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی بر رضایت از زندگی زناشویی اثر مستقیم و معنادار داشتند (001/0>P). همچنین، باورهای غیرمنطقی ارتباطی با میانجی گری رفتارهای حفظ همسر بر رضایت از زندگی زناشویی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P). در مجموع می توان گفت رفتارهای منفی حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی با افزایش شکایت زناشویی منجر به کاهش رضایت از زندگی زناشوئی می گردد و رفتارهای مثبت حفظ همسر منجر به تقویت رضایت از زندگی زناشوئی می گردد.
اثربخشی رفتار درمانی گفتگویی بر نگرانی از تصویر بدنی در زنان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
124 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم درمان افسردگی با اختلال در عملکرد تحصیلی، افزایش شدت افسردگی، سردردهای میگرنی، سوء مصرف الکل و مواد، استرس زیاد، حمایت اجتماعی پایین، احساس حقارت در مدرسه، احساس پوچی و بی ارزشی، نشانه های جسمانی و کشمکش با والدین و خطر خودکشی، بار اقتصادی هنگفت برای دولت ها همراه خواهد بود بنابراین دستیابی به راه های مؤثر جهت درمان این بیماری بیش از پیش ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف اثر بخشی رفتار درمانی گفتگویی بر میزان نگرانی از تصویر بدنی زنان دارای نشانگان افسردگی در سال 1402 انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پرسشنامه) و مبتنی بر رویکرد تجربی و آزمایشی با استفاده از تحلیل واریانس بوده است. یافته ها: یافته های آماری حاکی از آن است که رفتار درمانی گفتگویی حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی) میانگین گروه آزمایشی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش داده است و بین دو گروه پژوهش در ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی در مرحله پس آزمون تفاوت معنادای وجود دارد. همچنین یافته های آماری بیانگر آن است که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر افسردگی تف اوت معنی داری وج ود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر نگرانی از تصویر بدنی تف اوت معنی داری وج ود دارد. نتیجه گیری: علاوه بر یافته های ذکر شده مهم ترین نتیجه مطالعه حاضر این بود که مشخص شد تاثیر مداخله رفتار درمانی گفتگویی بر افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی به ترتیب 53 درصد و 47 درصد است که این میزان تاثیرگذاری، مثبت و بالا می باشد.
نقش میانجی خودشفقت ورزی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
25 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودشفقت ورزی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی در دانش آموزان دختر بود. روش تحقیق توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر 20-15 ساله شهرستان کاشان در سال تحصیلی1403-1402بود که از میان آنها تعداد 220 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس پریشانی روان شناختی (DASS-21، لاویبوند و لاویبوند، 1995)، پرسشنامه خودشفقت ورزی (SCQ، نف، 2003)، پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF، سازمان جهانی بهداشت، 1996) و فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF، یانگ، 1999) استفاده شد. داده ها به وسیله تحلیل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمام طرحواره ها بر کیفیت زندگی و خودشفقت ورزی به صورت منفی و معنا دار و بر پریشانی روان شناختی به صورت مثبت و معناداری اثر مستقیم دارند (05/0>p). همچنین، خودشفقت ورزی به صورت مثبت و معنادار بر کیفیت زندگی و به صورت منفی و معنادار بر پریشانی روان شناختی اثر مستقیم دارد و تمام حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه، به طور غیرمستقیم، می توانند بر کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی تأثیر بگذارند (05/0>p). مدل از برازش مطلوب برخوردار بود. می توان نتیجه گرفت که خودشفقت ورزی میان حوزه های طرحواره ای با کیفیت زندگی و پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر نقش میانجی گری ایفا می کند .
تدوین مدل ساختاری اعتیاد به بازی های اینترنتی بر اساس سیستم بازداری رفتاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
155 - 169
حوزههای تخصصی:
اختلال بازی اینترنتی به معنای استفاده مداوم و مکرر از اینترنت در راستای بازی است که به طور معناداری منجر به آشفتگی و نقص در کارکرد شود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل ساختاری اعتیاد به بازی های اینترنتی بر اساس سیستم بازداری رفتاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان شهر تهران بود. روش این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه بر اساس نظر کلاین (2023) و با احتساب احتمال ریزش برخی نمونه و در جهت تعمیم پذیری بیشتر نتایج، 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل آزمون اعتیاد به بازی های اینترنتی (IGD-20 Test) پونتز و همکاران (2014)، مقیاس سیستم بازداری رفتاری (BIS Scale) کارور و وایت (1994) و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) گرانفسکی و کرایج (2006) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که سیستم بازداری رفتاری و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتباد به بازی های اینترنتی دارای رابطه مثبتِ معنادار در سطح 0/001 است. راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتباد به بازی های اینترنتی دارای رابطه منفیِ معنادار در سطح 0/001 است. همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم بازداری با اعتیاد به بازی های اینترنتی نقش میانجی و معنادار دارد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به بازی های اینترنتی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد و توجه به سیستم بازداری رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می تواند نقش بسزایی در کاهش گرایش نوجوانان به بازی های اینترنتی داشته باشند.
مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی (IRRT) به شکل گروه درمانی بر نشانگان خاطرات آسیب زا در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
234 - 244
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی(IRRT) به شکل گروه درمانی بر خاطرات آسیب زا، در زنان مطلقه انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی و مراکز تحت نظر بهزیستی شهرستان مشهد در سال 1399 شامل می شد. از این جامعه 36 زن مطلقه به شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه ( هر گروه 12 نفر) گمارده شدند. آزمودنی های یکی از گروه ها به مدت 8 جلسه تحت روایت درمانی گروهی قرار گرفتند،گروه دیگر نیز به مدت 8 جلسه تحت درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی گروهی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. از مقیاس تجدیدنظر یافته تاثیر حوادث (IES-R) هورویتز و همکاران (1979) برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو مداخله پژوهش بر هر سه خرده مقیاس نشانگان خاطرات آسیب زا (اجتناب، افکار ناخواسته، بیش انگیختگی) اثربخشی معنادار و پایداری داشته (0/05>P) و بین اثربخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشته است (0/05<P). طبق نتایج بدست آمده می توان گفت که روان شناسان و مشاوران حوزه طلاق با توجه به رویکرد و نظریه خود از روایت درمانی و درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی برای بهبود نشانگان خاطرات آسیب زا زنان مطلقه استفاده نمایند.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بخشایشگری میان فردی و انعطاف پذیری شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج فرصتی برای تجربه عشق و تشکیل خانواده است و عوامل مختلفی ممکن است استحکام و قوام آن را به خطر بیندازد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار به شیوه محکم مرا در آغوش بگیر بر بخشایشگری میان فردی و انعطاف پذیری شناختی زوجین انجام شد.طرح پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در رده پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به مرکز روانشناختی شهرستان سمیرم به علت وجود تعارضات زناشویی در سال 1402 بود. پس از غربالگری اولیه تعداد 30 زوج بر اساس الگوی جی پاور گزینش و به وسیله گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه90 دقیقه ای مداخلات زوج درمانی هیجان مدار را دریافت نمودند درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی بخشایشگری میان فردی احتشامزاده و همکاران و سیاهه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال جمع آوری شد. درنهایت، تعداد 24 زوج به وسیله آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار میزان بخشایشگری میان فردی و انعطاف پذیری شناختی را به طور معناداری افزایش می دهد و نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود . بنابر نتایج این پژوهش، به کارگیری رویکرد زوج درمانی هیجان مدار به شیوه محکم مرا در آغوش بگیر برای زوجینی که از مشکلات و تعارضات زناشویی رنج می برند و همچنین جهت استفاده متخصصان این حوزه در ارتقاء خدمات روانشناختی و درمانی پیشنهاد می گردد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر مرگ اندیشی بر کیفیت زندگی، امید به زندگی و افسردگی در زندانیان .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر مرگ اندیشی بر کیفیت زندگی، امید به زندگی و افسردگی در زندانیان است.روش: روش پژوهش شبه-آزمایشی است که درآن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه دراین پژوهش، مردان زندانی در واحد3 مشاوره زندان مرکزی شهر مشهد (825 نفر) بود. از میان آن ها 24 نفر که ملاک های ورود را دارا بودند، به صورت در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی (12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه کنترل) گمارده شدند و در پایان مداخله، داده های 24 نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه سازمان بهداشت جهانی ، 1998)، پرسشنامه افسردگی بک (1996) و مقیاس امید به زندگی اشنایدر (1991) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های مذکور را به عنوان پیش آزمون تکمیل و سپس گروه آزمایش به مدت 15 جلسه تحت درمان الگوی مداخله ای ارائه شده قرار گرفت اما گروه کنترل درطول دوره پژوهش، الگوی مداخله ای را دریافت نکرد. سپس هر دو گروه پرسش نامه های پژوهش را به عنوان پس آزمون تکمیل و در نهایت، داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS-21مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نشان داد که مرگ اندیشی منجر به بهبود کیفیت زندگی، افزایش امید به زندگی و کاهش میزان افسردگی در زندانیان می شود.
اثربخشی توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بازداری پاسخ و خطرپذیری نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 41
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بازداری پاسخ و خطرپذیری نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش پسران 12-18 ساله تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران در سال 1402 بودند که 30 نفر به عنوان حجم نمونه از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش 8 جلسه 45 دقیقه ای توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای انجام شد که تحریک آندی بر قشر پیش پیشانی پشتی جانبی چپ و تحریک کاتدی بر قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست قرار داده شد. از مقیاس مشکلات رفتاری، آزمون استروپ ماه و خورشید و خطرپذیری بادکنکی بارت استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میزان بازداری پاسخ و خطرپذیری دو گروه تفاوت معناداری داشت. با توجه به نتایج این مطالعه، می توان ادعا کرد این مداخله به بهبود بازداری پاسخ و خطرپذیری در نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای منجر می شود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سازه های آسیب معنوی و روحی از دیدگاه تفکر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس سازه های آسیب معنوی و روحی از دیدگاه تفکر اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع آزمون سازی می باشد که براساس آن 56 سؤال در چهارده مؤلفه طراحی، و روایی محتوایی آنها با نظرخواهی از هجده نفر از متخصصان بررسی شد. سپس 607 نفر آزمودنی به صورت در دسترس به سؤالات پاسخ دادند که داده ها با روش های تحلیل عاملی تأییدی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون بررسی شدند. نتایج نشان داد که تمام مؤلفه ها از برازش مناسبی برخوردارند، به جز 2 سؤال که ضریب عاملی آنها معنادار نبود و از مدل کنار گذاشته شدند. روایی همگرا و واگرای مقیاس از راه سنجش همزمان آن با پرسشنامه بالینی میلون (58/0) و پرسشنامه نگرش معنوی (39/0-) مورد ارزیابی قرار گرفت. همسانی درونی مقیاس برحسب ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که این ضریب برای کل سؤالات، 90/0 و برای هر یک از مؤلفه های ریا، حسادت، غضب، غیبت، نفاق، دنیاپرستی، دروغ، کینه، عیب جویی، بخل، تکبر، عجب، حرص و طمع، تهمت بین 45/0 تا 75/0 به دست آمد. پایایی مقیاس نیز از راه بازآزمایی و به فاصله زمانی 7 هفته 72/0 محاسبه شد. براساس نتایج به دست آمده، مقیاس سازه های آسیب معنوی و روحی، ابزاری معتبر و مناسب برای سنجش در نمونه ایرانی می باشد.
طراحی، تدوین و روایی یابی مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکان شبه-خانواده از ضربه روانی پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
173 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف: انجام مداخلات اختصاصی برای کودکان آسیب پذیر شبه خانواده دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با تلفیق مضامین استخراج شده از مصاحبه های انجام گرفته با کودکان شبه خانواده درباره تجربه زیسته آن ها از ضربه روانی پیچیده و درمان شناختی -رفتاری متمرکز بر ضربه روانی، مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکان شبه خانواده از ضربه روانی پیچیده را معرفی می کند.روش: پژوهش حاضر در دو بخش انجام گرفت. در بخش نخست، جامعه پژوهش ۳۰ دختر ۹ تا ۱۱ سال ساکن در مراکز شبه خانواده شهر اصفهان در سال۱۴۰۱ بود. نمونه گیری هدفمند و تا اشباع داده ها بر روی ۸ کودک انجام شد. جمع آوری اطلاعات نیمه ساختار یافته با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام و با روش جیورجی تحلیل شد. در بخش دوم، به منظور طراحی مداخله تلفیقی از رویکرد عوامل مشترک و برای روایی یابی محتوایی مداخله از نظرات ۸ نفر از متخصصان به روش دلفی استفاده شد.یافته ها: در بخش نخست، ۵ مضمون اصلی شامل تعلق، ارتباط، خودپنداره، چالش های زندگی قبلی و سرمایه روانشناختی شناسایی شد. در بخش دوم؛ مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکانشبه خانواده در۱۰ جلسه، هر جلسه شامل دو بخش مراقبان (گروهی) و کودک (فردی) تدوین شد. ضریب نسبی روایی محتوایی حداقل ۰. ۷۵ و حداکثر ۱ و شاخص روایی محتوا ۰. ۹ بدست آمد.نتیجه گیری: مداخله تلفیقی حاضر تلاشی است برای تدوین مداخله درمانی کودک محور ویژه کودکان شبه خانواده تا ضمن کاهش دادن برخی از خلاء های درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر ضربه روانی از ظرفیت های این درمان نیز استفاده کرده باشد.
تأثیر آموزش باورهای دینی و معنوی بر رشد اجتماعی نوجوانان پرورشگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
43 - 59
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه کودکانی که بخش اول زندگی خود را در پرورشگاه ها می گذرانند، عمدتاً از محیط های حمایت کننده محروم هستند و بیشتر در معرض خطر مشکلات رفتاری همچون پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی هستند، این پژوهش صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش باورهای دینی و معنوی بر رشد اجتماعی نوجوانان پرورشگاهی شهر کرمان بود. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری آن را نوجوانان ساکن در پرورشگاه صنعتی شهر کرمان تشکیل داده اند که تعداد آنان بالغ بر 200 نفر بود. 30 نفر به صورت تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. 15 نفر از آنها به طور تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه رشد اجتماعی وایزمن جمع آوری گردیده است. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آموزش باورهای دینی و معنوی بر رشد اجتماعی نوجوانان پرورشگاهی شهر کرمان تأثیرگذار بوده است.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس ادراک شده و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1527 - 1544
حوزههای تخصصی:
زمینه: آسم به عنوان یکی از بیماری های شایع و یکی از جدی ترین مشکلات بهداشتی می تواند مشکلات جسمانی و روانشناختی زیادی به همراه داشته باشد. بنابراین به کارگیری مداخلات روانشناختی در جهت تعدیل همبسته های روانشناختی یک ضرورت اجتماعی ناپذیر است.
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس ادراک شده و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به آسم انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مبتلا به آسم مقطع متوسطه اول و دوم شهر شیراز تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به بیماری آسم بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آموزشی مدیریت استرس (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. افراد نمونه پژوهش، قبل و بعد از آموزش مدیریت استرس در گروه های آزمایشی و گواه به پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن، 1983) و خودکنترلی (تانجی و همکاران، 2004) پاسخ دادند. آموزش مدیریت استرس با استفاده از آموزش مدیریت استرس حسینی نوه و همکاران (1402) در گروه آزمایشی اجرا شد؛ و گروه گواه در طول این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS.27 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مدیریت استرس باعث کاهش استرس ادراک شده و افزایش خودکنترلی نمرات دانش آموزان مبتلا به آسم در مرحله پس آزمون شده است (0/001≥P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش مدیریت استرس می تواند استرس ادراک شده بیماران آسم را کاهش و خودکنترلی آن ها را افزایش دهد. بنابراین به عنوان برنامه آموزشی مناسب برای بهبود همبسته های روانشناختی بیماران آسم توصیه می شود
پیش بینی خستگی روانی بر اساس سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی و عملکرد مختل در زوجین مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
101 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی خستگی روانی بر اساس سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی و عملکرد مختل در زوجین مراجعه کننده به درمانگاه های شهر تهران بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_ همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به درمانگاه های روانشناسی و مشاوره منطقه 6 و 7 شهر تهران در سال 1401 بودند که از میان آنها 186 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل فرسودگی زناشویی پاینز (CBM، 1996) پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید (RAAS، 1990) پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، 2005) بود. روش تحلیل داده ها، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که بین سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی با خستگی روانی رابطه معنارای جود دارد (05/0>p). و 1/17 درصد از واریانس خستگی روانی را تبیین می کنند. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که دلبستگی اجتنابی، خودگردانی و عملکرد مختل در پیش بینی خستگی روانی نقش اساسی دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
151 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کووید-19 که در سه ماه دوم سال 1400 از بیمارستان امام رضا (ع) در مشهد، مرخص شده بودند، بود که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های فاجعه پنداری سولیوان و همکاران (1995، PCS) و بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003، SWS) و پروتکل درمان پذیرش و تعهد هیز و همکاران (2006) در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. درنتیجه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبودیافتگان دوره کووید-19، مورد توجه قرار داده شود.
رابطه بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی در دانشجویان : نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
55 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد خمین در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از بین آن ها 325 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پایستگی تحصیلی (ABQ، مارتین و مارش، 2008) انعطاف پذیری شناختی (CFI، دنیس و وندروال، 2010) و راهبردهای فراشناختی (MSQ، مک اینری و داوسون، 2004) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین اثر مستقیم راهبردهای فراشناختی بر پایستگی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی معنادار بود (001/0>p) و اثر مستقیم انعطاف پذیری شناختی بر پایستگی تحصیلی نیز معنادار بود (01/0>p). همچنین نتایج دیگر نشان داد که انعطاف پذیری شناختی بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی نقش میانجی داشت (01/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که راهبردهای فراشناختی به طور مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی بر میزان پایستگی تحصیلی دانشجویان اثر دارد.