مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
بازی درمانی کودک محور
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی درکاهش مشکلات درونی سازی شده کودکان انجام شد. مواد و روش ها: 30 کودک 8-7 ساله مبتلا به اختلال درونی سازی شده (اضطراب/ افسردگی، افسردگی/ انزوا) به شیوه تصادفی چند مرحله ای پس از غربالگری اولیه ی450 کودک در شهر اصفهان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. به منظور تشخیص این اختلال از فهرست رفتاری کودک آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001) استفاده شد. این کودکان به تصادف در دو گروه مداخله بازی درمانی کودک محور و والدینی قرار داده شدند. در گروه بازی درمانی کودک محور، هر کودک در 16 جلسه بازی درمانی و در گروه بازی درمانی والدینی، مادران در10 جلسه درمان گروهی شرکت کردند. مادران هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و یک مرحله پس آزمون پرسشنامه آشنباخ را تکمیل کردند. به فاصله یک ماه پس از اتمام درمان، نتایج درمان پی گیری شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد.
یافته ها: بر طبق یافته ها بین میانگین های متغیر درونی سازی شده و زیر مقیاس اضطراب در دو گروه بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانی والدینی تفاوت معنادار وجود داشت، بدین معنا که روش بازی درمانی والدینی موجب کاهش بیشتر رفتارهای درونی ساز ی شده و اضطراب کودکان شده است، اگرچه تاثیرات این دو روش در کاهش زیرمقیاس افسردگی/ انزوا تفاوت قابل توجهی نداشته اند. به علاوه پس از یک ماه پیگیری، نتایج به دست آمده در روش بازی درمانی والدینی پایدار تر از روش بازی درمانی کودک محور مشاهده شد.
نتیجه گیری: در نتیجه می توان بازی درمانی والدینی را به عنوان روشی اثر بخش تر از روش بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات درونی سازی شده و اضطراب کودکان در نظر گرفت.
تأثیر بازی درمانی کودک محور بر احساس خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی دانش آموزان مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به اهمیت تعاملات بین فردی در تحول اجتماعی دوران کودکی، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی درمانی کودک محور بر احساس خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی دانش آموزان مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به نافرمانی مقابله ای مراجع کننده به مراکز روان پزشکی و روان شناختی شهر رشت در بازه زمانی شش ماه اول سال 1396 بود که از میان آنها 30 کودک از طریق نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (انجمن روان پزشکی آمریکا، 2013)، و مقیاس خودکارآمدی کودکان در روابط بین فردی با همسالان (ویلر و لد، 1982) استفاده شد. مداخله آموزشی بازی درمانی برای گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فاصله 3 روز بین جلسات ارائه شد، در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری یک راهه نشان داد که بازی درمانی کودک محور موجب افزایش خودکارآمدپنداری کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در سطح کل و در موقعیت با تعارض در تعاملات بین فردی می گردد . نتیجه گیری: بازی درمانی با شیوه ای متناسب با سطح تحول کودکان به طور عینی و ملموس ، تجربه مهارت آموزی را برای آنها فراهم می کند و این تمرین عملی به طور مستقیم و غیرمستقیم منجر به بهبود خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی این کودکان می شود .
اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر خودمهارگری و بهبود رفتارهای تکانشی در کودکان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محرومیت از پدر یا مادر یکی از شرایط خاص خانوادگی است که به عنوان یک متغیر مهم محیطی به طور مستقیم و غیرمستقیم می تواند اثرات ویژه ای بر تحول و ابعاد مختلف رفتار کودک به خصوص در زمینه سلامت روانی، جسمانی، و عملکرد تحصیلی داشته باشد . هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر خودمهارگری و بهبود رفتارهای تکانشی در کودکان تک والد است. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک بررسی استفاده شده است . جامعه آماری این پژوهش را کودکان پسر تک والد ۱۲ – ۶ ساله خانه ایرانی مولوی مربوط به جمعیت مردمی امداد دانشجویی امام علی (ع) شهر تهران در سال 1395 تشکیل داده بود. نمونه مورد مطالعه شامل 3 کودک پسر تک والد بود که از جامعه مذکور به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودمهارگری کندال و ویلکاکس(1979) استفاده شد. مداخله آموزشی بازی درمانی در 12 جلسه 45 دقیقه ای با فاصله 1 هفته بین جلسات انجام شد. روش تحلیل داده ها به صورت تحلیل نگاره ای بود و برای به دست آوردن اثربخشی بازی درمانی از فرمول درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد هرچند که بازی درمانی کودک محور بر خودمهارگری و بهبود رفتارهای تکانشی کودکان تک والد مؤثر بوده اما تأثیر آن معنادار نبوده است. نتیجه گیری: بازی درمانی به عنوان ارتباط بین فردی پویا بین کودک و درمانگر است که به واسطه ایجاد فضای ارتباطی امن در اتاق بازی به کودک کمک می کند تا مهارت های خودمهارگری خود را افزایش دهند.
بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین بر تنهایی و ناامیدی کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
150-165
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین بر تنهایی و ناامیدی کودکان با آسیب شنوایی بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر با آسیب شنوایی مقطع دبستان شهر مشهد بود. نمونه ای به حجم 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ناامیدی کودکان و مقیاس تنهایی استفاده شد . آموزش بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین در قالب ۸ جلسه در گروه آزمایشی اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس و به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند . یافته ها : تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات احساس تنهایی و ناامیدی در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است ( P < 0/05 ). نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که بازی درمانی کودک محور می تواند به عنوان یک روش مداخله ای، در کاهش تنهایی و ناامیدی کودکان آسیب دیده شنوایی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر سبک های عاطفی در کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
227-195
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر سبک های عاطفی در کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب جدایی در پایه های پنجم و ششم در شهر بابل بودند، نمونه 45 نفراز آنان بودندکه ابتدا بصورت هدفمند و سپس به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1 گروه آزمایش2 و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول، بازی درمانی کودک محور با رویکرد اکسلاین را در 16 جلسه 45دقیقه ای و گروه آزمایشی دوم، آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را در 10 جلسه 2 ساعته دریافت کردند. ابزار پژوهش فرم (د) پرسشنامه علائم مرضی کودکان (اسپرافکین لانی و گادو، 1994) و پرسشنامه سبک های عاطفی (هافمن و کاشدان، 2010) بود. داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله در ارتقای سبک های عاطفی درکودکان دچار اضطراب جدایی مؤثر هستند. همچنین بین اثربخشی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک در بهبود سبک های عاطفی مؤثرتر بوده است ) 05/0 p < ) . نتیجه گیری: می توان برنامه آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را جایگزین مناسب تری در بهبود سبک های عاطفی و همچنین بهبود علائم روان شناختی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی درنظر گرفت .
اثربخشی بازی درمانی کودک-محور بر مهارت های هیجانی و اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اُتیستیک
منبع:
سواد تربیتی معلم دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
74 - 90
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بازی درمانی گروهی کودک محور بر مهارت های هیجانی و اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اُتیسم بود. جامعه آماری پژوهش کودکان 6 تا 8 سال مرکز آموزش ویژه کودکان دارای اختلال اُتیسم شهر سنندج بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 10 نفر از این کودکان انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (5 نفر) و کنترل (5 نفر) گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، فرم والد پرسشنامه مهارت مدیریت هیجان (زیمن و همکاران، 2001) و پرسشنامه نظام درجه بندی مهارت های اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990) بودند. طرح پژوهشی، شبه آزمایشی پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. نتابج نشان داد که بازی درمانی گروهی کودک محور باعث افزایش معنی دار مهارت های هیجانی و اجتماعی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. با توجه به نتیجه به دست آمده، می توان از روش بازی درمانی کودک محور برای آموزش مهارت های هیجانی و اجتماعی به کودکان اُتیستیک بهره برد.
اثر بخشی بازی درمانی کودک محور بر افزایش جرأت ورزی و مهارت های اجتماعی کودکان طلاق پیش دبستانی شهر مهاباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
345 - 368
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور (CCPT) بر افزایش جرئت مندی و مهارتهای اجتماعی در کودکان طلاق پیش دبستانی انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل همه کودکان طلاق پیش دبستانی شهر مهاباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 20 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) موردمطالعه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر جلسه 1 ساعت) به مدت پنج هفته تحت آموزش بازی درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. همچنین، داده ها با استفاده از مقیاس جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975) و مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی تراسکات (1989) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با کنترل اثرات پیش آزمون، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش بازی درمانی منجر به تفاوت بین گروه آزمایش و گروه کنترل شده است. به این معنا که آموزش بازی درمانی، جرئت مندی و مهارتهای اجتماعی کودکان طلاق پیش دبستانی را بهبود بخشیده است.
بحث: بازی درمانی کودک محور می تواند عامل مؤثری در افزایش جرئتورزی و مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی باشد. بنابراین این رویکرد درمانی توجه ویژه معلمان و متصدیان آموزشی را می طلبد.
اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی کودکان 4 تا 7 سال دارای نشانگان اختلالات اضطرابی شهر فریدون کنار در سال 1401 بود که از بین آنها 75 کودک به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس از میان این کودکان، 30 کودک که دارای بالاترین نمره در مقیاس اضطراب بودند، به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی اسپنس و همکاران (2001PAS, )، پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر و همکاران (1967BPS, ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003CERQ, ) بود. گروه آزمایش طی هشت جلسه ی 45 دقیقه ای و هفته ای دو بار تحت مداخله ی مبتنی بر بازی درمانی کودک محور لندرث (1993) قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0p< وجود دارد. در نتیجه بازی درمانی کودک محور می تواند به عنوان روش کارآمدی در بهبود مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی مورد استفاده قرار گیرد.