فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۲۱ تا ۸٬۲۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
The aim of this study investigation to the mediating function of rumination in the relationship between social support, psychological hardiness, and intolerance of indecision with corona anxiety. The present study was a descriptive correlation with equation structural analysis. The sample of that choose in Ardabil city, in which 300 people participated in the research online and through virtual networks. Questionnaires of rumination, uncertainty intolerance, corona anxiety, social support and psychological hardiness were used to gather data.. Analysis were performed using equation structural modeling and SPSS. The results indicate that direction routes of social support, psychological hardiness, and intolerance to corona anxiety were significant (p
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی مردان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
137 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی بیماران مبتلابه اختلال دوقطبی نوع یک بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع کار آزمایی بالینی بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران خلقی دوقطبی نوع یک بود که در کمیسیون تشخیص نوع و تعیین شدت معلولیت سازمان بهزیستی مورد تأیید قرارگرفته و دریکی از مراکز درمان و توان بخشی بیماران روانی مزمن استان آذربایجان شرقی دارای پرونده هستند، تشکیل می دادند. نمونه آماری 45 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی (گروه آزمایشی اول 15 نفر و گروه آزمایشی دوم 15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابتدا پرسشنامه های سازگاری اجتماعی (بل، 1961) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1996) توسط گروه ها تکمیل گردید. در مرحله بعد گروه های آزمایشی در جلسات آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان شرکت کردند، در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات آموزش، پرسشنامه های ذکرشده دوباره توسط گروه ها تکمیل گردید. در انتها داده های به دست آمده از گروه ها برای تحلیل آماده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که داد که روش آموزش مهارت های اجتماعی نسبت به آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر بیشتری بر سازگاری اجتماعی و عاطفه منفی و روش آموزش راهبردهای تنظیم هیجان نسبت به آموزش مهارت های اجتماعی تأثیر بیشتری بر عاطفه مثبت بیماران دوقطبی نوع یک داشته است (05/0=P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که بین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی بیماران مبتلابه اختلال خلقی دوقطبی نوع یک تفاوت معناداری وجود دارد.
پیش بینی اضطراب کرونایی بر اساس معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
190 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با تعیین نقش معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در پیش بینی اضطراب کرونایی مادران خانه دار انجام پذیرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان خانه دار در شهرستان کرج در سال 1399 تشکیل میدادند که از این میان 192 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، پرسشنامه معنای زندگی استگ، فریزر، اویشی و کالر (2006)، مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) استفاده شد. برای تعیین میزان نقش هر یک از متغیرها در پیش بینی اضطراب کرونا از رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد رابطه اضطراب کرونا با معنای زندگی و صمیمیت خانواده منفی و معنادار است؛ معنای زندگی و صمیمیت خانواده به صورت معنادار و اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. معنای زندگی و صمیمیت خانواده 5/35 درصد از واریانس اضطراب کرونا در زنان را تبیین نموده است. بررسی ضرایب رگرسیون نشان داد که معنای زندگی (01/0 p<،426/0-=β) و صمیمیت خانواده (01/0 p<،348/0-=β) به صورت منفی و در سطح معناداری 01/0 اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر به خوبی تعیین کرد که نقش یگانه معنای زندگی در پیش بینی اضطراب کرونا بیشتر از صمیمیت خانواده است.
مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار پرخاشگری و اضطراب در نوجوانان پسر دارای رفتار قلدری و بدون رفتار قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
166 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار مربوط به پرخاشگری و اضطراب در نوجوانان پسر دارای رفتار قلدری و بدون رفتار قلدری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانش آموزان پسر ۱۲ تا ۱۹ ساله شهر تهران در مقطع متوسطه اول و دوم بود که تعداد 113 دانش آموز از چهار دبیرستان پسرانه به روش نمونه گیری خوشه ای در سال تحصیلی 1398-99 انتخاب شدند. به منظور شناسایی دانش آموزان با و بدون قلدری، از فرم نامگذاری قلدری همسالان (پکاریک و همکاران، ۱۹۷۶) استفاده شد. برای جمع آوری داده های پژوهش نیز با استفاده از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (اسپلیج و هالت، ۲۰۰۱)، چک لیست علاِئم بالینی Scl-90 (دراگوتیس، لیپمن و کوی، ۱۹۷۳) و آزمون تداعی ضمنی ( (IATبر اساس مدل گرینوالد و همکاران (۱۹۹۸) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون مقایسه میانگین، و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تفاوت نمرات تداعی ضمنی پرخاشگری و اضطراب در دو گروه با و بدون قلدری معنادار است؛ اما تنها نمرات تداعی آشکار پرخاشگری دو گروه معنادار بود و تداعی اشکار اضطراب در دو گروه تفاوتی نداشت. یافته ها همچنین نشان داد که تداعی آشکار و ضمنی پرخاشگری، و تداعی ضمنی اضطراب می توانند رفتار قلدری را با اطمینان پیش بینی نمایند (0001/0p≥ ). این نتایج تایید کننده نقش تداعی های ضمنی و آشکار در عرصه بالینی است؛ و در شناخت بهتر رفتار قلدری کمک می نماید، تا در تدوین برنامه های آموزشی و مداخله های روانشناختی مورد ملاحظه قرار گیرد.
پیش بینی اتخاذ رژیم درمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازآنجایی که عوامل مرتبط با سلامت جسمی و روان شناختی نوجوانان همیشه موردتوجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی اتخاذ رژیم درمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز و نمونه مشتمل بر 360 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های، نگرانی از تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005)، دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004)، خودپنداره بک (1978) و مقیاس رژیم شناختی - رفتاری مارتز، استروگیز و گوستافسون (1996) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها بر اساس همبستگی پیرسون نشان داد بین اتخاذ رژیم درمانی روزانه با نگرانی از تصویر بدن (389/0=r، 01/0>p)، دشواری تنظیم هیجانی (245/0=r، 01/0>p) و خودپنداره (214/0-=r، 01/0>p) همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین با توجه به نتایج رگرسیون از بین متغیر های پیش بین به ترتیب، متغیرهای خودپنداره و نگرانی از تصویر بدن پیش بینی کننده های مناسب تری برای متغیر ملاک اتخاذ رژیم درمانی روزانه بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، تقویت خودپنداره، تصویر بدنی مثبت و تنظیم هیجانات در نوجوانان می تواند در اتخاذ منطقی رژیم غذایی روزانه آنان مؤثر باشد.
مقایسه ذهن آگاهی و بدتنظیمی هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تعیین تفاوت ذهن آگاهی و بدتنظیمی هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و عادی بود. آزمودنی های پژوهش شامل دو گروه بود که گروه بالینی را 20 فرد مبتلا به GAD تشکیل می دادند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از بیماران مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بزرگمهر و مراکز مشاوره شهر تبریز و گروه کنترل نیز به همان تعداد بعد از همتاسازی از بین همراهان مراجعان مراکز مشاوره انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی( DERS )، پرسشنامه نگرانی پن استیت ( PSWQ ) و مقیاس توجه آگاهی هشیارانه ( MAAS ) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل ممیز استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین گروه بهنجار و گروه اضطراب فراگیر، در تنظیم هیجانی و خرده مقیاس های آن تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p ). همچنین بین گروه بیمار و گروه سالم از نظر میزان ذهن آگاهی تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0> p )، تحلیل ممیز نیز نشان داد که ذهن آگاهی پایین و مشکل تنظیم هیجانی به خوبی می توانند عضویت و یا عدم عضویت یک فرد در گروه کنترل و یا گروه اضطراب فراگیر را پیش بینی کنند. به طور کلی ذهن آگاهی و بدتنظیمی هیجانی بعنوان دو عامل فراتشخیصی احتمالا می توانند در پدیدآیی اختلال اضطراب فراگیر نقش داشته باشند. ند.
اثربخشی درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور بر صمیمیت زناشویی و سازگاری زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
51 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور بر صمیمیت زناشویی و سازگاری زوجین انجام گرفت. روش : روش پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجینی تشکیل دادند که به منظور حل مشکلات زناشویی خود به مرکز مشاوره خانواده سالم قم در سال 1396 مراجعه نموده بودند. از بین زوجینی که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند 16 زوج به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور طی دو و نیم ماه قرار گرفتند، پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های تعارض زناشویی (MCQ)؛ صمیمیت زناشویی (MIQ) و سازگاری زناشویی (MAQ) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور بر صمیمیت زناشویی و سازگاری زوجین تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان تلفیقی هیجان مدار و راه حل محور با بهره گیری از فنونی همانند کنترل هیجانی در روابط صمیمانه، اعتباربخشی به تجارب گوناگون هر دو همسر، شناسایی پتانسیل های درمانی و ترغیب خودمختاری، تمرکز بر یافتن راه حل و شناسایی نیازهای انکار شده می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود صمیمیت زناشویی و سازگاری زوجین مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان با مادران عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
135 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان با مادران عادی شهر تهران انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مورد- شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان و مادران عادی شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد. بدین صورت که از مادران دارای فرزندان مبتلا به سرطان شهر تهران، تعداد 100 مادر و از بین مادران دارای کودکان عادی نیز 100 مادر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه های پژوهش به آن ها ارائه داده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2003)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (لوتانز، 2007) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی بین دو گروه مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان و مادران عادی دارای تفاوت معنادار با هم است( P<0.0001 ). بدین صورت که مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان نسبت به مادران عادی، دارای نمرات پایین تر در مولفه های سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی مثبت و نمرات بالاتر در مولفه های پرشانی روان شناختی و نظم جویی هیجانی منفی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، لازم است که به فرایندهای روان شناختی مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان توجه کافی صورت گرفته و با بکارگیری روش های مداخله ای مناسب، به سلامت روان شناختی این مادران یاری رسانده شود.
مقایسه کژکاری جنسی و تعهد زناشویی در مردان متأهل با ازدواج سنتی و مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
127 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی مقایسه ای کژکاری جنسی و تعهد زناشویی در مردان متأهل با ازدواج سنتی و مدرن در بین دانشجویان مرد متاهل دانشگاه آزاد شهر تهران بود. روش: علی- مقایسه ای و جامعه آماری را تمامی دانشجویان مرد متاهل دانشگاه های آزاد شهر تهران در سال 1398 تشکیل دادند که 200 نفر از آنها (100 نفر با ازدواج سنتی و 100 نفر ازدواج مدرن) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز(MCQ) و ارزیابی عملکرد جنسی مردان بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل واریانس مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نشان داد بین میزان کژکاری جنسی مردانی که به سبک مدرن ازدواج کرده اند در مقایسه با مردانی که به سبک سنتی ازدواج کرده اند، تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین گروه مردان سنتی در بعد رسیدن به لذت نهایی و عملکرد جنسی به طور معنی داری بالاتر از میانگین گروه مردان مدرن بود. اما میزان تعهد زناشویی مردانی که به سبک مدرن ازدواج کرده اند در مقایسه با مردانی که به سبک سنتی ازدواج کرده اند، تفاوت معناداری را نشان نداد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت ازدواج سنتی نسبت به ازدواج مدرن با کژکاری جنسی کمتری در مردان متأهل همراه است
تجارب زیسته خانوادگی ایرانیان مهاجر کانادا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهار روان شناختی والدین و تبلور وجودی: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر راهبرد آگاهی واج شناختی بر پیشرفت مهارت های خواندن دانش آموزان پسر نارساخوان
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مهارت خواندن یکی از مهم ترین مهارت ها در دوره ابتدایی است به طوری که اختلال در آن بر یادگیری سایر دروس تأثیر می گذارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مداخله روش آگاهی واج شناختی در بهبود خواندن دانش آموزان با نارساخوانی بود. روش : نوع پژوهش، نیمه آزمایشی بود. جامعه این پژوهش کل دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهرستان خواف و شهر رشتخوار در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ بودند که با نمونه گیری تصادفی ۱۰ نفر از آن ها که بر اساس چک لیست ۲۷ گویه بررسی نشانگان نارساخوانی، کارنامه و کارت سنجش سلامت سال اول ابتدایی، دارای اختلال خواندن تشخیص داده شده بودند، انتخاب شدند و س پس ای ن دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه، آزمایشی با مداخله روش آگاهی واج شناختی و کنترل تقسیم شدند. پس از اجرای مداخله آموزشی آگاهی واج شناختی پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد و داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از spss نسخه ۱۹ و با آزمون t دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون t دو گروه مستقل برای مقایسه نمرات اختلافی دو گروه نشان داد که بین میانگین بهبود در گروه آموزش آگاهی واج شناختی (۹/۷۸) در مقایسه با گروه کنترل (۲/۶۷) تفاوت معناداری در سطح (۰/۰۰۰۵> P ( وجود دارد؛ که بیانگر تأثیر مداخله آگاهی واج شناختی بر بهبود خواندن دانش آموزان است. نتیجه گیری : روش آگاهی واج شناختی با افزایش دامنه دقت و توجه، افزایش سرعت خواندن و درک مطلب باعث پیشرفت در مهارت خواندن دانش آموزان شده است؛ لذا پیشنهاد می شود به منظور بهبود خواندن دانش آموزان نارساخوان از روش آگاهی واج شناختی استفاده شود.
بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود عملکرد شناختی و هیجانی بزرگسالان دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
171-184
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال کمبود توجه / بیش فعالی یک اختلال عصبی تحولی مربوط به دوران کودکی است که می تواند تا دوران بزرگسالی نیز ادامه یابد؛ اما اکثر پژوهش ها به بررسی انواع درمان ها در دوره کودکی پرداخته اند و اهمیت این اختلال در بزرگسالی نادیده گرفته شده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود علائم هیجانی و شناختی بزرگسالان مبتلا به اختلال ADHD انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال ADHD در شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز بزرگ مجهز به درمان های نوروتراپی مراجعه نموده بودند (120 نفر). نمونه شامل 40 نفر از این افراد بودند (2 گروه 20 نفری). جلسات مداخله شامل 15 جلسه با پروتکل درمانی تحریک نقاط جلویی سر شامل F3 و F4 بود. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس خود گزارش دهی اختلال کمبود توجه / بیش فعالی بزرگسالان (2003)، آزمون استروپ (1935)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (1984)، آزمون برج لندن (1982)، آزمون عملکرد مداوم (1956)، مقیاس مشکلات در تنظیم هیجان (2004) و آزمون تکانشگری آیزنک (1977) بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تحریک الکتریکی فراقشری مغز به طور معناداری بر اکثر مؤلفه های بررسی شده در این پژوهش مؤثر بود (0/005 p< ). تنها در میانگین مؤلفه فزون کنشی پس از دریافت تحریک الکتریکی فراقشری مغزی بین دو گروه تفاوت معناداری ملاحظه نشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تحریک الکتریکی فراقشری مغزی می تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار درمان های روانشناختی دیگر برای درمان اختلال ADHD مورد استفاده قرار گیرد.
پدیدارشناسی تغییرات هویت همسری مادران پس از تولد اولین فرزند از دیدگاه همسرشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
139-150
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات هویت همسری مادران پس از تولد اولین فرزند از دیدگاه همسرشان بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه موردپژوهش، پدران ساکن شهر تهران بود که از تولد اولین فرزندشان حداقل یک سال و حداکثر هفت سال گذشته باشد. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد و ۱۲ نفر شامل بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته محققساخته و تحلیل دادهها با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. درنهایت یافتههای پژوهش در قالب ۱۳ مضمون فرعی و ۳ مضمون اصلی به دست آمد. مضامین مستخرج عبارتاند از: تغییرات نقشی (کاهش حمایت عاطفی، افزایش حمایت عاطفی، کاهش حمایت ابزاری، افزایش حمایت ابزاری و کاهش حمایت اطلاعاتی)، تغییرات قواعدی (محوریت فرزند، ارتباط با خانوادههای اصلی و دوستان، گسترش انتظارات از همسر و افزایش توجه به خانواده) و تغییرات درونی (رشد شخصی، ویژگیهای رفتاری و شخصیتی، تنشهای درونی و نگرش و جهانبینی). نتایج بهدستآمده نشان داد گروهی از مشارکتکنندگان تغییر هویت همسری بانوانشان را بعد از تولد فرزند، مثبت و گروهی دیگر این تغییرات را منفی تلقی میکنند. به نظر میرسد کیفیت روابط زناشویی قبل از ورود فرزند، حمایتهای خانواده اصلی و مشارکت مرد در مسئولیتهای والدینی و امور منزل، از عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری هویت منسجم مادران در گذار به مرحله والدینی است.
اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر ارتقاء سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری زنان مطلقه دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
183-204
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر ارتقا سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری زنان مطلقه دارای همسر وابسته به مواد تحت پوشش بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان مطلقه 20 تا 45 ساله دارای همسر وابسته به مواد تحت پوشش سازمان بهزیستی استان کهگیلویه و بویر احمد در سال 1398 بود. از این بین، 40 زن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس پاسخ های نشخوار فکری و مقیاس سلامت عمومی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش برنامه آموزش خودکارآمدی (هشت جلسه هفتگی) را دریافت کرد، در حالی که اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و صرفا به پرسش نامه ها پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تاثیر آموزش خودکارآمدی در گروه آزمایش بر سلامت روانی و نشخوار فکری معنی دار بود و این برنامه آموزشی به طور معناداری باعث بهبود سلامت روان و کاهش نشخوار فکری در زنان مطلقه دارای همسر وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج، آموزش خودکارآمدی می تواند در کاهش آثار زیان بار اعتیاد بر سلامت روان زنان مطلقه دارای همسران وابسته به مواد سودمند واقع شود.
فراترکیب عوامل استحکام بخش و خطرساز ازدواج در دهه اخیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
4-37
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه ازدواج به عنوان مهمترین رکن در تشکیل خانواده سالم، دغدغه ای جدی برای جوانان محسوب می شود و رسیدن به ازدواج موفق مستلزم توجه کافی به ابعاد گوناگون این امر حیاتی است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ازدواج موفق و همه جانبه مبتنی بر مؤلفه های استحکام بخش و خطرساز و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی است. روش: روش پژوهش دراین مطالعه فراترکیب بود و جامعه آماری شامل تمامی پژوهشهای داخلی مرتبط با موضوع از سال 1388تا 1398بود که از پایگاههای اطلاعاتی نشریات کشور به صورت نظامند جستجو و با رعا یت معیارهای ورود و خروج، مورد مطالعه قرار گرفتند و 21مقاله انتخاب شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج مؤثر را میتوان در قالب مدلی با 4مقوله و16عامل اصلی و 146 مؤلفه استحکام بخش و خطر ساز تدوین نمود که مقوله ها شامل عوامل فردی، عوامل زمینه ای، عوامل زوجی و معیارهای همسرگزینی می باشندو عوامل اصلی شامل ویژگی های اخلاقی، شخصیتی، هویتی و باورهای مذهبی و معنوی مهارتهای حل تعارض، والدگری، ارتباط مؤثر با همسر، رابطه با خانواده مبداء و خانواده همسر، مسایل مالی و معیشتی، مسایل جنسی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی شناخت انتظارات، نیازها و خواسته ها، همسانی و توافق نظر، بلوغ همه جانبه، و سلامت جسم و روان را شامل شده بود. که هر یک از عوامل خود تعدادی عوامل فرعی رادر برداشت. نتیجه گیری: انتظار می رود یافته های این پژوش جهت استفاده پژوهشگران ومتخصصان خانواده وازدواج کاربرد داشته باشد.
بررسی باورهای معلمان ایرانی در مورد یادگیری و تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باورهای معلمان، مهم ترین عامل در کنش گری آنهاست. این در حالی است که منبع بسیاری از باورهای معلمان، تجربه های شخصی آنها از دوران دانش آموزی خود و بعد از آن تجربه های آنها با کلاس درس است. هدف پژوهش حاضر، بررسی فهم معلمان ایرانی در مورد مفاهیم یادگیری، تدریس و بررسی میزان انطباق آن با دیدگاه های اخیر علمی و به ویژه علوم شناختی در مورد یادگیری بود. روش کار: در این پژوهش از روش پدیدارشناسی استفاده شد که در آن به بررسی انواع شیوه های فهم از یک مفهوم یا پدیده از منظر گروه خاصی از افراد پرداخته شد. شرکت کنندگان در این پژوهش ۱۵ نفر از معلمان مدرسه ابتدایی بودند که باورهای آنها در مورد یادگیری و تدریس از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد معلمان ایرانی بیش از همه در جریان اصلاحات آموزشی اخیر از نقش معلم در تدارک بازی ها و تجارب متنوع برای دانش آموزان آگاه شده اند، در حالی که تفاوت ها و تناقضات دو مفهوم دانش آموز محوری و معلم محوری کماکان برای معلمان روشن نیست و در اظهارات خود به تناوب به این دو رویکرد اشاره کرده اند. همچنین معلمان از اهمیت نقش دانش قبلی به عنوان چارچوب سازمان دهنده به تجربه ها و اطلاعات جدید غافلند، توجه اندکی به نقش عوامل اجتماعی بر یادگیری دارند، جایگاه دانش را درون ذهن قلمداد می کنند و با وجود اهمیت زیادی که برای عوامل هیجانی و انگیزش قائلند از نظریه های دقیق انگیزشی بی اطلاعند. همچنین علی رغم تأکید زیادی که بر وارد کردن مفاهیم روان شناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی در دوره های آموزش معلمان وجود دارد، معلمان درک محدودی از مفاهیمی مانند حافظه و توجه دارند. نتیجه گیری: مطابق با یافته های قبلی، نظام باورهای معلمان ایرانی نیز ناهمسو و حاوی باورهای متناقض است. بررسی دقیق تناقضات و دلایل شکل گیری آنها، روشن گر مداخلات آینده برای بهسازی کلاس درس خواهد بود.
تدوین مدل معادلات ساختاری اهمالکاری بر اساس سرمایه روانشناختی (امید، خوشبینی، تاب آوری و خود کارآمدی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمال کاری کارکنان بر اساس میزان سرمایه های روان شناختی (تاب آوری. خودکارآمدی، امید و خوش بینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال98-99 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه اهمال کاری سازمانیSOP، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز و آولیو (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تأثیر متغیر سرمایه روان شناختی بر متغیر اهمال کاری معنی دار نبود، اما با میانجیگری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنی دار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آن ها معنی دار نبود، حذف گردید. درنهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنی دار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت.
واکاوی عوامل جامعه شناختی مؤثر در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هویت دینی به معنای احساس تعهد به دین؛ تعلق به جامعه دینی و تعلق به امتی که به آن دین پایبند هستند تعریف می شود و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تحکیم و انسجام اجتماعی به شمار می رود. با توجه به اهمیت موضوع هویت دینی، براین مبنا تحقیق حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر بروجرد انجام گرفت. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه این شهر می باشد. برای محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد 383 نفر انتخاب و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. ابزار تحقیق مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین عوامل جامعه شناختی(فرهنگ دینی خانواده، محیط آموزشی، مذهبی بودن گروه هم سالان، استفاده از اینترنت و استفاده از ماهواره) با شکل گیری هویت دینی مورد دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد .
اثر بازی های حیاط پویا بر رشد اجتماعی و شایستگی بدنی ادراک شده در دانش آموزان 8 تا 12 ساله پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش ها در زمینه روان شناسی رشد نشان می دهدکه تجربه ورزش و بازی در دوران کودکی می تواند بر رشد اجتماعی و سلامت روانشناختی تاثیر مهم و همیشگی داشته باشد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی اثر بازی های حیاط پویا بر رشد اجتماعی و شایستگی بدنی ادراک شده در پسران 8 تا 12 ساله بود. مواد و روش ها: پژوهش از نوع شبه آزمایشی کاربردی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی دانش آموزان پسر 8 تا 12 ساله شهر کرمانشاه در سال تصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 30 دانش آموزان به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته در بازیهای حیاط پویا شرکت کردند. در پایان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از مقیاس رشد اجتماعی واینلند (1953) و پرسشنامه خودتوصیفی بدنی مارش (1998) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 05/0p< تحلیل شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بازی های حیاط پویا تاثیر مثبت و معنی داری بر رشد اجتماعی و شایستگی بدنی ادراک شده کودکان دارد (001/0P<). نتیجه گیری: به نظر می رسد که بازی های حیاط پویا می تواند باعث افزایش رشد اجتماعی و شایستگی بدنی ادراک شده کودکان شود. بنابراین می توان از این بازیها برای بهبود سطح اجتماعی و شایستگی بدنی ادراک شده ، که نقش موثری را در سلامتی روانی کودکان دارند، استفاده کرد.