فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۲۱ تا ۷٬۸۴۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
205 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون اثر ادراک از روابط والدینی، ادراک از رابطه معلم-دانش آموز و بهترین اهداف شخصی بر سرزندگی تحصیلی صورت گرفت. روش: ۶۰۰ دانش آموز دوره متوسطه پرسشنامه های بهترین اهداف شخصی مارتین (2006)، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (۱۳۹۱)، ادراک از روابط والدینی گرونیک و همکاران (1997) و پرسشنامه معلم به عنوان بافت اجتماعی بیلمونت و همکاران (1992) را پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری چندسطحی (MSEM) استفاده شد. یافته ها: در سطح بین گروهی ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز به طور مثبت قادر به پیش بینی بهترین اهداف شخصی دانش آموزان بودند که به نوبه خود بهترین اهداف شخصی به طور مثبت به سرزندگی تحصیلی مرتبط بود. هم چنین اثر غیرمستقیم بین خوشه ای ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز معنادار بدست آمد. اثر مستقیم بین کلاسی ادراک از روابط والدین بر سرزندگی تحصیلی معنادار ولی این اثر برای ادراک از رابطه معلم- دانش آموز غیرمعنادار بدست آمد و حاکی از آن است که بهترین اهداف شخصی دانش آموزان به طور کامل رابطه بین کلاسی ادراک از رابطه معلم- دانش آموز با سرزندگی تحصیلی را میانجی گری می کند. 19/27 درصد از واریانس سرزندگی تحصیلی در سطح دانش آموز توسط متغیر سطح فردی و 67/78 درصد از واریانس آن در سطح کلاس توسط متغیر بافتی تبیین شد. نتیجه گیری: هدایت دانش آموزان به سوی جهت گیری هدفی بهترین اهداف شخصی توسط معلمان و ایجاد جو حمایتی در خانواده توسط والدین می تواند سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را ارتقا بخشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون اثر ادراک از روابط والدینی، ادراک از رابطه معلم-دانش آموز و بهترین اهداف شخصی بر سرزندگی تحصیلی صورت گرفت. روش: ۶۰۰ دانش آموز دوره متوسطه پرسشنامه های بهترین اهداف شخصی مارتین (2006)، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (۱۳۹۱)، ادراک از روابط والدینی گرونیک و همکاران (1997) و پرسشنامه معلم به عنوان بافت اجتماعی بیلمونت و همکاران (1992) را پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری چندسطحی (MSEM) استفاده شد. یافته ها: در سطح بین گروهی ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز به طور مثبت قادر به پیش بینی بهترین اهداف شخصی دانش آموزان بودند که به نوبه خود بهترین اهداف شخصی به طور مثبت به سرزندگی تحصیلی مرتبط بود. هم چنین اثر غیرمستقیم بین خوشه ای ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز معنادار بدست آمد. اثر مستقیم بین کلاسی ادراک از روابط والدین بر سرزندگی تحصیلی معنادار ولی این اثر برای ادراک از رابطه معلم- دانش آموز غیرمعنادار بدست آمد و حاکی از آن است که بهترین اهداف شخصی دانش آموزان به طور کامل رابطه بین کلاسی ادراک از رابطه معلم- دانش آموز با سرزندگی تحصیلی را میانجی گری می کند. 19/27 درصد از واریانس سرزندگی تحصیلی در سطح دانش آموز توسط متغیر سطح فردی و 67/78 درصد از واریانس آن در سطح کلاس توسط متغیر بافتی تبیین شد. نتیجه گیری: هدایت دانش آموزان به سوی جهت گیری هدفی بهترین اهداف شخصی توسط معلمان و ایجاد جو حمایتی در خانواده توسط والدین می تواند سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را ارتقا بخشد.
هنجاریابی شاخص رضایت از زندگی سالمندان (ALSI)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
495 - 477
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر هنجاریابی شاخص 20 سؤالی رضایت از زندگی سالمندان بدون مشکل شناختی ساکن تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مقطعی و توصیفی و در زمره تحقیقات توسعه ای قرار داشت. جامعه این پژوهش، سالمندان شهر تهران، روش نمونه گیری قضاوتی و نمونه پس از حذف موارد ناقص به تعداد 199 نفر شامل، 116 زن و 83 مرد است. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنی ها، روایی صوری و محتوای پرسشنامه تأیید شد. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزارSPSS-22 وAMOS-23 استفاده شد. یافته ها: پایایی پرسشنامه با روش همسانی درونی محاسبه و ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون 840/0 و برای تمام خرده مقیاس ها بین 295/0 تا 678/0 است. روایی سازه پرسشنامه، با روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم بررسی شد. نتایج نشان می دهد پنج عامل، شامل میل به زندگی، ثبات قدم و شکیبایی، همخوانی میان آرزوها و اهداف تحقق یافته، خودانگاره مثبت و چگونگی خلق با اطمینان 99 درصد مورد تأیید بوده و 18 سؤال پرسشنامه با 99 درصد اطمینان زیر مجموعه مقیاس های آزمون قرار می گیرند. نتایج روایی همگرا نیز مطلوب بوده و همبستگی میان پرسشنامه رضایت از زندگی سالمندان و مقیاس رضایت از زندگی عمومی برابر 726/0 r= بدست آمد ( 001/0p < ). نتیجه گیری: تحلیل یافته ها نشان می دهد پرسشنامه 18 سؤالی رضایت از زندگی سالمندان، از نظر ویژگی های روان سنجی درحد قابل قبولی است. این ابزار می تواند جهت اندازه گیری رضایت از زندگی در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به والدین بر پرخاشگری و انگیزه تحصیلی فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
376 - 390
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری و انگیزه تحصیلی فرزندان آنها انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان 13 تا 15 ساله منطقه 2 شهر تهران بود که 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و یکی از والدین آنها در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش بسته مهارتهای زندگی منوچهری و همکاران (1394) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس خشم نیلسون و همکاران (2000) و پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981) بود که پس از جمع آوری با استفاده از روش واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری (24/5=F، 032/0=P) و انگیزه تحصیلی (98/5=F، 022/0=P) کودکان آنها موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجهگیری: بدین معنا که آموزش مهارتهای زندگی به والدین منجر به بهبود پرخاشگری و انگیزه تحصیلی کودکان میگردد. نتایج حاکی از کاهش پرخاشگری و بهبود انگیزه تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بود. در نتیجه می توان از آموزش مهارتهای زندگی به عنوان بخشی از برنامه های توانمندسازی والدین و فرزندنشان و همچنین متولیان عرصه تعلیم وتربیت استفاده کرد.
الگوی تحلیل مسیر روابط بین عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) با میانجی گری اجتناب شناختی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی الگوی تحلیل مسیر روابط بین عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) با میانجی گری اجتناب شناختی است. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی (نوع تحلیل مسیر) بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) شهر مشهد که در نیم سال دوم 1399 به مرکز بیماران ام اس مراجعه کردند، بود. حجم نمونه پژوهش، 250 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در درسترس انتخاب شد. پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، نگرانی ایالت پنسیلوانیا مایر و همکاران (1990)، اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Lisrel8.8 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که تمامی شاخص های تطبیقی الگو حاکی از برازش مناسب مدل داشتند و اجتناب شناختی در رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: از آنجا که نتایج نقش مهم عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب شناختی را در میزان نگرانی این بیماران نشان داد، ارایه آموزش های مناسب جهت بهبود عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب شناختی در این بیماران ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۹۸-۱۶۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: یادگیری برای باهم زیستن همراه با ارزش های اخلاقی، از موضوعات عمده در تعلیم وتربیت امروزه است. پژوهش های بسیاری پیرامون آموزش صلح انجام گرفته ولی آموزش تلفیقی صلح وحسن گزینی برتوانمندسازهای تحصیلی ازجمله روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه تهران بود. روش: پژوهش، به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش وگواه و پیگیری یک ماهه انجام شده است. جامعه آماری آن، دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، شهرتهران (5901 نفر) در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه،40 دانش آموز به صورت هدفمند انتخاب شده، و به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه 20 نفره قرارگرفته اند. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999) بود. برای گروه آزمایش، برنامه مداخله آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی، شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای طی 8 هفته مداوم، اجرا شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون و یک ماه بعد، آزمون مرحله پیگیری گرفته شد. داده های گردآوری شده به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر وآزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار Spss-22 تحلیل استنباطی شد. یافته ها: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت داشت (0/01>P). این تأثیر در مرحله پیگیری هم معنی دار بود. نتیجه گیری: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ارشد روانشناسی با مدرک کارشناسی مرتبط و غیرمرتبط
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ارشد روان شناسی با مدرک کارشناسی مرتبط و غیر مرتبط بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد شهر تهران در سال ١٤٠٠ در نظر گرفته شد. نمونه های پژوهش از بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد کلیه دانشگاه های آزاد تهران با مدرک کارشناسی مرتبط و غیرمرتبط بود به این گونه که ٥٠ دانشجو با مدرک کارشناسی مرتبط و ٥٠ دانشجو با مدرک کارشناسی غیرمرتبط به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ی کمال گرایی هیل و همکاران(2004) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس(1970) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که دانشجویان کارشناسی ارشد روان شناسی با مدرک کارشناسی غیرمرتبط در مقایسه با دانشجویان با مدرک مرتبط در مؤلفه های تلاش برای عالی بودن، معیارهای بالا برای دیگران، نیاز به تأیید، تمرکز بر اشتباهات و نشخوار فکر کمال گرایی میانگین نمرات بالاتری به دست آوردند و همچنین دانشجویان کارشناسی ارشد روان شناسی با مدرک کارشناسی غیرمرتبط در مقایسه با دانشجویان با رشته کارشناسی مرتبط در هر دو متغیر انگیزه پیشرفت تحصیلی و معدل تحصیلی نمرات بالاتری کسب نمودند.
تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
56 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش سالمندان مبتلا به بی خوابی مرکز روزانه سالمندی جهان دیدگان شهر شیراز در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (بویسی و همکاران، 1989) و دستگاه فشارسنج خون جمع آوری و با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-23 نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، تحصیلات و تأهل تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، درمان پذیرش و تعهد باعث بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک سالمندان مبتلا به بی خوابی شد (05/0P<)، اما بر فشار خون دیاستولیک آنها تاثیر معناداری نداشت (05/0P>) و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتیجه گیری: طبق نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از روش درمان پذیرش و تعهد در حیطه سالمندی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک ضروری است. بنابراین متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از درمان پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک استفاده کنند.
پیش بینی بهزیستی روانی براساس توانمندی ایگو و علاقه اجتماعی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روانی براساس توانمندی ایگو و علاقه اجتماعی دانشجویان انجام شد. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن در سال تحصیلی 98-1397 بود. حجم نمونه براساس فرمول تاپاچنیک و فیدل، 150 نفر برآورد و به روش تصادفی چندمرحله ای برگزیده شدند. افراد نمونه، سه پرسشنامه علاقه اجتماعی کراندال، سبک هویت (G6-ISI) و سازگاری اجتماعی بل را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از این بود که از بین دو متغیر پیش بین توانمندی ایگو و علاقه اجتماعی، تنها متغیر توانمندی ایگو با متغیر بهزیستی روانی همبستگی مثبت و معنادار دارد. نتیجه گیری : بنابراین وجود ایگوی توانمند می تواند در برخورداری از بهزیستی روانی دانشجویان مؤثر باشد
تحلیل کیفی روابط میان مؤلفه های روان درمانی در تجربه های بالینی روان درمانگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش های کیفی بخشی از تلاش های است که برعمق روان درمانی افزوده است. هدف این پژوهش کیفی شناخت نحوه روابط میان مؤلفه های روان درمانی از طریق تجارب روان درمانگران بود. روش: روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بود. جمعیت مشارکت کنندکان روان درمانگران مراکز روان درمانی خانواده شهر تهران بودند. با شیوه نمونه گیری هدفمند 14 درمانگر انتخاب و با ابراز مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات گردآوری شد. داده ها با رویکرد تحلیل محتوای موضوعی از نوع تفسیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها 15 زیرطبقه و 4 طبقه اصلی درخصوص چگونگی روابط مؤلفه های مؤثر در روان درمانی مشخص کرد. طبقات اصلی عبارتند از: 1. هماهنگ شدن مؤلفه ها بر مبنای اولویت تأثیرگذاری در درمان، 2. شکل گیری روان درمانی در بستر ارتباط و نقش درمانگر، 3. نقش هر مؤلفه در انتخاب نوع درمان و 4. انتخاب نظریه در بستر ویژگی های درمانگر. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش چارچوبی از نحوه روابط مؤلفه های روان درمانی را برپایه دیدگاه و تجارب درمانگران صورت بندی کرد. مؤلفه ها با توجه به تأثیرگذاری شان در فرآیند روان درمانی، توسط درمانگران الویت بندی و به کار می روند. همه مؤلفه ها در انتخاب نوع درمان نقش دارند، اما مؤلفه درمانگر در شکل دهی ارتباط با درمانجو، سازمان دهی نظریه، حل مشکلات و مؤثرسازی روان درمانی نسبت به سایر مؤلفه ها نقش اساسی تری دارد.
مطالعه تطبیقی ارتباط قضا و قدر الهی با حوادث طبیعی در نگاه متکلمین مسلمان
حوزههای تخصصی:
مسئله قضا و قدر، از جمله مسائل اعتقادی است که متفکران اسلامی از قدیم الایام با آن روبرو بوده و دیدگاه های گوناگونی در باره آن مطرح کرده اند. از طرفی، انسان در زندگی خود با حوادثی مواجهه خواهد شد که منشاء انسانی ندارد و در افعال وکردار نیز دارای اراده مختارانه است که بدون شک این اختیار او برخلاف قضا و قدر الهی نخواهد بود، زیرا بر اساس مقدرات الهی است. پس وقایعی مانند سیل، زلزله، رعد- برق، آتشفشان و موارد مشابه در زندگی انسان با قضا و قدر الهی ارتباط مستقیم دارد. بدین رو لازم است، جایگاه قضا و قدر الهی که یک اصل اعتقادی است، بازکاوی گردد تا به دغدغه های ذهنی بشر پاسخ داده و از انحراف آن جلوگیری شود. لذا، در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی ارتباط حوادث طبیعی با قضا و قدر الهی در نگاه متکلمان مسلمان پرداخته شود.
تبیین آسیب شناختی توده بدنی بالا در دختران نوجوان مبتلا به چاقی بر اساس مدل الگوهای پردازش حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت، رواسازی و تعیین پایایی پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
248 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت پرسشنامه ای برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک در کودکان پسر مقطع ابتدایی (6 الی 12 ساله) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 1200 نفر دانش آموز پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و با همکاری مادران همان دانش آموزان پرسشنامه مورد نظر بر اساس DSM-5 ساخته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، سه عامل مستقل سلوک، رفتار جرو بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر را معرفی کرد که به ترتیب 79/15%، 75/14% و 06/14% واریانس متغیرها و بر روی هم 61/44% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. برای بررسی روایی از روش ارزش ویژه بیشتر از 1 استفاده شد و نتایج نشان داد که هم عوامل سه گانه و هم کل پرسشنامه از روایی مطلوب برخوردارند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل سه گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با 74/0، 60/0، 74/0 و برای کل پرسشنامه (77/0=α) به دست آمد. میانگین شیوع اختلال سلوک، رفتار جر و بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر کودکان گروه نمونه، طبق تعیین وضعیت اختلالات بر اساس رویکرد ابعادی DSM-5 در وضعیت «متوسط تا شدید» به ترتیب برابر با 7/2%، 8/7% و 6/15% به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
ارتباط استحکام روانی، جو انگیزشی ادراک شده و هدف مداری در ورزشکاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاوه بر آمادگی بدنی، عوامل روان شناختی می توانند تأثیر فراوانی بر عملکرد ورزشی بگذارد. بررسی و درک این عوامل نیز می تواند احتمال موفقیت ورزشکاران را افزایش دهد. بدین جهت، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استحکام روانی، جو انگیزشی ادراک شده و هدف مداری در میان ورزشکاران حرفه ای بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه ورزشکاران حرفه ای شرکت کننده در تیم های مختلف ورزشی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. 120 ورزشکار از رشته های تیمی به روش در دسترس انتخاب شدند. تمام شرکت کنندگان پرسش نامه استحکام روانی ( شیرد، گلبی و ورسچ، 2009) ، پرسش نامه جو انگیزشی ادراک شده ( سایفرز، دودا و چی، 1992) و مقیاس هدف مداری در فعالیت بدنی ( پتریک و مارکلند، 2008) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها توسط مدل یابی معادلات ساختاری و در سطح معناداری 05/0 ≥ P انجام شدند. نتایج نشان داد که جو انگیزشی مهارتی تأثیر معنادار و مثبتی بر استحکام روانی (006/0 P= ) و انتخاب اهداف تکلیف مدار (0001/0 P= ) و خودمدار (0001/0 P= ) داشت. علاوه بر این، بین جو انگیزشی عملکردی و تکلیف مداری (043/0 P= ) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. همچنین رابطه مثبت و معنا داری بین اهداف تکلیف مدار (012/0 P= ) و خودمدار (014/0 P= ) و استحکام روانی وجود داشت. با توجه به یافته های حاضر، پیشنهاد می شود مربیان و روانشناسان ورزشی در تمرینات و مسابقات، جوی مهارتی برای ورزشکاران ایجاد کرده و بر هدف مداری ورزشکاران نیز تأکید کنند.
بررسی و تحلیل آسیب های فقر بر حوزه بهداشت روان و سلامت اجتماعی و راهکارهای کاهش آسیب ها از منظر صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
164-178
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: از عصر شکل گیری تمدن بشری، برخورداری از امکانات رفاهی یکی از مهم ترین دغدغه های انسان است که بر افکار، روان، رفتار و اجتماع افراد تأثیر گذار بوده است. همواره حکومت ها و ایده پردازان یکی از رسالت هایشان را تلاش در جهت براندازی فقر و یا دست کم کاهش آسیب های آن دانسته اند. در دین اسلام و بیانات ائمه (ع) آثار ناگوار فقر و توصیه هایی در جهت کاهش چهره فقر از جامعه مطرح شده است. در صحیفه سجادیه نیز پاره ای از آسیب های تنگدستی بر حوزه بهداشت روان و سلامت اجتماعی و راهکارهای برون رفت یا کاهش این آسیب ها طرح شده است که این پژوهش با کنکاش و تحلیل این موارد در صدد یافتن میزان اهمیت و توجه به ابعاد گوناگون سلامت به ویژه بهداشت روانی و سلامت اجتماعی افراد از منظر امام سجاد (ع) و دستیابی به جهت گیری توصیه های ارائه شده در کاهش آثار نامطلوب فقر و تحلیل این سوگیری ها بوده است. روش کار: پژوهش پیش رو از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است که با بررسی ادعیه صحیفه سجادیه و آثاری در زمینه روان شناسی، علوم اجتماعی و اقتصاد، آسیب ها و تهدیدهای فقر بر بهداشت روانی و سلامت اجتماعی و راهکارهای کاهش این آسیب ها استخراج و به تحلیل آنها پرداخته شده است. مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: از منظر امام سجاد (ع) فقر بهداشت روان و سلامت اجتماعی افراد را از جهات گوناگون در معرض خطر قرار می دهد اما راهکارها و توصیه هایی برای آحاد جامعه در جهت کنترل و جلوگیری از گسترش فقر و کاهش این آسیب ها وجود دارد. نتیجه گیری: در صحیفه سجادیه با همه جانبه نگری به شخصیت، بهداشت روان و سلامت اجتماعی افراد نگریسته شده و راهکارهایی برای برون رفت از آسیب های فقر و اقتصاد ناسالم مطرح شده است که بیشتر جنبه توصیه های فردی دارد تا توصیه هایی به حکومت ها. این امر نشان دهنده صلاحیت نداشتن حکومت عصر امام (ع) و ممکن بودن کنترل وضعیت نابهنجار اقتصادی و کاهش آسیب های فقر از سوی آحاد جامعه است.
مقایسه سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانه های اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
135 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سوگیری توجه نسبت به تهدید بین اختلالات درونی سازی شده و برونی سازی شده بود. ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، به والدین 700 نفر از کودکان پسر رده سنی 12-11 سال مقطع ابتدایی در شهرستان تبریز پرسشنامه سی بی سی آل ارائه شد و از بین این تعداد 80 کودک که مبتلا به اختلالات افسردگی، اضطراب، بیش فعالی و پرخاشگری بودند (برای هر اختلال 20 دانش آموز)، انتخاب شدند. سپس نحوه اجرا آزمون به هر دانش آموز توضیح داده شد و نهایتاً با استفاده از آزمون رایانه ای دات- پروب سوگیری توجه در این کودکان بررسی شد. یافته ها نشان داد که سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان افسردگی با کودکان دارای نشانگان پرخاشگری متفاوت می باشد. علاوه بر آن، سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان اضطراب با کودکان دارای نشانگان بیش فعالی متفاوت است ولی بین سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان اضطراب و کودکان داری نشانگان پرخاشگری تفاوتی دیده نشد. همین طور بین سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان افسردگی با کودکان دارای نشانگان بیش فعالی تفاوتی به دست نیامد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی و تفکر جنایی زندانیان شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۵۰-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روانشناختی زندانیان یکی از برنامه های درمانی موثر در کاهش پیشگیری از تکرار جرم است. با توجه به اهمیت این موضوع مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی و تفکر جنایی زندانیان شهر بوشهر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش 895 نفر از زندانیان مرد مستقر در زندان مرکزی شهر بوشهر در سال 1399 بودند. 40 نفر از زندانیان به روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی ساده با استفاده از قرعه کشی در دو گروه مداخله و گواه تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روانشناختی PCQ (لوتانز و همکاران، 2007) و مقیاس تفکر جنایی CTS (نایت و همکاران، 2006) بودند. پس از دریافت پیش آزمون، درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه مداخله اجرا شد و در گروه گواه در لیست انتظار قرار داشت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در SPSS-20 انجام شد. نتایج آزمون تبعی بون فرونی نشان داد نمرات مولفه های خودکارآمدی و خوش بینی در گروه مداخله در مرحله پس آزمون به طور معنادار افزایش یافته است (05/0>P)؛ و این اثر افزایشی در مرحله پیگیری در مولفه خودکارآمدی معنادار باقی مانده است (05/0>P)؛ همچنین نتایج نشان داد که نمرات تفکر جنایی در گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری کاهش یافته است (05/0>P). از نتایج فوق می توان نتیجه گرفت که درمان پذیرش و تعهد یک مداخله موثر در بهبود خودکارآمدی، خوشبینی و کاهش تفکر جنایی در زندانیان است.
تأثیر واقعیت درمانی بر تنظیم هیجان و شادکامی دختران مبتلا به پرخوری عصبی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرخوری عصبی نوعی اختلال در خوردن است و به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات خوردن شناخته شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر واقعیت درمانی بر تنظیم هیجان و شادکامی دختران مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل دختران ۱۴ تا ۱۶ ساله مبتلا به پرخوری عصبی در سال ۱۳۹۸ شهر تهران بود که تعداد ۲۴ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۲ نفره گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم هیجان و مقیاس شادکامی استنفورد استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون بر روی گروه آزمایش یک دوره آموزش ۸ جلسه ای مبتنی بر واقعیت درمانی ارائه شد؛ ولی گروه دوم چنین آموزشی دریافت نکردند. نهایتاً جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده و به وسیله نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ انجام شد. یافته ها: نتایج یافته های پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی بر افزایش تنظیم هیجان و شادکامی تأثیر معناداری دارد (۰/۰۰۱<P). همچنین تفاوت معناداری بین گروه ها (آزمایش و کنترل) وجود داشت و مقدار آماره آزمون F برابر ۲۳/۰۸ که در سطح (۰/۰۰۱<P) معنادار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که با بهره گیری از آموزش های مبتنی بر واقعیت درمانی می توان گام محکمی در جهت افزایش تنظیم هیجان و شادکامی در دختران مبتلا به پرخوری عصبی برداشت. از این رو پیشنهاد می شود درمانگران به این مهم توجه ویژه ای داشته باشند.
شناسایی ساختار و مختصات برنامه درسی هنرهای بومی دوره دوم ابتدایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1278-1267
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانمندسازی دانش آموزان با آموزش مهارت های حرفه ای متناسب با شرایط محلی و مهارت های عمومی اشتغال و کارآفرینی، همچون برنامه درسی هنر مبتنی بر هنرهای بومی استان می تواند موضوع و فعالیت مناسبی برای این کار به شمار آید. اما به دلیل عدم حمایت، بسیاری از هنرهای سنتی در مناطق مختلف ایران از جمله سیستان افول نموده و یا در وضعیت نابسامانی به سر می برند.. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های برنامه درسی هنرهای بومی منطقه سیستان در دوره دوم ابتدایی انجام گرفت. روش: پژوهش در دو مرحله و با روش پژوهش کیفی انجام پذیرفت. در مرحله اول، اسناد، مقالات و منابع مکتوب در دسترس مرتبط با موضوع، به روش سندکاوی مورد بررسی و داده ها جمع آوری گردید و این گردآوری اطلاعات تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل اطلاعات این مرحله، از طریق کدگذاری موضوعی صورت پذیرفت. در مرحله دوم پژوهش به منظور بررسی تجارب زیسته هنرمندان بومی منطقه سیستان از روش پدیدارشناسی استفاده شد. در این مرحله، انتخاب شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کلایزی (1978) بود. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش؛ 7 مؤلفه اهداف، محتوا، یادهی - یادگیری، مواد و منابع، فضا و مکان، زمان و ارزشیابی به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده برنامه درسی هنرهای بومی منطقه سیستان استخراج شدند. طبق نتایج پژوهش حاضر در منطقه سیستان باید بر عناصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، روش تدریس، مواد و منابع آموزشی، زمان، مکان و ارزشیابی) و نقش هر کدام از این عناصر بر تربیت هنری، توسعه مهارت ها، دانش، توانایی ها و نگرش ها، خلاقیت، موفقیت تحصیلی، تقویت مهارت های ارتباطی، کلامی و حرکتی، حواس پنج گانه، توسعه قابلیت تفکر دانش آموزان و آموزش اجتماعی، فرهنگی و درسی دانش آموزان با استفاده از هنر و تهیه و تدوین برنامه هایی که آموزش را جذاب، لذت بخش و تأثیرگذارتر کنند؛ تأکید شود. نتیجه گیری: توجه به دانش بومی، حفظ و ارتقاء دانش و هویت بومی و محلی، پرورش روحیه زیباشناسی و رشد و پرورش قابلیت های وجودی برای بیان هنری در برنامه درسی هنر بومی منظقه سیستان ضروری است و برای تحقق و عملی کردن آن نیاز به پژوهش های بیشتر در این زمینه است.
مقایسه ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی عاطفی دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر پایه ششم ابتدایی شهرستان بندر انزلی
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل مهم شکل گیری پرخاشگری در دانش آموزان می توان به نقص در خودمهارگری و خودنظم بخشی عاطفی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی عاطفی دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر پایه ششم ابتدایی شهرستان بندر انزلی بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان بندر انزلی در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398به تعداد تقریبی 950 نفر بود. نمونه پژوهش نیز شامل 120 نفر (60 نفر دانش آموز پرخاشگر و 60 نفر دانش آموز غیر پرخاشگر) بود که با توجه به پیشینه پژوهش های مرتبط با عنوان پژوهش به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های خودمهارگری تانجنی و همکاران (2004) و خودنظم بخشی عاطفی مارس (صالحی مورکانی،1385) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین میانگین بین میانگین ظرفیت خودمهارگری دو گروه دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> P ). همچنین، بین میانگین خودنظم بخشی عاطفی و مولفه های شناختی، رفتاری، تمرکز بر موقعیت، تمرکز بر تغییر عاطفه، کاهش عاطفه منفی و افزایش عاطفه مثبت دو گروه دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر تفاوت معنی دار وجود (01/0> P ). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان پرخاشگر نسبت به دانش آموزان غیر پرخاشگر دارای سطوح پایین تری از ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی عاطفی هستند.
پیش بینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراک شده در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
157 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ام اس ماهیت مزمن و پیشرونده ای دارد و بر جنبه های مختلف زندگی فرد اثر می گذارد و از افکار وی تأثیر می پذیرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراک شده در بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: در این پژوهش توصیفی همبستگی بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 306 نفر به عنوان گروه نمونه از جامعه آماری 1500 نفری بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر قم در سال ۱۳۹۹ انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افکار خودکشی (بک،1961)، سرسختی روان شناختی (لانگ و گولت،1981) و روابط خود - بدن (کش و همکاران، 1987) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار 22SPSS انجام شد. یافته ها: داده ها نشان داد گرایش به افکار خودکشی با سرسختی روانشناختی (762/-0=r، 01/0>p) و تصویر بدنی ادراک شده (424/-0=r، 01/0>p) همبستگی معنا دار دارد و سرسختی روانشناختی با بتای 734/0- و تصویر بدنی ادراک شده با بتای 156/0 -در سطح خطای 05/0 قابلیت پیش بینی گرایش به افکار خودکشی را دارند. نتیجه گیری: از نتایج مطالعه می توان چنین احتمال داد که ارتقاء سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به ام اس، امکان دسترسی به فهرستی از راهبردهای مقابله با فشار رویدادها را می دهد و بهبود ادراک تصویر بدنی، موجب برخورد مسئله مدارانه با مشکلات و حفظ سلامت روان آن ها می شود.