مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
رهبری بصیر
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، تشریح یکی از رویکردهای نوین در عرصه رهبری، تحت عنوان رهبری بصیر میباشد. بدین منظور مفهوم چشم انداز که از مفاهیم محوری در رهبری بصیر است، مورد مطالعه قرار گرفته و ارتباط آن با بصیرت دهی و رهبری بصیر مورد بررسی نظری قرار گرفته است. روش مطالعه، مطالعه کتابخانه ای و گردآوری اطلاعات از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای بوده است. در نتیجه تحلیل محتوای داده های گردآوری شده، تعریف، چگونگی ایجاد و چیستی محتوای چشم انداز ارائه شده، و ارتباط چشم انداز و رهبری بصیر مورد تأیید قرار گرفته است. در نهایت رابطه رهبری بصیر با دو رویکرد رهبری تحول آفرین و رهبری کاریزماتیک تحلیل شده و وجوه اشتراک و افتراق این رویکردها ارائه شده است.
تببین الگوی مفهومی رهبری راهبردی و نوآوری باز در شرکت های با فنآوری بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
117 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین رفتارهای رهبری راهبردی و نوآوری باز در سه شرکت کاسپین تامین، بهورزان و سبحان دارو است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سه شرکت داروسازی موجود در شهرک صنعتی رشت، شامل: کاسپین تامین، بهورزان و سبحان دارو است که تعداد آن ها 64 نفر می باشد. روش نمونه گیری به دلیل محدود بودن حجم جامعه آماری به روش شمارش شده انتخاب شد که در مجموع تعداد 64 نفر بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد رفتارهای رهبری راهبردی و نوآوری باز است. پایایی سوالات پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 84/0 محاسبه شد و روایی سوالات پرسشنامه به روش روایی محتوا مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون توسط نرم افزار SPSS21و مدل معادلات ساختاری (SEM) توسط نرم افزار AMOS22 مورد بررسی وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که بین رفتارهای رهبری راهبردی و نوآوری باز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ در نتیجه با ارتقای سطح رفتارهای رهبری راهبردی، میزان نوآوری در شرکت های دارای فن آوری بالا سیر صعودی خواهد داشت.
الگوی ساختاری تأثیر رهبری بصیر بر عملکرد مدیران (مطالعه ای درسازمان های آموزشی شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
87 - 106
حوزههای تخصصی:
برخورداری از رهبری بصیر یکی از ضرورت های اساسی نظام آموزشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری بصیر بر عملکرد مدیران (مطالعه ای در سازمان های آموزشی شهر اصفهان) بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و مدل یابی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دبیرستان های شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 بوده است؛ تعداد مدیران برابر با 3766 نفر می باشد. نمونه آماری و روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه آماری انتخاب و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد، حجم نمونه 368 نفر برآورد گردید. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردید؛ که روایی محتوایی آن ها به تائید متخصصان علوم تربیتی رسیده و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 925/0 و 935/0 محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری spss23 و AMOS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد، متغیر رهبری بصیر با ضریب مسیر (88/0) بر عملکرد مدیران؛ و با ضریب مسیر (78/0) بر مؤلفه آموزشی؛ و با ضریب مسیر (72/0) بر مؤلفه پرورشی و با ضریب مسیر (65/0) بر مؤلفه اجرایی و مالی عملکرد مدیران تأثیرگذار بوده است؛ و همه مؤلفه های متغیر رهبری بصیر بر عملکرد مدیران به لحاظ آماری معنادار بوده است؛ بنابراین متغیر رهبری بصیر با تأکید بر ویژگی های شخصیتی، ارزشی؛ انگیزشی و رفتاری می تواند بر عملکرد مدیران دبیرستان ها تأثیرگذار بوده و لازم است در انتخاب مدیران میانی و ارشد آموزش وپرورش دقت لازم صورت گرفته و افرادی برای این مناصب انتخاب شوند که از ویژگی ها و مهارت های رهبری بصیر ازجمله خود رهبری، روابط انسانی مؤثر، امانت داری و ایجاد انگیزه برخوردار باشند.
ارائه مدل معادلات ساختاری تاثیر رهبری بصیر بر مدیریت بهینه ارتباط با مشتری با نقش میانجی آوای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
217 - 240
حوزههای تخصصی:
اساسی ترین عامل برای ایجاد شرایط مطلوب جهت تحقق هدف های آموزشی اداره کنندگان نظام آموزشی مدیران و رهبران هستند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین تأثیر رهبری بصیر برمدیریت بهینه ارتباط با مشتری با نقش میانجی آوای کارکنان در دانشگاه زابل بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه زابل به حجم 500 نفر می باشد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 217 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. روش گرداوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی بود که در بخش میدانی از پرسشنامه های استاندارد رهبری بصیر کنگر و کانانگو (1988)، آوای سازمانی اردوغان و همکاران (2011) و مدیریت ارتباط با مشتری مقیمی و رمضان (2011) استفاده شد که روایی پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی و روایی صوری و محتوایی و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 0.91، 0.87 و 0.90 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزارهای SPSS20 و Smart PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری بصیر و مولفه های آن به همراه آوای سازمانی بر مدیریت بهینه ارتباط با مشتری تاثیر دارند و متغیر آوای سازمانی نیز نقش میانجی در رابطه بین رهبری بصیر و مدیریت بهینه ارتباط با مشتری دارد. در نهایت می توان نتیجه گرفت رهبری بصیر به عنوان یکی از عوامل مهم در بهبود ارتقای کیفیت مدیریت بهینه ارتباط با مشتری و آوای سازمانی کارکنان دانشگاه محسوب می شود. لذا پیشنهاد می شود مدیران دانشگاه در سطوح مختلف باثبات و پایدار و پایبند به چشم انداز سازمان باشند. پژوهش حاضر می تواند چشم انداز جدیدی در راستای تغییر سیاستهای کلی مدیران و مسئولان دانشگاه زابل در راستای بازبینی برنامه های تحول و نوآوری، ایجاد کند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های موثر بر سبک رهبری بصیر در دانشگاه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های سبک رهبری بصیر در دانشگاه ها اسلامی بود. روش: این پژوهش، به لحاظ روش شناسی جزء پژوهش های کیفی از نوع اکتشافی بوده، ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با تکنیک گلوله برفی و بر اساس قانون اشباع تعداد 20 نفر به مرور به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده ها با اجرای نظریه داده بنیاد، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند. یافته ها: پژوهش نشان دهنده استخراج 146 کد در کدگذاری باز 3 مقوله فرعی و یک مقوله اصلی در کدگذاری محوری است که در قالب مدل پارادایمی شامل بصیرت، انتقال بصیرت و توانمندسازی قرار گرفته اند. نتیجه گیری: رهبران بصیر نقش مهمی در همگام نمودن افراد در سازمان و منسجم کردن تلاش های آنان در جهت تحقق چشم انداز دارند. پژوهش فوق می تواند چشم انداز جدیدی در راستای تغییر سیاست های کلی مدیران و مسئولان دانشگاه های اسلامی ایجاد کند.
تبیین و ارائه الگوی جامع فرهنگ نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
اگرچه در ارتباط با هر یک از مقوله های مرتبط با فرهنگ و نوآوری ادبیات نسبتاٌَ گسترده ای وجود دارد، اما متونی که به طور مشخص ارتباط این دو حیطه را مورد بررسی قرار دهند نسبتاٌَ محدود است. نوآوری پدیده ای پیچیده و چند بعدی است که از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد. این عوامل ممکن است به صورت یک نیروی محیطی یا فرهنگی در سازمانی که به دنبال ایجاد ارزش آفرینی و شکوفایی می باشد، وجود داشته باشد. از نقطه نظر سازمانی، فرهنگ دارای چندین بعد می باشد که می تواند به عنوان مکملی برای قابلیت های سازمانی جهت نوآوری باشد. اخیراٌَ مطالعات بیشتری در این راستا صورت گرفته است و حتی برخی از صاحب نظران با ادغام دو مفهوم فرهنگ و نوآوری، واژه" فرهنگ نوآوری" را مطرح نموده اند. به عبارتی فرهنگ و نوآوری را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته و تفکیک ناپذیر می پندارند. بر اساس گونه شناسی فرهنگی انجام شده در این مقاله، فرهنگ هایی مانند فرهنگ قوی، سازشکار، تیمی، انعطاف پذیر، مشارکتی، ادهوکراسی، بازار، ارزشی و علمی متناسب با جو نوآوری و مشوق آن بوده و سایر فرهنگ ها برای محیط های نیازمند خلاقیت و نوآوری مناسب نیستند. در این مقاله مفهومی، چارچوبی کل گرا و جامع از مدل های نظری و تجربی ترسیم و ارائه می گردد. چارچوب به دست آمده شامل عوامل رهبری، چشم انداز، فرهنگ ملی، ساختاری، راهبردی و عوامل تعیین کننده فرهنگ محور است که همواره و در همه حال پویا و محتوایی می باشند. هدف از این مقاله ارائه شمایی از ارتباط مفهوم فرهنگ و نوآوری در ادغام با یکدیگر و تأثیر آنها در ایجاد مزیت رقابتی پایدار و در نهایت ارائه چارچوب وسیع و جامعی است که ابعاد به هم پیوسته به وجود آورنده فرهنگ نوآوری را پوشش می دهد.
سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و اثر آن بر بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی استحکام ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان نقش مهمی در تربیت سرمایه های انسانی هر جامعه ای دارند و تربیت سرمایه انسانی از مهم ترین وظایف آن هاست، لذا پرداختن به موضوع بهزیستی روان شناختی آنان و ارتقای آن، از مسائل ضروری به حساب می آید. بنابراین، انتظار می رود که سبک رهبری مدیران در سازمان ها و مؤلفه های مربوط به آن در ارتباطات، روحیه، انگیزش، رضایت و بهزیستی روان شناختی معلمان اثرگذار باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و تأثیر آن بر بهزیستی روان شناختی آنان با نقش میانجی استحکام ذهنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 3252 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد سبک رهبری بصیر، بهزیستی روان شناختی و استحکام ذهنی استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری بصیر 0/99، بهزیستی روانشناختی 0/82 و استحکام ذهنی 0/94 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و ایموس در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر (3/56) بالاتر از حد متوسط (3)، میانگین بهزیستی روان شناختی (82/65) بالاتر از حد متوسط (63) و میانگین استحکام ذهنی (45/93) بالاتر از حد متوسط (42) است. ضرایب تحلیل مسیر متغیرها نشان داد اثرات کل رهبری بصیر روی بهزیستی روانشناختی 0/96، رهبری بصیر روی استحکام ذهنی 0/50 و استحکام ذهنی روی بهزیستی روان شناختی 0/95 بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سازمان های آموزشی می توانند با توسعه سبک های رهبری و اتخاذ سبک های رهبری مناسب، مانند سبک رهبری بصیر که برای اهداف مراکز آموزشی مناسب تر است، بهزیستی روان شناختی کارکنان را بهبود بخشند.